#میلادحضرت_معصومه_مبارکباد
🌷شهیدی که فرستاده حضرت معصومه (س) برای حضرت زینب (س) شد
☀️شهید مصطفی نبیلو در آخرین زیارت خود در حرم حضرت معصومه از ایشان خواست تا وی را به حضرت زینب (س) ببخشد، و میدانست که اهل کرم آنچه را که ببخشند دیگر پس نمیگیرند... راوی: همرزم شهید نبیلو
🌷ارادت به حضرت معصومه در سیره شهید احمد مکیان👈 یا ناخواسته بین احمد و حضرت معصومه (س) پیوندی برقرار بود. مراسم عقد ازدواجش هم در حرم حضرت معصومه (س) برقرارشد. احمد دفتری داشت که همیشه همراهش بود. یک روز بازش کردم. بالای صفحه ای نوشته بود نذورات. داخل صفحه نوشته بود چهار گوسفند نذر می کنم. وقتی پرسیدم، گفت: وقتی دوستم زخمی شده بود برای سلامتی اش چهار گوسفند نذر کردم. کمی پائین تر نوشته بود: «هر سال وفات حضرت معصومه (س) ولیمه می دهم با یک گوسفند». گفت نذر کرده بودم اگر از شما جواب مثبت گرفتم به شکرانه اش هر سال ولیمه بدهم. راوی: پدر و همسر شهید
🌷حساسیت شهید مهدی نوروزی نسبت به خانم های بدحجاب👇
☀️مهدی از همان ابتدا نسبت به رعایت فرهنگ حجاب و عفاف تأکید داشت. اصلا دوست دوست نداشت که زن های بدحجاب به مراسم عروسی مان بیایند.
دم دمای عروسی که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده می کرد، عده ای از آنها خانواده هایی بودند که خانم های شان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانه مان نیامد. در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم که: «من مریم را در ۲۹ سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمی دم، بدونید تا آخر عمرم زن نمی گیرم؛ اما اجازه هم نمی دم خانم بدحجاب تو مراسم عقد و عروسی من بیاد و گناه تو مراسم بشه». پدرم هم راضی شده بود. من هم راضی بودم. من دلم با مهدی بود. پنج شنبه که آمد گفت: «بیا بریم قم هم زیارتی بکنیم و هم مددی بگیریم از حضرت معصومه (س) برای بقیه کارها». حرم که بودیم. زنگ زد به یکی از علما تا از قرآن مدد بگیریم. آیه ای درباره زوج های بهشتی آمد که آن دنیا هم کنار همدیگر خواهند بود. آنجا با همدیگر عهد بستیم که با هیچ خانواده بدحجابی رفت و آمد نکنیم. موقع برگشت النگویم را از دستم درآوردم و هدیه کردم به حرم حضرت معصومه (س). راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید
🌷شهید حمید سیاهکالی
خیلی جدی به این عنایت اعتقاد داشت و بعد از هر نماز دست هایش را بلند می کرد و همان جمله ای را که موقع سال تحویل، رو به حرم حضرت معصومه (س) گفته بود تکرار می کرد:
«یا حضرت معصومه (س) ممنونم که خانمم را به من دادی و من را به عشقم رساندی»...
🌷شهید مهدی ایمانی، خادم حضرت معصومه (س)👈از شهدا شرمنده ام خیلی دیر به درک حقیقت وجودشان پی بردم. از خداوند متعال و حضرات معصومین و شهدا ممنونم که به گریههای شبانه این حقیر جواب دادند و من را به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) و حرم دختر سه ساله امام حسین (ع) برگزیدند...
#خــــادم_حرم_حضرت_معصومه_س
💠هیچ وقت در حرم حضرت معصومه (س) با کفش دیده نشد، از وقتی خادم حرم شد.
میگفت: به من مهدی نگویید ،بگویید #غلام_کریمه،امضاهایش با نام مهدی ایمانی غلام کریمه نقش میبست
کتاب زندگی به سبک شهدا
ناصرکاوه