چیزی که باعث غرق شدنت میشه افتادن توی آب نیست
موندن زیر آب و بالا نیومدنه ...
مراقب باشیم تو اشتباهات خودمون نمونیم ...
#_کانال_جملات_زیبا
@nava11
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد… پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست.
اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.
ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی ازخدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: بهلول، چه می سازی؟
بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم.
همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: آن را می فروشی؟!
بهلول گفت : می فروشم.
- قیمت آن چند دینار است؟
- صد دینار.
زبیده خاتون گفت : من آن را می خرم.
بهلول صد دینار را گرفت و گفت : این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.
بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.
زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند.
یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت : این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای !!!
وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.
صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت : یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش!
بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت : به تو نمی فروشم !!!
هارون گفت : اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.
بهلول گفت : اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم!!!
هارون ناراحت شد و پرسید : چرا؟
بهلول گفت : زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم!
🍃
🌺🍃
✍🏻📚 #_کانال_جملات_زیبا 📚✍🏻
@nava11
🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
خالی کن ؛
ذهنت را ؛ از افکارِ منفی ،
دلت را ؛ از احساساتِ پوچ ،
و اطرافت را ؛ از آدم هایِ بلاتکلیف ...
بگذار کمی هم برایِ خودت باشی
برای خودت نفس بکشی و
برای خودت زندگی کنی ...
#_کانال_جملات_زیبا
@nava11
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
در تمام رابطه ها یک میخ لازم است
میخی که نگه دارد،آدم زندگیتان را
و پای رفتن را از او بگیرد،
آن میخ میتواند #اعتماد لازم
و #دوست_داشتن بی اندازه باشد..
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔: @nava11
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مرزها اینگونه حفظ میشوند
🔹لحظات باورنکردنی از تعویض شیفت مرزبانان جان برکف نیروهای تیپ ۴۸ فتح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سرمای منفی ۳۰ درجه!
🔹مرزبانان انتظامی و ارتش هم در برخی مرزها وضعیت مشابهی دارند و با جان و دل برای حفظ امنیت کشور تلاش می کنند.
🔹دیدن این کلیپ برای همه توصیه میشود که مردم بدانند امنیت کشور اینگونه حفظ می شود تا ما لحظه تحویل سال را در آرامش کنار خانواده برگزار کنیم....
برای سلامتیشون صلوات میفرستیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#_کانال_جملات_زیبا
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
❤️آنقدر سرگرم دوست داشتن
و مهربانی باش
❤️که هیچ فرصتی برای
حسرت، نفرت یا ترس نباشد
#_کانال_جملات_زیبا
@nava11
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
کوه را با آن بزرگی
می توان هموار کرد
حرف ناهموار را
هموار کردن مشکل است
#صائب_تبریزی
@nava11
۲۹ اسفند ۱۴۰۲