مه مبارک در ابر آرمیده بیا
امید آخر دلهای داغدیده بیا
قسم به مهر رخت کشته تیرگی ما را
بیا تو ای شب اندوه را سپیده بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
ز پشت در بشنو ناله های فاطمه را
به سوز سینه ی آن مادر شهیده بیا
عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
به مادری که لبش از عطش زده تبخال
به شیرخواره ی انگشت خود مکیده بیا
به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
به خواهری که گریبان خود دریده بیا
کند تلاوت قرآن سر حسین به نی
ببین چه گونه ز لبهایش خون چکیده بیا
به آن سری که به دیدار دخترش آمد
به کودکی که به ویرانه آرمیده بیا
به لاله های به خاک اوفتاده از دم تیغ
به غنچه ای که شد از ضرب تیر چیده بیا
به بانگ یا ابتای علی به قلزم خون
به ناله ای که حسین از جگر کشیده بیا
بود به سینه ی «میثم» هزار درد نهان
گواه آنهمه غم های ناشنیده بیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
1401071004.mp3
10.69M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حضرت_سکینه_س
🎤حاج محمد رضا طاهری
این روزگار ازت گرفت پناهتو
شنیده آسمون هفتاد سال آهتو
یه عمر گذشت ولی یه روز پیرشدی
پیر شدی اون روزی که تو اسیر شدی
پیر شدی وقتی که دیدی برادرت اربا اربا شده
وقتی دیدی سر داداش جون اصغرت رو نیزه جا شده
پیر شدی وقتی صدای باباتو شنیدی از حنجره بریده
وقتی که دیدی ساربون نامرد نقشه برا انگشترت کشیده
بگم که زخم تو چطور نمک زدند
رقیه رو جلو چشات کتک زدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هرچند آمن است و امینه ولی حسین
نام تو را سکینهی خود کرده انتخاب
دربارهی مقام بلند تو گفتهام
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دوعالم از سر اَرج و بها تو را
شد فخرة النساء لقب از سید الشباب
از آن زمان که راویهی شیعتی شدی
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
من حسینِ سر جدایم
سر بریده از قفایم
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
و ذبح الطفل من الاذن الى الاذن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گوهر سلالهی حیدری
واقعاً که زینب دیگری
دختر رباب و امام حسین
خواهر تنی علیاصغری
بهترین دختری به خدا از نگاه حسین
نیم نگاهت بسه بمونیم در پناه حسین
امشبو رباب روضه گردونه
جبرئیل داره تو عرش میخونه
حاجت همه امام حسینی ها
دست حضرت سکینه خاتونه
یا سیّدتی بنتُ الحسین...
نوکر حسین و حسن شدیم
روضه خون یک بیکفن شدیم
پنجم ربیعه و ما مثلِ
پنجم صفر سینهزن شدیم
تنها بودی که شنیدی شیعَتی گفتنو
کاری کردی که یاد بگیریم مرثیه خوندنو
ای زخمی عطشانم حسین جانم
ای غریب عریانم حسین جانم
از برکت این روضه و این اشکه
من اگه مسلمانم حسین جانم
یا سیدی یا مولا حسین...
امشبو رباب روضه گردونه
جبرئیل داره تو عرش میخونه
حاجت همه امام حسینی ها
دست حضرت سکینه خاتونه
یا سیّدتی بنتُ الحسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گوهر سلالهی حیدری
واقعاً که زینب دیگری
دختر رباب و امام حسین
خواهر تنی علیاصغری
بهترین دختری به خدا از نگاه حسین
نیم نگاهت بسه بمونیم در پناه حسین
امشبو رباب روضه گردونه
جبرئیل داره تو عرش میخونه
حاجت همه امام حسینی ها
دست حضرت سکینه خاتونه
یا سیّدتی بنتُ الحسین...
نوکر حسین و حسن شدیم
روضه خون یک بیکفن شدیم
پنجم ربیعه و ما مثلِ
پنجم صفر سینهزن شدیم
تنها بودی که شنیدی شیعَتی گفتنو
کاری کردی که یاد بگیریم مرثیه خوندنو
ای زخمی عطشانم حسین جانم
ای غریب عریانم حسین جانم
از برکت این روضه و این اشکه
من اگه مسلمانم حسین جانم
یا سیدی یا مولا حسین...
امشبو رباب روضه گردونه
جبرئیل داره تو عرش میخونه
حاجت همه امام حسینی ها
دست حضرت سکینه خاتونه
یا سیّدتی بنتُ الحسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#زمزمه_حضرت_سکینه_س
#سبک همه جا بروم به بهانه تو
➖➖➖➖➖➖➖
اَبَتا اَبَتا شده خون جگرم
چادرم چادرم برده شد ز سرم
خون رود از چشم ترم بابا
گَرد صحرا شد معجرم بابا
▪️ابی عبدالله، ابی عبدالله
اَبَتا اَبَتا کوفیان چه بدند
عوض تسلیت عمهام را زدند
موی من از خون تو گلگون شد
جگرم خون شد، جگرم خون شد
▪️ابی عبدالله، ابی عبدالله
خیز و یکدم بگیر دخترت را به بر
خیز و ما را به سوی مدینه ببر
کوفیان ظالم کودکان تنها
تو و خاک و خون ما و دشمن ما
▪️ابی عبدالله، ابی عبدالله
پیکرت مانده در دشت کرب و بلا
با سرت میروم سوی شام بلا
اشکم آب غسل تنت بابا
خاک صحرا شد کفنت بابا
▪️ابی عبدالله، ابی عبدالله
بر دل عالم از غم شراره زدم
بوسه بر حنجر پاره پاره زدم
وقت بوسیدنت کعب نی خوردم
▪️ابی عبدالله، ابی عبدالله
(استاد حاج غلامرضا سازگار)
➖➖➖➖➖➖➖
#بیست_و_نه_جمادی_الثانی
در فصل بهارِ خود
خزان را دیدی
آن غصه که
میبرد امان را دیدی
از کرببلا و
از مصیبتهایش
ما هرچه نوشتیم
تو آن را دیدی ...
#سید_محمد_مظلومان
1. ای حجابت.mp3
25.12M
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
#مدح_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#کربلایی_زهیر_سازگار
ای حجابت فرشته را چادر
حوریان در طواف معجر تو
آن قدر ناز داری ای بانو..!
بال جبریل فرش معبر تو
پیش پایت تمام حور و ملک
در رکوع و سجود افتاده
نسل برتر ز خانواده نور..!
دخت مولا و فاطمه زاده
ای مقامت فراتر از مریم
ای شکوهت رساتر از حوا
ام کلثوم ! خواهر زینب
عصمت الله دوم زهرا
از نفسهایت ای نسیم بهشت
بوی عطر و گلاب می آید
التماس دعای نیمه شبان
سوی تو مستجاب می آید
تو کجا و تبار ناپاکا
تو ملیکه ز عالم ملکوت
تو بهشتی چه نسبتی داری
به کویر و به دوزخ و برهوت؟
قرص خورشید و زمهریر سیاه
جمع ایمان و کفر ممکن نیست
هرکه این قصه را کند باور
به خدا شیعه نیست مؤمن نیست
انتهای عروج جبرائیل
اولین پله مقام شما
کربلا زنده مانده اما، با
خطبه زینب و کلام شما
مثل زینب غروب عاشورا
داغدار برادرت بودی
آمدی در حوالی گودال
و کمک حال مادرت بودی
دست سنگین عصر عاشورا
روی ماه تو را کبود، نمود
آن طرف زینبی که بود سپر
این طرف تو میان آتش و دود
مثل زینب میان بزم شراب
تکیه گاه یتیم اربابی
کربلا؛ کوفه؛ شام؛ کرب و بلا
تا مدینه چو ماه، می تابی
زینب و تو ؛ مکمل عشقید
تو درخشنده ؛
زینب الماس است
ادبت در مقابل خواهر
در مثل ،
چون حسین و عباس است
ای کاش توای شهید مظلوم
ای گشته ز حق خویش محروم
تیری که به قلب اصغرت خورد
میخورد به قلب ام کلثوم
#شاعر_یاسر_حوتی
26/10/1401
#دوبیتی
#بیست_و_نه_جمادی_الثانی
زنی چون فاطمه
کوثر شمائل
تمام مرتضی را
گشته حاصل
لقب ، کُنیه ،
مُثمایش ، همین بس
چوزینب برحسین
شد فاتح دل ...
1. قسمت این بود.mp3
5.41M
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_منصور_ارضی
قسمت این بود از همان اول
عاشقان پایِ هم کنند ایثار
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_منصور_ارضی
قسمت این بود از همان اول
عاشقان پایِ هم کنند ایثار
یک نفر صاحبِ حرم باشد
یک نفر بی نشان، بدون مزار
یک نفر شد خدیجه خانوم و
قبر او مانده خاکی و تنها
همه هستیِ خودش را ریخت
پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا
یک نفر نیمه هایِ شب رفت و
مانده چون گوهری میانِ صدف
یک نفر قبلگاهِ عالم شد
صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف
یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا
در بقیع و بدون صحن و سراست
همه عزت و شکوه ِ او
همگی نذر شاهِ کرببلاست
در میانِ دو دخترِ زهرا
یک نفر پایِ ماه، کوکب شد
امِّ کلثوم با تمامِ وجود
هستی اش نذر نامِ زینب شد
در مدینه دو داغِ سنگین دید
او عزادارِ جد و مادر بود
آن دوشنبه که مادرش افتاد
شاهدِ بی حیائیِ در بود
دید مادر نفس نفس میزد
دید مسمارِ نانجیب چه کرد
دید سنگینیِ لگدها با
شاخه باردارِ سیب چه کرد
دید یک زن چگونه دوره شده
دید زیرِ قلاف بازو را
دید چادر چگونه خاکی شد
کتکِ یک شکسته پهلو را
دید وقت هجوم نامَحرم
دردسرهایِ زن چه چیزی شد
عاقبت هم رسید جایی که
پیش او صحبت کنیزی شد
پا به پایِ عقیله هر منزل
بارِ ماتم کشیده این بانو
دیده بر رویِ نیزه هجده تا
یوسفِ سربریده این بانو
با تمامِ مخدراتِ حرم
سرِ بازارِ شام گیر افتاد
پایِ راسِ بریده عباس
وسط ازدحام گیر افتاد
دید سنگی ز راه ِ دور آمد
سرِ بر نیزه را تکانی داد
بارها پیشِ چشم خواهرها
همه سرها ز نیزه ها افتاد
میشنید از کنارِ راسِ حسین
هرقدم ناله هایِ زهرا را
نالة یا بُنَی می آمد
هر چهل منزل از دل صحرا
مادری قد کمان صدا میزد
تشنه لب جان سپُردی ای پسرم
بین گودال من خودم دیدم
چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم
دست انداخت بر محاسن تو
جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند
چون گلو از جلو بریده نشد
پیش چشمان من تو را چرخاند
#شاعر_قاسم_نعمتی
2. مینویسم به اذن ثارالله.mp3
4.88M
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_منصور_ارضی
می نویسم به اِذنِ ثارالله
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_منصور_ارضی
می نویسم به اِذن ثارُالله
از زنی با وقار همچون ماه
راوی صادقِ بنی هاشم
از علوم خفیِ حق آگاه
مَهد علم و مفسر قرآن
کوه عصمت، مقرب درگاه
چون حسین و حسن سخاوتمند
مثل زینب صبور آل الله
مثل زینب بلا چشیدن را
ام کلثوم بوده خاطرخواه
با صلابت مبارزه می کرد
با سلاح دعا و اشک و آه
خطبه مانند مرتضی می خواند
خطبه هایی پر از غم جانکاه
مدح او را بس است چون بوده
دختر فاطمه، سخن کوتاه
دختر دوم ولی خدا
ام کلثومِ حضرت زهرا
آن قدر داغ و دردسر دیده
قد کمان و نحیف گردیده
بعد داغ غم رسول الله
یاس را در دل شرر دیده
وسط کوچه ی بنی هاشم
یک نفر به چهل نفر دیده
خاک غم روی چادرش مانده
چون شکاف سر پدر دیده
جگرش پاره شد کنار حسن
طشت لبریز از جگر دیده
چادر خواهر بزرگش را
وسط خیمه شعله ور دیده
لب گودال بر زمین خورده
غارت جسم محتضر دیده
کوفه و شام پر بلا رفته
بر سر نیزه ها قمر دیده
نیزه ها را ببر
از این جا شمر
دور کن
چشم بی حیا را ، شمر
با دلی پُر شراره و گریان
لقمه ها را گرفت از طفلان
#شاعرمحمدجوادشیرازی
( بی بی بود وقتی یکی از بچه ها ، لقمه رو گذاشت توو دهانش ، از شدت گرسنگی ، حضرت انگشت انداخت از دهانش درآورد ، عزیزم ، بر ما صدقه حرامه ؟؟ دوتایی گریه کردند ، وای وای ... اون کسی که صدقه آوردش ، گفت شما مگه کی هستید ، حضرت فرمودند : ما آلِ رسولُ الله هستیم ، اون سری که می بینی بالای نیزه است اون سرِ حسین ، پسر پیغمبر(ص) .... حسین جان ، حسین جان ...
1396
#بیست_و_نه_جمادی_الثانی
اُم کلثوم ،
شریک غمِ زینب شدهای
از غمِ کربُبلا
مرثیه بر لب شدهای ؟
خبر از علقمه و
مقتلِ شاه آوردی
خواهرت ماه شب و
لیک تو کوکب شدهای
#حاج_مرتضی_محمودپور
1. مینویسم برای.mp3
6.6M
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_رضا_نریمانی
مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو
#روضه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_رضا_نریمانی
مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو
بانویی که بهراهِ زینب بود
شاهدِ اشک و آه زینب بود
بانویی که شکسته شد بالش
و نگفتند شرحی از حالش
دخترِ فاطمهست این خانوم
نام او هست ، حضرتِ کلثوم
( امشب دوست دارم برا این خانم بلند بلند گریه کنید ...به خدا غصه هاش کم از زینب نبود ...)
مثل زهرا شریف و با عزّت
مثل حیدر غیور و با غیرت
خلق و خویش به مرتضی رفته
غربتش هم به مجتبی رفته
با برادر به کربلا رفتُ
قاضریه به نینوا رفتُ
شد علمدارِ خواهرش زینب
سپر و یار خواهرش زینب
کربلا پابهپایِ زینب بود
گریههایش برایِ زینب بود
روضههایی عجیب را دیده
بدنی را هجا هجا دیده ...
بدنِ پارهپارهای را دید
رویِ نیزه ستارهای را دید
شاهد کشتنِ برادر بود
شاهد نالههایِ خواهر بود
کعبه نی خورده او
بهجایِ همه
ضربه هی خورده او
بهجایِ همه
چادرش چنگ خورده
چندین بار
بهسرش سنگ خورده
چندین بار
بعد روزِ دهم اسارت رفت
زیور آلاتِ او به غارت رفت
بر سر و روش بیامان میزد
دست او بسته و سنان میزد
سر بازار بردنش ای وای
بینِ اغیار بردنش ای وای
شمر و خولی تمسخرش کردند
بسکه پست و کثیف و نامردند
#شاعر_ابراهیم_لآلی
امام باقر علیه السلام فرمودن جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیچاره میکنه ، بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ...حسین ...
#بیست_و_نه_جمادی_الثانی
مثل مزارِ فاطمه
قدرش نهان است
توصیف شأنش
فوق توضیح و بیان است
خود را دخیلِ
رشته های چادرش كن
او عمه ی مظلومه یِ
صاحب زمان است
#محمد_حسن_بیات_لو
1. می افتی از پا.mp3
2.76M
#نوحه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_عبدالرضا_هلالی
می افتی از پا ،آروم آروم
غم تو حالا ، میشه معلوم
شبیه زهرا ، بودی مظلوم
#سیدتی_یا_ام_کلثوم
مگه میشه ، یادت بره
خاطره های کربلا
تنی به زیر دست و پا
سری به روی نیزه ها
( ای وای ، ای وای
ای وای ، ام کلثوم ) تکرار
نداری زائر ، تو این روزا
ناله زدم من ، واویلتا
وقتی شنیدم ، که دشمن ها
ضریحتون و ، بردن حتی
( ای وای ، ای وای
ای وای ، ام کلثوم ) تکرار
صبر ما هم ، سر اومده
دیگه شبیه صبر تو
مُرده باشیم ، بخوان بیان
برای نبش قبر تو
( ای وای ، ای وای
ای وای ، ام کلثوم ) تکرار
2. بر سینه ها دوباره.mp3
3.88M
#نوحه_حضرت_ام_کلثوم
( سلام الله علیها )
#حاج_عبدالرضا_هلالی
بر سینه ها دوباره
گرد عزا نشسته
در سوگ عمه ی خود
صاحب زمان نشسته
#مظلومه_ام_کلثوم
هم غمگسار بابا
هم یار مجتبی بود
هم مونس برادر
در دشت کربلا بود
#مظلومه_ام_کلثوم
از بعد کربلا او
از بس که غصه خورده
در ماتم حسین و
مضلومه جان سپرده
#مظلومه_ام_کلثوم
وقتی که بعد خواهر
در کوفه روضه خوانده
انبوه دشمنان را
بر جایشان نشانده
#مظلومه_ام_کلثوم
#بیست_و_نه_جمادی_الثانی
اگر از دیده در دفتر نهانی
به مثل مجتبی غربت نشانی
میان شام و کوفه
خطبه خوانده
به مثل مادرت ، قامت کمانی