47. گشته خزانی.mp3
1.15M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
گشته خزانی ، باغِ امامت
مهدیِ زهرا ، سرت سلامت
#ملودی_دوم
در ، عزای بابا
تسلیت آقا ، یا حجت الله
( یاااا ، بقیة الله ، بقیة الله
بقیة الله ، بقیة الله ... )
#بند_دوم
شد سامره
محشری ازین غم
زهرا بگرید
با قامت خم ...
#ملودی_دوم
آه ، مرثیه خواند
مادرت زهرا
با ناله و آه ...
( یاااا ، بقیة الله ، بقیة الله
بقیة الله ، بقیة الله ... )
#بند_سوم
داریم اُمید ای
که روح و جانی
ما را شریک ِ
غمت بدانی ...
#ملودی_دوم
با ، سپاه عشقت
در راه خدا
ما را کُن همراه
( یاااا ، بقیة الله ، بقیة الله
بقیة الله ، بقیة الله ... )
@navaye_asheghaan
1. مرا از کودکی.mp3
5.31M
#زمزمه_حضرت_اباالفضل
#مدح_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_حسن_شیرازی
#آواز_دشتی
#دوبیتی_اول
مرا از کودکی احساس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
مرا عادت به عطرِ یاس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
کلید مشکلاتم را از اول
(آقام آقام ، اباالفضل)
به دست حضرت عباس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
#دوبیتی_دوم
من از روز اَزل
با یاس بودم
کنار سفره عباس بودم
به قلبم هر چه بود
احساس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
به دستم پرچم عباس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
#دوبیتی_سوم
الا مادر به قربون جمالت
(آقام آقام ، اباالفضل)
رخ چون بَدر و
ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان
جان سپردی
گلِ اُمَّ البنین ، شیرم حلالت
#دوبیتی_چهارم
منم یک عمر
پا بستِ اباالفضل
(آقام آقام ، اباالفضل)
اسیرِ دیده و دست اباالفضل
(آقام آقام ، اباالفضل)
هر آن دم که گِره
در کارم افتاد
بوَد کارِ دلِ من با ابالفضل
#زمزمه_آواز_دشتی
@navaye_asheghaan
#یاحسین (ع)
#غزل مناجات شروع جلسه یا نوحه سنگین
آقا چه میشود به غلامت کرم کنی
با گوشه ی نگاه دلش را حرم کنی
از بس که با گنه دلتان را شکسته ام
لایق نیم نگه به دل مضطرم کنی
یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد
دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی
آقا مدال نوکریت را ز من نگیر
من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی
ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین
آیا شود مرا تو مقیم حرم کنی؟
یک جرعه ای بده تو ز صهبای کربلا
تا مست آن شراب و مِیِ کوثرم کنی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#زمزمه و نوحه عامیانه با سیدالشهدا (ع)
می خوام به کربلا بیام دوباره
دلم ز دوریِ تو بی قراره
دیگه دلم صبر و قرار نداره
زِ سوز داغت شده پُر شراره
آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان (۲)
دعا بکن عاشق تو بمونم
تو کربلا روضه ی تو بخونم
بخونم از تشنگیِ لبِ تو
روضه ی قتلگاه و زینب تو
آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان
فدای حنجر بُریده ی تو
جسم به خاک و خون کشیده ی تو
فدای شش ماهه علی اصغرت
فدای عباس و علی اکبرت
آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان
اگه دعا کنی برام همیشه
دیگه دلم از تو جدا نمی شه
تا آخرش تو راه تو می مونم
می مونم و از تو فقط می خونم
آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
پسری را که بود نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
حسن العسکری از زهر جفا می سوزد
حجه یابن الحسن از غم شده گریان به برش
چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن
که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز
کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
خانه را که عدو دست به غارت زده است
اتش ظلم بر افروخته از بام و درش
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
بار الها که مؤید نفتد از نظرش
#سید_رضا_مؤید
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
ای آفتاب، سایه نشین جمال تو
ای عمر خضر، بسته به آب زلال تو
ای نیستی خلق دو عالم، زوال تو
ای هست و بودِ خلقت و هستی، وبال تو
ماییم در حریم تو، داریم چشم لطف
از دامن کریم تو داریم چشم لطف
اینجا مقربان، صُلحا صف کشیده اند
پیغمبران حق، شهدا، صف کشیده اند
آقا ببین چقدر گدا صف کشیده اند
در «سُرّ مَن رأیِ» شما صف کشیده اند
تا که شوند جزو گدایان حضرتت
روزی خورند از نمک و نان حضرتت
ای سامرات، گلشن زیبای اهل بیت
گلدسته ات، بهشت دِلارای اهل بیت
دور ضریح، در حرمت، جای اهل بیت
از نسل توست «مهدیُ مِنّایِ» اهل بیت
امشب که ما به روضه ی تو مشتری شدیم
مشغول ذکر یاحسن العسگری شدیم
کعبه در این دیار به دورت طواف کرد
پای همین مزار به دورت طواف کرد
روزی هزار بار به دورت طواف کرد
با قلب داغدار به دورت طواف کرد
ای قبله گاه یار، به دور خودت بچرخ
حج را بجا بیار، به دور خودت بچرخ
ای آنکه چشم دهر برایت گریسته
در آسمان دو نهر برایت گریسته
جبرییل بحر بحر برایت گریسته
مسموم زهر، زهر برایت گریسته
آقای من، نلرز، به دور خودت نپیچ
بر خویشتن نلرز، به دور خودت نپیچ
آقا تو هم ز سمِ جفا تشنه لب شدی
آزرده زهر قلب تو را، تشنه لب شدی
رفته دلت به کرببلا، تشنه لب شدی
در ظلّ آفتاب لبش تشنه مانده بود
بین دو نهر آب، لبش تشنه مانده بود
آقا بنوش آب گوارا، بگو حسین
بگذار سر به دامن مولا، بگو حسین
آسوده سیر کن به ثریّا، بگو حسین
مهدی کنار توست، همین جا، بگو حسین
او آمده است رخت عزا را به تن کند
آماده است تا به تن تو کفن کند
کرببلا، حسین، دریغا کفن نداشت
اصلاً کفن که جای خودش، پیرهن نداشت
جز زخم و زخم و نیزه شکسته، به تن نداشت
“هذا قلیل”، پس به گمانم بدن نداشت
جسمی که پایمال سم اسب ها شود
باید که سهم خاک شود، بوریا شود
#امیر_عظیمی
@navaye_asheghaan
#شهادت_امام _حسن _عسکری_علیه_السلام
او اهل گریه بود و دو چشم نجیب داشت
با نام مجتبایی اش انسی عجیب داشت
او هم کریم بود و به هنگام بخششش
خورشید و ماه یا که ستاره به جیب داشت
آری تمام اهل مقاتل نوشته اند
دشمن هم از عنایت و لطفش نصیب داشت
مثل حسن حرم به مزارش وفا نکرد
دیدم که صحن خاکی و قبری غریب داشت
بوی گلوله میدهد آن صحن ها ولی
روزی شبیه کرببلا عطر سیب داشت
دستم به سمت چاک گریبان خویش رفت
وقتی که نام او به لبش عندلیب داشت
او دست خاک زلف پریشان خود نداد
بالا سرش به جای سنان او طبیب داشت
وقتی که زهر پا به روی سینه اش گذاشت
فرزند او به روی لب امن یجیب داشت
ابن الرضای سوم این خانواده هم
مرثیه ای شبیه به یابن الشبیب داشت
خاکی شده است صورت گلدسته های او
یعنی که میل روضه ی خدالتریب داشت
از روی نیزه ها سر او خورد بر زمین
این روضه سخت بود و فراز و نشیب داشت
#محسن_حنیفی
@navaye_asheghaan
.
#شهادت_امام_عسکری
گناهت چه بود ای عزیز پیمبر
که از کودکی بود جایت به تبعید
به همراهِ بابا، غریبانه تنها
به یک پادگان شد سَرایت به تبعید
پس از هادیِ دین، چه بد با تو کردند
به حصری که دور از وطن بودی آقا
به تهمت دلت را شکستند صد بار
ز غربت شبیهِ حسن بودی آقا
توجه به شَانِ شریفت نکردند
ترا بارها خواست دشمن شبانه
اهانت، پس از آنکه شد روز مرّه
گرفتند جان و دلت را نشانه
در اوج غریبی به صد بغض و کینه
گهی شعله بر عصمتت می کشیدند
ز بد سیرتی کار را از جسارت
به فحاشیِ عترتت می کشیدند
دلت را چو قرآن به آتش کشیدند
که گفتند بد ناسزا مادرت را
همه عمر با شک و تردید و نِخوَت
چو تیری شدند آن دل مضطرت را
ز نَمّامیِ مشرکانِ زمانه
چو خانه بدوشانِ آواره بودی
نه تحتِ نظر، بلکه تحتِ شکنجه
دمادم ز غم، در پیِ چاره بودی
در آن برکه ی شیرهای درنده
ترا خواست دشمن خفیت نماید
به تفتیشِ بیتت، عدو خواست هردم
اِهانت به شَانِ شریفت نماید
تو اما بیادِ خیامِ حسینی...
از این هجمه ها بارها گریه کردی
بیادِ شبی که حرم گشته غارت
از این غصهها بارها گریه کردی
تنت ای عزیز دلِ آلِ زهرا
نشد طعمه ی شیرهای درنده
سرت، حنجرت، دست و پایت، گلویت
نشد طعمه ی تیغ های برنده
سرت از قفا کِی جدا از تنت شد
تنت گیر نعلِ ستوران نیفتاد
خدا را همینقدر شکر ای امامم
که پیراهنَت دستِ گرگان نیفتاد
نشد اهلبیتت اسیرِ خوارج
که با قصدِ قربت زنَد تازیانه
نه زندان، نه ویران، نه بزمِ شرابی
شده قسمتِ دختری نازدانه
کجا تهمتی از کنیزی شنیدند
به مهمانیِ شامیان دخترانت
کجا خیزران خورده روی لب تو
خدا رحم کرده به لعلِ لبانت
#حاج_محمود_ژولیده - ۱۴۰۲✍
#مرثیه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
.
@navaye_asheghaan
277_8776849978.mp3
5.94M
زمینه
حضرت زهراسلام الله
مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا واویلا واویلا اماه
مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ آخه مادرم کجا خورده سرش
چقدر زخمی شده بال و پرش
رو میگیره از نگاه شوهرش
بَاکِیَهَ الْعَیْنِ گریه هاش زیاده چشماش تاره
شایدم اینا همش آثاره
ضربه های آن در و دیواره
گریمو در آورده مادرم جوون مرده
****
مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا واویلا واویلا اماه
نَاحِلَهَ الْجِسْمِ به خدا توون نداره بدنش
آخه با هر چی که میشد زدنش
چه خجالت میکشید از حسنش
مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ میخوره زمین تا میخواد پا شه
بی رمق تر از همه پاهاشه
کنارش باید یه دیوار باشه
گریمو در آورده مادرم جوون مرده
****
کربلا روز عاشورا واویلا واویلا اماه
ذبیح العطشان سر بریده از قفا یا مظلوم
تشنه لب به کربلا یا مظلوم
یا مرمل بالدماء یا مظلوم
مقطع الاعضاء قطعه قطعه روی خاک افتادی
که اسیر خنجر صیادی
روی پای مادرت جون دادی
گریمو در آورده خواهرت کتک خورده
@navaye_asheghaan
#مرثیه_امام_حسن_عسکری (ع)
#گریز_به_کربلا
#مهر۱۴۰۲
آقا سلام بر تو و بر سامرای تو
زانوی غم گرفته دلم در عزای تو
آقا سلام بر تو و بر پاره ی تَنَت
یعنی نشسته یوسف زهرا به ماتمت
رفتی و با غمت دل مهدی شکسته است
گَرد فِراق تو به رُخ او نشسته است
با ما بگو که با جگر اطهرت چه کرد ؟
زهر جفای دشمن دون با تنت چه کرد
از یادمان نرفته شکستند حُرمتت
ویران نموده دشمن تو صحن و تُربتت
مسموم زهر کین شدی آقا وُ پَر زدی
با رفتنت به قلب پسر هم شرر زدی
شکر خدا سر از تن پاکت جدا نشد
بر خاک سامرا بدن تو رها نشد
شکر خدا سَرَت به روی نیزها نرفت
خنجر به زیر حنجرِ پاک شما نرفت
آقا سلام بر تو و لب های تشنه ات
( یاد حسین می دَمَد از نای تشنه ات )
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
هشت روز است که با درد مدارا دارد
کوهِ صبری که در این بسترِ غم، جا دارد
هشت روز است که از زهر به خود میپیچد
هشت روز است که از مرگ تمنا دارد
هشت روز است که جان کندنِ او را دیده
همسری که به کنارش غم عُظمی دارد
ذره ذره نفسش سوخت، تنش آب شده
هشت روز است که اینگونه تقلا دارد
هشت تَن کشتهی زهرند از اجدادش لیک...
زهر این دفعه چرا شکلِ معما دارد؟!
سرِ او روی زمین مانده در این مدت؟ نه!
پسری هست به دامن سرِ بابا دارد
* *
خانهاش کرببلا حجرهی او گودال است
هشت روز است به لب وای حسینا دارد
هشت روز است که در خلوت خود میخواند:
چقَدَر گودی گودال مگر جا دارد؟!
روضه میخوانْد: چرا آنهمه طولش دادند
یک نفر تشنه مگر آنهمه بلوا دارد
وقت دارند سه ساعت سرِ فرصت بزنند
شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد
آه از آن سینه که سنگینیِ پا را حس کرد
وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد
شمر مشغولِ حسین است، گَهی هم میزد،
خواهری را که به سر، چادرِ زهرا دارد...
✍ #حسن_لطفی
*حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) در روز اول ماه ربیع مسموم و در هشتم ماه ربیع مظلومانه به شهادت رسیدند.
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم
نوشت تا که فقط عاشق شما باشم
نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم
نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم
خدا رقم زده این سرنوشت را؛ چه کنم!
همیشه شاه تو باشی و من گدا باشم
امام عصر! امام زمان! مباد دمی
دمی که از تو و از یاد تو جدا باشم
تو نیستی و من این را ز خود نپرسیدم
در این زمانه که او نیست، من چرا باشم
میان خانهات امشب عزا به پا کردی
چه میشود که در آن مجلس عزا باشم
برای آنکه کمی در غمت شریک شوم
اجازه میدهی امشب که سامرا باشم؟
قسم به اشک روانت برای من بنویس
که باز یک سحر جمعه کربلا باشم
✍ #محمدعلي_بيابانی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
یابن الحسن! فدای تو و دیدهی ترت
خون، جای اشک میچکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگرِ داغدار تو
در خون نشسته است دل درد پرورت
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
ای سروِ سرفرازِ جهان، سروِ سربلند
از ماتمِ پدر، چه رسیدهست بر سرت
بهر تسلی دل درد آشنای تو
صف بستهاند خیل ملائک برابرت
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکستهایم ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم،
مارا ببر به دیدنِ باغِ معطرت
رفتی به پشت پردهی غیبت؛ ولی شدهست
صدها هزار عاشق و عارف کبوترت
چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز
روشن شود جهان زحضور منورت
از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق
دارد سلام و عرض ارادت به محضرت
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
560K
🔘نوحۂ امام حسن عسکری(ع)🔘
تسلیت تسلیت حجة ابن الحسن(2)
الامان الامان،ای امام زمان
باب مظلوم تو،دیده بست ازجهان
درعزای پدر،گشته ای خون جگر
یوسف فاطمه،دست ماتم به سر
تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن(2)
رهبرِ انس وجان،حقِ او شد ادا
دیده از دشمنان، عاقبت او جفا
رخت غم کن به تن،حجة ابن الحسن
بهرِ بابای خود،آن شهید وطن
تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن(2)
در جوانی شدی،کشتۂ زهر کین
جسم پاک توشد،چون کتاب مُبین
مهدی شدبعدِ تو،او غریب و تنها
حضرت فاطمه،گشته صاحب عزا
تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن(2)
سامراء گشته است،مدفنِ عسکری
بی برادر شده،عاقبت خواهری
در عزایش چنان،شیعه گِریَد مُدام
زاده ی مصطفی،برتو بادا سلام
تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن(2)
قلب شیعه شکست،بهرِ ابن الرضا
غرقِ ماتم شده،خِطۂ سامراء
(هستی)زین ماجرا،دیده اش پُربکاء
(پرویزی)بهر او،گشته اندر نوا
تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
👈🏻اجرای سبک:استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر:علیمحمدی📝
@navaye_asheghaan
8169.mp3
326.5K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__زمینه
بی شکیب و بی قرارم
چه غمیه به این دل زارم
برا همدردی با مهدی
دلم و توی روضه میارم
میخوام امشب تا دم صبح
شبیه دل آقا ببارم 2
آه سردی تو گِلوشه
تو محاصرس عمری یه گوشه
دل اهل بیت اقا
شبیه سیر و سرکه می جوشه
داره مهدی غریبش
یه پیراهن مشکی میپوشه 2
شهر سامرا پر از مصیبت
میرسه دوباره بوی غربت
همه با بقیه الله امشب
بریم زیارت
بیست و هشت سالشه ولی دیگه پیره
توی منطقه ی نظامی اسیره
ایشالله پسرش میرسه یه روزی
انتقام آقای مارو می گیره
آه و واویلا4
دل پرپر توی لشکر
دیگه افتاده بین یه بستر
گاهی یادِ دل حیدر
گاهی میگه وای از غم مادر
که تو این روزا مدینه
شده غنچه ی شیش ماه پرپر2
سوز آتیش دودِ هیزم
امون از بی وفاییِ مردم
پا و ضربِ دست و شلاق
حیاط خونه غرقِ تلاطم حُرمت حیدر و مادر
با آتیش و با ضربه میشد گم2
با چشای پرازاشکش آقا
به یاد مادرشونه حالا
روضه میخونه برا عزیزش
میگه وا اُماه2
یه روزی تو مدینه هیزم آوردن
حق مادرم و پدرم و خوردن
تازیونه به دست مادر ما خورد
می کشیدن و بابامونو می بردن
آه و واویلا4
شعرو سبک : محمدرضا طالبی
@navaye_asheghaan
داغ پدر
شهادت امام حسن عسکری(ع)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-------------------------------
از داغ پدر سر به گریبان داری 😭
ازماتم و غم دیده گریان داری
در کودکی از داغ سراسر داغی
تو غنچه ی آخرین در این باغی
ای منتقم فاطمه و خون خدا
ای راوی روضه، وارث کرب وبلا
برروی سرت گَرْد یتیمی بنشست
این داغ گمانم کمرت را بشکست
بر جسم پدر نماز خواندی مولا
بدرود به صد نیاز خواندی مولا
از داغ تو سوگوار و زاریم مهدی
چون مادر تو بی قراریم مهدی
حالا تو امامی و همه نوکر تو
ما چشم به راه طلعت دیگر تو
ای کاش شود نصیب ماجلوه یار
ای کاش ببینم به جهان روی نگار
سرباز تو باشیم نه سربار به تو
دنیا بشود پر از علمدار به تو
بر روی لبم آ جرک الله جاری
ای کاش کنم تو را زمانش یاری
ای سینه زنانِ سوخته بال و پرم
از غربت سامرا شکسته کمرم
درحجره ی دربسته بر جسم پدر
آورد به لب های پدر آب پسر
گفت لایوم کیومک یا ابا عبدالله
جان فدای لب های تو یا ثارالله
😭😭😭💔💔💔
--------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@navaye_asheghaan
مداحی_آنلاین_سامرا_باز_با_صفا_شده_ای_سید_رضا_نریمانی.mp3
4.9M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری
🌴سامرا باز با صفا شده ای
🌴در حریمت برو و بیا داری
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #روضه
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
خورشید سوخت از غم و فردا یتیم شد
چشم و چراغِ نوح و مسیحا یتیم شد
زهری گرفت، از حسنِ عسکری نَفَس
صاحبعزایِ روضهٔ بابا یتیم شد
بالا سرش به گریه نشست و عزا گرفت
ماهِ ربیع، حضرتِ مولا یتیم شد
پشت و پناهِ منجیِ عالم شهید شد
تنها نه سامرا...، همهدنیا یتیم شد
ای جمکران! سیاه بپوش و به سر بزن
آمد خبر که مهدیِ زهرا یتیم شد
گریه کنان امامِ زمان بیکس و غریب
زد بیپناه خیمه به صحرا...، یتیم شد...
تنهاییاش شروع شد از پنج سالگی
آقایِ غایب از نظرِ ما یتیم شد!
✍ #مرضیه_عاطفی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__روضه
محنت دوران به تو همراه بود
هر نفست یک شرر آه بود
همدم تنهای شبت ماه بود
عمر تو هر چند که کوتاه بود
تا ابد الدهر کنی سروری
سیدنا یا حسن العسکری
حیف که قدر تو فراموش شد
نیش بلا بر جگرت نوش شد
نغمه ی توحید تو خاموش شد
مهدی موعود سیه پوش شد
کرد نفس در دل او آذری
سیدنا یا حسن العسکری
شاعر:حاج غلامحسین سازگار
@navaye_asheghaan
دوازدهمین امام .mp3
6.44M
🎵 بیا دعا کنیم امام غائب
🎵 بانی روضهی ام مصائب
🎤 کربلایی محمدحسین_پویانفر
🌷 #امام_زمان
@navaye_asheghaan
5cd82e792a4b751f3adfa089_-281295488420054337.mp3
1.93M
﷽
شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
شور🎙
🏴سبک میگذرد کاروان
🎤مجید طاهری
شعله ور است از دلم آتش زهر جفا
بر جگر پاره ام گریه کند سامرا
گریه کند بر غم و حال پریشان من
گریه کند روز و شب بر من و زندان من
خانه ام زندان و من اسیر
بودم در دست دشمن اسیر
وا غربتا......
حاصل زهر جفاست این تن لرزان من
کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من
آمده در خاطرم ماتم بزم یزید
داغ لب و خیزران راس حسین شهید
چوب کین بر لبها میزدند
قاری قرآن را میزدند
وا حسینا...
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_عسکری_ع
امشب بیا ای دل شویم تا سامرایی
امشب ندارد مهدی از غصه رهایی
قربان آن آقا کز اول درد سر دید
از کودکی داغ جگر سوز پدر دید
قربان آن آقا به تن رخت عزا کرد
از داغ بابا گریه های بیصدا کرد
قربان آن آقا که با غم شد صمیمی
از کودکی دارد به دل درد یتیمی
قربان آن آقا شرر زد غم به جانش
کرده کفن بابای خوب و مهربانش
قربان آن آقا شوم کز هر دو دیده
عمریست اشک غربت وهجران چکیده
مهدی از آن روزی که بابا را کفن کرد
دیگر لباس غربت وهجران به تن کرد
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan