eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) نوری توو عالَم نبود دینِ خدا هم نبود ماه مُحرم نبود اگه زینب نبود ... @navaye_asheghaan
ای دست خدا و فوق هر دست ، علی ای رشته ی كائنات در دستِ علی ... دست من و دامنت كه امروز تو را قنداقه ی زينب است در دستِ علی ... @navaye_asheghaan
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها بهترین خواهر دنیا زینب زهره حضرت زهرا زینب همه پست اند و معلا زینب همه خاکند و مطلا زینب قبله‌ی قبله‌نماها زینب! زده امشب به سرم شور نجف پای من واشده در طور نجف منم و مستی انگور نجف مات کرده همه را نور نجف نور بخشیده نجف را زینب شب یلدای علی گشت سحر کوثر آورده به دنیا کوثر حق مبارک بکند پیغمبر! رحمت خانه که باشد؟دختر! رحمت خانه‌ی مولا زینب.. عشق تا روز ابد حیرانش عقل آشفته و سرگردانش صبر زانو زده بر عنوانش کشتی کرببلا سُکانش... نیست دست کسی الا زینب! مردتر از همه در وقت جدال کعبه حلم و حیا، نفس کمال پی توصیف مقامش همه لال زینبی کیست؟! خدای متعال! جبل الصبر خدا یا زینب! مانده در حسرت رویش خورشید سخنش آیه ی قرآن مجید پدری زینت اینگونه ندید آنکه زد بر دهن شوم یزید... مانده ام بود علی یا زینب! دامنی قرص قمر پرور داشت از رقیه چه کسی بهتر داشت؟! این سه ساله شرفی دیگر داشت! پرچم آل علی را برداشت! پس رقیه شده حالا زینب گرچه او صابره‌ی عالم بود... تکیه‌ی محکم آقا هم بود.. قدش از داغ برادر خم بود محرم شاه چه بی محرم بود بی برادر شد و تنها زینب.. روز و شب یاد بیابان می‌کرد گریه بر آن تن عریان می‌کرد گله از خار مغیلان می‌کرد یاد ویرانه فراوان می‌کرد ای فلک! قهر شدی با زینب... ای فلک داغ برادر دیدم شمر را دست به خنجر دیدم کوچه‌بازار مکرر دیدم من ازینها غم بدتر دیدم شد تماشا به گذرها زینب.. 🔸شاعر: سید پوریا هاشمی @navaye_asheghaan
هرشب با بیقرار اصفهانی (پند حکایت مدح شماره ۲۳۵) حکایت (بهلول) و قاری قرآن ################# در ‌  رهی   بهلول   را   گفتند  چنین با  تو  گوئیم   ما  سخن اهل   یقین قاری   قرآن   ما   بس    بی ریاست حالیا     زاهد    بود    مرد  خداست گاه خواندن غش کنددرجای خویش میرود    انگار   از    دنیای   خویش او خدا  را حس کند  با  جان   و دل تزکیه     کرده ‌   همانا    آب  و   گِل داد  بهلول  این   جواب درجمعشان تا   کند  روشن  از   آن   چشمانشان گفت   او   را   روی   دیواری  نهید پس     بخواند    او     قرآن  مجید در  بلندی گر  کند  غَش صالح است او  بود  شیدا   و عاشق   واله است غیر از  این  او  در پی شیادی است او همان  شیطان در این آبادی است هر  که    را   باشد فریب در کار  او عاقبت     از     او     بریزد      آبرو درس  عبرت گیر ازآن   ای (بیقرار) میشوی  خود   با  حقیقت  رستگار بیقرار اصفهانی التماس دعا
هرشب با بیقرار اصفهانی (پند حکایت مدح شماره ۲۳۵) حکایت (بهلول) و قاری قرآن ################# در ‌  رهی   بهلول   را   گفتند  چنین با  تو  گوئیم   ما  سخن اهل   یقین قاری   قرآن   ما   بس    بی ریاست حالیا     زاهد    بود    مرد  خداست گاه خواندن غش کنددرجای خویش میرود    انگار   از    دنیای   خویش او خدا  را حس کند  با  جان   و دل تزکیه     کرده ‌   همانا    آب  و   گِل داد  بهلول  این   جواب درجمعشان تا   کند  روشن  از   آن   چشمانشان گفت   او   را   روی   دیواری  نهید پس     بخواند    او     قرآن  مجید در  بلندی گر  کند  غَش صالح است او  بود  شیدا   و عاشق   واله است غیر از  این  او  در پی شیادی است او همان  شیطان در این آبادی است هر  که    را   باشد فریب در کار  او عاقبت     از     او     بریزد      آبرو درس  عبرت گیر ازآن   ای (بیقرار) میشوی  خود   با  حقیقت  رستگار بیقرار اصفهانی التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش روزی بشوم کفتر بین الحرمین بـوسه باران بکنم مرمر بین الحرمین صبحـها از سرِ سـجاده سـلامت کردم تا نگاهم کنی ای سَرور بین الحرمین به رسم هر روز صبح با سلام بر ارباب بی کفن روز مون رو شروع کنیم  اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن صبحتون حسینی🍂☀️
💚 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁🍁 🤲 ‎‌‌‎‌‌
۱۳۷۲: ‍ ‍ ♻️♻️734♻️♻️ ✅بنداول ذکره لب هام اباصالحه خواب شبهام اباصالحه نوکرم و تنها اقام ابا صالحه ..... یامهدی  تویی طپشه هر /ضربانه/ دله  بی تابم یامهدی  به من یه نگاهی /کن امیرم / من و دریابم یامهدی  توزنگ صدامی /و اقای / منی اربابم 🌷 بسه این دوری و بسه این انتظار بیا ای تک سوار با تیغ ذولفقار ..... مولا صاحب الزمان (عج) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بنددوم ای جان  ای جان صاحب  الزمان (عج) جانه جانان صاحب  الزمان(ع) میگم ترکی که سنه قربان صاحب الزمان(عج) ........ دلگیرم   بی تو  من ازین روزو شبا که میاد ومیره می ترسم   یه روز بیایی و ببینی نوکرت زمینگیره اقا جون بیا که دیگه ظلم و ستم بد جوری فراگیره ....... قطره من هستم و تو دریای منی ذره من هستم و تو دنیای منی ....... مولامولا صاحب الزمان (عج) 💠💠6⃣3⃣4⃣💠💠 ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ نفس کربلایی محمود بابا خانی شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
همه عالم ز داغ فاطمه اشک روان دارد علی مرتضی امشب به دل داغی گران دارد قدخم، دیده گریان همره طفلان مظلومش به سینه سوز داغی را ز زهرای جوان دارد ستاده با دو چشم تر، غریبانه ولی مضطر کنار پیکر زهرا علی قدی کمان دارد دهد این ناله و افغان، خبر از رفتن مادر حسن، زینب، حسین دستی به سوی آسمان دارد حسن سبط پیمبر، اشک می ریزد چنان حیدر به یاد کوچه و مادر به دل دردی نهان دارد عزیز مرتضی زینب، رسیده جان او بر لب به یاد مادر خود قامتی از غم کمان دارد حسین بن علی هنگام غسل مادرش زهرا به یاد غربت بابا دو چشمی خونفشان دارد گل پیغمبر اکرم، به وقت رفتن از دنیا ز سیلی عدوی دین، به رخسارش نشان دارد خدا باشد گواه این غلام حیدر و زهرا (رضا) هر آنچه را دارد، از این دارالامان دارد 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
دوبیتی رباعی تن زهرای اطهر بر زمین است ز داغ مادرش زینب حزین است شهیده شد گل ختم رسولان کنار او امیرالمومنین است ◾️ برفته از جهان زهرای اطهر بگرید بهر او غمدیده دختر زند بر سینه و سر نور عینش بنالد مجتبی همراه خواهر ◾️ بهار فاطمه امشب خزان است کنارش غربت حیدر عیان است حسین و مجتبی همراه زیبت کنار مادرش قامت کمان است ◾️ رسیده جان زهرا بر لب امشب شده ذکر حسینش یارب امشب کنار مجتبی، نور دو عینش بسوزد از غم او، زینب امشب 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
تو که می تــوانی بمانی بمان عزیزم تو خیــلی جـوانی بمان تو هم مثل من نیمه جـانی بمان زمــین گـیر من،آســمانی،بمان اگر می شـود می توانی بـمان تو نـیلوفرانه تـریـن یاس شـهر وجود تو کانون احـساس شهر دعا گوی هر قـدر نشناس شهر نکش دست از دست دستاس شهر نباشـی، چـه آبی چه نانـی بمان چه شد با علی همسفر ماندنت چه شـد ماجرای سـپر ماندنـت چه شد پـای حـرف پـدر ماندنـت پس از غـصه ی پشـت در ماندنت نـدارد علــی هـمزبانی بمــان برای علی بی تو بـد می‌شود بدون تو غم بی عـدد می‌شود نرو که غــرورم لــگــد می‌شود و این سـقف،سـنگ لحدمی‌شود تو باید غــمم را بدانــی بمــان چرا اشــک را آبـرو می‌کــنی چرا چــادرت را رفـو می‌کـــنی چرا اسـتخوان درگـلو میکــنی چرامـــرگ را آرزو میکـــــنی چه کم دارد این زنــدگانی بمان 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
در راه عشق باید آماده ی بلا بود آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود انگار در زدن را از سائلان گرفتند در را زدن تمام سرمایه‌ی گدا بود ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل‌ها دنیا که بی وفا بود یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود ** ای دست ! روی خورشید من نشستی اما آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم : آن را که می کشیدید او حجت خدا بود آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
خانه ی زهرا چرا پر غم شده؟ غرق رنج و غصه و ماتم شده فاطمه دخت نبی جان داده است جان خود در راه جانان داده است قد خمیده بانوی بیت علی شد شهیده بانوی بیت علی خانه ی زهرا چه غوغایی شده وقت غربت، وقت تنهایی شده یک طرف حیدر ز غم جان بر لب است یک طرف گریان مادر زینب است خانه ی زهرا شده بیت الحزن بهر داغ مادرش نالد حسن یک طرف گریان مادر نور عین بر سر و سینه زند مولا حسین بیت مولانا علی غرق عزا می‌زند زهرای خود مولا صدا فاطمه از رفتنت خون شد دلم زد شرر سوز غمت بر حاصلم رفتی و خانه شده غمخانه‌ام بی تو پرپر می‌شود گلخانه ام شد بهار تو گل حیدر خزان در کنار تو شده اشکم روان همسر خوبم ز تو شرمنده ام بعد تو زهرای من،من زنده‌ام غربتم بی تو دگر افزون شده زینب غم دیده‌ات محزون شده غربتم زهرای من معلوم شد خون جگر از داغ تو کلثوم شد در کنارت قامتم خم گشته است صبر من از داغ تو کم گشته است از غم داغت عزا گیرد علی بی تو یا زهرا، می‌میرد علی این (رضا) از داغ تو گوید سخن سوزد از داغ تو و اشک حسن 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ندهم جز خبرى مختصر از پروانه زندگى کردن عشاق تماما درس است میشود یاد گرفت آنقدر از پروانه آبرو را همه از برکت چیزى دارند عارفان از سحر, اما سحر از پروانه عالمى را نفس سوخته اى زنده کند معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد شمع هم سوخته, نه بیشتر از پروانه عاشق آن است که معشوق فروشى نکند هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه آنقدر وصل تو سوزنده تر از هجران است که نمانده است نه بال و نه پر از پروانه تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین تو فقط اول شب دل ببر از پروانه جگر سوخته من خبرش پیچیده چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه تا نفس هست مرا دور سرت میگردم بیش ازین برنمی آید دگر از پروانه پروبالى که نمانده ست برایم, اما آنقدر هست بسازى سپر از پروانه دل به آتش زدم و سعى خودم را کردم دست تو باز نشد…درگذر از پروانه نوبت شستن پروانه رسید و حالا تازه فهمید چه میخواست در از پروانه در همان مرحله ى سوختنش می مانم تا قیامت بنویسم اگر از پروانه 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
من كه دائم پاي خود دل را به دريا مي زنم پيش تو پايش بيفتد قيد خود را مي زنم كعبه اي در سينه ام دارم كه زايشگاه توست از شكاف كعبه گاهي پرده بالا مي زنم اين غبار روي لبهام از فراق بوسه نيست در خيالم بوسه بر پاي تو مولا مي زنم از در مسجد به جرم كفر هم بيرون شوم در ركوعت مي رسم خود را گدا جا مي زنم اينكه روزي با تو مي سنجند اعمال مرا سخت می ترساندم لبخند اما مي زنم من زني را مي شناسم در قيامت بگذريم حرف‌هايي هست كه روز مبادا مي زنم 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @navaye_asheghaan
فصل شادی رسیده و دل گرفته بازم صفا هر ملک میخونه اومد خواهر شه کربلا صدای علوی توی حنجرشه ابوفاضله که یه برادرشه اگه خدای صبرواسه اینه که بی بی فاطمه عمریه مادرشه خنده رولبه زهرا میشینه تازینب و تو بغل میبینه ماه آسمونا رو زمینه زینب مددی بی بی جانم 🍃🍃🍃🍃🍃 عیدی مو بده تا برم ای ملیکه ملک عشق وعده همه شیعه ها صحن بی بی تو دمشق با اومدن بی بی همه بی غمن عالم وآدم همه صف به صفن میپیچه همه جا بو گل باسمن بگیرید و عیدی و ازحسین وحسن زینب الهی دورت بگردم زینب هوس کربلا کردم زینب مددی بی بی جانم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 گهواره اومد از بهشت شافع همه عالمین هیج جا خنده نزد به جز روی دست داداش حسین ریشه بدی و آقامون میزنه میزنه ریشه داعش و یه تنه به روی گنبد طلایی بقیع بیرق مددی یاعلی میزنه بی بی با دل من توچه کردی امشب دعایی کن واسه مهدی زینب مددی بی بی جانم @navaye_asheghaan
. تقدیم به پرستاران ،حافظان سلامت پرستاران گلان باغ عشقند که دلبسته به بانوی دمشقند پرستاران گل گلخانه هستند همه اهل دل و فرزانه هستند پرستاران همه نیکو خصالند همه دارای اخلاص و کمالند پرستاران ما پاک و عفیفند میان مردم ایران شریفند پرستاران ایران دلنوازند میان ملت ما سرفرازند پرستاران ما آزاده هستند همه بابذل جان آماده هستند پرستاران گل ایران زمینند تمامی عاشق و فخر آفرینند پرستاران چومه تابنده هستند به عشق زینبی آکنده هستند پرستاران همه نور امیدند به فردا نزد زهرا رو سپیدند پرستاران، پرستوهای عاشق برای خدمت بر خلق لایق پرستاران مازینب نشانند تن خسته ولیکن مهربانند پرستاران ما نیکوسرشتند به پاس لطفشان اهل بهشتند پرستاران با عشق و بصیرت کنند یاری ملت در حقیقت پرستاران ماکوه شهامت همه کوشیده بر حفظ سلامت پرستاران ایران افتخارند برای ملت ما اعتبارند به خدمت بهر ما مشغول هستند به نزد ذات حق مقبول هستند تمامی صاحب اخلاق هستند تمامی شهره ی آفاق هستند سلامت با پرستاران عجین است ز ملت بر پرستار آفرین است برای یاری ما جان نثارند به خدمت محکمند و استوارند همه محرم به درد و راز بیمار برای خدمت بیمار، بیدار وجود این گلان، آسایش ماست به خدمت در پی آرامش ماست چنان رزمندگان با شهامت بپا اِستاده بر حفظ سلامت خداداده بر آنها این سعادت بوَد کار پرستاران عبادت در این برهه همه ایثار کردند دمادم خدمت بیمار کردند پرستاران زما بر تو سلام است به تو از سوی ملت این پیام است زما بر هر پرستاری درود است شما را خالق یکتا ،ستوده است همه ایران بود مدیون آنها همه هستیم ما ممنون آنها شهیدانِ سلامت رو سپیدند همه مهمان خلاق مجیدند چوزینب سیره و رفتار آنهاست (رضا) شرمنده ی ایثار آنهاست @navaye_asheghaan
آیه‌ای از طرف جنت الاعلی آمد هر ملک سوی زمین بهر تماشا آمد غنچه‌ی خنده به روی لب زهرا آمد مژده، ای اهل زمین زینب کبری آمد اشک شوق علی و ذوق نبی دیدنی است شب، شبِ رحمت حق است، شبی دیدنی است میکده از سر شوق است مرتب گشته ساغر از کوثر ناب است لبالب گشته گوش کن... ذکر لب فاطمه زینب گشته ملک از عطر نفس هاش مقرب گشته فاطمه شاد که باشد همه عالم شادند باغ های دو جهان از نفسش آبادند زینب از نسل خدیجه است، شرافت دارد هیبتش فاطمی و رتبه ی عصمت دارد نزد ما خاک قدم هاش قداست دارد در دل سینه زنان، تخت حکومت دارد تا قیامت همه محتاج و حقیرش هستیم پیرو مکتب و در خط و مسیرش هستیم راهِ بی زینب کبری به خدا بی راهه است سالک خالیِ از معرفتش گمراه است بی سبب نیست که گفتند امین الله است سرّ أب بوده و از سرّ سما آگاه است حافظ و محرم اسرار امامت، زینب صاحب حکمت و دریای بصیرت، زینب خطبه‌اش مثل علی، فن بیانش غوغاست صاحب علم لدنی است شبیه زهراست نائب فاطمه در واقعه ی عاشوراست یک تنه آینه ی پنج تن اهل کساست گرچه گفتند به او عابده ی آل علی کل عمرش همه جا بود به دنبال ولی در صف اول هر معرکه حاضر بودن کوه غم، کوه بلا دیدن و شاکر بودن کم نیاوردن و جنگیدن و صابر بودن همه جا در پی تعظیم شعائر بودن این همه ذره ای از وصف کمالش هم نیست قطره ای از اقیانوس جلالش هم نیست شصت و نه آیه به دنبال دمش می آیند شصت ونه معجزه با بازدمش می آیند شصت و نه ذبح پی هر قدمش می آیند شصت و نه نور طواف حرمش می آیند زینب است و همه محتاج به نورانیتش جمع ها واله و دلداده ی وحدانیتش ما نمردیم کسی صحبت غارت بکند ما نمردیم کسی باز خباثت بکند داعشی سمت حرم قصد عزیمت بکند یا که در خواب اگر فکر جسارت بکند... ...سر آن نطفه حرام از رگ گردن بزنیم تا بدانند همه عبد سرای حسنیم همه هستیم گدای حرمت بی بی جان همه ی ما به فدای حرمت بی بی جان ما کجا... کرب و بلای حرمت بی بی جان خوش به حال شهدای حرمت بی بی جان دور ماندیم رفیقان... سرمان رفت کلاه رانده از سوی بهشتیم و پی بذر گناه @navaye_asheghaan
در حرفه کسی همچو پرستار نداریم این گونه پر از سختی و دشوار نداریم بس دل نگران بهر مریض از دل و از جان شب تا به سحر دیده بیدار نداریم این گونه چنین مایه گذار از تن شیرین دلخسته و دلسوز و دل افگار نداریم در روز و شب و گردش ایام و زمانه یاریگر و پرسنده بیمار نداریم بس همچو ملک خوانده و گفتند ز حسنش این حرف عیان را سر تکرار نداریم سنجش به چه بتوان بنمود ارزش و قدرش در کار خدایی حد و معیار نداریم از لطف و محبت، به از این فوج پرستار دریا دل بی منت و آزار نداریم روز میلاد زینب کبری(س)، پرستار همه عاطفه ها و همه ستاره های درخشان ایمان و عفّت و پرستار همه ارزش های زخم دیده در تاریخ شیعه بر همه پرستاران و منادیان انسانیّت و ایمان مبارک باد. @navaye_asheghaan
لطف بهاری است از صفای پرستار ماه بوَد روشن از ضیای پرستار هر گهری را بوَد بهای معیّن کس نبو آگه از بهای پرستار گرکه مرض می شود بَدَل به سلامت هست ز اعجاز کیمیای پرستار بعد خدا و پزشک چاره ی بیمار هست به دست گره گشای پرستار با گل زیبای عاطفه چه غریب است! هر نگردیده آشنای پرستار بس بوَد این فخر چون ولادت زینب(س) نام گذاری شد از برای پرستار شعر "حسین" بی گمان بدان که ندارد ارزش تقدیم خاک پای پرستا ارج پرستار کی به شعر توان گفت؟ اجر پرستار با خدای پرستار @navaye_asheghaan
شعر نو روز پرستار ته یک بخش بلند که پر از درد و غم و بیماریست تکه ای از "تن خورشید فلق گونه ی"صبح به درود همه پاسخ می گفت سبدی داشت که شیرین ترین تلخیِ تاریخِ بشر را به تو اهدا می کرد!! در اتاق ته بخش ،او محبت می کاشت و در آن سوی دگر او به نوزاد عجولِ گلِ سرخ نفس و جان می داد در غروب زنِ زخمیِ جنوب از امیدی می گفت که خودش می دانست در سر کوچه ی تقدیر ،تفأل میزد و نگاهش پر ازمعجزه بود! ونگاهش به شیرینی شرق ،به آن رویش نور ترس و تردید به چشمش می ریخت بر سر تخت پری گونه یِ خرد،پرِ پروانه یِ مادر شده بود بارها من دیدم شبنمِ چشمِ خداوندِ زمین را می شست قلبِ مغلوب محبت و صفا را به طپش می انداخت فکرِ فردا به نفس های قناریِ لبِ پنجره اهدا می کرد صورت سیلی دیگر و تب سرخ همه عاطفه های کج و معوج شده بود!! تو چنان پیچک نوری که تمام دل ما و تمام در و دیواره آن بخش بلند روشن از حجم تو خواهد بودن ای سپیدار بلند و تو ای کاشفِ درد و تو ایوبترین آدمِ حوایِ زمین بوسه بر روح فداکار و شفا بخش تو باد @navaye_asheghaan
خونه ی قلب تو جای حسینه گهواره ی تو دستای حسینه این که می بینی تو گهواره خوابه رفیق راه فردای حسینه فاطمه خوش به حالشه ، زینب اومد شب شب بخت و فالشه ، زینب اومد فرشته ی فاطمه به جنگ ظلمت شب اومد (نور خدا ، زینب)۲ (خواهر شاه کربلا ، زینب)۲ تویی تو محشر حسین زینب خواهر حسین از نفسش عیسی هم زیر دینه معجزه آورده زهرا به عینه هر کسی رو که قابل نمی دونه خنده هاشم از لبخند حسینه می خونه زیر لب علی ، ماشاءالله ماه شده شرمنده از این ، جلوه ی ماه پیمبر کرببلا آخرش رسیده از راه (نور خدا ، زینب)۲ (خواهر شاه کربلا ، زینب)۲ تویی تو محشر حسین زینب خواهر حسین 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ @navaye_asheghaan