.
#امام_عسکری علیهالسلام
#قصیدهواره
مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
میگرید و ذکر مصیبت مینویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت مینویسد
از شرح حال خود سخن میراند اما
انگار در توصیف غربت مینویسد
کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست
از درد خود در کنج خلوت مینویسد
غربت درِ این خانه را از پشت بستهست
مهمان ندارد؛ جای صحبت، مینویسد
خمس و زکات شیعیان را می شمارد
سهم فقیران را به دقت مینویسد
در چند خط میگوید از حج و ثوابش
این بند را با اشک حسرت مینویسد
پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رکعت مینویسد
زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت مینویسد
حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشمهایش از محبت مینویسد
بعد از شکایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصل غیبت مینویسد ـ
من زود دارم میروم اما میایم
با احتیاط از رازِ رجعت مینویسد
مینوشد آب و یاد اجدادش میافتد
با رعشه از آزار شربت مینویسد
سر را به پای طفل گندمگون نهادهست
بر طالعش حکم امامت مینویسد
فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت مینویسد
بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت مینویسد
با دستهای کوچکش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت مینویسد
#شهادت_امام_عسکری
#انسیه_سادات_هاشمی ✍
.
@navaye_asheghaan
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
بار دیگر شد امامی کشته از زهر جفا
عالمی غرق عزا شد از غمی بی انتها
آب شد از زهر کینه،جسم پاک عسکری
میرسد بانگ رحیل از آسمان سامرا
کرد خورشید ولایت تا غروب از جور خصم
روز عالم شب شد از داغ عزیز مصطفی
ناله و شیون رسد از قدسیان در ماتمش
چون شکست از سنگ کین آیینه ایزد نما
گوشه ی حجره غریبانه به جنّت پر کشید
بار دیگر سامرا شد جلوه ای از کربلا
در جوانی گشت پر پر مثل باب و جدّ خود
قلب شیعه تا ابد شد داغدار لاله ها
شد یتیم و گشت غایب از نظرها مهدی اش
زد شرر هجران او بر سینه ی اهل ولا
داغ بابا ، درد غربت ، غیبت طولانیش
آه از این بار مصیبت بر دل مولای ما
اشک خونین می چکد از دیده در هجران او
میرسد روزی که گیرد انتقام از اشقیا
سینه سرخ " شقایق" داغدار عسکریست
دیده اش گریان و دارد بر لبش شور و نوا
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۶/۲۰
@navaye_asheghaan
واحد؛ غریب سامرا.mp3
1.57M
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#واحد
🔸غریب سامرا🔸
فدای تو که برای شیعهت آقا
باب رحمتو همیشه وا گذاشتی
توی نامهت به ابوهاشم نوشتی:
«خجالت نکش اگه حاجتی داشتی»(۱)
دلمو دست هیچکسی ندادم
دخیل هر شب باب المرادم
میدونم میرسی آخر به دادم
تو پناه بیکسایی، با غریبا آشنایی
بمیرم برا غریبیت، تو غریب سامرایی
«تو غریب سامرایی»
ـــــــــــــــــــــــــــ
چی میشه یه بار دیگه بیام زیارت
تا سحر پای ضریحتون بمونم
بارونیتر بشم از ابر بهاری
برای غریبیتون روضه بخونم
بمیرم قدرتو زمونه نشناخت
برات از شهر سامرا قفس ساخت
چه آتیش غمی به قلبت انداخت
شمع شب تا سحرت بود، تا سحر بالا سرت بود
مرهم زخم زمونه، نگاههای پسرت بود
«فدای غریبیت آقا»
ـــــــــــــــــــــــــــ
همیشه امام حسن امام صبره
تو به شیعه گفتی از راز صبوری
گفتی چشمانتظار سحر بمونیم
تا که سر بیاد شب فراق و دوری
میرسه نور چشمای تو از راه
ذکرمونه تو این شبای بی ماه
العجل العجل بقیة الله
دل من دوباره بیتاب، دخیله گوشۀ سرداب
به عزیزت بگو امشب، دل عاشقاتو دریاب
«العجل بقیة الله»
✍🏻 #یوسف_رحیمی
ـــــــــــــــــــــــــــ
(۱) ابوهاشم جعفری میگوید: دچار تنگدستی بودم و میخواستم در نامهای که برای شکایت از رنج زندان به امام عسکری علیهالسلام نوشته بودم تقاضاى كمكى كنم ولى خجالت كشيدم؛ وقتى به منزل رسيدم امام برايم صد دينار فرستاد و نوشت: هر گاه احتياجى داشتى خجالت نكش، درخواست خود را اظهار کن، آنچه مايلى به تو داده خواهد شد، انشاءالله.
ارشاد شیخ مفيد، ج۲، ص۳۳۰
.
یا #امام_رضا
نقل است که فخر علما ، شیخ بهایی
شد شامل لطف و کرم خاص خدایی
گفتند بیا فاطمه داده است رضایت
معمار حرم باش ، علی کرده جدایت
جا داشت بنازد به همه عالم امکان
روزیِ کمی نیست حرم سازی سلطان
آن شیرکه خورده است نهاده اثرش را
او خرج حرم کرد تمام هنرش را
اخلاص نشان داد ، خدا داد توانش
فردوس ِ برین کرد بنا با دل و جانش
نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه
دیدند همه روی لب شیخ نشست آه
با پوزش از آقای جهان گفت به یاران
باید که کنم چند شبی ترک خراسان
من می روم اما بخرید آبرویم را
اجر همه با مادرمان حضرت زهرا
تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا
جز سر در این کعبه بسازید همه جا را
در غیبت او گشت مهیا چه بنایی
چه گنبد و گلدسته ی انگشت نمایی
به به چه ضریح و حرم و صحن و سرایی
از شوقِ طوافش دل کعبه است هوایی
ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام
وقتش شده معماری سر در شود اتمام
گفتند که ما اذن به این کار نداریم
تا آمدن شیخ همه لحظه شماریم
هنگام سفر شیخ به ما گفته مکرر
کار خود من هست مهیایی سر در
گفتند که از جای دگر آمده دستور
فرمان امام است و پر از حکمت و منظور
پس ساخته شد سر درِ آن روضه رضوان
کم داشت فقط روح الامین عرش خراسان
پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه
با دیدن سردر ز دل خویش کشید آه
شد غوطه ور حسرت و غم حال و هوایش
تا داشت توان کرد گله از رفقایش
گفتند مکدر نشو این امر امام است
سر پیچی رعیت ز شهنشاه حرام است
یک خادم خوش روزی این روضه ی اعلا
دیدار نصیبش شده در عالم رویا
کرده است چنین امر ، به او قبله عالم
بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم
گو مرد خدا ، پیرِ هنر ، دست مریزاد
معمار کرمخانه ما ، خانه ات آباد
در خانه ی امید تو در فکر طلسمی
ما کار نداریم که آمد به چه اسمی
بسپار حرم را به طلسمِ کرم ما
بگذار بیایند همه در حرم ما
ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم
ما طایفه ذاتا همه ستار العیوبیم
ما چشم به راهیم گنهکار بیاید
با هر چه که آورده ، خریدار بیاید
باید به حرم پاک شود زائر ما تا
گیرد صله ی تذکره ی کرببلا را
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
.
@navaye_asheghaan
نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام
سبک قدیمی «حاج ناظم»
............
مولا اباصالح بزم غم به پا کن
گریه برای مظلوم سامرا کن
زین داغ جانکاه آجرک الله
سرت سلامت مولا بقیه الله
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
...........
یا سیّدَ اهلَ بَیْتی اِسْقِنِی الماء
بابا خداحافظ من رفتم ز دنیا
دل پر محن کن نوحه به من کن
با دست کوچک بابایت را کفن کن
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
...........
ای قرص ماه پنهان از هر دو دیده
هنگامه ی تنهایی بر تو رسیده
یا حجت الله از بعد بابا
غریبی و تنهایی در دشت و صحرا
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
...........
هنگام غسل و تشییع آن جنازه
داغ دلت یا مهدی گردیده تازه
با چشم گریان گفتی حسین جان
یاد حسین بودی و آن جسم عریان
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
...........
شاعر؛ امیررضا فرجوند
@navaye_asheghaan
سینه زنی امام حسن عسکری ع
#سبک_زمینه
پور علی النقی سرور اهل یقین
کن نظری از کرم به زمره مؤمنین
شفیع روز جزا رهبر دنیا و دین
کشته راه خدا یا حسن عسکری
شهید زهر جفا یا حسن عسکری
به بحر فضل و شرف یازدهمین گوهری
وی که ز بعد رسول یازدهمین رهبری
فاطمه را نور عین سلاله حیدری
فدای تو جان ما یا حسن عسکری
شهید زهر جفا یا حسن عسکری
دشمن دونت چرا ز خانمان دور کرد
به عسکر سامره ز کینه محصور کرد
ز سم جور و ستم حزین و رنجور کرد
کشته راه خدا یا حسن عسکری
شهید زهر جفا یا حسن عسکری
چه میشود خسرو اکه جود و احسان کنی
عنایتی از کرم به ما محبان کنی
گهی نگاهی بر این جمع پریشان کنی
ز راه جود و سخا یا حسن عسکری
شهید زهر جفا یا حسن عسکری
جرم تو آخر چه بود که حبس شد جای تو
به کنج زندان غم منزل و مأوای تو
کرده اثر زهرکین آه بر اعضای تو
ای ولی ذوالعطا یا حسن عسکری
شهید زهر جفا یا حسن عسکری
😭🥀
✍طاهره سادات
1_13569172336.mp3
6.45M
#نوحه_امام_حسن_عسکری_ع
یا حسن بن علی اَیُّها العسکری
حُسن ختام شصت و نه شب نوکری..
«یا اَبَالمهدی.. یا اَبَالمهدی»
ای نام تو هر زمان فریاد من
من صید و نگاه تو صیاد من
ای نوکر اجداد تو اجداد من..
السلام علی، آقازاده ی علی
دومین حسنِ، خانواده ی علی
« یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی»
و اَنت قالَ: مِن عَلامَة المؤمنین
زیارة الحُسین، فی یوم الاَربعین
«یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی»
ای خورشید سامرا ای آقای من
من مجنونم و تویی لیلای من
«جانم حَسَن، جانم حسین، آقای من»
السلام عَلیٰ، آقازاده ی علی
دومین حسن، خانواده ی علی..
«یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی»
غربتِ شهر سامرا
غصّهی هر شب منه..
یاد خرابی حرَم
آتیش به جونم میزنه..
گرد و غبار حرمت
سرمهی چشمِ نوکراست..
خیلی غریبی آقاجون
فدای اون صحن و سرات..
یابن الزهرا، گدای سربهراهتم
عشقم اینه، زائر سامراتم..
اِنشاالله باز اربعین، کاظمین، سامرا
پای پیاده از نجف، میرسیم، کربلا..
یَابنَالزهرا، گدای سربهراهتم
عشقم اینه زائر سامراتم..
کسی که دلتنگ توئه
نفس براش زیادیه..
برکت هر زیارتت
دست امامِ هادیه..
دوستدارم از عمق وجود
خودتو و عشیرتو ..
هی میخونم کنج حَرَم
جامعهی کبیر تو..
یابنَالزهرا، تا جون دارم فداتم
عشقم اینه زائر سامراتم..
نور راه روشن، عاشقان، تاابد
حضرت هادی هستی و، عشق ما تا ابد..
یابنَالزهرا، گدای سربهراهتم
عشقم اینه زائر سامراتم..
«ارباب من حسین»
آخر ساله آقاجون
دستهای خالیمو ببین..
کبوترت خسته شده
شکستهبالیمو ببین..
تموم عالم یه طرف
تو یه طرف حسین من..
یه کربلا عیدی بده
با یه نجف، حسین من...
«یاثارالله، یا غایةَالآمالی
یاثارالله، تو اَحسن الاَحوالی»
دست خالی رد نکن، دستهای نوکرو
یه ساله که هی در زده، نوکرت این درو..
انشالله باز اربعین، کاظمین، سامرا
پای پیاده از نجف، میرسیم، کربلا..