eitaa logo
نعمت خدا
280 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
6هزار ویدیو
56 فایل
ثم لتسئلنّ يومِئذٍ عن النّعيم. تكاثر/ 8 ارتباط با مدیر کانال: @ENGLABYAMMAN دوستان خود را جهت آشنایی بیشتر با امام مظلوم مقتدر دعوت کنید https://eitaa.com/neamatkhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 آقای روحانی امروز نطق فرمودن که چرا هر کس طرفدار ماست در انتخابات رد صلاحیت شده؟ 🔹 باید گفت اولا که اینطور نیست و خیلی از همفکران شما احراز صلاحیت شدند ثانیا باید از خودتون سوال کنید که چرا دزدها، مفسدین اخلاقی و سیاسی و کلا افراد مساله دار و پر حاشیه طرفدار و علاقمند به شما هستند؟ 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ویژه ماه رجب 📹 رهبر انقلاب: توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 ویژه ماه رجب ✏️ رهبرانقلاب: بايد تبریک عرض کنیم به یکدیگر که توانستیم بار دیگر وارد شهر "رجب" بشویم. 🎧 بشنوید👇
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 همرزمان حسین علیه‌السلام | مبارز علمی 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اینکه امام باقر «باقرالعلم» است، یعنی حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود، می‌شکافد و آن لبّ و مغز را می‌اندازد در کام مشتاقان حقیقت. این یک گوشه‌ی دیگری است از مبارزه‌ی ائمّه‌ی ما.» کتاب همرزمان حسین علیه‌السلام، ص۱۴۲ ▫️ بازنشر به‌مناسبت سالروز میلاد حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 انسان ۲۵۰ ساله | امام باقر علیه‌السلام و مبارزه‌ی فرهنگی 🔻رهبر انقلاب: مبارزه با تحریف، در دوران امام باقر (علیه‌السلام) از همیشه‌ی پیش از زمان آن حضرت گسترده‌تر انجام شد... مبارزه‌ی فرهنگی یعنی تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بر ذهنهای مردم، تا راه را برای حکومت الهی هموار و بر حکومت طاغوتی ببندند و امام باقر (علیه‌السلام) این کار را شروع کرد. باقر علم‌الاولین یعنی این. ایشان شکافنده‌ی حقایق قرآنی و دانشهای اسلامی بودند. ▫️ بازنشر به‌مناسبت سالروز میلاد حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از اخبار سوریه
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش یونس شادلو از توقیف کشتی دزد سوئز راجان در دریای عمان. این کشتی سال گذشته 800 هزار بشکه نفت خام ایران را برداشت و در تگزاس به امریکایی‌ها تحویل داد و حالا با تغییر نام فکر می‌کرد می‌تواند به آسانی در دریاها تردد کنند. اقدام نیروی دریایی ارتش در توقیف این نفتکش که حامل نفت عراق بود به صاحبان نفتکش‌ها یادآور می‌شود که هیچ وقت با منافع ملی ایران بازی نکنند و امریکا به هیچ عنوان نمی‌تواند از آن‌ها در برابر اقدامات تلافی‌جویانه محافظت کند. الان سه نفتکش توسط ایران توقیف شده‌اند تا سندی بر الزام و التزام ایران و نیروهای مسلح به حفظ منافع ملی باشد. امریکایی‌های پررو بدون اشاره به دزدی نفت خام ایران، اقدام کشورمان را در دفاع از منافع خودش مورد حمله قرار می‌دهند چرا که بر اساس همان نخوت و باد امریکایی فکر می‌کنند هیچ کسی حق زیر سوال بردن آنها را ندارد. اما ایران نشان داد که چنین قدرت و جسارتی را دارد. @syriankhabar
هدایت شده از اخبار سوریه
🔴نفوذ رزمندگان فلسطینی به اطراف الخلیل در یک رویداد مهم و بی‌سابقه مبارزان کرانه باختری به شهرک‌های اطراف الخلیل نفوذ کرده‌اند. منابع محلی از درگیری شدید مبارزان مقاومت با نظامیان اشغالگر اسرائیلی در شهرک ادورا در غرب الخلیل خبر دادند. منابع عبری زبان نیز تاکید کردند که گروهی از مبارزان مقاومت به داخل شهرک صهیونیست‌نشین "ادورا" یورش برده و درگیری شدیدی در این منطقه در جریان است. ارتش رژیم صهیونیستی در آسمان این منطقه نور شلیک کرده است. @syriakhabar
یکی از نکاتی که سعی می کنم در اکثر مدارس به دانش آموزان بگویم این است که غربی ها مردم دنیا را با یک سری مفاهیم انتزاعی به ظاهر زیبا و رمانتیک سرکار گذاشته اند و به دنیا دارند می خندند. اما ما خودمان باید حواس مان باشد مصداق آن آدم های «سر کار رفته» نباشیم! این مفاهیم سرکاری عبارتند از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، پلورالیسم و... یعنی در ذهن خیلی از مردم دنیا از جمله ایرانی ها جا انداخته اند که غرب مدینه فاضله ای است که در آن همه آزاد و برابر هستند اما در جهان غیر غرب، همه چیز سیاه و بسته و پر از خفقان است. در حالی که مثالهای نقض زیادی وجود دارد که در همان غرب، آزادی و آزادی بیان چقدر محدود و کنترل شده است و اگر کسی پا روی خطوط قرمز آنها بگذارد، باید هزینه های سنگینی پرداخت کند. لذا همیشه از بچه ها می خواهم که اسم «روژه گارودی» یا «روبر فوریسون» را در فضای مجازی جستجو کنند و سرنوشت آنها را بخوانند. اما اخیرا نیز مثالهای جدیدتری اضافه شده که باید آنها را حفظ کرد و دائم با نسل جدید در میان گذاشت. مثلا به این چند مورد دقت کنید: 1. پلیس لندن اخیرا آگهی داده که تصویر فلان زن را شناسایی و به پلیس معرفی کنید! به چه جرمی؟ چون پلاکاردی را در دست داشته که تصویر مردهای برهنه شده فلسطینی توسط اسراییل را با تصویر برهنه شدن یهودیان توسط ارتش نازی کنار هم گذاشته و زیرش نوشته تفاوت را پیدا کنید! 2. زینب الرازویی روزنامه نگار فرانسوی مراکشی تبار، به خاطر مطالبی که قبلا در نشریه شارلی ابدو علیه اسلام می نوشت مدال افتخار گرفته بود اما حالا فقط به خاطر ریتوییت کردن یک مطلب در صفحه شخصی اش در مقایسه ی جنایات اسراییل با جنایات آلمان نازی، مدال افتخارش را پس گرفته اند! 3. تنها چند روز پس از شروع حملات وحشیانه اسراییل علیه مردم غزه، وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که همه تظاهرات‌های حامیان فلسطین را ممنوع کرده و تظاهرات در حمایت از فلسطین، مجازات ۵ سال زندان را در پی خواهد داشت. 4. در آلمان نیز دولت این کشور رسما اعلام کرد اگر کسی در حمایت از فلسطین و علیه اسراییل تجمع کند، «سلب تابعیت» و عملا اخراج خواهد شد. 5. در امریکا نیز که به لطف پلتفرم اینستاگرام، افسانه آزادی بیان خیلی وقت است رسوا شده و کسی نیست که نداند مطالب انتقادی درباره اسراییل چطور قلع و قمع می شود. همه اینها در حالی است که طبق افسانه آزادی بیان در بسیاری از کشورهای غربی، هرکس بخواهد قرآن سوزی کند مجاز است و حتی تحت حمایت رسمی این دولتها قرار می گیرد اما همزمان هیچ انعطافی درباره خط قرمز اسراییل وجود ندارد. چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ آزادی، آزادی بیان و... در همه جای دنیا محدود است و مشروط به خطوط قرمز کاملا مشخص. البته جنس خط قرمزها فرق دارد. در غرب قرآن سوزی و حمایت از همچنس بازی شامل آزادی است و بدون هیچ مانعی انجام می شود اما نزدیک شدن به هولوکاست و اسراییل، بدترین عواقب را دارد. در ایران برعکس، کسی به خاطر آزادی بیان حق قرآن سوزی، توهین به مقدسات و... را ندارد اما در بسیاری از موارد دیگر آزادی های واضح و مبرهنی وجود دارد تا جایی که در روزهای گذشته دیدم افرادی مثل احمد زیادآبادی، احمد بخارایی، صادق زیباکلام و... که داخل ایران هم زندگی می کنند، در مناظره های مختلف به شدت به سیاست های رسمی جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین می تازند و حتی سخنانی را تلویحا یا علنا در حمایت از اسراییل و علیه غزه مطرح می کنند و کسی هم کاری با آنها ندارد. لذا اگر کسی هنوز در دنیای فانتزی های خودش زندگی می کند و تصور می کند چیزی به اسم آزادی و آزادی بیان مطلق و .... در غرب وجود دارد اما در اینجا حسرتش را می خورد، هنوز دنیای قرن 21 را نشناخته و مغزش مصداق مغز شستشو شده توسط امپراطوری های رسانه ای غربی است. چنین کسانی ابتدا بایدبا خود خلوت کنند و از خودشان بپرسند وقتی با این همه مثال، همچنان دنبال آن مفاهیم فانتزی می روند، احساس نمی کنند به شعور خودشان توهین می شود؟ @Sabeti
. 🔹پاسخ محمدرضا شهبازی به یک سؤال مهم ♻️ چرا هاشمی اصرار داشت خلق و خوی اشرافی را در خاطراتش ذکر کند؟ 🔰 یکی از افرادی که در شبهای قدر و مواقف استجابت دعا وسوسه میشوم برایش دعا کنم و حتی فاتحه‌ای بخوانم، مرحوم هاشمی رفسنجانی ست! واقعا تلاش و ممارست آن مرحوم در ثبت خاطرات روزانه به قدری ستودنی‌ست که گاهی فکر میکنم ارزشش را دارد اگر 364 روز سال بد و بیراه بارش میکنیم، لااقل یکبار هم دعایش کنیم. البته آن کتب خاطرات به جهات مختلف می‌تواند مورد توجه و قدردانی و حائز اهمیت باشد اما برای شخص بنده بیش از هرچیز از این جهت خواندنی است که به نظرم بهترین و مهمترین سند شناخت و آشنایی با «اشرافیت انقلابی»ست. شرح میدهم: من هر وقت بخشهایی از کتابهای خاطرات آن مرحوم را میخوانم با خودم میپرسم چرا یک روحانی باید رویش بشود این را که در روز تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده، بنویسد و بعد چاپ کند؟ ببینید! اینکه در تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده را کار ندارم‌‌ها، اینکه این را نوشته و چاپ کرده را میگویم! یا مثلا چرا باید بنویسد و منتشر کند که برای پسرش در حول و حوش بیست سالگی، سفارش کرده تا عضو هیئت مدیره کشتی‌رانی شود؟ یا از این قبیل موارد که در کتب خاطراتش پر است. یعنی خود آن کارها که بد است و اشرافی‌ست و تبعیض‌آمیز است و پارتی بازی‌ست، به درک، نکته‌ام اینه که خود این ثبت و انتشار واقعا عجیبه. در واقع این مسئله بیش از اینکه از سر تعهد به تاریخ و آیندگان و شفافیت و گردش آزاد اطلاعات و این قبیل خزعبلات باشد، ناشی از یک اعتماد بنفس اشرافی‌ست که تو نه تنها به خودت حق می‌دهی چنین غلط‌هایی بکنی بلکه حتی آنقدر آن را حق می‌دانی که هیچ ابایی نداری آن را جار بزنی، ترویج کنی و برای همیشه تاریخ در مقابل دید‌گان بقیه قرار دهی و آن را به فرهنگ مسئولین تبدیل کنی. از این جهت است که عرض میکنم کتب خاطرات هاشمی مهمترین سند آشنایی با چیزی است به نام اشرافیت انقلابی. چیزی که در آن شما به صرف دخیل بودن در انقلاب و مدیر بودن در جمهوری اسلامی کاملا حق داری متفاوت زندگی کنی. اشرافیتی که به شما حق می‌دهد حالا که داری امور رعیت را تدبیر می‌کنی، بیش از آنها از امکانات برخوردار باشی. حالا که روزی پانزده شانزده ساعت از این جلسه به آن جلسه به فکر آب و نان رعیت هستی، حق داری هشت ساعت بقیه را در خانه لوکس بالای شهرت استراحت کنی. حالا که روز و شب برای امورات این مردم وقت گذاشتی، حق داری دو تا سفر تفریحی کیش و خارج و... بروی. حالا که داری فکر میکنی چطور برای آینده توله‌های رعیت شغل و مسکن بسازی، حق داری بچه خودت را مدرسه گران‌قیمت بفرستی و پیش پیش برایش شغل کنار بگذاری. حالا که داری از تمام توانت برای جا انداختن استفاده از کالای ایرانی که سودش در جیب خود رعیت میرود و برای خود او شغل ایجاد میشود، استفاده میکنی، حق داری خودت کالای خارجی با کیفیت استفاده کنی. حالا که داری تلاش میکنی روشهای نوینی مثل قرعه کشی فروش خودرو برای کاهش قیمت بازار و کارخانه ابداع میکنی، حق داری خودروی ایمن خارجی سوار شوی. و حق داری خانه تخفیفی از دم قسط بگیری، و حق داری به اسم خیریه چند هزار متر زمین بگیری، و حق داری... دعوای این روزها و همه روزهای پس از انقلاب سر همین است. طبقه‌ای از مدیران ایجاد شده که فکر میکنند چون دارند خدمت میکنند (خدمت میکنند؟!) حق دارند بیشتر برخوردار باشند، حق دارند بهتر بخورند، بهتر بگردند، بهتر بپوشند، بهتر سوار شوند، بهتر تربیت شوند، بهتر آموزش ببینند و... چون اگر آنها خانه و سفر و تفریح خوبی داشته باشند و خوب استراحت کنند و ماشین خوبی داشته باشند و ایمن بمانند و دغدغه مدرسه وتربیت بچه نداشته باشند و وقت ذهنشان باز باشد و... بیشتر میتوانند به رعیت خدمت کنند و سودش در جیب همان رعیتی میرود که از قضا این روزها یک کم پررو شده است و دارد جفتک می‌اندازد و سبک زندگی اینها را با آرمانهای انقلاب و مدل حکومت داری امیرالمومنین و حرفهای امام و رهبری مقایسه میکند. ما دچار چنین طبقه‌ای شده‌ایم. و خدا نگذرد از هاشمی رفسنجانی که پایه‌گذار چنین منش ومرامی بود و این را تئوریزه و توجیه کرد. حالا اینکه آن فاتحه و طلب رحمت اول متن این لعن و نفرین را میشورد یا برعکس، نمیدانم! اما هرچه هست مطمئنم اگر نبود شجاعت و جسارت (والبته شاید تا حدی وقاحت!) هاشمی رفسنجانی در ثبت این خاطرات، ما این روزها به این راحتی نمیتوانستیم از پس نفاق و ظاهرسازی این طبقه مدیران اصولگرا و اصلاح‌طلب به این شناخت دقیق برسیم. ✍ محمدرضا شهبازی 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
✍گذر تاریخ نشان داد که اگر از غفلت شود و قدرت تحلیل مردم غنی نشود، به جای ساخت تندیس دانشمندان شهیدی که بدون دریافت حتی یک ریال پاداش، غنی‌سازی ۲۰٪ را به ارمغان آوردند تندیس کسانی ساخته می‌شود که با دریافت صدها سکه و مدال، این دستاورد را نابود و کشور‌ را مبتلا به کردند 🖌 محمد جوانی
💥وقتی هاشمی در ذهنم تَرَک برداشت! 🔴 آقای هاشمی را قبول داشتم و معتقدم خیلی برای انقلاب زحمت کشید ولی چند سطری را برای عبرت خود و دوستانی که هنوز خطاهای او را توجیه میکنند می نویسم! مرحله دوم عملیات کربلای پنج، یک شب عاشورایی را شاهد بودم که برای عبور از یک کانال باید پا بر اجساد همرزمان شهیدمان می‌گذاشتیم که شب گذشته در این کانال دِرَو شده بودند! و بر اساس محاسبات نظامی بخشی از ما هم آن شب باید درو می‌شدیم و همین‌طور هم شد تا اون خط تثبیت شود و...! من در زمان جنگ یک رزمنده ساده بودم و مسئولیت خاصی جز سلاحی که در دستم بود نداشتم و به‌قول معروف عددی هم نبودم. اما آن شب شنیدم فرماندهان در قرارگاه برای توجیه و تبیین آن فرمان عاشورایی گفتند این دستور «آقای هاشمی» است و برای ما رزمندگان هم امر «هاشمی» یعنی امر امام؛ چرا که او جانشین فرمانده کل قوا بود و...! من در مورد فرمان نامتعارف آن شب نتنها حرفی ندارم بلکه فکر میکنم آن تصمیم کاملاً بجا بود، چرا که در دفاع نابرابر ما با دشمن تا دندان مسلح، همواره فرمان‌های عاشورایی بود که بن‌بست‌شکنی می‌کرد و راهگشا بود و چاره ای هم غیراز این نبود و...! چند سالی از آن شب عجیب گذشته بود و حالا من در اواخر دهه هفتاد دانشجو بودم و سلسله خاطرات «آقای هاشمی» را با علاقه در روزنامه کیهان دنبال می‌کردم، رسیدم به آن شب که «آقای هاشمی» می‌گوید: در ادامه عملیات کربلای پنج، کار گره خورده بود و باید با مرحله دوم این بن‌بست شکسته می‌شد و تصمیم سختی بود اما چون چاره‌ای نبود باید این تصمیم گرفته می‌شد و آن شب عده‌ای از عزیزان ما با فداکاری خط را تثبیت می‌کردند و...! او ادامه داده بود: فردای آن شب که خط تثبیت شد و خیالم راحت شد به تهران برگشتم، دو هفته‌ای بود که مجلس را تعطیل کرده بودیم... برای رفع خستگی با بچه‌ها تفریح رفتیم و در این تفریح شکاری زدیم و خیلی خوش گذشت و...!!! وقتی به این عبارات رسیدم شخصیت «آقای هاشمی» در ذهنم تَرَک برداشت و هرگز هم ترمیم نشد، شوکه شدم و تا مدتها در بُهت و حیرت فرو رفتم! با خود می‌گفتم من که در جنگ هیچ مسئولیتی جز جانِ ناقابل خودم نداشتم و فقط شاهدی در آن شب بودم، هنوز هم دل و دماغ تفریح ندارم، اما شگفت زده شدم کسی که آن شب چنین فرمانی صادر کرد و به موجب آن فرمان گرچه حماسه بزرگی رقم خورد ولی صدها پدر و مادر و زن و بچه هم داغدار شدند چطور تنها دو سه روز بعد چنین راحت به تفریح رفت و...؟! تاکید میکنم همان‌طور که ابتدای این نوشته آوردم؛ معتقدم آن فرمان درست و به‌حق بود اما حیرت من از آن است، کسی که واسطه چنین فرمانهایی بود چطور بلافاصله دل و دماغ چنین تفریحاتی هم داشت و...؟!!! البته بعدها موارد متعددی از مواضع عجیب آقای دیدم و شاهد بودم که از عاقبت بخیری او مأیوس شدم، آنجا که گفت « ادامه من بود» و را «دانشمند» خطاب کرد و از همه بدتر عبارت عجیب «دنیای آینده دنیای گفتمان است نه موشک» و...!!! اینجا یاد نصایح مرحوم پدرم افتادم؛ زمان جنگ هرگاه از جبهه به مرخصی می‌آمدم در محضر مرحوم پدرم جسارت و بی‌ادبی می‌کردم و با او در دفاع از آقایان منتظری و هاشمی بحث می‌کردم، مرحوم ابوی من یک پیرمرد روستایی بود و سوادش هم در حد روخوانی قرآن، اما هرگز «آقای منتظری» را در جایگاه قائم‌مقام رهبری نپذیرفت و همیشه می‌گفت: ایشان با این همه ساده‌لوحی چطور می خواهد جایگزین آقای خمینی با آن همه بزرگی وکیاست شود و...؟! و همواره به «آقای هاشمی» انتقاد می‌کرد و می‌گفت: رفتارش با گفتارش هیچ گونه هم‌خوانی ندارد! من بابت انتقادش از «آقای منتظری» کمتر، اما واقعاً از «آقای هاشمی» خیلی دفاع می‌کردم و همیشه می‌گفتم مستندات شما برای این انتقادات چیست؟! معمولاً در بحث با من به‌ظاهر کم می‌آورد و می‌گفت: پسرم دلم با این دو نفر صاف نیست! و جالب‌تر اینکه در مورد «حضرت آقا» همیشه می‌گفت: ایشان از جنس خود «آقای خمینی» است! به‌راستی که نه لباس و عمامه و آیت الله شدن عاقبت به‌خیری انسان را تضمین می‌کند و نه گرفتن دکتری و دانشگاه به انسان بصیرت می‌دهد، با دعا برای آمرزش همه کسانی که برای برپایی این نظام و انقلاب تلاش کردند، برای رهبر عزیزتر از جانم و همه خدمتگزاران انقلاب سلامتی و طول عمر و برای خودم و همه ملت عزیزمان بصیرت و حُسن عاقبت را آرزو دارم. ✍بهزادزارع دانشجویِ مشروطیِ دانشگاه شهادت @Behzadzare