#در_فراق_عالم_و_علما
#شهید_شهادت
#شهید_آیت_الله_عباسعلی_سلیمانی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
همه چاووشان سنج ماتم زنید
همه سینه ازبهر این غم زنید
دگر دستم از دامن دل جداست
هوای دلم همچو کرب وبلاست
بنال ای دل ای سینه شو بیقرار
که گردیده«مازندران» داغدار
عزیزی سفر کرده ازجمع ما
گرفته دلم را غمی جانگذا
عزیزی که بوداست یار«ولی»
شهید آیت اللهِ«شیخ عباسعلی»
عزیزی که از بندجان رسته است
سبکبال به معبودپیوسته است
به درگاه حق بس که کرده نیاز
به رویش درِ عشق گردیده باز
«سلیمانی»بس خوش سعادت شداست
سـوار سمند شهـادت شـد است
زمین جای ماندن برایش نبود
به غیرازشهادت سزایش نبود
«سلیمانی» آخر شده رستگار
خریدار او گشته پـروردگـار
به مولا علی بس که دل بسته شد
دگــر از زمین مـاندنش خسته شد
هــر آنکـس مــریـد ولایـت شــود
به لطف خداخوش سعادت شود
هلا ای عزیز خدا و رسول
هلا عاشق سینه چاک بتول
درآن دم که چاووش شداین خبر
امام جماعت نیاید دگر
زمین سینه زدآسمان گریه کرد
برای تو پیر وجوان گریه کرد
مُأذِّن اَذان نماز را که خواند
وسجاده چشم انتظار تو ماند
بسوگ تو ای یار دین مبین
عزای تو بگرفته اند مسلمین
تو اندیشه ات بود حق محوری
به ما داده ای درس دین باوری
خدا حافظ ای مرد بی ادعا
کلام تو ازجنس عشق خدا
تو ای مردتقوی و مرد عمل
سخنهای شیرینت همچون عسل
پی گفتنِ حق و فَنِّ بیان
عجب بودی ای مرد،شیرین زبان
تو چون مردمی زندگی کرده ای
برای خدا بندگی کرده ای
نظر کرده بر تو خدا بی عدد
همه قدر دان توایم تا ابد
تو آموزگار هدایت شدی
تو سرباز خوب«ولایت» شدی
تو همسنگر لاله ها بوده ای
تو همدرد آلاله ها بوده ای
بسوی شهیدان بار بسته ای
به همسنگرانت پیوسته ای
دریغا که عمرت به پایان رسید
مریدانتان را به لب جان رسید
اگرچه شدیم از غمت سوگوار
اگر بی توماندیم همه بی قرار
زداغ تو گر بر دل آذر زدیم
یتیمانه بر سینه وسر زدیم
ولی ای عزیز دل ای نورعین
غم تو کجا داغ مولا حسین
به گودال خونین تنش بی سراست
و تنها عزادار او مادر است
تو را غسل دادندکفن کرده اند
و دفنت به خاک وطن کرده اند
تنت گرچه تشییع وتکریم شد
به اهل وعیال تو تعظیم شد
ولی دل بسوزد برای حسین
اَمان از دل بچه های حسین
کسی بچه های تو سیلی نزد
به رخسارشان رنگ نیلی نزد
کسی خانه ات رابه غارت نَبُرد
کسی خواهرت را اسارت نَبُرد
تو تارفتی ازدست ای راد مرد
کسی که به جسمت جسارت نکرد
اگر سینه هادرغمت می گداخت
کسی اَسب بر پیکر تو نتاخت
اگر خواهرت ناله ازدل کشید
سرت را دگر روی نیزه ندید
بخوان روضه«مداح»باشوروشین
که خون بارم از دیده بهرحسین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan
#سلام_مهدی_سلام_ای_جان...
#شهید_شهادت #دفاع_مقدس
#امام_زمان_عج_دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
سلام مهدی سلام ای جان هستی
کجــا چشـم انتـظار مــا نشستی؟
چهــارده قـرن را چشـم انتظاری
چهـــارده قـــرن را دنبــال یـاری
بــه تنـگ آمـد دل مـا از جـدایی
نشـد یــار تـو بـاشیم کــه بیـایی
نشـان ده روی مـاه و نـازنیـن را
بهـاری کـن همه فصـل زمین را
بتـــاب ای آفتــاب صبـح امـید
کـه از نـور تو گیـرد وام خورشید
بتاب از مکه ای شمس ولایت
جهان در پـرتـوت گردد هدایت
توچون صبح بهاری با نشاطی
زلال و پــاک چـون آب حیـاتی
سلام فرمانده، ای که جانِ جانی
توهم فـرمـانده هم صاحب زمانی
بیـــا ای همـــدم راز شهـیدان
بیــا شــاهــد پــرواز شهـیدان
تو که با این شهیدان همنوایی
تـو کـه با یک یک شان آشنایی
بخـوان تـا با نوای تو بخوانیم
«کجـایید ای شهیدان خـدایی»
بیا داغ شهیدان کُشت ما را
فراق آن عزیزان کشت ما را
هنـوز دلتنگ آن همسنگرانم
فــراق روی شـان بـرده توانم
منم جا مانده از نسل غیورم
هوای نفس کـرده از تو دورم
بیــا آقــای مـن تا زنده هستم
بیــا تـا کـه نبسته مرگ دستم
شوم لایق الهی چون شهیدان
کـنم هستی خــود را برتو قربان
تو ما را گر چه مولا جانِ جـانی
نمی دانـم کجـای ایـن جهـانی
من از روز ازل بــودم مـریدت
مـدد فـرما که گردم روسفیدت
به درگاه تـو گـرچـه مـن فقیرم
شهادت قسمتم کن تا نمیرم
شهــادت بهــترین آغــاز بـــاشد
تمـاشـایـی تــرین پـــرواز بـــاشد
بــــرای آرزومـــــندان عــــاشــق
درِ بــــاغ شهــــادت بـــاز بــاشد
خوشامردان پاک وخوش سعادت
ســـفر کــردنــد بــا بـال شهادت
تـو کـه در جبهه دیـدی کـربـلا را
تـو شاهد بوده ای لطف خدا را
تـو کـه دیدی در آن جمع خدایی
صفا بـود و خلوص و بی ریایی
تودیدی عاشق آنجا بی نشان بود
چه شوری در دل رزمندگان بود
تـو پـرپـر گشتن شان را که دیدی
تـو بی سرگشتن شان راکه دیدی
هرآنکس ذکرمهدی رابه لب داشت
شهادت را زحق آن شب طلب داشت
نــواهــا بــا نــوای کــاروان بـود
به لبها بـانگ یاصاحب زمان بود
همه رفتندومن جـامانده هستم
دریغـا از شهیـدان رانـده هستم
نشـد آخــر شهـادت قسـمت من
از آن آلاله هـا وامــانـده هستم
همـی دانــم کــه تـا روز قیـامت
ز روی ماهشان شرمنده هستم
اگــر چــه سـالهـا بگـذشت امـا
ز دلتنـگی شـان آکنــده هستـم
شهـیدان در غُمـار عشـق بُـردند
منم کــه تــا ابــد بـازنـده هستم
چنــــان دوران دفــــاع مقــدس
اگـرچـه همچنان رزمنده هستم
بیـا لـب تـر کـن ای فـرزنـد زهـرا
مطیـع امـرت ای فرمانده هستم
شهادت افتخاری جاودان است
شهادت هم ازآنِ عاشقان است
شهیدان عاشقانی حق سرشتند
شهیـدان تــا قیــامت در بهشتند
مـن از روز نخستین عهـدبستیم
که حامیِ «ولایت»بودو هستیم
رخ چون ماه تو تاپشت پرده است
ولــیِ امـرمـا «سیـدعلی» هست
بجـوشدتـاکـه خون«حاج قاسم»
وفـاداریـم مــاچون«حاج قاسم»
شــده ذکــر همـه بــرگــرد آقــا
تــو را بــه فــاطمـه بــرگـرد آقـا
بیـا ای غصـه خـوار درد حیـدر
بیـا ای بـی قـرار داغ مــادر
بیا مهدی بیا ای روح احساس
بیـا ای سـوگــوار داغ عبـاس
بیا ای روضه خوان عمه زینب
دوچشمت خون چکان عمه زینب
بخوان از روضه ی جانسوز گودال
بگو چون شـدکه زینب رفته ازحال
بگو از لحظه ای که سر جدا شد
صـــدای زینبــش واویلــتا شــد
بـگو اسبان چه کردند بـا تن او
بــگو از غــارت پیــراهــن او
بخوان آن روضهٔ دشت عطش را
بخوان زآنجا که زینب کرده غش را
بخوان روضه که«مداح»جان بگیرد
فقط یک یاحسین گــویـد بمیرد
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#سلام_ای_سالکان_عشق_...
#شهید_شهادت
#دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
سلام ای سالکان عشق ومستی
سلام ای ساکنان مُلک هستی
شهیدان به خاک و خون تپیده
در آغـوش خـداوند آرمیـده
خوشا بر حالتان که زود رفتید
زلال و پاک همچون رود رفتید
نبودید تا ببینید ناکسان را
نبودید بشنوید زخم زبان را
نبودید تا ببینید قوم بی درد
دل ما را پر از زخم زبان کرد
همانکه سینه اش از کینه پُر بود
بگفتا جبهه ها بخور بخور بود
مگردرجبهه جز ترکش چه خوردید؟
مگر جز پاره پاره تن چه بردید؟
مگرنه اینکه جبهه مرد می رفت
هرآنکس داشت دردل دردمی رفت
بگو با قوم یاقی قوم سرکش
مگرچه خورده اید جز تیرو ترکش؟
هرآنکس ظرف دل ازعشق پُرکرد
به جبهه رفته و بخور بخور کرد
بیا بگذار راحت تر بگویم
حدیث عشق واضح تر بگویم
کجا بودید خوردن را ببینید؟
به راه عشق مُردن را ببینید
کجا بودید از خشکی و دریا
بساط خوردن آنجا شد مهیا
یکی که قسمتش خمپاره می شد
چنان می خورد پاره پاره می شد
یکی هنـگام حـملۀ هـوایی
فقط می خورد گاز شیمیایی
یکی خمپاره میخورد دود می شد
یکی می سوخت و مفـقود می شد
یکی چون «حاج قاسم» مثل سقا
که هـم بی دست شد اِربـاً اربـا
یکی تاسر جداشدمست می شد
یکی با ترکشی بی دست می شد
پدرها داغ دیدند غصه خوردند
و مادرها بسی دِق کرده مُـردند
هر آنچه خون دلها بود خوردند
دل پُـر غصـه را در گـور بـردند
گروهی کز شهیدان کینه دارند
مـنافق های بی اصل و تـبارند
هرآنکس باشهیدان تا درافتاد
اَساس دودمـان او بـر افتاد
شهیدان مثل ماه و آفتابند
شهیدان تا ابد بر ما بتابند
به هر بُوم و بَرَی نام شهیداست
نشاط وشور و احساس وامید است
شهیدان موجب عِزّ و نشاطـند
شهیدان شاهدند و در حیاتند
شهید یعنی به خاک وخون مُلَـبّس
شهید یعنی که پاک یعنی مقدس
شهید یعنی نشان از حَیِ سُبحان
شهید یعنی کـه آیـاتی ز قـرآن
شهید یعنی همیشه با «ولی»باش
جهان سوی دگر شد با«علی»باش
شهید یعنی چراغ راه مـردم
نگردد هیچ کس در پَرتُوَش گُم
بدرگاه شهیدان کـن توسل
که باغ آرزوهایت دهد گُل
رگ غیرت به زیر پوست داریم
شهیدان را همیشه دوست داریم
شهیدان را بخوان«مداح» هر دم
چو قرآن می برند از سینه ات غم
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
#مـرغ_خیالم_می_کند_نغمه...
#شهید_شهادت
#دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
مرغ خیالم می کند نغمه سرایی
یاران کجایید ای شهیدان خدایی
ازکوچه های شهر و آبادی گذر کرد
سوی دیار عاشقان عزم سفر کرد
آنجاکه خاکش عطرو بوی کربلا داشت
آن سرزمینی که فقط رنگ خدا داشت
آنجا که روزی بود قرار بی قراران
در سینه دارد پاره های جان یاران
آنجا که میدان نبرد و امتحان بود
کرب و بلایی در نگاه عاشقان بود
آنجا که هرکس بود دنبال شهادت
پرواز می کردند با بال شهادت
کرخه دگر خالی ازآن احساس ها شد
اروند هم دلتنگ آن غواص ها شد
انگار نخل سر بـریده داشت فـریاد
کوآن بسیجی که به رویم تکیه میداد
یادش بخیر آن جاده های پُر تَرَدُّد
لحظه به لحظه سینه اش خمپاره میخورد
یادش بخیر آن روضه ها وسوز نوحه
شـور دعای صبحگاهان «دوکـوهـه»
یادش بخیر آن قهرمانان «دوعیجی»
شیران ارتش، پاسداران و بسیجی
آن نازنین گلهای سرخ باغ احساس
مردان پاک کرخه نور و دشت عباس
جانم به قربان عطش نوشان فکه
لب تشنگان آن کـربـلاییـان فـکه
یادش بخیرشور و نوای هفت تپه
مردان پاک و با صفای هفت تپه
یاران همه رفتند با بال شهادت
درسینه ی ما مانده آمال شهادت
آن شیرمردانی که خوش آوازه گشتند
از خاکریز نَفْس شان آسان گذشتند
مامانده ایم وبُغض چندین ساله دردل
کشتیِ آرزوی مـا مـانـدست در گِل
آنـان نظر کـرده ی زهـرای بتـولند
در آزمون عشق و جانبازی قبـولند
تقدیر ما این بود تا که جا بمانیم
با حسرت ودلتنگی از آنان بخوانیم
در روزگاری که حقیقت می شودگم
تشخیص یار وغیرآسان نیست مردم
دشمن به نام دین سر دین را بِبُـرّد
آنگه دو بــال مــرغ آییـن را بِبُـرّد
دشـمن ز تـدبیر ولایـت اَخـم دارد
از انقـلابیـون بـه جانش زخم دارد
مردم حجاب وبی حجابی یک بهانه است
اصل نظام ودین وباورها نشانه است
فـریاد و صـد فـریاد از یـاران غـافل
از بی بصیرت ها و دینداران غـافـل
هان ای مسلمان گوش کن حرف امام است
تضعیف جمهوری اسلامی حرام است
اصلی ترین وظیفه ات دشمن شناسی است
هجمه به نیروهای مؤمن ناسپاسی است
آنـکه پـی امنیت مـا پـای کار است
این رهبر فرزانه ی بـا اقتـدار اسـت
این فتنه های شومِ آخرالزمان است
هرکس بماندبا ولایت در اَمان است
بافتنه سازان آنکه باجان می ستیزد
جزوسپاه حضرت صاحب زمان است
اسـلام خمیـنی و اسـلام پیـمبـر
در یک مسیری پاک هستند و مطهر
حُـب ولایت، شـوق پـرواز شهادت
باشد دو بال عشق شیعه تا قیامت
دشمن از این دو بال شیعه بیم دارد
گـر چـه ز اسـتدلال شیـعه بیم دارد
دشمن ز فرهنگ شهادت می هراسد
از خیمه ی سبز ولایت می هراسد
هـریک زما بایدکه چون عمار باشیم
بـا جان ودل«سیدعلی»را یار باشیم
«سیدعلی»مارا نه تنها جانِ جان است
والله که او نایب صاحب زمان است
حق شهیدان کـن خدایـا سر فرازم
تــا در ره پــاک ولایت جـان ببازم
ای کاش روزی ترکشی روزیِ من بود
جسمم همانند شهیدان بی کفن بود
ای کاش درجبهه تن من دود می شد
مانند گمنامان جنگ مفقود می شد
آنانکه رفتند با شهادت رستگارند
روزی خوران سفره ی پـروردگـارند
ای کاش گردد گرم بـازار سعادت
تاکه شود روزیِ«مداح»هم شهادت
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#روزگار_پیش_از_این_یادش_بخیر
#شهید_شهادت #دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
سـفرة مـیدان مـین یادش بخیر
مـردهـای بـا صفـا و بـی بَـدیل
عـاشق و اهل یقین یادش بخیر
سینه سـرخانی کـه دراوج سکوت
جان سـپردن درکمین یادش بخیر
هـر کـجا افـتاده اند ایـن سبزها
لالـه رویید از زمین یـادش بخیر
سـر زمینی کـه چـو دشت کـربلا
پاک بـود و دلنشین یادش بخیر
نـاله های یـاحسین ، یـا فاطمه
یـا امیـرالمـومنین یـادش بخیـر
از شهیدان آن سـلام بـر حسین
لحظه های واپسین یادش بخیر
کـربـلا هـای مجسـم داشتیم
خیبر و فتح المبین یادش بخیر
تـازه دامـادی کـه همچون حنظله
رنگ کرد ازخون جبین یادش بخیر
حیف دیگـر رفتـه اند از دست ما
دوســتان نــازنین یادش بخیر
از تــمام خــاطـرات سبـزشان
آن وداع آخـرین یـادش بخیر
بـا دل تنگت بگو «مداح» بـاز
روزگـار پیـش از این یادش بخیر
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#دلتنگ_آن_یاران_بی_باک_ونجیبم
#شهید_شهادت #دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
دلتنگ آن یـاران بی باک و نجیبم
یاران مست از باده ی اَمّن یُجیبم
یادش بخیرآن ذوق وشوق نینوایی
یادش بخیر آن پاک مردان خدایی
برسرهواي وصل ياران دارم امشب
شوق ديـار سربداران دارم امشب
تا سوي شهر فاطميون بار بستم
رايحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم
آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست
آنجاکه دلهاهست شیدایش شلمچه ست
آنجاكه ياران عشق راباخون نوشتند
آنجاکه مردانش همه زيبا سرشتند
روزی که آن صحرا پراز رزمندگان بود
هرلحظه اش سرشاربانگ عارفان بود
آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است
آنجا قـدمگاه علمداران عشق است
آنجا زمينش مأمن ارواح پاك است
آنجاهزاران رازِ پنهان زيرخاك است
آنجا اگر پا مي گذاري با وضو باش
بالاله هاي سرخ آن درگفتگو باش
آنجا زمينش در دل خود گنج دارد
گل هاي سرخ «كربلاي پنج» دارد
آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند
پروانه وش تا آسمان پرواز كردند
آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند
پهلوشکسته همچومادر بی مزارند
خاكش اگرازبوي مُشك وعنبرآراست
آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست
آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت
قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت
آنجا زمينش بـوي عـطر ياس دارد
آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد
آنجارفيع آنجابقيع آنجامدينه است
باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است
آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند
آنجا سمند عشق را تا عرش راندند
وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد
در آسمان بال شهيدان موج مي زد
هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي
تو قطعه ای از خاک پاک كـربلايی
هان ای شلمچه گر فغان وناله دارم
منعم مكن در سينه داغ لاله دارم
«مداح» در دل حسرت پرواز دارد
این درد را با چه زبان ابراز دارد؟
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan