💢 #فردا!
🔻 اینک سوال اساسی این است: تحرک قبل از #نوامبر است یا بعد از آن؟!
🔺اولا شبکه #لیبرال داخلی حتی با این صبر، بهانه ای دیگر می یابند؛
دوما تحریم تسلیحاتی نیز با یک قاعده حقوقی من درآوردی دیگری تحت خطر است؛
سوما بعضی تامل ها ممکن است تعلل هنجار شکن باشد، #فاجعه ای که اقدامات هرچند بزرگ فردای واقعه ، قابلیت احیاءِ #موازنه را فراهم نسازد!
@pendarha
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜
☀☀☀
#خطبه۲۲
در نكوهش بيعت شكنان
امام (ع) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)
🔹آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده، و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاي خود نشاند، و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.
سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهي از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند، آنها حقي را مي طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خوني را مي خواهند كه خود ريختند،
اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزي سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست،
مهمترين دليل آنها به زيان خودشان است، مي خواهند از پستان مادري شير بدوشند كه خشكيده، بدعتي را زنده مي كنند كه مدتهاست مرده، وه چه دعوت كننده اي!؟
و چه اجابت كنندگاني؟!
همانا من به كتاب خدا و فرمانش درباره ناكثين خشنودم.
اما اگر از آن سر باز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براي درمان باطل و ياري دادن حق كافي است.
شگفتا!
از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه هاي آنان قرار گيرم و ضربتهاي شمشير آنها را تحمل كنم، گريه كنندگان بر آنها بگريند، تاكنون كسي مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراسانده است،
من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدي ندارم
@neamatkhoda
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
🔸 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_75
🔸 آیه ۵۷سوره بقره
🌷 وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمْ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
🍀 ترجمه:و ابر را بر شما سایبان ساختیم و «منّ» و «سَلوى» بر شما نازل كردیم و از نعمت هاى پاكیزه اى كه به شما روزى دادیم بخورید و آنها به ما ستم نكردند، ولی به خودشان ستم می کردند.
🌸 پس از نجات بنى اسرائیل از سلطه ى فرعون، به آنان دستور داده شد كه وارد سرزمین #فلسطین شوند.آنها به بهانه ى اینكه در آنجا افراد ستمگرى هستند، سرپیچى كرده و به #موسى گفتند: با خدایت به جنگ آنان برو، ما همین جا نشسته ایم. و آنها مدتی طولانی(چهل سال) در #بیابان ساکن شدند ولى خداوند در آنجا نیز براى آنان ابرها را چون سایه بان قرار داد و دو نوع غذاى طبیعى و گوارا به نام هاى مَنّ و سَلوى، در دسترس آنان گذاشت.
🌸 (وظللنا علیكم الغمام:و ابر را بر شما سایه بان ساختیم)«غَمام» به ابر بى باران گفته مى شود كه فقط سایه ایجاد مى كند.
(و أنزلنا عليكم المن و السلوى كلوا من طيبات ما رزقناكم:و من و سلوى بر شما نازل كرديم و از نعمت هاى پاکیزه ای که به شما روزی دادیم بخورید) «مَنّ»، به شیره ى مخصوص #درختان كه چون قطره بر روى آنها مى نشیند، گفته مى شود كه همان صَمغ است وبرخى به معنى #عسل وقارچ گرفته اند. «سَلوى» به پرندگانى مخصوص كه شبیه كبوترند مى گویند.
🔴 (و ما ظلمونا ولكن کانوا أنفسهم یظلمون:و آنها به ما ستم نکردند ولی به خودشان ستم می کردند)انسان با نافرمانی و سرپیچی از دستورات خداوند به خودش ظلم می کند.
🔹 پیام های آیه57 سوره بقره 🔹
✅ #ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند.
✅ #خداوند در بیابان بى آب و علف هم، رزق طبیعى مى فرستد. «وانزلنا علیكم المنّ والسّلوى»
✅ خداوند، رزق انسان را از حلال و پاكیزه مقدّر كرده است. «طیّبات ما رزقناكم»
✅ تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن است. «انفسهم یظلمون»
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@neamatkhoda
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜
☀☀☀
#خطبه_۲۳
در باب بينوايان
تناسب نعمتها با استعدادهاي گوناگون
(پس از ستايش پروردگار،)
🔹بدانيد كه تقديرهاي الهي چون قطرات باران از آسمان به سوي انسانها فرود مي آيد، و بهره هر كسي، كم يا زياد به او مي رسد، پس اگر يكي از شما براي برادر خود، برتري در مال و همسر و نيروي بدني مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زماني كه دست به عمل پستي نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اي مي ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودي به دست آورد و ضرري متوجه او نگردد.
همچنين مسلماني كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكي از دو خوبي نصيب او گردد، يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد.
(كه آنچه در نزد خداست براي او بهتر است) و يا خداوند روزي فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و همچنان دين و شخصيت خود را نگاهدارد. همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فاني شدني، و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهي خداوندهر دوي آن را به ملتهايي خواهد بخشيد.
از خدا در آنچه اعلام خطر كرده است برحذر باشيد، از خدا آنگونه بترسيد كه نيازي به عذرخواهي نداشته باشيد، عمل نيك انجام دهيد بدون آنكه به ريا و خودنمايي مبتلا شويد، زيرا هر كس، كاري براي غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد. از خدا، درجات شهيدان، و زندگي سعادتمندان، و همنشيني با پيامبران را درخواست مي كنيم. ضرورت تعاون با خويشاوندان اي مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بي نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند، خويشاوندان انسان، بزرگترين گروهي هستند كه از او حمايت مي كنند، و اضطراب و ناراحتي او را مي زدايند، و در هنگام مصيبتها نسبت به او، پرعاطفه ترين مردم مي باشند، نام نيكي كه خدا از شخصي در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثي است كه ديگري بردارد.
(قسمت ديگري از همين خطبه):
آگاه باشيد، مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد، و از آنان چيزي را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا زيادي نياورد و از بين رفتنش كمبودي ايجاد نكند، آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها يك دست را از آنها گرفته اما دستهاي فراواني را از خويش دور كرده است، و كسي كه پر و بال محبت را بگستراند، دوستي خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.
دوستواقعیخداست...:
(احسن القصص)
🌹مورچه و سليمان نبی(ع)🌹
✍روزي حضرت سليمان(ع) در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد. در همان لحظه قورباغه اي سرش را ازآب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه خود نداشت.
سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم.
سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيده اي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد:
اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن.(1) « و چون انسان را نعمت بخشيم روي برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبي بدو رسد دست به دعاي فراوان بردارد.»(2)
📚(1)- داستان انبیاء
📚(2)-سوره فصلت - آيه۵۱
@neamatkhoda
بسم الله الرحمن الرحیم
به اطلاع کلیه اعضای محترم کانال میرساند با همت وتلاش جمعی از جوانان عزیز در نظر داریم در روز عید سعید قربان به منظور دفع بلا قربانی نماییم ودر بین نیازمندان تقسیم کنیم
لذا از دوستان دعوت می شود در این امر خداپسندانه شرکت فرمایند .
شماره کارت
6037701191759726
بانک کشاورزی آقای ابراهیم اسدالهی
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜
☀☀☀
#خطبه_۲۵
(پياپى بدان حضرت خبر رسيد كه سپاهيان معاويه بر شهرها دست افكنده اند،
دو كارگزار او در يمن: عبيدالله پسر عباس و سعيد پسر نمران از پيش روى بسر، پسر ابى ارطاه، گريخته، نزد او آمدند.
امام از گرانى ياران خود در كار جهاد و مخالفت ورزيدنشان باامام خويش، كوفته خاطر شد و بر منبر رفت و فرمود:) جز كوفه كه كار بست و گشاد آن با من است براى من نمانده.
اى كوفه! اگر جز تو كه گرد بادهاى آشوبت برخاسته است نباشد خدايت زشت كناد!، سپس به گفته شاعر تمثل جست: (اى عمرو)!
به جان پدرت سوگند كه از اين آوند چركى اندك براى من است.
(سپس فرمود:) شنيده ام بسر به يمن درآمده است. به خدا مى بينم كه اين مردم به زودى بر شما چيره مى شوند، كه آنان بر باطل خود فراهمند و شما در حق خود پراكنده و پريش. شما امام خود را در حق نافرمانى مى كنيد، و آنان در باطل پيرو امام خويش. آنان با حاكم خود كار به امانت مى كنند ، و شما كار به خيانت.
آنان در شهرهاى خود درستكارند، و شما فاسد و بدكردار.
اگر كاسه چوبينى را به شما بسپارم مى ترسم آويزه آن را ببريد.
خدايا! اينان از من خسته اند، و من از آنان خسته.
آنان از من به ستوه اند، و من از آنان دلشكسته.
پس بهتر از آنان را مونس من دار، و بدتر از مرا بر آنان بگمار.
٥خدايا! دلهاى آنان را بگداز، چنان كه نمك درآب گدازد. به خدا سوگند، دوست داشتم كه به جاى شما هزار سوار از بنو فراس بن غنم مرا بود كه:
(اگر آنان را مى خواندى سوارانى از ايشان نزد تو مى آمد تا زنده چون ابر تابستانى.) (سپس امام از منبر فرود آمد.
مى گويم، ((ارميه) جمع (رمى) و معنى آن (ابر) است، و (حميم) تابستان بود و شاعر (ابر تابستانى) ياد كرده، از آن رو كه سبكبار است و زود گذر، چه بارانى ندارد، و ابر از آن رو كند رود كه پر از آب است، و اين بيشتر درزمستان است.
شاعر سواران قبيله را به خاطر شتاب آنان در پذيرفتن دعوت به هنگام فرياد خواهى، به ابر تابستانى مانند كرده است كه گويد: (هنا لك لو دعوت اتاك منهم.))
🌴🌴🌴
@neamatkhoda
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
🌼 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_جلسه_76
🌼 آیه 58 سوره بقره
🌷 وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَایاَكُمْ وَ سَنَزِيدُ الُْمحْسِنِين
َ
🍀 ترجمه:و زمانى كه گفتیم: وارد این قریه (بیت المقدّس) شوید،پس از آن، هر چه مى خواهید با گوارایى بخورید و از درِ (بیت المقدّس) سجده كنان وارد شوید و بگویید: «حِطّة» (گناهان ما را بریز)، تا ما خطاهاى شما را ببخشیم و به نیكوكاران، پاداشى افزون خواهیم داد.
🌸 همانطور که در تفسیر آيه قبلى بیان شد بنی اسرائیل در بیابانی به نام تیه به مدت چهل سال ساکن شدند پس از آن #خداوند به آنها دستور داد که وارد #بیت_المقدس شوند که این آیه از قرآن این ماجرا را برای بنی اسرائیل یاد آوری می کند(و إذ قلنا ادخلوا هذه القرية:و زمانى كه گفتیم:وارد این #قریه شوید)همانطور كه در سوره ى مائده آمده، مراد از «قریه» در این آیه،بیت المقدّس است.فكلوا منها حيث شئتم رغدا(پس از آن، هر چه از نعمت های آن می خواهید با گوارایى بخورید) رغدا یعنی گوارا
🌸 و ادخلوا الباب سجدا(و از دربیت المقدس سجده کنندگان وارد شوید)منظور از باب،درب مسجد بیت المقدس است که اکنون در زمان ما هم به نام باب الحطة معروف است و اما منظور از سجده كنان،سجده شکر است كه بعد از ورود به #مسجد بيت المقدس است.(و قولوا حطة نغفر لكم خطاياكم:و بگویید حطة تا ما خطاهاى شما را ببخشيم) حطة به معناى ريزش گناهان و طلب عفو و توبه است.(و سنزید المحسنین:و به نیكوكاران پاداشی افزون خواهیم داد) خداوند پاداش نیکی ها را چند برابر می کند.
🔹 پيام های آیه 58 سوره بقره 🔹
✅ براى ورود به مكانهاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است.
✅ #بخشش، از طرف خداست، امّا استغفار و طلب آمرزش، باید از سوى ما باشد. «قولوا حطّة نغفر لكم»
✅ آداب #دعا وشیوه توبه را نیز باید از خدا بیاموزیم.
✅ #استغفار، براى گناهكار مایه ى آمرزش و براى نیكوكار اعتلاى درجه است. «نغفر لكم خطایاكم و سنزید المحسنین»
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@neamatkhoda
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜
☀☀☀
#خطبه_۲۷
اما بعد، جهاد، درى است از درهاى بهشت كه خدا به روى گزيده دوستان خود گشوده است، و جامه تقوى است، كه بر تن آنان پوشيده است.
زره استوار الهى است كه آسيب نبيند، و سپر محكم اوست كه تير در آن ننشيند.
هر كه جهاد را واگذارد و ناخوشايند داند، خدا جامه خوارى بر تن او پوشاند و فوج بلا بر سرش ق بماند.
دل او در پرده هاى گمراهى نهان، و حق از او روى گردان.
به خوارى محكوم و از عدالت محروم.
من شبان و روزان، آشكارا و نهان، شما را به رزم اين مردم تيره روان خواندم و گفتم:
با آنان بستيزيد، پيش از آن كه بر شما حمله برند، و بگريزند.
به خدا سوگند با مردمى در آستانه خانه شان نكوشيدند، جز كه جامه خوارى بر آنان پوشيدند.
اما هيچ يك از شما خود را براى جهاد آماده نساخت و از خوارمايگى، هر كس كار را به گردن ديگرى انداخت، تا آن كه از هر سو بر شما تاخت آوردند و شهرها را يكى پس از ديگرى از دستتان برون كردند.
اكنون سربازان اين مرد غامدى به انبار درآمده و حسان پسر حسان بكرى را كشته و مرزبانان را از جايگاههاى خويش رانده اند.
شنيده ام مهاجم به خانه هاى مسلمانان، و كسانى كه در پناه اسلامند درآمده، گردنبند و دستبند و گوشواره و خلخال از گردن و دست و پاى زنان به در مى كرده است، حالى كه آن ستمديدگان برابر آن متجاوزان، جز زارى و رحمت خواستن سلاحى نداشته اند.
سپس غارتگران، پشتواره ها از مال مسلمانان بسته، نه كشته اى بر جاى نهاده و نه خسته، به شهر خود بازگشته اند.
اگر از اين پس مرد مسلمانى از غم چنين حادثه بميرد، چه جاى ملامت است، كه در ديده من شايسته چنين كرامت است.
شگفتا! به خدا كه هماهنگى اين مردم در باطل خويش، و پراكندگى شما در حق خود، دل را مى ميراند، و اندوه را تازه مى گرداند. زشت باديد و از اندوه برون نياييد! كه آماج تير بلاييد، بر شما غارت مى برند و ننگى نداريد.
با شما پيكار مى كنند و به جنگى دست نمى گشاييد.
خدا را نافرمانى مى كنند و خشنودى مى نماييد.
اگر در تابستان شما را بخوانم، گوييد هوا سخت گرم است، مهلتى ده تا گرما كمتر شود.
اگر در زمستان فرمان دهم، گوييد سخت سرد است، فرصتى ده تا سرما از بلاد ما به در شود. شما كه از گرما و سرما چنين مى گريزيد، با شمشير آخته كجا مى ستيزيد؟ اى نه مردان به صورت مرد، اى كم خردان ناز پرورد!
كاش شما را نديده بودم و نمى شناختم كه به خدا، پايان اين آشنايى ندامت بود و دستاورد آن اندوه و حسرت.
خدايتان بميراناد! كه دلم از دست شما پر خون است و سينه ام مالامال خشم شما مردم دون، كه پياپى جرعه اندوه به كامم مى ريزيد، و با نا فرمانى و فروگذارى جانبم، كار را به هم در مى آميزيد، تا آنجا كه قريش مى گويد پسر ابوطالب دلير است اما علم جنگ نمى داند.
خدا پدرانشان را دهاد! كدام يك از آنان پيشتر از من در ميدان جنگ بوده و بيشتر از من نبرد دليران را آزموده؟
هنوز بيست سال نداشتم كه پا در معركه گذاشتم، و اكنون ساليان عمرم از شصت فزون است.
اما، آن را كه فرمان نبرند سر رشته كار از دستش برون است.
@neamatkhoda
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
🌼 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_77
🌼 آیه 59 سوره بقره
🌷 فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِى قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ
🍀 ترجمه:پس تبدیل کردند کسانی که ستم کردند (آن سخن را) به سخن دیگرى غیر از آنچه به ایشان گفته شده بود،پس ما بر آن ستمكاران عذابى(اضطراب)از آسمان فرو فرستادیم به سزای فسق(گناهی) که مرتکب می شدند)
🌸 در آیه قبل بیان شد که به بنی اسرائیل دستور داده شد که وقتی وارد بیت المقدس شوند کلمه حطة بگویند #حطة يعنى در واقع خدايا گناهان ما را بریز اما بنی اسرائیل باز سرپیچی کردند و اطاعت نکردند آنها سخن دیگری گفتند در این آیه گفته نشده که بنی اسرائیل به جای حطة چه گفتند در واقع اینکه چه گفتند اهمیت ندارد آنچه که اینجا اهمیت دارد این است که آنها دوباره از دستور #خدا اطاعت نکردند.به این خاطر #قرآن می گوید( فبدل الذین ظلموا قولا غیر الذي قیل لهم:پس تبدیل کردند کسانی که ظلم کردند آن سخن را به سخن دیگری غیر از آنچه به آنها گفته شده بود)در واقع #گناه ظلم به خود است و بنی اسرائیل با اطاعت نکردن از دستور الهی به خودشان ستم کردند.در کتاب های #تفسیر قرآن آمده که آنها به جای کلمه حطة،به تمسخر حنطة به معنای گندم گفتند.
🌸 ( فأنزلنا على الذين ظلموا رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون:پس ما بر آن ستمكاران عذابی(اضطراب) از #آسمان فرو فرستادیم به سزای فسق(گناهی) که مرتکب می شدند)رجز در اینجا به معنای اضطراب است عذابی که بر آنها نازل شد #اضطراب است گناه به همراه خود اضطراب می آورد افراد گناهکار آرامش ندارند بلکه همیشه مضطرب هستند.سنّت خداوند، نزول رحمت است و به همین دلیل،بهترین غذا «منّ وسَلوى» براى بنى اسرائیل نازل شد، ولى به خاطر سرپیچی از دستور خدا، عذاب از آسمان نازل شد.
🔹 پیام های آیه 59 سوره بقره 🔹
✅ جزاى #تحریف گران قوانین الهى،عذاب است.
✅ همه ى #پاداش ها و كیفرها مربوط به آخرت نیست، بلكه بعضى از كیفرها در همین دنیا صورت مى پذیرد.
✅ اگر نافرمانی از دستورات خدا براى #انسان عادت شد، قهر الهى فرا مى رسد. همانطور که در آیات قبل بیان شد و در آیات بعد هم خواهیم خواند بنی اسرائیل به نافرمانی عادت کرده بودند.
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@neamatkhoda
بسم الله الرحمن الرحیم
به اطلاع کلیه اعضای محترم کانال میرساند با همت وتلاش جمعی از جوانان عزیز در نظر داریم در روز عید سعید قربان به منظور دفع بلا قربانی نماییم ودر بین نیازمندان تقسیم کنیم
لذا از دوستان دعوت می شود در این امر خداپسندانه شرکت فرمایند .
شماره کارت
6037701191759726
بانک کشاورزی آقای ابراهیم اسدالهی
یکی از هموطنان ایران یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد , با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (ع) برپاست ، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (ع) هستند . در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (ع) فعالیت می کردند ، شد و وقتی از حال آنها جویا شد ، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان ، مردم این طور عاشق اهل بیت (ع) باشند و مخصوصا دو پزشک مسیحی ، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (ع) نوکری کنند.
کمی نزدیکتر رفت , با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست ؟
او گفت : درست است ، شاید عادی نباشد ، اما من دلم ربوده شده ، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.
از او پرسید : دلربای تو کیست ؟ چه عشقی و چه محبتی ؟!
پاسخ داد : من وقتی مسلمان شدم ، همه چیز این دین را پذیرفتم ، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد . نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم . فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مساله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند واصلا پیر نشود.
در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم . شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم ، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم . تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم . روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم ، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام ، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم ، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد ، حیران و سرگردان ، کسی هم زبانم را نمی فهمید ، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم ، با سرعت به طرف آنها می رفتم ، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام . خیلی خسته شدم ، واقعا نمی دانستم چه کنم . دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن ، گفتم : خدایا خودت به فریادم برس ! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید . جمعیت را کنار زد و به من رسید . چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم . وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت : « راه را گم کرده ای ؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم . » او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن » را دیدم ! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است . از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : « به شوهرت سلام مرا برسان » . من بی اختیار پرسیدم : بگویم چه کسی سلام رسانده ؟ او گفت : « بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی ! من همانم که تو سرگشته او شده ای !» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم وهر چه جستجو کردم ، پیدایش نکردم . آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
از آن سال به بعد ایام محرم ، روز عرفه ، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می آید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست .
✍️ کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر -ابوالفضل سبزی
@neamatkhoda