eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5821118486511881006.mp3
7.43M
مناجات با امام رضا علیهم سلام با دعای مادرم من گدای این درم مِهر و حُبّت یا رضا تا به محشر می‌بَرَم ////////////// صاحب خُلق عظیم تویی مولای کریم من به زیر پرچمت شده‌ام عمری مقیم »»»»»««««« بر تو سائلم ــ با تو کاملم نام تو بُوَد ــ نقش این دلم یا علی موسیَ الرّضا (4) حَرَمِ تو جنّـتم داده مِهرَت عزّتم ای امامِ مهربان از تو دارم حُرمتم ////////////// از کرامات خدا حَرَمَت دارُالشّفاست با نگاه تو رضا زائرت حاجت‌رواست »»»»»««««« دو عالم رضا ــ حبیبم تویی به دردم رضا ــ طبیبم تویی یا علی موسیَ الرّضا (4) ای امامِ مهربان حَرَمِت دارُالامان تو پناه مَردمی یاورِ اُفتادگان ////////////// گرچه هستم روسیاه آمدم بر تو پناه به جوادت یا رضا سائلت را کن نگاه »»»»»««««« گل فاطمه ــ تویی هست من امید همه ــ بگیر دست من یا علی موسیَ الرّضا (4) مشهد_مقدس زمزمه_مناجات_امام_رضا @navaye_asheghaan
السلام علیک یا سیدتی و مولاتی یا اُماه .. یا فاطمه الزهرا .. ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود بهترین گوهرِ دریایِ وجود لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود اگر روضه ای خواندم شما گریه میکنید ، ناله میزنید .. بزرگ نشانه‌ی مظلومیت مادرِ ما همینه که قبری نداره .. چرا باید قبرش پنهان بشه؟! چه وحشیایی بودن این جماعت که قبرِ مادرِ ما هم رحم نمیکردن ؟!! .. گمان میکنم اصلا شاید نیاز نباشه خیلی از مصائب رو بگیم! همین که دورِ هم بنشینیم بگیم مادرِ ما قبرش گمه .. همین که دور هم بشینیم و بگیم بابامون علی از خوفِ این کردم چهل صورتِ قبر کند که قبرِ خانوم رو پیدا نکنند .. بمیرم برات علی جانم .. لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود از تو انوار نبوت ظاهر وز تو آثار ولایت مشهود ای به تعظیم تو خم پشتِ فلک وی به تشریف تو عالم به سجود عالم نه فقط کره‌ی زمین و کرات آسمان ها ، عالم وجود یعنی آنچه ماسوالله هست غیر از خاتم الانبیا و ائمه اطهار , افتخار انبیأ و اولیأست که سجده کنن به خاک پای مادرِ هجده ساله‌ی جوان مرگِ ما .. شب تشییع تو ای آیت قدس به علی حضرت احمد فرمود می سپارم به تو زهرایم را همه‌ی دار و ندارم این بود .. سال هاست به لطف بی بی مرثیه سرای آستان اهل بیتم ولی الان گیر افتادم نمیدونم کجای روضه و مصیبتُ برات بیان کنم .. ای بشه یه روز خبرش بپیچه یه عده بچه شیعه ها دورِ هم جمع شدن از مادرشون گفتن همه با هم دق کردن .. ای مادرم .. ای مادرم .. لحظه گاهی به طول یک عمر است «قربون آدم خِبره و روضه بلد ..» لحظه گاهی به طول یک عمر است لحظه گاهی هزار شب یلداست لحظه گاهی کتاب‌ها حرف است لحظه گاهی به طول یک عمر است مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. ↫『
بخش دوم روضه👇👇👇👇👇 .
ای مادرم .. مثل مادر از دست داده ها باید گریه کنیا .. مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. چشم در چشم هم شدیم چقدر مادر از دیدنم خجالت کشید لحظه ای که سه ماه بعد از آن چشم در چشم هم دگر نشدیم لحظه ای که گذشت و بعد از آن ما دگر مادر و پسر نشدیم دست با دست فرق دارد پس ضربه با ضربه هم به همین منوال آن چنان زد که گوشواره شکست .. یه مدتی گذشته بود از شهادت بی‌بی ، خانم زینب دید همه رو می‌تونه آرام کنه اما حسن آرام نمیشه .. یه روز بی تاب شد رفت بغل دستش نشست ، صدا زد داداش جان چرا آنقدر داری بی تابی می‌کنی اگر بی مادر شدی منم شدم ، اگه مادرتُ کشتن مادر منم کشتن .. چرا آنقدر بی تابی می‌کنی ، چرا هی میای کز می‌کنی یه گوشه .. سرشُ بلند کرد گفت زینب دست از سرم بردار .. گفت اون روزی که میخواست بره فدک رو بگیره، به من گفت حسن ، مادر تو با من بیا، یه مرد با من همراه باشه .. مادرم رو من حساب کرده بود .. صید دام درد هستم دانه را گم کرده‌ام طایر بشکسته بالم لانه را گم کرده‌ام ﺑﺮ ﺭُﺥِ ﺯﺭﺩﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﺛﺎﻧﯽ ﺍﺯ ستم ﺯﺩﭼﻨﺎﻥ ﺳﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ زینب ، رفتم جلو .. هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی در کوچه فراهم بشود ، حیف نشد زینب جان ، هر چی من رفتم جلو اونم اومد جلو .. زینب جان من قامتم کوتاه بود .. زینب جان دستش رو باند کرد .. اجازه بدید برم کربلا .. حسن جان یه ضربه سیلی دیدی هی یه گوشه کز میکردی اما .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. الهی به سوز دل زهرا .. الهی به غربت زینب ده مرتبه یا الله .. غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند غبار و گرد و اسيری نشست روی سرم ز تند باد حوادث شكست بال و پرم ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشگر چو بی كسم ديدند به اشك بی كسب ام ناكسانه خنديدند شاعر : حاج علي انساني اللهم عجل لولیک الفرج .. @navaye_asheghaan
🥀🥀🥀🥀🥀 من کی ام ؟حجت حق،آینه ی ذوالمننم من کی ام ؟ وجه خدا ماه زمین و زمنم من کی ام ؟ شمع فروزنده ی هر انجمنم من کی ام ؟چشم و چراغ نبی معتمنم من کی ام؟ فاطمه را باغ گل یاسمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟نخل امید نبوی را ثمرم من کی ام ؟ بحر کمال علوی را گهرم من کی ام ؟ فاطمه را میوه قلبم پسرم من کی ام ؟آن که ز وصف همگان خوب ترم من کی ام ؟آنکه نبی بوسه زند بر دهنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام؟ آنکه سر دوش نبی جای من است جلوه ی حُسن و، خدا در رخ زیبای من است سرمه ی چشم ملک خاک کف پای من است دست تقدیر خدا دست توانای من است هست چون شیر خدا بازوی خیبر شکنم من کریم دوجهان یوسف زهرا حسنم مصطفی عاشق سرو قد بالای من است جاودان دین حق از همت والای من است آفرینش همه جا غرق تولای من است حج منم ،سعی منم، قبله منم، کعبه منم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مرغ شب منتظر زمزمهٔ یا رب من آسمان و شب و مه محو نماز شب من بهترین خلق خدا مادر و جد و اب من بلکه خود سید خوبان زمین و زَمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟ آنکه ز اسرار خدا آگاهم من کی ام ؟ فاطمه اجلال و پیمبر جانم من کی ام؟ در بغل شمس ولایت ماهم من کی ام؟ زینت آغوش رسول‌الله ام من کی ام؟ آنکه بود وحی الهی سخنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مظهر حُسن خدا ،عزّوجل کیست ؟منم معنی حی علی خیر العمل کیست ؟منم سید و سرور و مولای ملل کیست ؟منم فاتح و صف شکن جنگ جمل کیست؟منم کرده اعجاز علی ،بازوی دشمن شکنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مهر من روز ازل واسطه ی نعمتهاست راه من راهنمای همه ی ملتهاست دست من رزق رسان همه ی امتهاست صلح من زیر بنای همه ی نهضت‌ هاست کس نشد باخبر از ساختن و سوختنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟روح ریاحین گلستان بهشت من کی ام؟ خوبترین لاله بوستان بهشت من کی ام؟ آنکه بود در نفسم جان بهشت من کی ام؟ سید و مولای جوانان بهشت من بهشتِ نبی و فاطمه و ابوالحسنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم حلم من دین خدا را به خدا احیا کرد صبر من فتنه گران را همه جا رسوا کرد آهِ من تیر شد و بر دل دشمن جا کرد صلح من مشت معاویه ی دون را وا کرد حق همین بود که خود واقف سر و عَلنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من که در دایره ی صبر امامت کردم من که در پاسخ دشنام کرامت کردم در وطن نیز غریبانه اقامت کردم همه دیدن که با صبر قیامت کردم بشنوید از لب میثم که غریب وطنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم :استاد سازگار @navaye_asheghaan
قلب مارا در هوای خود رها کن خواهشاً حاجت ما را در این بُرهه روا کن خواهشاً خسته ام از روزهای نانجیب یکنواخت در دل مجنون من غوغا به پا کن خواهشاً هر سه شنبه جمکران و جمعه ها اشک فراق درد بی درمان دوری را دوا کن خواهشاً هستی اما چشم تارم محرم دیدار نیست ای حضور بی صدا ما را صدا کن خواهشاً جلوه ی امّن یجیب سجده های نیمه شب در قنوت خود مرا امشب دعا کن خواهشاً جنس خوب دل همان باشد که با تو همدم است این دل بی تاب ما را مبتلا کن خواهشاً خوشبحال آن اسیری که به اصلش وصل شد این دل ما را اسیر کربلا کن خواهشاً یابن حیدر یابن یاسین یابن طه العجل کوچه گرد فاطمیه یاس زهرا العجل ✍ 🎤 دعای فرج @navaye_asheghaan
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دوباره چک چک باران،صدای دلتنگی قلم گریست دوباره برای دلتنگی نوشت اشک شکایت به پای دلتنگی تمام کی شود این ماجرای دلتنگی شکسته است پرو بال من،گنهکارم ولی هوای تو دارم ، بیا به دیدارم اگر که خاک، نشسته به روی پیروهنت و آه می کشی از سینه ی پر از مِحَنت سبب منم که بیابان شده چنین وطنت و با گناه شدم سدّ راه آمدنت تو و اقامت صحرا! چه عدل و انصافیست برای مردن من ، درک غربتت کافیست کدام بادیه هستی؟ کسی کنار تو هست؟ کسی به فکر دل غرق اضطرار تو هست؟ زهیر و حرّ و حبیبی،همیشه یار تو هست؟ و عاشقانه کسی، ابن مهزیار تو هست؟ دلیل غیبت کبرای توست غفلت من تو حاضری،همه ی درد توست غیبت من تو شهریاری و از شهر خود جدا شده ای غریب و ساکن صحرای ذی طوی' شده ای اگر به سختی ِ این بی کسی رضا شده ای و بین وادی غم، همدم بلا شده ای ببخش یوسف زهرا ،کسی به فکر تو نیست در این دو روزه ی دنیا کسی به فکر تو نیست قلم نوشته کم از غربت تو شرمنده نکرده دست و زبان نصرت تو شرمنده چکیده اشک ،کم از غیبت تو شرمنده بدل به خون نشد از محنت تو شرمنده غریب غائبی و همنشین غم شده ای اسیر ثانیه های پر از ستم شده ای همین که منزلت و قدر توست نامعلوم و مثل جدّ غریبت علی شدی مظلوم همین که بوده ای از یار و هم نفس محروم و بین خیمه ی تنهایی ات شدی مهموم بس است تا که بگویم به تو جفا کردیم تو را میان هزاران بلا رها کردیم چرا طبیب دل ما شدی سراسر درد بهار زندگی ما شدی بیابان گرد دمادم از چه دمت شد انیس آهی سرد بگو برای رسیدن به تو چه باید کرد بیا و ختم کن این غربت بیابان را برای دیدن تو می دهم سر وجان را چه می شود که تو باشی به شام تارم ماه که زیر سایه ی تو دل نمی شود گمراه تویی توسّل من ، ای تسلّی هر آه به شوق وصل تو شد جمکران زیارتگاه سه شنبه شب که سر ِ جمکران،شلوغ شده نگاه منتظران، بی تو بی فروغ شده چقدر عاشق صادق که منتظر رفتند خبر، ظهور تو بود و چه بی خبر رفتند چقدر چشم به راهت که خون جگر رفتند به شوق دیدن تو با دوچشم تر رفتند هزار و چند بهار است بی تو پاییزیم بیا که از غم تلخ فراق لبریزیم دلم دوباره به گودال کربلا رفته میان روضه ی هر صبح و هر مساء رفته بیا به حق سر روی نیزه ها رفته بیا به پیکر در زیر دست و پا رفته گلی نماند که زینب ببویدش ای وای سری نماند که زینب ببوسدش ای وای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن @navaye_asheghaan
روضه فاطمیه دی 99 نصرالهی.MP3
15.94M
ای مسجد النبی گل نیلوفرت چه شد؟ یاس کبود سوخته ی پرپرت چه شد؟ ماه غروب کرده ی پیش از غروب عمر خورشید اوفتاده به پشت درت چه شد؟ ای آستان وحی که آتش زده تو را؟ ای باب جبرئیل امین کوثرت چه شد؟ ای مادر حسین و حسن تربتت کجاست ای بحر عصمت نبوی گوهرت چه شد؟ ای میر بدر و صف شکن خیبر و اُحد با من بگو شهیده ی بی سنگرت چه شد؟ ای همسر رسول خدا از علی بپرس داماد داغدیده ی من، همسرت چه شد؟ با من بگو مدینه در آن کوچه های تنگ با حسن آفتاب خدا منظرت چه شد؟ ماهی که خاک ریخت علی روی آن کجاست خورشید روی سینه ی پیغمبرت چه شد؟ «میثم» به سان شمع بسوز و سپس بپرس پروانه ی همیشه ی مولا، پرت چه شد؟ حاج غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
روضۀ حضرت زهرا س.mp3
9.91M
گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش كآنچه خواهی، عطا كند زهرا بضعۀ مصطفی بُوَد زآن‌رو جلوه چون مصطفی كند زهرا خانۀ وحی را، ز رخسارش، رشكِ غار حَرا كند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند، خاك را كیمیا كند زهرا این مقام كنیز او باشد تا دگر خود، چه‌ها كند زهرا! چهره پوشد ز مرد نابینا تا بدین حد، حیا كند زهرا در طرفداری از خدا و رسول به علی اقتدا كند زهرا روز محشر -كه از شفاعت خویش حشر دیگر به پا كند زهرا- همچو مرغی كه دانه بر چیند، دوستان را جدا كند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا كند زهرا؟ چه شود گر که بر «مؤید» هم نظری از وفا کند زهرا بی تو ای یار مهربانِ علی! شعله سر می‌کشد ز جانِ علی بی تو ای قهرمان قصۀ‏ عشق، ناتمام است داستان علی... خطبه‌ی ناتمام زهرا کرد کار شمشیر خون‌فشان علی خواست نفرین کند، که زهرا را داد مولا قسم به جان علی- -که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛ صبر کن صبر، مهربان علی! ذوالفقار برهنه‌ی سخنش کرد کاری به دشمنان علی، با وجودی که قاسم رزق است ساخت عمری به قرص نان علی رفت زهرا و اشک از دنبال وز پی او روان، روان علی... درد دل را به چاه می‌گوید رفته از دست، همزبان علی آن شراری که سوخت زهرا را، سوخت تا مغز استخوان علی قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند
18144.mp3
3.28M
روایت میکنه طناب دور دستش به کوفه قصه‌ی پدر را مواسات دخیل بست به ذوالفقار کلام علمدار سادات اباالفضل شامات رجز خطبه خوانده به نظیر مراعات نگو اسکتوأ محدوده به زبانت سفر در زمان کرد دم دروازه ساعات از بالا صدا رفت، تا کربلا رفت بشکسته مناره مأذنه ها رفت خیمه زد کلامش، نورش کجا رفت خورشید عقب نشینی کرد از سما رفت @navaye_asheghaan