eitaa logo
📢 کانال ندای حق ❤️
54 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
8.1هزار ویدیو
36 فایل
『بِســـــم‌ربـــ‌ـِّ‌ الشاه‌ڪربلاعلیہ‌السلامـ♥️』 ✯اَنتَ فی قَلبی حُسین وَ اَنتَ فی قَلبی حَسن رَسم شکل قلبِ من آثار دَست #زینب ♥️ است✯ اهداف کانال پستهای مذهبی و سیاسی لطفا کانال را به دوستانتان معرفی کنید 💠تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیدعلی
شیفته و عاشق حضرت امام خمینی بود و باتمام وجود سعی در اجرای فرامین امام داشت ، می‌گفت👈امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
هنگام ورود حضرت امام به ایران، به دلیل مصدوم بودن، موفق به زیارت امام نشد، اما پس از بهبودی در اولین فرصت به شهر مقدس قم رفت و موفق به دیدار شد.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
شهید فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. خود را به کردستان رساند ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را بازمی‌گردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان می‌گوید که خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
حضور در دفاع مقدس👇 در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی ، شهید محمدحسین تصمیم می‌گیرد که به جبهه برود و با متجاوزان بعثی عراق بجنگد
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
یک روز که به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود، مبلغ ۵۰ تومان را به دوستش می‌دهد و از او می‌خواهد که نان را بخرد و به منزل آنها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می‌گوید و از وی می‌خواهد که تا سه روز به خانواده‌اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند و سپس آن‌ها را مطلع کند.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او شده و با وی صحبت و سعی می‌کند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
شهید فهمیده که در عزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هر چه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند برود، موفق نمی شود.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود و از او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده آنقدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته او را همراه خود به خرمشهر ببرد.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
در این مدت کوتاه هر کاری که پیش می‌آید شهید محمدحسین پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را در همه کارها نشان می دهد. در مدت حضور در خرمشهر با دوستش به نام محمدرضا شمس، مجروح می شوند و آن دو را به بیمارستان منتقل می‌کنند و علی رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحیت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر برمی‌گردد.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
در حین برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وی از حضور در خط مقدم، چشمان شهید محمدحسین پر از اشک شده و با ناراحتی به فرمانده می‌گوید👈من به شما ثابت می‌کنم که می‌توانم به خط بروم و لیاقت آن را دارم.
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
برای اثبات لیاقت خود یک بار به تنهایی به میان عراقی ها رفته و لباس و اسلحه‌ای از عراقی ها بدست می‌آورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک می‌شود، به طوری که رزمندگان مشاهده می‌کنند که یک عراقی کوچک به طرف آنان می آید! می خواهند به او شلیک کنند که یکی از آنان می گوید، صبر کنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم
۸ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از سیدعلی
هنگامی که نزدیک می‌شود، می‌بینند محمدحسین است که خواسته ثابت کند می تواند با دست خالی هم با عراقی ها بجنگد و شهامت و لیاقت حضور در خط مقدم را دارد. مسئول گروه که به توانمندی و توانایی و اراده پولادین حسین برای رزم در جبهه اعتماد و اطمینان پیدا می‌کند، به او اجازه ماندن در جبهه را می‌دهد.
۸ آبان ۱۴۰۳