eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
. مدینه حیدر دل خسته هستم به قبر او دخیل گریه بستم مدینه بعد زهرایم غریبم شب و روز از غم او بی شکیبم مدینه سینه ای پر درد دارم به دیده اشک و آه سرد دارم مدینه جان فدای غربت او شده پنهان در عالم تربت او مدینه بعد زهرا دل غمینم پس از او حیدر غربت نشینم مدینه گشته ام تنهای تنها به روی دوش حیدر کوه غم ها مدینه گشته ام شمع مزارش منم گریان او دل بی قرارش مدینه از غمش خون شد دل من زده داغش شرر بر حاصل من مدینه بانوی کاشانه ام رفت ز دنیا روح من ریحانه ام رفت مدینه زد عدو آتش به خانه زدند زهرای من را تازیانه مدینه پشت در محسن فدا شد ز شاخه غنچه ی زهرا جدا شد مدینه پهلوی او را شکستند همه از خاتم مرسل گسستند مدینه صورت او گشته نیلی ز ظلم و کینه ها با ضرب سیلی مدینه زخم زهرایم نمک خورد به پیش چشم من زهرا کتک خورد مدینه از رویش شرمنده هستم که رفته فاطمه من زنده هستم مدینه رنج و دردم گشت افزون دلم شد وقت غسل پیکرش خون مدینه بر تنش دیدم نشانه بشستم جای ضرب تازیانه مدینه شد کفن زهرا شبانه ز خانه بردم او را مخفیانه مدینه آمده جان بر لب من که بر مادر بگرید زینب من مدینه در حرم در شور و شینم حسن گرید، زند بر سر حسینم 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
. ای بهارم،بی تو گردیدم خزان غربت حیدر پس از تو شد عیان قد خمیده در کنار قبر تو اشک من گردیده از دیده روان سوزم و گریم به یاد غربتت دشمن از کینه شکسته حرمتت از چه ای نور دل ختم رسل گشته مخفی از خلایق تربتت فاطمه جان گشته ام من غم نصیب مرتضی گردیده تنها و غریب از غم تو ای گل ختم رسل بی شکیبم بی شکیبم بی شکیب الا ای بانوی پهلو شکسته که از عالم شدی دل خون و خسته نگاهی کن گل پرپر ز کینه کنار قبر تو حیدر نشسته من آن شیر دلاور حیدر هستم که پشت دشمن دین راشکستم نگر داغت چه آورده به روزم کنار قبر تو ازپانشستم 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
. مصیبات تو را با چاه گویم به اشک دیده و با آه گویم کنار مرقد ختم رسولان به احمد از خسوف ماه گویم چه آمد بر سرت در پشت آن در که شد با گریه ات غوغای محشر بسوزانده دلم را این مصیبت که زینب ناله زد، ای وای مادر فدای گریه ی نیمه شب تو به سجده ذکر یا رب یا رب تو کنار چادر و سجاده زهرا بگریم من به اشک زینب تو تو رفتی و شدم تنهای تنها به روی دوش مانده کوه غم ها درون خانه ی تاریک و سردم صفا دیگر نباشد بی تو زهرا صفابخش دل حیدر کجایی نمی آید دگر از تو صدایی به اشک و ناله گویم فاطمه جان ندارد خانه ام بی تو صفایی 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
. محبوبه ی خلاق مبینی زهرا ممدوحه ی ختم مرسلینی زهرا در بین تمام بانوان امت هم کفو امیر مومنینی زهرا دردانه ی پیغمبر اکرم هستی در بین زنان تو بهترینی زهرا رخشنده مهی در آسمان عصمت در بحر ولا درثمینی زهرا جان نبی وام ابیهایی تو برخاتم احمدی نگینی زهرا هم مام حسین و حسن و کلثومی هم مادر زینب آفرینی زهرا تو شافعه ی امت ختم مرسل در روز جزا و واپسینی زهرا از روز نخست زندگی با حیدر حامی امام اولینی زهرا بعد از نبی و داغ جهان سوزش تو از سوز غم پدر حزینی زهرا بعد از نبی و آتش و مسمار و طناب تو خون جگری و دل غمینی زهرا در پیش دو چشم غیرت الله، علی ازظلم عدو نقش زمینی زهرا در پشت در خانه ی خود مادر جان با ضرب لگد کشته ی کینی زهرا مظلومه ی مضروبه ی بیت حیدر با دادن جان حامی دینی زهرا جان داده و از هستی خود بگذشتی تا دست علی بسته نبینی زهرا برنوکر خود (رضا) امید عالم تا روز جزا حبل متینی زهرا 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه 😭😭😭😭😭 پَرِت سوخت به آتيش كشيدن دَرِ خونه رو، پيكرت سوخت بميرم جلو چشمايِ زينبت معجرت سوخت پَرِت سوخت بميرم، تويِ كوچه ها ميكِشن دشمنا حيدرت رو با يه ضربه از تو گرفتن گُلِ پرپرت رو، واويلا گناهِ تو مادر چي بوده، وا اُمّاه كه رويِ تو اينجور كبوده، وا اُمّاه علي ديگه طاقت نداره، واويلا كه زهرا تو آتيش و دوده، واويلا بميرم، چي بايد بگم از غمِ سيلي و تازيونه نزن بي حيا مادرم فاطمه نيمه جونه واويلا، بميرم كه زخمِ دلِ حيدرت، بي حسابِ سلامِ علي ديگه تو كوچه ها، بي جوابِ، واويلا چرا رنگِ زينب پريده، وا اُمّاه چرا قَدِّ مادر خميده، وا اُمّاه الهي كه بارون بگيره پشتِ در الهي كه بچه ام نميره، پشتِ در، وا اُمّاه تو كوچه يه جوري زدن اون غلافُ به بازويِ مادر كه دستش جدا شد ديگه از تو دستاي حيدر، واي مادر بميرم، دوباره علي مونده و خنده ي تلخِ مردم زمين خورده مادر تو كوچه برا بارِ چندم چهل مردِ جنگي رسيدن، وا اُمّاه كه دستِ علي رو ببندن، وا اُمّاه بميرم كه يك عده نامرد تو كوچه به اشكايِ حيدر ميخندن، وا اُمّاه *واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم... بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...* چند تایی زدند با پا در تا که افتاد رویِ زهرا، در گیرم از دست سنگ ها نشکست چه کند بار شیشه اش با، در همه کج رفته اند... حتی میخ همه لج کرده اند... حتی در *يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...* بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد. *ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!... "صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...* پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست *دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...*🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ای طایر عرشی، که جهان.. روضه و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه ویژۀ شبِ جمعه _ حاج حمید دادوندی ای طایر عرشی، که جهان زیرِ پر توست با آن که شکستند همه بال و پرت را *شبِ جمعه‌ست .. شبِ زیارتی اربابمون حسینِ .. خیلیا الان خودشونُ رسوندن کربلا .. اما امشب مادر زودتر از همه خودشُ میرسونه .. هی صدا میزنه بُنّیَ .. بُنّیَ ..* بر باغِ جنان، دل ندهد هر که ببوسد شش گوشۀ قبر تو و اکبر پسرت را دیدی به‌سرِ جسم پسر، بیش تر از‌ خویش در آه و فغان، خواهرِ والا گهرت را .. *السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أبیکَ إذ قالَ فیکَ: قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوکَ .. الحمدالله فیض آماده ست .. عرض روضۀ منو از همه التماس دعا .. ان شالله یه شبِ جمعه کربلا عرض ادب کنیم .. تا آمد اجازۀ میدان بگیره! خیلی معطل نشد .. *فَأَذِنَ لَهُ ..* بلافاصله اجازه داد ابی عبدالله .. اما شنیدید قاسم و بعضا سایر اصحاب اومدن اجازه بگیرن خیلی معطل شدن، بعد اجازه گرفتن، رفتن .. اما علی اکبر خیلی معطل نشد .. بابا برم؟! فرمود برو .. اما :* گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم .. *فکر نکنی دوسِت نداشتم گفتم برو .. مثلِ محتضر نفسم به شماره افتاد .. لذا مرحوم آشیخ جعفر شوشتری میگه نگید روضۀ علی اکبر ..!! بگید روضۀ جان دادنِ حسین .* محاسنم به کفِ‌دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم، گهی زِجای پریدم نه تیغِ شمر مرا می کشد نه نیزۀ خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم *آمد بره میدان .. زن و بچه جلوشُ گرفتن .. سکینه سلام الله علیها، زینب کبری سلام الله و دیگر زن ها .. علی کجا داری میری .. حسینُ تنها نزار .. فرمود: دَعَنهُ! فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی اللهِ وَ مَقتُولٌ فِی سَبِیلِ اللهِ... علی رو رها کنید .. علی عاشق و واله و مجنون و دلدادۀ خداست .. علی باید بره علی رفت .. در خیمه بود دستِ پدر رو به آسمان ناگه ز رزمگاه صدای پسر شنید .. *دید صدای علی میاد .. «يا ابَتا عَلَيكَ مِنّى السَّلامَ»* بر پُشت زین نشست و بدان سوی روی کرد اما نَسیم وار، پی اش عمه می دوید .. *میگه دیدم یه بانوی مجلّله از خیمه ها بیرون آمده .. هی صدا میزنه وا اخی .. وَ ابْنَ اخی ..* می رفت بلکه بارِ دگر زنده بیندش یارب مکن امید کسی را تو نا امید .. *اما یه وقتی رسید دید بدنِ علی ارباً ارباً روی خاک افتاده .. ان شالله وعدۀهمه‌مون کربلا ..* با زانو آمد و به سر نعش او نشست او را به بر کشید و زِ دل آه بر کشید هرجا نشستی ناله بزن یا حسین ..🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
باب الحرم _حمید دادوندی.mp3
12.73M
|⇦•ای طایر عرشی، که جهان.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه ویژۀ شبِ جمعه _ حاج حمید دادوندی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فرمود که«تَعالوا اَحمِلوا اَخاکُم» جوانان‌ِبنی‌هاشم ببایید، علی را.. سهم هر جوان یک تکّه! سهم هر جوان یک قسمت... 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
در راه عشق باید آماده ی بلا بود آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود انگار در زدن را از سائلان گرفتند در را زدن تمام سرمایه‌ی گدا بود ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل‌ها دنیا که بی وفا بود یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود ** ای دست ! روی خورشید من نشستی اما آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم : آن را که می کشیدید او حجت خدا بود آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
AUD-20211203-WA0017.mp3
565.2K
زهرا   مرو میمیرم آتش مزن بر جانم ای روح من ریحانم زهرا مرومیمیرم زهرا مکن دلگیرم  ۲ ای ساغر و پیمان من ای هستی و ایمان من زهرا مرو میمیرم زهرا مکن دلگیرم ۲ ای همسر‌ و  بانوی من ای قوت زانوی من ای کوثر و قرآن من ای هستی و ایمان من زهرا مرومیمیرم زهرا مکن دلگیرم ۲ من( بیقرارت) میشوم من خود فدایت میشوم زهرا مرومیمیرم زهرا مکن دلگیرم بیقرار اصفهانی 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
991004-Babolharam-poyanfar-roze2.mp3
6.44M
|⇦•پَرِت سوخت به آتيش... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مقام معظم حفظه الله: من تمام حوائج سالیانه خود را در ایام از خدای متعال طلب میکنم. 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
امشب که از شکوفۀ باران..مدح و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها سید مهدی میرداماد امشب که از شکوفۀ باران لبالب است امشب دلم به تاب و سرم گرم این تب است شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است شامی که روشنایی روز است امشب است امشب شب ملیکۀ دادار زینب است این جلوه جلوه های شبی بی کرانه است این جذبه جذبۀ حرمی پر نشانه است این سجده سجده بر قدمی جاودانه است این شعله شعلۀ نفسی عاشقانه است از هر لبی که می شنوی این ترانه است عالم محیط و نقطۀ پرگار زینب است چشمی گشود و چشم شقایق به خواب شد نوری دمید و قبلۀ هر آفتاب شد سِّری رسید و معنی اُم الکتاب شد زیباترین دعای علی مستجاب شد زهراست این که در دل گهواره قاب شد امشب تمام گرمی بازار زینب است بر عرش دست سبز نبی تا که جا گرفت نورش زمین و هرچه زمان را فرا گرفت حتی بهشت سرمه ازآن خاک پا گرفت از عطر دامنش همه جا روشنا گرفت آئینه ای مقابل رویش خدا گرفت تصویر جلوه های خدا وار زینب است این کیست اینکه سجده کند عشق در برش این کیست این که سینه درد در برابرش این کیست این که از جلوات مطهرش عالم نبود غیر غباری به محضرش فرموده از برکاتش برادرش آئینه دار حیدر کرار زینب است سوگند بر شکوه دل مرتضایی اش سوگند بر تقدس کرببلایی اش سوگند بر نماز شب کبریایی اش بر ریشه های چادر سبز خدایی اش تا روز حشر کعبۀ ایثار زینب است سر چشمه های پُر تپش کوهسار از اوست دریا از اوست جذبه هر آبشار از اوست تیغ کلام حیدری اش آبدار از اوست آری تمام هیمنۀ ذوالفقار از اوست تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست از کربلا بپرس علمدار زینب است آن شانۀ صبور صبوری ز ما ربود وان قامت غیور قیامت به پا نمود یک شیر زن حماسۀ عباس را سرود با دست خویش بیرق کرببلا گشود بر بالهای زخمی اش افسوس جا نبود غم را بگو بیا که خریدار زینب است پشتش شکست بسکه بر او آسمان گریست حتی به حال روز دلش بی امان گریست آرام بین حلقۀ نامحرمان گریست از خنده های حرمله و ساربان گریست بر گیسوان شعله ور کودکان گریست شرح حدیث کوچه و بازار زینب است شاعر: حسن لطفی هرکی بغلش کرد صدایِ گریه ش قطع نشد .. تا ابی عبدالله دستانشُ بالا برد بدید خواهرمُ خودم آرامش کنم .. تا تو بغلِ ابی عبدالله قرار گرفت دیدن ارام چشمشُ باز کرد .. اول چهره ای که دید چهرۀ حسینش بود .. تا صدای گریه ش قطع شد دیدن ابی عبدالله خواهر رو به سینه چسباند .. این علقۀ قلبی و عاطفی شکل گرفت .. پنجاه و چهار سال از کنار هم جدا نشدن .. تا نفس بر سینه و بر لب بود دم حسین و بازدم زینب بود الا که مقدم تو مژدۀ سعادت داشت به خاک بوسی راهت فرشته عادت داشت سلام بر تو که امّ المصائبت خوانند چرا که غم ز ازل در دلت اقامت داشت سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز به پاس پیروی ات از حجاب زینت داشت تو دست پرور آن مادر گران قدری که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت تو سر بر آینۀ سینه ای گذاشته ای که بوسه گاه نبی بود و عطر جنت داشت تو زیر سایۀ آن گلبُنی بزرگ شدی که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت چه بانویی که پس از دختر رسول الله به هر زنی که تصور کنی شرافت داشت چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم مقام و منزلتی هم تراز عصمت داشت چه بانویی که به حد کمال در همه حال اراده داشت، وفا داشت، عزم و همت داشت چه بانویی که به هنگامۀ اسارت هم وقار داشت، حیا داشت، شرم و عفت داشت چه بانویی که همه عمر در نیایش شب هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت چه بانویی که به همراه یک مدینه صفا گلاب گریه و یک کربلا مصیبت داشت چه بانویی که به خورشید خون گرفتۀ عشق به قدر وسعت هفت آسمان محبت داشت دل تو بود پر از التهاب شوق حسین که لحظه لحظۀ عمرت از این حکایت داشت حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد هر آن چه عاطفه و التفات و رأفت داشت نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین حسین با تو هزاران هزار حجت داشت حسین از تو جدایی نداشت در هر حال مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت چراغ آخرتش باد شاعری که سرود سه بیت ناب که دنیایی از طراوت داشت «نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز جور مخالف چو نیلگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد» ستارۀ سحر تو که روی خاک افتاد هزار و نهصد و پنجاه و یک جراحت داشت شاعر: شفق مشهدی تو مثل حضرت صدیقه کوثر پدری یگانه دختر اسلام پرور پدری اگر چه شیر زنی مرد سنگر پدری تو دختر پدری یا که مادر پدری فرشته حور پری آدمیست حیرانت تو کیستی پدر و مادرم یه قربانت هنوز زنده ز صبرت قیام کربُبَلاست خطابه های بلیغت پیام کربُبَلاست هنوز مفتخر از تو امام کربُبَلاست هنوز نام تو بالای نام کربُبَلاست تو داده ای سپه کفر را به صبر ش
کست تو تو صید بی سر خود را گرفته ای سر دست این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست