#امام_حسین
#غزل_مرثیه
#شام
#محرم
به نیزه دار بگو که مرام بگذارد
کنار ما به سرت احترام بگذارد
نشسته ام دم دروازه تا نگات کنم
اگر که خولی لقمه حرام بگذارد
همیشه پرده نشین بود زینب و حالا
چطور پا وسط ازدحام بگذارد
به هر طریق حرام است بهر ما صدقه
طعام پرت کند یا طعام بگذارد
درست نیست به والله دختر زهرا
قدم به مجلس لقمه حرام بگذارد
به جای بددهنی کاش این سنان لعین
پس از حسین علیه السلام بگذارد
بعید نیست که یوسف ز غصه دق بکند
اگر که پای به بازار شام بگذارد
دم نماز بگو مهر تربتت بدهم
اگر که سنگ سر پشت بام بگذارد
شدیم همسفر شمر ، زخم بد تر از این؟
کجاست مادرمان التیام بگذارد؟
شاعر: #وحید_عظیم_پور
#غزل_مرثیه
#بازارشام
#شام
ببین گلفروشان چه ها میفروشند
گل لاله را سر جدا میفروشند
خداناشناسان عزیز خدا را
برای رضای خدا میفروشند
لباس تو هم صاحب معجزاتیست
که کفار اینجا عبا میفروشند
ببین سنگ گودال هم قیمتی شد
ببین پیرها هم عصا میفروشند
غلامان شمر لعین خنجری را
که سر میبرد از قفا میفروشند
دو روز است ما گوشواره نداریم
چه فخری کنیزان به ما میفروشند
تو که از سر نیزه بازار دیدی
بگو معجرم را کجا میفروشند
تو از بچه های رسول خدایی
مگر بچه های تو را میفروشند
شاعر: #وحید_عظیم_پور
نوحه امام سجاد(ع) -(ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین)سبک همه جا کربلا
ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین
سَروَرِ کائنات،سَیّدُ الساجدین
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
کشته زهرِ کین،غصه دارِ بلا
راویِ روضه ها،شاهدِ کربلا
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
از غمت تا فَلَک،سوزِ آوای من
رأسِ بالای نِی،دیده اي وایِ من
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
گودیِ قتلگاه،کوفه و شهرِ شام
رقص و چنگ و دَف و،سنگِ بالای بام
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
بوده اِی نوکریت،بر مَلَک افتخار
خطبه ات بر تنِ،فتنه چون ذوالفقار
بر حسین نورِ عِین
علی بن الحسین...
شاعر: #امیر_عباسی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
Mokhtari-GolchinMoharram1388[20].mp3
1.3M
#واحد
#شور
آرزومونه با یک پرچم سرخ یا حسین
با همه سینه زنا بیایم تو بین الحرمین
تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
همه از پیر و جوون میزنیم به سینمون
جوانان بنی هاشــــم بیـــــاییــد
علی را بـــر در خیمـــه رسانید
چی می شه یه بار دیگه تو کربلات گریه کنیم
توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم
بزنیم سینه به یاد لاله های پر پرت
بخونیم نوحه کنار قتله گاه اصغرت
بخونیم در تب و تاب به یاد طفل رباب
وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد
چی میشه یه بار دیگه اقا بیایم به کربلا
بخونیم نوحه به یاد اون امیر سر جدا
یاد دسته های قلم بر سر و سینه بزنیم
روی سینه یاد نوحه سکینه بزنیم
یاد دست های قلم بگیرم با نوحه دم
ای اهل حرم میر و علم دار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
این جوان کیست که درقبضه ی اون طوفان است
آسمان زیر سم مرکب اون حیران است
صف به صف میشکند پشت سپاه دشمن
آذرخشی است که غرنده تر از شیران است
ابالفضل ابالفضل ابالفضل
🏴__________________________
2. بیاور با خودت.mp3
3.89M
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباحُ الهدی را
به پا کن کربلایی در دل ما
تو که تا شام بردی کربلا را
#دوبیتی_یوسف_رحیمی
غروب قافله
یادت نمیرفت
صدای هِلهله
یادت نمیرفت
گلو و قلب و چشمت
سوخت عمري
سه تیر حرمله
یادت نمیرفت ...
#دوبیتی_یوسف_رحیمی
هزارسال گذشت
ز رفتنِ لیلی
هنوز مردم صحرا نشین
سیه پوشن ...
گلو و قلب و چشمت
سوخت عمري
سه تیر حرمله
یادت نمیرفت ...
آخه یکی از اون تیرهارو به گلوی شش ماهه ی امام حسین زدند ، یکی رو به چشمان نازنین برادر حسین زدند ، آخرینش رو به اون قلب نازنین ... یه وقت راوی گفت : « فَوَضَعَ عَلَی قَلْبِه »
به پا شد شور محشر ،
خطبه میخواند
به خود لرزید منبر ،
خطبه می خواند
شُکوهش ، کوفه را
در هم فرو ریخت
همه گفتند :
حیدر خطبه می خواند
#دوبیتی_یوسف_رحیمی
1. چهل منزل.mp3
17.63M
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#حاج_علی_خورشیدی
چهل منزل ...
1. شده دم به دم.mp3
5.24M
#نوحه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
#نوحه_بقیع
شده دم به دم
این نگرانی ام
که مدینه ندیده بمیرم
به هوای آن همه آرزو
نشود که بهانه نگیرم
مدینه !
ای روضه ی ناتمام من
به شوکت و به غربتت
سلام من
ای مدینه ، ای شهر روضه و
گریه ی بی صدا
ای مدینه ،
ای سرزمین غریب رسول خدا
به خدا که تحمل غربتت
بُرده طاقتِ عالَم و آدم
ای حکایتِ غربت فاطمه
روضه خوانِ تو بوده مُحرم
کاش میشد و
کبوتر بقیع بودم
تمام عمر
نوحه گرِ بقیع بودم
ای مدینه ، ای شهر روضه و
گریه ی بی صدا
ای مدینه ،
ای سرزمین غریب رسول خدا
بنشیند اگر دل خون من
به مقابل گنبد خَضرا
به تسلی داغ پیمبرم
جان فدا کنم از غم زهرا
سلام من
به چار امام بی حرم
سلام من
به مادر شهیده ام
ای مدینه ، ای شهر روضه و
گریه ی بی صدا
ای مدینه ،
ای سرزمین غریب رسول خدا
#شاعر_میلاد_عرفان_پور
🌹 یا امام رضا جان دریاب دلم را... 🌹
هوا هوای بهشت است در حریم شما
فدای مهربانی و لطف عظیم شما
گدا همیشه گدایی ز خانه تو کند
امید نوکر تو بر یَدِ کریم شما
تو شاه عالمی و ما گدای خانهٔ تو
خدا کند که شوم زائر فهیم شما
تو هشتمین امامی و من خانه زاد شما
نیاورد که شوم نوکر رجیم شما
تویی که راه رسیدن به حضرت حقّی
همیشه چنگ زنم من به دامن شما
🌹 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا
🌹 زندگیتون امام رضایی، التماس دعا
Nariman Panahi Zod Rahatesh Konid.mp3
7.11M
زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید
آی نا مسلمونا باید اول بکُشید بعدا غارتش کنید
خنجر نمیبُره هیچکسی قربونی رو تشنه سر نمیبُره
هی ضربه میزنه هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمیبُره
انصافتون کجاست هیچکی انگشتو واسه انگشتر نمیبُره
آتیش به ما نزن اینقده پنجه روی خاک کربلا نزن
رو سینه اومدن زیر دست و پاهاشون اینقدر دست و پا نزن
دق میکنم حسین دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن
ای شاه کم سپاه پناه عالمیان زینب مونده بی پناه
از روی نی ببین که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه
گوشواره میکِشن به کجا فرار کنن دختر های بی گناه
ای وایی خدایا یا من بمیرم یا اینکه
نشوم روضه و نوحه گودال رو ۰۰
بنام خدا
لطفا با تفکر و تامل بخوانید و...
.
"" "" "" "" "" "
کاش نبودبرعده ای نامت حسین جان نان و آب
کاش نبودیم این همه غافل ز افعال صواب
روز و شب در طول سال همواره غفلت می کنیم
نیست انگاربهرما یاسیدی روز حساب
هست شأنت همچو اجدادت حسین جان بی قرین
واقفم بر رتبه ی شایان آل بوتراب
جایگاه حق بود بی شک فراتر از گمان
هرکه گویدغیرازاین افکاراو باشد خراب
پنج تن از انبیاء هستند حبیب کردگار
نیست جای ذره ای تردید در این انتخاب
اشرف اُلنسوان عالم یک به یک نام آورند
می درخشد نامشان چون ماه و مهر و آفتاب
کعبه باشد خانه ی خلاّق کل کائنات
آمده نام شریفش بارها اندر کتاب
هرکسی با نیتی مولا ز تو دم می زند
می زند سر بر سرایت مرد و زن پیر و شباب
عده ای دارند به سر افکار پوچ و نا صحیح
کارهاشان هست در خلوت سراسر نا صواب
هرکه می آید به درگاهت بسی خوش باورست
می شوند غافل گهی یک عده از فعل ثواب
سهل و آسان کرده اند بر ما طهارت را بسی
وانمودند سیدی ازدست و پای ماطناب
گشته عادت جرم و عصیان و معاصی بهر ما
می کنیم زیرلوایت ازگنه ما اجتناب
ما برون خیمه ات از هرچه غافل بدتریم
وای برما می نمائیم ما شما را دل کباب
الغرض ما اکثرا دوریم ز اهداف شما
ما علی الظاهر زنیم دم ازشما با آب و تاب
وردمان گردیده این که تشنه جان دادی حسین
یادمان رفته برای چه تو کردی انقلاب
زیر بار ظلم تآ گردیده قامت های ما
یا حسین گوئیم و امّا برنمی خیزیم ز خواب
ظلم را بینیم وبر لب می زنیم مهر سکوت
زین سکوت نابجا ما گشته ایم خانه خراب
گرببودیم ماحسینیون کمی اهل عمل
ما نبودیم غرق در بحر عمیق منجلاب
فاخرم مولا درون سینه ام بحر غم است
کن دعای عاشقانت را حسین جان مستجاب
"" "" "" "" "" "" "
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
:
بنام خدا
مدح حضرت زینب س و گریز به وقایع عاشور و....
«قسمت اول»
"" "" "" "
کیست زینب گوهرناب شرف/دختر دردانه ی شاه نجف
زادهٔ دلبند ام الاولیا/اختر تابندهٔ مهر و وفا
کیست زینب نام پاکش دلنشین/در شجاعت در شهامت بی قرین
او بود بی شبهه استاد سخن/خطبه هایش یک به یک دشمن شکن
دربلاغت همچوبابایش علی ست/نورحق از هر کلامش منجلی ست
درمتانت رتبت او ماسواست/همچو زهرا مادرش خیرالنساست
درصبوری چون حَسن یکتا بود/در حیا و حجب بی همتا بود
الغرض با این همه شأن و مقام/او بشد از خردسالی تلخ کام
مادرش تا رخت بربست از جهان/تیره شد بر او زمین و آسمان
او بشد از خردسالی دیده تر/داغ مادر زد به جان او شرر
بعد مادر سینه اش پرسوز شد/نو بهاران بهر او پائیز شد
روز وشب افغان وزاری مینمود/او سرود غصه و غم می سرود
می شد او تا خیره بر دیوار و در/می کشید بی وقفه آه مستمر
گاه می کرد باحسین آه ونوا/گاه می شد هم نوا با مجتبا
با پدر می کرد گاهی گفتگو/داشت او همواره بغضی در گلو
گفت پدر یک شب بر او با حال زار/روز را برخود مکن تاریک و تار
دخترم شام و سحرزاری مکن/اشک خود را روز و شب جاری مکن
صبرکن بادغم افزا می وزد/آن زمان ایام پرغم می رسد
می رسدروزی که تنها می شوی/توغریق بحر غم ها می شوی
مصلحت نیست صحبت از فردا کنم/راز فردا را برات افشا کنم
هست درره دخترم فصل خزان/می شود جاری سرشکت آنزمان
برتو گویم من کلامی جانگداز/باشد این حرفم بسی پر رمز و راز
روز موعد دخترم خواهد رسید/سینه ات را غصه ها خواهد درید
می شود درکربلا طوفان بپا/غرق محنت می شوی در آن سرا
فلک دین در خون شناور می شود/شاه دین بی یار و یاور می شود
برنگویم بیش از این ز آن ماجرا/گریه هایت می کند دلخون مرا
صبر کن سامان بگیرد صبرتان/هی سرشکت را مکن هردم روان
کشتی صبرت به گل خواهد نشست/کاسهٔ صبرت یقین خواهد شکست
چشم هایت چشمهٔ خون می شود/سینه ات را غصه و غم می درد
روزعاشورا تو حیران می شوی/از شرار غصه بی جان می شوی
نا نداری بَرکِشی آهی ز جان/می شوی بی صبر و بی تاب و توان
«اگر توفیق داشتم ادامهٔ منظومه در فرصت های آتی»
"" "" "" "
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)