🕊💌🕊💌🕊
این چادر را...
واین حجابم را...
خودم دوست دارم...
نه به اجبار پدر‼️
و نه به قانون مدرسه‼️
من خود این چادر را...
و این سیاهی تمام قد را
دوســــت دارمـــ ‼️
حاضر نیستم
باتمام آرزوهای رنگانگ دنیا...
و با تمام راحتی ها...
یا راحت تر بگویم:
حاضر نیستم با "تمام دنیایم" عوضش کنم..
حجابم مال من است...
حق من است..
چه در گرماي آتش گونه...
و چه در سرماي سوزناک...
درست است...گرم است...
اما به خنکای تابستان هم نمی فروشمش‼️
دست و پا گیر⁉️
خب باید دست و پا را بگیرد ‼️
از دست درازی ها و قدم های اشتباه‼️
آسودگی ام تا به حال از باران نگاه حريصان را خودم انتخاب کردم و دوستش دارم‼️
من...چادری ام که
حقش...
احساسش...
دنیایش..
و آرامشش را با نگاه های سنگین عوض نمیکنم‼️
این است دنیای من...
دنیای یه چادری...
ذوق خارج از خانه بودنم به چادری بودنم است...
به این که از حق خودم دفاع کنم...‼️
هر چه باشم و هر کجا باشم من چادری هستم...
دوســــتش دارمـــ ‼️
اين سياه زيبا را‼️
#خواهـــــرم_چـــــادرتـــــ
#حڪم_پاڪی_نجـــابت_توستــ
👈زن مظهر جمال الهی است👉
@ayare_marefat✍
#عیارمعرفت 💌
#عاشقانه_شهدا🌷
عشقم
عزیزم * گلم * عشقم * مال تنهاییهامون بود و «محمدم» جلوی بقیه. مرا جلوی اقوام «سادات» و جلوی نامحرم و غریبه «سادات خانم» صدا میزد. برای خودش که «فاطمه جان»، «عزیز» و ...
گاهی حس میکنم محمد امانت حضرت زینب سلام الله علیها دست من بود. سختیهایش باقی است اما وقتی به آخر سختیها فکر میکنم، زیباییها به سراغم میآید.
#شهیدمحمدکامران🕊
@ayare_marefat✍
#عیارمعرفت 💌
🕊 عیــارمعـــرفت🕊
#عاشقانه_شهدا🌷 عشقم عزیزم * گلم * عشقم * مال تنهاییهامون بود و «محمدم» جلوی بقیه. مرا جلوی اقوام «
❤️ #آرزوی_شهادت ❤️
🌷 شهید مدافع حرم محمد کامران 🌷
🔸ولادت: ۱۳۶۷/۲/۹روستای جرقویه،اصفهان
🔹شهادت:۱۳۹۴/۱۰/۲۳ حلب سوریه
🔸مزار شهید: بهشت زهرا (س)قطعه ۵۰
🔹محمد خیلی با معنویات مانوس بود. شب ها با گریه در نماز شب از پروردگار متعال شهادتش رو گرفت.
🔸خیلی خوش اخلاق بود. مدام میگفت: وصلت با سادات و خانواده حضرت زهرا ،خدایی نکرده اجازه بد رفتاری با همسر رو به ادم نمیده، همچنین احترام زیادی برای والدین من داشت و هر وقت صله رحم میکرد دست پدر و مادرم رو میبوسید.
🔹بار آخری که اعزام شد از ماموریت تماس گرفت که ساداتم فقط به عشق شهادت آومدم و دل از تعلقات دنیایی کندم میخوام شما هم این جوری باشی بهم قول میدی؟ منم گفتم چشم ولی به یه شرطی اگه شهادت نصیبت شد منو هم باخودت ببری و قول شفاعت بهشت رو بهم بدی. ایشون هم قبول دادن...
اما خبری از قول و قرارمون نشد😔 من توی نماز هام برای شهادت جفتمون دعا میکردم
✍ راوی: همسر شهید
@ayare_marefat✍
#عیارمعرفت 💌