eitaa logo
ندای اردکان
2.8هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
15.6هزار ویدیو
151 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
ندای اردکان
سلام بخش اول کتاب "چرا عقب افتاده ایم" این کتاب توسط دکتر علی محمد ایزدی که یک جامعه شناس می باشد
کتاب بخش دوم نویسنده اذعان دارد همه مشکلاتی که امروز ،جامعه ما با آن دست به گریبان هست ناشی از شخصیت تک تک افراد این جامعه است. این شخصیت برای هر فردی معادله‌ای دارد که از این قرار است شخصیت =صفات ارثی× محیط × زمان. صفات ارثی کمتر به علت محیط تغییر می‌کند زمان هم که همیشه برای ما ثابت است و هر سال شامل ۳۶۵ روز و چند ساعت و چند دقیقه است، پس عامل اصلی سازنده تفاوت های شخصیت های انسانی مربوط به محیط های مختلفی است که در آن رشد پیدا می‌کنند. یعنی از وقتی که متولد می شوند تا ۵ سالگی که شخصیت آنها شکل می‌گیرد و بعد از آن در اثر قرار گرفتن در محیط های تحصیلی و اجتماعی ساخته و پرداخته می‌شود . شخصیت ایرانیان در واقع ساخته و پرداخته محیطی است که در آن نشو و نما کرده اند و هیچگونه ارتباط مستقیم و معناداری به این که قرن ها پیش در ایران چه اتفاقی افتاده است ندارد .هم اکنون اگر یک نوزاد ایرانی در خارج از وطن متولد شود و بلافاصله به یک فامیل اروپایی، آمریکایی و یا ژاپنی و هندی به عنوان فرزندخوانده سپرده شود که در همان اجتماع شان بزرگ شود شخصیت این کودک ایرانی زاده ،تقریباً هم ردیف همسن و سالانش در همان منطقه می گردد و هیچ گونه اثری از عوامل اجتماعی قرن‌های گذشته ایرانیان بر شخصیت این کودک پدیدار نمی شود. البته استعداد هایی از قبیل هوش، حافظه و سرعت انتقال ویا برخی بیماریها را ممکن است از طریق انتقال ژن هایی به ارث برده باشد و تنها محیط هست که او را راست گو، دروغگو ،عهد شکن و بی اعتنا به مسئولیت و یا ستمکار به بار می‌آورد. نویسنده با استناد به گفته یک روانشناس آمریکایی به نام ویلیام جیمز می نویسد مقررات موضوعه حکومتی نمی تواند در راه و روش مردم تغییر دهد بلکه برعکس این فرهنگ عامه هست که بر مقررات حکومتی تاثیر می گذارد. دکتر ایزدی به استناد آیه ۱۱ سوره رعد که خداوند می فرماید؛ خداوند هیچ چیز قومی راتغییرنمیدهد قبل از آنکه آنها نفسانیات (خلقیات ) خود را تغییر دهند، می نویسد ، از این دیدگاه باید به دنبال یافتن راهی باشیم که بتوان خلقیات و باورهای مردم را عوض کرد. نویسنده کتاب جرا ما عقب مانده ایم ، با استناد به مقاله های تحقیقی که در مجله علمی "تحلیل روانشناختی تاریخ " که در شماره بهار 1990 تحت عنوان انقلاب آرام ، درباره سقوط جهان کمونیزم ، چاپ شده بود نتیجه می‌گیرد آنچه باعث سقوط حکومت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی شده ، تغییراتی بوده که در روش پرورش کودکان آن سرزمین در زمان سلطه کمونیست ها به وجود آمده که همین سبب شده کودکان دیروز ، جامعه امروز را تشکیل دهند . در حقیقت این تغییر روش پرورشی کودکان روسی زیربنای دگرگونیهای آرام و بی‌سر و صدای جهان کمونیزم بوده است. ادامه دارد... تنظیم ؛ابوالفضل رزم آور اول بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
#باهم #کتاب #بخوانیم کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم بخش دوم نویسنده اذعان دارد همه مشکلاتی که امروز ،جامعه
کتاب بخش سوم نویسنده کتاب ،با استناد به نظرات محققین و پژوهشگران هشت عامل را برای علت عقب افتادگی ما ایرانیان را به صورت جدا جدا بررسی می‌کند، به طوری که در هر تحقیق و پژوهش یک عامل را موثر و عوامل دیگر را ثابت فرض می کند. این هشت عامل عبارتند از ۱ -استعمارگران ۲- سیستم سلطنتی ۳ -حاکمیت هزار فامیل ۴ -ذخایر نفتی ۵ -موقعیت سرزمینی ۶- بیسوادی مردم ۷ -دین اسلام ۸ -خلقیات و بعبارتی شخصیت ما ایرانی ها الف- استعمارگران این عامل بیشترین طرفدار و به عنوان عامل اصلی عقب افتادگی در بین روشنفکران ایرانی چه‌ پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب ،معرفی شده است . آنها معتقدند در راس استعمارگران ،انگلیس دیروز و آمریکای امروز هستند که برای حفظ بقای خود و چرخیدن چرخ اقتصاد خود به کشورهای مستعمره ه‌ای نیاز دارند که در عین حال ثروتمند باشند و‌هم بتوانند منابع آنها را غارت کنند تا بتوانند از بازار داخلی آنها جهت انباشتن کالاهای خود و فروش آنها بهره ببرند، می باشند.استعمارگران برای حصول این منظور با دخالت های نامشروع خود کنترل حکومتهای اینگونه ممالک ولو با کودتا را در اختیار می‌گیرند و از این طریق نقشه های پلید استعماری خود را پیاده می‌کند .این‌که این کشورها با لطایف الحیلی در ادوار گوناگون و در طی دوره های متوالی توانستند از این مردم سواری بگیرند تردیدی نیست و بعضاً با حاکمان ترسو نقشه‌های خود را عملیاتی می‌نمایند و هیچ کس منکر آن نیست. اما با عنایت به دلایل زیر علت العلل بدبختی ما، استعمارگران نمی باشند. برای استعمارگران فرق نمی کند که طعمه آنها آلمان و ژاپن باشد یا ایران و عراق و یا کشورهای آفریقایی! هرجا بیشتر بشود چاپید آنجا لنگر می اندازند آلمان و ژاپن بعد از جنگ دوم کشورهای کاملاً شکست خورده بودند و در جنگ همه چیز خود را از دست داده بودند مخصوصا آلمان که به یک خرابه ای تبدیل شده بود و‌قحطی و گرسنگی در آن کشور بیداد می‌کرد. آمریکای ثروتمند به نام کمک به مردم ولی با انگیزه های نفع طلبی،‌‌در این کشورها سرمایه‌گذاری کردند تا از نیروهای کار ارزان آنها و از بازار آنها برای مصرف کالاهای تولیدی و بنجل خود استفاده نمایند. اما این واقعه بعد از گذشت مدت ناچیزی ورق برگشت و این ژاپنی ها و آلمانی ها بودند که عملاً از سرمایه‌گذاری آن کشورها بهره بردند و خود را از خاک مذلت بیرون کشیدند.بطوریکه تا به امروز این دو کشور از رقبای بسیار سرسخت در اقتصاد آمریکا به شمار می‌رود. حالا آن روند را با جریان ایران خودمان مقایسه می‌کنیم؛ از بعد از جنگ دوم جهانی تا سال ۵۷ یعنی سال پیروزی انقلاب، آمریکا سرمایه گذاری قابل ملاحظه‌ای در ایران نداشته که بتوانند کارگران و منابع طبیعی ایران را استثمار کند . بازار ایران هم انحصاراً بازار فروش آمریکایی‌ها نبود، بلکه کشورهای فرانسه، انگلیس،اسرائیل ،ژاپن و آلمان هم می توانستند محصولات خود را در ایران به فروش برسانند. سوال اینجاست چرا کشور آمریکا با اینکه در آلمان و ژاپن سرمایه گذاری هنگفت کرده بودند نتوانستند چتر استعماری خود را باز نگه دارند، ولی در ایران با توجه به اینکه هزینه ای نکرده بودند ،توانسته بودند؟ چرا در آلمان و ژاپن نتوانستند و در ایران توانستند؟ پس علت وجود آمریکانیست! نویسنده کتاب چرا‌ ما عقب افتاده ایم، مثال دیگری می‌زند، در زمان حکومت دکتر مصدق به روایتی انگلیسی‌ها را بیرون کردیم و آنها را به دریا ریختیم و منتظر ماندیم همه چیز درست شود ولی همانطور که دیدیم نه تنها چیزی درست نشد بلکه به فاصله کوتاهی اوضاع بدتر هم شد کشورهای استعماری نظیر آمریکا، مانند لاشخوری که وقتی لاشه ای را می بیند به آن حمله می کند و آن‌را می خورد. یا مانند میکروب سل که بعضاً بدن ضعیفی را بیابد آن را متلاشی می‌کند . شاید اگر آن حوالی میکروب سل نمی بود، میکروب دیگری بدن ضعیف و بیمار را مورد حمله قرار می داد. این قانون نظام آفرینش است تا وقتی بدنی ضعیف است مورد حمله قرار می گیرد. تنها جوابی که نتوان در برابر اینکه چرا آمریکایی‌ها نتوانستند در آلمان و ژاپن به اهداف خود برسند و در ایران توانستند به خلقیات مردم آلمان و ژاپن و خلقیات مردم ایران بر می گردد، که از قضا ما به دنبال همین موضوع هستیم همان طور که شناخت عوامل آفت زا و مرض آور برای مبارزه با آفات و امراض ضرورت دارد شناخت استعمار و خصوصیات کشورهای استعماری برای مبارزه با آنها لازم است. نویسنده ادعا دارد شیطان های خارجی زمانی پیروز می شوند که شیطان های داخلی به کمک آنها بیایند شیطان هایی که به قلب و روح ما رسوخ می کنند خطرناک تر از شیطان هایی است که به کشور و سرزمین ما وارد می شوند. ادامه دارد.. تنظیم ؛ ابوالفضل رزم آور ۲ بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
#باهم #کتاب #بخوانیم کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم بخش سوم نویسنده کتاب ،با استناد به نظرات محققین و پژوه
کتاب بخش چهارم ب-سیستم سلطنتی اگر این می توانست علت العلل عقب افتادگی باشد پس باید کشورهای انگلیس، سوئد، نروژ، دانمارک و ژاپن نیز عقب‌ مانده باشند در حالی که آنها کشورهای موفق و قابل اعتنایی هستند. اگرچه سلطنتی آنها مانند سلطنتی ما عمل ننموده است ولی اگر حذف سلطنت می توانست علت موفقیت باشد، کشورهای مصر، عراق، لیبی و ترکیه باید کشورهای قابل اعتنایی باشند ولی می بینیم اینطور نیست پس باید علت را در جایی دیگر جستجو کرد. ج- حاکمیت هزار فامیل. بعضی از روشنفکران قدیمی معتقد بودند جامعه طبقاتی با منافع خاص خود درجه‌بندی شده است و هر فردی از طبقه خود دفاع می‌کند و می‌خواهد که قدرت خود را حفظ نماید و می گفتند در ایران حدود یک هزار فامیل حکومت را در دست دارد و همیشه مهره‌های اصلی هیئت حاکمه از میان آنها انتخاب می شود و این گروه هیچ گاه به توده مردم اجازه نمی دهد که در امور زندگی خود دخالتی داشته باشد . این گروه با حمایت انگلیس در گذشته و آمریکا در زمان حاضر، تسلط سیاسی و اقتصادی آنها را در کشور فراهم ساخته و اینها هستند که شاهان را می‌آورند و می‌برند در جواب به این گروه باید گفت با عنایت به اینکه در ۵۰ ساله گذشته وزرا و وکلا و استانداران از لایه‌های طبقه متوسط جامعه بودند و هیچ ارتباطی با دوله ها و سلطنه ها به طور خاص نداشتند و کسب تحصیلات و تخصص هم که محور انتخاب مدیران بوده برای عموم آزاد بوده است پس این نظر هم رد می شود. د- منابع نفتی به شوخی یا جدی وجود منابع نفتی را ام الفساد می دانند و معتقد بودند اگر نداشتیم مورد طمع قرار نمی گرفتیم و این همه فجایع را بر ما روا نمی داشتند. دولت مصدق را سرنگون نمی کردند. به طور خلاصه اگر نفت نمی داشتیم مانند ترکیه ما را رها می کردند‌و تا زمانی که تمام نشود این گرفتاری ها هم داریم. برای رد این نظر باید بدانیم کشورهای آمریکا ،کانادا ، انگلیس و روسیه که نفت و گاز دارند بسیار هم قابل احترام اند و یکی از ابزارهایی بوده که کشورهای خود را در رده کشورهای درجه اول و توسعه یافته ارتقا داده اند و کشورهایی مانند سوریه، اردن ،‌مراکش و افغانستان که نفت ندارند نمی‌توان گفت که خوشبخت هستند ،اتفاقاً نفت این روزها ابزار بسیار بُرّا و کارگشایی هست که قدرتش از هزاران ارتش هم بیشتر است. ادامه دارد... تنظیم؛ ابوالفضل رزم آور سوم بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
#باهم #کتاب #بخوانیم کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم بخش چهارم ب-سیستم سلطنتی اگر این می توانست علت العلل
کتاب بخش پنجم ه-موقعیت سرزمینی طرفداران این گروه معتقدند ایران همیشه بر سر راه قدرت های بزرگ جهان که تخیلات جهانگشایی داشتتد قرار گرفته، و هر قلدر و دیکتاتوری که اشغال سرزمینی را در سر می‌پرورانده اسب خود را زین می کرده و راهی فلات ایران می شده تا از این طریق به آرمانهای خود جامه عمل بپوشاند. نمونه آن وقتی ناپلئون می‌خواسته شبه قاره هند را به تسخیر خود درآورد ، مسیر این اشغال را ایران قرار می‌دهد . طرفداران این نظریه می‌گویند چون نمی‌توانیم با تغییر سرزمینی ، از این مشکل رهایی یابیم پس باید به نوعی با آن کنار بیاییم و بهترین راه آن کلک و فریب و خدعه با اشغالگران است که خود این کار بسیار قبیح و ضد اخلاقی هست. برای رد این نظریه کافیست بپذیریم این حس حقارت و خواری خودش معلولی است ناشی از علتی که ما به دنبال آن هستیم ما همیشه عادت داریم تقصیرات خود را به گردن دیگران بیاندازیم . واقعیت آن است که موقعیت جغرافیایی که ایران دارد، نه تنها موجب بدبختی و نکبت نیست بلکه این خوشبختی و ثروت و برکت است که باید قدر آن را دانست.داشتن جاده ابریشم و راه آبی آرزوی هر کشوری است که داشته باشد. و-بیسوادی مردم طرفداران این نظریه معتقدند اگر مردم کتاب و روزنامه می‌خواندند و از حقایق و آنچه که در اطراف خود اتفاق می‌افتد مطلع می‌شدند مسلماً تن به این خفت و خواری نمی‌دادند و هر قلدر و دیکتاتوری نمی تواند بر آنها مسلط شود. به خاطر بیسوادی مردم است که یک دیکتاتور خود را ناجی مردم معرفی می‌کند و آنها را فریب میدهد. البته داشتن سواد کلید موفقیت و پیشرفت هست ولی فقدان آن نمی تواند علت العلل همه بدبختیها باشد داشتن سواد هیچ گونه ضمانتی برای خواندن کتاب و روزنامه نیست کما اینکه اکنون بیش از هشتاددرصد مردم ایران باسوادند، ولی سرانه مطالعه کمتر از ده دقیقه هست. بر فرض در جامعه‌ای باشیم که مردم کتاب و روزنامه‌ هم بخوانند ،وقتی این روزنامه ها اطلاعات و اخبار را کانالیزه میکنند و اخباری که در جهت تئوریزه کردن دیکتاتوری حکومت باشد نشر دهند ، این نمی تواند مشکل گشا باشد. هرچه دروغ بزرگتر و گنده تر باشد با حروف درشت تر و در جای مناسب تری در روزنامه به خود اختصاص می دهد. برای رد این نظریه چه بسا انسان هایی را می شناسیم که کمترین سوادی ندارند ولی تربیت و آموزش آنها صحیح بوده ، چه بسا انسان های تاثیرگذاری شدند و عکس آن نیز مصداق دارد اگر نگاهی به لیست ها و اسامی دزدان و مفسدان اقتصادی چه در پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب بیاندازیم می‌بینیم که‌اکثر این مفسدان تحصیلکرده می باشند. ادامه دارد... ابوالفضل رزم آور چهارم بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
#باهم #کتاب #بخوانیم کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم بخش پنجم ه-موقعیت سرزمینی طرفداران این گروه معتقدند ای
کتاب چرا عقب مانده ایم بخش ششم ز-دین اسلام دو گروه از دو منظر مختلف علت العلل بدبختی ها را دین اسلام می‌دانند ؛ گروه اول متعصبین و خشکه مقدس ها و گروه دوم لائیکها و دین ستیزان. گروه اول باور دارند از زمانی که پیامبر اسلام ص نامه‌ای را به خسرو پرویز شاه ایران نوشته و شاه ایران این نامه را پاره کرده ، سرزمین ایران مورد لعن و نفرین واقع شده و از آن تاریخ تاکنون نتوانسته کمر راست کند و حتی تا قیامت هم نخواهد توانست . هرهری مذهب ها و لائیکها به طور خاص دین اسلام را علت العلل عقب افتادگی ما ایرانی‌ها می داند .این جماعت دین را افیون توده ها می دانند و باعث بیکارگی و دور شدن از تمدن و ترقی می دانند که جلوی فعالیت‌ها را می‌گیرد . آنها می‌گویند همانطور که در دوره رنسانس جهان مسیحیت ، دین را کنار گذاشت و همین عامل باعث ترقی آنها شد ما هم باید از تجربه آنها استفاده نماییم. در جواب به گروه اول باید گفت بر فرض که به خاطر پاره نمودن نامه پیامبر، ایران مورد نفرین واقع شده است اما اینکه ۱۴۰۰ سال پیش یک بی خردی اشتباهی را مرتکب شده باشد چرا باید تاوان آنرا نسل های بعد که هیچگونه دخل و تصرفی در ان تصمیم نداشتند بدهند ! اینکه به دور از انصاف و عدالت است . کشورهای مصر ،،سوریه، سودان و عراق که مسلمان می باشند ، آنها که نامه رسول الله را پاره ننمودند پس چرا وضعشان این است؟ و برعکس کشورهایی نظیر مالزی ، قطر ، عربستان،کویت،امارات که مسلمان هستند ، و دیرزمانی از تاسیس آنها نمی گذرد قابل احترام هستند. در جواب دین ستیزان باید گفت اولاً جهان مسیحیت مخالف علم بوده در دنیای مسیحیت هر روز به حمایت از علم تظاهرات میشده ولی در دین اسلام به علم آموزی و علم اندوزی سفارش های مکرر شده است. کلیسا تفتیش عقاید می کرد در صورتی که اسلام از هرگونه تجسسی در امور زندگی مردم، به شدت نهی کرده است. کلیسا مخالفان خود را زنده‌زنده می‌سوزاند یا اعدام و تبعید می کرد ولی در اسلام می گوید اجبار و اکراهی در قبول دین نیست. نمی توانیم بپذیریم که ادیان در پیشرفت و یا عقب افتادگی کشورها دخل و تصرف دارند ،کشورهایی نظیر فرانسه انگلیس کانادا آمریکا که مردمش مسیحی می باشد و ژاپنی‌ها با اعتقادات بودایی دیندار هستند اتفاق کشورهای توسعه یافته و قابل اعتنایی می باشند. و برعکس کشور شوروی سابق که دینی نداشتند ، آنها هم پیشرفته بودند. ح-خلقیات ما ایرانی‌ها نویسنده کتاب عمده‌ترین و علت العلل عقب افتادگی ایران را در این مورد می داند و تمام ظلم و ستم هایی که بر این کشور رفته است را ناشی از این عامل می داند .چون می‌خواهیم به طور گسترده در این مورد بحث و گفتگو نماییم، در چندین پست آینده روی این موضوع متمرکز می‌شویم و از دیدگاه مورخان و سیاحان و شارحان خارجی و داخلی نسبت به موضوع بیشتر حساس می‌شویم. ادامه دارد... تنظیم ؛ابوالفضل رزم آور پنجم بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
چرا عقب مانده ایم. بخش هفتم . تا پیش از این پست ، شش قسمت از خلاصه کتاب چرا عقب مانده ایم از دکتر عل
کتاب بخش هشتم در شماره پیشین به نظرات چند نفر از خارجی ها در مورد خلقیات ما ایرانی ها اشاره نمودم .در این قسمت به نظرات چند نفر از حکما ، شاعران و اندیشمندان داخلی بسنده می نمایم. ۱- سعدی ابریق بر می‌دارند که به طهارت می‌رویم ولی به غارت می‌برند . در برابر جو گوسفند سلیم در قفا همچو گرگ مردم خوار ۲- فردوسی هنر نزد ایرانیان است و بس ندارند شیر ژیان را به کس ۳- قائم مقام فراهانی این شاعر گرانقدر در نکوهش ایرانیان در جنگ با روسیه شعری دارد که ابیاتی از آن بدین شرح است؛ آه از این قوم بی حمیت بی دین کُرد ری و تُرک خمسه و لُر قزوین عاجز و مسکین هر چه دشمن و بدخواه دشمن و بدخواه هرچه عاجزو مسکین سربازان محمدشاه قاجار در باغ نگارستان، این شاعر گرانقدر را با فروبردن دستمالی در حلقش او را خفه کردند زیرا که محمدشاه سوگند یاد کرده بود که خون او را نخواهد ریخت . ۴- سید محمدعلی جمالزاده در کتاب خلقیات ما ایرانیان می نویسد، هرچه بیشتر با این مردم می جوشم و بیشتر با آنها نشست و برخاست می‌کنم کمتر اخلاقشان به دستم می‌آید و کمتر از کار و بارشان سر در می آورم. با همه قیافه جدی که به خود می‌ گیرند ، هیچ کار دنیا را به جد نمی‌گیرند، مگر در سه مورد خاص، یکی شکم، یکی کیسه ، ویکی تنبان .وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور می‌خواهی دلم به حال مردم کچلک باز و دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریق معتقدند که عبارت است از ؛سرهم‌بندی، سیاست ماست مالی و روش مرضیه ساخت و پاخت، در این سه مورد الحمدلله گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربوده اند ۵- جلال آل احمد آل احمد معتقد است‌فساد ایرانیان از سابق تاکنون به خاطر توجهشان به غرب بوده است آنها در برابر غرب خود باخته اند .آدم غرب‌زده هرهری مذهب است و به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به همه چیز هم بی اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است .نان به نرخ روز خور و همه چیز برایش علی السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است، نه ایمانی دارد، نه مسلکی نه مرامی ،نه اعتقادی به خدا یا به بشریت. ۶- شهید آیت الله مرتضی مطهری شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران می نویسد از همه عجیب تر این است که عده‌ای به نام حمایت از ملیت ایرانی و نژاد ایرانی ،بزرگترین توهین ها را به ملت ایران می کند . گاهی می گویند ملت ایران با کمال جدیت میخواسته از حکومت و رژیم و آیین خودش دفاع کند ولی با آنهمه شوکت و قدرت و جمعیت ۱۴۰ میلیونی و وسعت سرزمین، در مقابل یک عده ۵۰ - ۶۰ نفری عرب شکست می خورد .اگر راست است پس چه ننگ بزرگی! گاهی می گویند ایرانیان از ترس، کیش و عقیده و ایمان خویش را عوض کردند! واقعا اگر چنین باشد ایرانیان از پست ترین ملل جهان هستند. ملتی که نتواند عقیده قلبی خود را در مقابل یک قوم فاتح حفظ کند ،شایسته نام انسانیت نیست. گاهی می گویند ؛ایرانیان ۱۴ قرن است که زیر یوغ عرب هستند، یعنی با آنکه سیادت نظامی عرب یکصد سال دوام نیاورده ، هنوز پشت ایرانیان از ضربتی که در ۱۴ قرن پیش خورده ،راست نشده است. ملت های آفریقایی یکی یکی زنجیرهای استعمار را پاره میکنند و مستقل می شوند ولی ملت ما هنوز از خاطره شکست ۱۴ قرن پیش وحشت دارد و علیرغم میل باطنی خود دارد زندگی خود می‌کند. گاهی می گویند؛ ایرانیان از آن جهت شیعه شدند که زیر پرده تشیع ، اعتقادات و آداب کهن خویش را حفظ کنند و در همه این مدت طولانی از روی نفاق و دوروئی اظهار اسلام کردند و همه ادعاهای شان دروغ محض است! ۱۴ قرن است که دروغ می نویسند و دروغ تظاهر می کنند؟؟؟!!! ادامه دارد.... تنظیم ؛ ابوالفضل رزم آور هفتم بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
چرا عقب مانده ایم بخش نهم ملاحظاتی بر آنچه که سیاحان، اندیشمندان و نویسندگان در مورد خلقیات ما ایر
کتاب بخش دهم مشاهدات و ملاحظات بر آنچه می‌گوییم و انجام می‌دهیم . ۵ _علامه دهر ، احترام به شئونات. کمتر ایرانی می توانید پیدا کنید که به راحتی بتواند کلمه نمی‌دانم را بگوید. در هر موضوعی خود را دانا و عقل کل می‌داند و با‌ ضرس قاطع اظهارنظر می‌کند .در سیاست همچون چرچیل ،در اقتصاد کینز و در امور فرهنگی و اجتماعی خود را سعدی و لقمان حکیم می‌داند. ۶_ اصل و نسب ما فرزندان آریوبرزنیم ، ما از نوادگان کورش کبیریم. تخت جمشید و پاسارگاد نشانه افتخارات ما هست. به یاد این همه عظمتِ داشته و نداشته چقدر لاف میزنیم .بزرگترین جشن قرن را در ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی با آن تئاتر خاص در کنار تخت جمشید برپا می کنیم ،دریغ از اینکه چند صد متر آن طرف‌تر فقرایی هستند که به نان شب محتاج هستند. ۷ -استهزا ،غیبت و بدگمانی . در نزد ایرانی همه بد هستند مگر آنکه خلافش ثابت شود .هیچ محفل و مجلسی مبرا از غیبت و مسخره کردن نیست ،حتی جمع متدینان. اینقدر غیبت و سوء ظن می ورزند که با افتخار می گویند غیبت کردن بادبزن جگر است، آدم اگر غیبت نکند و عقده دلش خالی نکند دهانش بو میگیرد ،غیبت مزه زندگی هست. ۸_ عجله، بی بند و باری ،سمبل کاری عجول بودن ما ایرانی ها کاملاً در رانندگی مان مشهود است به ندرت رعایت سرعت مجاز می‌کنیم، مخصوصاً اگر دوربین و یا ناظری هم نباشد اصلاً مراعات نمی کنیم، چه بسا حتی پلیس های راهنمایی و پلیس‌های راه نیز خودشان در مواقعی رعایت این حد نمی کنند . به غیر از رانندگی ، همه مان عجول هستیم، روستایی وقتی با شما کاری دارد و می‌خواهد که زودتر جوابش را بدهید، بهانه می آورد که فقط نیم ساعت دیگر ماشین روستایش حرکت می‌کند و باید زودتر برود تا خود را به اتوبوس دهاتش برساند . دانشجو درس نخوانده و از درسش، نمره نیاورده ، حالا با التماس به استاد میگوید اگر بهش نمره داده شود بسیار محبت دارد و اگر نه، وقتی تعیین کند تا مجدداً ازش امتحان گرفته شود ولی چون فردا بلیت دارد و باید به شهرستان برود همین امروز عصر ازش امتحان مجدد گرفته شود . شاه می خواست خیلی خیلی زود ولو با زور هم که شده کشور را وارد دروازه تمدن بزرگ نماید و آن را جزو پنج کشور تراز اول جهان نماید . انقلابیون سوپر انقلابی هم از سیاست گام به گام دولت موقت نفرت داشتند و می‌خواستند هر چه زودتر تمام کمبودهای قرون و اعصار گذشته را برطرف کنند و یک شبه راه صد ساله بپیمایند و مردم را با زور به بهشت وارد نمایند. در گذشته معمول بود میزان پیشرفت اقتصادی کشورها با عنایت به درآمد سرانه مردم و یا به نسبت تعداد شهرنشین به روستانشین اندازه گیری می کردند. به عبارتی هر کشوری که درآمد سرانه مردمش بالا بود و تعداد مردم شهرنشین اش بالاتر بود آنجا را مترقی تر و متمدن تر می دانستند، و از این طریق می خواستیم که خودمان را با این ترفندها و بدون زحمت ،جزء کشورهای کاملاً پیشرفته دنیا قالب نماییم، هیچگاه فکر نمی کردیم همین فرنگی‌ها هم، معیارهای اینچنین نداشتند. آنها اول شبکه‌های جاده‌ای و ریلی خود را ساخته و بعد برق و مخابرات و بهداشت و مدرسه و دانشگاه به همه شهرها بردند و آنگاه با دادگستری بسیار قوی امنیت اقتصادی و قضایی‌ را تامین نموده اند و بعد از گذشت سیصد سال به اینجا رسیدند. آنها از طریق ایجاد شغل و امنیت شغلی به کسب مالیات بر مشاغل و درآمد اقدام نمودند و از اینطریق کارهای زیربنایی نمودند . اما ؛ما با غارت منابع نفتی و نابودی منابع طبیعی مان خصوصاً جنگل‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌ها و با غارت معادن خواستیم امنیت شغلی ایجاد کنیم. ادامه دارد ... تنظیم ؛ابوالفضل رزم‌آور نهم بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
چرا عقب مانده ایم بخش نهم ملاحظاتی بر آنچه که سیاحان، اندیشمندان و نویسندگان در مورد خلقیات ما ایر
کتاب بخش دوازدهم در بخش های پیشین به مواردی از صدها نمونه از خلقیات ما ایرانی ها اعم از چاپلوسی ، تملق ،دروغگویی، تهمت زنی، غیبت کردن، خود را برتر دانستن ،افتخار به اصل و نسب و‌ آبا و اجداد اشاره نمودم . اگر می‌خواهم به طور کامل به خلقیات خودمان بپردازم تعدد و تطول پست ها از حوصله خارج می شود، پس در چندین پست آینده به طور اجمال به این سوال پاسخ می دهم که چرا ما ایرانیها این چنین هستیم؟ آیا اینها ارثی است؟ اقتصادی است؟ آیا یک نوع بیماری است؟ این چگونه بیماری است؟ آیا علاج دارد؟ قبل از اینکه جامعه خودمان را از نظر روان شناسانه و جامعه شناسانه بشناسیم، لازم است چکیده ای از یافته‌های علمی که در زمینه شناخت انسان، به طور اعم تاکنون به دست آمده بیان کنیم و بعد به طور اخص در مورد شناخت ایرانیان بحث نماییم. در این خصوص ، آخرین یافته های علمی توسط محققان و پژوهشگران و دانشمندانِ روانکاو و روانشناس و جراحان مغز از اوایل قرن بیستم تاکنون مورد مداقه قرار می دهیم. در اولین گام برای تجزیه و تحلیل این رفتار ،دانشمندان آزمایشات متعددی بر روی یک مغز انسان بیمار انجام دادند که نهایتاً منجر شد به روش علمی داد و ستد و ارتباط مردم با یکدیگر، بدین معنا که اگر دو یا چند نفر با هم مواجه شوند دیر یا زود یکی از آنها با صحبت کردن یا با حرکتی مثل تکان دادن سر و یا دست حضور خود را اعلام می‌کند که این حرکت را محرک داد و ستد می‌نامند. در مقابل این عمل ،مخاطب یا مخاطبان، پاسخ یا عکس‌العملی نشان می‌دهند که اگر بخواهم این رفتار را در دو کلمه خلاصه کنیم می گویم؛ چالش و پاسخ و یا چلنج و ریسپانس. سالها گذشت تا اینکه محققان به این نتیجه رسیدند که در هر انسانی سه حالت مختلف شخصیت موجود است. آقای اریک برن آنها را تحت نام شخصیت والد یا والدین ،شخصیت کودک و شخصیت بالغ نامگذاری کرد. شخصیت والدین ، وقتی بر انسان مستولی شود آن شخص احساس می‌کند که از همه بالاتر، قوی تر و عاقل تر است که می‌خواهد تحکم کند، همانگونه که پدر مادرها خود را محق می دانند که نسبت به بچه هایشان تحکم نمایند. شخصیت کودکی حالتی است که انسان را اسیر احساسات خویش می نماید. خود را کوچک و زبون می داند همان حالتی که در دوران خردسالی و کودکی داشته است. شخصیت بالغی حالتی است که صاحبش اهل منطق و استدلال می‌کند. در این شخصیت هر فکری و هر حرفی را با دلیل و برهان می پذیرد و با دلیل ارائه می کند. برای دیگران ، همان ارزش و احترامی را قائل است که برای خود قائل می باشد ، نه خود را بالاتر از دیگران می بیند و نه پایین‌تر . ادامه دارد... تنظیم ؛ابوالفضل رزم آور ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
چرا عقب مانده ایم بخش سیزدهم ۱_ شخصیت والدینی این وضعیت مجموعه‌ای از تمام اوامر و دستورات ضبط شده
کتاب بخش چهاردهم در شماره پیش برای واکاوی عوامل عقب ماندگی که چرا چنین هستیم ، دست به دامان روانکاوان و روانشناسان شده بودیم ،که آنها سه شخصیت برای هر فردی تعریف نمودند ،شخصیت های والدینی ،کودکی و بالغی. شخصیت های والدینی و کودکی مانند تاریخ رویدادهای دوران گذشته یعنی دوران کودکی ما را به ما می‌گویند. تاریخ به ما می‌گوید که در گذشته چه کسانی بوده اند چه کارهایی کردند وچه نتایجی گرفتند ،ولی نمی گوید که هم اکنون چه باید و چه می‌تواند باشد و چه باید کرد. این تنها شخصیت بالغی است که قادر است خلاق باشد، به دنبال این چه "باید باشد"ها و چه "می‌تواند باشد" ها برود، تحقیق کند، تجزیه و تحلیل نماید ،به نتیجه معقول برسد ، تصمیم بگیرد و به اجرا درآورد. حال به دنبال این که چرا رفتار و گفتار و کردار ما ایرانی ها چنین است و با عنایت به ابزار تحقیقیِ روانشناسان و روانکاوان که در اختیارمان قرار داده‌اند و با توجه به شخصیت بالغیِ سالم در زندگی و روابط اجتماعی افراد و درک اثر دروغ و تباین و تناقض در رفتارها و کردارها بعنوان معیوب کننده و خنثی کننده روی این شخصیت و با توجه به ملاحظه فراوانی دروغ و وجود ناهماهنگی در رفتار و گفتار و کردار مردم ایران موضوع را در بخش‌های آینده تحت فرضیه "دروغ علت العلل عقب ماندگی های مان " مورد بحث قرار می‌دهیم . این فرضیه می‌تواند توسط علاقه‌مندان به بررسی وضعیت ایران تایید و یا رد شود . ادامه دارد... تنظیم ؛ ابوالفضل رزم آور ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ @neday_ardakan🔷