در ۶ شهریور ۱۳۶۰ برای بار سوم به جبهه رفت و در عملیات ثامن‌الائمه(سلام الله علیه) شرکت نمود و ۱۹ مهرماه به نی‌ریز بازگشت

پس از ۱۵ روز که در نی‌ریز مشغول خدمت در دبستان شهید فهمیده بود، روز ۸ آبان ماه برای بار چهارم به جبهه رفت و درعملیات طریق القدس (فتح بستان) شرکت کرد.

در این عملیات، فرماندهی گروهان رزمندگان نی‌ریز را به عهده گرفت. در حالیکه گروهان تحت امرش را هدایت می‌کرد در کنار پل سابله، ترکش خمپاره دشمن پیکرش را پاره‌پاره کرد.

او که بی‌صبرانه در انتظار ملاقات با یار بود در خیل ملائک به آسمان پرواز و به آرزویش رسید. پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده شد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید بزرگوار غلامرضا اکبری👇 رفتن من به جبهه برای احیای اسلام عزیز و دفاع از ارزش‌‌های الهی و انسانی و به‌منظور حاکمیت ارزش‌‌های والایی است که امام تبلور آن است

من داوطلب شدم که برای اسلام و در راه اسلام به جبهه بروم و علیه دشمنان خدا و قرآن با نثار خون ناچیز خود مبارزه کنم

مگر نه این که دنیا گذرگاهی بیش نیست و مگر نه این که همه ما باید بمیریم پس چه‌ بهتر در راه خدا باشد

من با چشم باز از این دنیا می‌روم چرا که خود راهم را انتخاب کردم و با آگاهی کامل هدف را برگزیدم.

پدر و مادر عزیزم اگر خدا خواست و شهید شدم آگاه باشید و بدانید که تنها آرزوی من شهادت بود، همچون کوه استوا باشید چون هر چه شما استوارتر باشید باعث خواری و زبونی دشمن خواهید شد.

شادی ارواح طیبه شهدا بویژه شهید گرانقدر غلامرضا اکبری صلوات🍀اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍀

این مهدی ڪیست ڪہ عالم همہ دیوانہ‌ی اوست این چہ شمعی است ڪہ جانها همہ پروانہ‌ی اوست هر ڪجا می‌گذرم جلوہ‌ی مستانہ ی اوست ما ندانیم چہ سِرّی ست ڪہ در خانہ ی اوست #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ