eitaa logo
ندای اردکان
2.8هزار دنبال‌کننده
38.9هزار عکس
16.5هزار ویدیو
155 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 امام‌جمعه اردکان: ✅ جمهوری اسلامی ایران ازنظر دفاعی و امنیتی در اوج اقتدار قرار دارد 🔰 امام‌جمعه اردکان با اشاره به دستاوردهای دوران دفاع مقدس، گفت: امروز جمهوری اسلامی ایران ازنظر دفاعی و امنیتی در اوج اقتدار قرار دارد. 🔶 کانال قلب فرهنگی اردکان @neday_ardakan🔷
سلام. غزلی درمندانه از صائب تبریزی(1000تا1080قمری) : مهربانی از میان خلق دامن چیده است از تکلّف، آشنایی برطرف گردیده است وسعت از دست و دل مردم به منزل رفته است جامه‌ها پاکیزه و دل‌ها به خون غلتیده است رحم و انصاف و مروّت از جهان برخاسته است روی دل از قبلهٔ مهر و وفا گردیده است پردهٔ شرم و حیا، بال و پر عنقا شده است صبر از دل ها چو کوه قاف دامن چیده است نیست غیر از دست خالی پرده‌پوشی سرو را خار چندین جامهٔ رنگین ز گُل پوشیده است گوهر و خرمهره در یک سِلک جولان می‌کنند تار و پود انتظام از یکدیگر پاشیده است هر تهیدستی ز بی شرمی درین بازارگاه در برابر، ماه کنعان را دکانی چیده است در دل ما آرزوی دولت بیدار نیست چشم ما بسیار ازین خوابِ پریشان دیده است بر زمین آن کس که دامان می‌کشید از روی ناز عمرها شد، زیر دامان زمین خوابیده است گر جهان زیر و زبر گردد، نمی‌جنبد ز جا هر که (صائب) پا به دامان رضا پیچیده است./ فتاحی اردکانی،رضا @neday_ardakan🔷
🔺قالیباف: اجازه نمی‌دهیم سبدغذایی اقشار کم درآمد کوچک شود رئیس مجلس: 🔹به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد سبدغذایی اقشار کم درآمد کوچک شود. 🔹دغدغۀ اولیۀ زندگی مردم را در طرح حمایت معیشتی از مردم بر طرف خواهیم کرد. @neday_ardakan🔷
⭕️ : عهد بسته‌ام کمتر گله کرده و بیشتر کار و صبوری کنم ♦️وزیر بهداشت:با خودم عهد بسته‌ام که در این ایام، کمتر گله کنم و بیشتر کار و صبوری کنم تا مبادا باعث رنجش خاطر مردم و رهبر معظم انقلاب شوم. ♦️راهی جز استفاده از ظرفیت بی‌بدیل بسیج نداریم. ♦️در کشور کسی را مقیدتر از رهبر معظم انقلاب در رعایت و حمایت از پروتکل‌ها ندیدم. ♦️ کار اول ما در کرونا، سنگرآرایی بود. ♦️در ایران از یک میلیارد دلاری که با دستور مقام معظم رهبری برای مقابله با کرونا در نظر گرفته شد، تا امروز ۲۷ درصد آن را گرفته‌ایم. ♦️ جمعیت؛ اولین دغدغه ام در وزارت بهداشت بود @neday_ardakan🔷
🔸️سفیر سه ساله🔸️ همایش مجازی سه ساله های حسینی با حضور مادران زینبی و نونهالان حسینی شهرستان اردکان سخنران: حجت الاسلام و المسلمین حاج سید اسماعیل شاکر (امام جمعه محترم اردکان) با نوای: کربلایی حمید ابراهیمیان 🗓چهارشنبه 2 مهر ماه 1399 (مصادف با 5 صفر 1442 شهادت حضرت رقیه(س)) ⏰زمان پخش زنده(live): ساعت 8:45 الی 10 صبح 🔻آدرس پخش زنده در آپارات: https://www.aparat.com/Kheymeheyatoalshohada/live 🔻آدرس پخش زنده در کانال روبیکا: https://rubika.ir/Kheymeheyatoalshohada 🔺محاسبه هزینه اینترنت با تعرفه سایت های داخلی با ورود به آدرس های فوق 🔹هیئت رزمندگان اسلام شهرستان اردکان(واحد پیروان عترت)🔹 🔹حوزه مقاومت بسیج یک روح الله شهرستان اردکان🔹 با همراهی🏴خیمه مجازی هیئت الشهداء🏴 @neday_ardakan🔷
قصد خوابی نشود رهگذر چشم که چون چشم ما را همه شب مقصد و مقصود تویی @neday_ardakan🔷
بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ — اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد تا مبادا به نادانى، گروهى را آسيب رسانيد آن‌گاه بر آنچه كرده‌ايد پشيمان شويد سوره حجرات آیه ۶ @neday_ardakan🔷
صبح برکت چشمان توست آنگاه که انتظار حضورت واژه واژه درمن شعر می شود. 🌻 @neday_ardakan🔷
‏ فقط زیبایی کافی نیست! در برابر هر زنِ زیبا مردی هم هست که از بودن با او خسته شده است. زیبایی یکی از ملزومات عاشق شدن در ذهن تمام مردان است. اما زنی که تنها زیباست و از داشتن قدرت درک عاجز است به زودی برای مردش، تبدیل به یکی از وسایل گوشه و کنار منزل می‌شود! عادی و گاهی هم کسالت‌بار ... وقتی نیچه گریست | @neday_ardakan🔷
بعد از چند روز شلوغ و آشفته، دراز کشیده‌ام زیر باد کولر و خودم را به مراقبه سپرده‌ام. مراقبه کولر یک تمرین مخصوص خودم است برای روزهایی که هنوز کولر روشن است و در آن به جای آنکه سعی در تمرکز ذهن بر یک محرک منفعل داشته‌باشم، دل را می‌سپارم به جریان تداعی آزاد با صدای کولر. چشم‌هایم را می‌بندم و یا نگاهم را ثابت نگه می‌دارم روی نوار باریکی از نور خورشید که به زحمت از شکاف پرده رد شده و روی دیوار جاخوش کرده. آن‌وقت تداعی شروع می‌شود و من سوار بر صدای کولر سفر می‌روم. اولین حسی که بالا می‌‌آید، رهایی است. کولر خانه پدری معمولا مقارن آخرین روز امتحانات خرداد راه‌اندازی می‌شد. آن روزی که بعد از مدت‌ها، بوی خاک و نم کولر توی خانه می‌پیچید و من همه توان جسمی را صرف می‌کردم تا نفس‌های عمیق‌تری بکشم و غرق لذت بوی خاک نم‌خورده‌ می‌شدم. همان روزی بود که آخرین امتحان را داده‌بودیم و حس رهایی داشتیم. حس بعدی سرخوشی ناشی از رسیدن مهمان‌ها از شهرستان و بازی‌ با بچه‌های فامیل بود و البته آرزوپردازی‌های در آستانه بلوغ. حس این روزهای صدای کولر، اما دعوتی است به آرام گرفتن در همین‌جا، در همین خانه و زیر همین باد ملایم. حسی است که مرا به پناه بردن به امان خانه می‌خواند، به دربستن به‌روی شلوغی‌های دنیای بیرون. دل دادن به مراقبه با صدای کولر، زمان را کند می‌کند و هیچ‌چیز به اندازه کندی زمان، به آدم فرصت نمی‌دهد خستگی را احساس و سپس از آن عبور کند. امروز دست خودم را گرفتم و به سختی از میان سرعت و شلوغی سرگیجه‌آور دنیای بیرون نجات دادم و دل دادم به باد ملایم و صدای یکنواخت کولر. جریانی که دلم را محکم می‌دارد و حس رهایی را زنده می‌کند. به یادم می‌آورد که می‌شود همه‌چیز را دید و شنید؛ اما واکنشی نشان نداد. می‌توان هرازگاهی خستگی‌های بازیگری را با عقب نشستن و تماشاگر شدن، از تن به در کرد. امروز و زیر سایه صدای کولر، دانستم هرچه سنم بالاتر می‌رود، میلم به بازی کردن و دویدن در میدان زندگی کمتر می‌شود و به طرز شگفت‌آوری، درنگ کردن در زمان و به تماشا ایستادن، روز به روز برایم جذاب‌تر می‌شود. @neday_ardakan🔷
✅ چکیده ای از زندگینامه سردار شهید سیدمهدی بزاززاده 👇👇👇👇👇 @neday_ardakan🔷
ندای اردکان
✅ چکیده ای از زندگینامه سردار شهید سیدمهدی بزاززاده #هم_رزم_شهید_مصطفی_چمران 👇👇👇👇👇 #ندای_اردکان @n
👆👆👆👆👆👆👆👆 ✅گزیده ای از خاطرات سردار شهید سید مهدی بزاززاده به گزارش پایگاه خبری شهدای ترور؛ زمان چه زود ما را با خود می برد، اما دور از معرفت است کسانی را فراموش کنیم که امنیت را بلکه تمام داشته هایمان را مدیون آنها هستیم. به یاد شهید جانبازی که در همه جبهه ها مردانه ایستاد و روسفید گردید؛ مصاحبه ای داشتیم با برادر شهید سیدمهدی که خود از رزمندگان و پیرو راه برادر شهیدش می باشد، چکیده ای هرچند جزیی به یاد شهید می خوانیم، باشد تا با خواندن زندگی و سیره شیدانمان راهمان را گم نکنیم. شیرمردی که چه قبل از انقلاب، چه در ناآرامیی های دوران انقلاب، و چه در جبهه های دفاع مقدس و بلکه در مرکز ایران سینه خود را جلو دشمن سپر کرد و امنیت را برایمان هدیه آورد. در سحرگاه نیمه شعبان، این عید خجسته مسلمانان جهان و هنگامی که بانگ اذان مسلمانان را به سوی خدا دعوت می کرد، نوید روز بزرگی را می داد. روزی که امام زمانمان، حجت و دلیل خدا پا به عرصه ی وجود نهاد، خداوند کودکی به ما هدیه نمود و ما به شکرانه ی این روز مبارک نامش را مهدی خواندیم. دوران کودکی را به سرعت پشت سر نهاد و با وجودی که راه رفتن و ایستادن را تازه یاد گرفته بود به تقلید کنار پدر و مادرش هنگام نماز به سوی خدا می ایستاد و با زبان بی زبانی با خدای خود راز و نیاز می کرد. پس از دوران دبستان و راهنمایی با شروع قیام مردم برای پیروزی انقلاب اسلامی به پخش اعلامیه پرداخت که چندین بار دستگیر و شکنجه گردید. پس از وقوع جنگ تحمیلی به گروه های جنگ های نامنظم شهید چمران پیوست و به مناطق جنگی اعزام شد و در عملیاتی در محور سرپل ذهاب همراه با شهید چمران بر اثر اصابت ترکش به ناحیه ی دست مجروح و به بیمارستان تهران انتقال یافت. پس از بهبودی به عضویت رسمی پاسداران کمیته ی انقلاب اسلامی در آمد و در کمیته ی کلانتری مرکز مشغول به فعالیت شد. در این مدت ضمن پاسداری از نظام جمهوری اسلامی موفق به تاسیس هیأت و جلسات قرآن و اقتتاح کتابخانه با کمک دوستان مذهبی خود در اول خیابان حسام الدین شد. همزمان با شروع فعالیت کتابخانه بحث و درگیری بین شهید و دوستان ایشان با افراد سازمان منافقین و سازمان توده و چریک ها فدای خلق شروع شد. منافقین درحرکتی مذبوح کتابخانه را به آتش کشیدند و کتب مذهبی و قران کریم را در آتش سوزاندند تا با خیال آقا مهدی بزاززاده و دوستانش را بترسانند و دیگر کتابخانه ای در آنجا نباشد، اما شهید باز به دایر کردن کتابخانه اقدام نمود. سازمان منافقین یک بار هم نزدیک صبح مواد آتش زا درون خانه شهید سید مهدی انداختند که خوشبختانه به ایشان صدمه ای نرسید و با کمک همسایه ها آتش خاموش گردید. و این ماجراها ادامه داشت و شهید هر روز از طرف سازمان منافقین اقدام به تهدید و ترور می شد، لیکن ذره ای خلل در کارش به وجود نیامد. شهید سید مهدی هیچ وقت از مواضع جمهوری اسلامی و امام(ره) عقب نشینی نکرد، بلکه با قدرت تمام به حفظ و پاسداری از آرمان های نظام اسلامی پرداخت. ایشان در کمیته ی انقلاب اسلامی بصورت مداوم حضور داشتن و بیشتر به پاسداری و دفاع از مردم و دستگیری منافقین در خانه های تیمی شرکت داشتند. شهید سید مهدی دارای شخصیت شاد و مهربان و دوست داشتنی ای بود و همه محل از ایشان به نیکی یاد می کردند. او تمام وقت خودش را در مسجد یا هیأت به سر می برد و عبادت و نمازش هیچوقت ترک نمی شد. به گفته مادر شهید شب قبل از شهادت او وقتی در منزل بود حالت خاصی داشت، دیگر اون شادی و نشاط و خنده و شوخی همیشگی را نداشت و مرتب می گفت مرا حلال کنید. صبح روز یکشنبه1360/05/07 وقتی خواست از منزل خارج شود با گریه مادر را بوسید و خداحافظی کرد، با اینکه دست شهید هنوز بر اثر ترکش بسته شده بود از خانه خارج شد. بعد از خداحافظی به کمیته مستقر در کلانتری مرکز رفت. در همان روز سازمان منافقین اعلام جنگ مسلحانه کرد و به سمت مجلس شورای اسلامی در حرکت بودند که شهید سید مهدی به اتفاق چندتن از پاسداران جهت جلوگیری از نفوذ منافقین در چهارراه ولیعصر (عج) مستقر شدند. شهید به اتفاق پاسدار جانباز سید احمد میراسماعیلی با موتور به سمت منافقین مسلح حرکت کردند که در همین حین تیری مستقیم به سید احمد و بعد از خروج تیر به بدن شهید اصابت می کند. هر دو به زمین افتادن، شهید سید مهدی که مسلح بود شروع به تیراندازی می کند تا هم مانع حمله‌ی منافقین بشود و هم اینکه سید احمد از صحنه دور بشود. بعد از اینکه همه فشنگ های سلاحش تمام شد، از هر طرف آماج تیر به بدنش اصابت کرد سپس منافقین با آن کینه ای که از این مردخدا داشتند با مواد آتش زا بدن پاک شهید را سوزاندند. پیکر شهید در روز 1360/05/07بعداز تشییع باشکوه در بهشت زهرا، قطعه 24 شهدا به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد. @neday_ardakan🔷