eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمیه و شب جمعه رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد
. همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
. مربع ترکیب شام غریبان براي شستن تو از كجا شروع كنم ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟ وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم كنار پيكر تو دست روي دست زنم كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي به احتياط دو پهلوي سوخته شستي گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم كبوتران حرم را ز غم رها كردم همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند به كربلا همه بعد از بريدن سرها به خيمه حمله نمودند سوي دخترها چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود تمام دختركان دستشان به پهلو بود
. ای محرم اسرار مادر؛ فضه خانم دراوج غم ؛غمخوارمادر؛فضه خانم جای خدیجه مادری کردی برایش گشتی در آتش یار مادر؛فضه خانم بین درودیوار دیدی که چگونه خورده گره در کار مادر؛فضه خانم ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت هم مادر و هم بارمادر؛فضه خانم تنها تو دیدی گیسوی آتش گرفته پیشانی تب دار مادر ؛فضه خانم دیدی شیار انداخته در باشتابش برنیمی از رخسار مادر؛فضه خانم چادر گرفتی دور او تاکه نبیند زینب تن خونبار مادر؛فضه خانم تاچندهفته پاک میکردی به گریه خون در و دیوار مادر؛فضه خانم در کربلا هم دور زینب را گرفتند گودال شد تکرار مادر ؛فضه خانم ................................................................
برای بردن داغی چنین خبر گرم است خبر رسیده به چیدن سرِ تبر گرم است اگرچه مادر خانه به بستر است ولی؛ تنور خانه سه ماه است بیشتر گرم است تنور خانه ی زهرا اگر که در سر ظهر تنور غصه ی حیدر ولی سحر گرم است نشسته اند ملائک به مکتب زهرا جهان به قصه ی دیوار و میخ سرگرم است چهل نفر بشود کل شهر، در عالم فقط علی ست که پشتش به یک نفر گرم است پسر به گرمی آغوش مادرش زنده است اگر چه تا ابد آغوش این پدر گرم است خبر رسیده که بعد از هزار و اندی سال بدون آتش و هیزم هنوز در گرم است مهدی رحیمی👆 بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟ ابری سیاه مانده به روی قمر چرا از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا حرف دهان مردم شهر اینچنین شده حیدر خودش نیامده در پشت در چرا شش ماه انتظار من و تو به باد رفت افتاده از درخت وجودت ثمر چرا دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن خود را زدی عزیز علی در خطر چرا شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت در پیش من زدند تو را بیشتر چرا آخر برای مُردنم این روضه کافی است مادر زدن کنار نگاه پسر چرا مجتبی شکریان👆 آمدم زهرا به بالینت ؛ که آرامم کنی از علی چهره مپوشان چادرت را سر مکن از علی پنهان مکن زخم سرو پهلوی خود با گرفتن رو زمن ؛ داغ مرا بیشتر مکن این وداع آخر است بانو بیا حرفی بزن باسکوتت جان من حال مرا بدتر مکن باز کن چشمان خود را کودکانت آمدند پیش چشم کودکانت چشم خود را ترمکن جان زهرا رنگ رویت رفته است بس کن دگر با دوچشم خیس خود بر سینه ام خنجر مکن التماست میکنم پیش علی بیشتر بمان جان زینب زود علی را بی کس و یاور مکن گر توانت نیست برو اما به هم قولی دهیم بچه ها با من تو هم فکر من ِ حیدر مکن رضاترابی گیلده👆 همه خوابند، فقط چند نفر بیدارند چند تن جای همه دلهره و غم دارند داغ سنگین که شود، پیر شدن هم دارد خانه بی فاطمه، دلگیر شدن هم دارد هر که یک گوشه از این خانه عزادار شده است جای جایِ حرم فاطمه گلدار شده است خانه از بوی گل یاس معطر مانده روی دستاس رد پنجه ی مادر مانده سرخ شد پلک علی بس که جراحت می دید آسمان سوخت دلش وقت غروب خورشید آب می ریخت ولی آب دگرگون می شد نه فقط آب، دو تا چشم علی خون می شد داغ صدیقه به اندازه ی کافی سخت است وای بر بازوی او رد غلافی سخت است حق تعالی جلوی چشم جهان پرده کشید تا علی دست به بازوی ورم کرده کشید دست از غسل کشید و ولی الله نشست همه دیدند قد حیدر کرار شکست سر به دیوار زد و ناله زد از عمق وجود فاطمه کاش علی ثانیه ای زنده نبود داشت کل بدن شیر خدا می لرزید پیکر فاطمه را بین کفن می پیچید داغ ها را به دلش ریخت و مسکوت گذاشت بدنی ناحله را داخل تابوت گذاشت بچه هایی که ازین داغ سراسر دردند آستین بین دهان، گریه فقط می کردند بدنش را چه غریبانه ز خانه بردند طبق فرموده ی صدیقه شبانه بردند اشک، چشمان حسن را سر کوچه پر کرد یادی از خاکِ نشسته به روی چادر کرد یادش آمد وسط کوچه چه آمد به سرش بار شیشه به زمین خورد به پیش نظرش دست بر بند کفن، با دلِ پُر صبر گذاشت پدر خاک تن فاطمه در قبر گذاشت خوب شد تا که علی فاتحه بر فاطمه خواند خوب شد دفن شد این پیکر و بر خاک نماند خوب شد خنده به چشم تر اطفال نشد خوب شد هیچ کسی داخل گودال نشد خوب شد تشنه لبی ناله نزد وا عطشا وای از تشنگی تشنه لب کرب و 👆بلا... محمدجواد شیرازی👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مهدی جان... 🔵 گردش سال فقط یک «شب » دارد 🔴 من «بدون تو» هزاران «شب یلدا» دارم
💢زیارت امام موسی کاظم،امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام در روز چهارشنبه. 💠عرض ارادت به ساحت مقدس چهار امام معصوم علیهم السلام در روز زیارتی شان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پشت کرده زندگی در اوج سختی ها به ما می دهد روزی خدا بهتر از این دنیا به ما پیرها هم پاگشایت می کنند ای نو بهار! باخبرهای خوشی که می رسد هرجا به ما یا ابانا ! مهربانا ! زیر پایت را ببین هرکسی آمد نگاهش بوده از بالا به ما عمر طولانی نمی خواهیم وقتی یار نیست زور می گوید زمستان در شب یلدا به ما ما برادرها که می دانیم پیغمبرکشیم باز هم چه اعتمادی می کند بابا به ما ! مثل چاقو دسته خود را هم از ته می بریم واگذارد گر خدا یک لحظه ای ما را به ما این زمین خالی ز حجت نیست،فیض آسمان می دهد در خشکسالی ابر باران زا به ما کورها که این چنین از شوق بویت می دوند چیزی از پیراهن تو می رسد آیا به ما؟؟؟ شاعر:
💠حاجتمندان این دعا را بخوانند ♦️دعای مهم از طرف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (حضرت زهرا این دعا را به امام حسین علیه السلام آموخت) 👈از امام زين العابدين عليه السلام: پدرم [امام حسين عليه السلام‏]، روز شهادتش و هنگامى كه خون‏ ها مى‏ جوشيد، مرا به سينه‏ اش چسباند و اين گونه فرمود: «اى پسر عزيزم! دعايى را از من ياد بگير كه فاطمه عليها السلام، آن را به من آموخته است و به او هم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ياد داده است و به پيامبر صلى الله عليه و آله هم جبرئيل عليه السلام آموخته است و براى حاجت و نگرانى و اندوه و پيشامدهاى روزگار و حوادث سهمگين و سِتُرگ است». بجای کذا و کذا حاجت خود را بخواهید ❇️منبع: الدعوات قطب الدین راوندی: ص 54 ح 137، بحار الأنوار علامه مجلسی: ج 95 ص 196 ح 29.
ما چله نشینِ شبِ یلدای ظهوریم ما منتظرِ نوبت بر پائیِ نوریم ما مَحوِ جمالِ پسرِ فاطمه هستیم شب زنده نگه دار، به یلدای حضوریم امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «در انتظار فرج باشید و از رحمت و کارگشایی خدا ناامید نشوید، زیرا بهترین اعمال در نزد خدای بزرگ انتظارِ فرج است.» 📚بحار الانوار ، ج۵۲، ص ۱۲۳. ‌ ‌ 🌷در شب یلدا بـرای فـرج امام زمان عجل الله علیـه دعـا کنیــم... ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🍃🏴 در آستانهٔ شب یلدای فاطمی 🏴🍃 فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا(س) حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها وای مادر گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها میشود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی(ع)از داغ زهرا(س) آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفتــــــابِ شبِ یلـــــدایِ همــــــه گریه‌ی پشتِ تمنــــــــــای همـــــه مهــــــــــــــــــدی جــــان....!💚 •|اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج|•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب عاشقان بی دل، چه شبی دراز باشد... یلدا در حقیقت به انتظار طلوع آفتاب نشستن است... اما صد افسوس که با طلوع خورشید فردا ، باز هم ظلمت در جهان باقی‌ست و یلدای عالم را پایانی نیست... مگر نور پر فروغ تو بتابد، ای خورشید عدالت گستر... سالهاست به انتظار تو نشسته‌ایم ، چه اشتباه بزرگی، عمرمان را تلف کرده‌ایم... ما باید به انتظار تو بایستیم و به سمت تو حرکت کنیم، انتظار فرج یعنی حرکت به سوی فرج... بیاید امشب در کنار هم از مهدی موعود یادی کنیم ... هر کس به بهانه‌ای در بین اقوام و دوستان و آشنایان امشب یادی کند از غایب همیشه حاضر... پایان این شب‌ تار و سرد و طولانی تنها با ظهور او صبحی دل‌انگیز خواهد شد. اللهم عجل لولیک الفرج ✍
🎐 | | 🏷فال خوش حال خوب یلدا امسال بر سر سفره ی تو باشد و مهمانت باد ▫️یلداتون شهدایی 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 🏷 مکتب حاج قاسم
ایت الله بهجت ره: با وجود داشتن منبع غنی قران و عترت، به گونه ای رفتار میکنیم که هیچ چیزی نداریم. 😔😔😔 ~~~~~~~~~~ ✍شب يلدا امروزه به جهلى مقدس تبديل گشته است،درست همانند اعراب جاهلى كه باورهاى نياكان جاهل تر از خود را مقدس مى شمردند،.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمَّط مثلّث مدحِ حضرت علی علیه السلام شبِ یلدا شبِ یلدا شده و بر سرِ خوانِ پدریم ما مُریدانِ علی صاحبِ تیغِ دوسَریم نانِ او خورده نمک‌گیرِ اَمیرِ قَدَریم قصّه‌هایِ شبِ یلدایِ محبّان حیدر زاهد نیمه‌شب و فاتحِ میدان حیدر تا خدا بود علی تا که خدا هست علی بنده‌یِ خاضع و اُستادِ زِبَردست علی درِ قلعه به کفِ دست گرفته‌َست علی لرزه‌یِ کاخِ ریا حاصلِ تدبیرِ نبی‌ست ما که نَه کارِ رسولِ دوسرا گیرِ علی‌ست شیرِ خیبرشکنِ پهنه‌یِ اَحزاب ببین گردنِ کج شده‌یِ گوشه‌یِ محراب ببین نیمه‌شب شاهِ عرب می‌زند از خواب ببین کیسه‌یِ رزقِ یتیمان به سرِ دوشِ علی‌ست مَأمنِ طفلِ پریشان شده آغوشِ علی‌ست دَمِ یا لَلْعَجَبِ کون و مکان می‌شنوم مدحِ تو را نَه به‌گوشم که به‌جان می‌شنوم تا نَفَس هست من اینگونه اذان می‌شنوم أَشهَدُ اَنَّ علیّاً ولیُّ اللّه علی برقِ شمشیرِ خدا یا اسداللّه علی شبِ یلدایِ فراقِ پسرت طولانی‌ست منتظِر هست ولی منتَظَرِ دنیا نیست جشنِ ما مَزِّه ندارد تا که این آقا نیست صبحِ وصلِ گلِ یاسی که کبود است بیا تو بگو جایِ حسن قصّه چه بوده‌َست بیا
4_5841228605723512812.mp3
397.3K
نرو مادر ، خونه بی مادر دیگه نمیشه خونه نرو مادر ، می‌دونم دلت گرفته از زمونه نرو مادر ، از خدا میخوام شفاتو برسونه نرو مادر ، التماست میکنم پیشم بمونی نرو مادر ، می‌دونم خسته ای از پهلوی خونی نرو مادر ، داری زیر لب شهادتین می‌خونی با رفتنت عزا ، میگیره زینبت اینجور دعا نکن ، میمیره زینبت مادر نرو نرو ، مادر نرو نرو.... به دلم بود ، که میاد محسنو توو بغل میگیرم به دلم بود ، میگه خواهر به من از شوق میمیرم به دلم بود ، ولی حالا دیگه به غمش اسیرم خیر نبینه ، اونکه زندگیمونو غرق بلا کرد خیر نبینه ، اونکه با لگد در خونه رو وا کرد خیر نبینه ، اونیکه غنچه رو از شاخه جدا کرد گیرم که با غم ، داغ تو سر کنم چه چاره ای برا ، خون رو در کنم مادر نرو نرو ، مادر نرو نرو...‌.. برو مادر ، جز اجل برات نمونده راه چاره برو مادر ، روضه هامون دیگه میشه با اشاره برو مادر ، کربلا میای میبینمت دوباره برو مادر ، غم کوچه کشیده میشه تا گوادال برو مادر ، پر میشه از تیغ و سرنیزه ها گودال برو مادر ، من رو تل داد میزنم تو بالا گودال مقتل میشه شلوغ ، محشر به پا میشه رأس حسین تو ، از پشت جدا میشه مظلوم حسین من ، مظلوم حسین من.....
4_5841228605723512806.mp3
1.36M
آه؛درآتیش‌گرفت ناله‌زدقرآن‌کوثرآتیش‌گرفت یادگارِپیغمبرآتیش‌گرفت آه؛درآتیش‌گرفت آه؛وقتی‌درشکست پهلوی‌صدّیقه‌ی‌اَطهرشکست گوشه‌ی‌پیشانی‌مادر‌شکست آه؛وقتی‌درشکست وسط‌ِشُعله‌ها با‌یک‌ضربه‌ی‌بی‌هوا  ثُلث‌ِسیّداشدفدا مادرگفت‌که‌فِضّه‌بیا وسط‌ِشُعله‌ها گوشواره‌ی‌زهرا‌شکست سیلی‌خورد‌وازپا‌نشست بیهوش شدخیرالنّسا وااُمّاه وااُمّاه ____ آه؛اون‌ملعون‌پَست طناب‌آورد و دست‌ِمولارو بَست حُرمت‌کعبه‌ی‌سیّار و شِکست دستِ مولارو بَست آه و واویلتا چادر زهرا پر شد از ردّ پا توی کوچه‌غش‌کرد ناموس خدا آه و واویلتا قفنذ از راه رسید با غلافِ آهنین طوری‌زدکه‌خُوردزمین بنت خیرُالمرسلین خالد بی حیا پیش چشم همسایه‌ها زهرا رو زد از جفا با مغیره‌ی لعین وااُمّاه وااُمّاه
02_14010706_محفل_دلدادگان_حضرت_ابوالفضل_ع_مراسم_هفتگی.mp3
17.92M
رضا ◾️بی مقدمه ، بی معطلی با یه دنیا بغض ، از بابام علی راهمونو بست ، توی کوچه ها داد زدم نزن ، بی حیا ولی یه جوری زد انگار تموم دنیا رو سرم خراب شد یه جوری زد زمین و آسمونم ا‌ز خجالت آب شد یه جوری زد ، دلم کباب شد توی کوچه صد دفعه مردم و زنده شدم چون نشد کاری کنم خیلی شرمنده شدم مادرم وای مادرم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 دست سنگینش ، از روی سرم رد شد و شکست ، حرمت حرم کاش میمردم و ، کاش نمیدیدم کاش منو میزد ، جای مادرم یه جوری زد که بعد از اون مادرم هیچ جا رو نمیدید یه جوری زد صدای سیلی زدنش تو کوچه پیچید یه جوری زد ، مدینه لرزید دل مصطفی تویِ جنت الاعلی شکست وقتی که گوشواره‌ی مادرم زهرا شکست مادرم وای مادرم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 از عداوت و ، از حسد نگم از کنایه و ، حرف بد نگم کاش که مادرم ، محسن و نداشت از جسارت و ، از لگد نگم یه جوری زد تموم رویاهای زندگیم تباه شد یه جوری زد برای مادرم یه کوچه قتلگاه شد یه جوری زد ، روزم سیاه شد آه دستت بشکنه... ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️