eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
883 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
استقامت رودخانه دل صخره ای را میشکافد نه بخاطر قدرتش! بلکه ب خاطر پایداریش! ‌ چهار نفر ‌در این تصویر به شهادت رسیدن ‌ خوشا به حالشون ‌ ان شاالله تمام آرزومندان به آرزوشون خواهند رسید ‌ از سمت راست به چپ شهدای مدافع حرم: https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
اولین شهیده راه ولایت حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» بسم الله الرحمن الرحیم ✔هَذا ما اوصت به فاطِمة بنْت رَسول الله اوصت وَ هی تَشهد أن لا إله إلا الله وَ أن مُحمَّد (صلی الله علیه و آله) عَبده و رَسوله و ان الجَنة حَق و النّار حقٌ و ان السَاعة آتیة لارَیب فیها و ان الله یبعث من فی القُبور. ❤یا علی! انا فاطمة بنْت محمد زوجنی الله منْک لاکون لک فی الدُنیا و الآخرة انت أولی بی مِن غَیری حنطنی و غسلنی و کفنی باللَیل و صل علی و ادفِنی باللَیل و لا تعْلم احداً و استودِعُک الله و اقرء عَلی وَلدی السَلام الی یَوم القیامة؛ 💠💠💠💠 به نام خداوند بخشنده مهربان این وصیت نامه فاطمه دخت رسول خداست، در حالی وصیت می‌کند که شهادت می‌دهد، خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت فرا خواهد رسید، شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر می‌کند. ❤ای علی! من فاطمه دختر محمد هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنیا و آخرت برای تو باشم، تو از دیگران بر من سزاوارتری، حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و هیچ کسی را اطلاع نده! تو را به خدا می‌سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می‌فرستم. 💠💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
خسته ی شبی سخت، آشفته ی روزی دشوار. نبرد، توش و توانم را گرفت، اما؛ خاک را نتوانست کسی بگیرد‌. همه خیالم درگیر آن دورهاست، بعد ازین ایام چه خواهد شد؟ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
رئیس دفتر و همراه همیشگی   می‌گفت: روزی در منطقه‌ای در سوریه حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک  تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما. حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، گلوله‌ای نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. بعد از شناسایی داخل خانه‌ای شدیم برای تجدید وضو، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند. بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف... روایت کننده: سردار محمدرضا حسنی سعدی  در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۸ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 ❣ مداحی در هویزه برادرم كلاً صدای خوبی داشت. وقتی كه جنگ شروع شد او هنوز یك نوجوان 11 ساله بود. منتها شهرمان اهواز در اوایل جنگ مورد حمله دشمن قرار گرفت و تا آستانه سقوط هم پیش رفت. این شرایط و كه مرتب در شهر تشییع می شدند باعث شد صدایش را به طرف مداحی پیش ببرد. بعضی از دوستانش می گفتند وقتی كه خرمشهر آزاد شد و رزمندگان توانستند هویزه را هم از دسترس دشمن خارج سازند و به جنازه و یارانش دست پیدا كنند، به آن منطقه رفته و بالای سر مزار این شهدا مداحی كرده بود. گویا همان جا حاج صادق آهنگران صدای ایشان را می شنود و تشویقش می كند كه مداحی را ادامه بدهد. كم كم كار به جایی رسید كه در شهرمان بین این مسجد و آن مسجد بر سر دعوا می شد و هر كدام دوست داشتند را برای اجرای مراسم ادعیه و مداحی به هیئات خودشان ببرند. اغلب پنج شنبه ها هم اتومبیلی از جبهه به در منزلمان می آمد و را به مناطق جنگی می برد تا برای رزمنده ها دعا و سایر ادعیه را اجرا كند.  تا سال ها پس از شروع دفاع مقدس سنش برای اعزام به جبهه قد نمی داد، اما چون فاصله اهواز با مناطق جنگی كم بود، رزمنده ها دنبالش می آمدند تا چند ساعت او را برای اجرای مراسم ببرند و بازگردانند. او همیشه در حسرت پوشیدن رخت رزم بود تا اینكه وقتی به سن 17- 16 سالگی رسید، معطل نكرد و خودش هم رزمنده شد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱
بی بی جان! برای شما زحمتی داشتم. به مدرسه بروید و از معلمم آقای کرامتی بخاطر شیطنت هایم در سر کلاس حلالیت بطلبید و بگویید که مرا حلال کند. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂 شــــهـــداهمان نورهای اسمانی حق بوده اندکه بافداکردن جان وخون ارزنده ی خود توانسته اندمقدمه انقلاب جهانی عدل مهدی موعود(عج)رافراهم اورند. یاورانی ازدیارخورشیدکه باپرتوفشانی حقانه خودتوانسته اند نورهدایت اللهی باشندوجانانه درراه حق همچون علی واردرعرصه مجاهدت ورشادتهای انقلابی؛ نگذارندوجبی ازخاکهای بهشتی ایران اسلامی به دست دشمنان پست صفت بیفتد. دشمنانی که همچون جیرجیرک شب دنبال سوراخی برای نفوذ دردل اسلام ونابودی وصلب ارامش ازمسلمانان بوده اند. پنج https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🍂🍃🍂🍃🍂🍃
خط خون نقطه پایان سلیمانی نیست بهراسید که این اول بسم الله است 💠مقام معظم رهبری: «دشمنان خیال می‌کردند با شهادت سلیمانی و ابومهدی و دیگر همراهان ایشان، کار تمام خواهد شد؛ اما امروز آمریکا از افغانستان فرار کرده است، در عراق ناچار به تظاهر به خروج و اعلام نقش مستشاری و بدون حضور نظامی است. در یمن جبهه مقاومت رو به پیشرفت است، در سوریه، دشمن، زمین‌‌گیر و بدون امید به آینده است. و در مجموع جریان مقاومت و ضد استکباری در منطقه، امروز از دو سال قبل، پر رونق‌تر، شاداب‌تر و امیدوارتر در حال کار و حرکت است.» https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
ناله نيمه شب  تاريكي شب و سرماي زمستان چادرهاي پشت پادگان كرخه را در خود فرو برده است. نيمه‌هاي شب بودكه با صداي ناله جان سوزي از خواب بيدار شدم. حواسم را جمع كردم.  صداي گريه‌اي كه از چادر بغليمان (حسينيه گردان) مي‌آمد با زمزمه حزيني همراه بود « الهي العفو، الهي العفو» صاحب صدا با سوز عجيبي از خدا بخشش را طلب مي‌كرد آن سان كه گمان مي‌كردي پيري بار گناه هشتاد ساله‌اش را بدوش مي‌كشد اما زمزمه او با حلاوت خاصي همراه بود بطوريكه زبان شنونده راهم بي اختيار با خودهمراه كرد.  به ساعتم نگاه كردم نيم ساعت به اذان صبح را نشان مي‌داد. از جا بلند شده و فانوس به دست سراغ موتور برق رفته و مشغول روشن كردن آن براي پخش قرآن و اذان صبح شدم. دستگاه اشكال داشت.  عجله داشتم تا با روشن كردن چراغهاي حسينيه آن زاهد شب را بشناسم. به سختي با هندل دستگاه كلنجار مي‌رفتم كه سنگيني دستي را بر روي كتفم احساس كردم: «سلام برادر، مثل اينكه اشكال دارد بگذار من هم كمكت كنم. به طرف صدا برگشتم.رضا كعبه زاده از بسيجيهاي گروهان بود.  در حاليكه همه‌اش در فكر حسينيه و صاحب ناله بودم، با بي اعتنايي كمك او را پذيرفته و بهر شكلي بود موتور برق روشن شد. بدون معطلي نفس نفس زنان به سمت حسينيه رفتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تقدیم به شهید مدافع حرم 📒آیه ۱۶ که در کلیپ به آن اشاره کردند: "أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ" 📝آیا گمان کردید که (به حال خود) رها میشوید درحالیکه هنوز کسانی که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخّص نشده اند؟! (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا گردد) و خداوند به آنچه عمل میکنید، آگاه است! 🗯پ ن: آیه فوق دو مطلب را به مسلمانان گوشزد مىکند، و آن اینکه تنها با اظهار کارها سامان نمییابد، و شخصیت اشخاص روشن نمیشود، بلکه با دو وسیله ، مردم آزمون میشوند. نخست در راه خدا، و براى محو آثار شرک و بت پرستى و دوم ترک هرگونه رابطه و همکارى با منافقان و دشمنان. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شدن اتفاقی نیست اینطور نیست که بگویی‌؛ گلوله‌ای خورد و مُرد.. رضایت‌نامه دارد...🥀 و رضایت نامه‌اش را اول و علمدارش امضا میکنند و بعد مُهر میخورد...!❤️ 📸شهدای مدافع حرم https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
ترکشی به سينه اش نشسته بود . برده بودنش برای اخرين عمل جراحی. قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن : بمان! بعد از عمل مرخصت می کنن ،اينجوری خطرناکه. گفت: وقتی اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمی خوام...   خاطره اي از زندگي خلبان شهيد احمد کشوري   برگرفته از: شمیم یار https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌹 ای مردم بدانید تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان، مومن و پیروزید ؛ وگرنه هرکدام راهی به غیر از این دارید ،آب را به آسیاب دشمن میریزید، همچنان که تاکنون بوده اید باشید! تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعا کردن. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
درس هایی از وصیتنامه: جهاد و شهادت طلبی ❣️برای رضای خدا در جبهه مقدس اسلام با دشمن رسول الله کارزار می‌کنم و آن قدر به مبارزه ادامه می‌دهم و اگر در این راه کشته شوم سعادتی بزرگ نصیب من شده است. پاسداشت و حرمت خون شهدا ❣️از بستگان و دوستان می‌خواهم که از خون من و دیگر شهداء که برای رضای خدا به پای نهال انقلاب اسلامی ریخته می‌شود و برای رشد اسلام عزیز است، به نفع اسلام بهره‌برداری کنند؛ مبادا از خون شهدا و از شهادت ما در جهت شهرت  وآوازه نام اشخاصی شخصیت طلب و و جاه طلب استفاده شود. حفظ حجاب ❣️آگاه باشید که حجاب شما کوبنده‌تر از سلاح رزمندگان اسلام است و حجاب به شما عزت و عظمت می‌بخشد؛ بی‌اعتنائی نسبت به مسئله حجاب بی‌حرمتی به خون پاک هزارها شهید و معلول ایرانی می‌باشد و فردای قیامت شهدا پیش رسول خدا و ائمه معصومین از شما شکایت خواهند کرد، پس به حجاب اهمیت بیشتری دهید. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 ❣ در حسرت شهادت تا سال ها پس از شروع دفاع مقدس سنش برای اعزام به جبهه قد نمی داد، اما چون فاصله اهواز با مناطق جنگی كم بود، رزمنده ها دنبالش می آمدند تا چند ساعت او را برای اجرای مراسم ببرند و بازگردانند. او همیشه در حسرت پوشیدن رخت رزم بود تا اینكه وقتی به سن 17- 16 سالگی رسید، معطل نكرد و خودش هم رزمنده شد. به نظر من قبل از شهادتش در آتش عشق الهی سوخته بود. او قبل از اینكه سنش به جبهه برسد، خودش را با مداحی و اجرای مراسم دعا در جمع رزمندگان جا انداخته و شوق شهادت را در وجودش پرورش داده بود. بنابراین به محض اینكه سنش به جبهه رسید، درنگ نكرد و عازم شد. برادرم عاقبت در 17 سالگی و حین عملیات كربلای5 در شملچه به شهادت رسید. او در خانواده ما یگانه بود و همیشه از او به عنوان یك برادر بزرگ تر كه خیلی چیزها از او آموختم، یاد می كنم. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱
شهیدی که : «رفیق حاج قاسم بود و او را همواره به نام کوچک صدا می زد» شهیدی ڪه حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد.. حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!! موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت. رفیق خوشبخٺ حاج قاسم! شهادٺ مبارڪ حاج حسین عزیز!❤️ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣🍂❣🍂❣🍂❣ سلام برهمه شهیدان و شهیدحاج غلامرضارهبر که هنوز بعداز۳۶سال لزآسمانی شدنش.صدای او دلها را تسکین میدهد... صدایی که بوی ورنگ خدا داشت... صدایی که با گذشت سالهااز آن هنوز تازگی وسرزندگی ونشاط را به شنونده انتقال میدهد. شهیدرهبر اجازه نداد تا زرق وبرق دنیا اورا فراگیرد... شهیدرهبرهمانی بود که نشان میداد... خودش را یک رزمنده میدانست اما درسنگررسانه... که رسالتش انعکاس رشالتهاودلاورمردی رزمندگان به جهانیان ونسلهای آینده بود... شهیدرهبرباترس بیگانه بود واین نترس بودن را به همراهان واکیپ منتقل میکرد... وقتی بااو بودی احساس آرامش میکردی... اخلاص سرلوحه رفتاروکردار او بود... اصلا از کار وفعالیت خود وجاهاو مناطق خطرناکی که درمنطقه میرفت.برای کسی تعریف نمیکرد! تامبادا ریا نشود... همیشه برای پبلاتوهایش ازسوره های جهاد وشهادت استفاده میکرد... شهیدرهبر قبل ازاینکه شهیدشود شهیدزندگی کرده بود... اوبسیارمتشرع بود وبه حلال وحرام بسیاراهمیت میداد واجازه نمیدادلقمه حرام ویا شبهه ناکی سرسفره اش برود کمتراورا بالباس معمولی دیدم. همیشه لباس خاکی به تن داشت وآماده ماموریتی جدید... پیروزی وفتوحات رزمندگان با صدای شیوا ورسای او دلنشین بود... همیشه مردم با آغازعملیاتهای رزمندگان درمناطق جنگی منتظر شنیدن خبرهای خوش پیروزی باصدای محکم وشیوای شهید رهبربودند... او درسال ۶۵ به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت نائل آمد... ولی دوستان .همکاران وخانواده دلسوخته اش درافسوس وداع آخر باجسم پاکش ماندند... واین افسوس بعداز ۳۶سال هنوزالتیام نیافته است... یادش گرامی وراهش پررهروباد https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣🍂❣🍂❣🍂❣
نسيم صبح پنداری زکوی يار می آيد به جانهامژده می آردکه آن دلدارمی آيد به صد اکرام می بايدبه استقبال اورفتن که بوی دوست می آردزکوی يارمی آید https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شهیدی که : مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها با پهلویی شکسته به خيل شهداي اسلام مي پيوندد. یکی از همرزمانش می گفت: شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) بود. در نیمه های شب عبدالرضا را دیدم که به راز و نياز پرداخته وبا ديدگان گريان به ائمه اطهار به ويژه حضرت فاطمه زهرا(س) متوسل شده  پس از انجام راز و نياز و بجاي آوردن نمازهاي مستحبي، جهت مقابله با پاتک دشمن و بررسي وضعيت دشمن از سنگر خارج مي گردد. که در همان شب مقدس ترکش خمپاره بعثيون کافر به پهلوهايش اصابت میکند و همچون مادرش با پهلویی شکسته به خيل شهداي اسلام مي پيوندد. در می نویسد: خداوندا اگر لايق بوديم و ما را پذيرفتى پس ما را ببخش و از گذشته هايمان درگذر! و اگر هم مانديم و برگشتيم پس ما را لحظه اى به حال خود وامگذار كه نابوديم. خداوندا ما را عاقبت به شر نفرما،خدایا به حق ناله هاى سوزناك شهدا در دم شهادت و به حق آن صحنه هاى داغ ميادين جنگ كه صداى ناله الله اكبرها بلند است دست رحمتت را از ما و خانواده كوتاه مكن. 🌹 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
   شهدا با رفتنشان مسئولیت سنگین راهشان را بر دوش ما گذاشتند و وظیفه داریم راهشان را به مقصد برسانیم. به مناسبت: https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
▪️یکی از روحانیون حاضر در سوریه که از قم اعزام شده بود، در جلسه ای که با حضور رزمندگان حاضر در سوریه و نیز برگزار شده بود، به سردار میگوید: در جمع رزمندگان ما در سوریه رزمنده ای به نام بود که علاقه ای وافر به دیدار شما داشت و میگفت اگر سردار را زیارت کنم، انگشتری از او به یادگار میگیرم. اگر هم شهید شدم، را بگیرید و به مادرم بدهید. سردار انگشترش را هدیه داد که توسط دختر سردار گرجی زاده به دست رسید. به یاد آنکه یک دنیا از بردن نامش هم وحشت دارند... به وقت دوسال دلتنگی 🥀💔 شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات🌹 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کتاب روایتی از زندگی شهید مدافع حرم حاج مجاهدی بود که از دوران انقلاب اسلامی در صحنه‌های حساس حضور داشت و در سال‌های دفاع مقدس و سپس مبارزه با و همراهی با سردار سرآمد شد. شهیدی که تمام تلاش خود را برای برپایی کرد و بین مردم عراق شناخته شده تر از مردم ایران است. 📿شادی روح شهدا صلوات https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🔰 | 🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «آنهایی که سلیمانی را شهید کردند، ترامپ و امثالش، جزو فراموش‌شدگان تاریخ خواهند بود، امّا او تا ابد زنده است و دشمنان او گم‌وگور خواهند شد. البتّه ان‌شاءالله بعد از آنکه تقاص دنیوی‌شان را بدهند.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟سعید عادت داشت کمک را با واسطه به کسی که نیاز داشت برساند، حتی اگر کسی مستقیم برای دریافت کمک پیشش می‌آمد و مجبور بود همان‌ لحظه کمک کند، کاری می‌کرد که طرف مقابل نفهمد سعید از مال خودش کمک می‌کند، می‌گفت: یه پولی برای کمک پیش من هست از اون بهت میدم، اصلا توی چشم نبود و دوست نداشت دیده شود. نشریه صریر را که مدیرش بود، با نام مستعار چاپ می‌کرد که کسی نداند کار اوست، حتی یکبار زمانی که خودش تهران بود، عکس‌های برنامه افطاری ساده را که آقاسعید هم در عکس معلوم بود، منتشر کردیم، وقتی سعید آمد و دید، خیلی ناراحت شد، حتی دنبال این بود که روی آن قسمت نشریه، برچسبی از عکسهای دیگر برنامه بچسباند، می‌گفت: اسم و آرم چه اهمیتی دارد؟! 🌷 شهید سعید مسافر🌷 📎به روایت دوست شهید ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News