کتاب 365 خاطره، 365 روز _ ناصرکاوه.pdf
30.06M
#هدیه_عید_فطر
کتاب۳۶۵ خاطره، ۳۶۵ روز مشتمل بر خاطرات شهدا که عبارت است از
احترام شهدا به والدین
ازدواج آسان در سیره شهدا
همسرداری شهدا
عاشقانه های شهدا
لطفا ضمن مطالعه در نشر آن در شبکه های اجتماعی ما را یاری فرمائید، تا شما هم در ثواب آن شریک باشید.
ارادتمند: #ناصرکاوه
🌹طنز جبهه!
💥داستانهای آقا فریبرز (20):👇
🌿... کامیونها پر از نیرو راه افتادند😍 برای اینکه دشمن نفهمه😎 عملیات از کدام منطقه است👈 اتوبوس ها را گل مالی کردند😵 و بدون نیرو و نفرات فرستادند سمت غرب😄 و نیروهای عملیاتی را هم با کامیون هائی که با برزنت پوشانده بودند✌به سمت جنوب برای عملیات فرستادند👏
🌿... قبل از حرکت فرمانده گردان به تک تک کامیونها سرکشی کرد😍 وبا تهدید و بعضا خواهش 👈سفارشات لازم را کرد که از👈 کسی صدائی بلند نشود😵تا اعزام نیروها👈 به جنوب لو نرود😀تو طول راه همه بچه ها💪 دستور فرمانده را رعایت می کردند جز آقا فریبرز...😀
🌿...فریبرز هر طوری بود خودش را رساند به پیرمرد دسته و در👈 گوشش حرفهائی زمزمه کرد... 😎 چند ساعتی گذشت تا رسیدیم به دژبانی😵 کامیونها که توقف کردند🎩 ناگهان همان پیرمرد دسته که فریبرز در 🔔گوشش چیزهائی گفته بود😄 با صدای بلند گفت:👇 سلامتی رزمندگان اسلام 👈بلند 💗صلوات بفرست و بچه ها هم بلند 💗صلوات فرستادند😳 کامیونهای دیگر هم به خاطرصدای بلند💗 صلوات ما 👈آنها هم بلند💗صلوات فرستادند
🌿... خنده بازاری شده بود👈 واین طوری بود که اعزام نیروی مخفی 😎و یواشکی😇برای عملیات در ساعتهای اولیه😭 به همت آقا فریبرز و پیرمرد دسته مان لو رفت😭 فقط شانسی که آوردیم 😎دژبانی با خط مقدم👈 خیلی فاصله داشت و دشمن چیزی نفهمید😀
🌿...بچههای گروهان باصدای بلند 💗صلوات میفرستادند و فریبرز میگفت: 👈 «نشد این 💗صلوات به درد خودتون میخوره»😳بلندتر 💗صلوات بفرستید😀نفرات جلوتر که نزدیک تر بودند😎 اصل حرفهای فریبرز را می شنیدند و میخندیدند، چون او میگفت:👇
😀«برای سماورای خودتون و خانواده هاتون به قوری چایی دم کنید»😀😳
🌿...بچههای ردیف های آخر فکر میکردند که او برای سلامتی آنها 💗صلوات میگیرد👏 و او هم پشت سر هم میگفت: 👈 «نشد مگه روزه هستید»... 😄وبچهها دوباره بلندتر💗صلوات میفرستادند.😛بعد ازکلی💗صلوات فرستادن تازه به همه گفت که چه چیزی😀میگفته و آنها چه چیزی میشنیدند و بعد همه با یک 💗صلوات به استقبال خنده رفتند😄
🌿...بچه ها دراتوبوس داشتند چرت می زدند که دوباره 😈شیطنت فریبرز گل کرد بعد از مدتی دوباره فریبرز با صدای بلند گفت👈برای سلامتی خودون و خونوادتون که...😀 بچه ها این دفعه با صدای بلند جواب دادند به دکتر مراجعه کنید😄 مریضی اینقدر بده اینقدر بده 😳راننده اتوبوس از آئینه بچه ها را نگاه😳 می کرد👈 گاهی می خندید😵 گاهی سرش را می خارید😇 و گاهی هم بر می گشت به ما نگاه می کرد 😎بنده خدا قاطی کرده بود😛
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
دعوتید به کانال مکتب شهدا
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متذکر شدن امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) به آیتالله حقشناس به خاطر تبری نکردن در جلسه مخالفین حضرت امام خمینی
(رحمتالله علیهما)
48.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای جالب ملاقات علیرضا مرندی با صدام ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض رهبر انقلاب هنگام صحبت دربارهٔ شهدای قدس
🔹شهیدان زاهدی، رحیمی و دیگر همراهانشان عاشق شهادت بودند، اینها چیزی از دست ندادند خوشا بحالشان؛ ما داغدار شدیم اما آنها کامیاب شدند.
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍طنز جبهه من یک پیام به ملت شهید پرور ایران دارم...
#طنز_جبهه
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | حضور حاج قاسم سلیمانی در نماز عید فطر کرمان
⏳ سال ۱۳۹۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 فیلم های حیات وحش که گله ای گراز از مقابل دوربین رد میشوند و با تعجب نگاه میکنند و میروند را دیده اید؟
این بخش از فیلم عملیات ابرار که فلسطین منتشر کرده شاهکار است.
صهیونیست ها مثل گله ای گراز از مقابل دوربین عبور کرده دستشان چندین بار به دوربین میخورد و خودشان هم چندین بار دوربین را با تعجب نگاه میکنند و میروند.
غافل از اینکه همین دوربین ساعاتی بعد قرار است تصاویر لاشه های آنها به ثبت برساند....