eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.5هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
371 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح میلاد امام زمان عج ای مَه و مهتاب سلامٌ عَلَیْک روشنی آب سلامٌ عَلَیْک منتظران دیده براه تواَند منتظر صبح نگاه تواَند ماه تر از ماه تویی در زمین نَصْرُ مِنَ الله تویی در زمین نور رخت آینه ی مطلق است آمدنت جلوه ی  جاءَالْحَق  است پرده برانداز ز رخسار خود یک نظر انداز به بیمار خود منتظر روی تواَم خود ببین دربِدَر کوی تواَم خود ببین در ره تو بی سر و سامان منم مشتعل از آتش هجران منم کاش به دل جلوه ی هستت رسد دست‌ِ تهیدست به دستت رسد ای تو تجلّیگه  نُورُالْهدی صاحب تیغ دو دم مرتضی در کف تو با همه ی اقتدار فخر و مباهات کند ذوالفقار ای پسر مقتدر بوتراب شمس و قمر روی تو باشد ، بتاب منجی هر غرقه به توفان تویی منتقم خون شهیدان تویی از تو شود خانه ی عصیان خراب پایه ی هر فتنه و طغیان خراب ای ز وجود تو جهان در امان دست خداوند تویی بی گمان می شود ای عشق امانم دهی خیمه ی خود را تو نشانم دهی گرچه به شوق رخ تو زیستم « لایق دیدار تو من نیستم » از دل من آتش بُحران ببر گوشه ی چشمی بنما جان ببر بی تو خزان همسفر باغ هاست وصل تو پایان همه داغ هاست رخ بنما چون که بهاران تویی مژده ی جوشیدن باران تویی باز به بار و دل ما را ببر از دل ما غیر خدا را ببر ساعت دلهای نرفته به حجّ کوک شده ، کوک به وقت فرج دیده و دلها شده در التهاب کی فرج ات می رسد ای آفتاب ما که دعاگوی فرج گشته ایم مُحرم روی تو به حجّ گشته ایم وصل تو باشد همه ی حجّ من سوی تو زد نبض خدا سنج من دل که شود جاذبه اش معنوی فرق ندارد غزل و مثنوی حجّت معبود سلامٌ عَلَیْک مهدی موعود سلامٌ عَلَیْک در همه جا حاضری و نیستی غایبِ مشهود سلامٌ عَلَیْک یوسف کنعانیِ مصر وجود نغمه ی داوود سلامٌ عَلَیْک ای که تویی عاشق دلداده را مقصد و مقصود سلامٌ عَلَیْک ای همه دریای صداقت  درود جاریِ هر رود سلامٌ عَلَیْک انجمن آرای دلِ سالکان طالعِ مسعود سلامٌ عَلَیْک ای که وجود تو همه مصطفاست احمد و محمود سلامٌ عَلَیْک «یاسر» دلخسته به دیباچه اش بهر تو بسرود سلامٌ عَلَیْک @navaye_asheghaan
من خجالت زده از تو هستم بر سر کوی لطفت نشستم گِرد الطاف تو در طوافم مُحرم وادی اعتکافم گرچه عاصیّ و نامه سیاهم دادی یک بار دیگر تو راهم قلبم از شعله ها پرشرر شد عمرمن درگناهان به سر شد ای خدا غفلت آواره ام کرد نفس عمّاره بیچاره ام کرد هستم ای مهربان عبد رسوا ای خدا کن مرا اهل تقوی کن مرا اهل نور و سعادت اهل قرآن و ذکر و عبادت من که بیگانه ام با مناجات هم به توحید و یاسین و صافات تحفه ای بر من بی وفا ده درد بی دردی ام را شفا ده یا رب ای خالق حیّ منّان نور دانش به قلبم بتابان کن عنایت شوم عبد گمنام زینت را قرآن و اسلام بار الها مرا کن عطایی چون شهیدان شوم کربلایی مثل جان بر کفان خمینی کن مرا فاطمی و حسینی آن حسینی که نامت صدا زد بین گودال خون دست و پا زد آن حسینی که عطشان فدا شد ماه تابنده ی نیزه ها شد @navaye_asheghaan
مناجات با امام زمان عج چون مهر به نورِ خود پیدایی و پنهانی با آنکه زمن دوری نزدیک تر از جانی اوصافِ کمالت را آیاتِ جمالت را میخوانم و می بوسم انگار که قرآنی از صوت تو مبهوتم در حسن تو حیرانم تو حضرتِ داوودی یا یوسفِ کنعانی من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟ من کمترم از مور و تو فوقِ سلیمانی من زخم و تویی مرهم ، من درد و تویی درمان من خشکی و تو دریا ، من تشنه تو بارانی من بر سر راه تو چون گوی به چوگانم تو در دلِ زار من ، چون نوح به طوفانی با گل کنمت تشبیه یا با نَفَسِ عیسی هم خوب تر از اینی ، هم پاک تر از آنی قرآن به تو می نازد عترت به تو می بالد تو منتقم خون سالارِ شهیدانی یا ابن الحسن دورت بگردم آقا .. گفت رفیقم تا تیر خورد ، داشت جون میداد ، زود اومدم سرشُ به دامن گرفتم ، همچین که نفسایِ آخرش بود چشمشُ باز کرد گفت بزار سرم رو زمین بمونه .. گفتم رفیق مگه چی شده ؟ .. گفت یادته میرفتیم تو روضه ها... ( بریده بریده می گفت ) گفتم آره " گفت یه شب خیلی گریه کردم گفتم یابن الحسن یه آرزو دارم وقتِ جون دادن سرم رو پایِ شما باشه ... سرمُ بزار رو خاکا بلکه صاحبم بیاد ... امشب منم اومدم بگم یابن الحسن بلاگردونتم .. دوس دارم وقتِ جون دادن سرم رو پایِ شما باشه .. هرکی امشب اومده با امام زمان کار داره صدا بزنه : یاابن الحسن .... @navaye_asheghaan
من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... معتکف در بیتت شدم به ناله و آه بیچاره منم که هستم اسیر گناه من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... زلال رحمت را بر قلبم جاری کردی هر چه بد بودم تو آبرو داری کردی من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... فرار از تو کردم به تقلید از اشقیا من رفتم امّا تو دوباره گفتی بیا من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... بهار دلم را شور خزانی دادم جواب لطفت را با نا فرمانی دادم من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... دلم با مهر تو دیگر قرین نمیشد ببخشید ، ای خدا بدتر ازین نمیشد من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... امّا یا الهی خجل و مضطر گشتم بر درخانه ات ببین که من برگشتم من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... قلب من قلب من از لطف توآکنده مهربام مهربان شرمنده ام شرمنده من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... از بهر نگاهت دارم هر لحظه آوا از جرمم گذرکن یا رب به حقّ زهرا من هستم رو سیاه یا رب استغفر ا... او که بر مصحف توسوره کوثر بود زهرایی که دار و ندار پیغمبر بود فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه زهرایی که گردید ولایت را علمدار او که مجروحه شد در بین در و دیوار فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه زهرایی که چون گل شد بعد بابا پرپر محسنش فدا شد درراه عشق حیدر فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه اگربر فاطمه کینه روا نمیشد بر زینب درگودال ظلم و جفا نمیشد یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین... ناله زد دختری انا بنت المظلومة اُنظُر یا ابتا عمّتی المضروبة یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین... @navaye_asheghaan
پرگناه آمدم یا الهی روسیاه آمدم یا الهی یا الهی.... من خجالت زده از تو هستم بر سر کوی لطفت نشستم گِرد الطاف تو در طوافم مُحرم وادی اعتکافم گرچه عاصیّ و نامه سیاهم دادی یک بار دیگر تو راهم قلبم از شعله ها پرشرر شد عمرمن درگناهان به سر شد ای خدا غفلت آواره ام کرد نفس عمّاره بیچاره ام کرد هستم ای مهربان عبد رسوا ای خدا کن مرا اهل تقوی کن مرا اهل نور و سعادت اهل قرآن و ذکر و عبادت من که بیگانه ام با مناجات هم به توحید و یاسین و صافات تحفه ای بر من بی وفا ده درد بی دردی ام را شفا ده یا رب ای خالق حیّ منّان نور دانش به قلبم بتابان کن عنایت شوم عبد گمنام زینت را قرآن و اسلام بار الها مرا کن عطایی چون شهیدان شوم کربلایی مثل جان بر کفان خمینی کن مرا فاطمی و حسینی آن حسینی که نامت صدا زد بین گودال خون دست و پا زد آن حسینی که عطشان فدا شد ماه تابنده ی نیزه ها شد @navaye_asheghaan
مناجات با خدا و روضه ی امام حسین علیه السلام در ایام اعتکاف ای مهربون،بخشنده ی جرم و گناه،من اومدم امّا با این روی سیاه معتکفِ خونه ی تو شدم خدا،با این بدی بازم به من دادی پناه شرمنده ام،توبَم و کن قبول،به مصحف و به عترت رسول به حق اون شهید سر جدا،نور دل زهرای بتول می زنم صدات با چشمای ترم،تو اگه بگی برم کجا برم یا الله،یا ربّنا،اِغفر لنا... می دم قسم،تو رو به خاکِ کربلا،به قاری ِ قرآن روی نیزه ها به حقّ اکبر و علیّ اصغرش،به اون که شد کنار علقمه فدا به حقّ اون لحظه که غرق ِ آه،مادر اومد کنار قتلگاه حسینش و غرقه به خون دید و،با حسرت به او میکرد نگاه بُنَیَّ شهید بی سر یا حسین،بُنَیَّ غریب مادر یا حسین واویلا غریب مادر یا حسین... @navaye_asheghaan
فرصتی دوباره فرصتی می‌خواهی تا فارغ از هیاهوی پایان‌ناپذیر زندگی، چند روزی با خودت خلوت کنی. فرصتی می‌خواهی تا بر سفره عشق میهمان شوی و جامه تعلقات برکنی، با خدای خویش خلوت کنی و پا به پای ام داود، زیارت رجبیه بخوانی. فرصتی می‌خواهی تا معتکف کوی عشق شوی. اعتکاف، فرصت خلوتی عاشقانه است. اعتکاف، استوارسازی شانه‌های لرزانی است که از بار سنگین گناه، دیگر قامت ایستادن ندارد. اعتکاف، سجده دوباره فرشتگان است بر اشک‌ها و ندبه‌ها و سجده‌های آدمیان. اعتکاف، احرامی‌ست در میقات حضور، با نور و شعور. اعتکاف، تطهیر قلب‌هاست در سجاده سبز «توبه». اعتکاف، گستره محراب عشق است در کوی دوست؛ عشقبازی روح است دور از نفسِ سرکش، در سبزترین مکان، در نورانی‌ترین زمان. اعتکاف، تلاوت «آیه‌های سوره حضور است» در سجاده اشک. اعتکاف، لبیک لب‌هایی است که عاشقانه به زمزمه نیایش، روح پریشان خود را شستشو می‌دهند. اعتکاف، تفرج روح است در خلوت عشق. اعتکاف؛ یافتن حقیقت پنهان روح است در فراموشی نفس. اعتکاف، بهترین بهانه برای صعود به ملک نفسانی و بازگشت به فطرت رحمانی است. اعتکاف، غوطه‌ور شدن در دریای روشن امید است؛ فرصت سبزی است برای آموختن طریقت دلدادگی و رسم و راه عاشقی. اعتکاف، بریدن است و وصل شدن؛ پایان است و آغاز. اعتکاف، شکستن است و پیوند خوردن؛ شکستن قفس نفس و پیوند خوردن به آسمان. اعتکاف، میقاتی است دوباره. اعتکاف، تمرین خودسازی است. اعتکاف، مبارزه برای رسیدن به یقین است. اعتکاف، فرصتی است برای سبز شدن. نویسنده: فاطمه حیدری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در این حماسه،شکوهِ زنی پدیدار است اگرچه درد،فراوان و داغ، بسیار است مطیعِ امرِ ولیِّ خداست در همه جا اگرخطیب شده یا اگر پرستار است شبیهِ مادرِ خود،هم صبور و هم محجوب شبیهِ مادرِ خود،داغدار و غمخوار است پس از حسین، سپاهِ زنان به دنبالش در انقلابِ دوباره، بزرگ سردار است چه حاجتی ست به شمشیر،در سرای یزید؟! زبانِ نافذِ او، تیغِ حیدری وار است! به قلبِ زینب اگر کوهِ غم فرو ریزد غمِ قشنگ تر از کوه را خریدار است* @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلی پر خون برایش مانده و چشمان تر زینب چه سوغاتی بهمراه آوَرَد از این سفر زینب در آن صحرا که هر کس را نصیبی از مصیبت شد همه داغ جوان دیدند اما بیشتر زینب ! پریشان شد زمین هفت آسمان پیچید و درهم شد ولی از این جهان دارد دلی آشفته تر زینب غروب از سر گذشت و سر گذشت و سرگذشتش را که دنیا خوب می داند چه آورده ست بر زینب زمانی را که دنیا در تب سجاد می سوزد امامی نیست پرچم را برافرازد مگر زینب به حق که سفره ی زهرا چه مردان بزرگی را نمک پرورده اش کرده؛ پدر ... همسر ... پسر ... زینب @navaye_asheghaan
17405_1614528789161.mp3
822.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب غمم شده سحر بیا کنار من حسین صدات زدم با چش تر بیا کنار من حسین مونده چشام خیره به در بیا کنار من حسین کسی از غم دلم خبر دار نیس یه سال و نیمه که عزادارم باور نمی کنم هنوز زندم خدا خوابم یا اینکه بیدارم نمیره از جلو چشام وای وای وای به تو نمیرسید صدام وای وای وای کسی تو رو یاری نکرد وای وای وای نبود میونشون یه مرد وای وای وای غم تو رو به قلبم نهادن بهت یه قطره آبم ندادن حسینم اخ الغریب تو سینه داغ من بیا بیا عزیز مادرم چشم و چراغ من بیا بیا عزیز مادرم بیا سراغ من بیا بیا عزیز مادرم نفسام به شماره افتاده قد یه دنیا غم به دل دارم باور نمیکنم هنوز زندم خدا خوابم یا اینکه بیدارم چجوری اومد دلشون وای وای وای نموند ازت چیزی نشون وای وای وای قامت آسمون خمید وای وای وای لباس و از تنت کشید وای وای وای غرورتو شکستن بمیرم زدن تو رو صغیر و کبیرم حسینم اخالغریب..... قامت من شده هلال کجایی ای برادرم رسیده لحظه وصال کجایی ای برادرم شدم شکسته پر و بال کجایی ای برادرم رو خاکا زیر نور خورشیدم سند عشق تو به رخسارم باور نمیکنم هنوز زندم خدا خوابم یا اینکه بیدارم تو رفتی اواره شدم وای وای وای ببین جگرپاره شدم وای وای وای زینب بین حرامیا وای وای وای نگم برات از شامیا وای وای وای به اشک چشممون خندیدن پیش چشای ما رقصیدن حسینم اخاالغریب.... رزاقی پور @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه‌اش بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است چادرش را می‌تکاند می‌تکاند کوفه را کیست زینب کوفه یادِ حیدرش اُفتاده است می‌کَنَد از جا زمینِ شام را با کاخ‌ها راهِ مولا باز هم بر خیبَرَش اُفتاده است کیست زینب لحظه‌هایی که علی در رزم بود ذوالفقار اینَک به دستِ دخترش اُفتاده است قبل از آنیکه یزید از پیشِ خانم پا شود دید یِکجا سقفِ ظلمش بر سرش اُفتاده است مرتضیٰ بر دستمالِ زردِ خود میزد گِره یا که زینب دو گره بر معجرش اُفتاده است هرکجا می رفت چشمی سویِ او جرات نکرد بر سرِ او سایه‌یِ آب آورش اُفتاده است کارِ او پیغمبریِ کربلا تا شام بود بیرقِ عباس دوشِ خواهرش اُفتاده است یادِ ایامی که شد سایه برادر با سرش ظهر در گرمایِ سوزان بسترش اُفتاده است داشت بر سینه لباسی را که مادر داده بود یادِ مادر یادِ روزِ آخرش اُفتاده است رو به قبله بستر است و رو به دَر چشمانِ او باز اشکی سرخ از چشمِ تَرَش اُفتاده است بادِ گرمی می‌وزید و بویِ سیبی می‌رسید دید از تَل آنطرف‌تَر پیکرش اُفتاده است وای دستِ حرمله گهواره‌ای پاشیده بود آه دستِ ساربان انگشترش اُفتاده است محملش را دید وقتی می‌رود از کربلا می‌رود با دختری که زیوَرَش اُفتاده است می‌شنید از مَحمِلی لالاییِ گرمِ رُباب حق بده چشمانِ او بر اصغرش اُفتاده است خُطبه‌اش را گیسویِ از نِی رهایی قطع کرد ردِ خونی رویِ چوبِ منبرش اُفتاده است چشم را بالا گرفت اما برادر را ندید تاب خورده نیزه و حتماً سرش اُفتاده است زیر دست و پا نگاهی کرد دنبالِ حسین دید سَر این سو و آن سو مادرش اُفتاده است (حسن لطفی) @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دست من و بستن نبودي ببيني يا حسين فرقم و شکستن نبودي ببيني يا حسين بر تنم نشونه نبودي ببيني يا حسين جاي تازيونه نبودي ببيني يا حسين زينب و خرابه نبودي ببيني يا حسين يادشم عزابه نبودي ببيني يا حسين خنده هاي دشمن نبودي ببيني يا حسين جاي نيزه بر تن نبودي ببيني يا حسين جامه هاي پاره نبودي ببيني يا حسين گوش و گوشواره نبودي ببيني يا حسين @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هرچه زدند شوکتِ من کم نشد حسین در مجلس یزید، سرم خم نشد حسین با خطبه ای که من سرِ بازار خوانده ام آن نقشه ای که داشت، فراهم نشد حسین آنجا چنان شبیه پدر حرف می زدم یک مرد از آن قبیله حریفم نشد حسین اصلا محرّمی که جهان را به هم زده بی خطبه های من که محرّم نشد حسین! آتش گرفت معجر من سوخت موی من اما حجاب از سر من کم نشد حسین هرچند قد و قامت من خم شده ولی در مجلس یزید سرم خم نشد حسین @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نگاه خسته ی تان ماتمی به دل انداخت برای سینه ی ما روضه ی محرم ساخت دوباره پیرُهن مشکی عزای شما و باد می وزد از مشهد رضای شما بخواه تا که کمی روضه خوان شوم آقا فدای آن تن مجروحتان شوم آقا چقدر برف نشسته است روی گیسویت شبیه مادرتان گشته است پهلویت امام گوشه نشینم ، نگو تو را زده اند نه نه نذار ببینم ، نگو تو را زده اند تو را به جان رضایت نگو چه بد زده است نگو که پای پلیدی تو را لگد زده است چقدر رنگ کبودی گرفته بازویت!!!؟ چقدر فاصله افتاده بیـن زانویت !؟ تکان مخور ز پرت خون تازه می آید از این شکاف سرت...خون تازه می آید فدای آن همه زخم نشسته بر بدنت فدای ساق شکسته...فدای آن دهنت امام یکسره مظلوم ! امام زندانی امام گمشده در ازدحام زندانی خمیده...تشنه...شکسته...غریب گردیدی شبیه حضرت شیب الخضیب گردیدی دوباره حرف عطش ، حالمان پریشان شد دوباره نوبت یک روضه از حسین جان شد ؛ نه سیدالاسرا تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت... و باز بر جگرم آه ِ بی قرار آمد صدای ؛ عمه ! علیکن بالفرار آمد فدای صبر شما ، من کمی کم آوردم به قلب قائمتان باز هم غم آوردم شاعر : نیما نجاری @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کنج زندان نفس نفس میزد آه زندان چقدر دلگیر است مونسی جز غم جدایی نیست مونسش دانه‌های زنجیر است اینکه در چاه غم اسیر شده اینکه‌افتاده‌ازنفس‌موساست پسر فاطمه عزیز خدا سرّ یاسین و رمز اوادناست روزه بود و اسیر غمها شد ضربه‌ی تازیانه افطارش بین سجده خدا خدا میکرد یادش آمد ز داغ مسمارش تا لگد خورد گفت ای مادر چقدر غصه پشت در داری بین کوچه میان خانه کتک بی‌جهت‌نیست اینکه تب‌داری بی‌هوا سیلی ازعدوخوردم یاد سیلی کوچه افتادم یک‌دوباری زهوش‌رفتم وباز با لگد بود باز جان دادم صورتم،سینه‌ام،خدا،کمرم درد افتاده بر تن خسته طلب مرگ از خدا کردم زهر آمد دهان من بسته به روی دامن رضا سرمن لحظه‌ی باشکوه را دیدم یاد جد غریبم افتادم ناگهان‌من‌به‌خویش‌لرزیدم سر اکبر به دامن بابا جان‌جدم‌به‌لب رسیدای‌وای زینب آمد برای یاری شاه معجرش رو تن کشیدای‌وای ولدی یاعلی صدایش کرد پلکهایش به روی هم افتاد گفت بابا سخن بگو بامن صورتش را به بصورتش بنهاد قسمش داد جان زهرا و گفت برخیز ای زمین خورده گفت زینب بیا علمدارم که حسینم گمان کنم مرده شاعر: مرتضی محمودپور @navaye_asheghaan
13396.mp3
380.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کنج این زندون سرد و سوت وکور خاطرات بد داره میشه مرور دوست دارم امشب بگیری دستمو به دل پرخون من افتاده شور دله پریشونم ، امشب چه آشوبه براتو دلتنگه تو سینه میکوبه نمیبینی حال زار منو خوبه رضا دلتنگته بابا بیا دیدار من بیا بازم دست منو بگیر بپرس حالمو این شبا غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام 2 کوه درد و غم میون سینمه نمیذاره نفسام بالا بیاد لخته لخته خون میافته از لبم کاش میشد که مادرم اینجا بیاد پای منو بسته ، زنجیر سنگینی زخمی شده پاهام ،حالم رو میبینی ببخش اگه پیشم روخاکا میشینی بگیر رو دامنت سرو ببین این چشماى ترو تو هم میشنوی گریه و آهه لبهای مادرو غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام 3 آرزوی پدر اینه دم مرگ سرشو پسر به دامن بگیره وای از اون روزی که یه یاس جوون اربن اربا پیش باباش بمیره ببینه افتاده ، رو خارای صحرا هرتکه از پیکر یک سمته واویلا داغ جوون خیلی سخته برابابا سرو میگیره روی پا تنو میچینه رو عبا ولی باچه رویی بره دیگه بسمت خیمه ها غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام @navaye_asheghaan
4_5785071100874460172.mp3
3.88M
‍ . ویژه ۱۳ رجب میلاد مولا و روز پدر بند ۱ روز اول که مادر زادم دل به تو دادمو پات افتادم واژه بابا وقتی زیباست که نام قشنگتو سر دادم توایی امیده دله بیچاره مگه نوکر جز تو کسیو هم داره میکوبم بر دل تب عشقت رو دعای خیرت پشته منه همواره ☀️مدد یا حیدر مدد یاحیدر بند ۲ نوکرا از تو میگیرن عیدی امسالم رزقمون و میدی سفره کرب بلامو میخوام از شما بدونه هیچ تردیدی ببین دستامو سوی تو بازه همون نوکرتم که بر تو مینازه فقط به حالم دمت میسازه مدد از تو میگیرم که پر پروازه ☀️مدد یا حیدر مددیا حیدر دل نوشته سید علی سجادیان @navaye_asheghaan
YEKNET.IR - sorood 3 - milad imam ali 1401 - hosein taheri.mp3
2.7M
🌺 (ع) 💐معنی لا قوه الا بالله 💐علی ماشاء الله 🎤 👏 👌فوق زیبا معنی لا قوة اِلّا بالله، علی ماشاء الله نوشته روی ساق عرش اعلا، علی ماشاء الله علم به دست کیست غیر از مولا، علی ماشاء الله جنگ آور و دلاور، حامیِ پیمبر دلخوشیِ کوثر، آیه‌ی منور، حیدر دینم و آیینم و ایمانم، علی جانم علی جانم قوت من قدرت دستانم، علی جانم علی جانم من صدو ده مرتبه می‌خوانم، علی جانم علی جانم علی به میدان و صدای زهرا، علی ماشاء الله پیام بر بلند می‌گوید علی ماشاء الله شیعه علی گفت و بپا شد غوغا علی ماشاء الله تنها یلِ دلاور از همه جلوتر خط شکنِ معبر، طاهرِ مطهر، حیدر حیدر... من به نگاه تو مسلمانم، علی جانم علی جانم معرکه را با تو بگردانم، علی جانم علی جانم با تو چنان شمشیر برّانم، علی جانم علی 🎊🎊🌷🌷🌷🌷🌷👏 @navaye_asheghaan
. ای رکن و مقــــام آیتی از نـورِ تولایت ای سعی و صفا منتظر عطر دل آرایت کعبه یقـه پاره کـرده از شوق تماشایت علی مولا ای از قدمت بیت الهی شده نورانی ذات احدیت شده میـــــزِبان تو مهمانی جانم به فدای تو و این جلوه‌ی رحمانی علی مولا یار و دلبر و دل خواه ، السلام علیک صاحب جَنـــَم و جاه ، السلام علیک میهمـــــــان حرم نه، صاحب حرمی عــــزت حــــــرمُ الله ، السلام علیک یاعلی مولا... السلام علیک کعبه شده مُحرِم به طواف قدو بالایت زمزم متبــرک شده از گــوشه‌ی لبهایت فَخرِ حَجَرُ الاَسوَده بوسه به کفِ پایت علی مولا ای حرم منـــــــــــــور شده از نـور گریبانت «قَد مَنَّ عَلیَ البِیت»* به مقدم  تو یزدانت در طـــــور تو معتکف شده موسی عِمرانت علی مولا سِــرّ تــوبـه‌ی آدم ،  السلام علیک کفو بضعه‌ی خاتم ، السلام علیک تاج رأس پیمبـــــر ، باب علم نبی ای امیــــر دوعالم ، السلام علیک اَلمِنَّـــةُ للَّه کـه تویی سید و مولایم از عالم ذر ذکـر شما بوده رو لبهایم چی بهتر ازاین اهل تولا و تبـــرایم علی مولا بر دشمــــن مـــولا علــی از روز ازل لعنت بر آنکه نگفت «حَیَّ علیٰ خَیرِالعَمل»لعنت بر مادر ملعــــونه‌ی اصحــــاب جمل لعنت علی مولا ای حقیقت مطلـق ، السلام علیک ای ولیّ‌ِ مُصَـــــدَّق ، السلام علیک اونکه حقتو برده ، لعنت الله علیه ای امامِ مَعَ الحـــق ، السلام علیک ✍ *خدا برکعبه منت نهاده 👇 @navaye_asheghaan