12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 باتلاق جوشان
روایت تجربه گر از وحشت در جهنم برزخی
✅ هرروز ساعت 17
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 شاهد حاضر
تایید حضور روح تجربهگر در منزل توسط حاضرین
✅ هرروز ساعت 17
بازپخش 1 بامداد و 12:30 روز بعد
از شبکه چهار سیما
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
38.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝پاورقی
#برنامه_کامل
تاریخ۱۴۰۲/۱۲/۲۶
📎قسمت ۳۰۰
📺 شبکه دو سیما
🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv2
3.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر مادر صادق زیبا کلام!!!🤔
💢 در ایام نوروز، هر روز پاورقی ببینید!
🎉 ایام نوروز
📌 هر روز
🕗 ساعت ۱۹:۴۵
📺 شبکه دو سیما
🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv2
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو سوئد آدمها ترجیح میدن تو اتوبوس کنار هم نشینن!!!😥
💢 در ایام نوروز، هر روز پاورقی ببینید!
🎉 ایام نوروز
📌 هر روز
🕗 ساعت ۱۹:۴۵
📺 شبکه دو سیما
🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv2
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجباری شدن خدمت سربازی برای دختران از سال ۲۰۲۶ در دانمارک!!!😐
#باغ_اروپا
💢 در ایام نوروز، هر روز پاورقی ببینید!
🎉 ایام نوروز
📌 هر روز
🕗 ساعت ۱۹:۴۵
📺 شبکه دو سیما
🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv2
🌹سخت ترین قسمت خونه تکونی پاک کردن قاب عکس میوه ی دلته که دیگه پیشت نیست، بیاد همهی مادران شهدا علی الخصوص مادران شهدای مفقود الاثر
♦️سلامتی مادران شهدا صلوات🌹
@shahiddavoodabedi
فرماندهای با پوتینهای پاره
🔹یکی از همرزمان شهید تعریف میکند: " یکروز بچهها به شهید احمد اللهیاری گفتند: احمد آقا پوتینهای ما خراب است. ایشان فرمودند چشم، فردای آن روز یک تویوتا پوتین آورد و گفت: بچهها هر کدام از شما که پوتینهایش خراب است میتواند تعویض کند در همین حین دیدم خود احمد آقا کف یکی از پوتینهایش افتاده است و با بند پوتین آن را بسته است تا نیفتد. گفتم احمد آقا شما هم یک پوتین نو بردارید .گفت: نه این پوتینها برای بچههاست. همین پوتینها هم که پایم هست برای من زیاد است.
🔹همرزم شهید احمد اللهیاری میگوید: یک روز من با ماشین اصلاح سر حاج احمد را اصلاح میکردم که دیدم ماشین گیر کرد. نگاه کردم، دیدم یک ترکش به سرش خورده و نصف آن بیرون است و اطراف آن چرک کرده. گفتم این ترکش شما را اذیت نمیکند؟ گفت برو و انبر دست را بیاور و ترکش را بیرون بکش. گفتم نمیشود باید برویم پیش دکتر. احمد آقا گفت: این که چیزی نیست بچهها ترکشهای از این بزرگتر را هم تحمل میکنند.
#شهید_زیستن
📌 دعایی که در هنگام شهادت در جیب شهید ابومهدی المهندس بود:
یامَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَیَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُوعَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم
📌اى خداوندى كه عمل اندک را مىپذیرى و ازگناه بسیار مىگذرى، عمل نیک اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستی...
#شهید_ابومهدی_المهندس
🌹سخت ترین قسمت خونه تکونی پاک کردن قاب عکس میوه ی دلته که دیگه پیشت نیست، بیاد همهی مادران شهدا علی الخصوص مادران شهدای مفقود الاثر
♦️سلامتی مادران شهدا صلوات🌹
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
104M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فیلم کامل برنامه زندگی پس از زندگی قسمت ششم، ۲۷ اسفند ١۴٠٢
قسمتهایی از برنامه
🔻روایت تجربهگر از لذت دیدار پدر و مادر در ناامیدی برزخ
🔻تایید حضور روح تجربهگر در منزل توسط حاضرین
🔻 باتلاق جوشان، روایت تجربه گر از وحشت در جهنم برزخی
🔻روایت تجربهگر از آگاهی روح و غیر قابل انکار بودن اعمال به هنگام مرور زندگی در برزخ
زمان پخش برنامه هرروز ساعت ١٧ شبکه ۴، تکرار ساعت 1بامداد و 12:30 ظهرفردا
با سرعت 1.5x یا 2x گوش بدید
فیلم کامل قسمت پنجم
طنز جبهه!
💥داستانهای آقا فریبرز (7):👇
🌿... برای اولین بار فریبرز یه سری بچه های تازه وارد را برده بودن ميدان تير.😬 یکی از بچه ها هر چی تير ميزد به هدف نميخورد.😵 اطرافش هم نميخورد. دو سه نفر آمدند گفتند اشكال نداره شما برو جلوتر بزن. 😜 رفت جلو 😄شلیک کرد ولی بازهم نخورد.😇 باز هم جلوتر، نخورد... 🎩 اسلحه را گرفت رو به ديوار نميخورد.😮 خشاب را در آورد.😞 فریبرز تیرهای جنگی را درآورده بود و به جایشان👈 تير مشقي گذاشته بود.🎩 گلوله بدون مرمي. ايستاده بودند و ميخنديدند😄
فریبرز هم برای اینکه, قافیه را نباخته باشد رو به نیروهای تازه وارد کرد وگفت: من خواستم شما را امتحان کنم, شما باید حواستان را جمع کنید و قبل از عملیات واقعی مهمات خود را, خصوصا فشنگ هایتان را چک کنید تاقلابی و مشقی نباشد.😜👌👋
🌿... شنیده اید می گویند عدو😈 شود سبب خیر؟ ما تازه دیروز معنی آنرا فهمیدیم...🎩 یه روز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند.😰 نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت، باید بودید و با چشمان خودتان می دیدید.😞 دار و ندارش پخش شده بود روی زمین، 👈کمپوت، کنسرو، هر چه که تصورش را بکنید، همه آنچه احتکار کرده بود! انگار مال بابایش بود. 👱فریبرز و بچه ها مثل مغول ها هجوم بردند، هر کس دو تا، چهار تا کمپوت زده بود زیر بغلش و می گریخت. به سوی سنگرهای شان 😄و بعضی ها هم آنجا نشسته بودند و می خوردند و طاقت اینکه کمپوت ها را به سنگر ببرند نداشتند و دو لپی می خوردند😜 و شعار می دادند:👈جنگ جنگ تا پیروزی،✌ صدام بزن جای دیروزی😬
🌿... فریبرز و چندتا دیگه👈خروس و مرغ تدارکات را طی یک عملیات دقیق و ماهرانه پاتک زده و تناول کردند😜😘در شعارهای صبح گاهی سر وصدای آن به بیرون درز کرد😎😇 فریبرز و مصطفی شیپور قورت داده, هم در اوج کوبیدن پاها به زمین، در صبحگاه با ندایی گوش خراش می گفتند: 👈خروس چه شد؟ 😄 و گردان یکپارچه داد می زد "کشته شد"، 😂 خروس چه شد؟ "کشته شد"😍 و هنوز که هنوز است مسئول تدارکات, پاتک زنندگان را نبخشیده است...
🌿... یڪے از 👱بچہ ها خیلے اهل معنویت و دعا بود .برای خودش یہ قبری ڪنده بود . شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد . 🙌 شبها گذشت تایہ شب مهتابـے فریبرز با👥چند نفر، رفتند سرقبر .😇با خوشان گفتتد, بریم یہ ڪمے باهاش شوخے ڪنیم.😁 خلاصہ قابلمہ ی بزرگ گردان را برداشتند و با بچہ ها رفتند سراغش...😜 پشت خاکریز قبرش نشستند... اون بنده ی خدا هم بی خبر از همه جاداشت با یہ شور و حال خاصے نافلہ ی شب مےخوند ، واقعا دیگہ عجیب رفتہ بود تو حال !...😌
🌿... فریبرز بہ مصطفی شیپور قورت داده ڪہ تن صدای بالایـے داشت، گفت👈 داخل قابلمہ برای این ڪہ صدا توش بپیچہ و بہ اصطلاح اڪو بشہ ، بگو : 👇
اقراء ... 😐 مصطفی شیپور قورت داده گفت: اقراء ... 😐 اون بنده خدا در قبر, یهو تنش شروع ڪرد بہ لرزیدن و شور و حالش بیشتر شد👈 یعنے بہ شدت متحول شده بود و فڪر مےڪرد برایش باب رحمتی باز شده است...!😰
💥 برای بار دوم و سوم هم مصطفی گفت : اقراء😇بنده ی خدا با شور و حال و گریہ گفت : چے بخونم ؟...😇 و این دفعه خود فریبرز باصدای بلند و گیرا گفت : بابا ڪرم بخون ...😂😇
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
دعوتید به کانال شهدا👇
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.ir