eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹شب قدر🔹 تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم، کسی هم‌رتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد فقیران و یتیمان و اسیران یک‌صدا گفتند: رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد... «بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر» که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد خداوند آفرید او را برای تو که می‌دانست کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد... علی که نام او رمز ورود در سماوات است بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشی این است که هر کس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد زمانی که همه لال‌اند در محشر، زبان ما به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
...⏬ 🌸 بر مادران فاطمی مبارک باد. در زندگی من است محور، مادر آرام دل است و سایه‌ی سر، مادر گفتند که نام دیگر عاشق چیست آمد ز دلم ندا که: مادر مادر ✍ کاش می‌شد عمر خود را هدیه می‌دادم به او زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر... ✍ "عشق" است اسم اعظمش؛ امّا در خانه نام کوچکش "مادر" ✍ محبوبۀ ذات پاک سرمد زهراست جان دو جهان و جان احمد زهراست ما را شده از «بضعةُ مِنّی» معلوم زهراست محمّد و محمّد زهراست ✍ هر کوچه‌ی ما پیام زهرا دارد راهی به فراز بام زهرا دارد برطاق فلک نشیند از قدر و شرف هر منطقه‌ای که نام زهرا دارد ✍ اولاد علی گوهرشان فاطمه است در غصه و غم، ياورشان فاطمه است گويند که با تاب و تعب می‌آيند هر جا سخن از مادرشان فاطمه است ✍ سرمنشاء خیر و برکاتی زهرا بـانـیِّ تــمــــام هَیَئاتی زهرا با دست تو کربلای ما امضا شد تو بـــرگ بــرات عتباتـی زهرا ✍ به‌مناسبت خورشید شد و کنارِ او تابیدم خیر از همهٔ دقیقه هایم دیدم معنایِ بهشت را بدونِ اغراق با بوسه به دستِ مادرم فهمیدم! ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
تا به این دنیا می‌آیی، آیه نازل می‌شود از پدر دل می‌ربایی، آیه نازل می‌شود عقل می‌خواهد بداند کیستی، بیچاره عقل! عشق می‌پرسد کجایی، آیه نازل می‌شود در شب معراج، احمد بی تو دلتنگ علی است با صدایی مرتضایی آیه نازل می‌شود در دل شب، نالۀ الجارُ ثمّ الدّارِ کیست، کز حریم کبریایی آیه نازل می‌شود؟! در شب قدر خدا، از مرکز اللهُ نور با تمام روشنایی آیه نازل می‌شود سفرۀ افطار پهن است و کسی در می‌زند در به رویش می‌گشایی، آیه نازل می‌شود... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
امروز روز عید هستی آفرین است عیدی که از هست آفرینش آفرین است امشب به فُلک آفرینش نوح دادند بار دگر بر جسم احمد روح دادند نوری که از سیب بهشت آن شب درخشید امشب به چشم آفرینش نور بخشید ای چار سادات بهشت اینک کجایید؟ کلثوم، ساره، آسیه، مریم بیایید چون اختران امشب به گرد ماه باشید پروانه‌ی شمع رسول الله باشید اطراف آن پاکیزه مادر را بگیرید تطهیر و قدر و نور و کوثر را بگیرید قرآن روی دست احمد را ببینید در دامن احمد محمد را ببینید پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند روز ازل تصویر یک آیینه بودند این هر سه یک نورند و دارای سه اسم‌اند در اصل یک روح مجرد در سه جسم‌اند ای روح پاک و جسم پاکت آسمانی ای مصطفی را صورتت "سبع المثانی" دست تو بالای سر خلق دو عالم پایت به چشم حاملان عرش اعظم تو آسمان آسمان‌ها در زمینى محکم‌ترین رکن امیرالمؤمنینى وصف تو از قول نبی «روحی فداها"ست تطهیر و قدر و کوثر و یاسین و طاهاست دست تو دست کبریا در آستین است اعضای تو اعضای ختم المرسلین است چشم تو در چشم محمد «حا و میم» است ابروت «بسم الله رحمان و رحیم» است آدم چو در امواج غم نام تو را گفت ذات الهی توبه او را پذیرفت تو کیستی که عقل کل گوید فدایت یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت تو کیستی که روز و شب ختم نبوت کرده زیارت خانه‌ات را پنج نوبت تو کیستی که ذات حق خوانده عزیزت اعجاز مریم آید از دست کنیزت تو کیستی؟ من کیستم تا از تو گویم؟ گیرم دهان خویش از کوثر بشویم آخر چه گویم تا نریزد آبرویم طوطی شوم تا هرچه گویی من بگویم در حشر امت هرچه دارند از تو دارند پیغمبران هم بانگ یا زهرا برآرند آید ندا از جانب ذات الهی محبوبه‌ام! از من طلب کن هرچه خواهی گو خلق را بر عصمت و پاکیت بخشم بر وصله‌های چادر خاکیت بخشم امروز در بین خلایق داوری کن هم اولیا، هم انبیا را مادری کن آن روز باشد روز داد زینبین‌ات آن روز خون جوشد ز رگ‌های حسینت آن روز حکم از خالق یکتا بیاید هرکس که زهرایی است با زهرا بیاید روزی که امت‌ها ز دوزخ می‌هراسند هم فاطمه هم شیعه‌اش را می‌شناسند آتش کجا و ما کجا؟ کی باور ماست ما با همه گفتیم زهرا مادر ماست روز قیامت روز وانفساست فردا ای وای بر آنکس که بی زهراست فردا... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
گفتـنـد وزن و قافیــه تعطیـل می‌شود قحطـی اسـتعاره و تمثـیل می‌شود قوت گرفت شایعه می‌گفت بعد از این هر صورتی به آینه تحمیل می‌شود حتـی خبـر رسـیـد کـه از سردی هـوا گـلدسـته چـند ثـانـیه قندیل می‌شود پرکار تا نود درجه رفت ناگهان مژده! شعاع دایره تکمیل می‌شود یک حوریه به قالب انسان حلول کرد از این حلول هر چه که تشکیل می‌شود در مصرعی خلاصه کنم حرف خویش را زهرا به قلب فاطمه تنزیل می‌شود از آن شبی که روی زمین کرده‌ای نزول هر آیه با شئون تو تحلیل می‌شود تو چشمۀ شگفتی و انجیر می‌دهی تحریف قطره‌های تو انجیل می‌شود گاهی درخت می‌شوی و میوه‌های تو خامش غذای سفرۀ جبریل می‌شود تو سیب می‌شوی و تو را میل می‌کند سرخی گونه‌هاش که تکمیل می‌شود تو می‌شوی خدیجه و او با وجود تو حس می‌کند به آمنه تبدیل می‌شود وقتی شما شدی نخ تسبیح قطره‌ها هم مشرب فرات، لب نیل می‌شود وقتی تو ای الهه دریا غضب کنی ماهی بالدار، ابابیل می‌شود طفل تو مبدا همۀ اتفاق‌هاست هر سال با حسین تو تحویل می‌شود این شعر را ببخش اگر تو زیاد داشت خانم غزل بدون تو تعطیل می‌شود ... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
آن شب زمين مكه بر خود ناز می‌كرد با ناز خود درهاى رحمت باز می‌كرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گوياى تكبير بلال از هر طرف بود آن شب شفق در باغ دل‌ها لاله می‌‏كاشت آن را به عشق يار هجده ساله می‌كاشت آن شب سحر سجاده ‌ى دل باز می‌كرد قامت به قدقامت، مودّت ساز می‌‏كرد آن شب فلق، شعر گل مهتاب می‌خواند از بهر غم، شادى، حديث خواب می‌خواند آن شب سپيده جامه بر تن چاک می‌كرد گرد ملال از روى احمد پاک می‌كرد آن شب زمان چرخ و فلک را تاب می‌‏كرد كلک قضا لوح قدر را آب می‌داد آن شب زمين آبستن شور و شعف بود غواص دل، آماده‏‌ی صيد صدف بود آن شب منا شعر مباركباد می‌خواند زيبا سرودِ آن شبِ ميلاد می‌خواند آن شب به مادر از بهشت و حور می‌‌‏گفت از مرگ ظلمت در ديار نور می‌گفت آن شب زنان مكه بر او پشت كردند از او بريدند و نكوهش مشت كردند آن شب درّ ناسفته‌‌اى ، بحر كرم سفت طفلى كه بودش در رحم با او سخن گفت آن شب ميان آن دو اسرارى مگو بود وقت شكوفايى نخل آرزو بود آن شب سحر آهنگ شادى ساز می‌كرد در را براى صبح صادق باز می‌كرد آن شب خديجه بود و آه جانگدازش لطف خداى مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتى بانوان امداد كردند با يارى خود قلب او را شاد كردند آن یک به دستش ساغرى آكنده از مُل آن یک برايش سندس و استبرق و گل آن یک برايش باده در پيمانه می‌كرد آن یک پريشان گيسوانش شانه می‌كرد مريم به گوشش آیهٔ انجيل می‌خواند آسيه بهرش داستان نيل می‌خواند سارا برايش عود و عنبر دود می‌‏كرد او را مهيا بهر یک مولود می‌كرد ناگه خدا از راز هستى پرده برداشت آهنگ فتح نور، در شهر سحر داشت تا مصطفى را ابتران، ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پيغمبر نخوانند ام القرا، آيينه دار نور گرديد چشم كج انديشان عالم كور گرديد كون و مكان را ذات حق زيب و فرى داد بر خاتم پيغمبرانش دخترى داد آن هم چه دختر نازنين و ناز پرور دختر نه بلكه بر يتيم مكه، مادر بالاتر از او بين زن‌ها دخترى نيست در امتحان همسرى شد نمره‌اش بيست هر تار مويش آيه‌ی حبل المتين است بر حلقه‌ی انگشتر خاتم، نگين است آمد به دنيا عصمت كبراى سرمد ام‏ الائمه، فاطمه، ام ‏محمد آمد به دنيا شاهكار كلک خلقت گنجينه‌ی شرم و حيا و كان عصمت آمد به دنيا آنكه نورش منجلى بود معراج احمد بود و منهاج على بود آمد به دنيا آنكه هستى هست مستش از مستى هستى بشر شد پاى بستش گر او نبودى، هستى عالم نبودى مشهودى از آب و گل و آدم نبودى گر او نبودى زندگى بى محتوا بود در پرده‌ی ابهام، آيات خدا بود او رحمتى بر رحمة للعالمين است او زينت آيات قرآن مبين است بر جسم ختم‏ الانبيا روح است زهرا بر كشتى عدل على نوح است زهرا آیينه دار نهضت پيغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقى على هست و على را اوست كوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستين بر زنان حفظ حجاب است لب‌هاى ختم الانبيا بوسيد دستش پيمانه‌ی صبر على گرديد مستش از بس‌كه داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بوَد از احترامش بى فاطمه، نام نبى معنا ندارد فرقى على با حضرت زهرا ندارد ✍ مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
كو آن كه طی كند شب عرفانی تو را شاعر شود حقیقت نورانی تو را این رودها كه همسفر بی‌قراری‌اند تحسین نموده‌اند خروشانی تو را با صد هزار شاخه گل یاس هم بهار هم‌پای نیست عطر گلستانی تو را وقت عبادت آیه‌ای از نور می‌شوی تا عرش می‌برند چراغانی تو را تسبیح كرده‌اند خدا را فرشتگان تا دیده‌اند جلوه سبحانی تو را باید فرشتگان پی درك فصاحتت از بر كنند متن سخنرانی تو را اندوه رنج‌های تو با آن مساحتش پُرچین نكرد صفحه پیشانی تو را هجده گل از حیات جهان چید دست تو ای باغ‌های خرم توحید، مست تو این چشمه‌ها بدون تو آب روان نداشت این دشت‌ها بدون تو طبع جوان نداشت بهتر ز یاس‌های تو نُه‌چرخ گل ندید بهتر ز دودمان تو هفت‌آسمان نداشت ای مهربان‌تر از همه شهر با علی ای آن كه چون تو شهر علی مهربان نداشت نُه سال با تو چشم علی روی غم ندید نُه سال جز تو قلب علی همزبان نداشت نُه سال جز تو مادر گل‌ها كسی نبود نُه سال جز تو باغ علی باغبان نداشت نُه سال سفره‌های فقیران شهرتان جز با تنور بخشش این خانه نان نداشت بانو! مدینه عطر شما را گرفته بود اما چرا كسی خبر از قبرتان نداشت باشد ولی ز خاك بهار تو باقی است در باغ یاس عطر مزار تو باقی است عزم شما مبارزه از سر گرفته بود تصمیم بر جهاد مكرر گرفته بود لشكر شد اشك‌های شما در مصاف خصم وقتی شرار فتنه‌گری در گرفته بود آن روز تیغ خطبه تو آبدیده بود حال و هوای حمله به خیبر گرفته بود آن روز واژه‌های شجاع تو در نبرد جان از جوان و دل ز دلاور گرفته بود زینب كه خطبه‌های سراسر حماسه خواند این درس را، ز مكتب مادر گرفته بود ای مادر شلمچه! امید شهادتم در پشت روضه‌های تو سنگر گرفته بود دلخسته‌ام، طراوت كارونم آرزوست لیلای جان! جزیره مجنونم آرزوست برداشت دست حق ز رخ شب نقاب را حس كرد باز پنجره‌ها آفتاب را بیدار گشته‌ایم و دل‌آشفته دشمنان دیگر مگر به خواب ببینند خواب را باید امید داشت به فردای پرغرور باید فزون نمود در این ره شتاب را گفتا به حق تجلی نور خمینی است هر كس كه دید رهبر این انقلاب را فریاد می‌زنیم در این شور بی‌كران «عجّل علی ظهوركَ یا صاحب الزمان» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
نسیم می وزد و باده خوشگوار شده گلی شکفته که سرچشمه‌ی بهار شده حضور خاکی رب است در مدار زمین که با تولد یک زن ادامه دار شده کسی که از تبعات وصال و هجرانش خوش است فرش؛ ولی عرش سوگوار شده کسی که شرط وجود پیامبر حتی به شرط بودن او صاحب اعتبار شده به گرد قامتش امواج نور خیمه زده به زیر هر قدمش کهکشان غبار شده عیان شده است که سرّ نهان خلقت کیست پس از تو گفت خدا داستان خلقت چیست نوشت اوّل دفتر از ابتدا زهرا از ابتدای ازل تا به انتها زهرا از آن زمان که ندانیم تا نمی‌دانیم همیشه و همه اوقات و هر کجا زهرا و خواست تا بنویسد نبی، علی، حسنین خلاصه شد همه در یک کلام، با زهرا و حرف تا که به اینجا رسید فهمیدم که بود و هست همه کاره‌ی خدا زهرا چرا که منحصراً خلقت چنین نوری فقط برای خودش بوده است تا زهرا ... میان عرصه‌ی میقات پای بگذارد و حق ز آینه‌ی خویش پرده بردارد که رو کند سند افتخار خلقت را نشان دهد به همه شاهکار خلقت را به مهر و ماه و سپهر و فلک بفهماند دلیل گردششان بر مدار خلقت را کسی که جز خودش و احمد و علی نشناخت کنیز عرشی پروردگار خلقت را در آن زمان که زمانِ زمان به سرآید و بین حشر ببندند بار خلقت را خدا ندا کند: ای فاطمه حبیبه‌ی من بیا به سر برسان انتظار خلقت را بیا که عرصه‌ی محشر برایت آماده است بگیر دست خودت اختیار خلقت را که جن و انس بفهمند کار ما با توست تمام هستی مایی، فقط خدا با توست به اوج شأن و مقامت سری نمی‌آید کسی نیامده و دیگری نمی‌آید دلیل ختم نبوّت نبوده بابایت پس از ظهور تو پیغمبری نمی‌آید شنیده‌ایم که در صورت نبودت هم برای همسر تو همسری نمی‌آید به قامت تو فقط مادری برازنده است به مهربانی تو مادری نمی‌آید قدم گذار به محشر که تا نیایی تو برای خلق شفاعت‌گری نمی‌آید نگات مور وجود مرا سلیمان کرد یهود را نَفَس چادرت مسلمان کرد تو و صفات تو را هر چقدر سنجیدیم و هر چه در دل این بیکرانه چرخیدیم به انتهای تو راهی نیافتیم اصلاً در ابتدای تو مانده تو را نفهمیدیم نبی نبود، علی هم نبود، تو بودی و ما کنار خدا جلوه‌ی خدا دیدیم حضور گرم تو یک روز هم زیادی بود برای ما که کنارت دمی نتابیدیم همین که سایه‌ی تو سایه سار این دنیاست همیشه گرم نگاه زلال خورشیدیم بهشت می‌شود آنجا که تو نگاه کنی نگاه کن که مرا باز رو به راه کنی زکُنه ذات تو این عقل کم چه می‌فهمد شب سیاه دل از صبحدم چه می‌فهمد زبانِ از تو سرودن فقط زبان خداست شکوه وصف تو را این قلم چه می‌فهمد به بندگی تو بیخود نکرده فخر، خدا نماز از قدم پر ورم چه می‌فهمد سه روز نان خودت را به دیگران دادی بپرس از کرم، از این کرم چه می‌فهمد بپرس دختر پیغمبر خدا امّا چنین غریب چنین بی حرم؛ چه می‌فهمد؟! من از نسیم معطر به یاس فهمیدم «حضور مادری‌ات را شلمچه می‌فهمد شده است نام تو سربند هر جوان شهید تبسم تو تسلّای مادران شهید» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
خدا از عرش نازل کرد رودِ کوثر خود را به دریا داد کامِ تشنه‌ی پیغمبر خود را زمین پرواز کرد از خاک تا افلاک، با زهرا تماشا کرد با ناباوری دور و بر خود را نه؛ او دنیا نیامد؛ بلکه دنیا رفت پابوسش به عالم داد چندی افتخار محضر خود را صدای صور اسرافیل غیر از ذکر زهرا نیست خدا رو کرده قبل از آفرینش محشر خود را میان رحلِ دستش بوسه می‌نوشید از کوثر پدر وقتی که می‌بوسید روی دختر خود را یتیمی سخت بود؛ اما به پایان آمد این سختی یتیمِ مکه در آغوش دارد مادر خود را پدر می‌گفت می‌دانی دلیلِ خلقتم هستی؟! تکان می‌داد زهرایش به آرامی سر خود را نگاهش رونما می‌داد و مروارید می‌بارید امیرالمؤمنين تا دید روی همسر خود را و زهرا و علی آیینه‌های روبروی هم به قاب چشمِ هم دیدند وجه دیگر خود را ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
از آسمان طراوت باران نزول کرد اسرار وحی، خانه به قلب رسول کرد او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد آری، خدا عبادت او را قبول کرد یک چله سجده‌ی سحر او نتیجه داد سرمایه‌ای عظیم خدا بر خدیجه داد امروز، روز کوری آن قوم ابتر است توحید در تلاوت آیات کوثر است «فَصّل» یا رسول که هنگام «وانحر» است روز طلوع دختر دین، روز مادر است داده خدا به آنکه ز یوسف ملیح‌تر طفلی که سجده برده بر او یازده قمر ای آنکه بوسه زد لب خاتم به دست تو شد پاک نام آب، مسلم به دست تو حوا شده است محرم آدم به دست تو باشد کلید خلقت عالم به دست تو منظومه‌ی زمان و زمین! اشفعی لنا ای آسمان حبل متین! اشفعی لنا بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر تو دختر حرا شدی و همسر غدیر خورشید روشن استی، از کور رو بگیر تا از حجاب تو بدمد جلوه‌ی شهود تا نور چادر تو شود منجی یهود یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی سر تا قدم چو آیه‌ی تطهیر روشنی اسرار آفرینش والای هر زنی مریم، اگر بتول شد از پاکدامنی آری ولی به رتبه که زهرا نمی‌شود خیرالنسای خلق دو دنیا نمی‌شود در بخشش لباس عروسی نشانه بود دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود نه سال خانه‌داری تو، عاشقانه بود آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود می‌خواستی، به کورِ خرابه‌نشین رسد می‌خواستی، طعام بهشت برین رسد زهرایی و نماز تو انوار کردگار حورایی و به جامه‌ی انسیه آشکار منصوره‌ای و نصرت تو روح ذوالفقار تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار ام الحسن که قامت صبرت قیامت است ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
هوای تازه‌ای از عرش، سرشار از وزیدن بود و چشم «هل اتی» از نور «اعطیناک» روشن بود نگو جای زنی در خانه‌ی لولاک خالی بود که جای آینه در پهنه‌ی ادراک خالی بود عروس خانه‌ی نهج‌البلاغه، مادر حکمت بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت همان که مادری کرده است طفل آفرینش را همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را همان نوری که می‌بخشید بر شب‌های دنیا نور همان صبحی که می‌تابید تا همسایه‌های دور همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد همان انسیة‌الحورا که بر انسان شرافت داد علیمه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا شکوه لیلة‌القدر است و ام‌الانبیا زهرا چه گویم از مقاماتش، و ما ادراک ما زهرا به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش شهادت دسته گل‌هایی‌ست در گلدان ایوانش همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده که این مستوره‌ی معصومه ناموس خدا بوده تواضع شاخه‌ای پُر بار در باغ نمازش بود خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد این‌گونه که زهرا خانه‌داری را شرافت داد این‌گونه دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش علی مظلوم، اما ظالم از او واهمه دارد علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد علی را کاشف‌الهم، کاشف الغم؛ عشق زهرا بود علی را با هزاران زخم، مرهم؛ عشق زهرا بود خلاصه! حُسن‌های عالم و آدم فقط یکجاست و آن هم خانه‌ی نور است و نورش حضرت زهراست اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر می‌کرد دوباره چادر شب‌زنده‌دارش را به سر می‌کرد خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود خطر جاماندن اندیشه‌ها از صبح صادق بود اگر گهواره جنبان حسینش می‌شود سلمان نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران اگر که آب و آیینه‌ست، پس روشنگری دارد اگر ام‌الجهاد است این! جهادی حیدری دارد نیافتاد از قنوتش یک نفس «الجار ثم الدار» که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه‌های ثار قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود یکی از میوه‌های مستجابش حاج قاسم بود ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝