eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
882 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) 🚩آن شب شهید غلامعلی توی همان صحن همیشگی که به امام رضا(ع) توسل می کرد با مولا قرار گذاشت چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و باهر قدم یک بیت برای آقا امام رضا (ع) بگوید... قدم برمی‌داشت، اشک‌هایش می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد... 💕قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت از روزی که با تو آشنا شدم مورد مرحمت خدا شدم گفته‌ایی هر کی بیاد به پا بوسم تو گرفتاری بدادش می‌رسم منم امروز به زیارت اومدم به امیدی در خونه‌ات اومدم گفته‌ایی هر کی بیاد به دیدنم من میام سه جا بهش سر می‌زنم توی قبرم رضا جون منتظرم که بزاری کف پاتو رو سرم از گناه بال و پرم سوخته شده چشم من به حرمت دوخته شده 💥روح الله برای من هدیہ امام رضا (ع) بود👈 همسری کہ امام هشتم بہ ادم هدیہ بدهد وامام حسین (ع) او رابگیرد وصف نشدنی است... من عروس چنین مردی بودم... با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم گفتم: 🙏 یا امام رضا (ع) اگر مردی متدین واهل تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می کنم یک ماه بعداز اینکہ از مشهد برگشتم روح الله آمد خواستگاری ام و شدم عروس امام رض ا(ع)...👌 برشی از زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی 🌷 🌷بعد علی اکبر(ع)🌷 ✨شهید مهدی صابری توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیدن به سن 30 سال، بعد از علی اکبر (ع) برایم ننگ است. مادرش می گفت : آخرین بار که از سوریه برگشت ایران، با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقا خونه ایستاده و می خنده. ازش پرسیدم: چیه مادر؟ 👈 😊چرا می خندی؟...گفت: مادر! امضای شهادتم رو از امام رضا (ع) گرفتم... بهش گفتم: اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم. مهدی دستش رو به سمت آسمون بلند کرد و گفت: 💓مادر خدا هست... 💥خیلی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.هر وقت عازم مشهد می شد، چند نفر را هم همراه خود می کرد و گاهی خرج سفرشان را هم می داد. انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم."همیشه 👈باب_الجواد را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده. مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد.  سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد... برشی از زندگی شهید مدافع حرم محمد پورهنگ 💥ارادت خاصی که به امام هشتم آقا امام رضا داشت و چه زیبا شد🕊️ هشتمین شهید مدافع حرم لشکر هشت نجف اشرف در هشتمین روز از هشتمین سال۹۴ در خاک آرمید🕊️ او روز جمعه بود که با اصابت موشک کورنت به تانکش🖤 مصادف با تاسوعای حسینی، عباس گونه شربت شهادت را نوشید🕊️پاسدار شهید پویا ایزدی شفا به دست امام رضا(ع):👇 🌟...بعد از ملاقات با امام رضا(ع ) کنار ضریح بیهوش شدم .صبح در بیمارستان چشم باز کردم و دیدم آقای دکتر رفیعی با خانم غرویان و خانم بنی هاشمی و پرستارهای بیمارستان همه داخل اتاق ریختند . وقتی آقای دکتر دید وضع من خوب است دستور داد یک آزمایش خون دوباره از من گرفتند که یکی دو ساعت بعد جوابش را آوردند. بعد دوباره آقای دکتر دستغیب و آقای دکتر بلوریان و آقای دکتر رفیعی همگی داخل اتاقم آمدند و گفتند.... 🌟.... دیروز که ما تو را اینجا آوردیم تو می بایستی ظرف دو ساعت بعد از بین می‌رفتی؛ چون عفونت شدیدی وارد خون تو شده بود ولی امروز که آزمایش گرفتیم هیچ اثری از عفونت در خونت وجود نداشت!؟ 💥... به آقای دکتر گفتم من می‌دانم چه شده، امام رضا (ع) با یک نگاه خودش به ما حیات و زندگی بخشید و....
✋نیت کنید که مهمان امروز ما حاجت میــده, یا_زهرا_سلام_الله_علیها 🌷میزبان  امروز ما👇 💗شهید_عباس_دانشگر_است😊 شهید مدافع حرم عباس دانشگر هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ﺷﻬﯿﺪﻋﺒﺎﺱﺩﺍﻧﺸﮕﺮﻣﺘﻮﻟﺪ ۷۲ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻇﻬﺮ 20 ﺧﺮﺩﺍﺩﻣﺎﻩ 95 ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﯿﮑﺮﺵ 25 ﺧﺮﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺯﺍﺩﮔﺎﻫﺶ ﺳﻤﻨﺎﻥ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ شد. 💗شهادت_با_زبان_روزه 💥همرزمان شهید هم قسم میشوند برای برگردوندن مدافع تازه داماد!!...اما خیالی باطل، مگر عباس کسی بود که زمین گیر شود. به قول خودش من سکون را دوست ندارم. وقتی دید دوستانش در خط به کمک نیاز دارند، سریع آماده شد و با فرمانده به سمت خط حرکت کرد. مهمات را که رساند،دید یکی ازبچه ها تیر خورده و میگه عباس را ببرید عقب. در حال برگشت دوام نمیارند که دوستانشان را تنها بگذارند، در کوچه می ایستند که از خودرو پیاده شوند، مورد اصابت موشک که در جنگ لبنان تانک های مرکاوا را از بین بردند،این بار برای عباس استفاده می شود وعباس بین در ودیوار مانند مادرمان زهرا میسوزد و نارنجکی که در پهلویش هم بود منفجر میشود... ای وای عباس! 😰چه گذشت میان تو حضرت زهرا خوشا بحالت میدانم بالای سر تو زینب کبری(س)با مادرش آمد... آه یا زهرا... 💥 داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم،  یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان شهید مون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده. 💥 رسیدیم به ماشین‌ها، من بین ماشین سوخته و دیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده می‌شد. وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این عباس است، چون دوتا انگشترهای عباس را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من شهید میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن، ولی عباس از همه جلو زد. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش شهید شده و تو باید یادش کنی." 💐خدایا . . . تو هوشیارمان ڪن تو مرا بیدار ڪن صدای العطش می‌شنوم صدای حـرم می‌آید گوش عالم ڪر است ... خیـــام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد مرضی بالاتر از این !؟ چرا درمانی برایش جستجو نمی‌کنیم روحمان از بین رفته بازیچه‌ی دنیاییم ... 💥از انرژے جوانیتان استفاده ڪنید ... اول:  ورزش را فراموش نڪرده و منظم حداقل یڪ روز در میان 2 ساعت ورزش ڪنید... 💥دوم:  تا مےتوانید در بسیج و مدرسہ و هر جاے دیگر مسئولیت بگیرید.خیلے در مدیریت و اعتماد بہ نفس بہ شما ڪمڪ میڪند... قسمتی از وصیتنامه شهید عباس دانشگر
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
هدایت شده از جهاد تبیین
🌷 با نام جهادی ، شهیدی که امروز مقام معظم رهبری به ایشان اشاره کرد را بهتر بشناسیم 👈 شهید قاسم سلیمانی می‌گوید: آن زمان در  دیرالعدس دیدم یک صدای خیلی برجسته ای می آید، سید ابراهیم صدرزاده خیلی صدای مردانه‌ای داشت مثل داش مشتی های تهرانی، من او را نمی شناختم وقتی از پشت بی سیم حرف می زد گفتم او کیست که از تهران آمده و در تیپ فاطمیون جای گرفته است. حسین گفت: سید ابراهیم! وقتی از دیرالعدس برمی‌گشتیم، از حسین سئوال کردم این سید ابراهیم کیست که با این صدای بلند و مردونه صحبت می‌کرد؟! سید را نشان داد گفت: این!👈 یک جوان رشید باریک که خیلی تودل‌برو بود و آدم لذت می‌برد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم... 🌹شهید مصطفی صدرزاده 👈 جانباز فتنه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده که در فتنه ۸۸ دو بار مجروح شدند, بار اول ۲۵ خرداد با پنج ضربه چاقو به پای چپ و یک ضربه قمه به بازوی دست چپ آسیب دید، با آن همه جراحت، فتنه گران اجازه نمی دادند که آمبولانس به آنها کمک کند و تهدید به آتش زدن آمبولانس کردند و مصطفی با تمام این جراحت و خونریزی از ساعت ۵ بعدازظهر تا ۱۲ شب کف خیابان در میدان آزادی تهران افتاده بود، بعد از هفت ساعت خونریزی به بیمارستان منتقل شد. خون‌ریزی آنقدر شدید بود که تا ۲ روز توان ایستادن نداشت.مجروحیت بعدی وی در روز ۱۶ آذر از ناحیه انگشت دست بود که دچار شکستگی شد... بعدها همین اقا مصطفی در نبردی دیگر با تکفیری ها در سوریه با سمت فرماندهی گردان عمار. به عنوان مدافع حرم به شهادت رسید... 🔸سال ۸۸ فتنه گران چند ضربه چاقو بهش زدن و انگشتش را شکستند و چند سال بعد تکفیری های داعش کار ناتمام فتنه گران را تکمیل کردند...👇 ماه رمضان سال 91، برای خرید به بازار رفتم. وقتی می دیدم خیلی ها به راحتی در ملا عام روزه خواری می کنند، بسیار ناراحت و عصبانی شدم، تا جایی که حتی قدرت خرید نداشتم و دست خالی به خانه برگشتم. مصطفی وقتی مرا دید با تعجب گفت: «به این سرعت خرید کردید؟» گفتم: «اصلا دست و دلم به خرید کردن نرفت.» و جریان را برایش تعریف کردم. مصطفی سری تکان داد و گفت: «کسی که روزه خواری می کند در واقع دارد با خدا علنی می جنگد، چون خداوند برای کسانی که روزه خواری در ملا عام میکند حد معین کرده است. حالا فکر کنید با این کار چقدر دل امام زمان به درد می آید. قربون دل آقا بشم.» من آن روز ناراحتیم به خاطر نادیده گرفته شدن قانون بود و مصطفی دلش به خاطر رنجش امام زمان لرزیده بود.. راوی: مادر شهید 🌷مصطفی یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما این طور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلات مان حل بود. توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست. 🌷یک اتفاق عجیب در👈 تدفین فرمانده مدافع حرم: «می‌دانم زنده‌ای! با تو زندگی می‌کنم مصطفی»👇 ☀️مصطفی آرام داخل قبر خوابیده، همسرش می‌خواهد مثل همیشه او را از زیر قرآن رد کند، قرآن را در می‌آورد و روی صورت مصطفی می‌گذارد، یک اتفاق عجیب... همسرش همانجا می‌گوید:«می‌خواستی نشانم دهی که شهدا زنده‌اند؟ اینها را می‌دانم. من با تو زندگی می‌کنم مصطفی». ☀️مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او درست در شب عاشورای حسینی به شهادت رسید. او  از شهدای عملیات محرم بود که در حلب جریان داشت. مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجه‌ها داشته است. او به مشهد می‌رود، ریش‌هایش را کوتاه ‌می‌کند و به مسئول اعزام می‌گوید که یک افغانستانی است... کتاب مدافعان حرم, ناصرکاوه. راوی: همسر شهید 🌷اگر می خواهید کارتان برکت پیداکند به خانواده شهداسربزنید،زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنیددر روحیه خود شهادت طلبی راپرورش دهید.🕊 🥀شهید_مصطفی_صدرزاده
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
✋نیت کنید که مهمان امروز ما حاجت میــده, یا_زهرا_سلام_الله_علیها 🌷میزبان  امروز ما👇 💗شهید_عباس_دانشگر_است😊 شهید مدافع حرم عباس دانشگر هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ﺷﻬﯿﺪﻋﺒﺎﺱﺩﺍﻧﺸﮕﺮﻣﺘﻮﻟﺪ ۷۲ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻇﻬﺮ 20 ﺧﺮﺩﺍﺩﻣﺎﻩ 95 ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﯿﮑﺮﺵ 25 ﺧﺮﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺯﺍﺩﮔﺎﻫﺶ ﺳﻤﻨﺎﻥ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ شد. 💗شهادت_با_زبان_روزه 💥همرزمان شهید هم قسم میشوند برای برگردوندن مدافع تازه داماد!!...اما خیالی باطل، مگر عباس کسی بود که زمین گیر شود. به قول خودش من سکون را دوست ندارم. وقتی دید دوستانش در خط به کمک نیاز دارند، سریع آماده شد و با فرمانده به سمت خط حرکت کرد. مهمات را که رساند،دید یکی ازبچه ها تیر خورده و میگه عباس را ببرید عقب. در حال برگشت دوام نمیارند که دوستانشان را تنها بگذارند، در کوچه می ایستند که از خودرو پیاده شوند، مورد اصابت موشک که در جنگ لبنان تانک های مرکاوا را از بین بردند،این بار برای عباس استفاده می شود وعباس بین در ودیوار مانند مادرمان زهرا میسوزد و نارنجکی که در پهلویش هم بود منفجر میشود... ای وای عباس! 😰چه گذشت میان تو حضرت زهرا خوشا بحالت میدانم بالای سر تو زینب کبری(س)با مادرش آمد... آه یا زهرا... 💥 داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم،  یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان شهید مون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده. 💥 رسیدیم به ماشین‌ها، من بین ماشین سوخته و دیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده می‌شد. وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این عباس است، چون دوتا انگشترهای عباس را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من شهید میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن، ولی عباس از همه جلو زد. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش شهید شده و تو باید یادش کنی." 💐خدایا . . . تو هوشیارمان ڪن تو مرا بیدار ڪن صدای العطش می‌شنوم صدای حـرم می‌آید گوش عالم ڪر است ... خیـــام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد مرضی بالاتر از این !؟ چرا درمانی برایش جستجو نمی‌کنیم روحمان از بین رفته بازیچه‌ی دنیاییم ... 💥از انرژے جوانیتان استفاده ڪنید ... اول:  ورزش را فراموش نڪرده و منظم حداقل یڪ روز در میان 2 ساعت ورزش ڪنید... 💥دوم:  تا مےتوانید در بسیج و مدرسہ و هر جاے دیگر مسئولیت بگیرید.خیلے در مدیریت و اعتماد بہ نفس بہ شما ڪمڪ میڪند... قسمتی از وصیتنامه شهید عباس دانشگر
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 👈 عاشقان واقعی حضرت زینب ☀️انتشار رایگان 👈 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف که بمناسبت فرارسیدن ، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم  بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات مهرماه ۱۴۰۲
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
💠 امام رضا(ع): هرگاه که بندگان، گناهان تازه ای پدید آورند که سابقه نداشته است، خداوند بلای تازه ای برایشان پیش می آورد که قبلا نمی شناختند... 📚وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۰ ⭐️ هدف مهمتر  👈 سرعت بیشتر 🕋 خداوند متعال در قران کریم برای رفتن دنبال رزق می‌فرماید: ⬅️فامشوا:🚶‍♂بروید ⬅️برای نماز می فرماید : فَاسعَوا ، بشتابید🏃‍♂ ⬅️برای رفتن به جنت می فرماید : وَسَارِعُوا ، 🏃‍♂🏃‍♂سرعت بگیرید ⬅️برای رفتن به طرف خودش می فرماید: فَفِرّوا اِلی اللّه : فرار کنید به سمت الله جلّ جلاله ... 🚩 شهدای # امام- رضایی:👇 💥روح الله برای من هدیہ امام رضا (ع) بود👇 همسری کہ امام هشتم بہ ادم هدیہ بدهد وامام حسین (ع) او رابگیرد وصف نشدنی است. من عروس چنین مردی بودم با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد انجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم گفتم: یا امام رضا (ع) اگر مردی متدین واهل تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می کنم یک ماه بعداز اینکہ از مشهد برگشتم روح الله امد خواستگاری ام... و شدم عروس امام رضا(ع)... برشی از زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی🌷 ✨...مهدی توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیدن به سن 30 سال، بعد از علی اکبر (ع) برایم ننگ است.... مادرش می گفت: آخرین بار که از سوریه برگشت ایران، با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقا خونه ایستاده و می خنده. ازش پرسیدم: چیه مادر؟ چرا می خندی؟ ...گفت: مادر! امضای شهادتم رو از امام رضا (ع) 💕 گرفتم... بهش گفتم: اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم. مهدی دستش رو به سمت آسمون بلند کرد و گفت: مادر خدا هست... خاطره ای از زندگی شهید مهدی صابری 💥خیلی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.هر وقت عازم مشهد می شد، چند نفر را هم همراه خود می کرد و گاهی خرج سفرشان را هم می داد. انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم."همیشه 👈باب_الجواد را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده. مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد.  سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد... برشی از زندگی شهید مدافع حرم محمد پورهنگ🌷 💥ارادت خاصی که به امام هشتم آقا امام رضا داشت و چه زیبا شد🕊️ هشتمین شهید مدافع حرم لشکر هشت نجف اشرف در هشتمین روز از هشتمین سال۹۴ در خاک آرمید🕊️ او روز جمعه بود که با اصابت موشک کورنت به تانکش🖤 مصادف با تاسوعای حسینی، عباس گونه شربت شهادت را نوشید🕊️پاسدار شهید پویا ایزدی🌷 # ناصر_کاوه
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 👈 عاشقان واقعی حضرت زینب ☀️انتشار رایگان 👈 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف که بمناسبت فرارسیدن ، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم  بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات مهرماه ۱۴۰۲
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
🌹 شهید تقوی ملقب به ابومریم مؤسس یکی از گردان‌های حشدالشعبی عراق (نیروهای مردمی) و فرمانده گردان مقاومت مردمی «سرایا‌الخراسانی» عراق بود و در آخرین سفر خود در دی ماه 93 به شهادت رسید... ما تلفیق جنگ و هنر نامید... حاج حمید سال 91 بعد از این‌که بازنشسته شد وقتش را به سه قسمت تقسیم کرد. یک ماه یا بیست روز را در عراق و بیست روز را در تهران و دو هفته را در اهواز می‌گذراند. او برای تشکیل نیروی مردمی (حشد شعبی) برای مبارزه با داعش به عراق رفت‌وآمد داشت. به اهواز هم برای سرکشی به مادرش و تبدیل خانه پدری به مرکز فرهنگی و حسینیه در رفت و آمد بود... تصاویر شهید تقوی هنوز در میادین‌ شهرهای مختلف بغداد، کردستان و منطقه عزیز بلد به چشم می‌خورد. مردم آن مناطق هیچ‌گاه ناجی خود را فراموش نمی‌کنند... 🌷فرازے_از_وصیت_نامہ ✍ انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی ، ائمه طاهرین و مومنین و مومنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی(ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها ، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست بر ندارید. در ثانی وحدت خودتان را فراموش نکنید . دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت می شود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرید و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم نمایید... هنر این است که دنبال راهی برای وصل کردن باشیم... 🎥 کلیپ موشن 🎙سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی: عامل انسان‌های فداکار، خیلی عامل بزرگی است 🌹کاش تکرار می شدی 🌹 🕊 چه بی صدا رفتی🕊 سلام داغی که سرد نمیشوی ساعت به وقت حاج قاسم 🌷🕊مگه شهید میمیره... ساعت ۱:۲۰⌛️ به وقت دلتنگی🍁 به وقت شهادت حاج قاسم🕊🌷 •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈ 💠 این شهید تقوی سردار بود؛ اما برای اینکه یک فرهنگ را صادر کند از شیوه رزم و معنویت جنگ، جلودار بود، یک رزمنده‌ی جلوداری؛ طو دنیا کجا وجود دارد، فرمانده ارشد بزرگی در یک جایگاه بلند نظامی یک ژنرال برجسته‌ای طو سنین بالای پنجاه سال تفنگ به بدست بگیرد در جلوی رزمنده‌ها طوی محاصره بجنگند........ 🌹 ششم دیماه سالروز شهادت سردار سامرا حاج سید حمید تقوی‌فر گرامی‌🌹 سردار شهید حمید تقوی
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
🌹 شهید تقوی ملقب به ابومریم مؤسس یکی از گردان‌های حشدالشعبی عراق (نیروهای مردمی) و فرمانده گردان مقاومت مردمی «سرایا‌الخراسانی» عراق بود و در آخرین سفر خود در دی ماه 93 به شهادت رسید... ما تلفیق جنگ و هنر نامید... حاج حمید سال 91 بعد از این‌که بازنشسته شد وقتش را به سه قسمت تقسیم کرد. یک ماه یا بیست روز را در عراق و بیست روز را در تهران و دو هفته را در اهواز می‌گذراند. او برای تشکیل نیروی مردمی (حشد شعبی) برای مبارزه با داعش به عراق رفت‌وآمد داشت. به اهواز هم برای سرکشی به مادرش و تبدیل خانه پدری به مرکز فرهنگی و حسینیه در رفت و آمد بود... تصاویر شهید تقوی هنوز در میادین‌ شهرهای مختلف بغداد، کردستان و منطقه عزیز بلد به چشم می‌خورد. مردم آن مناطق هیچ‌گاه ناجی خود را فراموش نمی‌کنند... 🌷فرازے_از_وصیت_نامہ ✍ انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی ، ائمه طاهرین و مومنین و مومنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی(ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها ، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست بر ندارید. در ثانی وحدت خودتان را فراموش نکنید . دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت می شود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرید و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم نمایید... هنر این است که دنبال راهی برای وصل کردن باشیم... 🎥 کلیپ موشن 🎙سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی: عامل انسان‌های فداکار، خیلی عامل بزرگی است 🌹کاش تکرار می شدی 🌹 🕊 چه بی صدا رفتی🕊 سلام داغی که سرد نمیشوی ساعت به وقت حاج قاسم 🌷🕊مگه شهید میمیره... ساعت ۱:۲۰⌛️ به وقت دلتنگی🍁 به وقت شهادت حاج قاسم🕊🌷 •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈ 💠 این شهید تقوی سردار بود؛ اما برای اینکه یک فرهنگ را صادر کند از شیوه رزم و معنویت جنگ، جلودار بود، یک رزمنده‌ی جلوداری؛ طو دنیا کجا وجود دارد، فرمانده ارشد بزرگی در یک جایگاه بلند نظامی یک ژنرال برجسته‌ای طو سنین بالای پنجاه سال تفنگ به بدست بگیرد در جلوی رزمنده‌ها طوی محاصره بجنگند........ 🌹 ششم دیماه سالروز شهادت سردار سامرا حاج سید حمید تقوی‌فر گرامی‌🌹 سردار شهید حمید تقوی
🌷 با نام جهادی ، شهیدی که امروز مقام معظم رهبری به ایشان اشاره کرد را بهتر بشناسیم 👈 شهید قاسم سلیمانی می‌گوید: آن زمان در  دیرالعدس دیدم یک صدای خیلی برجسته ای می آید، سید ابراهیم صدرزاده خیلی صدای مردانه‌ای داشت مثل داش مشتی های تهرانی، من او را نمی شناختم وقتی از پشت بی سیم حرف می زد گفتم او کیست که از تهران آمده و در تیپ فاطمیون جای گرفته است. حسین گفت: سید ابراهیم! وقتی از دیرالعدس برمی‌گشتیم، از حسین سئوال کردم این سید ابراهیم کیست که با این صدای بلند و مردونه صحبت می‌کرد؟! سید را نشان داد گفت: این!👈 یک جوان رشید باریک که خیلی تودل‌برو بود و آدم لذت می‌برد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم... 🌹شهید مصطفی صدرزاده 👈 جانباز فتنه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده که در فتنه ۸۸ دو بار مجروح شدند, بار اول ۲۵ خرداد با پنج ضربه چاقو به پای چپ و یک ضربه قمه به بازوی دست چپ آسیب دید، با آن همه جراحت، فتنه گران اجازه نمی دادند که آمبولانس به آنها کمک کند و تهدید به آتش زدن آمبولانس کردند و مصطفی با تمام این جراحت و خونریزی از ساعت ۵ بعدازظهر تا ۱۲ شب کف خیابان در میدان آزادی تهران افتاده بود، بعد از هفت ساعت خونریزی به بیمارستان منتقل شد. خون‌ریزی آنقدر شدید بود که تا ۲ روز توان ایستادن نداشت.مجروحیت بعدی وی در روز ۱۶ آذر از ناحیه انگشت دست بود که دچار شکستگی شد... بعدها همین اقا مصطفی در نبردی دیگر با تکفیری ها در سوریه با سمت فرماندهی گردان عمار. به عنوان مدافع حرم به شهادت رسید... 🔸سال ۸۸ فتنه گران چند ضربه چاقو بهش زدن و انگشتش را شکستند و چند سال بعد تکفیری های داعش کار ناتمام فتنه گران را تکمیل کردند...👇 ماه رمضان سال 91، برای خرید به بازار رفتم. وقتی می دیدم خیلی ها به راحتی در ملا عام روزه خواری می کنند، بسیار ناراحت و عصبانی شدم، تا جایی که حتی قدرت خرید نداشتم و دست خالی به خانه برگشتم. مصطفی وقتی مرا دید با تعجب گفت: «به این سرعت خرید کردید؟» گفتم: «اصلا دست و دلم به خرید کردن نرفت.» و جریان را برایش تعریف کردم. مصطفی سری تکان داد و گفت: «کسی که روزه خواری می کند در واقع دارد با خدا علنی می جنگد، چون خداوند برای کسانی که روزه خواری در ملا عام میکند حد معین کرده است. حالا فکر کنید با این کار چقدر دل امام زمان به درد می آید. قربون دل آقا بشم.» من آن روز ناراحتیم به خاطر نادیده گرفته شدن قانون بود و مصطفی دلش به خاطر رنجش امام زمان لرزیده بود.. راوی: مادر شهید 🌷مصطفی یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما این طور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلات مان حل بود. توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست. 🌷یک اتفاق عجیب در👈 تدفین فرمانده مدافع حرم: «می‌دانم زنده‌ای! با تو زندگی می‌کنم مصطفی»👇 ☀️مصطفی آرام داخل قبر خوابیده، همسرش می‌خواهد مثل همیشه او را از زیر قرآن رد کند، قرآن را در می‌آورد و روی صورت مصطفی می‌گذارد، یک اتفاق عجیب... همسرش همانجا می‌گوید:«می‌خواستی نشانم دهی که شهدا زنده‌اند؟ اینها را می‌دانم. من با تو زندگی می‌کنم مصطفی». ☀️مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او درست در شب عاشورای حسینی به شهادت رسید. او  از شهدای عملیات محرم بود که در حلب جریان داشت. مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجه‌ها داشته است. او به مشهد می‌رود، ریش‌هایش را کوتاه ‌می‌کند و به مسئول اعزام می‌گوید که یک افغانستانی است... کتاب مدافعان حرم, ناصرکاوه. راوی: همسر شهید 🌷اگر می خواهید کارتان برکت پیداکند به خانواده شهداسربزنید،زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنیددر روحیه خود شهادت طلبی راپرورش دهید.🕊 🥀شهید_مصطفی_صدرزاده
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 👈 عاشقان واقعی حضرت زینب(س) ☀️انتشار رایگان 👈 خاطراتی از عشق و ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه‌ و ... تألیف که بمناسبت فرارسیدن (س)، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم  بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات بهمن ماه ۱۴۰۲
(۳) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
(۱) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
💕 فرمانده فاطمیون، "علیرضا توسلی" اهل افغانستان با نام جهادی ابوحامد بود. او متواضع، میان ده‌ها رزمنده فهمیده نمی‌شد که او یک فرمانده است بلکه مانند یک سرباز بود. «رضا بخشی» با نام جهادی «فاتح» جانشین فرمانده لشکر فاطمیون بود. 💔یکی از عملیات‌های مشترک ابوحامد و فاتح ماجرای تل قرین بود. تل قرین منطقه‌ای در سوریه است که موقعیت استراتژیک و حساسی دارد و این حساسیت به خاطر نزدیکی 15 کیلومتری به مناطق اشغالی فلسطین است. این نزدیکی باعث شده بود که تروریست‌های مورد حمایت رژیم صهیونیستی این نقطه را به عنوان مرکز ثقل دیده‌بانی و برای اشراف بر سایر مناطق انتخاب کنند. همه این‌ها دلایلی بود که توجه و تمرکز بر تل قرین بیش از سایر مناطق قرار بگیرد. وقتی تل قرین توسط رزمندگان فاطمیون آزاد شد، دشمن آشفته شد و تحمل این شکست برایش خیلی سنگین بود تا جایی که برای به دست آوردنش دست به عملیات‌های مختلفی زد 💞 برخی فرماندهان مقاومت نقل کردند که وقتی تل قرین به تصرف رزمندگان مقاومت درآمد، شاهد بودیم که چگونه موشک‌ها یکی پس از دیگری از سوی مناطق اشغالی فلسطین به تل قرین شلیک می‌شود و این یعنی اسرائیل مستقیما وارد جنگ شده بود. هرچند حدود 17 شهید از رزمندگان فاطمیون برای حفظ این موقعیت منحصر به فرد جبهه مقاومت، جان خود را فدا کردند، اما اجازه ندادند دوباره این منطقه به چنگ تروریست‌ها بیفتد. نهایتا فاتح در حال و هوای ایام فاطمیه سال 93، در تل قرین؛ 15 کیلومتری حائل مرز اسرائیل همراه با فرمانده خود ابوحامد هم زمان در یک مکان به شهادت رسید... نیرویی نظامی عقدیدتی وابسته به سپاه قدس متشکل از شیعیان افغانستان است، که از رزمندگان افغانستانی مبارز در زمان حمله شوروی به افغانستان و دوران طالبان و همچنین تیپ ابوذر یا افغانستانی‌های حاضر در جنگ ایران عراق، افغانستانی‌های شیعه مقیم ایران و افغانستانی‌های شیعه مقیم سوریه با کمک سپاه قدس شکل گرفته و مأموریت اصلی خود را دفاع از مقدسات مسلمانان و مأموریت ثانویه خود را مبارزه با ظلم در سراسر جهان می‌دانند. این گروه در ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ شمسی با ۲۲ نفر در منطقه زینبیه سوریه حاضر شد و اعلام موجودیت کرده و امروز با نام لشکر فاطمیون با نام عربی (لواء فاطمیون) شناخته می‌شود. بنیانگذار این گروه علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد بود که در ۹ اسفند سال ۱۳۹۳ در منطقه تل قرین در نزدکی مرزهای فلسطین توسط موشکی که از هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی شلیک شد شهید شد (چنین شیوه تروری چندین بار توسط اسرائیل برای فرماندهان حزب‌الله لبنان به کار گرفته شده بود). 👈 فرمانده نیروی قدس سپاه می گوید: هر زمان ابوحامد را میدیدم، تماشایش یک شعف مضاعفی درون من ایجاد می کرد. برای ما حیف شد. زود از میان ما رفت.زود به آرزویش رسید… تشکیل «فاطمیون» اثر فوق العاده های داشت که در حال حاضر برخی تأثیر این نیرو را نمی فهمند اما بعداً تأثیر آن را در دفاع از جهان اسلام متوجه خواهند شد. 👇 • شهادت شهید مدافع حرم فرهاد خوشه‌بر (استان گیلان، شهرستان لنگرود) (۱۳۹۳ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم رضا بخشی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۹۳ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم علیرضا توسلی (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم مهدی صابری (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که بعد از شهادتش معلوم شد در زمان زندگی، خدمت امام زمان (عج) مشرف شده بوده و قبل از شهادت، در تقویم دیواری منزلشان، دور روز شهادت خودش خط کشیده بود. ❇️ هشتاد روز پس از شهادتش در لای یکی از کتاب هایش دست نوشته ای پیدا شد که شهید در آن نوشته بود: «خدایا اگر خلق تو نمی‌دانند، تو می‌دانی که من در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان توفیق ملاقات با حضرت حجت بن الحسن، ‌امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشتم.»
❣ ۴ فروردین سالروز شهادت شخصی است که قطعاً حاجت شما را برآورده می کند! بشتابید بشتابید. 🔹حاج نوروز اکبری زادگان از نویسندگان دفاع مقدس خواب عجیبی از همرزم خود فرمانده بسیج آبادان در زمان جنگ را می بیند و می داند این خواب بشارتی بزرگ برای او است. 🔹برای تعبیر آن راهی اصفهان و بیت آیت الله ناصری (ره) می شود. پس از سلام و احوال پرسی، حضرت آیت الله می پرسد درباره حمید می خواهی با من صحبت کنی؟ او هم با تعجب می گوید: بله، در مورد شهید حمید قبادی نیا! 🔹آیت الله ناصری ادامه می دهد و بدون اینکه بیننده خواب حرف خود را شروع کند، خوابی که او دیده بود را برای خودش با جزئیات دقیق تعریف می کند و او نیز مات و مبهوت می ماند! 🔹آیت الله می گوید: مزار این شهید در آبادان است و من به زیارت او رفته ام. ایشان یک انسان فوق العاده است و در بهشت جایگاه رفیعی دارد. او کراماتی بسیاری دارد و از پایین ترین کرامات او این است که «مستجاب الدعوه» است؛ یعنی هر کس به ایشان توسل کند و یا دو بیت شعر در مورد امام حسین (ع) بخواند و ثوابش را به او هدیه و برایش دعا کند، حاجتش برآورده می شود. ♦️پس بیایید ما هم اول شادی روحش صلوات و فاتحه ای قرائت نماییم. دوم ثواب خواندن خالصانه این دو بیت شعر را نثار ایشان کنیم: «تا هست جهان، شـور محرم باقیست/ این جلوه جان در همه عالم باقیست. از ناله نینوای یاران حسین/ همواره به لب، زمزمه غم باقیست.» حال حاجت خود را بخواهیم. 🔸منبع: «حاج نوروز اکبری زادگان، سایت آپارات، سرچ عبارت: شهید حمید قبادی نیا و آیت الله ناصری»❣ در حدِ بعضی از سلبریتی های ایرانی نیستند و هنوز هیچ کدام شان بر کشته های هموطنان شان هلهله نکرده اند و هنوز در آنجا هیچ لامذهب و هیچ اصلاح طلب و منافقی پیدا نشده که بگه 👈 🔹توی پایتخت روسیه دومین ابرقدرت دنیا، ۵ تا تروریست ۱۳۰ نفر رو کشتن و زخمی کردن، ساختمان رو منفجر کردن، همه چیز رو سوزوندن تازه نیروهای واکنش سریع!!! روسیه رسید! 🔹اونوقت تو شیراز، تروریست یه خشاب رو تموم نکرده بود از در و دیوار رو سرش نیروی امنیتی میریخت! تازه از حق و حقوقشون چیزی نگم! 🔺فقط میتونم بگم بچه های نظامی و انتظامی وامنیتی خیلی مردین، خدا قوت👏 3 میلیون مسافر مشهد 150میلیون لیتر مصرف بنزین روزانه 13درصد افزایش مصرف نسبت به سال قبل تردد بی سابقه مسافر به جزایر هنگام، هرمز و قشم انسداد جاده های گیلان و مازندران نشانه فقر نیست... اما بسیاری از این مسافران که میلیونها تومان در همین سفرها هزینه می کنند خود را فقیر و بدبخت می دانند و مردمان سایر کشورها را خوشبخت... این یعنی موفقیت عملیات روانی بر بستر پلتفرم هایی که زندگی مردم در آن می گذرد... و همیشه پولدارها بیشتر از فقرا سر و صدا دارند و جیغ و دادشان شنیده میشود! 🍃 تا می توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو ولایت فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم آسید علی آقا را تنها نگذارید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود ان شاالله: مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام سر خود با لبه سنگ لحد می شکنم فرازی‌از‌وصیت آیت الله بهجت ره می فرمودند: انسان در دنیا [نهایتا] به ده درصد از خواسته های خود می رسد. کمتر کسی پیدا می شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را اینگونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری ها و بدی های همسر و همسایه و... کمتر ناراحت می شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲ ✅ که بعد از شهادتش معلوم شد در زمان زندگی، خدمت امام زمان (عج) مشرف شده بوده و قبل از شهادت، در تقویم دیواری منزلشان، دور روز شهادت خودش خط کشیده بود. ❇️ هشتاد روز پس از شهادتش در لای یکی از کتاب هایش دست نوشته ای پیدا شد که شهید در آن نوشته بود: «خدایا اگر خلق تو نمی‌دانند، تو می‌دانی که من در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان توفیق ملاقات با حضرت حجت بن الحسن، ‌امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشتم.»
(۱) 📣بـعـضـے از نـشـانـه هـاے عـمـومـے در آخـــرالـزمــان... 1⃣ آرزوے کمـے فرزنـــد ✍پیامبر اسلام (ص) فرمود: «رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد می گوید: کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد. و آن که دو فرزند دارد، آرزوی یک فرزند بنماید. وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت.» 📚(فردوس الاخبار ،ج 5،ص227) 2⃣ شـهوتـــ گرایـے و لـذت جویـے ✍عفّت ونجابت زنان و مردان آخر الزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخر الزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! 📚(اصول کافی، ج8، ص42) ✍زنان در آن زمان، بی_حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند اگر توبه نکنند.. 3⃣ مـرگــهـای ناگهــانـے ✍پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قیامت برپا نمی گردد، تا این که مرگ سفید ظاهر شود. گفتند: ای رسول خدا!؟ مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی.» 📚(الفائق ، جلد 1 ،ص141) 4⃣ جنـگــ و کشتـار⚔ ✍ امام رضا (ع): «پیش از ظهور امام زمان (ع) کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد.» 📚(الغیبه نعمانی ص271 ) 🌷یک هفته قبل از شهادتش از سوریه خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد ميآيد. رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان (عج) صحبت ميكند. دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم. صبح موقعي كه جهاد مي خواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟... چرا اينقدر بي قراری مي كردی؟... چي شده؟... جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد. من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر... من نماز می خواندم ديگر....ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم... مرابوسيد وبغل كرد و رفت. بعد از شهادتش, متوجه شدم آن شب به خداوند و امام زمان(عج) چه گفته و بين شان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است... مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر کردی؟... منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم...گفتم: چه بازرسی؟... گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند.... راوی مادر شهید جهاد مغنیه و همسر شهید عماد مغنیه 🌷...در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم!... آقا جان!... از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌ هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام... ای سید و مولای من! آقاجان! گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولای تان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم... محمدجان!... زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج) درس بخوان برای مهدی (عج) ورزش کن برای مهدی (عج)... احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی... شعری که مدام بر لبان شهید جاری بود... رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست... ما برآنیم که این رمز جهانی بشود شهید مدافع حرم, حمیدرضا اسداللهی
شهید به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه را اجرا می کرد، اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند، گوشه ای می نشست و اشک می ریخت.😢 در اش نیز نوشت: می روم تا آن دنیا شرمنده حضرت عباس(ع) نباشم.💔 شهید امیرعلی محمدیان متولد سال ۷۱ در تهران بود و دی ماه سال ۹۴ پس از ماه ها تلاش و پیگیری به صورت داوطلبانه برای کمک به جبهه های دفاع از حریم اسلام و حرم حضرت زینب(س عازم سوریه شد.✌️ 🕊
♥️۳ آدر سالگرد شهادت ذوالفقار عزالدین, اولین ذبیح حزب الله لبنان . 🌟ذوالفقار عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان  که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه سوریه توسط اصابت مین مجروح شد و به اسارت تکفیری‌‏ها درآمد و تروریست ها او را به شهادت می‌رسانند. تروریست‌های تکفیری قبل از به شهادت رساندن ذوالفقار چندین سؤال از او می‌پرسند و پس از آن, ذوالفقار را مانند سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع), سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت می‌رساندند.  🌟ذوالفقار قبل از  شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده می‌شود.او بیدار می‌شود و مجدداً به خواب می‌رود که این بار امام حسین(ع) را در خواب می بیند که ایشان به ذوالفقار می‌فرماید: «عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت». چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(ع) شتافت. 🌟سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ شهید عزالدین را گفت که بغض گلوی خود و حاضرین در مراسم را گرفت. او گفت که «نوجوان ۱۸ ساله ای که در سوریه شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد ندارد سر من را هم بریدند، درد نداشت.» 🌟زمانی که مادر خبر شهادت فرزندش را می شنود به فرماندهان می گوید: «پسرم را مانند حسین(ع) ذبح کردند چون او به من و چند تن از دوستانش گفته بود».او در ایام جاویدالاثری فرزندش تصویر آن لحظه را بزرگ، قاب کرده و در اتاقش زده و می‌گوید «ما نمی‌بینیم، اما پسر فاطمه اینجاست و سر پسرم را بر دامن دارد.» 🌟در همان ایام, مادر ذوالفقار در تاب دوری از فرزندش نامه ای برایش می‌نویسد و در سخنانی سرتاسر شکوه و اقتدار می‌نویسد:«فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است. 🌟وصیت شهید عزالدین به خانواده اش فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب (س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...»