eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
930 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
543 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موضوع : 🔺دوری از شهرت و آلودگی به دنیا ✅ قابل توجه مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران😇
Roze_emam-kazem_Mirzamohamadi_2.mp3
13.56M
🔉 آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیت نکند پیرهنش را ◾️ روضه حضرت 🎤حجت الاسلام ☑️ کانال اشک - پایگاه نشر روضه Eitaa.com/Kanal_AshK
💥انتشار pdf کتاب شهید حاج قاسم سلیمانی به نام "من قاسم سلیمانی هستم" تألیف حقیر ناصر کاوه, به مناسبت روز اول عید 99, مصادف با شهادت امام کاظم (ع)👌 🙏التماس دعا 💢 لطفا تا میتوانید نشر دهید... 💞ارادتمند: ناصر کاوه
4_6003449249910490887.pdf
7.14M
کتاب من قاسم سلیمانی هستم.pdf
🔴 خطاب به مردم: خامنه‌ای عزیز را عزیز جان خود بدانید... 🔴این قسمت از وصیت نامه حاج قاسم دیوونم کرد: حضرت آیت الله خامنه ای را مظلوم و تنها می بینم. او نیازمند همراهی شماست.... بخشی از وصیت‌نامه سپهبد قاسم سلیمانی
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
22.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 در اولین روز عید سال 99 که مصادف با شهادت امام کاظم (ع) است, اولین خاطره شهدا را با خاطره ائی از شهید حاج قاسم سلیمانی شروع میکنیم 🙏التماس دعا: ناصر کاوه
💐 کشکول(99):👇 ✳️هنگام غمیگین شدن و ناخوشایندی ها به این دستور امام کاظم (ع) عمل کنیم... هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى كند، اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد، بى ترديد، خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.... کتاب مكارم الأخلاق، ص 347 🌸 رزق معنوی 🌸 ✨زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی رزق است.چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند.✨زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.✨زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت میدهی این فرصت نیکی کردن، رزق است.✨گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد (مقیم اتصال نباشی) ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی (متصل میشوی) این تلنگر، رزق است.✨یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست ازو بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش میشوی، این رزق است. ✨رزق واقعی این است.. رزق خوبی ها، نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد🙏 خدایا ممنونم که دوستم داری و مرا از این ارزاق معنوی بهرمند می کنی.👌 🚩آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): فکر و ذکرتان شکم نباشد, حدیث داریم که در دوره آخرالزمان، «بطونُهُم آلِهَتُم»: شکم مردم، خدایشان می شود. فقط فکر و ذکرش این است که ناهار چه بخوریم؟ شام چه بخوریم؟ مگر ما می دانیم که تا شب زنده ایم که بگوییم چه بخوریم؟ حضرت لقمان(ع) به پسر خود فرمود: "پسر من! درصبح، حدیث شب مکن، نگو امشب...  چه می دانی که تا شب زنده ای یا نه؟" ... تو چه می دانی فردا اسمت در کدام دفتر است؟ شاید فردا اسمت در دفتر بهشت زهرا(س) ثبت شود. خیلی ها الان سالم و زنده هستند، اما فردا اسم شان در دفتر بهشت زهرا(س) است... 🌺 قدرت کلماتت را بالا ببر, نه صدایت را ... !🍃 این باران است که باعث رشد گل‌ها می‌شود🍃نه رعد و برق‌ !🌺 💗شهید آیت الله مدنی در نطقی در جمع خبرگان ملّت در سال های اول انقلاب با اشاره به ماجرای یوسف و زلیخا در قرآن حکیم به آن قسمت داستان اشاره کرد که وقتی زلیخا از عیب گیری زنان مصر با خبر شد آنان را به ضیافتی دعوت کرد و به دست آنان کارد و ترنجی داد و در میان مهمانی به یوسف دستور داد که وارد ضیافت شود، آمدن یوسف همان و بریده شدن دست زنانی که ملامت گر زلیخا بودند همان! سپس آیت الله مدنی با گریه دردناک پشت تریبون ادامه دادند: 👇 🌟" آقایان! نکند در محشر و قیامت، محمدرضا (پهلوی) جلوی ما را بگیرد و بگوید دیدید شما هم وقتی به دستتان ترنج دادند دستتان را بریدید و مثل من کاخ نشین و طاغوتی شدید! 🙏التماس دعا: ارادتمندناصر کاوه
🔴 یک جمله ی بسیار زیبا و دلنشین از رهبر عزیز درسال۹۹؛ 🔵 به حضرت بقیة الله عرض میکنیم: کشور خودش را به ساحل نجات برساند...!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط شهید شدن ، شهید بودن است اگر امروز ڪسے را دیدید ڪہ بوے شهید از ڪلام و رفتار او استشمام شد ، بدانید او شهید خواهد شد و تمام شهدا این مشخصہ را داشتند سردار حاج قاسم سلیمانی
😍 بیگودی های خواهر کاتبی!👇 پرستار دوره جنگ بودم و حدودا 19 سال داشتم که مسجد محل یک شب حاج اقا، خانما رو جمع کرد و گفت رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم، من و چند تا از خواهرا که پزشکی می خوندیم، پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم👌 من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه، و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ساک، یعنی بیگودی هام😵 و چند دست لباس و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم!!! یا دستمو کرم بزنم...😩 به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم...نمی دونم چطور شد که ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰 ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه می کردیم...💨 و برادرا افتادن دنبال لباسا وما خجالت زده برادرا داشتیم تماشا می کردیم. 🏃بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما, دلمون می خواست انکار کنیم, اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم👜 و بعد بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😎 از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...😀 شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستا️ن, صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی😵 گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند. گفتن بیگودی های خواهر کاتبیه😊شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی چال کردم😇 و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم، اینا اومده بالا, گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه...😩 و من هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست می کردم...😵دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم...😄 کتاب_گلخندهای_آسمانی, ناصرکاوه راوی :خواهر کاتبی