👇تقویم نجومی چهارشنبه👇
✴️ چهارشنبه 👈18 مرداد/ اسد 1402
👈22 محرم 1445👈 9 اوت 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
⚫️ وفات شیخ طوسی " 460 ه ".
🐪 رسیدن لشکر امیرالمومنین علیه السلام به صفین " 37 هجری ".
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
🚘مسافرت:سفر مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶 زایمان خوب و نوزاد خوش قدم و خوشبخت و محبوب مردم باشد.ان شاءالله.
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️ارسال کالاهای تجاری.
✳️خرید املاک و مستغلات.
✳️مکاتبه و نامه نگاری.
✳️و شراکت و امور مشارکتی خوب است.
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، مباشرت برای سلامتی خوب و فرزند یا عالم گردد یا حاکم.
💉💉 حجامت.
خون دادن فصد باعث قوت دل می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث فقر و بی پولی می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 23 سوره مبارکه " مومنون " است.
و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند و یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند.ما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
🦋 وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ
🦋 توکل کن ب آن کسی که هرگز نمی میرد ...
🌷 فرقان ۵۸
#هرروز_یک_آیه
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
مطمئن باش همون جوری که
بر اثر یه اتفاق همه چی رو
از دست میدیم
یه بار هم بر حسب اتفاق
همه چی رو بدست میاریم
امیدوارم امروز،به دست بیاری
همه اون چیزایی رو که
ناخواسته از دست دادی♥️
سلام ☺️🌹
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
#نهج_البلاغه
🪐فَکَأَنَّ مَا هُوَ کَائِنٌ مِنَ الدُّنْيَا عَنْ قَلِيل لَمْ يَکُنْ، وَ کَأَنَّ مَا هُوَ کَائِنٌ مِنَ الآخِرَةِ عَمَّا قَلَيل لَمْ يَزَلْ
🌎آنچه هم اکنون از دنيا موجود است پس از مدّت کوتاهى فکر مى کنيد اصلا وجود نداشته و آنچه از آخرت به زودى فرا مى رسد، همواره بوده است
✍اشاره به اينکه دنيا به قدرى سريع مى گذرد، و آخرت به قدرى سريع مى آيد، که انسان اين چنين تصوّر مى کند هرگز دنيايى وجود نداشته و هميشه آخرت وجود داشته است.ما اين مسأله را در بسيارى از حوادث دنيا آزموده ايم; گاه از کنار خانه بعضى از بزرگان پيشين، که روزى مرکزى پرغوغا و پر رفت و آمد بود مى گذريم، آنچنان سکوت و خاموشى بر آن حاکم است که گويى هرگز در اينجا خبرى نبود.
📚 #خطبه_103
#نهجالبلاغه
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
نماز امام جواد داریم امروز دوستای گلم
🦋اگه میخواین هرچی حاجت دنیوی دارین برآورده بشه مداومت کنید هر چهارشنبه
مثل بچه دار شدن ،ازدواج ، شغل خوب خونهخوب ...
منم دعا کنید ☺️😘
Bassim.Al.Karbalaei.Tezoorooni(128).mp3
5.76M
این مداحی رو گوش کنید 👆🏻
داستانش رو براتون بزارم 💔😭
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟
آیامیدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می خوانند برای زوار اربعین ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .
ترجمه نوحه را در زیر می خوانید
تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند:
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد: مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید:
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من،خوش آمدید.
*این متن رو برای همه کسانی که میدانید زائر اباعبدالله علیه السلام در اربعین میباشند ارسال کنید*
#محرم #اربعین #امام_حسین #کربلا
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
💛🔹💫
سرنوشت
🔹•••• قسمت ۸۲ ••••🔹
با دقت دست و پای کوچکش را وارسی کردم. می خواستم مطمئن شوم صحیح و سالم است. این پسرم بود. صورتش گرد و بی نقص بود. گله اش از کرک طلایی رنگ بود. پوستش قرمز و پر مو بود. چشمانش را بسته بود و آهسته نفس می کشید. آهسته به دست فرید دادمش و بسته ی پتو پیچ دوم را از مادرم گرفتم. به موجود عزیزم و کوچکی که در پتو خودش را جمع کرده بود، نگاه کردم. دخترم! سرش پر از موهای سیاه و تقریبا بلند بود. پوستش کسی زرد بود و دستش را در دهانش کرده بود. چشمان کوچکش، باز بود و به اطراف نگاه می کرد. می دانستم که نمی بیند، اما باز دلم پر از عشق شد. زیر لب گفتم:
- خدایا، شکرت. به من ببخششان.
دخترم جثه کوچکتر و ظریف تری نسبت به پیرم داشت. برای همین تصمیم گرفتم اول به او شیر بدهم. فرشته می گفت پسرم پنج دقیقه از دخترم بزرگتر است و از نظر وزنی هم حدود دویست گرم از دخترم سنگین تر بود. سینه ام را از یقه پیراهن خوابی که بر تن داشتم، در آوردم. انگار غریزه ام زودتر متوجه شده بود، نوزاد گرسنه ای انتظار می کشد. سینه ام سفت شده بود و درد می کرد. سر بچه را آهسته به سینهء پرم نزدیک کردم. چند بار سر کوچکش را به این طرف و آن طرف چرخاند. دهانش را باز کرده بود به دنبال غذایش می گشت. عاقبت سر سینه ام را به دهان گرفت و با ولع و حرص شروع کرد به خوردن. از احساس عشق و مهر پر شدم. همچنان که سینه ام از شیر خالی می شد قلبم از محبت و عشق به موجودات کوچکی که فرزندانم محسوب می شدند، پر می شد. اولین شیری که مادر به فرزندش می دهد خیلی کم و غلیظ است و فوق العاده مقوی است و زود سیرش می کند برای همین چند دقیقه ای که گذشت، دخترم را به مادرم دادم و پسرم را زیر سینهء دیگرم گرفتم. خدایا آیا سعادتی بیشتر از شیر دادن یک مادر به فرزندش وجود دارد؟ آیا محبتی بیشتر از مهر مادری در دنیا هست؟
فرید گوشه ای ایستاده بود و مرا نگاه می کرد. آن لحظه اصلا برایم مهم نبود فرید چه اخلاقی دارد و چه می کند، دنیا یک طرف بود و دو دلبندم یک طرف، غرق عشق و لذت بودم که فرشته وارد شد. با لبخند گفت:
خوب، به سلامتی مبارک باشه.
با محبت گفتم: خیلی ازت ممنونم فرشته. خیلی زحمت کشیدی.
با لبخند گفت: وظیفه ام بود.
پرسیدم: کی مرخص می شم؟
دستش را تکان داد و گفت: چه قد عجله داری؟ امشب را مهمان ما هستی هنوز سُند به تو وصل است. وقتی سُند را برداشتم، می تونی بری.
آن شب مادرم پیشم ماند و فرید رفت. نیمه های شب، از خواب پریدم. درد داشم و سرفه ام گرفته بود. اما از ترس اینکه بخیه هایم پاره شود نمی توانستم سرفته کنم وقتی مادرم دید که بیدارم، در جایش نشست
پرسید:
- چی شده صبا جون؟ چیزی می خوای؟
با زحمت گفتم: سرفه ام گرفته...
مادرم با خنده گفت: خوب سرفه کن. نترس، طوری نمی شه.
بعد بلند شد و رفت بیرون، وقتی برگشت تخت بچه ها را به جلو هل می داد. وقتی تعجبم را دید گفت: دیدم تو بیداری، حیفه بچه ها شیر خشک بخورن.
دردم از یادم رفت و با عشق به بچه ها شیر دادم. بچه های آرامی بودند، بی صدا منتظر غذا بودند. یک شب دیگر هم در بیمارستان ماندم و صبح روز بعدش مرخص شدم. قرار شدتا یکی، دو هفته خانه مادرم باشم تا بچه ها جون بگیرند و کسی باشد شبانه روز کمکم کند. در تمام آن ساعتها، حس بدی داشتم. انگار فرید خودش را کنار کشیده بود. در حاشیه بود. دوباره جلوی در خانه پدری ام، دو گوسفند قربانی شد و من و دو بچه ام وارد خانه ای شدیم که زمانی خودم در آن بچه بودم.
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید
من به یقین رسیدم که امام خامنهای
نائب بر حق امام زمان است!
فرازی از وصیتنامهی شهید
محسن حججی (:
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
-تـم بڪ گرانــ♡ــد قلبــیییی🐳💙
#تم_رنگـی 🎨☁️
#تم :)👀🎀ツ
⋆────────ʚ˚ɞ────────⋆
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
#آیه_درمانی
🍃🍂 استجابت حاجات مهم 🍃🍂
☄ اگر ڪسی این آیه را هزار بار
با نیت خالص و توجه به خدا بخواند
هر حاجت ڪه داشته باشد روا شود
📚 خواص الآیات ۹۸
#حاجتروایی
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینسفر، سفر عادی نیست!
#اربعین, از اسرار عالم هستی..
👈نبینی از دستت رفته!
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#محرم #امام_حسین
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
شاید فقط یه کوچولو دیگه مونده تا برسی ... :)
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
#تربیت_کودک
✅ والدينی كه در موارد كوچک مثل غذا خوردن، لباس پوشيدن، بازى كردن و... به حرف فرزند خود گوش ميدهند باعث ميشوند كودكشان ياد بگيرد در موارد ديگر حرف آنها را گوش كند.
❌ والدينی كه وقت عصبانيت داد ميزنند يا تنبيه می كنند به فرزندشان می آموزند زمانى كه به آنچه كه ميخواهد نميرسد داد بزند يا قلدرى كند و توانايی مديريت احساسش را نداشته باشد.
ما الگوى فرزندمان هستيم هر آنچه ميخواهيم فرزندمان ياد بگيرد را اول ما بايد انجام دهيم.
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
میگفت :
بزرگترین حسرتِ روز قیامت اینه كه
به انسان نشون میدن میتونسته
تو زندگی به کجاها برسه و نرسیده ؛
میتونسته چه انسانی بشه ،
نخواسته و نشده . . .
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
base.apk
9.3M
یه بازی توپ و چوب باحال آوردم باراتون 😌 😎
برا آرامش اعصاب خوبه 😂
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
#انگیزشی^^
این همہ راهے کہ اومدے الڪے نیسٺ
ٺهش قشنگہ🙂📚:)
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲
وقتی اصرار پشت اصرار ک تولد بگیریم برا اسبش 😐😂
چادر زدیم با نردبون😌😎😂
چادر خودشم ک دیگه کم مونده شبام با این بخوابه 🤦🏻♀😐😄
╲\╭┓
╭ 🦋🌱 @nazaningallery72
┗╯\╲