eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
435 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه هر سه معصوم هفته‌یِ آخر ماه صفر یا نبی یامجتبی جانم رضا ذکرِ همه تسلیت یافاطمه مزدِ سینه‌زن براتِ کربلا و علقمه تسلیت یافاطمه دودمه حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم یا اَباَالزّهرا رسول‌اللّه ختم‌المرسلین رحمت‌ٌلِلعالمین سنگِ عشقت را به سینه زد امیرالمؤمنین رحمتٌ‌لِلعالمین دودمه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تو اگر فرمانده‌ای ارباب می‌گیرد علم یاحسن شاهِ کرم کوریِ چشمِ حسودان در دلم داری حرم یاحسن شاهِ کرم @navaye_asheghaan
4_5886564622642710876.mp3
849.1K
‍ . ♻️♻️♻️ ☑️بنداول کریمِ و همتا نداره اسمه شریفش موندگاره از میونه دسته مجتبی بارونه کرامت می‌باره ..... آقای منه همون آقاکه محترمه همونی که شاه کرمه کریمه ولی بی حرمه آقای منه دله عاشقا رو می بره عموی علیِ اکبره همونی که عشقه مادره یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» ☑️بند دوم تویی کریم آل طاها تویی میوه ی قلبه زهرا از عمقه وجودم می خونم خیلی میخوامت به جونه مولا ...... عالم به فدات اسم تو میگم باشوروشین تویی تو امیره عالمین داداش بزرگتره حسین عالم به فدات تویی که یله بی بدلی اسطوره ی جنگ جملی ای پسره حضرته علی یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» .................
بنام خدا احادیث منتخب از فرمایشات گهربار نبی مکرم اسلام محمد مصطفی ص "" "" "" "" دید پیمبررا جوانی خوش مرام شد زفیض این زیارت شادکام تا که شد او با پیمبر روبرو باز شد آن لحظه باب گفتگو او نمود از آن رسول مهربان چند پرسش پشت سرهم بی امان گفت می خواهم که داناترشوم در میان جمع خوبان سر شوم کرد فرمایش بر او میر ٱمم از خدا غافل مشو یک لحظه هم گفت میخواهم دلی چون آفتاب داد پیغمبر بر او این سان جواب گفت همواره به یاد مرگ باش بهرپس فردا و فردا کن تلاش گفت خواهم باب رحمت وا شود رحمت ایزد نصیب ما شود گفت نیکی کن تو بر خلق خدا باب رحمت تا شود وا بر شما گفت می خواهم نگردم خوارو پست پیش چشم مردم دنیا پرست گفت جز خالق نباشد تکیه گاه هر چه می خواهی فقط از او بخواه گفت می خواهم شود عمرم دراز زندگی را سر کنم من سرفراز گفت؛ مشو غافل زیاد اَقرِبا تا که گردی از غم و غصه رها گفت خواهم موقع راز و نیاز لحظه ای بینم خدا را در نماز گفت گر دقت کنی وقت وضو می رسی بر قله های آرزو گفت خواهم رزق من گردد فزون تا نباشم درجهان خوار و زبون گفت گرخواهی که باشی کامران سوره ی«الواقعة» را بیش خوان گفت هستم روز و شب زار و ملول از عذاب قبر یا ختم رسول گفت از قرآن نگردی گر جدا از عذاب قبر می گردی رها گفت باشد دفتر عمرم سیاه گشته پر این دفتر از صدها گناه گفت می خواهم که زیر و بر شوم باقیِّ عمر آدم دیگر شوم رهنمایم باش پندی ده مرا تا نباشم روسیه روز جزا پرسشی بنمود از او آندم رسول از جواب او بشد یک دم ملول گفت آیا سایه بان داری به سر هست آیا زنده مادر یا پدر او بگفتا ای امیر کائنات والدینم نیست در قید حیات گفت بر او حضرت خیرالامین افتخار آسمان ها و زمین گر بخواهی عزت هر دو جهان بود باید با خلایق مهربان گرچه نتوان دیگر آنها را بدید می توان شد در دو عالم رو سفید اولاً تا می توانی هر زمان مهربانی پیشه بنما ای جوان سفرهٔ ی مهر و محبت وا نما تا پدر مادر شود از تو رضا بذل و بخشش کن به قدرو به توان مادرت را یاد کن وقت اذان درد و دل کن با پدر وقت نماز معذرت خواهی کن از آن پاکباز گاهگاهی در میان هفت روز بر مزار آن دو شمعی بر فروز فاخرا در یوم میلاد شاد باش از دل و جان خرم ودلشاد باش گر نمی خواهی که باشی دل پریش والدین خود مَبر از یاد خویش "" "" "" "" "" "" "" " «برای سلامتی و شادی روح جمیع پدران و مادران صلواتی بفرستید و فاتحه ای به روح پدر و مادر بنده نثار کنید» گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
4_5866464605194162349.opus
123.6K
زمزمه ای با امام رضا(ع) به سبک یا مولا دلم تنگ اومده پایان صفر دلم شود تنگ حرم مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا۲ ___ در سوگ رضا دل همه خون بشود هرعاشق او زغصه مجنون بشود کفتر رضا سر به گریبان ببرد آهوی صحرا غمین ومحزون بشود یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا۲ ____ پایان صفر مولاشده مسموم کین در خانه خود تنها فتاده برزمین از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب اوج غربت وشرار زهری آتشین یا مولا غریب الغربا، مارا..... __ در غربت خود جوادش آمد یاد او روسوی مدینه می رود فریاد او می زندز طوس جواد خود را اوصدا تا که آید و رسد پسر بر داد او یا مولا غریب الغربا..... شعر:اسماعیل تقوایی @navaye_asheghaan
RezaYar Nadard - Final.mp3
9.32M
یارب پسر فاطمه غمخوار ندارد بی مونس و بی یار پرستار ندارد رضا یار ندارد پرستار ندارد از غصه ز هجر پسرش در دم اخر تابی و توان ثامن اطهار ندارد معصومه نگر حال دل زار برادر دل خون شده از جور و عزادار ندارد رضا یار ندارد پرستار ندارد معصومه بمیرد که نشد همسفر تو دلخون شده از هجر و مددکار ندارد رسوایی مامون همه مقصود رضا بود هرگز که رضا میل به دربار ندارد رضا یار ندارد پرستار ندارد ای قبله هشتم ز غمت عالم و ادم در سنیه به جز اه شرر بار ندارد از غربت تو خون ب دل خلق جهان شد کس نیست که از غصه دل زار ندارد رضا یار ندارد پرستار ندارد @navaye_asheghaan
برگشت زائران کربلای معلی آمده زائری از ، قبله گاه حسنات میرسد از قدمش ، لحظه لحظه برکات شده کام همگی ، همه چون قند و نبات زائر کرببلا ، به قدومت صلوات آمده زائر ی از ، حرم شیر خدا آمده از حرمِ ،کاظمین و سامرا جان فدای ساقی تشنه کام کربلا «زائر کرببلا، به قدومت صلوات» شده قلب همه از ، عشق مولا منجلی مست میخانه ی عشق، شیعیان ازلی آمده زائر کوی حسین ابن علی «زائر کرببلا ، به قدومت صلوات» به صفای قدم ، زائر دشت بلا زائر عرش خدا ، زائر خون خدا زائر ساقی عشق ، ساقی کرببلا «زائر کرببلا ، به قدومت صلوات» بگو از آن حرم و ، پادشاه بی سرش بگو از خیمه گه و ، ساقی آب آورش بگو از اکبر و هم، شیره خواره اصغرش «« زائر کرببلا به قدومت صلوات @navaye_asheghaan
. خورشید عصر ،منجی عالم ظهور کن تنها دلیل خلقت آدم ظهور کن دیگر نمانده صبر و قراری به سینه ها هجرت شده ست درد دمادم ظهور کن در قلب شیعیان، همه دم در فراق تو برپا شده ست مجلس ماتم ظهور کن آخر امام، منتقم آل فاطمه نور دل رسول مکرّم ظهور کن وقت عزای جدّ غریب تو مصطفاست صاحب عزای حضرت خاتم ظهور کن زخم جبین جدّ تو تازه ست العجل بر زخم او دوایی و مرهم ظهور کن او رفت و اشک فاطمه اش شد همیشگی شد قامتش ز داغ پدر خم ظهور کن او رفت و بعد او رخ یاسش کبود شد در کوچه خورد سیلی محکم ظهور کن روز دوشنبه، کوچه و بغض چهل نفر شد مبدأ جفای محرم ظهور کن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. درخت‌های اُمیدیم، از دیار حسن پُر از شکوفه‌ی عشقیم در بهار حسن به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست! رسیده است لبِ ما به جویبار حسن به دخل کاسبی‌ام برکتی فراوان داد از آن زمان که شدم خادم تبار حسن همین دو لقمه‌ی نان را حسن به ما بخشید گرفته سفره‌ی ما رنگ از اعتبار حسن کریم‌بودنِ او قابلِ محاسبه نیست... کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟! کدام شاه نشسته است با جذامی‌ها؟!... بلند می‌شوم از جا به افتخار حسن شنیده‌ام که به سگ هم غذا تعارف کرد! هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم منم دچار حسین و منم دچار حسن در اربعین حسینی، حسن جلودار است قدم زدم همه‌ی جاده را کنار حسن عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه‌ست خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن حسین با همه‌ی دلرُبایی‌اش، حسنی‌ست ببین دل از همه بُردن شده‌ست کار حسن خیالبافی من‌ صحن‌سازیِ حسن است... شبیه مشهد ما می‌شود مزار حسن * * * میان معبری از نور، ناگهان شب شد چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟! حرام‌لقمه به مادر دو دست سیلی زد... سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن . @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) بیاور طشت ، از وفا به برَم پاره شد جگرم مهربان خواهر نظر بنما ، پاره های تنم آید از دهنم بی امان خواهر بیا بنشین ، در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) خبر كن خواهر، حسین مرا نور عینِ مرا ، كآیدم بر سر نمی باشد ، مادرم به سرم كرده خونجگرم از جفا همسر بیا بنشین ، در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) خداحافظ ، میروم زِ جهان سوی باغ جنان چشم گوهر بار روم نزدِ جدّ و مادر خود ، ظلم همسر خود ، می كنم اظهار بیا بنشین در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) دو طفلانِ ، بی گناه مرا بی پناه مرا ، مادری بنما پرستاری ، كُن ز راه وفا كودكان مرا یاوری بنما بیا بنشین در برم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... )
2. حاج تقی نسیم.mp3
4.84M
( علیه السلام ) ( سبک حاج اکبر ناظم ) ای مسلمین ، هنگامه ی عزا شد شهادت امامِ مجتبی شد شور و غوغا به پا مدینه در عزا ( این شده ، ذکر همه بر لب امان امان از دل زینب ) تکرار شب عزای حسن مجتبی زهرا به جنت شده صاحب عزا عزیز پیمبر گشته پاره جگر ( این شده ، ذکر همه برلب خدا برس به داد زینب ) تکرار « تکرار بند اول گفت با زینب غم دیده حسن ، در دمِ مرگ بنشین در برِ من ، تا که مرا جان به تن است خواهرا خیز زجا ، زود برو طشت بیار اول رنجِ تو و آخر عمر حسن است
1. جان رسولم.mp3
1.62M
( علیه السلام ) جان رسولم ، با غم قرینم در بینِ جمع و تنها ترینم قوت و غذایم خونابه ی دل سوزد دلم از ، زَهر هلا هل ( ای وای از این غم ) تکرار داغ گرانی ، دارم به سینه خون شد دلم از، اهل مدینه از این جماعت خوبی ندیدم زخم زبان و طعنه شنیدم ( ای وای از این غم ) تکرار بر جسم و جانم صد شرَر افتاد تا یاد کوچه در نظر افتاد آخر چه گویم با ضرب سیلی رخسار مادر ، گردیده نیلی ( ای وای از این غم ) تکرار ای خواهرِ من زینب کجایی ؟ باز آ که آمد وقت جدایی ... خون بسته دیگر راه گلویم از درد غربت ، با تو بگویم ( ای وای از این غم ) تکرار