eitaa logo
جملات‌زیبا
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
393 ویدیو
13 فایل
#_کانال‌_جملات_زیبا 🌼شامل متن های زیبا 🌸عکس های زیبا و خاص و مناسبتی 🌷استوری ویدئو کلیپ 😄طنزهای شاد ❤️شما بهترین هستید که بهترین کانال درایتارا انتخاب کرده‌اید ‌ ┏━━━━━━❤️ @nava11 ┗━━━━━━🤍 ادمین @mnmn123
مشاهده در ایتا
دانلود
. روز پدر آمد ، به پدر پَر بدهید😊 جوراب که نه ، کادوی بهتر بدهید😉 من قانعم و هدیه برایم امسال😋 در روز پدر، یک زن دیگر بدهید😍 *شاعراین ابیات در قید حیات نیست. خدابیامرز پارسال بعد از سرودن این شعر با کفگیر به قتل رسید* 😂😂😂😂😂 @nava11
وقتی عصبانی میشی چند ثانیه همه چی و رها کن و تا خودتو پیدا نکردی، واکنش نشون نده چون اگه کار اشتباهی بکنی شاید هیچوقت دیگه نتونی جبران کنی هیچوقت.. @nava11
هر اتفاقی هم که بیافتد باید حواسمان باشد که دو طناب اصلی زندگی را رها نکنیم و آن دو طناب : و هستند... @nava11 🌺
🖤عشق با زینب(س) تبانی کرده است رنگ گل را ارغوانی کرده است هست عشق دلبریت، عشق او صبر زانو می زند در پیش او وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد🏴
موفق ترین انساها ، آنهایی نیستند که به ثروت یا قدرت رسیده اند ؛ بلکه کسانی اند که هیچگاه دیگران را نرنجانده اند، دل کسی را نشکسته اند و باعث غم و اندوه هیچکس نشده اند ... ❤️ @nava11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگـــر زمــانــــی در دلــت نسبت بــه شخصی احساس نفرت کردی و تصمیم به تلافی گرفتی بهترین راه تلافی این است که سعی کنی شبیه به او نباشی @nava11
بسیاری از مشکلات دنیا حل می شد اگر رو در روی همدیگر حرف می زدیم نه پشت سر هم !! ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 @nava11
🌸🍃🌸🍃 روزی روزگاری در زمان‌های قدیم مرد خیاطی کوزه‌ای عسل در دکانش داشت. یک روز می‌خواست دنبال کاری از مغازه بیرون برود. به شاگردش گفت: «این کوزه پر از زهر است. مواظب باش به آن دست نزنی و من و خودت را در دردسر نیندازی.» شاگرد که می‌دانست استادش دروغ می‌گوید، حرفی نزد و استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را برداشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: «چرا خوابیده‌ای؟» شاگرد ناله کنان پاسخ داد: «تو که رفتی من سرگرم کار بودم. دزدی آمد و یکی از پیراهن‌ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم از ترس شما زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم.» @nava11