سبک واحد حماسی حضرت زینب کبری سلام الله علیها
نائبةُ الزهرا عقیله
دخترِ مولا عقیله
بانویِ دنیا عقیله
یازینب
در حِلم و فَضیلت سَرآمد
صابره یِ آلِ اَحمد
بر تو سلامِ محمد
يازينب
بانو، شده حيرانِ تو عقلِ عالمين
بانو، همه عالم پیشِ تو در زیرِ دین
بانو، تویی راویِ غمِ مولا حسین
ای مُقاوِم در بَلا
ای شکوهِ كربلا
الدخيل مولاتنا
ای اُمیدِ هر گدا
زینب، یاعقیلةُ العرب(٤)
ای مِحورِ اَفلاک عقیله
کرده ای کولاک عقیله
ای زنِ بی باک عقیله
یازینب
ای شوروشعور ازتو حاصل
بوده حجابِ تو کامل
یادِ تو باشد به هردل
یازینب
بانو، به وفا و به حيايَت آفرين
بانو، پیشِ تو کرده اَدب ام البنین
بانو، به مَصافِ غم و دردی برترین
بوده ای اُم الشَهید
دشمن ازتو نااُمید
ای تو با آرامشَت
قاتلِ جانِ يزيد
زینب، یاعقیلةُ العرب(٤)
ای فاطمه مَنظَر عقیله
وارثِ حیدر عقیله
شافعِ مَحشر عقیله
یازینب
ای عالمه یِ بی مُعلم
برهمه عالَم تو عالِم
عقیله یِ آل هاشِم
یازینب
بانو، به حریمِ تو باید تَعظیم کنیم
بانو، ضَربانِمون و باش تَنظيم كنيم
بانو، جونِمون و تو حرم تَقدیم کنیم
رُخصتی دِه زینَبا
جونِ ما گَردَد فدا
چون شهیدانِ رَهَت
در دمشق و کربلا..
زینب، یاعقیلةُ العرب(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_زینب_س
#واحد_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
سبک واحدتند(شلاقی) دو بانو..
- دوبند حضرت معصومه(س)
- دوبند حضرت زینب(س)
صحن تو، بهشتم، یامعصومه
عشق تو، سرشتم، یامعصومه
روی دل، نوشتم ، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
دل و گره زدم، به پرچم شما، روی گنبد
حریم تو برام، مثال کربلاست، مثل مشهد
فدای جود و کرمت
فدای صحن و حرمت
یه کربلا اَزت می خوام
فقط بگو می برمت
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
فدای، ضریحت، یامعصومه
نگاهِ، مليحت، یامعصومه
ندیدیم ، شبیهت، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
نگاه تو میده، به قلب من امید، بی بی جانم
تو کعبه ی منی، خودم رو سوی تو، می کشانم
تویی بقیع و سامرام
تویی تو مشهدالرضام
تو زینب ایرانی و...
تویی دمشق و کربلام
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
________________________
دخترِ ، فاطمه، جان یازینب
بانوی، عالمه، جان یازینب
قاضی ، مَحکمه، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
عقیلة العرب، داری شما عجب، با این هیبت
تو اسوه ی غمِ، معصومه خانمی، مهدِ غربت
با خطبه های حیدری
تو اوجِ فتنه محشری
با وجودِ رقیه جان
داری تو شام چه لشکری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
وارثِ ، مرتضی ، جان یازینب
راویِ ، کربلا، جان یازینب
شیرِ ، شام بلا، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
تو افتخار هر، زنِ مسلمانی، با حجابت
من افتخارمه، تو شام فدا بشم، پا رکابت
داریم مدالِ نوکری
مارو زیارت میبری
سینه زناتو یک به یک
برا شهادت میخری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#حضرت_معصومه_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
#واحد_حضرت_زینب_س
نوحه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
رفته از دنیا.. زینبِ کبری
با دلی خونبار آه و واویلا
تسلیت یاحسین یابنزهرا
خواهرت رفته از دار دنیا
مظلومه زینب...
کوهی از صبر و.. کوهی از همت
بوده قلبش پُر.. از غم و غربت
کودکی دیده گلهای پرپر..
غربت حیدر و داغ مادر..
مظلومه زینب...
بوده عمری با.. غصهها همراه
شد شهیده از.. ماتمی جانکاه
السلام علی قلبِ زینب..
از غم قتلگاه بوده در تب
مظلومه زینب...
یادِ او مانده لحظهی آخر
جامهیخونین.. پیکرِ بی سر
رأس هجده گُلش روی نیزه
زینب و کوفه و چشم هرزه
مظلومه زینب...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
سبک تک، شور حضرت زینب سلام الله علیها..
یازینب
سلام الله علیها زینب
شفیعه ی دودنیا زینب یازینب
بی بی جان
تویی تفسیر کل قرآن
شده ذکر تو ذکر طوفان بی بی جان
نور سماواتی زینب فاتحِ شاماتی زینب
عمه صاحب الزمان عمه ساداتی زینب
عقیلة العربی تو هاشمی نسبی زینب زینب زینب
تو بانوی همه ای تالی فاطمه ای زینب زینب زینب
یازینب یا بنتِ علی...
حلمایی
تو بانوی همه دنیایی
تو کوفه وارثِ مولایی حلمایی
بانویی
تو شام همه دیدن حق گویی
تو حیدری و حمزه خویی.. بانویی
راوی عاشورا زینب خطبه ی تو غرا زینب
کاخ یزیدی شد ویران با غضب تو یا زینب..
تو صاحبِ علمی محافظ حرمی زینب زینب زینب
بی ذوالفقار اومدی سر یزید و زدی زینب زینب زینب
یازینب یا بنتِ علی...
یاعباس
خدایِ جود و تقوا عباس
نوای ارمنی ها عباس یاعباس
آقایی
برای خیمه ها سقایی
امیرِ کشور دلهایی.. آقایی
میر و علمداری عباس شیرِ سپهداری عباس
علقمه دشمن هم میگفت حیدر کراری عباس
تو نافذ البصری در آسمان قمری مولا مولا مولا
ای عشق ام بنین تویی تو شاه زمین مولا مولا مولا
یا عباس یا ابن علی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_حضرت_زینب_س
#زمینه_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
#شور_حضرت_عباس_ع
#حضرت_عباس_س
بانوی برتر
با چادرش قیامت عظما رقم زده
بانویِ برتری که جهان را بهم زده
در علقمه علم به زمین زَد برادرش
در شام و کوفه اوست که حالا علم زده
با «یاحسین» گفتن خود عشق می کند
او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده
غم های او چو کوه بلند است و اُستوار
با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده
از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده
لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده
زینب عفیفه ایست که در راه عفتش
معجر نداده، بوسه به دست قلم زده
از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او..
در کربلای خونِ خدایش قدم زده!
ای «ملتمس» قیام خدا زنده شد از او،
او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_زینب_س
دوبیتی های عرض ارادت به حضرت زینب(س) و فرزندان بزرگوارش
زینب که شهیده رشیدهست
زین مرتبه نیز رو سفید است
هم خواهر و دختر شهید است
هم عمه و مادر شهید است...
عونش به مثل چو شیر بوده
آری که یل و دلیر بوده...
در معرکه شد فداییِ حق
الحق که چه حق پذیر بوده
آری که محمدش وفا داشت
در وقت شهادتش نوا داشت
شد عاقبتش ختمِ شهادت..
از بس به خدا شوق لقا داشت
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_زینب_س
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#شب_چهارم
نوحه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
رفته از دنیا.. زینبِ کبری
با دلی خونبار آه و واویلا
تسلیت یاحسین یابنزهرا
خواهرت رفته از دار دنیا
مظلومه زینب...
کوهی از صبر و.. کوهی از همت
بوده قلبش پُر.. از غم و غربت
کودکی دیده گلهای پرپر..
غربت حیدر و داغ مادر..
مظلومه زینب...
بوده عمری با.. غصهها همراه
شد شهیده از.. ماتمی جانکاه
السلام علی قلبِ زینب..
از غم قتلگاه بوده در تب
مظلومه زینب...
یادِ او مانده لحظهی آخر
جامهیخونین.. پیکرِ بی سر
رأس هجده گُلش روی نیزه
زینب و کوفه و چشم هرزه
مظلومه زینب...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
از ناله ی هر شبش علی می شنوی
از جسم پُر از تَبش علی می شنوی
در کوفه اگر زبان ببندی کوفی
از خطبه ی زینبش علی می شنوی
با نغمه ی حیدری علی می شنوی
از لاله ی پرپری علی می شنوی
در مجلس شام، جز زِ رأسِ در تشت
از شیون خواهری علی می شنوی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_امیرالمومنین_علی_ع
#حضرت_زینب_س
radio-qom2.mp3
3.56M
بخش دوم #شعر_خوانی
شعر: با چادرش قیامت عظما رقم زده
- رادیو قم برنامه حسینی میمانیم
- روز یازدهم محرم ١۴٠٢
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_زینب_س
تا ریشهی فتنه کند یاحیدر گفت
زینب به میانِ بند یاحیدر گفت
لرزید تمام پایهی کوفه و شام..
تا اینکه عقیله چند یاحیدر گفت
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_زینب_س
ذکر فرزندان زهرا (س) بر لبش
شور جاری بود در بَزمِ شبش
از خُلوص و از وفا خوانده «سلیم»
جان فدایِ صوتِ زینب زینبش..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حاج_سلیم_مؤذن_زاده_ره
#حضرت_زینب_س
همای رحمت_۲۰۲۳_۰۲_۰۱_۰۰_۴۹_۳۳_۸۷۱.mp3
6.49M
محمداصفھانۍ
علۍاےهماےرحمت..
السلام علیک یا زینب الکبری
دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است
عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است
جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک
بر کف آنها مدال نوکری زینب است
جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر
تا خداوند تبارک مشتری زینب است
بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد
سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است
چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد
ای بسی فرش بهشتی پادری زینب است
هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود
یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است
جنس او از نور و روح پاک او روح خداست
این نشان از امتیاز و برتری زینب است
حضرت طاها، علی، زهرا، حسن، زینب، حسین
در میانِ خانواده محوری زینب است
او فقط از نان دست فاطمه نان می خورد
ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است
ساقی کوثر اگر چه حضرت حیدر بُوَد
لیک حیدر مست جام کوثری زینب است
در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب
حضرت عباس هم پامنبری زینب است
نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست
این روش شیواترین جنگ آوری زینب است
کِی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کِی؟
تا رقیه همدم و همسنگری زینب است
حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست
اعتبارش هم صدای حیدری زینب است
قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست
قافله تحت پناه و رهبری زینب است
باعث پیروزی روز دهم جز این نبود
خطبه هایی که همه روشنگری زینب است
از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین
از محالاتش همین بی معجری زینب است
ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و..
ارث او هم صورت نیلوفری زینب است
زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست
سرّ اين صحنه گمانم بی سری زینب است
پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت:
بارالها این جزای خواهری زینب است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_زینب_س_مدح
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
بانوی برتر
با چادرش قیامت عظما رقم زده
بانویِ برتری که جهان را بهم زده
در علقمه علم به زمین زَد برادرش
در شام و کوفه اوست که حالا علم زده
با«یاحسین»گفتن خود عشق می کند
او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده
غم های او چو کوه بلند است و اُستوار
با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده
از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده
لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده
زینب عفیفه ایست که در راه عفتش
معجر نداده، بوسه به دست قلم زده
از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او..
در کربلای خونِ خدایش قدم زده!
ای«ملتمس»قیام خدا زنده شد از او،
او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
➖ #سینه_زنی_حضرت_زینب_س
روز عزا و ماتم رسیده
خون میچکانم از هر دو دیده
زینب کبری خیری از دنیا ندیده
از این زمونه خون جگر. او دل بریده
➖آه و واویلا ۴
صاحب عزا شد چون یابن الزهرا
ازداغ زینب بی تابه مولا
آقا فدای اشک تو بقیه الله ۲
➖آه و واویلا ۴
اوشاهدصد دردوبلا بود، ۲
اوحامی خون شهدا بود۲
زینب وصی بی بدیل مرتضی بود۲
➖آه و واویلا ۴
کی همچو زینب جانش فدا شد؟۲
عمه ی سادات که بی پناه شد
آه از غم ودردحسین ،زینب فدا شد۲
➖مظلوم حسین جان ۳
( مریم صالحی مرزیجرانی )
رسیده لحظه های اخر من
آروم میگیره قلب مضطر من
داری میای کنار من حسین جان
بیا برادر من
هنوز شبا خواب میبینم
خواب وداع آخرت
هنوز شبا خواب میبینم
که میدوام پشت سرت
پرچمت از رو دوش زینب
یه لحظه ام زمین نیافتاد
بیا منو ببر که زینب
دنیای بی تورو نمیخاد
(اخی المظلوم)
چادر غیرت به کمر تا بستم
هیبت کاخ فتنه رو شکستم
پرچم تو هنوز در اهتزازه
توی دستای خستم
فکر نکنی که خواهرت
خمی به ابروهاش آورد
فکر نکنی که خواهرت
فقط نشست و غصه خورد
دلم دیگه طاقت نداره
خواهر پیرتو نگاه کن
بیا منو ببر حسین جان
از غصه ها منو رها کن
(اخی المظلوم)
یه سال و نیمه که چشام پر آبه
یه سال و نیمه زندگیم عذابه
یه سال و نیمه توی گوش زینب
ناله های ربابه
یه سال و نیمه کار من
گریه و ناله ست یاحسین
داغی که کشته زینبو
داغ سه ساله ست یاحسین
تو روی نیزه بودی و من
جسارتو به جون خریدم
یکی یکی مومو سفید کرد
هرچی تو راه تو کشیدم
(اخی المظلوم)
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
Zaynab-Rasooli-02.mp3
6.15M
🏴#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_شهادت
#روضه #وداع #حاج_محمود_کریمی
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شدتنت بپوشاند
ببین دل زار زینب
نگاه و اصرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و ...من از قفا
مرو کجا، امیر سالارِ زینب
سایه ی روی سرم چه کنم ؟؟
با آتیش جیگرم چه کنم ؟
یه زنِ تنها با حرم چه کنم؟
به منِ خسته ی غم زده رحمی...
به دلِ جون به لب اومده رحمی...
نرو نرو یه نیگا به حرم کن / به حرم رحمی...
دم غروبِ خورشیده
چه بوی سیبی پیچیده
وصیتِ مادرمونه / که زینبت
داری میری زیر گلوت وُ بوسیده
چقده زخمی شده بدنت
جونی نمونده دیگه به تنت
زینبُ کشته کهنه پیرُهنت
تو دل من غم عالمه رحمی...
دور و بر ما نامحرمه رحمی...
تو رو به چادر خاکی زهرا ،به مادرم رحمی...
ببین که پاهام لرزونه
ببین که دستام بی جونه
بیا بریم خیمه ببینیم، که توی خواب
با ترس و لرز ،رقیه روضه میخونه
بذار بخوابه شاید نبینه
که تن تو به روی زمینه
یکی با خنجر رو سینه ات می شینه
به مادرِ دم گهواره رحمی...
به گوشای پر گوشواره رحمی...
میزنه حرمله خنده به اشکام،نداره رحمی
هنگامه ی غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سَم شد
هی کم کم و کم کم
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد
یک نیزه به شانه
آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد
پاشیده تن او
تقطیع شده بند به بند بدن او
عمامه و انگشتری و پیرُهنِ او
لب پاره شد انگار، با پا زده نیزه بر دهن او
لب تشنه و خسته
شمشیر چنان خورده که اعضاش شکسته
زیر سم مرکب
دندان و سر و سینه و ابروش شکسته
شمر است که با چکمه روی سینه نشسته
" گوشه ای، عده ای کمان در دست / روی اعضاش شرط میبندند "
فریاد کشیده
از روی بلندی به روی سینه پریده
دَه ضربه زده ست وُ ...
مانده دو ضربه که به حنجر نرسیده
با خنجر کُندَش...
رگ های گلو را نبریده... که دریده
ای مونس شکسته دلان حال ما ببین
مارا غریب و بی کس و بی آشنا ببین
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب