Moghadam-13991101[07].mp3
4.57M
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر جویم گلم در این بیابان
به آب دیدگان میشویم او را
امان ای دل ای دل ای دل حسین
بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا عمامه ای بر سر نداری
چرا بر تن داداش تو سر نداری
نگو عمامه ای بر سر ندارم
چرا زینب به سر معجر نداری
امان ای دل ای دل
ای دل ای دل ای دل (3)
حسین جانم حسین
جانم حسین جان
نمیدونم چرا حلقت دریدن
نمیدونم چرا انگشت بریدن
نمیدونم دلم دیوونه ی کسیت
کجا میگردد و در خونه ی کیست
نمیدونم دل سرگشته ی ما
اسیر نرگس مستونه ی کسیت
امان ای دل ای دل ای دل حسین
بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
@navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - صفای خانه مارا سحر از خانه میبردند - عاملی.mp3
5.77M
#ایام_فاطمیه_روضه_فارسی
🎤 سید_محمد_عاملی
👌 پیشنهاد_ویژه
صفـــــــای خانه ما را سحر از خانه میبردند تمام غنچه ها ، گل را به روی شــــانه میبردند
مرو مادر مرو مادر
خدا داند چه ها بگذشت بر آن طفلان بی مادر
در آن ساعت که مادر را از آن کاشانه میبردن
گهی سلمان گهی مقدادگهی طفلان وگه مولا/به روی شانه زهـرا(س)راچه مظلومانه میبردند
دل شب بود و بغض در ، گلو پنهانی حیـــــدر علی دستش به تابوت دو دست کودکان برسر
در و دیوار خانــــــشان که شاهد افغـــــــان زینب بود که شمـــع خانه را از محفل پــروانه میبردند
دلم پر از غمه هر چی بگم کمه
"
#کرامات_حضرت_زهرا_س
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
يكي از ذاكرين مشهد حكايت كرد: نزد حضرت آيه الله العظمي حاج سيد محمد هادي ميلاني (رضوان الله تعالي عليه ) مرجع عاليقدر شيعيان بودم . ناگهان مرد و زني وارد شدند و گفتند: ما قصد تشرف به اسلام را داريم .
حضرت آيه الله سبب گرايش آنان را به اسلام پرسيد ، مرد عرض كرد: ما از كشور آلمان آمده ايم و اينها زن و فرزندان من هستند . اين دختر من بطوري استخوانهاي پهلويش شكست كه پزشكان عاجز از مداواي او شدند و پس از هزينه هاي فراواني گفتند: بايد پهلوي او را عمل كرد ، ولي خطرناك است ، دخترم حاضر نشد و گفت : در بستر مرض بميرم بهتر از زير عمل است . او را به خانه آورديم ، يك خدمتكار ايراني داريم به نام بي بي ، يك روز دخترم او را صدازد ، همينطوري كه داشت براي او درد دل و صحبت مي كرد ، گفت : بي بي اين درد واقعا بد دردي است حاضرم مبلغ دوازده ميليون را كه اندوخته ام با هشت ميليون ديگر از برادر و پدرم بگيرم و اين بيست ميليون را به دكتري بدهم كه مرا صحيح و سالم كند . ولي فكر نكنم دكتري پيدا شود كه بتواند مرا خوب كند . و من ناكام و جوان مرگ و با دلي پر غصه از دنيا مي روم و شروع كرد به گريه و ناله كردن .
آن بي بي گفت : اي خانم ! من يك دكتر و پزشك سراغ دارم .
گفت : اين مبلغ را به او مي دهم .
گفتم : پول مال خودت باشد و بدان من سيده هستم و جده من فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) است كه او هم پهلويش شكسته بود و اگر مي خواهي خوب شوي با حال ، و اشك ريزان بگو: اي فاطمه پهلو شكسته .
دخترم گريه اش گرفت و شروع كرد به گفتن اي فاطمه پهلو شكسته ، آن بي بي هم رفت گوشه خانه و با گريه مي گفت : اي فاطمه زهرا ! من يك بيمار آلماني آوردم در خانه ات من هم آمدم توي حياط و با حال اشك آلود مي گفتم : يا فاطمه پهلو شكسته .
همه در شور و حال عجيبي بوديم كه ناگهان دخترم صدا زد پدر بيا ! ما هراسان آمديم نزد دخترم ، ديديم كه كاملا شفا يافته . گفت : الا ن يك بانوي مجلله اي آمد و بر پهلوي من دستي كشيد و فرمود: خوب مي شوي ! گفتم شما كه هستيد ؟
فرمود: من همان كسي هستم كه الا ن مرا مي خوانديد؛ من فاطمه پهلو شكسته هستم .
و اي آيه الله ما آمده ايم مسلمان شويم .
هرگز كسي نظير تو پيدا نمي شود
همتاكسي به عصمت كبري نمي شود
اي كوثري كه خير كثير از وجود توست
اسلام ، جز به فيض تو ، احيا نمي شود
هرچند دختران دگرداشت مصطفي
هر دختري كه ام ابيها نمي شود
منت زخلقت تو خدا بر نبي نهاد
اي گوهري كه مثل تو پيدا نمي شود
بعد از تو اي شكوفه زيباي احمدي
لبهاي من ، به خنده دگر وا نمي شود
منبع.کتاب كرامات الفاطمية(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهرا (س))
برچسبها: کرامات امام زمان, امام زمان, کرامات ائمه, کرامات"
به امید دیدار علی
به امید دیدار علی
گریه کن پهلوون من، گریه کن
گریه کن به سامون من، گریه کن
گریه کن پهلوون من، گریه کن
گریه کن به سامون من، گریه کن
گریه کن اینقد توی خودت نریز
گریه کن تو رو جون من، گریه کن
خستگیام، مونده فقط برات علی جان
جون من، فدات علی جان
ینی من یه چاه نمیشم
قربون اون اشکات علی جان
😭😭😭😭😭
یادش بخیر شونه به شونت، بوده زهرا
تو خوشی، میون غم ها
حالا چی، که شده قدم
هم قد بچه هات علی جان
😭😭😭😭
درخت عمرم از ریشه در آوردند و چیدند
سیب کالم…
چه فایده بودنم نبودنم??
حالا که بر دوشت وبالم
گفتم به پات میشم پیر
که شدم…
دیگه مهم نیس سن و سالم
اگه زحمتی نیس، یکم بلندتر بگو که
کردی حلالم
علی؛ به امید دیدار علی
علی؛ به امید دیدار علی
سرورم، من مگه از تو چی میخوام?
حیدرم، جون تو جون بچه هام
چیزایی شنیدم که
جاشه بگم عوض خدانگهدارم سلام
کاشکی میزاشتن با تموم بد بیاری
محسنت رو یادگاری
نمیخوام زیاد تن تو
بمونه رخت عزاداری
به فکر ازدواج باش، هنوز جوونی
با پیر زن، حیفه بمونی
آن دوره ی عشق و وفا، یادش بخیر
آن روزگار باصفا یادش بخیر
شب عروسی یادته بابات میگفت
پیر شی به پای مرتضی یادش بخیر
کاشکی میزاشتن با تموم بد بیاری
محسنت رو یادگاری
نمیخوام زیاد تن تو
بمونه رخت عزاداری
به فکر ازدواج باش، هنوز جوونی
با پیر زن، حیفه بمونی
کاش پایی بود
تا که خود من، برات میرفتم خواستگاری
اگه خونت مرتب نیس ببخش
پای کنیزت لب گوره
ببین از چشم من
اگر که نون هایی که پختم
قدری شوره
نزاری سنگ قبر برام، همین
خواهش یک سنگ صبوره
اذیت نمیشی تو کفن و دفن
که جسم زهرا
جم و جوره
😭😭😭😭
علی؛ به امید دیدار علی
علی؛ به امید دیدار علی
دستای یارمو بستن تو خونم
طناب دارمو بستن تو خونم
اینقدر بهم رسید اجر بابام
چهل نفر بارمو بستن تو خونم
تا در غدیر، دستت ابالحسن بلند شد
دستی به روی من بلند شد
بزار به پای هیزماشون اگه دود از کفن بلند شد
شنیده ام خوردی زمین تو کوچه آقا
راهُ که گم نکردی مولا
راستی زمین وقتی میخوردی
بگو آه حسن بلند شد
😭😭😭
برای آخرین بار، بوسیدم هر دوتا چشم حسنم رو
دیگه نمیشنوی کنار او باغچه لالایی خوندنم رو
زینبم،از رو گل های لباسم میشمرد زخم تنم رو
گفتم یه روز نتونی بشماری زخم گل بی کفنم رو
😭😭😭😭
#غروب
#جمعه
#مناجات_با_امام_زمان_عج
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد
باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد
آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد
آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد
خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد
از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد
روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
4_5920251489959282350.mp3
2.32M
ابا صالح
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر،مادرت زهرا
به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یادما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
زیارت نامه که می خوانی بر مزار آن تربت خاموش
به دیدار قبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش
بغل کردی قبر مادر را،جای ماهم او را زیارت کن
به دیدار نینوا رفتی، نینوا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
شب جمعه کربلا رفتی یادماهم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابالفضل باوفا رفتی یادماهم باش
بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر
سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یادما هم باش
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را کنج ویرانه
برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش
نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه
دعا کردی از برای فرج التماس دعا یادما هم باش
شدی محرم در مراسم حج یا منا رفتی یادما هم باش
به هر جارفتی برو مهدی هر کجا رفتی یادما هم باش
#امام_زمان #ربیع_الاول
#عید_بیعت
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_زهرا_س
#گریز_به_حضرت_علی_اصغر_ع
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم..
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
▪️دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
▪️به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
▪️خبر رسیده که این روزها علی تنهاست
▪️بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
▪️نشد برای مریض علی گلی ببریم
▪️بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم
▪️کسی به گرد یتیمان او نمیگردد
▪️بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم
▪️کنون که جان علی خفته است در دل خاک
▪️بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم
⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم
یا صاحب الزمان ۲
⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردند اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها است راز دل را به مادر میگه انشاالله هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادور نمازه که هیچ وقت یاد دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه، آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستدبه بابایی انشاالله هیچ خانواده ای را داغ بابا نشان ندهد
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندامامیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمدند انشاالله حاجت روابشند
از همين جا دلت را روانه کن کربلا
برای علی اصغر امام حسین ناله بزنید چون با آن دستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی رابازمی کنه انشالا به هرنیتی شرکت نموده اید حاجت روا بشیید
اما مادرانی که بچه ی کوچک دارید کجای مجلس نشسته ای امروز به یاد مادر علی اصغر ناله بزنید اما ازهمه روضه خوان ، مادر علی اصغره، چه می گفت، عزیزان شما حاضرید کوچکترین خراشی زیر گلو بچه شما باشه اما این جایی روضه را اززبان مادر علی اصغربخوانم
لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر
آروم بخواب مادر
چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته
این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر
لالای علی اصغر
تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری
داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری
حسین.
طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر
آرم بخواب مادر
زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر
لالای علی اصغر
لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره
قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🏴🏴🏴🏴
@navaye_asheghaan
.
#روضه_پنج_تن
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
یا اباعبدالله
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
کجایی ای یابن الزهراء
کجایی ای مهربانم(۲)
کجایی ای منجی ما
که از هجرت نوحه خوانم
به شام غمها سحر مولا
بیا ازاین غیبت کبری
بیا آقا جان، بیا آقا
بیا آقاجان ، بیا آقا(۲)
بگو امشب در کجایی
مدینه یا سامرایی
تو مشهد یا کاظمینی
ویا دشت کربلایی
آقاجان
رسیده جانت اگر برلب
مرا باخود هم ببر امشب
بخوان برما روضه زینب
بیا آقاجان، بیا آقا(۲)
امان از درد غریبی
حسینم وا حسیناه
سرجدت روی نیزه
کنار آن راس سقا
فدای چشم تر عمه
بریزد خون از سر عمه
شکسته بال وپر عمه
بیا آقاجان،بیا آقا(۲)
وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر
کنارش فاطمه(س) نشست
علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست
خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد
گاه فاطمه رو بغل میگرفت
گاه حسنو می بوسید
گاه حسینو می بوسید وگاه زینب
اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد
اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد
یا رسول الله یا ابتاه بابا
توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟
فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم
که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست
نوه هام حسن وحسین
پنج تن آل عبا هستند.
ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی
پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید
میخوام خبری بهت بدم
بگو جبرائیل برادرم
یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند
خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه.....
یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند
پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل
یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه
یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت ....
الله اکبر
گریه ی من برا اینه
روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را
دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش
یا اباعبدالله شب جمعه ست
یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه
یا الله
گلی به فصل جوانی
به پای خس افتاد
که بلبل از غم او مردو
در قفس افتاد
به جرم حفظ ولایت
مغیره زهرا را
به تازیانه چنان زد
که از نفس افتاد
یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه
میگفت
اگربال وپرت را بزنند
یا زهرا مدینه ایی ها
میگفت اگر بال وپرت را بزنند
یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند
آی گریه کنا
آسان تر از آن است که چند نامحرم
در گوشه ی خانه همسرت را بزنند
امیرالمومنین میگه:
من ایستاده بودم دیدم که همسرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد
بلند بگو: یا زهرا(س)
#پنج_تن
#حسین_کریمی_نیا ✍🎤
👇
@navaye_asheghaan
4_5866339540041472334.m4a
9.62M
روضه پنج تن آل عبا
حسین کریمی نیا
@navaye_asheghaan
4_5938349764885087862.mp3
6.15M
❣﷽❣
🌺 #زمزمه_امام_زمان_عج
🌸 #آقای_میرداماد
ای غایب از نظرها
کی می شود بیایی
برقع ز رخ بگیری
صورت به ما گشایی
🌸#یابنالحسنکجایی🌸
هم دست تو ببوسم
هم دور تو بگردم
هم رو نما ستانی
هم رو به ما نمایی
🌸#یابنالحسنکجایی🌸
آیا به کوه رضوان
آیا به طور سینا؟!
آیا به بیت الاقصی
آیا به ذی طوایی؟!
در مکه و مدینه
یا در نجف مقیمی؟!
در مشهد مقدس
یا دشت کربلایی؟
🌸#یابنالحسنکجایی🌸
جانم شود فدایت
تا بشنوم ندایت
دائم زنم صدایت
یابن الحسن کجایی؟!
تنها مسیح عالم
تنها نجات آدم
تنها وصی خاتم
تنها امید مایی
🌸#یابنالحسنکجایی🌸
ای انس و جان فدایت
محتاج یک نگاهت
چشم همه به راهت
شاید ز در درآیی
هم پرچم حسینی
بر دوش خود بگیری
هم قبر مادرت را
بر شیعیان نمایی
🌸#یابنالحسنکجایی🌸
در قلب ما حبیبی
بر زخم ما طبیبی
بر جان ما قراری
بر درد ما دوایی
باشد شعار «میثم»
ای شهریار عالم
کی می شود بیایی
کی می شود بیایی؟!
🌺هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌺
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@navaye_asheghaan
10031004.mp3
6.32M
مناجات با امام زمان عج
🔊حجت الاسلام قاسمیان
🔊 آنان که خاک رو بنظر کیمیا کنند
@navaye_asheghaan
Mehdi Rasoli - Tanhatarin (128)(1).mp3
2.86M
😭😭 اومدم تنهای تنها من همون تنهاترینم
حاج مهدی رسولی🎤🥀
مناجات...امام زمان عج
اومدم تنهای تنها من همون تنها ترینم
اومدم تو این غریبی زیر سایتون بشینم
اومده دوباره اونکه بی قرار و سر به زیره
همه ی حاجتش اینه پای پرچمت بمیره
اومدم با آه و گریه این قشنگ ترین سلامه
همه ی دار و ندارم اشک روی گونه هامه
از خودم گلایه دارم منو از خودم جدا کن
روم سیاهه یابن الزهرا تو برای من دعا کن
یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
یابن الزهرا یابن الزهرا
نکنه تو التهاب رو سیاهی ها بمونم
امشب بگذره و من از رفیقام جا بمونم
دل من هواتو کرده
@navaye_asheghaan
Moghadam-Shab26Safar1396[04].mp3
5.31M
مناجات امام زمان عج
جواد_مقدم🍂
تو کل زندگیم آقا تو تنها همدمم هستی
تو تکین چش خیس و دل بی طاقتم هستی
دلم بدجوری غمگینه بیا برگرد داغونم
هنوز هم فکر من هستی تو دوسم داری میدونم
اگه نیستی اگه تنهام ، تورو میخوام تورو میخوام
اگه هستم اگه اینجام ، تورو میخوام تورو میخوام
... بیا یابن الحسن آقا ، بیا یابن الحسن آقا ...
تو دوسم داری اما من دلیل اشک تو میشم
من اونقدر اذیتت کردم که دیگه رفتی از پیشم
شده کابوس شبهام که برونیم از در خونت
میون اون دل پاکت ندی جایی به دیوونت
بدون تو تو این دنیا بهارم مثل پاییزه
میاد بارون از این چشمام آقا اشکات که میریزه
.. بیا یابن الحسن آقا ، بیا یابن الحسن آقا ...
من احساسم مثه ابره ، فقط واسه تو میباره
نگاهی کن به این نوکر که بدجوری دوسِت داره
نگاهی کن به دنیام که شده تاریک و مخروبه
بمیرم بس که بد کردم میگن حال تو آشوبه
آقا باشه منو رد کن ازت دست برنمیدارم
آقا باشه بسوزونم ولی بازم دوسِت دارم
... بیا یابن الحسن آقا ، بیا یابن الحسن آقا ...
#حضرت_مهدی
@navaye_asheghaan
.
|⇦•الا که صاحب مایی...
#قسمت_اول #مناجات #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
الا که صاحب مایی
الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره فاطمیه آمده، نمیایی
یابن الحسن آقا جان..
*درخواستت شب شهادتیه چیه؟..*
به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر
تو را طلب کند این دیده های دریایی
یابن الحسن!
کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه
کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم داری
کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی
برای گریه به غم های مادرت،آقا
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی
شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم
به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان
در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا
*امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..*
این نامه را به جوهر کینه نوشته ام
از روزهای داغ مدینه نوشته ام
روزی که اختیار به دست سقیفه بود
روزی که چشممان به ردای خلیفه بود
همفکر غصبِ حق علی بود در سرم
هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم
بر روی سنت حسنین پا گذاشتم
تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم
میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل
خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل
بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن
با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن
غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند
اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند
*یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..*
«هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست»
*همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#مناجات_با_امام_زمان
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@navaye_asheghaan
4_6050874832843707994.mp3
22.14M
|⇦الا که صاحب مایی......
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
@navaye_asheghaan
Shab23Ramazan1400[05].mp3
14.52M
#نوحه
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
حاج میثم مطیعی🎤
آروم آروم، اسما بریز آب روون
یه طور بریز نشکنه این برگِ خزون
پهلو کبود، صورت کبود، بازو کبود
پس بگو از من چرا رو گرفته بود؟
فاطمه ام، قسم میدم تو رو
این سفرو، با مرتضی برو
یه گوشه ای با گریه زینبت
بغل گرفته چادر و...
▪️ای دنیا، علی بی زهرا، غریبه
آروم آروم، داری میری از این خونه
شکایتام ولی با این در میمونه
سجاده بی قرار و دل شکستته
چش به راه نمازای نشستته
نگاه من، نگاه بی کسی
دلم پره، از آه بی کسی
غصه هامو، بعد تو فاطمه
يا فاطمةْ .. من ذا الذي قد لَطَمَا؟
من ذا الذي بالدارِ ناراً أضرما
أينَ الأميْرُ عن ضُلُوعٍ هُشِّمَتْ
هل يُؤخَذُ الثارُ لصدرٍ هُشِّما؟
لَقدْ هَوَتْ ...و طفلُها هوى
و أَسْبَلتْ... مَدامِعَ النور
أهكذا تُروَّعُ البتولْ ؟
وهيَ وديعةُ الرسولْ!!
▪️یا زهرا ... سلامُ اللهِ عليكِ
يا فاطمةْ ... تأوّهَ الضِّلعُ الكسيرْ
كأنّهُ طيرٌ و لكنْ لا يطيرْ
خواطِرُ المسمارِ يا سيدتي
فوقَ دموعِ الهاشميّاتِ تسيرْ
أميرةٌ ... و تاجُها الهُدى
و زَهرةُ ... حجابُها الندى
على حجابِها الدمُ يسيلْ
وهي وديعةُ الرسولْ !!
▪️يا زهرا ..سلامُ اللهِ عَليكِ
شعر فارسی: امیر رضا یزدانی
شعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
@navaye_asheghaan
مداحی شهر مدینه- فاطمه.mp3
2.08M
🌹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
نوحه فاطمیه 🖤🌴
شهر مدینه اذانش هم درد آوره
دلخوشیم اینه دیگه روزهای آخره
برا حسنم دیگه سفارش نکنم
شب پیش حسین کاسه آب یادت نره
راهیم خوشحالم کن علی(۲)
بیا این دم آخر حلالم کن علی(۲)😭
علی نبینم مرد خونم عزاداره
جانشین من یه دختره خونه داره
بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره
از من که گذشت برا زینب خطر داره
کاشکی باز خونه پر خنده بود(۲)
کاشکی من می مردم ولی محسن زنده بود(۲)😭
قدر عافیت اونکه مریضه میدونه
نعمت آب و دهان روضه میدونه
الهی خدا برا کسی نیاره ولی
درد تاول و هرکی بسوزه میدونه
یا مولا من و شرمنده کن(۲)
تا راحت بمیرم یه بار دیگه خنده کن(۲)😭
وقت راه رفتن زانوی من درد می گیره
وقت حرف زدن گلوی من درد می گیره
دیگه چی بگم از نماز نشسته ام
وقتی در وضو بازوی من درد می گیره
شنیدم اشک مظلوم شفاست(۲)
اما شفای درد من فقط پیش باباست(۲)😭
🎤کربلایی اسماعیل سنایی
@navaye_asheghaan
خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد
هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه ها زمین نخورد
عبدالحسین میرزایی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
#روضه_ی_شهادت_امام حسن مجتبی علیه السلام و گریز به روضه ی حضرت رقیه سلام الله_حاج حسن خلج_
اجازه بدید ببرمتون یه جای دیگه ... دور بستر امام حسن نشستن ... خواهرا و برادرا ... با اشاره زینب رو صدا زد . زینب جان بیا جلو . سرش توی دامن امام حسینه ... فرمود زینب جان بچه هامو بگو بیان ، میخوام وداع کنم باهاشون . با یکی یکی بچه ها پسرا دخترا وداع کرد ... قاسم خیلی گریه میکرد ... قاسم سه سالشه اما سایه حسین بالاسرشه .. سایه عباس بالاسرشه . سایه عموها ، عمه جانی مثل زینب ، سایه مادرش بالاسرشه ... میخوام ببرمتون گوشه خرابه شام...
دلها بسوزه برای اون سه ساله ای که نه بابا داره ، نه عمو داره ، برادراشو کشتن ، یه عمه کتک خورده داره ...
لحظه های نهایی و پایانی امام حسن ، عباس قاسم رو بقل کرد برد از حجره بیرون . گفت لحظه جان دادن برادرم ، بچه برادرم جون دادن باباشو نبینه ...
اما گوشه خرابه یه سر بریده آوردن گذاشتن جلوش ... أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ! ...
حسین
خون همه جارو گرفت ... نگاه کن ببین صورتها همه سرخه ... (صورتهای شما با نور چراغهای سرخ ، سرخ شده) ... این نازدانه یه نگاه به صورت بابا کرد ... کی پیشونیتو شکسته !؟!! ... همه روضه خوان بشن ...*
ای پدر کاش به جای سر تو
می بریدند سر دختر تو
این به دلداری و آن ، گرم دل آرایی بود
گفتگوهای دو دلداده تماشایی بود
*خدایا به حق این سه ساله ریشه داعشو بکَن.ای خدا . این دعارو بکنیم . اللهم اشغل الظالمین بالظالمین،خدایا خودشونو باعث ریشه کنی خودشون قرار بده.
خدایا ریشه وهابیا و سلفیا و تکفیریا و سعودیا و داعشیا و هر سگ و شغالی هستن که دشمن امیرالمؤمنین و شیعه هستن همین الان به عنایت و امضای امام حسن بکَن .
خدایا با ریشه کنی داعش دست مارو به گنبد و بارگاه امام حسن برسان ... ای خدا ... اینقدر التماسش میکنیم إن شا الله دست ما بیفته اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گنبد بسازیم ... اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گلدسته بسازیم .... به به . چی بشه بریم حرم بقیع ،صحن امام حسن، حرم بقیع صحن خانوم ام البنین ، حرم بقیع صحن خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها ،خدایا با ریشه کنی سعودیا ، گنبد و بارگاه امام حسن و ائمه بقیع رو برپا کن ،خدایا به حق امام حسن مارو اهل معرفت این خانواده قرار بده.
عشق و محبت مارو لحظه به لحظه بی نهایت در بی نهایت اضافه کن.
خدایا بزرگان ما ، بزرگان دین ما ، علمای دین ما ، مراجع ، رهبر عزیز انقلاب در پناهت محافظت بفرما.مارا عاشق و قدردان و مطیعش قرار بده
خدایا گذشتگان از این جمع از شیعیان و محبین امیرالمؤمنین،پدران،مادران،حق داران،شهدا همه را غریق رحمت بفرما*
💚💚💚
4_5969820514976273709.mp3
1.89M
#روضه_ی_شهادت_امام حسن مجتبی علیه #السلام و گریز به روضه ی حضرت رقیه سلام الله_حاج حسن خلج_
#روضه_امام_حسن_ع
"يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰه"
چشم واکرده شدم دست به دامان حسن
مادر افکنده مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم واز خوان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام هوایی نکنم
عَلم عشق ز هر بی سر و پایی نکنم
رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم
پیش هر سفره که پهن است گدایی نکنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی و چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جزامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
حضرت تو مسیر حج (امام صادق فرمود: بیست وپنج بار پای پیاده به سفر حج رفتند) تو یکی از این سفرها پاهای حضرت ورم کرده بود. گفتند: آقا مرکب که هست سوار شوید چه اصراریه شما با پای پیاده ره طی کنید؟ فرمود: جلوتر یکی به شما میرسه یه روغنی به شما میفروشه، روغن وازش بخرید.رفتند جلوتر روغن روخریدند.
گفت: روغن رو برا کی میبرید؟گفتند برا حسن بن علی..التماس کرد گفت:منم ببرید پیش حسن بن علی منم حاجتی دارم..اومد محضر امام حسن گفت:آقا اگه می دونستم برای شماست پول نمیگرفتم.. گفت: همسری دارم نزدیک که فرزندم به دنیا بیاد تو ضعیت خوبی نیست تو این وضعیت میترسم از دست بره..آقا عنایتی کن..حضرت فرمود: الان برو منزل درد زایمان تمام شده مشکلت حل شده .
فقط اینجا پای حضرت ورم نکرده بود..
یه جا دیگه ام نوشتن اون نامرد موصلی با یک میله ای که هم مسموم بود هم تیز چنان به پای امام زد نقل مقاتل اینه امام طاقت نیاورد از درد داد می کشید.پای حضرت به شدت متورم شد ..*
آنکه نامش شده اهلا من عسل کیست؟ حسن
آنکه بخشندگیش گشته مثل کیست؟ حسن
معنی حی علی خیرالعمل کیست؟ حسن
مرد نام آور پیکار جمل کیست؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم سینهٔ خون دیده دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگویند غریب الغربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
اطرافیان معاویه به معاویه گفتند صادق تر از حسن نداریم..یبارم شده پسر فاطمه رو دعوت کن در حضور تو بره منبر نواقص خودش رو بیان کنه.. معاویه امام حسن رو دعوت کرد آنچه گفته بودن به حضرت گفت،اینارو بگو موعظه ای برا ما بشه ..حضرت رفت بالا منبر شروع کرد خطبه خوندن" أنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ" شروع کرد توصیف کردن خودش.. نقصی نداره، امام معصوم چی بگه..من پسر پیغمبرم، من پسر امیرالمومنینم،همون کسی که حقش غصب شده، هی توصیف کرد. من پسر مکه و منام، من پسر زمزم و صفام، من پسر مشعرم... گفت و گفت معاویه منبر آقارو قطع کرد گفت: آقا یه کم درباره خصوصیت خرما برامون بگو...فرمود از خواص خرما اینکه ضد نفخه..اونی که طبعش گرمه خرما بخوره طبعش لطیف تر میشه. اونی که طبعش سرده خرما بخوره به تعادل میرسه..اما من "انا ابنُ رسول الله" دوباره برگشت سر حرفش توصیف کرد من پسرحجت خدام..دیگه معاویه طاقت نیاورد.ترسید مردم شورش کنن علیه معاویه..گفت بسه دیگه ادامه نده...صحبت معصوم رو اینجوری به سُخره گرفتنو قطعش کردن..
فقط اینجا نبود امام معصوم داشت حرف میزد صحبتش رو قطع کردند.ابی عبدالله علی اصغرو رو دست گرفته بود داشت حرف میزد.. چنان تیری به گلوی علی اصغر زدند... دیگه کجا حرف معصوم رو قطع کردن ؟ ارباب من و شما داشت با این ملعون حرف میزد..حسین ابن علی داشت حرف میزد.. سر از بدن حسین جدا کردند.
مادر ما هم سرش پایین بود و داشت حرف میزد یه وقت جلو چشمای امام حسن چنان سیلی به صورتش زدن.....*
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم، سینه ی خون، دیده ی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگوییم غریبَ الغُربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
زهر آمد به سراغش جگرش ریخت به هم
*چند بار در عمرش به حضرت زهر دادن اما این زهر آخر خیلی اثرش زیاد بود.. حضرت رو زمینگیر کرد..
پیغمبر فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانه مگر چشمی که بر حسن گریه کرده باشه.. وچشمی که بر حسینگریه کرده باشه...
جگرش ریخت به هم بال و پرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همه خاطرها در نظرش ریخت به هم
دل پریشان شده از حالِ پریشانِ حسن
👇👇👇
فرمود: حسین جان! دستت رو بده به من دست حضرت روگرفت فرمود:حسینجان!
هر وقت دستت رو فشردم بدون که ملک الموت رو دارم میبینم. چقدر به ابی عبدالله سخت گذشت..بیخود نبود وقتی برادر رو دفن کرد فرمود:غارت زده اونی نیستکه مالش رو ببرن، غارت زده منم که برادری مثل حسن رو به خاک سپردم..
دست امامحسن دست امامحسین روگرفته دل تو دلش نیست یه وقت دست برادر رو فشرد..ابی عبدالله آرام آرام صورتش رد آورد به صورت برادر نزدیککرد دید صدای بی رمق امامحسن میگه الان ملک الموت رو دیدم حسینجان..بهم میگه بهت بشارت میدیم یا حسن ابن علی خدا ازت راضیه ...
امامحسین میگه دیدم عرق مرگ روپیشونی برادر نشسته..*
یه نقل دیگه ام دیدم با همون حال بی رمق با اهل منزل و بچه ها خداحافظی کرد.فرمود: حسین جان! من رو ببرید کنار پیغمبر دفن کنید اما اگه نگذاشتن اصرار نکنید نمی خوام زیر تابوتم خونی ریخته بشه..اگه نذاشتن من رو ببرید بقیع حوالی قبر مادرم زهرا دفنم کنید.حضرت رو بردن به سمت مزار آقا رسول الله. مروان ملعون که خدا لعنتش کنه چه کار با امامحسن.. میرفت بالا منبر جلو چشم امام حسن به امیرالمومنین ناسزا میگفت.یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله رو فرستاد مروان رفت بالا منبر جلو چش امامحسین داره به امیرالمومنین ناسزا گفت ابی عبدالله طاقت نیاورد..سریع نامرد رو از منبر کشید پایین عمامهٔ خودش رو دور گردنش پیچوند داشت خفه اش میکرد. دوسدن رفتم امامحسن رو آوردن آقا بیا حسین داره مروان رو خفه می کنه..مروان صداش در نمیومد با همون صدای بی رمقش گفت یا حسن ابن علی تو رو به عصمت مادرت زهرا ..تا این وکفت امامحسن دست گذاشت رو شونه ی ابی عبدالله فرمود:ولش کن.گفت ناسزا به بابامون امیرالمومنین داد حسنجان.. حسینجان!یادته ما وعده کردیم هرکی مارو به عصمت مادرمون قسم داد هر حاجتی داسته باشه برآورده کنیم .. صبر کن...یه قاطری امامحسن داشت این مروان خوشش می اومد روشم نمیشد به امام حسن بگه.. به یکی گفت برو به امام حسن بگو عجب مرکبی، عجب استری..چند روزی گذشت این شخص رفت به امام حسن گفت یا حسن ابن علی عجب استری، عجب مرکبی، آقا سریع از مرکب اومد پایین افسارو داد دستش. فرمود:برو به مروان بگو خودشم میخواست ما بهش میدادیم.
نوشتن تیر اندازها حداقل هفتادتیر به تابوت امام حسن زدند. تا تیر باران کردن تابوت رو، بنی هاشم ایستادند شمشیر کشیدن ابی عبدالله اومد جلو فرمود: نباید اینجا خونی ریخته بشه..برادرم رو ببریم تو بقیع دفن کنیم. فرموده بود اگر نشد حوالی مزار مادرم زهرا دفنمکنید...
تا حضرت جان داد دیدن از کاخ معاویه ملعون صدای الله اکبر بلند شد. چنان با افتخار الله اکبر میگفت نوشتن با الله اکبر معاویه همه شام الله اکبر گفتن.فاخته پسر خوانده ی معاویه اومد جلوگفت پدر چی شده تکبیر گفتی؟ خبر رسیده حسن ابن علی جان داد.. گفت پسر فاطمه جان داده تو ذوق می کنی..گفت دیگه راحت شدم.
تا لحظه ی آخر امام حسن دست از مبارزه نکشید.. در حق امامحسن مجتبی جفا کردن ..
فقط اینجا نبود تکبیر گفتن امامجان داد و صدای تکبیر بلند شد..تو کربلا وقتی شمر ملعون سر ابی عبدالله رو جدا کرد سه بار تکبیر گفت..با سه تا الله اکبرش همهٔ کربلا،همهٔ نامردا تکبیر گفتن..
نوشتن تا ابی عبدالله اومد بالا سر امام حسن وضع برادر رو دید اونقدر گریه کرد از حال رفت، بیهوش شد. چشماشو باز کرد. امام حسن سعی میکرد دلداریش بده..اما اسرا رو باید منتقل کنه. صدا زد برادر! برا من انقدر غصه نخور. مصیبت تو از مصیبت من بزرگتره. اینجا بود امامحسن فرمود: هیچ روزی مثل روز توعه حسین نیست.فرمود: حسین جان یه روزی میاد تو رو میکشن کنار نهر فرات در زمین کربلا..عطشاناً، غریباً، وحیداً، مذبوحاً..ذبحت می کنن. تشنه میکشنت..غصه دار میکشنت حسین.. شاید اون غصه این بود..*
چشمی به تیغ قاتل و
چشمی به خیمه گاه
*پست ترین آدمها میاد رو سینه ات می ایسته..جمله ی امامحسنه..اسب تو همه همه کنان برمیگرده سمت خیمه..
امام حسن داره روضه میخونه..زن وبچه ات رو به اسارت میبرن..بچه هات یتیم میشن حسین! زن وبچه ات رو سوار این شترای بی جهاز می کنن...شهر به شهر میبرنشون..سرتو بالا نی میبرن داداش..صدا زد..حسین جان کاش اون روز خودم بودم دورت میگشتم داداش..خودم بودم ازت دفاع می کردم داداش..*
@navaye_asheghaan