#دیر_راهب
کنارِ دِیر، شَبی اِزدحام را دیدم
وَ جِلوهگر، سَرِ ماهی تَمام را دیدم
میانِ بَزمِ شَرابی، در آن سیاهیِ شب
به روی نیزه سَرِ یک اِمام را دیدم
شَبیهِ حضرتِ عیسی اگر سخن میگفت
ولی تفاوتِ هَر دو کلام را دیدم
به پارهی دِلِ پیغمبر از هَمین مَردُم
نَهایتِ اَدب و اِحترام را دیدم!
به دین و مَذهبِ خود هَم عمل نمیکردند
نَتیجههای غذایِ حَرام را دیدم
وَ دَر اِزای سَری، هَستیِ خودم دادم
حَریص بودنِ این خاص و عام را دیدم
به لُطف و بَرکتِ این سَر، شدم شَهیدِ حسین
وَ روی "عِشقْ عَلیهِ السَّلام" را دیدم
✍ #رضا_رسول_زاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضهٔ #دیر_راهب
راه گم کردی که از دِیْر نصاری سر در آوردی؟!
یا به دنبال مسلمانی در این اطراف میگردی؟!
با سکوتت پاسخم را میدهی هرچند حق داری
خستهای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی
خط به خط پیشانی خونرنگ تو تفسیر صدها زخم
زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی
در نگاه تو بعینه میتوان تاریخ غم را دید
من یقین دارم که با یحیی در این غمنامه همدردی
در حضور تو چشیدم لذت پروانه بودن را
نیمهشب تابیدی و بر دِیْر ظلمت سایه گستردی
شستوشو دادی دل آیینهام را، با نگاهی گرم
مشکل از دل بود، میدیدم پر از خاکی، پر از گردی
هدیه آوردی برایم یک نَفَس عطر مسیحا را
با دم توحیدیات در من دمیدی زندهام کردی
✍ #عباس_همتی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#دیر_راهب
کاروان آهنگ رفتن ساز کرد
سیر معراجی دگر آغاز کرد
کرد از کوفه به شام غم خروج
بود تا شامش چهل منزل عروج..
هر زنی با یک جهان اندوه و درد
بود پیغامآور هفتاد مرد
اشک سرخ و جامه چون رخ نیلگون
چشم هر یک را هزاران چشمه خون
هر اسیری بود پیغامآوری
بر لبش فریاد خونینحنجری..
گشت در هر شهر سرها زیب نی
نیزهها در پیش و محملها ز پی..
::
کهنه دیری بود و آنجا راهبی
شعلههای طور دل را طالبی
دیر نه، نه، یک جهان دریای نور
او چو موسی بر فراز کوه طور
ترک دنیا گفتهای در کنج دیر
همچو عیسی آسمان را کرده سیر
لحظه لحظه سالها در انتظار
تا شود دیرش زیارتگاه یار
بیخبر خود رازها در پرده داشت
در تمام عمر یک گمکرده داشت..
دید در پایین دیر خود شبی
هر طرف تابیده ماه و کوکبی..
آمده از طور موسای دگر
در غل و زنجیر عیسای دگر
سر به روی نیزه میگوید سخن
یا سر یحیاست پیش روی من؟..
کرد نصرانی نزول از بام دیر
گرد سرها روح او سرگرم سیر
دیده بر شمع ولایت دوخته
چون پر پروانه جانش سوخته
راهب پیر و سر خونین شاه
رازها گفتند با هم با نگاه
شد فراق عاشق و معشوق طی
این به پای نیزه او بالای نی
ناگهان زد بانگ بر فوج سپاه
کای جنایتپیشگان روسیاه
کیست این سر؟ کاین چنین خوانَد فصیح
وای من، داود باشد یا مسیح؟..
پاسخش گفتند مقصود تو چیست؟
این سر خونین سر یک خارجیست
کرده سرپیچی ز فرمان امیر
خود شهید و عترتش گشته اسیر..
ریخت نصرانی به دامن خون دل
گشت سر تا پا وجودش مشتعل
برکشید از سینه چون دریا خروش
گفت ای دونفطرتان دینفروش
ثروت من هست چندین بَدره زر
در جوانی ارث بردم از پدر
در بهای این همه سیم و زرم
امشب این سر را امانت میبرم
میکنم تا صبح با او گفتگو
کز دهانش بشنوم سرّی مگو
شمر را چون دیده بر زر اوفتاد
عشق سیمش باز در سر اوفتاد
داد سر را و ز راهب زر گرفت
راهب آن سر را چو جان در بر گرفت
برد سوی دیر سر را با شتاب
کرد ناگه هاتفی او را خطاب
راهب از اسرار آگه نیستی
هیچ دانی میزبان کیستی؟
میهمانت میزبان عالم است
هرچه گیری احترامش را کم است
این که لبهایش به هم خشکیده است
بحر رحمت از دمش جوشیده است
این که زخمش را شمردن مشکل است
زخم هفتاد و دو داغش بر دل است
گوش شو کآوای جانان بشنوی
از دهانش صوت قرآن بشنوی
گرد ره با اشک از این سر بشوی
با گلاب و مُشک خاکستر بشوی
برد راهب عاقبت سر را به دیر
تا خدا در دیر خود میکرد سیر
شد چراغ دیر آن سر تا سحر
دیگر اینجا دیر راهب بود و سر..
گفت ای سر، تو محمّد نیستی؟
گر محمّد نیستی پس کیستی؟
ناگهان سر غنچۀ لب باز کرد
با نصاری درددل ابراز کرد
گفت: کای داده ز کف صبر و شکیب
من غریبم من غریبم من غریب
گفت: میدانم غریب و بیکسی
گشته ثابت غربتت بر من بسی
تو غریبی که به همراه سرت
همره آید دستبسته خواهرت
باز اعجازی کن ای شیرینسخن
لب گشا و نام خود را گو به من
آن امیرالمؤمنین را نور عین
گفت: راهب من حسینم من حسین
من که با تو همسخن گشته سرم
نجل زهرا زادۀ پیغمبرم
دیده این سر از عدو آزارها
خوانده قرآن بر سر بازارها
اشک راهب گشت جاری از بصر
گفت: ای ریحانۀ خیرالبشر
از تو خواهم ای عزیز مرتضی
شافع راهب شوی روز جزا
گفت: آیین نصاری واگذار
مذهب اسلام را کن اختیار
راهب از جام ولایت کام یافت
تا تشرف در خط اسلام یافت
یوسف زهرا بدو داد این برات
گفت ای راهب شدی اهل نجات..
✍ #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#دیر_راهب
شب میرسید و دِیْر پر از عطر سیب بود
تنهاتر از مسیح، سری بر صلیب بود
بر نی سری شکفتهتر از فرق لالهها
در پای نیزه نوحهی صد عندلیب بود
اسلام بین مسجدیان آشنا نداشت
شاهی میان مملکت خود غریب بود
میدید پیر دِیْر ظهور مسیح را
نه نه مسیح منتظر این طبیب بود
با یک نگاه بر سر او دل ز دست داد
بر نی هنوز دلبریاش بیرقیب بود
سر را بغل گرفت و دل سیر گریه کرد
گویا تمام عمر پی این حبیب بود
تطهیر کرد آب روان را ز خون او
اینکه فقیه بود مسیحی عجیب بود
اشکش گداخت تا به لب خشک او رسید
از تشنگی هنوز لبش در لهیب بود
جای رقیه خالی از او بوسهای گرفت
از این وصال قافلهای بی نصیب بود
بر گیسوان سوخته او شانه میکشید
از تاول تنور دلش بی شکیب بود
معلوم بود سر ز قفایش بریدهاند
رویش تمام خاکی و خد التریب بود
معلوم بود داغ جوان از محاسنش
رخسار او ز واقعه شیب الخضیب بود
یک تن به او نگفت چه آمد سر حسین
وقت حدیث روضهی یابن شبیب بود
✍ #موسی_علیمرادی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#دیر_راهب
و با صندوقچه مهمان میکند راهب کلیسا را
سری در آن تداعی میکند روح مسیحا را
و راهب خون سر را با گلاب و مُشک میشوید
و با رگهای پاره میکند آغاز نجوا را
بلور اشکهایش روی خاک دِیر میریزد
«تو ای سر کیستی؟ پر کرده نورت آسمانها را»
«منم فرزند زهرا آن زنی که مادر آب است
که همکیشان من بستند رویم آب دریا را!»
صدای راهب از محراب میآید که میگوید:
«نبودم کربلا یاری کنم فرزند زهرا را
عجب قومی! اگر عیسی پس از خود داشت فرزندی
به روی چشم میدادیم جا فرزند عیسی را»
✍ #اکرم_هاشمی_سجزئی_الهه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضهٔ #دیر_راهب
اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي
از بزم این جماعت مهمانکش آمدي
دیریست وا نگشته به این دِیْر پای غیر
تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر
در کسوت مسیح به مهمانی آمدي
وقتی به دِیْر راهب نصرانی آمدی
تو قصد کردهای همه دنیای من شوی
ترسا شدم كه حضرت عیسای من شوی
بي پيكر آمدي سر و جانم فداي تو
اي سر! بگو چگونه نهم سر به پاي تو
اي سيب سرخ! آمدهاي تا ببويمت
بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت
اين دِیْر كربلا شده قربانيات شوم
قربان زخم گوشهي پيشانيات شوم
دامن مكش ز دستم، دستم به دامنت
رأست چنين شدهست، چه كردند با تنت
از وضع نامرتب رگهاي گردنت
پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت
"زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست
اين خرده چوبها كه نشسته به لب ز چيست؟!
✍ #محمدعلي_بياباني
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•آیه ی عشق...
#روضه وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاجمیثممطیعی
▪️▪️▪️
چنین حکایت تلخی که دیده و که شنیده
سه سالهای که غمِ او به عمر نوح رسیده
*ما امشب بیچاره اومدیم خودت میدونی، ما امشب خسته اومدیم،خودت میدونی ما امشب با سرِ پایین اومدیم...*
شنیده قصه ی؛ مادربزرگ را و ندانم
که نازدانهی زهرا، چه از «کشیده» کشیده
سه ساله ای که دمیدهاست روضه های غریبی
به بازویش که شکسته، به قامتش که خمیده
*امشب سفارش ما رو به بابات بکن، ما گرفتار دنیاییم..*
«یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته، خدا شاهده...
هوای حرم، هوای بهشت
ببر کربلا، به جای بهشت...»
*من قبولت دارم بی بی سه ساله...من شما رو باب الحوائج میدونم...*
عزیزِ جانِ حسین است و رویِ خارِ مغیلان
چقدر این سو و آن سو فرار کرده دویده
بمیرد آنکه کشیده است معجر از سر طفلان
شکسته بادا دستی که گوشواره کشیده
سهساله ای که خودش زینبی است با همه خُردی
تمام رنجِ سفر را به جانِ خویش خریده
رقیه آیهی عشق است و امشب از سرِ بابا
شنیده آیهی قرآن، ولی بریده بریده
*من یه دختر سه ساله ای میشناسم که گفت:بابا!..*
«ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم...»
در شهر شام ملعون ها روی یه طبقی پارچه کشیدند،مقابل یه بچه سه ساله گذاشتند.صدا زد که من که غذا نمیخواستم...من بابامو میخواستم...گفتند:پارچه رو کنار بزن...پارچه رو کنار زد...به این سر نگاه می کرد...اول یه سوال کرد..."هذا رأسُ مَن ؟! "این سر کیه؟!" رأسُ أبیکِ الحسین..."سر بابات حسینه."فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه"دستای دختر بچه کوچیکه،سر رو با احتیاط بلند کرد...این دستا توان نداره...غذا نخورده...کتک خورده...تازیانه خورده ...دستا می لرزه...مراقبه این سر از بین دستا نیفته....*
پس از تحمل شامِ بلا و رنجِ اسیری
به حیرت است که خورشید او به طشت دمیده
از این شب این شب دوری به صبحِ دیدن بابا
گذشته و نگذشته، رسیده و نرسیده
#شاعر : میلادعرفان پور
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Shab03Moharram1403[01].mp3
14M
|⇦•آیه ی عشق...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمیثم مطیعی
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•حالم خرابه....
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی مهدی رعنایی
▪️▪️▪️
حالم خرابه، خرابه برا من عذابه
عذابه که دستام میون طنابه
گلوبند من با ربابه
منم ناموس بنی الزهرا
منو کابوس و شب و صحرا
اینه قاموسِ تو ای دنیا منم تنها
دیگه نا ندارم بابا
دیگه پا ندارم بابا
واسه بوسه روی صورت
دیگه جا ندارم بابا
*دید هر چی با باباش حرف میزنه
فایده نداره، روشو کرد این طرف..*
میخوام عمومو ببینه کبودیه رومو
کدومو ،بگم لکنت گفتگومو
گلومو، جای سوختگیهای مومو
*وقتی مختار قتله ی کربلا رو گرفت.حرمله رو گرفت، گفت شد جایی هم دلت بسوزه؟
گفت سه تا تیر سه شعبه داشتم یکیشو زدم به قلب حسین، یکیشو زدم به چشم عباس، یکیشم زدم گلوی شیرخواره، خوب کجا دلت سوخت؟گفت اونجایی که قنداقه رو زیر عبا مخفی کرد هی میرفت هی برمیگشت... تاریخ نوشته همین سوالو از زجر پرسید..گفت شد جایی دلت بسوزه؟گفت مختار! عاشق اینجوری ندیده بودم که دیدم، گفت چطور مگه؟گفت حسین یه دختر سه ساله داشت رو خار مغیلان دووندمش، پا شد گفت: أبتا..! انگار نه انگار کف پاش پرخاره. با تازیونه زدمش بلند شد گفت: أبتا..! انگار نه انگار زدمش.گفت یجا اینقد زدمش خودم خسته شدم اما دیدم دوباره پا شد گفت: أبتا..!*
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر، سیر میشود
دشمن به اون نگاه خریدار میکند
خوب شاهزاده بوده و تحقیر میشود
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
14000412eheyat-ranaei-roze.mp3
19.37M
|⇦•حالمخرابه...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی مهدی رعنایی
▪️▪️▪️
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر، سیر میشود
دشمن به اون نگاه خریدار میکند
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•بیابان با وجود تو....
#قسمت_اول_شعر_خوانی وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی
▪️▪️▪️
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپس خار مغیلان نیست
بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
اگر در به در کوه و بیابانم کنی عشق است
اگر زخمیِ صد خار مغیلانم کنی عشق است
پریشانم کنی عشق است حیرانم کنی عشق است
اگر دنبال معشوق است دل، دنبال سامان نیست
بپرسی جای جای کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به موی ماجرا را شرح خواهم داد
مسیر کوفه تا شام بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارُالله، ثارُالله دیگر من
حسینِ قبل خنجر تو، حسین بعد خنجر من
تجلی میکنم در تو تجلی میکنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است پایان نیست
بِنِه پا بر زمین این خاک ها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات میریزند
نباید هم به مهمانداری ات این قوم برخیزند
چرا که خلق میدانند صاحبخانه مهمان نیست
میان کاروان تو ندیدم غیر زیبایی
جوانان رشید و نونهالان تماشایی
به همره بار گل آورده ام آن هم چه گل هایی
غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مظهر حق روبرو گردان
طنابی گردن زینب ببند و کو به کو گردان
همانگونه که مَردی از شهادت نیست رو گردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#قسمت_پایانی_شعر_خوانی وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی
▪️▪️▪️
محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد
ز کوه صبر من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیرِزن باشد به جنگ مرد میخیزد
بجنگم با سنان، هرگز سنان که جزو مردان نیست
به زیر سایبان قد و بالای تو میخوابیم
من و این کاروان از چشمه ی فیض تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم
فراتِ بی لیاقت لایق لب های طفلان نیست
چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد
چه خوشبخت است آنکه روی نعشش عبات افتد
یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات افتد
دلِ سلطان عالم را به دست آوردن آسان نیست
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
*بذار یه تصویر بهت بدم...دیدی مثلا یه اتفاقی میفته بزرگترا ناراحتن بزرگترا میفهمن، بچه ها که نمیفهمن چه خبره، بچه ها که نمیدونن، بچه ها مثلا دارن بازی شونو میکنن، مشغولن اصن خبر نداره چه اتفاقی داره میفته، یه ذره که ماجرا میره جلو اون بچه کوچیکه هم از حال بزرگترا میفهمه انگار یه خبری هست اون بچه هم ساکت میشه غم میگیره، غصه میگیره، مثلا میبینی شروع میکنه گریه کردن، اما دیگه نوزاد که اینجوری نیست..*
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان به ما اصلا سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه های ما بجز شش ماهه خندان نیست
*پرده کنار رفت و دید زینب...*
صدا زد آی مردم این شهیدِ ما مسلمان است
بزرگ خاندانم را نمیبینید عریان است
جواب قاری قرآن زینب بوسه باران است
جواب قاری قرآن زینب سنگ باران نیست
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝