eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام بند1⃣ ای نبی مصور حضرت سجاد ای علی مکرر حضرت سجاد وارث آیات کوثر و تطهیر نور مسجد و منبر حضرت سجاد ندای حقت داره آوازه خط به خط نیایش تو انسان سازه صحیفت مثل کلام قرآن هزار و چارصد ساله داره حرف تازه نفس تو خاکو میتونه کیمیا کنه نفس تو هر دردو میتونه دوا کنه با نگاهت هر گمراهی میشه هدایت و نفس تو دل رو میتونه با خدا کنه بند2⃣ ای شکوه عبادت حضرت سجاد قلب و روح عبادت حضرت سجاد سجده ی طولانیت میگه به عالم تویی نوح عبادت حضرت سجاد دل ما غرق تمنای تو حسرت انبیا مقام والای تو فدای اشک سر سجادت داده به شیعه معرفت دعاهای تو تو نبودی هیچ کس با مکتب آشنا نبود تو نبودی حرف از عبادت خدا نبود تو نماز و راز و نیاز نیمه شب اگه تو نبودی هیچ کس شبیه مرتضی نبود بند3⃣ سفره دار محرم حضرت سجاد پیر قافله ی غم حضرت سجاد گریه ی تو درس معرفت میده به تمامی عالم حضرت سجاد تا روز محشر ازت ممنونیم حسینی بودنمونو بهت مدیونیم توی هر روضه که وارد میشیم صاحب عزا خود تویی و ما مهمونیم توی روضه با نوحه ی تو همنوا میشیم توی روضه با ناله تو همصدا میشیم سوز آهت دل هامونو هوایی می کنه زیر پرچم با تو زائر کربلا می شیم شعر و سبک: @navaye_asheghaan
"اَلسّلامُ عَلیكَ یٰا اَبٰاعَبداللهِ الحُسَین" چشم دل وا کن که بینی رمز و راز کربلا ای که می‌بینی فقط ، سوز و گداز کربلا کربلا گریاندن و ماتم نمی‌باشد که هست عشق و ایثار و شهامت ، رمز و راز کربلا از حسین آموز اخلاص عمل را وُ ببین بندگی را ، در قیام و در نماز کربلا کربلا یعنی گذشتن از خود و دلبستگی خود رها کن از تعلق ، در فراز کربلا کربلا یعنی نرفتن زیر بار ظلم و زور می‌رسد کی پای ما ، بر یکّه تاز کربلا نیست خاکی قابل تکریم‌تر ، از این دیار نیست حتی کعبه‌ی حق ، هم‌تراز کربلا خاک گلگونی که هفتادو دو گل در بر گرفت تا که گردد باغی از گل ، سرفراز کربلا زیورآلات جهان ، هرچند دل را می‌بَرد کی شود هم‌سنگِ خاک دل‌نواز کربلا بود نصرانی وهب، اما به رؤیا دیده بود هیچ مِیدانی ندارد ، امتیاز کربلا... هر دلی با یک نوا دمساز می‌گردد اگر می‌زند اما دل شوریده ، ساز کربلا رهرو شیطان مباش و از جهالت دور باش اقتدا کن ، بر امام پاکباز کربلا چاره‌ی خود را طلب هرگز مکن از دست غیر غیر دست پادشاهِ چاره‌‌ساز کربلا می‌کند از جان تحمل زائر کوی حسین تا که پیماید رهِ دور و دراز کربلا سال‌ها طی شد ولی قسمت نشد دیدار یار کن نصیب ما خداوندا ، جواز کربلا بر سر بام جهان تا روز محشر می‌توان دید بر پا ، پرچمِ در اهتزاز کربلا (ساقیا) جامِ نیاز و ناز و راز زندگی کن طلب ، از کشتگان بی نیاز کربلا سید محمدرضا شمس (ساقی) 1398 @navaye_asheghaan
. علیه السلام بارانِ چشمِ تار وُ ترِ من غنیمت است این یاحسین گفتنِ هر روزه ثروت است در کوچه‌هایِ سینه‌زنیِ حسینیه نوکر به لطفِ مادرِ ارباب دعوت است این روزگار با همه‌یِ کج مداری‌اَش درمانده در حضورِ تو وُ اهلِ هیأت است شرمنده‌ام که قابلتان نیستم ولی .... این اشک و روضه‌ها سندی از ندامت است با روضه روبه‌سویِ خدا می‌روم حسین این سوزِ روضه راز و نیاز و عبادت است سبحانِ عشق رویِ لبِ من نشسته است راهِ وصال سجده و باران و تربت است تا روزِ وصلِ منتقمِ شاهِ کربلا چشم‌انتظار ماندنِ عشّاق نعمت است علیه_السلام ✍ ‌ @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا جانم فدای غربت پیوسته ی شما بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین با داغ های کرب وبلایش شدی قرین حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است سی سال در عزای پدر گریه کرده است یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را بر بوریا نهاده تن پاره پاره را او را سوار ناقه ی عریان نموده اند تا شهر شام رفته دو دستش میان بند بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر رفته میان هلهله های حرامیان شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا هر چند او گرفته ز زهر جفا امان شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
داری میان ناله ی ما ناله می زنی با روضه های کربوبلا ناله می زنی حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی حتما کنار قبر امامی که مانده است عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز از طعنه های قوم ریا ناله می زنی هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی وقت نگاه بر علم و مشک آب هم با یاد دست های جدا ناله می زنی یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی تا کی همین که لب به دعا باز می کنی با یاد خیزران و عصا ناله می زنی در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر (کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. گریز: حضرت فاطمه بنت الحسن همسر حضرت زین العابدین علیهماالسلام دنیای بی امام، سرای فتن شده‌ مهد هزار غصه و درد و محن شده دلها به جای عشق گل نرجس از چه رو لبریز عشق اطلسی و یاسمن شده هر نیمه شب، قنوت نماز شب امام توبه برای جرم و گناهان من شده ما بیخیال غیبت اوئیم و مادرش در روضه های غربت او سینه زن شده گوید کنار لاله ی دور از وطن؛حسین یک عمر، از چه مهدی من بی وطن شده در مجلس شهادت چارم امام ما صحبت ز داغ فاطمه بنت الحسن شده او هم کشیده داغ  ِ روی داغ را ولی کمتر از او میان مجالس سخن شده او هم شبیه همسر خود زین العابدین مضطر ز داغ آن بدن بی کفن شده مانند زینبین، شکسته دل و حزین از ناسزای کوفی پیمان شکن شده در شام روی ناقه به همراه باقرش خونین جگر ز طعنه ی هر مرد و زن شده راضی شده به مرگ خودش زین العابدین وقتی مرامشان زن و کودک زدن شده در کوچه باز، فاطمه ای را کتک زدند ذکر علی ، دوباره(گلم را مزن) شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
(السلام علیك یا ثارالله وابن ثاره) صوت قرآن شد بلند این‌بار ، روی نیزه‌ها تا که خلقی را کند بیدار ، روی نیزه‌ها آسمان در خون نشست آندم که پیش چشم او رفت رأس خسرو احرار روی نیزه‌ها می‌دهد با خون خود پیغامی از آزادگی می‌کند بر گوش‌ها تکرار ، روی نیز‌ها می‌تپد در لُجّه‌ای از خون، دلِ خونین‌دلان در وداعی سرخ و خونین‌بار ، روی نیزه‌ها لاله‌های خسته‌دل را تا نیازاری صبا گام خود ، آرام‌تر بگذار روی نیزه‌ها بر سرٍ نی رفت هفده اختر خورشیدوار چون علمدار و سپهسالار روی نیزه‌ها می‌کند بر کاروان خود نظر وقتی که رفت کاروان‌سالار ، در انظار ، روی نیزه‌ها رأس خونین حسین بن علی، آن شاه عشق می‌کند با دشمنان پیکار روی نیزه‌ها ناله از نی در زمین نینوا آمد به گوش دید تا هفتاد و دو دلدار روی نیزه‌ها کرد نورانی جهان را همچو خورشید سپهر نور چشم حیدر کرار ، روی نیزه‌ها برترین تفسیر قرآن را به خون خود نوشت با گلویی از عطش ، در کارزار نیزه‌ها از قیامش گشت روشن ظلمت روی زمین کرد چشم دشمنان را ، تار روی نیزه‌ها بر زمین افتاد اگر جسم شریف و اطهرش شد سرِ آن نازنین اما سوار نیزه‌ها (ساقیا) در شام جانسوز غریبان حسین آسمان نور را ، بشمار روی نیزه‌ها سید محمدرضا شمس (ساقی) عاشورای حسینی 1402 ـ کربلا @navaye_asheghaan
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا از بس ‌کـه : در عــزای پــدر ، گـریه می‌کند خــون‌ها به‌ جــای اشک بصـر گـریه می‌کند بـانگ تــلاوتی که به گـوشش رسیده است بـــر نـیـــزه ، از لبـــان پـــدر ، گـریه می‌کند از ظهـر خـون و شام غریبـان اهل‌بیت (ع) هر شب نشـسته تا به سحـــر گـریه می‌کند چـون کشــتی ســـپاه حسیـنی بــه نیـــنوا در خون شده‌ست زیـر و زبـر گـریه می‌کند دیده به چشم خویش چو در آسمـان عشق بــر نیـــزه هــا طـــلوع قمـــر گـریه می‌کند دیــده گـــلوی اصغــــر در خــون تپــیده را پــرپــر شــده ز تیـــر سه‌ســر گـریه می‌کند بر روی نیـزه‌هـای سـتم ، دیـده است چـون هفتــاد و دو جــداشـده سـر ، گـریه می‌کند از مــرگ جانگــداز عــزیـزان مصطفی‌(ص) با اشـک و آه و خــون جگـــر گـریه می‌کند بیـــند چـو آل عصمــت حق را به حال زار در راه شــامِ غـــم بــه سفـــر گـریه می‌کند یـــاد لبـــان تـشــنـه ی بــابــا ، بــه روی آب چون می‌کنـد به دیــده نظـــر گـریه می‌کند آه و فغـــان تشــنه‌لبـــان را شـنــید و دیــد نـــزد ســـتـم نـکـــرد ، اثــــر ، گـریه می‌کند هر چنــد گــریــه‌خیـــز بـوَد شـرح کــربـــلا امـــا بــــرای خـلـــــق بشـــر ، گـریه می‌کند چون کـربلا حیــات مسلمانی است و دیــن بـــر مُســلمِ بـــدون خـبـــــر ، گـریه می‌کند این اسـت شـرح راز امـامــت ، کـه بـا دلـی خـالی ز بغـض و کیـنه و شـر گـریه می‌کند در کـــربـــلا، کـه هسـت نمـــاد مقـــاومــت بــر پیـــروان خســته‌ کمـــر ، گـریه می‌کند بـر آن جمــاعتی کــه : بــه بـــازار عـاشـقی پیــوســته مـی‌کنـــند ضـــرر گـریه می‌کند چون عــده‌ای شدند ز غفـلت، غـــلام ظـلم بــر شـیعـیــان تــشــنـه‌ی زر ، گـریه می‌کند (ساقی) همین بس‌است در احـوال آن امام در مــرگِ شـاهِ نیــزه به سـر ، گـریه می‌کند شد عاقبـت شهیــد به حکـم "ولیـــد" پست گردون دوباره از غمی عظمـا به غم نشست. سید محمدرضا شمس (ساقی) @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا