eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. حمدِ نعمَ النصیر باید گفت مدح خیرُ الکثیر باید گفت پا به پای طلوع ذیقعده عاشقان را رسیده این وعده وعده حق شده محقق باز لطفِ محض و صریح و مطلق باز وعده ای از صحیفه ی کوثر آمد از بیت موسیِ جعفر که به کوثر ضمیمه می‌آید آیه های کریمه می‌آید نسل احمد دوباره گل کرده دختری چون خدیجه آورده مادرش فاطمه است این دختر نور چشمِ همه است این دختر آسمانها ستاره باران شد زینبِ دیگری نمایان شد زینتِ آلِ مرتضا آمد مژده که زینب رضا آمد دختر نور، دختر کوثر ماه بانوی نسل پیغمبر عابده، عالمه، محدثه، نور متقی، ملتجی به درک حضور در عبادت یگانه ی دوران در شجاعت فسانه دوران در جوانی معلمِ عالَم جلوه ای از کرامت خاتم همچو زهرا جلیله ای به شکوه همچو زینب به استقامتِ کوه در صفاتش، جلیله ی عظمت همه ذاتش، جمیله ی عصمت در حیاتش، کریمه ی اطهر در مماتش، شفیعه ی محشر کیست از علمِ او خبر آرَد که علومِ ولایتی دارد اوست احیاگرِ حقایقِ دین هم، امیدِ امامِ صادقِ دین ای بنازم به قدرتِ عِلمش بفدای بصیرت و حِلمش که ز یک اجتهادِ پر برکات پدرش گفته: ای پدر بفدات اجتهادش، بیان حکمِ امام نورِ علمش، مُحللِ اوهام کیست معصومه؟ رازِ آل علی وعده دیربازِ آل علی دومین بضعه الرسولِ وِلاست پاره ی قلبِ مصطفی، چو رضاست عصمتش از امام و معصومه ست عمه ی چار امامِ معصوم است نورش از نورِ فاطمه جلی است عهده دارِ ولایتِ علی است چون حدیثِ غدیر می‌گوید از ولای امیر می‌گوید از حدیث غدیرِ خم، آگاه با امامِ زمانِ خود، همراه عمقِ فرهنگ سازی اَش، ز غدیر گشته با یک قیام، عالمگیر همچو زینب مروّجِ دین است راهبردش، جهاد تبیین است آمد آنکه قیامِ ناب کند که قرار است انقلاب کند آنکه شکلِ قیامِ او جنگی است رهبر انقلاب فرهنگی است کار او راهِ بسته را واکرد کربلا را دوباره احیا کرد نامه ای از امامِ خود دریافت راه کارِ قیامِ خود دریافت مثلِ زینب، چنان پیمبرها حر‌کت کرد با برادرها عشق بنیان نهاد، چون زینب هیجده کشته داد، چون زینب مُلکِ ایران چو کربلایش شد پس اجابت همه دعایش شد سرزمینم از او درخشان شد همه ایرانِ ما گل افشان شد عشق را نشر داد، بی پروا مکتبِ شیعه ماند تا فردا هست شاگرد او به خوشنامی رهبر انقلاب اسلامی انقلابی که پا گرفت از او دینمان ریشه ها گرفت از او تا ابد جلوه داد ایمان را بیمه کرد این دیارِ سلطان را با اشاراتِ آن امامِ رئوف قبله ی دل شد از خدای عطوف شهر قم را مطافِ دلها ساخت حرمش را سرای زهرا ساخت حرم او، حریم آل الله مرقدش، جلوه جمال الله غافل از این حرم نباید شد حافظش تا ظهور باید شد قم اگر در امان بماند نیز کربلا بی گمان بماند نیز رهروش، مکتب سلیمانی پیروش، سیدِ خراسانی حقِ مطلب ادا نشد هرچند به همین یک اشاره اَم دل بند رهبری را هر آنکه یاری کرد در مسیر ظهور کاری کرد دلِ رهبر اگر بدست آری مکتبِ شیعه را کنی یاری ‌. @navaye_asheghaan
همدم وقتِ غم و تنهایی تو رو دوست دارم خیلی آقایی نمیگم جز تو به لبم ذکری نمیاد جز تو به سرم فکری نمیدونم کِی به دلم نشستی دلربای من از وقتی یادم میاد شدی تو مقتدای من همیشه داری حسین هوای من ما همه نوکریم و تو فقط آقا خود تو رو میخوام فقط ازت آقا **** با تو که باشم حال من خوبه بی تو قلب من که نمی کوبه خلاصه آقا با تو من زندم اگه بد کردم خیلی شرمندم خجالت میدی همیشه منو با مهربونیات حواست هست به غمای دل بیتاب گدات غیر گریه من چی کار کنم برات یه نیگاه کن فقط به گریه هام آقا به تو دروغ نمیگن این چشام آقا **** منو عاشق کرد ماجرای تو همه حیرون از کربلای تو تو چه ها کردی شدی ثارالله پادشاه من ابی عبدالله حرمم چی شد بده شاه از نوکرش بشه جدا تموم فکر و خیالم شده خاک کربلا تو رو مادرت به من بگو بیا عنایتی بکن به خواهشم آقا چی میشه خادم حرم بشم آقا @navaye_asheghaan
دل من وقف حسین است، حسینیه‌ی اوست نگرفته است و نگیرد احدی جای حسین چشم تا روشن از این است که او را دیده است پس چرا باز شود جز به تماشای حسین؟! جان و مال و پدر و مادرمان، قربانش هر چه داریم و نداریم، گوارای حسین عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد عشق، هفتاد و دو مرد است که همپای حسین...
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم گمراه بودم، گریه کردم در عزایت از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم از کودکی ام بین هیئت ها نشستم من پای عشقت از همه عالم گذشتم فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم از خیرِ طب و بهره ی مرهم گذشتم یک روز زیر پرچمت من را رساندند عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم امشب شبیه تو که درهم می خریمان از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم شب های جمعه در فراقِ کربلایت از شهر ری با سینه ای پر غم گذشتم کم کم مرا سوزاند داغِ روضه هایت از شعرها... از روضه ها... کم کم گذشتم مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم بوسه به زیر حنجرت دردسری شد از روضه ی جان کندنت مبهم گذشتم جانم به لب آمد زمانی که به مقتل از غارت پیراهن و خاتم گذشتم شکر خدا این بار هم از روضه هایت با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم محمدجواد شیرازی
ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتَمیم در روز چند بار سَرِ سفره یِ غمیم بالاى بامِ خانه تو را جار میزنیم زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم مابین گریه فاطمه سر میزند به ما فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم ما را اگر غلام سیاه آفریده اند خیلى شبیه رخت سیاه مُحَرّمیم هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم امروز پاى روضه یِ تو گریه مى کنیم فردا شریک حج رسول مُکَرّمیم هنگام گریه قطره به قطره تَبَرُّکیم هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم با تو در این زمینِ خدا آشنا شدیم ممنون آن گناهِ نخستینِ آدمیم ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟ خوبیم یا بدیم همینیم دَرهَمیم واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم گریه بده وگرنه ازینجا نمیرویم ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتمیم علی اکبر لطیفیان
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله ما همه گرم طوافیم به گرد رویت و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله شک ندارم که قیامت برای جنت می شود حب تو معیار اباعبدالله چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید منصب نوکر دربار اباعبدالله من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا به خطا می کنم اقرار اباعبدالله حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله بی کسم در همه آفاق خدا میداند بِسِپارم به علمدار اباعبدالله علی علی بیگی امام_حسین کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است هر که را می نگرم شور محرّم دارد نه محرّم نه صفر بلکه همه دورۀ سال کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک، ارثی است که ذرّیۀ آدم دارد نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد اشک در ماتم تو بسکه عزیز است حسین جای در چشم رسولان مکرّم دارد جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش هر دم از زخم دگر دارو و مرحم دارد می کند آتش دریای غضب را خاموش هر که در دیدۀ خود یک نم از این یم دارد روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخل تر «میثم» دارد استاد حاج غلامرضا سازگار
من ضرر کردمو تو معتمد بازاری بار ما را نخریدند تو بر میداری؟! مثل طفلی که زمین خورده دویدم سویت آمدم گریه کنم میدونم حوصله ام را داری؟! داغ یک بوسه دو سال است به جانم مانده به همین گریه مگر تازه کنم دیداری پدرم گریه کن ات بوده و من هم به جز از گریه برای تو ندارم کاری
ای وای بر گودال آخر حسین بن علی افتاد در گودال چیزی نماند از او وقتی تمام پیکرش شد پخش بر گودال آمد به استقبال با تیغ و تیر و نیزه و حتی تبر گودال میرفت زیر خاک جان پدر در پشت خیمه جسم در گودال سر روی نیزه رفت تن مانده، پس شد مبتدا نیزه خبر گودال زینب اذیت شد در کوچه های شام اما بیشتر گودال زهرا قدش خم شد وقتی که گیسوی حسینش نامنظم شد خولی به راه افتاد اما سنان با نیزه ای بر او مقدم شد شمر از نفس افتاد تا ضربه های خنجر کندش دمادم شد تنها نه سر را برد قدر مسلم بیش از اینها از تنش کم شد او رحمت الله است لطفش نصیب دست شوم ساربان هم شد یک پیرمرد آمد اوضاع جسمش با عصای او چه درهم شد خواهر رسید از راه ناموس حق از بین یک لشکر رسید از راه وقت وداع آمد وقت جدایی دل از دلبر رسید از راه ای خاک بر فرقم شاعر نگو که حرف یک معجر رسید از راه بحث اسارت شد آنچه نباید میشد آخرسر رسید از راه دختر دلش لرزید تا در دل شب زجر زجرآور رسید از راه با سر رسید از راه بابا برای شادی دختر رسید از راه محمدرضا نادعلیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5780695431142966386.mp3
2.6M
بی تو ای صاحب زمان بی قرارم هر زمان ... یابن الحسن آقـا بـیا ... 💔
|⇦•امشب دل و به صحرای... ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب دل و به صحرای جنون زدم مستم سر و به سقف آسمون زدم عینه روایته که با زیارتت یک تیر و با چهارده تا نشون زدم حرم‌ا‌ت به خدا حرم کل اهل بیته توی صحن‌ تو جا قدمه کل اهل بیته اینکه زائرتم کرَم کل اهل بیته کریمه‌ی آل عبا جانم ٱختُ الرضا ترو خدا بیا بازم منو بطلب کربلا «کریمه‌ی آل الله وجیهةً عندالله» تو جشن تو رو دست کهکشون زدم شیش دونگ دلم و به اسم‌تون زدم عینه روایته که با زیارتت یک تیرو با چهارده تا نشون زدم گرد و خاک نشسته روکفشداریهات و عشقه مثل صحن امام رضا صحن و سرات و عشقه اون ضریح قشنگت و گنبد طلات و‌ عشقه بی‌بی در خونه‌ات میام امشب عیدی می‌خوام به خدا یه حسی می‌گه اربعین کربلام «کریمه‌ی آل الله وجیهةً عندالله» @navaye_asheghaan