6563_1580645758.mp3
4.46M
محمد حسین حدادیان
نوحه حضرت ابوالفضل
قلبم گرفتارت حالم پریشونت
من گریه ها کردم با اسم محزونت
هر شب به یاد تو چشمامو تر کردم
دیدی جوونیمو تو روضه سر کردم
( باز آبرومو خریدی میدونم )
( درمون دردامی دردت به جونم )
( خیلی بدهکار آقایی هاتم )
( میخوام همیشه کنارت بمونم )
آقا حسینه حسینه حسینه
مولا حسینه حسینه حسینه
اشک منو دیدی بازم کرم کردی
آدم نبودم من تو آدمم کردی
دور از تو دنیا رو میخوام چیکار آقا ؟
بازم دلم تنگه تنهام نذار آقا
(نیمه شبا سر رو تربت میذارم )
( میگم حسین آروم آروم می بارم )
( از تو بغیر از محبت ندیدم )
( من هیچکسو مثل تو دوس ندارم )
آقا حسینه حسینه حسینه
مولا حسینه حسینه حسینه
عمری دل زارم مست اباالفضله
روزی هر سالم دست اباالفضله
کارم گره خورده ای با وفا عباس
ماه بنی هاشم مشکل گشا عباس
( از بچگی گریه کردم براتو )
( از من نگیر اشک تو روضه هاتو )
( اسمت شده مرهم هر چی درده )
( هیچکی تو قلبم نمی گیره جاتو )
سقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل
آقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل
دینم حسین و رباب و رقیه
دنیام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
حاج محمود کریمی_ولادت حضرت عباس(ع)98 - سرود - حبل المتین ببینید-1554969611.mp3
17.51M
ولادت حضرت عباس علیه السلام 98 حاج محمود کریمی
۲۲ فروردین ۱۳۹۸46870 نظر
حبل المتین و ببینیند، ماه زمین و ببینید
آی عاشقا ، آقازاده ی ام البنین و ببینید
اسمش با شیدایی گره خورده / دل عالمی رو برده
طفلی که خوابیده تو گهواره / خود حیدر کراره
ذکر خدا رو لب هاشه ای جانم
حسین محو دستاشه ای جانم
چقدر شبیه باباشه ای جانم
ای جانم اباالفضل، جانانم اباالفضل
دست کریم حسینه / فوز عظیم حسینه
اسمش "ب" بسم اللهِ الرحمنِ / الرحیم حسینه
دستم به سمت حرمش بالاس / شده قبله ی من عباس
هستم، اگر بنده ی عباسم / پناهنده به عباسم
غرق ستاره گیسوشه، ای جانم
بهشت تاری از موشه، ای جانم
ماه دیار شش گوشه، ای جانم
ای جانم اباالفضل، جانانم اباالفضل
هستم گدای اباالفضل، جانم فدای اباالفضل
پر میزنه قلب من برا دولت سرای اباالفضل
یارا زدی شعله تو بر جانم، پریشان پریشانم
جانا دوباره من ناقابل، دخیلم یا ابوفاضل
شیر حیدر کراره ای جانم
تا محشر علمداره ای جانم
خدا خیلی دوستش داره ای جانم
ای جانم اباالفضل، جانانم اباالفضل
تقدیم به ساحت آسمانی شهید محسن فخری زاده
لرزید عصر هفتم آذر خیابان
در خون خود غلتید مردی در خیابان
مردی که مشتاق شهادت بود و از او
عطر شهادت داشت سرتاسر خیابان
آن عصر پاییزی نمای دیگری داشت
لبریز شد از لاله ای پرپر خیابان
استاد درس آخرش را هم نوشته
خودکار از خون بوده و دفتر خیابان
وقتی مسیر ما به جز کرب و بلا نیست
فرقی نخواهد داشت با سنگر، خیابان
محسن خودش قاسم شد و فردای آن روز
لبریز فخری زاده ها شد هر خیابان
ماراه اُفتادیم و از نو باز می خواند
فریادهای سرخ را از بر خیابان
از ما برای دشمنان تعریف می کرد
از حق شناسی قصه ای دیگر خیابان
ما وانمی مانیم از این راه، باید
با ما بیاید راه تا آخر خیابان
احمدرفیعی وردنجانی
#شهید_فخریزاده
#غزل
#لبیک_یا_خامنه_ای
سرخی امروزشان شد سبزی فردای ما
ای فدای نام قاسمها و محسنهای ما
گرچه در رؤیایشان فرسنگها پیمودهایم
همچنان دور است از دنیایشان دنیای ما
غوطه زد در خون پاکش قهرمان دیگری
تا مگر طوفانیِ غیرت شود دریای ما
قهرمانی راستین، آری نه مثل آن قبیل-
قهرمانانی که میسازند در رؤیای ما..
باز در بغض نگفتنها صدای ما گرفت
باز دارد میپرد رنگ از رخ سیمای ما
غیرت ما را محک زد باز خون دیگری
وای ما و وای ما و وای ما و وای ما...
#میلاد_عرفانپور
#صلوات 👉
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
🔘 #ساده_خوانی
سلام ای لیلة القدر پیمبر
سلام ای همره و همکفو حیدر
سلام ای یاس یاسین
سلام ای حامی دین
🔘سلام شیعیانت به قبر بینشانت
سلام ای برترین بانوی هستی
سلام ای آنکه روح عصمت اَستی
سلام ای اصل ایمان
سلام ای روح قرآن
🔘سلام شیعیانت به قبر بینشانت
سلام ای کوثر و طوبای حیدر
سلام ای همدم غمهای حیدر
سلام ای مظهر حق
سلام ای یاور حق
🔘سلام شیعیانت به قبر بینشانت
شکستند حرمت نان و نمک را
گرفتند از تو و حیدر فدک را
شده اجر رسالت!
خیانت در امانت!
🔘سلام شیعیانت به قبر بینشانت
لگد کردند قرآن پیمبر
جدا کردند یک آیه ز کوثر
مگر جرمت چه بودست؟!
که رخسارت کبودست؟!
چرا بیت تو را آتش کشیدند؟!
چرا از آل عصمت دل بریدند؟!
علی و دست بسته!
تو و دست شکسته!
🔘(سلام شیعیانت به قبر بینشانت
#علی_امینی👆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🍁 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
🍁 #زمزمه_حضرت_زهرا_س
🍁 #سبک امیری حسین و نعم الامیر
🍁 #ساده_خوانی
بیا ای پرستو به کاشانه باز
رسد بوی باد بهارانه باز
بیا ای صفا بخش جان علی
بخوان نغمههای غریبانه باز
🍁بیا فاطمه...
چه شبها که بیتو به سر کردهام
به تنهایی و غصه سرکردهام
بیا ای امید دل خستهام
بیا ای همای سفر کردهام
🍁بیا فاطمه...
غمت مشکل من بیا فاطمه
شده قاتل من بیا فاطمه
تویی التیام دل زخمیام
امید دل من بیا فاطمه
🍁بیا فاطمه...
بیا شانه کن گیسوی دخترت
حسین و حسن را بگیر در برت
بیا که علی بی تو تنها شده
نما گریه بر غربت همسرت
🍁بیا فاطمه...
ز داغ تو قلب علی شد کباب
نشسته به خاک سیه بو تراب
ببین حال و روز غریبانهام
که حتی ندارد سلامم جواب
🍁بیا فاطمه...
#علی_امینی👆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
❣﷽❣
⚫️ #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
⚫️ #ساده_خوانی
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
ای یاس شهیدم زهرا
ای نور امیدم زهرا
صد درد نهفته در دل
در چشم تو دیدم زهرا
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
امشب به هوای رویت
چشمم به مزارت دوزم
بر پای غم جانسوزت
شب تا به سحر می سوزم
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
رفتی و علی تنها شد
در ماتم تو شیدا شد
دامان رخ طفلانت
از اشک غمت دریا شد
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
در اوج غریبی از چه
تنها تو رهایم کردی
با تیر غم هجرانت
آماج بلایم کردی
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
ای کاش نمی دیدم که
سر روی لحد بنهادی
در راه حمایت از حق
جان در ره جانان دادی
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
ای اشک غمت در دیده
آرام دل غمدیده
برخیز و مرا یاری کن
در خاک سیه خوابیده
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
ای یاس کبودم زهرا
ای بود و نبودم زهرا
رفتی و شکستی پشتم
ای رکن وجودم زهرا
⚫️یا فاطمه جان یا زهرا
#علی_امینی👆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
🌹#سرود
🌹#ترکی_فارسی
💫💫💫💫💫💫💫
هر کس که در این میکده نوکر شده باشد
ننگ است که دلواپس محشر شده باشد
بی ساغر و مِی مست شود در همه ی عمر
با یار اگر عمر کسی سر شده باشد
دنیا و قیامت گره ی کور ندارد
هر مرد و زنی سائل این در شده باشد
حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است
روزی که علی صاحب دختر شده باشد
جن و ملک و انس شد آواره زینب
عالم همه پروانه ی گهواره ی زینب
زینب ای زهرا بالاسی
بیت مولانین صفاسی
نچه ایلدی اولموشام من
دیلدن عشقون مبتلاسی
سنه من نوکرم/آدیوی سسلرم
قاپوندان من خانیم/ئولونجه گیتمرم
مدد زینب مدد
کوکب رخشاندی زینب
خسته قلبه جاندی زینب
دردمند و بینوانین
دردینه درماندی زینب
آچار مشکل لری/حُسینین خواهری
بیزه احسان ایدر/ کَرَم لی اللری
مدد زینب مدد
🌹#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
💫💫💫💫💫💫💫💫
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب
نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب
نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب
قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب
زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را
و معصومانه بر دوشش كِشد بار امامت را
همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد
از او خواندم هوا در دَم نفس در بازدَم لرزيد
به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد
حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد
خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش
هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش
نخوانش زينت بابا بگو جانِ علي زينب
نگو دختر بخوانش مرد ميدانِ علي زينب
سر و سامان مولا روح و ريحانِ علي زينب
علی دستان الله است و دستانِ علي زينب
علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد
كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد
سلام اي روز ميلادت هم اشكِ چشم ها جاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري
و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری
هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیرِ مادر را
که می خواند طپش های دلت نامِ برادر را
كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد
كه مداحِ مقامات تو بايد پنج تن باشد
نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد
كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد
کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد
و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد
اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری
اگر حال پریشان، دستِ بسته، قد خم داری
همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری
و این یعنی برای دوست و دشمن کَرَم داری
به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست
کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست
چنانکه جز علی نامِ پس از احمد روی لب نیست
پس از نام حسین اسمی به غیر از اسمِ زینب نیست
مثالِ عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست
دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست
میان سینه ام شوری ز شعرِ منزوی برپاست
که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کُبراست
* همه مي خنديدن، زهرا و علي، حسين و حسن، اما زينب گريه مي كرد، دست به دستش كردن ولي آروم نشد، علي بغلش كرد، نه آروم نميشه،حسن بغلش كرد، نه آروم نميشه، پيغمبر تو بغل گرفتش آروم نميشد، همچين كه چشمش افتاد تو چشم حسين، آيت الله مرعشي نجفي اين روايت رو نقل ميكنن: وقتي قنداقه رو دادن دستِ ابي عبدالله، بي بي زينب ساكت شد، يه جا هم وقتي سر ابي عبدالله روي نيزه بود، ابي عبدالله از روي نيزه چشمش رو مي بست كه چشمش به زينب نيوفته، خجالت نكشه، آخه دستاي زينب رو بستن...*
اَلا ای عقل مبهوتت، اَلا ای عشق حیرانت
چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت
شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت
که نگذارند بنشیند خطی بر کُنج ایوانت
و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند
در آن بی مَحرمی سربازهای معجرت بودند
مَبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد
که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد
چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد
دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد
دلم را می برد گویا دَمِ دروازهٔ ساعات
میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات
#شاعر محمدعلي بياباني
14000918-narimani-madh2.mp3
4.14M
🌹#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
🌹#مدح
🎤مداح : کربلایی سید رضا نریمانی
🌹#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
💫💫💫💫💫💫💫💫
وقت نزول رحمت حق از سحاب شد
یعنی که جام دیده ی ما پُر شراب شد
مستی ما به رتبه ی اعلی رسیده است
آنگونه که دل همه ی ما خراب شد
زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد
نوری دمید و قبله گه آفتاب شد
بعد از طلوع مِهر رخش دل جلا گرفت
در ذره ذره های دلم انقلاب شد
امشب خدا برای علی حیدر آفرید
زیباترین دعای علی مستجاب شد
یک نیمه اش حسن شد و یک نیمه اش حسین
از شدت بزرگی اش عالیجناب شد
از بس که شأن و منزلتش پر بها بُوَد
وحی خدا به حضرت ختمی مَآب شد
آمد ندا که نام دل آراش زینب است
اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد
قائم مقام فاطمه آمد ادب کنید
از او سعادت دو جهان را طلب کنید
ما از ازل گدای پریشان زینبیم
شکر خدا که ریزه خور خوان زینبیم
با یک دعای او همه عاشق شدیم و بس
یعنی که عاشقانه مسلمان زینبیم
ما را خرید و نوکر اربابمان نمود
ممنون لطف و بخشش و احسان زینبیم
با یک نگاه حیدریش جذبمان نمود
ما قوم در به در همه سلمان زینبیم
حجب و حیای دختر حیدر زبانزد است
تا روز حشر ما همه حیران زینبیم
مثل خدیجه هستیِ خود را فدا نمود
مبهوت عزم راسخ و ایمان زینبیم
مانند مرد باشد اگر چه که خانم است
خون علی میان رگش در تلاطم است
هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست
در آسمان عاطفه دختر نبود و نیست
دار و ندار تو همه وقف حسین بود
مانند تو به پای برادر نبود و نیست
حتی تو از عصاره ی جانت گذشته ای
در کربلا شبیه تو مادر نبود و نیست
بر شانه ی صبور تو بار رسالت است
مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست
در ذیل خطبه های فصیح تو گفته اند
اصلاً کسی شبیه تو حیدر نبود و نیست
شیوایی کلام تو را هیچکس نداشت
از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست
زینب شدی که زینت شیر خدا شوی
یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست
در دفتر ثنای تو ای یاس مریمی
این بس بُوَد که عالمه ی بی معلمی
هر دختری که دختر زهرا نمیشود
هر بانویی که زینب کبری نمیشود
دار و ندار حضرت حیدر ، مجلّله
جز تو که کسی زینت بابا نمیشود
وصف و مدیحت همه ی خاندانتان
در فهم و عقل ما به خدا جا نمیشود
پرونده ی زمین و زمان زیر دست توست
بی اذن تو که نامه ای امضاء نمیشود
صبر و ادب به پای تو قد خم نموده اند
این واژه ها بدون تو معنا نمیشود
دریا اگر مرکب و گلها قلم شوند
یک شمه ای از فضائلت انشاء نمیشود
عیسی به نام نامیِ تو میدهد شفاء
بیخود مقام او که مسیحا نمیشود
شأن و مقام حضرت مریم زِ مِهر توست
بی مِهر تو که بانوی دنیا نمیشود
صدیقه و زکیه و تندیس عفتی
تو گوهر مقدسه ی بحر عصمتی
ای بانویی که اسوه شدی بر ادیب ها
مدح و فضائل تو بُوَد از عجیب ها
با هر خطابه ی تو علی زنده میشود
مبهوت ذوالفقار کلامت خطیب ها
وقتی که با حسین خودت حرف میزنی
پیچیده میشود همه جا عطر سیب ها
ای یادگار فاطمه علیاء مخدره
زهرا نسب شدی که شوی از نجیب ها
وقتی که نام توست به دارو چه حاجت است
اصلاً نیاز نیست وجود طبیب ها
با نام تو تمامی حاجات ما رواست
ای بهترین تجلی أمن یُجیب ها
طعم خوشی و طعم بلا را چشیده ای
ای مَحرَم تمام فراز و نشیب ها
در ظهر واقعه چقَدَر غصه خورده ای
ای خواهر خمیده ی شیب الخضیب ها
بانو تو را برای حسین آفریده اند
گریه کنِ عزای حسین آفریده اند
ای یادگار فاطمه ، غم پرور حسین
هم خواهر حسینی و هم مادر حسین
هم پای او شدی و رهایش نکرده ای
حتی میان موج بلا یاور حسین
با رسالت علوی روی دوش توست
با این حساب بوده ای پیغمبر حسین
چشم امید او به نماز شبت بُوَد
روح دعا و کعبه ی نیلوفر حسین
دیدی که نیزه ها همگی حلقه بسته اند
دور ضریح بی کفن پیکر حسین
حتی به روی نِی چقَدَر خوب واضح است
آثار بوسه های تو بر حنجر حسین
در شام و کوفه بودی علمدار قافله
جانم فدای تو و همه ی لشکر حسین
اسلام با حضور تو ریشه دوانده است
عالم از این شهامت تو مات مانده است
زینب اگر نبود که زمزم نداشتیم
از ابر دیده که بارش نم نم نداشتیم
زینب اگر نبود دگر کعبه ای نبود
باور کنید روح دعا هم نداشتیم
زینب اگر نبود میان کتاب حق
جایی برای سوره ی مریم نداشتیم
زینب اگر نبود جهان کفر محض بود
نامی زِ دین حضرت خاتم نداشتیم
زینب اگر نبود دگر حیدری نبود
شیر نبرد خط مقدم نداشتیم
زینب اگر نبود علی فاطمه نداشت
آیینه ی نبّی مکرم نداشتیم
زینب اگر نبود کرم زاده ای نبود
مثل حسن کریم دو عالم نداشتیم
زینب اگر نبود به دنباله ی حسین
جایی برای واژه ی جانم نداشتیم
زینب اگر نبود تلاطم نداشتیم
قطعاً برای شور و نوا دم نداشتیم
این حرف آخر است که امشب قلم نوشت
زینب اگر نبود محرم نداشتیم
شاعر : محمد فردوسی
.