#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
تاریک و روشن بود و کمکم صبح میشد
شب؛ اینشبِتیره، شبِ غم، صبح میشد
«دیشب» فراری میشد و «فردا» میآمد
ناخواندهای...، ناخوانده سمتِ ما میآمد
میآمد و کمکم بههم میریخت ما را
در اوج شادی، جام غم میریخت ما را
در سر صدای سوتِ ممتد بود و تکرار
چیزی نمیدیدیم اما غیر از آوار...
ما مَردم افتادهای مظلوم بودیم
از هر حقوقِ سادهای محروم بودیم
حق بود با ما و کسی حق را نمیدید
تاریخ، اخبار موثق را نمیدید
اخبار از ما بود، اما بیخبر؛ ما...
میسوختیم و آب را بستند بر ما
هرلحظه از ما میرسید اخبار تازه
«ِمهمانِ ناخوانده» میآمد بیاجازه
می آمد و در حقّ دنیا ظلم میکرد
با ادعای صلح، امّا ظلم میکرد...
میآمد و حقی طبیعی نقض میشد
هر گوشهای خون شهیدی سبز میشد
صحبت سر جنگ وسیعی بود؛ امّا...
«حقّ حیاتِ» ما طبیعی بود امّا_
_با این که زیر چلچراغ نور بودند،
ما را نمیدیدند، آیا کور بودند؟
ما را نمیدیدند و میکشتند ما را
این کار اما خوش نمیآمد خدا را
شهر از «وداعِ آخرِ» افراد پُر بود
از «آنکه روی خاک میافتاد»، پُر بود
از مادرانِ پاک، از طفلان معصوم
از بیگناهانِ بدونِ جرم، محکوم
بر شانه مانده کولهبارِ داغِ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها
باغست و در فصلِ خزان گلهای پرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر
دستان دختربچهها جای عروسک
رنگِ حنایِ خون گرفت از زخم موشک
سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است
آیا هنوز ای شاعر! ایندنیا قشنگ است؟
میآید از راهی که تاریکست و تاریک
صبحیکه نزدیکست و نزدیکست و نزدیک...
✍ #مجتبی_خرسندی
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#شور
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#عشقبهمادر
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
عشقِ به مادر و از وِلادتم آموختم
تویِ فاطمیه ها به پای عشقش سوختم
آخه این باورمه، فاطمه مادرمه، وقتی می شنوم چی شد، آتیش می گیرم
برا درد پهلوهاش، برا درد بازوهاش، برا اون همه بلا، می خوام بمیرم
دارم این زمزمه، یا اُمّی فاطمه، یا اُمّی فاطمه،یا زهرا
بند۲:
مادرم عشق تو رو، از کوچیکی، یادم داد
مثِ اون دعایی که خدا یادِ آدم داد
عشقِ فاطرُ السما، مادری به ماسِوا، همه خلقت زمین، برا شما بود
ولی اون بی صِفَتا، زدنت توو کوچه ها، تنِ ناموس خدا، به زیرِ پا بود
مظلومِ عالَمه، یا اُمّی فاطمه، یا اُمّی فاطمه، یا زهرا
بند۳:
می دونم که دوست داری فقط بخونم حسین
شبایِ جمعه دعام کن توو بین الحرمین
همه زندگیم فداش، به فدایِ بچه هاش، بیا وُ من و بِخَر، به جونِ ارباب
تو رو جونِ اکبرش، تو رو جونِ اصغرش، این گدایِ بی کَس و، بیا و دریاب
این ذکرِ قلبَمه، یا اُمی فاطمه، یا اُمّی فاطمه، یا زهرا
@navaye_asheghaan
21810-1641737007767.mp3
754.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__زمینه
خطاب به امام زمان (عج)
بعد از شهادت حضرت زهرا
----
خونه ی مرتضی، بزم روضه به پاست
روضه خون پشت در،حضرت مجتباست
درب نیم سوخته رو هی نگاه میکنه
سینه ی حیدرو، غرق آه میکنه
العجل یا مهدی.....
خونه دار علی، زینب مضطره
مونسش این روزا چادر مادره
روی سجّاده ی مادرش می شینه
اما چند نقش خون روی اون می بینه
العجل یا مهدی.....
صبح تا شب چشمای امّکلثوم تره
شبها تو آغوشش، معجر مادره
خواب نداره چشاش،دردشه بی حساب
کابوس کوچه می بینه بین خواب
العجل یا مهدی....
حیدره خسته از دردای بی حساب
شبها واسه حسین،میزاره ظرف آب
وقتی که میزاره آب برای حسین
میشه گریون واسه کربلای حسین
کربلا ،تشنه لب، روبه رو زینبین
بین دو نحر آب کشته میشه حسین
فاطمه حاضره گوشه ی قتلگاه
میگه کشتند چرا یاسمو بی گناه
العجل یا مهدی...
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از ابتدا قیامت او آشکار بود
آن بانویی که ممتحن کردگار بود
در بندگی خویش خدای بقیه بود
سرتا به پاش مظهر پروردگار بود
در خانه با کنیز خودش همکلام بود
در سجده با خدای خودش همجوار بود
مردان جنگی از پس او برنیامدند
با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود
کاری به این نداشت که تنها و بیکس است
وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود
زهرا عجیب غیرتیِ عشق حیدرست
پای علی برای بلا بیقرار بود
از گرگهای شهر، فدک را گرفته بود
کرار بود، گرچه خودش خانهدار بود
بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟!
غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود
سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی!
یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود
رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد
با قامت شکسته عجب پای کار بود
تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد
آن معجری که روی سرش پرغبار بود
اصلاً نخورد غصهی آن گوشِ.....
اما حَسَن نِشَست و پی گوشوار بود
واضحتر از همیشه علی را نظاره کرد
هرچند چشمهاش از آن ضربه تار بود
* *
ارثیه داد حضرت مادر به دخترش
ارثیهای که درد و غم بیشمار بود
وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی
زینب اسیر هلهلهی سی هزار بود...
از یک کفن مضایقه کردند کوفیان
بر روی بوریا، بدنی آشکار بود
درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید
دُخت علی به ناقهی عریان سوار بود
دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست
با دست بسته فاتح این کارزار بود...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادر او،بیشتر را جمع کردی
بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پای آن چندین نفر را جمع کردی
وحید محمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
هر کجا که کوچه ی باریک دیدم گفته ام
کاش که شهر مدینه یاغی سرکش نداشت
شانه بر گیسوی طفلان پریشان می کشید
دست اگر بالا می آمد یا اگر لرزش نداشت
مرضیه نعیم امینی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
این مرد خیبر مرد خندق بود اما
باید برای غسل او زهرا بیاید
دستش به پهلو خورد زخم میخ را گفت
دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید
چشمش سیاهی رفت از بازوی خردش
باید بماند تا که حالش جا بیاید
حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
ای که شد از سیلی تو صورت زهرا کبود
پست فطرت تر ز تو در عالم امکان نبود
گردنت را مجتبی نشکست در آن کوچه ها
چون که زهرا مادرش دستور صبرش داده بود
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
شاهدِ غربت و تنهایی حیدر بودی
دختر و مادر و غمخوارِ پیمبر بودی
حامي مکتب و آیین الهی،زهرا
جلوه نورِ خدا،سوره کوثر بودی
سید حسین رضویان
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
کبوتری که زمین خورده زیر پا نزنید
صنوبری که خمیده ست با عصا نزنید
به جای اینکه به داد دل علی برسید
لگد به پهلوی زهراش بی هوا نزنید
محمد حبیب زاده
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
برای غربتت این بس که بی هوا زدنت
به پیش چشم حسن نا نجیب ها زدنت
میان کوچه غرور حسن شکسته شده
عفیفه بودی و گرگ های بی حیا زدنت
حسین گرایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
در خورد به او...به آسمان بویش رفت
آتش به سرش رسید و گیسویش رفت
من بودم و خواهر و برادرهایم
دیدیم که مسمار به پهلویش رفت
سید حسین میرعمادی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
کاش یک مشت بی حیا، ای دوست
آتش غم به حاصلت نزنند
کاش یک روز در خیالت هم...
مادرت را مقابلت نزنند
مجید تال
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
جای لگد،اصابت سیلی و میخ در
آه ای خدا چه بر سر این پیکر آمده
میخ سه شعبه بوده مگر یا عمود این
یا این که باز حرمله ی دیگر آمده
نادر حسینی
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#زمینه
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#محمدرضا_افشان
#میادصدایگریههایمادر
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
میاد صدای گریه های مادر، توو شهرِ مدینه
رسیده زخم کینه، به بازو و سینه
چِقَدَر بد زدن توو کوچه، حضرت زهرا رو
می رسونه تا خونه حسن، اُمِّ اَبیها رو
غوغا شده توو کوچه ها، وای مادر
خون شده قلب مجتبی، وای مادر
نالهءِ کُلِ ماسوا، وای مادر
بند۲:
آروم نداره زهرا وُ نِشَسته، توو کوچه توو خاکا
گِل شده اشک چشماش، که ریخته رو خاکا
یه طرف چادرِ خاکی، یه طرف گوشواره
بمیرم چشم مادرمون، خیلی ورم داره
اشک چشامون و ببین، ای مادر
با صورت افتادی زمین، ای مادر
پاشو رویِ خاکا نَشین، ای مادر
بند۳:
آتیش گرفته خونه و میسوزه،دلا مثلِ این در
رسیده شعلهءِ در، به ناموسِ حیدر
چِقَدر بی بهونه بستن، دستای مولا رو
چل تا نامرد چه بد شکستن، سینهءِ زهرا رو
دنباله داره ماجرا، واویلا
این قصه تا کرببلا، واویلا
اتیش می گیره خیمه ها، واویلا
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#تصنیف
#زمینه
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
#شمعشبستانعلی
#حلقه_ادبی_ریان
بند۱:
شمع شبستان علی، ماهِ تابانِ علی
روح و ریحانِ علی، مهربانِ علی
نرو نرو گُلِ بهارم، نرو نرو که بی قرارم
می میرم از نبودنت، بمون عزیزم
فدایِ خونِ پیرهنت، بمون عزیزم بمون عزیزم
بند۲:
یارِ جوانِ علی، راحتِ جانِ علی
با غمِ تو چه کنم، قد کمانِ علی
پاشو ببین می باره اشکام، پاشو ببین می لرزه پاهام
یه یاعلی بگو بازم، پاشو امیدم
منم مثِ تو فاطمه، دیگه خمیدم دیگه خمیدم
بند۳:
بانویِ خونه یِ من، قُوَّتِ قلبِ حسن
دل نگرونِ حسین، تشنه یِ بی کفن
ببین حسین داره می میره، پاشو نزار گِریَش بگیره
تو باید آرومش کنی، می دونی تشنه است
یه روزیم میاد گُلم، به زیر دشنه است به زیرِ دشنه است
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#زمینه
#بستر
#سعیده_کرمانی
#باصدایمناجاتت
#حلقه_ادبی_ریان
بند اول
باصدای مناجاتت
شبا مادر بیدار میشم
اشکاتو وقتی میبینم
دوباره بی قرار میشم
انگاری میبری از خاطرت درداتو هرشب
که میشه خرج همسایه دعای تو مرتب
یکمم فکر ماباش واسه ی خودت دعا کن
سه ماهه داری میسوزی توی آتیش این تب
مادر مهربونی
روح خونمونی
واسه موندن دعا کن
آخه خیلی جوونی
بند دوم
وقتی حالت رو میپرسم
چرا مادر دمق میشی
پا میشی واسه دلگرمیم
ولی زود بی رمق میشی
چرا گلبرگ گونت غرق شبنم میشه مادر
میدونم که یه روزی درد تو کم میشه مادر
ینی میشه دوباره حال این خونه عوض شه
ینی میشه ببینم بسترت جم میشه مادر
دنیامه نگاهت
فدای روی ماهت
دل عرش خدا هم
میسوزه با آهت
بند سوم
بذا دستت رو رو شونم
وقتی که داری پا میشی
نفست بند میاد آخه
هر دفه جا به جا میشی
میدونی وقتی افتادی زمین من چی کشیدم
تا ابد از جلو چشمام نمیره هرچی دیدم
همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که
تو زیر دست و پا بودی صداتو میشنیدم
درد بی دوامه
اشک تو چشامه
رد داغ جسارت
تا همیشه باهامه
@navaye_asheghaan
#فاطمیه
#پیش_زمینه
#علی_مشرف
#شکستهاینپروبالم
#حلقه_ادبی_ریان
شکسته این پر و بالم
دعای آخر مضطر
پناه عالم امکان
شفیعهٔ روز محشر
لطفی بنما
محبوب خدا
من در دو سرا
محتاج شما....
فلک نجات راغیبنی
دلیل راه عاشقینی
من را عاشق خدا کن
یا فاطمه یا انسیه یا زهرا اغیثینی
فریادرس بیچاره ها
دریاب منه بیچاره را
@navaye_asheghaan
4_5909153444790276241.mp3
4.7M
.
🏴سبک #زمینه روضه ای هفتگی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#زمینه_امام_حسین
#ای_بهشته_نوکرا
🏴بند اول
ای بهشته نوکرا کربلا
قبله گاهه عاشقا کربلا
سرزمینه پر بلا کربلا
ای که تربتت دَوا کربلا
ای تو عرش کبریا کربلا
ای مسیر انبیا کربلا
ذکر دل شکسته ها کربلا
هستی آرزوی ما کربلا
کربلا،امید زندگیم
کربلا،مسیر بندگیم
کربلا،الهی که بریم
کربلا،دلیل عاشقیم
کربلا،تموم دلخوشیم
کربلا،الهی که بریم
کربلا زمین پربلا
🏴بند دوم
ای نهایت کرم یا حسین
پادشاهه محترم یا حسین
نقشه روی این علم یا حسین
می بری منو حرم یا حسین
ای نوای موندگار یا حسین
من گدا تو شهریار یا حسین
دارم از تو اعتبار یا حسین
نوکریته افتخار یا حسین
یا حسین،یا اَیَّها الاَمیر
این منم،در خونت فقیر
یا حسین،تو دستمو بگیر
یا حسین،یا اَیَّها الاَمیر
این منم،غلام سر به زیر
یا حسین،تو دستمو بگیر
یا حسین یا سیدالغریب
🏴بند سوم
ای شهید کربلا وای حسین
خون بهای تو خدا وای حسین
شد به خنجر از قفا وای حسین
راست از بدن جدا وای حسین
پیشه چشم مادرت وای حسین
شد بریده حنجرت وای حسین
شد به نیزه ها سرت وای حسین
پیشه چشم خواهرت وای حسین
تا که رفت،سرت رو نیزه ها
روی خاک،تنه تو شد رها
شد کفن،تنت با بوریا
بی تو شد،جفا به خواهرت
بی تو رفت،اسیری با سرت
سیلی خورد،رقیه دخترت
یا حسین یا سیدالغریب
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
🙏 #امام_حسین
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.@navaye_asheghaan
فاطمیه
فاطمیه شده و
یه مادری خون جگره
روضه ی هر شب ما
روضه ی دیوار و دره
این شبا مادر ما
میگیره روو از حسنش
آخه پیش پسرش
میون کوچه زدنش
الهی نگذره خدا : از اون کسی که راه و بست
مادر ما رو طوری زد ، گوشواره توی گوش شکست
(امون از این همه جفا
شرر زدن به باغ ما)
وای از اون روزیکه سوخت
خونه توی شعله و دود
مادر خون جگرم
اسیر آتیش شده بود
با لگد مردک پست
پهلوی مادر رو شکست
قنفذ از راه که رسید
بازوی مادر رو شکست
میونه اون شلوغیا ، مادر ما نفس برید
از این زمونه و از این ، مدینه روز خوش ندید
(امون از این همه جفا
شرر زدن به باغ ما)
مرد خیبر شکن و
توو کوچه ها دادن عذاب
پیش چشمای همه
کشیدنش با یه طناب
وای از اون روز بلا
شکسته شد حرمت ما
مادرم خورد به زمین
قیامتی شدهمه جا
جلو چشای زارمون ، مادرمون و میزدن
حیا نکردن عده ای ، برای خنده اومدن
(امون از این همه جفا
شرر زدن به باغ ما)
#عباس_قلعه
#رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
رباعی برای ایام هفته
(این رباعی ها در طول سال مورد استفاده ذاکرین محترم قرار میگیرد)
تقسیم بندی بر اساس روایت امام هادی علیهالسلام
رجوع شود به کتاب مفاتیح الجنان
🔸شنبه (رسول الله صلی الله علیه و آله )
در شنبه طلوع فیض بی حد باشد
در شنبه شمیم باغ سرمد باشد
با صادر اوّل ، اوّل هفته ی ما
عِطر افشان از نام محمّد باشد
🔸یکشنبه (حضرت علی و حضرت زهرا س)
یکشنبه ز انوار جلی میگوید
از دو افق لم یزلی می گوید
یا فاطر و یا فاطمه بر لب دارد
یا عالی و یا علی علی می گوید
🔸دوشنبه (امام حسن و امام حسین علیهما السلام )
دل زائر آیات حسین است و حسن
پروانه ی مشکات حسین است و حسن
در روز دوشنبه ها نه بلکه یک عمر
مدیون عنایات حسین است و حسن
🔸سه شنبه (امام سجاد امام باقر و امام صادق علیهم السلام)
بر نور سه شنبه های عاشق صلوات
بر خاک بقیع از مشارق صلوات
بر جبت و به طاغوت دمادم لعنت
بر آن علی و باقر و صادق صلوات
🔸چهار شنبه (امام کاظم امام رضا امام جواد و امام هادی علیهم السلام )
ما زائر روز چار شنبه هاییم
مرغ سه هوای پاک و روح افزاییم
با کاظم و یک رضا و دو ابن رضا
در مشهد و کاظمین و سامراییم
🔸پنج شنبه (امام حسن عسکری علیه السلام )
با زائرتان نام مرا بنویسید
هر هفته گدای سامرا بنویسید
مهمان امام حسن عسکری ام
در دفتر پنج شنبه ها بنویسید
🔸جمعه (امام زمان عجل الله تعالی فرجه )
ما جمعه به جمعه بی تو سرگردانیم
از آینه تا آینه ما حیرانیم
با ندبه ی خود دعای اللّهم
عجل لولیک الفرج میخوانیم
#رباعی
#رباعی_ایام_هفته
@navaye_asheghaan
#سرود ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها
🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫
نگاه کن که از آسمون پیک امید رسیده
نگاه کن که محشر شده سر زده باز سپیده
دلبر دلها، زینتِ بابا
خواهرِ شاه و دختر زهرا
چه وقاری شکوه و جلالی
چه بهاری چه رودِ زلالی
«زینب، مليكة السماء ...»
ــــــــــــــــــ
ببین اشک شوق حسین مثل بارون می باره
میگه زیر لب با حسن زینبم تا نداره
بال فرشته زیر قدم هاش
جون حسینش بسته به چشماش
چه نگاهی که مست حسین
دو تا دستاش تو دست حسین
«زینب، مليكة السماء ...»
ــــــــــــــــــ
مسیر حرم تا حرم بهترین راه عشقه
اخه جاده کربلا از مسیر دمشقه
حکم شهادت بسته به امضات
داری فدایی عمه سادات
حرمت در پناه ابالفضل
همه ایران سپاه ابالفضل
«زینب، مليكة السماء ...»
#حاج_محمد_طاهری
💫🍃💫🍃💫🍃💫🍃
@navaye_asheghaan
مدح و توسل زیبا ویژۀ میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها
تا بابِ فیض ، رو به دلم باز می شود
شعرم به شوقِ مدحِ تو آغاز می شود
همچون كليم كارِ من اعجاز می شود
احساس قلبی ام به تو ابراز می شود
تا با توأم به مردم دنيا چه حاجت است
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟
خاتونِ مشرقین سلام عرض می کنم
ای عین نور عین سلام عرض می کنم
بانویِ عالمین سلام عرض می کنم
آرامشِ حسین سلام عرض می کنم
این جمله ، حرف قلبی هرچه برادر است
روزی که آمدی به زمین روز خواهر است
چشم و چراغ عترت طاها خوش آمدی
آیینه دارِ هیبت مولا خوش آمدی
ای امتداد حضرت زهرا خوش آمدی
سوّم امام زادۀ دنیا خوش آمدی
آنسان که شرح عاشقی تو شنیدنی ست
لبخند تو به چهرۀ ارباب دیدنی ست
چون در قفایِ عشق خودت با سر آمدی
بر هر چه عاشق است در عالم سرآمدی
اي افتخار كرده به تو ذاتِ سرمدی
الحق که تو ، عقیلۀ آل محمّدی
درد از دل رسول به سرعت عبور کرد
با تو خدیجه باز در عالم ظهور کرد
در تو صفاتِ ذات خُدا جلوه گر شده
در خاک با تو مهر و وفا جلوه گر شده
اوجِ مقام صبر و رضا جلوه گر شده
کرب و بلا به شام بلا جلوه گر شده
تو آمدی که زخم مدینه رفو شود
با خطبه ات بساط ستم زیر و رو شود
از شانِ تو خُداست که سر در می آورد
سلطانِ انبیاست که سر در می آورد
زهراست،مرتضاست که سر در می آورد
مظلوم کربلاست که سر در می آورد
چون درخُور مقام تو جز این نداشته
اسم تو را خدای تو «زینب» گذاشته
با دیده ، دیدن تو مُیّسر نمی شود
نوری و خاطر تو مُکدّر نمی شود
بی تو حسین زندگی اش سر نمی شود
جز تو کسی که زینت حیدر نمی شود
با احتساب اینکه تویی زینت علی
قطعاً یکی ست خَلق تو با خلقت علی
استاد تو خداست ، خُدایی علیمه ای
صدّيقه و مُطهّره اي و فهیمه ای
شخصاً شبیه فاطمه حق را ندیمه ای
اُخت الکریم ، بنت کریم و کریمه ای
از بس که مثل شیرخدایی تو شیرزن
با دیدن تو یاد پدر می کند حسن
كوریِ چشم جُملگیِ بد نهادها
هيچند در برابرت ، ابن زیادها
ما نیستیم پیرو کج اعتقادها
عین نفهمی است اگر بی سوادها
گفتند شام و کوفه تو را بی نقاب دید
بالله ؛ حجاب نیز تو را در حجاب دید
داغی که پیر کرد تو را درد شام بود
با اینکه دورتان همه جا ازدحام بود
با تو وقار اهل حرم مستدام بود
آنجا که حُبّ حیدر و زهرا حرام بود
با بودن تو شعبه ای از کربلا شده
در زینبیّه اش نجف از نو بنا شده
اندازۀ تو هيچ كسي غم نديده است
داغي كه ديده اي تو مُحرّم نديده است
نسل بشر كه هيچ مَلَك هم نديده است
با اينكه درد و داغ،دلت كم نديده است
جز حمد كردگار دمی بر لب تو نيست
جز يا حسين زمزمۀ هر شب تو نيست
در قتلگاه پير شدی خاك بر سرم
از جان خويش سير شدي خاك بر سرم
گفتند كه اسير شدی ، خاك بر سرم
با شمر هم مسير شدی خاك بر سرم
خاكم به سر كه همسفر اشقيا شدی
از يادگار مادرت آخر جدا شدی
شد مثل مادر تو نصيب تو سوختن
بستند هر دوست تو را چون ابوالحسن
نه يوسفي براي تو ماند و نه پيرُهن
گفتي دم وداع به سالار بي كفن
"چون چاره نيست مي روم و مي گذارمت"
"اي پاره پاره تن به خدا مي سپارمت"
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫
@navaye_asheghaan
یا بنت الطور و العادیات
یا بنت الطاها و المحکمات
یا بنت یاسین و ذاریات
ای شور آل الله ای نور ثارالله
تو خیر خیراتی تو ذکر ذراتی
چون زهرا یکتایی یا زینب مولاتی
ای شور آل الله ای نور ثارالله ...
🍃💫🍃💫🍃💫
ای لطفت آتش خیز ای نامت شور انگیز
تو نور جناتی تو خیر النیاتی
تو معنای صبری یا زینب مولاتی
ای شور آل الله ای نور ثارالله ...
💫🍃💫🍃💫🍃
@navaye_asheghaan