#شب هفت حسین
#روضه_امام_حسین
بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود
شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود
بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست
که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود
بنویسیدميان لشكری بلوا شد
سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود
بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند
شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود
بنویسیدکه غارت شده پیراهن او
مادری شاهداین واقعه در آنجا بود
به سرنعش حسین بود که آمدمادر
ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین .........
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#دروازه_کوفه #کاروان_اسرا
#تنور_خولی
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
کمک کنید در از این تنور بردارد
هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است
هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد
چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید
تنورِ سرد کمی خاکِ شعلهور دارد
کشید شانهای و گفت شانه هم مادر
برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد
تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما
چقدر کُنجِ لبت لختهیِ جگر دارد
هنوز جایِ تَرَکهای تشنگی پیداست
هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد
از این به بعد گلویت نمیچکد از نِی
به بند آمدنش شعله هم اثر دارد
به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش
که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
#زیارت_اربعین
قلبم به هوای حرمت در بدر است
چشمان ترم به کوله بار سفر است
گفتم به همه که #اربعین درحرمم
ارباب ! ببین آبرویم در خطر است
شاعر: #رضا_قاسمی
#امام_حسین_ع_شهادت
ای زندهی عشق! ای قتیل عبرات!
آزادهی کربلا! اسیر کربات!
ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی
ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات
شاعر: #جواد_هاشمی_تربت
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
شبهای جمعه ها زهرا به کربلاست
یاد حسین خود در شور و در نواست
گرید یاد اصغر او
پاره پاره حنجر او
وای_ در کربلای او
غرق عزای او
گرید برای او
مظلوم من حسین(۳)
گوید به ناله او نور دو عین من
سوزم به یاد تو مظلوم حسین من
گریم یاد اکبر تو
غرق در خون پیکر تو
وای _سویش دویدهاند
خنجر کشیده اند
رأسش بریدهاند
مظلوم من حسین(۳)
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
#زمزمه سنتی
#ایام_اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حاج
#احمدصفاری
می میرم از جدایی
حسین من کجایی(3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
من باغبان باغ
آتش گرفته هستم(3)
رفته تمام هستم
در این سفر زدستم (3)
حسین دور از وطن
حسین بی کفن
حسین جانم حسین (4)
جای نفس برایت
ازسینه ام شراره (3)
در آسمان زینب
نمانده یک ستاره (3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
قرآن ز نی تلاوت
آیه به آیه کردی (3)
به محملم حسین جان
با سرتوسایه کردی (3)
الا ای همسفر
کمی آهسته تر(3)
حسین جانم حسین (4)
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
نوحه زمزمه امام حسین ع
سبک شبهای جمعه فاطمه س
شبهای جمعه مادرم آیدکنارپیکرم
گریدبجسم بیسرم بوسدبریده حنجرم
مظلوم حسینم یاحسین نوردوعینم یاحسین2بار
ازآتش غم دل کباب گیسوکندازخون خضاب زانوگذاردبرتراب نالدبعریان پیکرم
مظلوم حسینم یاحسین
گویدبنیه قتلوک وماعرفوک ذبحوک
من شرب ماء منعوک ای کشته عطشان پسرم
مظلوم حسینم یاحسین
شدقطعه قطعه پیکرت این پیکرت پس کوسرت
دشمن بریده حنجرت درپیش چشمان ترم مظلوم حسینم یاحسین
اکبرچشداصغرچشدعباس آب آورچشد
انگشت وانگشترچشدمن مادرغم پرورم
مظلوم حسینم یاحسین
ای کشته صدپاره تن درتن نداری پیروهن شدبوریابرتن کفن ای خفته درخون دربرم
مظلوم حسینم یاحسین
ای سربریده ازقفاوی خون توخون خدا خاکت بهردردی شفا پهلوشکسته مادرم
مظلوم حسینم یاحسین
شبهای جمعه وای من کرببلاشدجای من شش گوشه شدماءوای من زوارتوتامحشرم
مظلوم حسینم یاحسین
درسوگ توصبح ومساءمهدی شده غرق عزا خون گریدازدودیدها گشته( محبی) ذاکرم
مظلوم حسینم یاحسین(عبدالحسین محبی)
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
❣﷽❣
🌾 #زمزمه_امام_زمان_عج
🌾 #دشتی
اباصالح تویی دارو ندارم
بیا اقابیا چشم انتظارم
بیاداروی دردم بیقرارم2
بیا که جز شما یاری ندارم
دوباره جمعه شد دلشوره دارم2
بیا برگرد بیا ای کس وکارم
ازین ترسم که رویت رانبینم
ازینکه ترسم که درهجران بميرم
خدا داند که من طاقت ندارم2
غم هجران تو برده قرارم
بیا یابن الحسن دورت بگردم2
بیا اقا بیا درمون دردم
نظر کن بر من افتاده ازپا
دعایی کن برایم جان زهرا
(مریم صالحی مرزیجرانی)
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
Narimani.Moharam99_Babolharam_net_11.mp3
2.14M
|⇦•در می زنم در وا کن آقایِ من ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
أَلَم تَرَ کَــیفَ فَعَلَ رَبُّکَـ بِأَصحَابِ الفِیلِ؟!
آیا نظر نکردی که پروردگارت
با #اصحاب_فـیل چه کـرد؟!
آیا نیرنگـــِ آنان را گُم گـشته قرار نداد؟!
و پرندگانی را دستهدسته بر آنان فرستاد،
که سنگهایی از جنس گِل بر آنان اَفکندند،
و آنان را چون کاهِ خُرد شدهای قــرار داد.
#نصرت_الهی
#امید
#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش
روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند
کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک
دختران از هول دادنهایِ آنها ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه , کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
مردمانی که درِ این خانه میخوردند نان
کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
*حرام زادهای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل)
شاعر: حسن لطفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نزدیک دروازه رسیدم تا دلم سوخت
خیلی میان این شلوغیها دلم سوخت
اوباشِ شهر کوفه دورم را گرفتند
در بینشان بودم تک و تنها دلم سوخت
وقتی کنیز سابقم نان دست من داد
چیزی نگفتم به کسی اما دلم سوخت
اینها که میخندند من را میشناسند
از چشم های آشنا آقا دلم سوخت
هرجا سرت را روی نی دیدم دلم ریخت
دیدم سرت را زیر دست و پا دلم سوخت
پیرزنی که با عصا بر پهلویم زد
هی ناسزا میگفت بر زهرا دلم سوخت
دارند عبایت را حراجی میفروشند
پس بیشتر از هرکجا اینجا دلم سوخت
زندانی کوفه شدم چشم تو روشن
دیدی همینکه جای خوابم را دلم سوخت
ای حسین ..
از بالای محملِ بی پرده یه نگاهی کرد .. دید یه عده ای دارن از بالای بام ها خاکستر میریزن .. یه عده ای جلو ناقه ها دارن پای کوبی میکنن .. هی این نیزه ها رو تاب می دادن .. یا الله .. بعد از آن خطبه ای که دختر امیرالمومنین ایراد کرد، دید همۀ مردم دارن گریه می کنن .. فرمود گریه میکنید!! بسیار باید گریه کنید .. خدا چشماتون رو همیشه گریان کنه .. همینطور که داشت حرف میزد با مردم یه وقت دیدن لحن خطابۀ زینب با مردم عوض شد .. رو از مردم برگرداند، نگاه کرد دید سر بریدۀ حسین مقابلِ محملشِ .. انقدر دلِ زینب سوخت .. حسین جان اصلاً باور نمیکردم یه روز زنده باشم من روی ناقه .. تو رویِ نیزه .. حسین جان باور نمیکردم یه روز تو و عباس دور و برم باشید حالا چشم باز کن ببین یه طرف شمرِ .. یه طرف سنانِ .. اوباش دورِ منو گرفتن .. صدا زد داداش دلم برا صدات تنگ شده، اگه با من حرف نمیزنی با دخترت حرف بزن .. خواهش زینب بی جواب نموند ای مردم .. یه وقت شنیدن یه صوتِ زیبای قرآن میاد .. بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ..
صدای سر بریده به قرآن بلند شد .. بابا قاری قرآن احترام داره .. اما چه کردن .. انقدر به سر بریده سنگ زدن .. ای حسین ....#کانال_نوای_ذاکرین_:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
#کانال_نوای_ذاکرین_:(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال:#خادم_الذاکرین_آرامش