روضه #اربعین
با نوای: #حاج_محمود_کریمی
شعر از: #علی_اکبر_لطیفیان
: #آواز_دشتی
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
ببین چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهراتر از این
حسینی مذهبی غوغاتر از این
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگیِ راه دارد
به گِردش آفتاب و ماه دارد
به والله که ای والله دارد
همین که با جلالت سر نداده
به دست هیچ کس معجر نداده
پس از آن که زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد!
حسین سر جدا، ای داد بی داد!
چهل روز است گریانم حسین جان!
چو موی تو پریشانم حسین جان!
چهل روز است می خوانم حسین جان!
حسین جانم حسین جانم حسین جان!
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
همین جا شیرخواره گریه می کرد
رباب بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشک پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
"به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ور نه معجرم را..."
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دل ها گرفت و ...
کسی روی تن تو جا گرفت و ...
سرت را یک کمی بالا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
و گر نه دردها می کشت ما را
نگاه مردها می کشت ما را
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دست ساربان شد
طلای من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
به هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آن جا مثل آن ها...
ز جا برخیز غم خواری کن عباس!
دوباره خیمه را یاری کن عباس!
برای عزتم کاری کن عباس!
علم بردار علم داری کن عباس!
سکینه می کند زاری ابالفضل!
چه قبر کوچکی داری ابالفضل!
#روضه_اربعین
#حاج_محمود_کریمی
پسر فاطمه سلام سلام
خواهرت زینب
آمده از شام ...
من که بی تو
سفر نمیکردم
بی تو یک لحظه
سر نمیکردم ...
مانده زخم فِراغ بر جگرم
سر پاک تو گشت همسفرم
بود بهر تَسلیِ دل من
سرِ تو سایه بانِ محمل من
لشگر اشکِ من سپاه تو بود
نفسم شعله هایِ آه تو بود
صوت قرآن تو دلم را بُرد
چشم هایِ تو محملم را بُرد
چتر من سایه ی سرِ تو
مونسم بود
اشکِ دختر تو
ای سرت
بر سنان تماشایی
ای لبت خشک و
دیده دریایی
تا کنی
اشک چشم ما را پاک
دست بیرون بیار
از دل خاک
غم ایام را بپرس از من
قصۀ شام را بپرس از من
کوه اندوه
ریخت بر سر ما
شام شد
کربلایِ دیگر ما
صوت قرآن کجا ؟
شراب کجا ؟
دستِ زینب کجا ؟
طناب کجا ؟
یا اَخا
شامیان بدَند ، بدَند
دختران تو را
زدند ، زدند ...
من که خود بوده ام
شریکِ غمت
من که بودم
مدافعِ حرَمت
حامیِ نازدانه ها بودم
سپرِ تازیانه ها بودم
هر چه تو زخم دیدی
از دشمن
جای کعبه نی است
بر تنِ من ...
به تو و
باغ لاله ات سوگند
به سفیرِ
سه ساله ات سوگند
به لبت ، کز عطش
ترک خورده
به تنِ کودکِ کتک خورده
به همه زخم هایِ سلسله ام
به قنوت نماز نافِله ام
به سِرشک دو دیده ات
« سوگند ... »
به گلوی بریده ات
« سوگند ... »
نه فقط زینب است
خواهر تو
تو امامی و من پیمبر تو
داداش اگه نامحرم نبود .. بدنم رو نشان میدادم ... میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ...؟ بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردم رو بزار برات بگم :
تو رو میون قتلگاه ،
غریب گیرآوردنت
رُقیّتُ توو کوچه ها ،
یتیم گیرآوردنش
از جای تازیونه ها ،
نشونه بود روی تنش
بچه ها هم میزدنش ،
یتیم گیرآوردنش
حسین ... چه خبره کربلا الان ؟ امسال مارو نبردی آقا ... اصلا امروز روضه خوان نداریم ، مگه اینا اومدن ، روضه خون داشتند ؟ همه روضه میخوندند ، همه از روی شترها خودشونو انداختند رو زمین ، همینطوری بدنشون درد میکرد ، روی زانو اومدند کنار قبرها ، شروع کردند روضه خوندن ، هرکی برای خودش ... حسین ... بمیرم برا ناله رباب ، حسین ... خودت مجلس رو بگردون ، نزار یک جور دیگه روضه بخونم ...حسین جان ندیدی ، برامون نون صدقه آوردند ؟ حسین ...
#داداش
رأس تو
که رو به رویِ خواهر بوده
خورشیدِ امیدِ
چند دختر بوده ؟
با دیدنِ حنجر تو
میشد فهمید
خنجر که سرت بُریده
لب پَر بوده ...
کارم تمومه ، نمونده جونی به تنم ... یه اربعینِ ، دارم برات زار میزنم ، زار میزنم ، حسین ...زار میزنم ،زار میزنم ، حسین ...
@navaye_asheghaan
1. سلام.mp3
3.25M
قسمت اول :
#شروع_مجلس_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ...
مثل اونایی که الان رسیدن کربلا ، مثل زائرایی که با پاهای آبله زده الان رسیدن روبرو حرمش ، مثل جابر که اومد کربلا سلام کرد ؛ مثل زینب که هر طرف رو که نگاه میکنه یاد یه خاطره می افته ؛ دستت رو روی سینه بگذار ، تو آقای کریمی ، درسته من نیومدم کربلا ، درسته تقصیر خودمه ، بند تعلقات شدم ، سفر کربلا رو از دست دادم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ...
@navaye_asheghaan
قسمت دوم
#روضه_اربعین
#حاج_میثم_مطیعی
آقا رسید قافله ای
از غم سفر لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن آمیز
همینجا
به گلوی نازک برادرم
تیر سه شعبه زدن
همینجا دستای عموم رو
جدا کردن
همینجا رسید قافله ای
از غم سفر لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن آمیز
یکی یکی
همه نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پاییز
همینجا مادرم صدا زد
بُنَیّ ، بُنَیّ
همینجا منِ زینب
ایستاده بودم
یه وقت آسمان
تیره و تار شد ...
اَعُوذُ بِاللهِ
مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
شمر مرو به قتلگه
فاطمه میکند نِگه
حسین ...
یکی یکی
همه نیلی و زرد افتادند
شبیه برگِ درختان
به موسم پاییز
به بوی پیرُهنی
هر کدام میگیرند
یکی بهانه ی یوسف
یکی سراغ عزیز
یا گرگ های تاخته
بر یوسفِ حجاز
ای کاش ماجرایِ بیابان
دروغ بود
این حرف های مرثیه خوانان
دروغ بود
یا گرگ های تاخته
بر یوسفِ حجاز
مانند گرگ قصه ی کنعان
دروغ بود
خودم دیدم ، خودم دیدم
پیراهن یوسف منو
بُردند ، همینجا ...
#آقا
صدای شیونی آمد
که جان عالَم سوخت
صدای شیون خواهر،
برادرم برخیز
حسینم خسته آمدم
مو سفید آمدم
شرمنده آمدم
خرابه ی شام ...
یادگارت رو جا گذاشتم
@navaye_asheghaan
3. غریب و خسته.mp3
4.4M
قسمت سوم
#روضه_اربعین
#حاج_میثم_مطیعی
غریب و خسته
به درگاهت آمدم ، رحمی
که جز ولای توام
نیست هیچ دستاویز
#حسینم
چنان شدم که تو میخواستی
دم رفتن
ندید اشک مرا
این جماعت خونریز
الان دلم میخواد کنار قبرت های های گریه کنم ... حسینم ، چقدر شام وکوفه، بچه هات روکتک زدن اما من برگشته از رسالت انجام داده ام ، کار تو رو تکمیل کردم ، حالا آمدم کنار مزارت ...
زبان حیدریم
دم به دم قیامت بود
نگاه فاطمی ام
شعله های رستاخیز
اگر چه دست مرا
بسته بود دشمن تو
اسیر ، من شدم و
او نداشت راه گریز
هراس دشمنت از
مُحکمات قرآن بود
نداشت چاره و
برداشت خیزران زِ ستیز
یه وقت صدا زد : « یا یزید مَهلاً مَهلاً ، مُنْتَحِياً عَلَى ثَنَايَا أَبِي عَبْدِالله ... » این لب و دندان را پیغمبر( ص ) می بوسید ...
برادرم ،
تو سنگ خورده ای ،آری
شکسته ای ، من هم
توشعله ور شده ای ،
داغ دیده ای ، من نیز
تو را قسم
به نماز نشسته ی مادر
رسیده جان بر لبم
آه ، جانِ من برخیز ...
@navaye_asheghaan
4. حضرت زهرا س.mp3
4.29M
قسمت چهارم گریز به
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_میثم_مطیعی
حسینم ، یادت میاد یه روزی با برادرم ، حسنم ، وارد خانه شدی ، صدا زدی اسما مادرمون کجاست ؟ « یا اَسما مایُنیمُ اُمُّنا فی هَذِهِ السَّاعَه » مادر ما این وقت روز نمیخوابه... اسما صدا زد : یَاابْنَیْ رسولِ الله لَیْسَتْ اُمُّکُما نائمَه ... مادر نخوابیده ... فقَد فارَقَتِ الدُّنیا ... دیگه بی مادر شدید آقازاده ...، حسینم یادت میاد وارد شدی داخل حجره ، حسنم خودش رو روی بدنِ مطهر مادر انداخت صدا زد : « یا اُمَّاه کَلِّمینی فَاَنَا ابْنُکَ الْحَسَن » مادر با من حرف بزن ، دارم جون میدم ... حسینم یادت میاد صورت کف پای مادر گذاشتی صدا زدی : « یا اُمَّاه کَلِّمینی» ... حسینم بزار یه خاطره دیگه برات بگم ، یادت میاد جلو چشم بابام ، مادر ما رو میزدن ؟
در وسط کوچه
تو را میزدند
کاش به جای تو
مرا میزدند ...
چرا شده
گوشه ی چشمت کبود
به من بگو
مگر علی مُرده بود ؟
وای منو ،
وای منو وای من
میخ در و
سینه ی زهرای من
یا زهرا … یازهرا …
@navaye_asheghaan
5. حاج امیر عباسی.mp3
2.59M
قسمت پنجم
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_امیر_عباسی
در وسط کوچه
تو را میزدند ؟
واویلا ، واویلا ...
خدا برای کسی نیاره ، ببینه مادرش وسط کوچه افتاده ، لذا وقتی زینب رسید کنار قبر ابی عبدالله یه جمله گفت ، این سفر رو داره گزارش میده ، صدا زد داداش : « خبر داری مرا بازار بردند ؟ » اما مصیبت از این بالاتره ، دیگه شما رو کجا بردند بی بی جان ؟
خبر داری
مرا بازار بردند؟
میان مجلسِ اغیار بردند
روضه مدینه ای بود ، چرا آمدی کربلا ؟
خبر داری که دژخیم زمانه
بزد بر خواهرِتو تازیانه
پاشو ببین منم مثل مادرم شدم …..
@navaye_asheghaan
12_mirzamohamadi arbain1396_roze_(www.rasekhoon.net).mp3
9.23M
#مرثیه #روضه
📝روضه اربعین حسینی علیه السلام
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزا_محمدی
#اربعین
#روضه_اربعین
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#مقتل_صوتی
@navaye_asheghaan
#زمزمه_احساسی_امام_رضا(ع)
#جامونده_های_مشهد
#با_گریه_در_زدم
🔘🔘🔘27🔘🔘🔘
بند1⃣
با گریه در زدم
خودم میدونم نوکری بدم
عنایتی دل تنگه مشهدم
نکنه باز آقام کنه ردم
........
امام رضا نوکر و دریاب
از غصه ها دیگه شده آب
درد و دلش فقط یه چیزه
تا کی نگام باشه به اون قاب
.......
به غیر مشهدت آقا کجا رو دارم
این شبا چون ابر بهار همش میبارم
یه گوشه چشمی کن آقا به دل زارم ،آروم ندارم
سلطان علی موسی الرضا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
من خیلی حیرونم
برس به دادم خیلی داغونم
میبینی که دلتنگ و محزونم
به لب رسیده بخدا جونم
آرزومه،پنجره فولاد
آرزومه،صحن گوهرشاد
کاشکی باشم منم کبوتر
میون صحنت باشم آزاد
در به درکوچه ی خاطراتم آقا
خُماره اون حریم باصفاتم آقا
دلتنگ عطر ایوونه طلاتم آقا،گداتم آقا
سلطان علی موسی الرضا
💠💠💠2⃣7⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_مرتضی_پیرانیان
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
@navaye_asheghaan
591.2K
نوحه شور مجلس گرم و زیبا از اربعین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
واویلا چه محشری شده بپا(2)
واویلا با لب تشنه از قفا........
واویلا سر حسین شده جدا...
واویلا رفته به روی نیزه ها...
واویلا عَلی الحسین بن علی..
واویلا جسم علی اکبر چه شد
واویلا حلق علی اصغر چه شد
واویلا ساقی آب آور چه شد.
واویلا انگشت و انگشتر چه شد
واویلا عَلی الحسین بن علی..
واویلا ای غم نصیب کربلا.....
واویلا شاه غریب کربلا..........
واویلا خَدُالتریبِ کربلا...........
واویلا شَیبُ الخَضیبِ کربلا..
واویلا عَلی الحسین بن علی..
واویلا چه محشری شده بپا(2)
خادمه گروه : خ علیمحمدی ✍🏻
اجرای سبک : استاد پیام پرویزی🎙️
@navaye_asheghaan
✅ زمينه امام رضا عليه السلام
🔻 کاری از امير عليزاده
1️⃣ بند اول
صحنِ شلوغ حتی فرشته ها زائرتن
پیرو جون از راه خیلی دور مسافرتن
پیرزنی باگریه رولبش یه زمزمه داشت
خوش به حال اونایی که آقامجاورتن
چقده دستت به کرم میره
هرکی باامید به حرم میره
حاجتش رو میگیره وقتی که
مخصوصا با چشم ترم میره
امام رضا حتی اسمت غم و از دل میبره
امام رضا بگو مادرت منو هم میخره
امام رضاعشق باشم اون کبوتری آقا
امام رضاکه همیشه رویه گنبد میپره
2️⃣ بند دوم
دیدم آقا فلج اومد پیشت شفاشو گرفت
پیش ضریح یه کور اومد نور چشاشو گرفت
باصد امید نرفته ای اومد توصحن شما
هیچی نگفت ولی برات کربلاشو گرفت
حاجتامو داد پنجره فولاد
بخداعرشه منه گوهرشاد
واسه اینکه من سربه راه باشم
مادرم عشقه تورو یادم داد
امام رضا منو از دره خونت جدانکن
امام رضا بیاو بدی مو برملا نکن
امام رضا آقاجون توگفتی فبک الحسین
امام رضا منو از گریه کنا سوانکن
بند سوم3️⃣
گریه بکن به اون شهی که پاره پاره تنه
گریه بکن اون جد ما حسین بی کفنه
گریه بکن که تشنه سربریدنش ریان
گریه بکن روخاک کربلا بی پیرهنه
گریه کن ریان به دل زینب
که دید بلوا شد وسط گودال
عزیز زهرا شده تنها و
به زیر مرکب بدنش پامال
امام رضا گریه میکنم آقابراغمش
امام رضا میمیرم یه روز تویه محرمش
امام رضا تو دعاکن که تا آخرش باشم
امام رضا یه گدا و روضه گرده ماتمش
#امام_رضا عليه السلام
#زمينه
#امير_عليزاده
@navaye_asheghaan
#پایان_ماه_صفر
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
ماتم عظمــای صفــر رسید از راه
مدینــه گریون از داغ رسـول الله
علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه
فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشـپانه
وای از دل زهرا(۴)
بعدِ رســول الله گرفته شد از سر
ظلمِ به قـرآن و عتـــرت پیغمبــر
فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در
غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر
امان از این غربت (۴)
سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای
سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای
امان از اون کوچه امان از اون غـربت
دل حسن خون شد از این همه مِحنت
غریب آقام ای وای (۴)
عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود
نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود
همیــشه در هر جا غریب و تنها بود
گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود
عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر
زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر
غریب آقام ای وای (۴)
چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه
کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه
خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد
قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد
غریب آقام ای وای (۴)
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
@navaye_asheghaan
#درد_جدایی
#زبانحال_جاماندگان_اربعین
خسته و دیوانه گشتم از فراق کربلا
حال من خیلی خراب است از فراق کربلا
دوری از صحن و سرا آتش به جانم میزند
مست و حیرانم دلا من از فراق کربلا
اربعین است ودلم پرحسرت وغرقِ غم است
با که گویم غصه و سوز فراق کربلا
هر غمی را من تحمل کرده ام با عشقِ یار
مانده ام ، درمانده اینک از فراق کربلا
قدرنعمت چون ندانستم چنین شدقسمتم
تا شوم مجنون و نالان در فراق کربلا
گرچه باشد در دلم جای حسین ابن علی
طاقتم طاق است اینک در فراق کربلا
اربعینِ سال قبل در کربلا بودم ولی
حال ، دور از حرم وای از فراق کربلا
در طریق یا حسین یارب چه حالی داشتیم
میگرفتیم از همه آنجا سراغ کربلا
خیمه گاه و قتله گاه شاه دین یادش بخیر
سوزم و سازم از این غم از فراق کربلا
حُبِّ تو سرمایهِ ء دنیا و عُقباِ ی من است
زین سبب سوزم ز هجر و از فراق کربلا
دست و پا گُم کرده ام از دوریِ کوی حبیب
همتی تا من بسازم با فراق کربلا
مادرم از روز اول مهر تو تعلیم کرد
گفت باید جان دِهی تو از فراق کربلا
نام حیدرچون به گوشم خوانده شدوقت اذان
هم بسوزم بر نجف هم بر فراق کربلا
هرچه را گویم دروغ ، اما به جان مادرت
راست میگویم که مُردم از فراق کربلا
ای"طریقت"دست،زن بَردامن صاحب زمان(ع)
تا رها گردی تو از هجر و فراق کربلا
•┈┈••✾•🌿 ¤🌿•✾••┈┈
#حاج_مرشد_علی_طریقت_اصفهان
@navaye_asheghaan
#مناجات_سیدالشهدا
#اربعین
همین که نام تو آید اوایل روضه
هزار مرتبه خون می شود دل روضه
صدا که می زنمت مثل ابر می بارم
چقدر اسم شما هست حامل روضه
براش حضرت زهرا دعا کند هر دم
کسی که پا بنهد در محافل روضه
شبیه ماه درخشان که نور می بارد
برای عرش درخشد منازل روضه
به روز حشر که دستان مردمان خالی است
پر است از کرمش دست سائل روضه
نوشته اند شفاعت وسیله می خواهد
خوشم به شال و لباس و وسایل روضه
زمان عاشقی ام را چه خوب یادم هست
که رد شدم به محل از مقابل روضه
گریست دفعه اول دو چشم من آنجا
که از گلوی تو می گفت ناقل روضه
نشست بر روی سینه نشست تا ببرد
هزار مرتبه لعنت به قاتل روضه
به قتلگه نگران حرم شدی کشته
به استناد و گواه مقاتل روضه
#اسماعیل_روستایی
@navaye_asheghaan
549 _ امام حسین علیه السلام
زمینه _ شور
سه بار میگم به سمت کرببلا صلی الله علیک
بر آن شهید تشنه ی سر جدا صلی الله علیک
یا ابا عبدالله
خدا اگه خیر کسی رو بخواد
تو قلب اون حب حسین میزاره
کاری میکنه که تو دنیا فقط
دلش برا کربلا بی قراره
کربلا کربلا اللهم رزقنا
رو به حرم میگم با سوز و گداز صلی الله علیک
قشنگ ترین سلام قبل از نماز صلی الله علیک
یا ابا عبدالله
حرارت عشق تو تا قیامت
تو قلب ما نمیشه سردو خاموش
من زندگیم تو کربلا عوض شد
مهر تو رو نمیکنم فراموش
کربلا کربلا اللهم رزقنا
#امام_حسین_علیه_السلام
#شور_امام_حسین
@navaye_asheghaan
550 _ اربعین امام حسین علیه السلام
زمینه
سلام الله علی سیدناالمظلوم
سلام الله علی سیدناالعطشان
حسین جان حسین جان
کاش بودم همنشین تو
در جمع زائرین تو
کاش بودم با پیاده ها
مهمان اربعین تو
حسین جان حسین جان
بیرون نمیره از سرم هوای تو
هوای خاطرات کربلای تو
باور نمیکردم یه روزی اربعین
جا بمونم از جمع زائرای تو
حسین جان حسین جان
سلام الله.....
گریم بر زخم پیکرت
خورشید نیزه شد سرت
گر خون گریه کنم کم است
بر اسارت خواهرت
حسین جان حسین جان
لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً
گریه کند از غم تو امام ما
واویلا کربلا کربلا
واحزنا عاشورا عاشورا
حسین جان حسین جان
سلام الله....
#امام_حسین_ع
#اربعین
#زمینه_اربعین
@navaye_asheghaan
سینه زنی
برادرم حسین جان
زینب ترا به قربان
ای یادگار مادر
بر خیز و ای برادر
آمدم از اسارت
بر تو کنم زیارت
برادرم کجایی
داد از غم جدابی
برادرم حسین جان
زینب ترا به قربان
ای یادگار مادر
بر خیز و ای برادر
آمدم از اسارت
بر تو کنم زیارت
برادرم کجایی
داد از غم جدابی
ای یادگار حیدر
تاج سر پیمبر
پشت و پناه خواهر
کشته تیغ و خنجر
آمدم از اسارت
بر تو کنم زیارت
برادرم کجایی
داد از غم جدایی
چهل منزل اسارت
شده بر ما جسارت
شام بلا حقارت
رنج و ستم مرارت
آمدم از اسارت
بر تو کنم زیارت
برادرم کجایی
داد از غم جدابی
حالا غریب و تنها
با کوله بار غمها
اشکم مثال دریا
من زینبم خدایا
آمدم از اسارت
بر تو کنم زیارت
برادرم کجایی
داد از غم جدابی
بیقرار اصفهانی
@navaye_asheghaan
شور ترکیبی چند شور معروف
شاعر کربلایی حسین بابانیا
من بازم برات
سینه میزنم
تا وقتی باشه
جون تو این تنم
تا دلتنگی ما رو گرفت
اسم تو هر جا رو گرفت
مستم کرده شور حسین
"آوازه ات دنیا رو گرفت"
آوازه ات دنیا رو گرفت ...
➖ آوازه ات دنیا رو گرفت
ای دنیای بچگی هام
پر کردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام
حسین تو قلبم داره ریشه
حسین که تکراری نمیشه
حسین اون عشق موندگاره
حسین کی تنهامون میذاره
زمان مرگم بیا اباعبدالله
دوستت دارم خیلی یا اباعبدالله
ندارم حرفی به جز همین یک جمله
و صلی الله علی اباعبدالله
هر شب با غمت
غرق شور و شین
مشغول دم
یا بنت الحسین
من میگم غم
تو میخونی گریه
"تو بگو عشق
من میگم رقیه"
تو بگو عشق منمیگم رقیه ...
➖ تو بگو عشق من میگم رقیه
میره قلبم با یه ذکر سه ساله
تو بگو دل سر برات میارم
دست ازت بردارم دیگه محاله
محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه
خودش یک تنه لشکره رقیه
به ماها میگن نوکر رقیه
تاج داری بانو پرچمداری بانو
تنها دلیل ذوق علمداری بانو
شاهکاری بانو با وقاری بانو
ارث از بابا بزرگته کراری بانو
تکبیر حسین
تا هفت آسمون
ماشاءالله میگه
به یه پهلوون
واجب التعظیم جهانگیر عباس
ای علمدار و ای علمگیر عباس
دل سپردم آقا به این مداحی
"شهریار شهر مشاهیر عباس"
شهریار شهر مشاهیر عباس ...
➖ شهریار شهر مشاهیر عباس
شهسوار عصر اساطیر عباس
هرکسی نامت را شنید عاشق شد
دارد عشق ناب تو واگیر عباس
یا ابوفاضل
شیر بی باک و تیز و چالاک و
رزم جانانه ی تو کرده کولاک و
پسر خاک و چون علی پاک و
قمر العشیره ی تمام افلاک و
ماه شب قمره معشوقه رب قمره
عشق مستحب قمره یا قمر مدد
با ادب قمره حیدری نسب قمره
فارس العرب قمره یا قمر مدد
یا اباالفضل یا اباالفضل
@navaye_asheghaan