1_641092563.mp3
4M
🍁🌾🍁سبکباران خرامیدند و رفتند......
🎤خواننده : #آهنگران
امام زمان(ع)
🥀🍁🥀🍁🥀
گینه جمعه یتیشدی گلمدون سن یابن الزهرا
گیجه صبحه کیمین یالوارمیشام من یابن الزهرا
اوزاخ قالماقلیقون عاشیقلرون یاندیردی مولا
نیه گلمیرسن ای شاه دوعالم یابن الزهرا
فدایم سنه گدایم سنه گوزوم قربانی مهدی(2)
گل ای عاشیق لرین دارونداری یابن الزهرا
سالان تحت الشعایه مهروماهی یابن الزهرا
فدایم سنه گدایم سنه گوزوم قربانی مهدی(2)
چوگیسوی تومن در پیچ وتابم یابن الزهرا
چرایک شب نمی ایی به خوابم یابن الزهرا
امیرم تویی عزیزم تویی اباصالح کجایی
اباصالح کجایی .........😭😭😭😭
🍁اباصالح التماس دعا
🔴🔵 دعای پرفضیلت در شب جمعه و شب عید قربان
🌹 يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ.
🔷 اى كسي كه جود و بخشش تو به آفريدگان هميشگى است!اى آنكه دو دست سخاوت خود را براى عطا گشودهاى!اى صاحب عطاهاى گرانبها!بر محمّد و خاندان او،نيكوخوترين مردمان درود فرصت،و ما را اى خداى بلندمرتبه در چنين شبى بيامرز.
🔺خواندن ۱۰ مرتبه سفارش شده است
#حضرت_زهرا
همینکه نوکر تو هستم آبرو دارم
اگر چه خار ، ولی از تو رنگ و بو دارم
کنیز خانهی لطف شماست مادر من
و من هر آنچه که دارم فقط از او دارم
اجازه هست بگویم که مادرم هستی ؟!
بَدم ... ولی بخدا من هم آرزو دارم
برای بردنِ نامت که هیچ ؛ اصلا من ...
برای فکر به نام تو هم وضو دارم
به لکههای سیاهِ دلِ خودم گفتم ...
میان روضهی تو وقتِ شستشو دارم
دوباره فاطمیه ؛ آتش و ؛ در و دیوار
چه روضههای عجیبی به پیش رو دارم
شبیه تو نفسم تنگ میشود گاهی
چقدر بغض فروخورده در گلو دارم
بخوان بلای جوانمرگیِ خودت را از ...
سیاهههای سپیدی که بین مو دارم
از آن زمان که شنیدم به تو جفا کرده
همیشه با درِ خانه بگو مگو دارم
ببار ابر مدینه ؛ به چشمهی خشکم
که من به جای شکایت دو تا سبو دارم
رضا قاسمی
#حضرت_زهرا
روی عدم ندید وجودی که داشتی
امکان نما نبود نمودی که داشتی
در خاک هم به دیدن افلاک رفته ای
عین فراز بود فرودی که داشتی
ای از تبار لیله ی قدر اندکی درنگ
ما را ببر به سمت شهودی که داشتی
ای بانویی که بود مباهات نسل تو
با جبرئیل، گفت و شنودی که داشتی
ققنوس وار در پی خورشید پر زدی
از شعله های آتش و دودی که داشتی
گفتی و باز منکر شأن شما شدند
نفرین به دشمنان حسودی که داشتی
اما حماسه در تن آفاق پا گرفت
از پشت روزهای کبودی که داشتی
جواد محمدزمانی
#حضرت_زهرا
رد خونست که بر پیکر این در مانده
مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده
لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده
گرد و خاکست که بر چادر مادر مانده
غم عالم به سرم ریخت ،امان از کوچه
همه ی بال و پرم ریخت ، امان از کوچه
آنقدر سوخته که چادرش از سر افتاد
دست بر شانه ی من بود که مادر افتاد
بضعه افتاد ، همه جان پیمبر افتاد
دردسر بود که در خانه ى ما شر افتاد
گره افتاده به این کار،امان از کوچه
خم شده حیدر کرار ، امان از کوچه
مانده خاکستر در ، روی پر و بال اما
مانده در گوش من آن شورش و جنجال اما
یاد آن قد خم و آن تن بی حال اما
چادری که شده در معرکه پا مال اما
بدتر این بود نه با پا ، که با سر افتاد
تا به روی کمر مادر من در افتاد
مانده نجوای شب و روز منو این کوچه
مانده این آه جگر سوز من و این کوچه
آتش و دود غم افروز من و این کوچه
حسرت مادر دیروز من و این کوچه
تکه تکه شده ام ، قحطی مرگست خدا
میکشد آه مرا ، کوچه جدا ، مرگ جدا
آسیابست که امروز سرش خلوت شد
یا تنوری که برایش غم نان حسرت شد
گریه در روزن چشمان همه دعوت شد
بوی مادر به لباس تن من عادت شد
سخت تر میگذرد ثانیه ها بی مادر
شده دلگیر همه خانه ى ما بی مادر
هیچ داغی بجز این داغ مرا پیر نکرد
بين موهای حسن این همه تأثیر نکرد
یل خیبر شکنی را نه زمین گیر نکرد
گریه چشمان مرا از غم تو سیر نکرد
آن سه تا بانی دردند ، امان از کوچه
چه جفاها که نکردند ، امان از کوچه
نرگس غریبی
🍁السلام_علیک_ایتهاالصدیقه_الشهیده
شبِ جمعه است و دلم کرببلایی دارد
پای شش گوشه عجب حال و هوایی دارد
وای اگر مهدی او روضه بخواند امشب
حرم و مقتلِ مادر چه صفایی دارد!
هستی_محرابی🥀
#حضرت_زهرا
چنان بخشیده حق بر فاطمه نام عزیزش را
که حتی برده بالا عزتش شأن کنیزش را
بساط فیض عالم بر رضای فاطمه بند است
مقرب می کند زهرای اطهر مستفیضش را
اگر چه آسیابش محور ارزاق گردون است
از این دنیا برای خود نمی خواهد پشیزش را
غلامی حر شد و قرضی ادا گشت و فقیری سیر
خدا با خنده برگرداند بر او سینه ریزش را
اگر چه زیر و رو شد پیکرش اما کسی از او
ندید اصلا سکوت حنجر دشمن ستیزش را
دری که سوخته با ضربه ای آرام می ریزد
بگو کمتر کند ملعون از این در دورخیزش را
نمی فهمد اگر آن بی حیا پس لااقل ای کاش
درِ خانه نگه دارد عقب، مسمار تیزش را
ثمر از شاخه افتاد و خدا بر خویش واجب کرد
برای قاتل محسن عذاب رستخیزش را
الهی هیچ مردی در کنار بستر همسر
نبیند در بهارانش خزان برگ ریزش را
محمدجواد شیرازی
🌷 امیرالمؤمنین (عليه السلام) :
✍ الصّاحِبُ كَالرُّقعَةِ ؛ فَاتَّخِذهُ مُشاكِلاً
👌 #دوست ، همچون وصله بر جامه است . پس آن را همانند و همرنگ خود برگزين .
📙 غرر الحكم 1179
☀️
#حضرت_زهرا
تو امیرالمومنین هستی و من بانوی تو
جان صدها فاطمه قربان تار موی تو
دور دست تو طنابی دیدم و دلخور شدم
بازویم را داده ام تا باز شد بازوی تو
هر چه دارم را فدای بودنِ تو کرده ام
روی من شد نیلگون، سالم بمانَد روی تو
آه، محتاج عصایم کرده این درد و وَرَم
قوّت من رفت، پای قوّت زانوی تو
ای امیرالمومنین من، سرت بالا بگیر
من بمیرم تا نبینم غصه در ابروی تو
لحظه ای بنشین بحال هم کمی گریه کنیم
اشک تو داروی من شد اشک من داروی تو
دست پختم را نخوردی، چند وقتی می شود
تو حلالم کن، زمین گیر است، کدبانوی تو
پهلوی من خرد شد، اما تو اصلا غم نخور
خوبِ خوبم تا کنارت هستم و پهلوی تو
در میان آتشِ این خانه گر چه سوختم
باز خوشحالم نشد کَم تاری از گیسوی تو
گر چه بوی دود می آید هنوز از خانه ام
عطر جنت می وَزَد در خانه ام با بوی تو
یک تنه جور سپاهی را برایت می کشم
لرزه اندازم به جانِ دشمن ترسوی تو
پشت بر قبله، نمازِ این جماعت باطل است
قبله ی سیار من هستی، نمازم سوی تو
رضا قاسمی
#حضرت_زهرا
خسته ای از جفای شهر ولی
بهر رفتن چنین شتاب نکن
بی تو ماندن تصورش سخت است
خانه را بر سرم خراب نکن
درد تو می کشد مرا زهرا
گرچه بر عالمی طبیبم من
حرف رفتن نزن امید علی
ناامیدم نکن غریبم من
میسپاری به من حسینت را
فکر تاراج تلخ پیرهنی
از نگاهت ولیک میفهمم
بیشتر ناگران این حسنی
نه تو گفتی چه آمده به سرت
نه حسن گفت علت محنش
بین کوچه ولی همین دیروز
لرزه افتاد ناگهان به تنش
گر دعا بهر رفتنت نکنی
با دعایم امید بهبود است
صبرکن دخترت بزرگ شود
خانه داری برای او زود است
گفت فضه،به زینبت هر روز
می دهی درس زخم بستن را
تا مداوا کند به عاشورا
زخمهای عمیق یک تن را
بهنام فرشی
#حضرت_زهرا
سحر دمیده و سجاده ماهتاب ندارد
بساط شاعر شبگرد شعر ناب ندارد
چگونه اشک بریزد زمان درد دو پهلو؟!
گلی که می شکند ساقه اش، گلاب ندارد!
چه فایده که به رویش هزار پنجره وا شد؟!
گلی که سوخت نیازی به آفتاب ندارد!
فقط به مرگ خود امید بسته بعد پیمبر
چه زندگی ست که هر لحظه جز عذاب ندارد
به پیش غیض, نگاه چهل حرامی بد مست
نجیب زاده زنی را زدن ، ثواب ندارد!!
قسم به پینه ی دستش، شبیه او خود, گندم
هزار خاطره با سنگ آسیاب ندارد
تمام غصه ی تنها نگین خانه همین است:
اگر بمیرم علی یار پارکاب ندارد
چه جمله ای شده کابوس او که می پرد از خواب!!! :
‘'برای بستن حیدر کسی طناب ندارد؟’'
چگونه مقبره سازد برای او که در این شهر
علی برای خودش حق انتخاب ندارد!
محمدرضا طالبی
#حضرت_زهرا
گهواره نیست کودکی ات را فلک که هست
فرمانبر تو نیست سما تا سمک که هست
وقتی به خواب می روی ای کوثر کثیر
لالایی خدیجه نباشد، ملک که هست
آن روزه ی سه روزه نیازی به نان نداشت
ای زخمی محبت عالم! نمک که هست
وقتی حضور گریه تو را آب می کند
اشک علی نشسته برای کمک که هست
نقش کبود شانه ات از ضربه های در
بر شانه ی شبان سیه نیست حک؟ که هست
مردیم از فراق تو دل با چه خوش کنیم؟
قبری که نیست از تو به جا؟ یا فدک؟ که هست...
غلامرضا شکوهی
🌷 امام سجاد (عليه السّلام) فرمودند :
👌 من لم يَرجُ الناسَ في شيءٍ و ردَّ أمرُهُ الي اللهِ عزّوجلّ في جميع امورِهِ، استجابَ الله عزّوجلّ لَهُ في كلّ شيءٍ.
✍ كسي كه در هيچ چيزي به مردم اميدي نداشته باشد و حاجات خود را به خدا واگذار نمايد خداوند همة حاجات او را اجابت مي كند.
📖 بحار الانوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۱۰
☀️
✨ ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» ✨
🌕 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»
🌕 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نشاء نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.» گفتم «نشاء بهشت» چیست؟
پاسخ داد: لا حول و لا قوه الا بالله
🌕 امام صادق (علیه السلام) فرمود :
هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید،
زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»
☀️
#حضرت_زهرا
گر پهلویم شکست فدای سرت علی
محسن به خون نشست فدای سرت علی
یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم
هستی هر آنچه هست فدای سرت علی
ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید
حالا که نیلی است فدای سرت علی
غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو...
... راهم به کوچه بست فدای سرت علی
از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین"
این جای ضرب شصت فدای سرت علی
حسین رضایی
#حضرت_زهرا
شانه ی ضرب دیده اش نگذاشت
موی او را دوباره شانه کند
باید انگار جای بازوی خود
مادرش شانه را بهانه کند
زینب از دست های لرزانش
خوب فهمید هُرم آتش را
مادرش زیر لب چنین می گفت
با تو هم اینچنین زمانه کند
اشک ها شان برای هم زیباست
کربلا و مدینه ای بر پاست
زینب افتاده است یاد غلاف
مادرش یاد تازیانه کند
آن زمانی که دید آتش را
آستین در دهان گذاشت ولی
خوب فهمید روز عاشورا
خیمه ها را عدو نشانه کند
درب آتش گرفته سویی بود
روی دیوار جای خون مانده
با وجود هجوم خاکستر
خانه را او چگونه خانه کند
حرف های علی و زهرا هم
خود چنان روضه ایست مکشوفه
آن زمانی که فاطمه می گفت
تشیعش را علی شبانه کند
علی اصغر یزدی
یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود (محمد امین سبکبار)
نیمه شب ها دردها انگار درد آورتر است
حال و روز زخمی تب دار درد آورتر است
لا به لای گریه های بچه های داغ دار
ناله های مادر بیمار درد آورتر است
یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود
ظاهراً این بار از هر بار درد آورتر است
از زمین خوردن همیشه زن خجالت می کشد
گر ببیند شوهرش بسیار درد آورتر است
پشت در افتاده باشد یا میان کوچه ها
در دو حالت ضربه ی دیوار درد آورتر است
در قبال زخم های جنگجویان اُحد
حمزه می داند چرا مسمار دردآورتر است
حرف ها دارد در این بغض گلوگیرش ولی
با جراحات لبش گفتار دردآورتر است
"شاعر : محمد امین سبکبار"
برچسبها: حضرت زهرا, شهادت, سبوی شعر
بعد از اینکه خبر غصب فدک به حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید، چادر خویش را که تمام قامت ایشان را پوشانده بود و قدمهای ایشان نیز معلوم نبود را بر سر کرده و به مسجد النبی وارد شدند و میان ایشان و مردان پرده ای آویخته شد و خطبه ای غرّاء که مشهور به خطبه فدکیه است را ایراد نمودند.
راوی می گوید: راه رف
تن و سخن گفتن ایشان مانند پیامبر صلی الله علیه و آله بود، قبل از ایراد خطبه چنان گریه ای کردند که از گریه ایشان، تمام حاضران مسجد به گریه افتادند و بعد از ساکت شدن حاضران، سخنان خویش را آغاز کردند.
خطبه فدکیه در حقیقت هم سند مظلومیت خاندان رسالت است و هم دفاعی همه جانبه از حریم ولایت و تلاشی برای جلوگیری از انحراف امت اسلامی.
بخشهایی از سخنان زیبا و ارزشمند آن حضرت در خطبه فدکیه، به اختصار بیان میشود.
🔸بعثت پیامبر (ص) و مسیر رسالت در نگاه حضرت زهرا (س)
صدیقه طاهره (س) کلام خود را با حمد و سپاس خدائى که به ستایش و فضل و عزت و رفعت از همه کس سزاوارتر است آغاز میکنند و در ادامه به مساله بعثت رسول خدا (ص) پدر بزرگوارشان میپردازند و میفرمایند «گواهى میدهم که پدرم حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده اوست، که خداوند او را قبل از خلقتش اختیار نمود و قبل از بعثتش او را برگزید و پیش از انتخابش نام او را معرفى کرد. ... آنگاه خداوند متعال به برکت پدرم حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله ظلمتها را به نورانیت مبدل ساخت و از قلبها قساوت را برطرف نمود و از دیدهها تحیر را زایل کرد و مطالب مبهم را براى همگان روشن نمود. آن حضرت دعوت الهى خود را با هدف هدایت مردم آغاز کرد و آنان را از گمراهى نجات داد، و از لجاجتها آگاهى بخشید و آنان را به دینى محکم هدایت نمود و به راه مستقیم فراخواند. ... ».
🔸قرآن و اهل بیت (ع) در خطبه فدکیه
«و ما یادگارانى هستیم که خداوند ما را نمایندگان خود بر شما قرار داده و به همراه ما کتاب ناطق الهى و قرآن صادق و نور تابناک و شعاع درخشندهاى است که دلیلهاى آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است و با ما دلیل و برهانى است که ظواهرش متجلى و استماع آن براى مردم همیشگى است (و ملال آور نیست). پیروان او بخاطر آن مورد رشک دیگران هستند و تبعیت او بشر را به رضوان خدا سوق میدهد و گوش دادن به آن نجات را بدنبال میآورد. در او است بیان دلیلهاى نورانى الهى و پندهاى مکرر خداوند و واجباتى که تبیین شده و محرماتى که از آن منع گردیده و احکامى که کافى است و ادلهاى که روشن است و کلماتى که شفابخش است و فضائلى که بدان دعوت شده و امورى که اجازهى انجام آن داده شده و رحمتى که امید آن میرود و قوانینى که واجب شده است».
🔸بدانید من فاطمهام!
سپس فرمود: «اى مردم بدانید من فاطمهام و پدرم محمد که فرستادهى پروردگارتان و خاتم پیامبرانتان است. کلام اول و آخر من این است و در این مطلب اشتباه نمیکنم و آنچه که انجام میدهم گزاف نیست و سخن به دروغ نمیگویم. پس با گوشهاى شنوا و قلبهاى آگاه سخن مرا گوش کنید».
حضرت زهرا (س) در این بخش از خطبه درد دلی با پدر بزرگوارشان میکنند و از مصائب رسیده به ایشان بعد از رحلت پیامبر ص شکایت کرده و د رادامه می فرمایند:
🔸با امامان کفر مبارزه کنید!
«بعد از این سوابق (منظور سوابق در اسلام و مجاهدت در راه آن است)، حال بعد از روشن شدن حق به کجا میروید و بعد از آنکه بیان شده بود و بعد از اعلان حق کجا آن را پنهان کردید؟ و چرا بعد از این اقدامات به گذشتهى خود رجوع نمودید و بعد از ایمان مشرک شدید و بعد از شجاعت ترسیدید از گروهى که بعد از پیمان بستنشان سوگندهاى خود را شکستند و در دین شما طعنه وارد نمودند؟ با امامان کفر نبرد کنید که آنان پایبند به سوگندهایشان نمیباشند، تا شاید از کارهاى خود برگردند. آیا با گروهى که سوگندهاى خود را نادیده گرفتند و قصد بیرون نمودن رسول الهى را دارند کارزار نمینمایید و حال آنکه آنان ابتدا شروع به جنگ نمودند؟ آیا از آنان هراس دارید؟ خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن هستید».
🔸شکایت از کوتاهی
ایشان در بخشی دیگر از خطبه خود بر کسی که دختر پیامبر (ص) را خوار کند نفرین کرده و میفرمایند «من گفتم آنچه (باید میگفتم) گفتم در حالى که میدانم یارى نکردن وجودتان را فراگرفته و بیوفائى همچون لباسى بر قلبهاى شما پوشیده شده است. ولى این سخنان به خاطر بر لب رسیدن جانم بود و آههایى بود که براى خاموش نمودن آتش غضبم کشیدم و سستى تکیهگاهم بود و ضعف یقین شما است و اظهار غصهى سینهام است که دیگر نتوانستم آن را مخفى کنم و براى اتمام حجت بود.
(منبع: ابن ابی طیفور، بلاغات النساء)انجمن شاعران حسینی:
1_641092563.mp3
4M
🍁🌾🍁سبکباران خرامیدند و رفتند......
🎤خواننده : #آهنگران