نام و نام خانوادگی👈سجاد عفتی (ابراهیم) تاریخ تولد👈۱۳۶۴/۴/۳۰ محل تولد👈رامسر تاریخ شهادت👈۱۳۹۴/۹/۲۹ محل شهادت : خانطومان - سوریه

قصه مدافعین حرم تمام ناشدنی است. حریم اهل بیت - علیهم سلام الله- قرن‌هاست که فدایی دارد حتی اگر تنها حرمی از آن بزرگواران باشد... «اصلاً حرم ناموس ما شیعه‌ست!»

آیا در زمان حیات شهید خود به این نکته توجه داشتید که آنها از اولیاء الهی به شمار می‌روند؟ شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (سلام الله علیه) شهید شده است؛ چرا که اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت(علیهم سلام الله) نبود👈مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی )

شهید گرانقدر سجاد عفتی ۳۰ تیر سال ۱۳۶۴ به دنیا آمد

از همان زمان وقتی پنج سال داشت عاشق چیزهای جنگی بود. اسباب بازی‌هایش بیشتر اسلحه بود.

حدود سه سالی که در اطراف شهر رشت زندگی می‌کردند، سجاد برای بازی به باغ می‌رفت دو تکه چوب بر می‌داشت با آنها تفنگ درست می‌کرد ، همین روحیه را داشت تا اینکه بزرگ شد.

کلاس پنجم بود که در شهریار ساکن شدند ، بچه درس‌خوانی بود ، بدون تجدیدی قبول می‌شد. با این که بیشتر اوقات در بسیج بود، اما نمرات خوبی می‌گرفت. درسش را در همان مدرسه می‌گرفت چون در خانه وقت درس خواندن نداشت و بیشتر وقتش در بسیج بود

سال ۸۲ که راه کربلا باز شد شهید سجاد به همراه چندتن از دوستانش برای زیارت به عراق رفتند.

بعد از سال ۸۲ چندبار دیگر به عراق رفت. دو مرحله برای جنگ با داعش و یک بار برای رفتن به سوریه. ۸ آذر ماه سال ۹۴ بود که خیلی تلاش کرد به سوریه برود و توانست از راه لبنان وارد سوریه شود.

شهید سجاد هنگام مأموریت به همسرش سفارشاتی کرد👈هر موقع دلت تنگ شد یاسین بخوان. هر موقع بی‌تاب شدی آیه‌الکرسی بخوان. دلت را با یاد بی‌بی آرام کن او کوه صبر است خودش دلت را آرام می‌کند. می‌گفت سنا را هم به خانم حضرت رقیه(سلام الله علیها) سفارش کردم تا او را آرام کند.

شب قبل عملیات به همه‌ پیام داد و از خواهرش خواست مواظب دختر و همسرش باشد

شهید سجاد هنگام شهادت از دوستش خواسته بود تا سرش را بلند کنمد تا به آقا سلام دهد ، وقتی همرزمش سرش را بلند کرد گفت👈«صلی‌الله علیک یا اباعبدالله».