eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. هوا دم داره.mp3
5.06M
هوا دم داره ، دلم غم داره تمومه سال دلم شوقِ مُحرم داره پر از اُمیدم ، سیاه پوشیدم خدا را شکر بازم مُحرمت رو دیدم بیارید عَلمو ، برام یه پرچمو میخام مستی کنم ، بیارید عکسه حرمو منو اشکه غمو یه دنیا ماتمو میخام گریه کنم ، بخون برام محتشمو باز این چه شورش است که در خلق عالَم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ؟ زمین گُلشن شد ، پُر از سوسن شد دوباره چراغ حسینیه روشن شد جوونا اومدن ، پُر از جزر و مَدَن به یاد شهدایی که با ما سینه زدن یه عده سینه زن ، دارن مشکی به تَن به سینه میزنن به یاد شاهِ بی کفن یکی پَر میزنه ، یکی دَر میزنه میگن فاطمه به سینه زنا سَر میزنه باز این چه شورش است که در خلق عالَم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است هوا مُبهم شد ، پُر از ماتم شد عزای اشرفِ اولادِ آدم شد فلک غوغا شد ، خدا شیدا شد دوباره روضه های کربلا بر پا شد بازم عشق و صفا ، بازم شور و نوا میخونن مکن ای صبح طلوع روضه خونا بازم داغ حرم ، بازم مَشک و عَلَم الهی بگیره دسته مارو دستِ قَلَم باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
2. قافله سالار.mp3
6.14M
قافله سالار ، داره میاد خدا کُنه برگرده میگن علمدار، داره میاد خدا کُنه برگرده عمه ی سادات ، داره میاد خدا کُنه برگرده قبله ی حاجات ، داره میاد خدا کُنه برگرده خدا کُنه ، که رقیه اش نباشه خدا کُنه ، کسی تشنش نباشه خدا کُنه ، که برگرده رباب کاشکی باشه ، مَشکا پُرِآب ( حسین ، وای حسین ، وای ... ) تکرار صدای شمشیر ، داره میاد خدا کُنه برگردن بوی غل و زنجیر ، داره میاد خدا کُنه برگردن حرمله با تیر ، داره میاد خدا کُنه برگردن خولی با شمشیر ، داره میاد خدا کُنه برگردن خدا کُنه با خودش زن نیاره خدا کُنه چند تا پیرهن بیاره خدا کُنه چند تا معجر بیارن خدا کُنه چادر بیشتر بیارن ( حسین ، وای حسین ، وای ... ) تکرار سنانِ بدمست ، داره میاد خدا کُنه برگردن با نیزه تو دست ، داره میاد خدا کُنه برگردن از همه بدتر ، داره میاد خدا کُنه برگردن شمر با خنجر ، داره میاد خدا کُنه برگردن خدا کُنه آخرش جنگ نباشه خدا کُنه رو زمین سنگ نباشه خدا کُنه آسمون یاری کُنه خدا کُنه که عمو کاری کُنه ( حسین ، وای حسین ، وای ... ) تکرار
تقدیم به فدایی مولا میثم تمار ۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت میثم تمار و روز قشر مداح 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 فضائلی بنویسم ز میثم تمار همان کسی که بود یار حیدر کرار 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 همان کسی که بود همچو حضرت سلمان فقیه و عالم دین و مفسر قرآن 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 کسی که گشت ز اسرار ایزدی اگاه کسی که بود ملازم به سه ولی الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 بزرگ مرد غیور از صحابه مولا سخنوری که بود با فصاحت و تقوا 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 همان کسی که براه علی فدایی شد نرفت کرب و بلا او ولی فدایی شد 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 همان کسی که خبر از شهادت خود داد ز گفته های علی او به پیش ابن زیاد 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 بگفت بر سر دار بلا روم بی شک که من به دست تو بی دست و پا شوم بی شک 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 فدای حیدر کرار می شوم آخر بدان که بر سر این دار می روم اخر 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 زبان زد همه ی خاص و عام می گردم فدای حضرت خیر الانام می گردم 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 زبان او ز دهانش کشیده آن قاتل ولی ز مدح علی لحظه ای نشد غافل 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 به بیست و دوم ذی الحجه گشت قربانی شهید گشت و نشد غافل از علی آنی 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 ز بس که مدح علی کرد تا خط پایان شده است ثبت چو روزش به "روز مداحان" 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 بگو تو "ناطق" عاشق به میثم تمار امید آنکه فدایی شویم میثم وار 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 غلامرضا محمود نژاد (ناطق) قم ۲۰ ذی الحجه ۱۴۴۳ ۸ مرداد ۱۴۰۰
. محمد آمد و نورٌ علی نور است همراهش علی یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش حسن محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش را قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش خدا دلدادۂ این بود و سفارش کرد که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند پیمبر بود و خانوادۂ از غیب آگاهش هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش علی بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش خدا داده به زهرا آنچنان اعجاز که والله به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش پسرهای علی هم که اگر نفرین کنند ای وای... زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود امان از ذوالفقارِ مرتضی و خشم گهگاهش! 🔸شاعر: ✍ ................................ محمّد، با خودش آورد، محبوبش، حبیبش را حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را زنی از راه می‌آید، که دارد آرزو مریم، به رویش وا کند، یک لحظه چشمان نجیبش را رسید از راه، روح‌الله و سرّالله و سیف‌الله شنید از آسمان، عیسی‌ابن‌مریم هم، نهیبش را نگاهی می‌کند یعسوب و می‌ترسند ترسایان چه کس، این‌گونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟ بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید: چه خواهد شد اگر حیدر، کِشد تیغ مهیبش را «پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُ‌القدس» با ماست بگو در پای حیدر، افکنَد ترسا، صلیبش را .___________________________ 💚💚💚💚💚
برای مباهله بر احمد و بر قلب صبورش صلوات بر حیدر و بر نسل غیورش صلوات بر واقعه ی مباهله باد درود بر اهل کسا و پنج نورش صلوات ----------- می وزید از هر کران خورشید روی پنج تن ناگهان پیچید در دل عطر و بوی پنج تن احمد و حیدر ، بتول و یاس های فاطمه چشم هستی بود آنجا رو بسوی پنج تن آمده پیغمبر و همراه او چار آفتاب داشتند آنجا نصاری گفتگوی پنج تن این طرف آل پیمبر در کسای غرق نور روبرو در بیم و در وحشت عدوی پنج تن چهره ی نجرانیان در ظلمت و در تیرگی غرق در نور خدا روی نکوی پنج تن یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه گفتیم ما یا حسن ، با یا حسین آمد سبوی پنج تن مست جام اهل بیتیم از ازل ما تا ابد بوده ایم از ابتدا در جستجوی پنج تن هیچ می دانی بود «یاسر» در این میعادگاه چشمه ی آب بقا ، آب وضوی پنج تن ** محمود تاری «یاسر» 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫 نظر به گفتۀ "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازۀ حصیرش نیست دوجا به دست‌نبی دست او گره‌خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست! فدای انفسنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسا دمی‌ست سلمان را نمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
🌹 ✍شاعر:عادل حسین قربان 💫💫💫💫💫💫💫 چارده نور؛ هم‌چنان دریاست چارده نور؛ محورش زهراست "وَ بِکُم یُمسِکُ السَّما" یعنی: آسمان روی شانه‌ی آن‌هاست مثلِ خورشید تابناک شدند دینِ اسلام را ملاک شدند آمده: "اِنَّما یُریدُ الله": از پلیدی و رجس پاک شدند وصلِ آن‌ها وصالِ پیغمبر رسمِ آن‌ها مثالِ پیغمبر نیست اجرِ رسالت طه جز محبت به آلِ پیغمبر به کناری گذار فاصله را پاره کن برگه‌های باطله را دل به دریای اهلِ بیت بزن گوش کن آیه‌ی را عصمتِ محض؛ از بدی دورند خارج از درک؛ رازِ مستورند منکرانِ حقیقتِ آن‌ها وسطِ روز منکر نورند راهِ اصلاح را نمی‌دانیم رستن از چاه را نمی‌دانیم بی‌توسل به اهلِ بیتِ رسول راه و بی‌راه را نمی‌دانیم
🌹 ✍شاعر:علی انسانی 💫💫💫💫💫💫💫 امر نُبی است بهر نَبی، میر مسلمین روز عظیم و عزّت خیرالوَراست این آورده چار یار و خود این یار راستین یعنی گواه عاشق صادق در آستین هستی شده است چشم که بیند مباهله کامل‌ترین رسیده و آورده تکمله شاعر نیامده است که دیوان نشان دهد ساحر نبوده است که ثُعبان نشان دهد آمد به خارزار، گلستان نشان دهد با مصحفش تکامل انسان نشان دهد زین مرد اُسوه، حق به یقین خوب‌تر نداشت محبوب‌تر نداشت و مجذوب‌تر نداشت مردی رسد که چشم فضیلت به راه اوست لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست خود حق‌‌پناه و خیل رسل در پناه اوست شاید مسیح چهره بساید به درگهش آید یکی ولی همه هستی به همرهش می‌آید آن‌که منطق و برهان بیاورد بهر کویر سوخته، باران بیاورد امن و امان بیاورد، ایمان بیاورد برتر ز هر چه معجزه، قرآن بیاورد در عزم جزم «کَالجَبَلِ الرّاسِخ» آمده دینش به هر چه دین، پس از این ناسخ آمده این پنج تن، تجسّم باور به داورند عالم تمام پیکره، این پنج تن سرند این پنج هر یکی به جهانی برابرند گفتم برابرند! غلط بود، برترند شوی و دو پور مادر سادات آمدند خم‌خانه‌های پیر خرابات آمدند این آینه که در دل او جز صفا نبود یک لحظه از عطوفت و رحمت جدا نبود این عبد، بنده‌ی احدی جز خدا نبود دستور اگر نبود، به نفرین رضا نبود قلب نبی است منزل آیات مُنزِله آورده روشنی به چراغ مباهله بوحارثا! برو ز مسیحا سؤال کن تورات را ببین و ز موسی سؤال کن معنای لفظ «اَنفُسَنا» را سؤال کن این کیست در کنار نبی؟ ها! سؤال کن او حیدر است و نفسِ نفیسِ نبی، علی است وین دو مبین به غیر یکی، ور نه اَحوَلی است اُسقُف ز صحنه لرزه به جانش فتاده بود هستی به پا، به گفتن آمین ستاده بود لب را اگر رسول به نفرین گشاده بود خاک مسیحیان همه بر باد داده بود نفرین ولی نکرد و بر این راز پرده به روح دعاست احمد و نفرین نکرده به باطل که نور و جلوه‌ی حق دید، رنگ باخت آمد یقین به معرکه، تردید رنگ باخت فانوس‌واره در بر خورشید رنگ باخت تثلیث در برابر توحید رنگ باخت اسلام دین برتر و آیین سرمد است خُلق عظیم و ختم رسولان محمّد است امروز روز احمد و تثبیت مرتضاست در دست مِهرِ دست خدا، دست مجتباست وآن نازدانه‌ای که در آغوش مصطفی است باشد حسین فاطمه، سلطان قلب‌هاست وآن بانویی که چرخ به تعظیم او خم است خیرالنّسای عالم و بانوی مریم است
🌹 ✍شاعر:محمود تاری(یاسر) 💫💫💫💫💫💫💫 بر احمد و بر قلب صبورش صلوات بر حیدر و بر نسل غیورش صلوات بر واقعه ی مباهله باد درود بر اهل کسا و پنج نورش صلوات ----------- می وزید از هر کران خورشید روی پنج تن ناگهان پیچید در دل عطر و بوی پنج تن احمد و حیدر ، بتول و یاس های فاطمه چشم هستی بود آنجا رو بسوی پنج تن آمده پیغمبر و همراه او چار آفتاب داشتند آنجا نصاری گفتگوی پنج تن این طرف آل پیمبر در کسای غرق نور روبرو در بیم و در وحشت عدوی پنج تن چهره ی نجرانیان در ظلمت و در تیرگی غرق در نور خدا روی نکوی پنج تن یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه گفتیم ما یا حسن ، با یا حسین آمد سبوی پنج تن مست جام اهل بیتیم از ازل ما تا ابد بوده ایم از ابتدا در جستجوی پنج تن هیچ می دانی بود «یاسر» در این میعادگاه چشمه ی آب بقا ، آب وضوی پنج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: یک بار دیگر آیت حق منجلی شد نفس نفیس مصطفی مولا علی شد شد آیه نازل یا محمد زود برخیز نجرانیان آماده اند احمد زود برخیز نفس نفیس هل اتی را همرهت کن محبوبه ام، اُم ابها را همرهت کن هم سبط اکبر، هم حسین خون خدا را در یک کلام اهل کساء را همرهت کن اصلا چرا دلواپسی تا مرتضی هست تنها نه او، دردانه اش هم مجتبی هست خون خدا کافیست تا میدان بیاید با جلوه ای نجرانیان حیران نماید منصوره همراهت شده، تو غم نداری با بودن شیر خدا، تو کم نداری *علی کاشانی #(صادق) (۹۹/٠۹/۱۵)
مدح پنج تن آل عبا علیهم السلام: عالم ز جمال پنج تن نور گرفت در ماتم عظمای حسین شور گرفت زهرا که حبیبه و محبوب نبی ست در سینه ی سینای علی طور گرفت یک لحظه رها نکن دست ز دامان حسن حاجت ز درش حاتم چو مور گرفت کاشانی (صادق) (۱۴٠۱/٠۹/٠۷)