.
#سرود #میلاد_امام_رضا (ع)
زمین چراغونه
آیینه بندونه
ولادت امام رضا شاه خراسونه
دل من شبیه نقاره خونه
داره سوره ی تبارک میخونه
یاغریب الغربا امام رضا
یامعین الضعفا امام رضا
مست گوهرشادم
زعشقت آبادم
عاشق سقاخونه و پنجره فولادم
ایوون طلات دل و جلا میده
پنجره فولاد تو شفا میده
یاغریب الغربا امام رضا
یامعین الضعفا امام رضا
حضرت سلطانی
قبله ی ایرانی
توو خوشگلی تو برتر از یوسف کنعانی
حرمت کعبه و حج فقراست
هم مدینه هم نجف هم کربلاست
یاغریب الغربا امام رضا
یامعین الضعفا امام رضا
#ابوذر_رییس_میرزایی (بهار)
.
#کرامات
1⃣زنده شدن نقش شیرانِ روی پرده با اشاره امام رضا(علیه السلام)!👇
✅شیخ صدوق نقل می کند :
حمید بن مهران از کسانی بود که نزد مأمون از امام رضا(ع) بدگویی میکرد و امام(ع) را ساحر و فرزند ساحر می خواند و به او جسارت فراوان مینمود.
او روزی از مأمون خواست جلسه ای ترتیب دهد تا با امام(ع) به مجادله بپردازد و قدر و شأن او را پایین آورد و مأمون نیز قبول کرد.
مامون مجلسی بزرگ تشکیل داد و کارگزاران و قضات و بزرگان شهر را جمع نمود و از امام رضا(ع) خواست که در آن مجلس حاضر شود. مجلس تشکیل شد و امام(ع) تشریف آورد.
حمید بن مهران رو به امام(ع) کرد و در کمال بی ادبی و جسارت سخن ها گفت و جوابهای قاطعی از امام رضا(ع) شنید.
تا اینکه به امام رضا(ع) گفت :
📋《فَإِنْ كُنْتَ صَادِقاً فِيمَا تَوَهَّمُ فَأَحْيِ هَذَيْنِ[أَسَدَيْنِ مُصَوَّرَيْنِ] وَ سَلِّطْهُمَا عَلَيَّ فَإِنَّ ذَلِكَ يَكُونُ حِينَئِذٍ آيَةً مُعْجِزَةً》
♦️پس اگر تو راست می گویی، این دو شیری که روی پرده به تصویر کشیده شده اند را زنده کن و آنها را بر من مسلط کن تا مرا بِدَرَند، که اگر این چنین کنی، این خود نشانه معجزه ی توست.
📋《فَغَضِبَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى(ع)وَ صَاحَ بِالصُّورَتَيْنِ دُونَكُمَا الْفَاجِرَ!》
♦️پس در این هنگام؛ امام رضا(ع) به غضب آمد و با صدای بلند بر آن دو شیر فریاد زد و فرمود : این فاجر و تبهکار را بدَرید!
📋《فَافْتَرِسَاهُ وَ لَا تُبْقِيَا لَهُ عَيْناً وَ لَا أَثَراً فَوَثَبَتِ الصُّورَتَانِ وَ قَدْ عَادَتَا أَسَدَيْنِ فَتَنَاوَلَا الْحَاجِبَ وَ رَضَّاهُ وَ هَشَمَاهُ وَ أَكَلَاهُ وَ لَحَسَا دَمَهُ وَ الْقَوْمُ يَنْظُرُونَ مُتَحَيِّرِينَ مِمَّا يُبْصِرُونَ》
♦️ناگهان نقشهای آن دو شیر بر روی پرده، جان گرفتند و بیرون جهیدند و آن ملعون را گرفتند و بلافاصله دریدند و خوردند و کوچکترین اثری از او باقی نگذاشتند و استخوانهای او را خُرد کرده و جویدند و خوردند و خون او را لیسیدند، در حالی که مردم تماشا می کردند و همه در تحیر و حیرت فرو رفته بودند.
شیران رفتند و دوباره نقش روی پرده شدند.(۱)
📚منبع :
۱)عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۲
https://eitaa.com/emame3vom/25631
2⃣امام رضا(علیه السلام) و مرد حمامی!👇
✅نقل است که؛
روزی امام رضا(علیه السلام) در شهر نیشابور وارد حمام شدند.
کسانی که در حمام حاضر بودند، متوجه ایشان نبودند و حضرت(ع) را نمی شناختند.
یکی از حاضران خطاب به امام رضا(ع) گفت :
📋《دَلِّكْنِي يَا رَجُلُ!》
♦️ای مرد! مرا دلّاکی کن![به تن من کیسه بکش!]
حضرت(ع) درخواست او را پذیرفتند و مشغول دلاکی وی شدند.
برخی که امام(ع) را می شناختند آن مرد را آگاه کردند و آن مرد امام(ع) را شناخت.
📋《فَجَعَلَ اَلرَّجُلُ يَسْتَعْذِرُ مِنْهُ وَ هُوَ يُطَيِّبُ قَلْبَهُ وَ يُدَلِّكُهُ》
♦️سپس شروع کرد به عذرخواهی کردن از امام رضا(ع) و امام(ع) در مقابل، به او آرامش دادند و به دلاکی او ادامه دادند.(۱)
📚منبع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۷۱
#کرامات
https://eitaa.com/emame3vom/25633
4⃣غذا خوردن امام رضا(علیه السلام) با خدمتگزاران خود!👇
✅راوی می گوید :
📋《كُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا(عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ) فِي سَفَرِهِ إِلَى خُرَاسَانَ فَدَعَا يَوْماً بِمَائِدَةٍ لَهُ فَجَمَعَ عَلَيْهَا مَوَالِيَهُ مِنَ اَلسُّودَانِ وَ غَيْرِهِمْ》
♦️در سفر به خراسان همراه امام رضا(علیه السلام) بودم.
حضرت(ع) برای خوردن غذا توقف کردند و با تمام غلامان از سیاهان سودانی گرفته تا دیگران بر سر یک سفره نشستند.
من از این رفتار امام(ع) تعجب کردم و عرض کردم :
📋《جُعِلْتُ فِدَاكَ! لَوْ عَزَلْتَ لِهَؤُلاَءِ مَائِدَةً》
♦️فدایتان گردم! کاش سفره ی خود را از سفره خدمتکاران جدا می کردید!
حضرت(ع) که از این سخن خوششان نیامده بود، به من فرمودند :
📋《مَهْ! إِنَّ اَلرَّبَّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ وَ اَلْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ اَلْأَبَ وَاحِدٌ وَ اَلْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ》
♦️این حرف را نزن! خدای ما یکی، و پدر و مادرمان یکی است و تنها ملاک برتری تقواست!(۱)
📚منبع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۲۳۰
#کرامات
https://eitaa.com/emame3vom/25635
سرود؛ روزای دوری.mp3
1.56M
#امام_رضا علیهالسلام
#سرود
🔹روزای دوری🔹
عکس حرم روبهرومه، زُل میزنم به حرمت
از کوچه پس کوچۀ دل، پل میزنم به حرمت
همۀ غمم درد دوریه
چاره چیه؟ چارَهم صبوریه
هوای تو داره دل پر از دردم
عذاب منه دوری از شما
چه روزای تلخیه این روزا
روزایی که فکرش رو هم نمیکردم
آقا نذار این جور بمونه
تا که نوکر تو بتونه
دوباره بیاد پابوس تو
کنار ضریحت بخونه
«علی بن موسی الرضا، حاجتمو روا کن
علی بن موسی الرضا، درد منو دوا کن»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کعبه تویی، صفا تویی، قربون لطف و کرمت
کاش بشه روز عرفه، باز برسم به حرمت
کنار تو حال دعا خوشه
نوای «رضا یارضا» خوشه
بی تو دل تنگم همیشه غم داره
کسیو ندارم به غیر تو
عبادت من ذکر خیر تو
جانمازم آقا عطر حرم داره
همینه آقا اعتقادم
میرسه یه روزی به دادم
بعد سلامِ هر نمازم
سلامی که سمت تو دادم
«علی بن موسی الرضا، حاجتمو روا کن
علی بن موسی الرضا، درد منو دوا کن»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رأفت و مهربونیه، راه تو و مرام تو
آقا چراغ راه ماست، روشنیِ کلام تو
چه خوبه دلامون یکدله شه
خالیِ از هر عیب و گله شه
اینه راهی که عمرمون خدایی شه
خوبه که ما باشیم قرار هم
توی غم و شادی کنار هم
زندگیمون اینجور امام رضایی شه
ما همگی دردیم، دوا تو
میتپه دلامون برا تو
تویی امید ما همیشه
دعا کن آقا شیعههاتو
«علی بن موسی الرضا، حاجتمو روا کن
علی بن موسی الرضا، درد منو دوا کن»
شاعر و نغمهپرداز: #عباس_همتی
.
#امام_زمان
#جواد_مقدم
زیر بارون توی رؤیا ، یه سه شنبه شب زیبا
یه مسیر و قدمی سبز ، ته جاده حرمی سبز
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ی پیغمبران را
خدایا خدایا برسان مهدی صاحب زمان را
دل دیوونه میدونه مهدی میاد
دعای ندبه میخونه مهدی میاد
قال ختم المرسلین روز نخست
یه روز از دنیا بمونه مهدی میاد
... شاید ، این جمعه بیاید شاید ...
تو دو عالم توی گلها ، فقط عشقه گل زهرا
با دل و جون میکنم حس ، بازم عطر گل نرگس
تو نبودی دیگه آقا نداشتم
منه مجنون شده دیگه لیلا نداشتم
میمردم میمردم اگه من مهدی زهرا نداشتم
مادرش فاطمه میگه مهدی میاد
عموش از علقمه میگه مهدی میاد
خبرائیه تو عالم روح القدس
دم گوش همه میگه مهدی میاد
... شاید ، این جمعه بیاید شاید ...
دارم از گل میگیرم شهد ، یه چهله دعای عهد
این آقای بامرامه ، اونم عهدش کربلامه
خدا هم عاشق منه به مولا
حتی دوسم داره مهدی یه دنیا
دلیلم دلیلم اَحَبَ الله مَن اَحَبَ حسینا
آخرین منجی دنیا مهدی میاد
میزنه دل رو دریا مهدی میاد
روز جمعه ای که میشه روز فرج
شب قبلش کربلا مهدی میاد
... شاید ، این جمعه بیاید شاید ...
#حضرت_مهدی
#ولادت_حضرت_مهدی
#مولودی_سرود
👇
.
سبک 1
#یازدهم_ذی_القعده
#ولادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
باز روعرش،هرملک شاد ونغمه خونه
هشتمین ، گل طاها زده جوونه
موسی،میزنه رضا رو غرق بوسه
نجمه، محو نور پادشاه طوسه
پای
گهواره
جبرئیل
پیوسته
پابوسه
اومده تجلی کرامت
جلوه ی حقیقت هدایت
شده سربلند هر دو دنیا
داره هرکسی بهش ارادت
یاابالحسن مدد رضاجان...
🌸🌸🌸🌸🌸
روشنه ، از قدومش دل عرشیان
مدحشه،خارج از فهم ودرک وبیان
اومد،همه ی هستی خاک ایران
خورشید،برای آسمون خراسان
مهرش
تو قلب
شیعیان
تا ابد
جاویدان
برای کشور ما پناهه
بهترین امیدوتکیه گاهه
نداریم واهمه از قیامت
زائرش پاکه وبی گناهه
یاابالحسن مدد رضا جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
مهرتو ، هرکسی نداره هلاکه
عشق تو،توی سینه ی نطفه پاکه
داریم ، از تموم دشمنات براعت
لعن ٍ،دشمنت شرط قبول طاعت
وللّه
مرگ با
حبّ تو
بهتر از
شهادت
یا:(وللّه،مرگ با،حبّ توس،مردن ٍ، باعزّت)
یارضا از عشق تو میخونیم
زیر سایه ی تو در امونیم
تانفس باشه به اذن زهرا
سگ(عبد) آستان تو می مونیم
یا ابالحسن مدد رضاجان....
📝علی مهدوی نسب
#میلاد_امام_رضا
👇
.
شرح ماجرای ولادت #امام_رضا علیه السلام از زبان مادر ایشان
در روایتی (که مرحوم صدوق و بسیاری از مورخان دیگر آوردهاند) گفته است: (لَمّا حَمَلْتُ بِابْنِی عَلِی، لَمْ أَشْعُر بِثِقْلِ الْحَمْلِ وَکُنْتُ أسْمَعُ فِی مَنامِی تَسْبیحاً وتَهْلیلاً وتَمْجیداً مِنْ بَطْنی فَیفْزِ عُنی ذلِکَ ویهَوِّلُنِی فَإذَا انْتَبَهْتُ لَمْ أسْمَعْ شَیئاً)
موقعی که من به فرزندم علی علیه السلام حامله شدم، سنگینی حمل او را احساس نمیکردم و موقع خواب، صدای تسبیح (سبحان الله) و تهلیل (لاالهالاالله) و تمجید (الحمدلله) او را از بطن خود میشنیدم و میترسیدم ولی وقتی بیدار میشدم دیگر چیزی نمیشنیدم.
آن بانوی بزرگوار با مشاهده این کرامات و معجزات پیوسته روز شماری میکرد تا مدت حمل آن فرزند نورانی به پایان رسد و شاهد به دنیا آمدن آن مولود موعود باشد و طبیعتاً وجود نازنین امام کاظم علیه السلام نیز قبل از به دنیا آمدن آن فرزند از شأن و منزلت آن مولود برای آن بانوی مکرمه سخن گفته بود و به او وعده داده بود که چه مولود بزرگوار و صاحب منزلتی از وی به دنیا خواهد آمد.
به همین جهت آن بانوی مخدره، بیش از هر مادر دیگری مواظب طفل خود در بطنش بود تا اندک آسیبی به وی نرسد و چیزی از نورانیت آن کاسته نشود، تا اینکه بالاخره در یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هجری قمری، اولین فرزند آن بانوی مکرمه یعنی وجود نازنین امام رضا علیه السلام دیده به جهان گشود و دل همه شیعیان و علویان را مملو از سرور کرد.
آن بانوی بزرگوار خود در این زمینه گفته است: (فَلَمّا وَضَعْتُهُ عَلَی الأرْضِ وَاضِعاً یدَهُ عَلَی الأرّضِ رَافِعاً رأسَه إلَی السَّماءِ یحَرِّکُ شَفَتَیهِ کَأَنَّهُ یتَکَلَّمُ).
وقتی آن فرزند را به دنیا آوردم او در همان لحظه اول، دست خود را بر زمین نهاد و سر مبارکش را به سمت آسمان بالا برد و آنگاه لبهای مبارکش حرکت کرد، به گونهای که گویا (با خداوند متعال) سخن میگفت.
در این هنگام بود که امام کاظم علیه السلام با سرور و خوشحالی وارد زادگاه فرزند معصومی شد و خطاب به آن بانوی مکرمه چنین فرمود: (هَنِیئاً لَکِ یا نَجِمهُ، کَرَامَهَ رَبِّکِ)، ای نجمه! گوارا باد بر تو این کرامت پروردگار.
سپس آن بانو میگوید: آنگاه من آن طفل نورانی را در پارچه سفیدی پیچیدم و آن را به آغوش پدرش دادم و آن حضرت در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و سپس از اطرافیان خود اندکی آب فرات خواست و لبها و زبان مبارک آن مولود را به آب فرات تیمم فرمود و پس از آن دوباره آن فرزند را به من تحویل داد و فرمود: (خُذِیه؛ فَإنَّهُ بَقِیهَ اللهِ فِی أَرْضِهِ)، فرزندت را تحویل بگیر، که همانا او رحمت پایدار خداوند بر روی زمین است.
📚 برگرفته از سایت شهید آوینی
.