#زمینه بعدازشهادت
#زبانحال_حضرت_علی_علیه_السلام
#شور
#لطمه
بند🌹
بعد تو ای خانومم
هوای خونمون دلگیره
حسن به بند غم زنجیره
حسین بهونتو میگیره
بعد تو ای خانومم
دنیا به روی من آواره
نفس کشیدنم دشواره
چشام بارون خون میباره ... (وای زهرا)
غریب و تنها موندم
با سینه ای پر از رنج و درد
(میون دشمنای نامرد)٢
روضه میخونم هر شب
به روی این مزاره خاکی
(بیاده اون همه هتاکی)٢ ...
📿 وای ای وای 📿
بند🌹🌹
بعد تو ای خانومم
با غصه و محن مأنوسم
تو خونه ی خودم محبوسم
به فکر سیلی و ناموسم
بعد تو ای خانومم
تا روبرو میشم من با در
میسوزم از پا تا به سر
تو تنها بودی و یک لشکر ... (وای زهرا)
نمیره از یادم که
چهل تا بی حیای کافَر
(میکوبیدن با پا روی در)٢
تن تو میسوخت بین
هجوم شعله های هیزم
(به پیش خنده های مردم)٢ ...
📿 وای ای وای 📿
بند🌹🌹🌹
بعدتوای خانومم
علی نداره هیچ غمخواری
کارم شده گریه و زاری
شهیده ی دَرو دیواری
بعد توای خانومم
دلم میگیره هی بونه
رفتی و تاریکه این خونه
علی بی تو نمی مونه (وای زهرا)
نمیره که ازیادم
نامحرم و ضربه ی سیلی
(رُخت شده به رنگِ نیلی )۲
بعد تو خیره میشه
چش علی به روی دیوار
(امون زضربه ی اون مسمار)۲....
📿 وای ای وای ای وای📿
#اجرا_نشده
شاعرین:
✍ #کربلایی_سعید_نوروزیان خادم الحسین
✍ #کربلایی_علیرضا_پناهیان روضه نشین
@navaye_asheghaan
حال تو اصلاً نیست رو به راه مادر
گریه نكن جان رسول الله مادر
بی حال در یك گوشه ی بستر می افتی
وقتی میآیی از زیارتگاه مادر
تا اُحد خیلی راه بود، غروب كه بر می گشتند، صورت ها سوخته بود،خسته
پوشیه می بندی و برمی خیزی از جا
وقتی كه می آید پدر از راه مادر
مادر چراصورتت رو میپوشونی،وقتی بابام می آید
حرفی بزن تا خانه ی ما گرم گردد
حتی به قدر لحظه ای كوتاه مادر
واقعاً همینطوره ، آدم وقتی مادرش باهاش یك دقیقه حرف بزنه كیف میكنه
كُل شبانه روز در حال ركوعی
مانند ماه اول هر ماه مادر
با درد پهلوی تو وقت راه رفتن
باید كسی با تو شود همراه مادر
یعنی یكی باید دستت رو بگیره،یا تو باید دست رو شانه ی كسی بذاری
اوضاع و احوال تو را فهمید بابا
از خون مانده روی دلو چاه مادر
زانوی غم را بین آغوشش گرفته
خیبر شكن،مرد عدالتخواه مادر
بچه هایی كه مادرتون رو دوست دارید حتی اونهایی هم كه مادر پدرشون رو از دست دادن،همینطوریه..
با جمله ی بس كن نزن هم مجتبایت
از خواب شب ها می پرد ناگاه مادر
نزن نزن،نانجیب نزن
شب ها كه تشنه می شود سیراب گردد
از اشك چشمان تو ثارالله مادر
من هم كنار بسترت مشغول ذكرم
با ناله های آه بابا آه مادر
در پشت در اصلاً مراعاتت نكردند
با این كه بودی تو پا به ماه مادر
سیلی، لگد، آتش ،غلاف و تازیانه
سهم من و تو بین قتلگاه مادر
یه وقت اومد وارد قتلگاه شد،آیا بین شما یه مسلمان نیست،یه عده ای داشتند حسینش رو می زدند، همچین كه داد و فریاد زینب رو شنیدند، برگشتند همون ضربات رو به زینب زدند.
@navaye_asheghaan
▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به روضه سید الشهداء
مهدی امید مایی
منتظرم بیایی
ذکرم شده شب و روز
یابن الحسن کجایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی...
در رنج و در ملالم
منتظر وصالم
از لطف و جود و رحمت
نظر نما به حالم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ای نور چشم زهرا
مولا در انتظارم
در لحظه لحظه عمرم
بهر تو بیقرارم
تنها و زا رو خسته
با یک دل شکسته
سائل درگه تو
منتظرت نشسته
آقا مرا صدا کن
از رنج و غم رهاکن
ای مهربان عالم
برای من دعا کن
تنها تویی حبیبم
به درد من، طبیبم
خدا گواهه مهدی
بدون تو غریبم
ماه محرم آمد
تنگه دلم برایت
ای نورچشم حیدر
کرده دلم هوایت
از بس که با صفایی
تنها امید مایی
شب عزا و ماتم
منتظرم بیایی
تو شمس عالمینی
بر همه نور عینی
تا لحظه ی ظهورت
گریه کن حسینی
هستم به تاب و درتب
جانم رسیده برلب
افتاده ام به یاد
غم حسین و زینب
ای نور چشم زهرا
در شور و در نوایم
امشب دوباره مهدی
به یاد کربلایم
امشب دوباره یاد
علیِ اکبرم من
همچون حسین به یاد
صد پاره پیکرم من
یابن الحسن به یاد
علی اصغرم من
یاد رباب و طفل
بریده حنجرم من
یابن الحسن دوباره
غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد
چشم و دو دست عباس
یابن الحسن به یاد
وداع آخرم من
رفتن به سوی میدان
گریه ی خواهرم من
یابن الحسن ز جدت
حرمت دریده دشمن
دویده سوی مقتل
سرش بریده دشمن
بعداز شهادت او
آتش زدند به خیمه
به پیش چشم زینب
سرش زدن به نیزه
دشمن به کودکانش
با تازیانه میزد
به پیش چشم زینب
چه ظالمانه میزد
✍حاج رضا یعقوبیان
@navaye_asheghaan
خدا برای دم تو به ما زبان داده است
برای کرببلا آمدن توان داده است
بهشت چیست فقط راه مستقیم حرم
خدا مسیر خودش را به ما نشان داده است
حدود و مرز ندارد فضیلت حرمت
چقدر پای تو حق لطف بی کران داده است
دو چشم داده اگر بهر دیدن حرم است
برای خواندن ذکر است اگر دهان داده است
نمیرد آنکه برای تو شعر می گوید
خدا به شاعر تو عمر جاودان داده است
به روز حشرگرسنه نماند آنکه حسین
به زائران ضریح تو آب و نان داده است
زهول روز قیامت دلش تکان نخورد
کسی که در غم تو پرچمی تکان داده است
@navaye_asheghaan
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت مدح شماره ۲۲۹)
گر پدر داری
###################
گر پدر داری بیا قدرش بدان
تا نفس داری کنار او بمان
عمر خود را بهر تو داده همی
خودحدیث عشق ازچشمش بخوان
گَرد پیری را نگه کن بر سرش
درد و غم باشد به جانش در نهان
او کنون عینک عصا یارش بود
درد و بیماری کنون باشد به جان
ساکت و آرام باشد گوشه ای
باز باشد او به فکر دیگران
او فرشته باشد و ما غافل ایم
وای از این گل میرود سوی خزان
بی خبر چون طائری پر می کشد
میرود ناگه به سوی آسمان
(بیقرارم) رفته از پیش ام پدر
تو اگر داری پدر قدرش بدان
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
"ح"س"ی"ن" یعنی الفبای "جنون"
هرکسی غیر شما،در قلب نوکر سرنگون
سینه ی من راشکافید وببینید ازدلم
شعبه ای از مرقد ارباب، مےآید برون
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
من وشش گوشه ی تان صبح قراری داریم
دلبری کردن ازاونازکشیدن بامن
نمک سفره ی قلبست سرصبح
السلام ای تن صدپاره ی بی غسل وکفن
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌤
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست...
ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست...
🌱قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت...
که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست...
#اللهمعجللولیکالفرج_🤲
Mahmoud Karimi - Ay Bi Neshone Man [SevilMusic].mp3
16.1M
ای بی نشون من کجایی ◈⋄
ای مهربون من کجایی ◈⋄
قربون قلب داغ دارت ◈⋄
دردت به جون من کجایی ◈⋄
بی تو هوا دلگیر و سرده ◈⋄
دوریت منو بیچاره کرده ◈⋄
دلخوش به اینم که یه روزی ◈⋄
خورشید با تو بر میگرده ◈⋄
آقا جان ◈⋄
عاشق نیست اونکه چشمشو بست ◈⋄
تو انتظار صبح خوابید ◈⋄
عاشق اگه باشی شبونه ◈⋄
میری به استقبال خورشید ◈⋄
ای نوش جون عاشقی که ◈⋄
از دست دنیا نیش خورده ◈⋄
از نور زههرا روز محشر ◈⋄
مهری به پیشونیش خورده ◈⋄
عاشق همونه که سپرده ◈⋄
به دست زهرا زندگیشو ◈⋄
آزاده از دل بستگیها ◈⋄
مولا خریده بندگیشو ◈⋄
دلتنگ اون یار قدیمم ◈⋄
یاری که تشنه رفت از هوش ◈⋄
سر بند یا زهرا به سر داشت ◈⋄
ترکش نشسته بود به پهلوش ◈⋄
میگفت مادر جان کجایی ◈⋄
با یاد پهلوی شکسته ◈⋄
تو لحظه های آخرش دید ◈⋄
که بانویی پیشش نشسته ◈⋄
اون بانویی که مادری کرد ◈⋄
جای تموم مادراشون ◈⋄
از مادراشون خیلی بهتر ◈⋄
میخوند لالایی براشون ◈⋄
افتاده با دست شکسته ◈⋄
اون مادر الان توی بستر ◈⋄
با بچه های خسته دورش ◈⋄
مولا غریبونه نشسته ◈⋄
شمع و گل و پروانه از تن ◈⋄
آتیش گرفتن از سر شب ◈⋄
صبر خدای صبر سر رفت ◈⋄
وقتی که خون جاری شه از لب ◈⋄
گل چادر گل دارت ◈⋄
تب دستای تب دارت آتیشم زده ◈⋄
نفست که خراب میشه ◈⋄
مثل شمعی که آب میشه ◈⋄
حال من بده ◈⋄
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن ◈⋄
چی شد اون خنده ها آخه یه حرفی بزن ◈⋄
ای که با من بسته لب در کلام ◈⋄
پلک برم میزنی جای سلام ◈⋄
شبا ساکت و بیداری ◈⋄
ولی معلومه درد داری ◈⋄
بین هر نفس پر اشک سکوت تو ◈⋄
پر گریه قنوت توکنج این قفس ◈⋄
بیا امشب بزار خودتو جای من ◈⋄
چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن ◈⋄
شمع و گل
🏴#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🏴#واحد
🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چه حالی داره ای خدا
سینه زدن تو کربلا
غسل زیارت از فرات
نگاه به گنبد طلا
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
از تو چه پنهون آقا جون
دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده بیام
سر رو ضریحت بذارم
میگن نمیدونی چقدر
قشنگه بین الحرمین
دور تا دورش نخلای سبز
صفا میدن به عالمین
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
زندگی و حیات من
بدون تو جهنمه
خاطرخواتم دیوونتم
دوست دارم یه عالمه
داد میزنم دیوونتم
تا در رو روم وا بکنی
دیوونتو ببینی و
فکری به حال ما کنی
همه میگن دیوونه ها
آواره و در به درن
شبا اسیر روضه و
از غم تو بی صبرن
کربلا عشقت
منو دیوونه کرد
گریه برای بچه هات
برای من توشه شده
این قدر برات سینه زدم
دلم یه شش گوشه شده
گمان کنم دشمنان خیز
به کام من زبان
ز دور بسکه با سرت
سر اشاره می کنند
سر تو را به روی نی
هر چه نظاره می کنم
سیر نمی شود دلم
نگه دوباره می کنم
به دختران خود بگو
که گوشواره ها چه شد
گریه به گوشواره نه
به گوش پاره ها چه شد
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
تاریک و روشن بود و کمکم صبح میشد
شب؛ اینشبِتیره، شبِ غم، صبح میشد
«دیشب» فراری میشد و «فردا» میآمد
ناخواندهای...، ناخوانده سمتِ ما میآمد
میآمد و کمکم بههم میریخت ما را
در اوج شادی، جام غم میریخت ما را
در سر صدای سوتِ ممتد بود و تکرار
چیزی نمیدیدیم اما غیر از آوار...
ما مَردم افتادهای مظلوم بودیم
از هر حقوقِ سادهای محروم بودیم
حق بود با ما و کسی حق را نمیدید
تاریخ، اخبار موثق را نمیدید
اخبار از ما بود، اما بیخبر؛ ما...
میسوختیم و آب را بستند بر ما
هرلحظه از ما میرسید اخبار تازه
«ِمهمانِ ناخوانده» میآمد بیاجازه
می آمد و در حقّ دنیا ظلم میکرد
با ادعای صلح، امّا ظلم میکرد...
میآمد و حقی طبیعی نقض میشد
هر گوشهای خون شهیدی سبز میشد
صحبت سر جنگ وسیعی بود؛ امّا...
«حقّ حیاتِ» ما طبیعی بود امّا_
_با این که زیر چلچراغ نور بودند،
ما را نمیدیدند، آیا کور بودند؟
ما را نمیدیدند و میکشتند ما را
این کار اما خوش نمیآمد خدا را
شهر از «وداعِ آخرِ» افراد پُر بود
از «آنکه روی خاک میافتاد»، پُر بود
از مادرانِ پاک، از طفلان معصوم
از بیگناهانِ بدونِ جرم، محکوم
بر شانه مانده کولهبارِ داغِ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها
باغست و در فصلِ خزان گلهای پرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر
دستان دختربچهها جای عروسک
رنگِ حنایِ خون گرفت از زخم موشک
سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است
آیا هنوز ای شاعر! ایندنیا قشنگ است؟
میآید از راهی که تاریکست و تاریک
صبحیکه نزدیکست و نزدیکست و نزدیک...
✍ #مجتبی_خرسندی
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#شور
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#عشقبهمادر
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
عشقِ به مادر و از وِلادتم آموختم
تویِ فاطمیه ها به پای عشقش سوختم
آخه این باورمه، فاطمه مادرمه، وقتی می شنوم چی شد، آتیش می گیرم
برا درد پهلوهاش، برا درد بازوهاش، برا اون همه بلا، می خوام بمیرم
دارم این زمزمه، یا اُمّی فاطمه، یا اُمّی فاطمه،یا زهرا
بند۲:
مادرم عشق تو رو، از کوچیکی، یادم داد
مثِ اون دعایی که خدا یادِ آدم داد
عشقِ فاطرُ السما، مادری به ماسِوا، همه خلقت زمین، برا شما بود
ولی اون بی صِفَتا، زدنت توو کوچه ها، تنِ ناموس خدا، به زیرِ پا بود
مظلومِ عالَمه، یا اُمّی فاطمه، یا اُمّی فاطمه، یا زهرا
بند۳:
می دونم که دوست داری فقط بخونم حسین
شبایِ جمعه دعام کن توو بین الحرمین
همه زندگیم فداش، به فدایِ بچه هاش، بیا وُ من و بِخَر، به جونِ ارباب
تو رو جونِ اکبرش، تو رو جونِ اصغرش، این گدایِ بی کَس و، بیا و دریاب
این ذکرِ قلبَمه، یا اُمی فاطمه، یا اُمّی فاطمه، یا زهرا
@navaye_asheghaan
21810-1641737007767.mp3
754.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__زمینه
خطاب به امام زمان (عج)
بعد از شهادت حضرت زهرا
----
خونه ی مرتضی، بزم روضه به پاست
روضه خون پشت در،حضرت مجتباست
درب نیم سوخته رو هی نگاه میکنه
سینه ی حیدرو، غرق آه میکنه
العجل یا مهدی.....
خونه دار علی، زینب مضطره
مونسش این روزا چادر مادره
روی سجّاده ی مادرش می شینه
اما چند نقش خون روی اون می بینه
العجل یا مهدی.....
صبح تا شب چشمای امّکلثوم تره
شبها تو آغوشش، معجر مادره
خواب نداره چشاش،دردشه بی حساب
کابوس کوچه می بینه بین خواب
العجل یا مهدی....
حیدره خسته از دردای بی حساب
شبها واسه حسین،میزاره ظرف آب
وقتی که میزاره آب برای حسین
میشه گریون واسه کربلای حسین
کربلا ،تشنه لب، روبه رو زینبین
بین دو نحر آب کشته میشه حسین
فاطمه حاضره گوشه ی قتلگاه
میگه کشتند چرا یاسمو بی گناه
العجل یا مهدی...
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از ابتدا قیامت او آشکار بود
آن بانویی که ممتحن کردگار بود
در بندگی خویش خدای بقیه بود
سرتا به پاش مظهر پروردگار بود
در خانه با کنیز خودش همکلام بود
در سجده با خدای خودش همجوار بود
مردان جنگی از پس او برنیامدند
با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود
کاری به این نداشت که تنها و بیکس است
وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود
زهرا عجیب غیرتیِ عشق حیدرست
پای علی برای بلا بیقرار بود
از گرگهای شهر، فدک را گرفته بود
کرار بود، گرچه خودش خانهدار بود
بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟!
غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود
سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی!
یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود
رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد
با قامت شکسته عجب پای کار بود
تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد
آن معجری که روی سرش پرغبار بود
اصلاً نخورد غصهی آن گوشِ.....
اما حَسَن نِشَست و پی گوشوار بود
واضحتر از همیشه علی را نظاره کرد
هرچند چشمهاش از آن ضربه تار بود
* *
ارثیه داد حضرت مادر به دخترش
ارثیهای که درد و غم بیشمار بود
وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی
زینب اسیر هلهلهی سی هزار بود...
از یک کفن مضایقه کردند کوفیان
بر روی بوریا، بدنی آشکار بود
درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید
دُخت علی به ناقهی عریان سوار بود
دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست
با دست بسته فاتح این کارزار بود...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادر او،بیشتر را جمع کردی
بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پای آن چندین نفر را جمع کردی
وحید محمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
هر کجا که کوچه ی باریک دیدم گفته ام
کاش که شهر مدینه یاغی سرکش نداشت
شانه بر گیسوی طفلان پریشان می کشید
دست اگر بالا می آمد یا اگر لرزش نداشت
مرضیه نعیم امینی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
این مرد خیبر مرد خندق بود اما
باید برای غسل او زهرا بیاید
دستش به پهلو خورد زخم میخ را گفت
دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید
چشمش سیاهی رفت از بازوی خردش
باید بماند تا که حالش جا بیاید
حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
ای که شد از سیلی تو صورت زهرا کبود
پست فطرت تر ز تو در عالم امکان نبود
گردنت را مجتبی نشکست در آن کوچه ها
چون که زهرا مادرش دستور صبرش داده بود
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
شاهدِ غربت و تنهایی حیدر بودی
دختر و مادر و غمخوارِ پیمبر بودی
حامي مکتب و آیین الهی،زهرا
جلوه نورِ خدا،سوره کوثر بودی
سید حسین رضویان
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
کبوتری که زمین خورده زیر پا نزنید
صنوبری که خمیده ست با عصا نزنید
به جای اینکه به داد دل علی برسید
لگد به پهلوی زهراش بی هوا نزنید
محمد حبیب زاده
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
برای غربتت این بس که بی هوا زدنت
به پیش چشم حسن نا نجیب ها زدنت
میان کوچه غرور حسن شکسته شده
عفیفه بودی و گرگ های بی حیا زدنت
حسین گرایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
در خورد به او...به آسمان بویش رفت
آتش به سرش رسید و گیسویش رفت
من بودم و خواهر و برادرهایم
دیدیم که مسمار به پهلویش رفت
سید حسین میرعمادی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
کاش یک مشت بی حیا، ای دوست
آتش غم به حاصلت نزنند
کاش یک روز در خیالت هم...
مادرت را مقابلت نزنند
مجید تال
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
جای لگد،اصابت سیلی و میخ در
آه ای خدا چه بر سر این پیکر آمده
میخ سه شعبه بوده مگر یا عمود این
یا این که باز حرمله ی دیگر آمده
نادر حسینی
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#زمینه
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#محمدرضا_افشان
#میادصدایگریههایمادر
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
میاد صدای گریه های مادر، توو شهرِ مدینه
رسیده زخم کینه، به بازو و سینه
چِقَدَر بد زدن توو کوچه، حضرت زهرا رو
می رسونه تا خونه حسن، اُمِّ اَبیها رو
غوغا شده توو کوچه ها، وای مادر
خون شده قلب مجتبی، وای مادر
نالهءِ کُلِ ماسوا، وای مادر
بند۲:
آروم نداره زهرا وُ نِشَسته، توو کوچه توو خاکا
گِل شده اشک چشماش، که ریخته رو خاکا
یه طرف چادرِ خاکی، یه طرف گوشواره
بمیرم چشم مادرمون، خیلی ورم داره
اشک چشامون و ببین، ای مادر
با صورت افتادی زمین، ای مادر
پاشو رویِ خاکا نَشین، ای مادر
بند۳:
آتیش گرفته خونه و میسوزه،دلا مثلِ این در
رسیده شعلهءِ در، به ناموسِ حیدر
چِقَدر بی بهونه بستن، دستای مولا رو
چل تا نامرد چه بد شکستن، سینهءِ زهرا رو
دنباله داره ماجرا، واویلا
این قصه تا کرببلا، واویلا
اتیش می گیره خیمه ها، واویلا
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#زمینه
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#شمعشبستانعلی
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
شمع شبستان علی، ماهِ تابانِ علی
روح و ریحانِ علی، مهربانِ علی
نرو نرو گُلِ بهارم، نرو نرو که بی قرارم
می میرم از نبودنت، بمون عزیزم
فدایِ خونِ پیرهنت، بمون عزیزم بمون عزیزم
بند۲:
یارِ جوانِ علی، راحتِ جانِ علی
با غمِ تو چه کنم، قد کمانِ علی
پاشو ببین می باره اشکام، پاشو ببین می لرزه پاهام
یه یاعلی بگو بازم، پاشو امیدم
منم مثِ تو فاطمه، دیگه خمیدم دیگه خمیدم
بند۳:
بانویِ خونه یِ من، قُوَّتِ قلبِ حسن
دل نگرونِ حسین، تشنه یِ بی کفن
ببین حسین داره می میره، پاشو نزار گِریَش بگیره
تو باید آرومش کنی، می دونی تشنه است
یه روزیم میاد گُلم، به زیر دشنه است به زیرِ دشنه است
@navaye_asheghaan