eitaa logo
ندای تهذیب
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
923 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 اداره اخلاق | تلبس @khedmat14 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» قسمت اول / معرفی کتاب❇️ ——————————-👇👇👇👇 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن پنجمین اثر مکتوب سید علی خامنه ای است که قبل از انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید این کتاب سلسله جلسات سیدعلی خامنه ای در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ مسجد امام حسن مجتبی واقع در شهر مشهد است که در آن اصول و پایه‌های فکری اسلام، در خلال آیات قرآن مطرح شده‌است ♻️نکته قابل توجه درباره کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» این است که: این کتاب با کتاب‌ های متعددی که با عنوان اندیشه اسلامی یا اصول عقاید به رشته تحریر درآمده اند متفاوت است. از نظر آیت الله خامنه ای، کتاب هایی که به اصول اعتقادی دین پرداخته اند یک سری هستند و در مقام اثبات درستی این اصول و پاسخگویی به شبهات مطرح شده‌اند، در حالیکه این کتاب، مباحث را به گونه ای دیگر معرفی کرده‌ است، یعنی در کتاب، اصول اساسی اعتقادی دین، مبتنی بر آیات قرآن به مخاطب عرضه شده‌ است به طوریکه این اصول اعتقادی از سطح مفاهیم ذهنی خارج شده و رنگ و بوی عملی گرفته اند. ♻️با این توضیح، میتوان ویژگی های زیر را برای این کتاب برشمرد: 1.. اولین ویژگی این کتاب اینست که از جنس کتاب‌های کلامی نیست که روند اثبات و نفی در پیش گرفته باشد، بلکه اصول اصلی اندیشه اسلامی را از روی آیات قرآن و بر مبنای توضیح مسائل اساسی دین تبیین کرده‌است. 2.. ارائه نمایی کلی از اندیشه اسلامی به جهانیان است، نه فقط مسلمانان، بلکه یکایک انسانها، چه موحد و چه غیر موحد. هر کس، با هر ایده و تفکری، می‌تواند مخاطب این کتاب باشد. 3.. تعریفی دوباره از دین به مخاطب داده‌است. تعریفی که دین را تنها مجموعه‌ای از اصول فکری یا عملیِ مجزا نمی‌داند، بلکه آن را مجموعه‌ای متحد تعریف می‌کند که با نظمی خاص در کنار هم قرار گرفته‌اند. 4.. ارائه نگاهی کلی از تفکر توحیدی، با در نظر داشتن شئون مختلف زندگی بشر 5.. نگاهی نو به مفاهیم دینی؛ اگرچه کلمات، کلماتی هستند که مکرر به گوش شنونده رسیده‌است، اما ابعادی تازه می‌بخشید که در آن روزگار مورد انتقاد قرار می‌گرفت 6.. انطباق مباحث آن با سیره سیاسی امامان شیعه 7.. توجه ویژه به درد اصلی جوامع بشری و مسلمانها: ضعف ایمان. وی، حقیقت ایمان را به مخاطبان خود معرفی می‌کند؛ و تشریح می‌کند که این باور آگاهانه و تعهدآور، اگر درست شناخته شود، همچون روحی که جسم را به حرکت درمی‌آورد، عقاید را به صحنه زندگی و اجتماعات بشری وارد کرده و آنگاه، این ایمان، انسان ساز و جامعه ساز خواهد شد. 8.. وحدت آفرین بودن مباحث آن برای امت اسلامی. 9.. آموزش شیوه تدبر و تعمق در قرآن به مخاطبان 10.. توجه خاص به جوانان: مخاطب اصلی این جلسات، عموماً قشر جوان هستند. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» قسمت دوم / تاریخچه کتاب❇️ ——————————-👇👇👇👇 تاریخچه کتاب ماجرای کتاب «طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن» به رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی بازمی‌گردد. جلسات سید علی خامنه‌ای در مسجد کرامت مشهد در اسفند سال ۱۳۵۲ به‌وسیلهٔ ساواک تعطیل شد. پس از این تعطیلی وی در جلسات مختلفی به سخنرانی و تبلیغ می‌پرداخت. یکی از این محافل مسجد امام حسن مجتبی بود که او در آنجا به اقامهٔ نماز جماعت و طرح تازه‌ای برای سخنرانی‌هایش می‌پرداخت و عنوان آن «طرح تبیین رئوس و اصول کلی اندیشهٔ اسلامی با تکیه بر قرآن کریم» بود. در این طرح قرار بود اصول اصلی اعتقادات اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود؛ این مباحث در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی مطرح شد. مجموعهٔ این مباحث در چند مرحله برای چاپ آماده شد و به انتشار رسید. در ابتدا کتابچه‌ای از خلاصهٔ مباحث در سال ۱۳۵۴ منتشر شد؛ اما صورت کامل و پیاده‌شدهٔ همهٔ سخنرانی‌ها بعد از انقلاب انجام شد. پس از وقوع انقلاب اسلامی نیز تا مدت‌ها انتشار متن کامل سخنرانی‌ها ممکن نشد. البته بخش‌هایی از آن در قالب جزوه‌ها و کتابچه‌هایی در دسترس قرار می‌گرفت. مجموعهٔ سخنرانی‌ها در سال ۱۳۹۲ در قالب کتابی با نام «طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن» از سوی «مرکز صهبا» منتشر شد. (حیدرزاده، محمدرضا (۱۷ آذر ۱۳۹۴). «ماجرای کتاب رهبری». وبگاه روزنامه اطلاعات. دریافت‌شده در ۷ مارس ۲۰۱۸) 🔅سیدعلی خامنه ای، خود دربارهٔ اهداف و چگونگی آن برنامه و سخنرانی‌ها این‌طور توضیح می‌دهد: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانیِ مستمر سی جلسه‌ای داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانی‌ها خیلی اهمیت داده نمی‌شد؛ اما استثنائاً همهٔ این سی سخنرانی ضبط شده‌است. در آن سخنرانی‌ها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسی بحث شده‌است که الان هم آنها را تأیید می‌کنم. اینها پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامی شش، هفت سال دیگر محقّق شود. می‌گفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایه‌های فکری‌اش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.» (بیانات در دیدار اعضای هیئت مؤسس و هیئت امنای مؤسسهٔ پژوهشی - فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱/۴/۴) ⭕️واکنش‌های منفی به این کتاب مباحث طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن، واکنش‌های گوناگونی را برانگیخت. دو گروه واکنش منفی داشتند: گروه نخست، بخشی از بدنهٔ مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیدهٔ تردید به نوآوری‌های مباحث سید علی خامنه‌ای می‌نگریست و در گوشه و کنار انتقادهای بعضاً تندی به مباحث داشتند. سیدعلی خامنه‌ای خود این فضا را شرح داده‌است: «من یادم می‌آید توی همین تهران بعضی از علماء و بسیاری از مردم با مرحوم مطهری سر همین قضیهٔ [کتاب] حجاب درافتادند. من در مشهد یک بحثی کردم در باب ولایت، یک برداشت جدیدی از کلمهٔ ولایت و مسألهٔ ولایت که ماه رمضان بود و بحث‌هایی برای جوان‌ها می‌کردیم آن وقت‌ها راجع به توحید و نبوت و چه و از جمله ولایت، یک بحث قرآنی خیلی خوب و کاملی بود بعد هم چاپ شد یعنی؛ خلاصه‌اش هم یک جایی چاپ شد، اصل سخنرانی‌ها هم بعد از انقلاب درآوردند چاپ کردند. یک عده‌ای در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمهٔ ولایت فلانی این حرف‌ها را زده در حالی که این منکر به معنای انکار آن ولایتی که آنها می‌گفتند که نبود، آنها می‌گفتند ولایت یعنی محبت. خب ما محبت ائمه را که قبول داریم؛ ولایت یعنی اعتقاد به امامت علی. این را که ما قبول داشتیم یک چیزهایی علاوهٔ بر اینها ما از کلمهٔ ولایت پیدا کرده بودیم. من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم؛ آیاتی که در آن کلمهٔ ولایت بکار رفته‌است «هنالک الولایة لله» مثلاً فرض کنید و آیات متعددی را، از این کلمات یک برداشت جدیدی از کلمهٔ ولایت را من عرضه کردم مطرح کردم. خب این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکی اگر یک نفری بیاید فرض بفرمائید دربارهٔ حصبه یک ایدهٔ جدیدی را مطرح کند که اضافهٔ بر معلومات قبلی باشد با او چه جوری رفتار می‌کنند؟ خب احترامش می‌کنند، تکریمش می‌کنند.» گروه دوم که به‌شدت برنامهٔ مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را زیر نظر داشتند، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی و به‌ویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بودند. محتوای سیاسی‌ای که از برخی فقره‌های سخنان سیدعلی خامنه‌ای برداشت می‌شد و پیشتر هم در گفتارهای شرح نهج‌البلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را به‌شدت برمی‌انگیخت. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» قسمت سوم / تحلیل آیت الله احمد عابدی ❇️ ——————————-👇👇👇👇 تحلیل آیت الله احمد عابدی (استاد سطح خارج قم) درباره کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (قسمت اول): 🔅فضای فکری و فرهنگی پیدایش کتاب طرح کلی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و مطالبی که در این کتاب بیان شده برای زمانی است که پرچمدار اندیشه و تفکر اسلامی، مصر و الأزهر بود. شاید شما هیچ‌کدام آن زمان نبودید. دو سه جمله میگویم که ببینید در چه حال و فضایی این کتاب نوشته شده است. حدوداً سالهای دهه‌ی پنجاه و حتی شاید ده سال قبلش، حدوداً دهه‌ی چهل، الأزهر در دنیا خیلی مهم بود و هر وقت صحبت از نظر اسلام در موضوعی مطرح میشد، میگفتند ببینیم الأزهر چه میگوید. تفسیر المیزان در آن شرایط نوشته شد. یک بار من عرض کردم اگر کسی خواست ببیند تفسیر المیزان چه‌موقع و در چه شرایطی نوشته شده است، سن من را در نظر بگیرد. من متولد سی‌ونه هستم. سال ۱۳۳۹ یعنی در دهه‌ی چهل، شروع نگارش تفسیر المیزان است. فردی به علامه‌ طباطبایی گفت: چرا شما در المیزان مدام «قیل» میگویید و یک نقل قول که میخواهید بکنید گوینده‌ی آن نقل قول را نام نمیبرید، مدام «قیل فلان» میگویید، بعد هم جواب میدهید؟ علامه‌ طباطبایی رضوان‌الله‌علیه میفرماید: آن زمان که من این تفسیر را می‌نوشتم متأسفانه در دنیا شیعه به بی‌سوادی معروف و الأزهر به‌عنوان عالم و دانشمند مطرح بود. آن موقع اگر من میخواستم بگویم الأزهر چه میگوید و جوابش این است اصلاً کسی باور نمی‌کرد. مجبور بودم که اسم نیاورم و با لفظ «قیل» مطرح کنم، مراد من هم از این «قیل» همان حرفهای رشید رضا، محمد عبده، سید قطب و دیگر دانشمندان الأزهر است. آن زمان این‌گونه بوده که هرکس میخواست بگوید علم یا فکر، اندیشه و تفکر، باید میگفت که الأزهر چه میگوید. این نه فقط در خارج از کشور ایران، بلکه داخل کشور هم همین‌گونه بود. به‌عنوان مثال اگر همین کتاب‌فروشی‌های قم را که جستجو میکردید، نوع کتابهایی که در قم بود، کتابهای چاپ مصر و مروج فکر مصر بود. مثلاً بهترین و شاخص‌ترین کتابها در آن زمان، همین دایرهالمعارف فرید وَجدی بود که آن زمان این کتاب خیلی مطرح بود یا مثلاً‌ تفسیر «الجواهر» طنطاوی شاخص بود. این تفسیر الآن جایگاهی ندارد، فکر نمیکنم حتی یک نفر حداقلّ در کشور خودمان، الآن به این تفسیر مراجعه بکند. ولی این‌قدر که الآن تفسیر حضرت آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله یا تفسیر المیزان، بحمدالله در کشور جایگاه دارد؛ آن‌زمان این جایگاه را در ایران و در قم، تفسیر طنطاوی داشت. یعنی این‌قدر تفکر مصر و الأزهر مهم بود که یک عالم حوزوی جلد اول تفسیر الجواهر را ترجمه کرد. این خیلی مسأله‌ی مهمی بود. امروز اگر به یک نفر بگویید برای تفسیر به رأی یک مثال بزن، مثال خیلی روشن آن «الجواهر» طنطاوی است. یعنی چیزی را که ما امروز، تفسیر به رأی میگوییم و مصداق بارز تفسیر به رأی است، آن زمان به ترجمه‌اش روی آوردند. شرایط فکری، اینگونه بود. آن زمان، در الأزهر دو تا مسأله خیلی مهم بود. یکی مسأله‌ی زن و دیگری جهاد. شاید بیشترین کتابهایی که در الأزهر می‌نوشتند راجع به حقوق زن و نظام حقوق زن و مسائلی بود که از نظر دین اسلام مربوط به زن هست و دوم کتابهایی که راجع به جهاد است. سپس این کتابهای راجع به جهاد مبنای همین تفکر وهابیّت عربستان قرار گرفت، ولی آن زمان این فکر برای مصر بود. در مصر متأسفانه این فکر پدید آمد که مدام شیعه را کافر مطرح میکردند و میگفتند با شیعه بجنگید و شیعه را بکشید. اینها برای آن زمانِ الأزهر است. در برابر الأزهر یک دانشگاه عین‌الشمس هم پدید آمد. دانشگاه عین‌الشمس درواقع تفکر روشنفکریِ مصر در برابر الأزهر بود. لذا اینهایی که توضیح دادم برای شرایط پیدایش این کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است و حضرت آقا در آن شرایط و آن زمان که فکر جامعه‌ خودمان در قبضه‌ی مصر بود، این کتاب را نوشت. یعنی اگر شما بخواهید دقیقاً ببینید این کتاب اشاره‌هایش به کجاست؛ اشاره به آن حرفهاست و بدون اینکه هیچ کجا اسم ببرد آنها را جواب میدهد. اما عرض کردم مانند المیزان، که المیزان هم بدون اینکه اسم ببرد، آنها را تخطئه میکند و فکر صحیح را ارائه میکند. این نکته‌ی اول بود. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 4 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» / تحلیل آیت الله احمد عابدی (قسمت دوم)❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅بیان اعتقادات قرآنی با تسلط بر مباحث کلامی و فلسفی ما یک اعتقاداتی داریم که این کتاب هم این‌ها را مورد بحث قرار داده، توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد و این فکر اصلی‌اش است، ولی یک مسائل فرعی هم دارد . عقاید را چند جور می‌شود بیان کرد. یک‌وقت مثلاً کسی به صورت کلامی اعتقادات را بحث میکند و اندیشه‌ی اسلامی را مانند کتاب عقاید الإمامیه مرحوم آقای مظفر یا کتاب الهیات آیت‌الله سبحانی حفظه‌الله بحث میکند. یک مرتبه کسی اعتقادات را به صورت فلسفی بحث میکند مثل کتاب تجرید و شرح تجرید. یک مرتبه کسی اعتقادات را به صورت عرفانی بحث میکند مثل نوع کتاب‌های آیت‌الله حسن‌زاده آملی حفظه‌الله. آن هم همین اعتقادات است، ولی به صورت عرفانی مطرح شده است. یک مرتبه کسی می‌آید اعتقادات را به صورت قرآنی بحث میکند که این کتاب [طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن]محور اصلی‌اش این است. یعنی در هر جلسه‌اش می‌بینیم آیت‌الله خامنه‌ای یک آیه‌ی شریفه‌ی قرآن را مورد بحث قرار داده و از قرآن میخواهد اندیشه‌ی اسلامی را بیان بکند. این به چه خاطر بوده است؟ اولاً میدانید تفکر مشهد که این‌گونه بوده است و هست. این یک نکته که مطابق با تفکر مشهد است. ثانیاً اینکه این تفکری که در این کتاب ارائه میشود با توجه و با اشراف به آن دیدگاه‌های کلامی و فلسفی است. یعنی گوینده‌ی این مطالب، نویسنده‌ی بزرگوارش، حضرت آقا، با توجه و اشراف کامل به مباحث کلامی و فلسفی این مطالب را ارائه کرده است و لذا اگر کسی بخواهد دقیقاً متوجه بشود که ایشان چه میفرماید، غیر از اینکه باید به تفاسیری که اشاره کردم با آن گرایش نوشته شده است، مراجعه کند؛ باید به مباحث کلامی و فلسفی هم توجه داشته باشد. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره ۵ ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» / تحلیل آیت الله احمد عابدی (قسمت سوم)❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅علت پرداختن به مباحث نبوت و پاسخ به شبهات آن نکته‌ی سوم اینکه بحث نبوت یک جایگاه فلسفی و یک جایگاه کلامی دارد. این نکته را بگویم تا بعد میخواهم بگویم که این کتاب بیشتر روی چه چیزی تأکید میکند. از قدیم میگفتند که بحث نبوت، بحث فلسفی و بحث امامت، بحث کلامی است. لذا شما اگر نگاه کنید در هیچ کتاب فلسفی بحث از امامت نیست فقط نبوت را بحث میکنند. مثلاً کتاب مبدأ و معاد ابن‌سینا، یا مبدأ و معاد ملاصدرا یا مثلاً کتاب مفاتیح‌الغیب ملاصدرا، این‌جور کتابها که فلسفی است، توحید و نبوت و معاد را بحث میکند اما امامت ندارد. کتابهایی که کلامی باشند، نبوت، امامت، توحید و عدل و همه اینها را بحث میکنند. علتش هم که در کتابهای آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله بیان شده، این است که نبوت یک بحث کلی است ولی امامت یک بحث خاص است نه کلی، و چون فلسفه میخواهد برهان بیاورد، برهان بر مسائل جزئی نمیشود آورد. مثلاً شما هیچ‌وقت نمیتوانید برهان بیاورید که این میز چوبی است یا این ستون آهن است، این را نمیشود برایش برهان آورد. این فقط حس و مشاهده است، من می‌بینم که این الآن چوب است، می‌بینم این هم آهن است. برهانی نیست. مشاهده‌ و حس است. لذا اینکه مثلاً چه کسی جانشین پیغمبر اکرم است باید از پیغمبر بشنویم که چه کسی جانشین شماست. یعنی حس است، سماع است، شنیدن از رسول خداست، این میشود بحث امامت که بگوییم در غدیر، رسول خدا این‌گونه فرمود. اما بحث نبوت یک بحث کلی است، یک بحث فلسفی حساب میشود. پس این اولاً یک نکته که چرا بحث امامت در کتابهای کلامی است اما کتابهای فلسفی این بحث را ندارد. مطلب دوم این است که در کتابهای قدیمی وقتی نگاه میکنید بحث نبوت خلاصه‌ترین بحث است. شما مثلاً همین کتاب تجرید را نگاه کنید، بحث نبوتش چقدر است، شاید دو سه صفحه است شاید هم کمتر. بحث نبوت خیلی خیلی کم است. اما بحث امامت خیلی طولانی است، بحث معاد همین‌جور، ولی نبوت خیلی مختصر است. علتش هم این است که در قدیم طرف دعوا در بحث نبوت بودائی‌ها و برهمنان‌اند. بودائی‌ها هم خیلی حرف زیادی ندارند ولی به هر حال آنهایی که مخالف با نبوت هستند، بودائی‌هایند. در ایران هم تنها کسی که مخالف با بحث نبوت بود محمد زکریای رازی است که نبوت را قبول نداشت. اما مخالف دیگری نداشت و لذا بحث نبوت خیلی مختصر بود. اما از حدود سال ۱۳۴۰ به بعد، یعنی این پنجاه سال اخیر بحث نبوت طولانی‌ترین بحث اعتقادی شده است. بحثی که کوتاه‌ترین بحث بود الآن مفصل‌ترین بحث است. علتش این بود که اقبال لاهوری که در این کتاب، حضرت آقا خیلی توجه به حرفهای اقبال دارد، یک دیدگاهی درباره‌ی نبوت داشت. شهید مطهری هم یک دیدگاه دیگری در مقابل آن دارد، اصل اینکه نبوت یعنی چه، خاتمیت معنی‌اش چه است؟ خاتمیت به معنای ختم تشریع است یا به معنی ختم شریعت است؟ حضرت آقا در این کتاب مفصل اینها را بحث میکند. که خاتمیت به معنی ختم و پایان تشریع است نه به معنای ختم شریعت. با این حرفها مرادش طعنه و گوشه‌زدن به حرفهای اقبال لاهوری است. میدانید آقا هم خیلی به حرفهای اقبال توجه دارد و اقبال هم واقعاً در آن زمان در بحث نبوت میدان‌دار بود. بعد از انقلاب هم این حرفهایی که مثلاً بعضی از روشنفکران در کشور خودمان دارند مطرح میکنند، مانند بحث قبض و بسط شریعت، بحث بسط تجربه‌ی نبوی، بحث اخلاق الهی، بحث اخلاق دینی یا مثلاً بحث رؤیای پیامبرگونه. ببینید تمام این حرفهایی که بعضی از اینهایی که حالا مدعی روشنفکری‌اند مطرح میکنند، تمام بحثها مربوط به نبوت است. یعنی اینها به توحید کار ندارند، امامت هم کار ندارند، مرتبط با نبوت یک حرفهایی زدند. بحث پلورالیزم دینی، کثرت‌گرایی، اینها همه بحثهای مربوط به نبوت است. نبوتی که در قدیم کوتاه‌ترین بحث اعتقادی بود الآن مفصل‌ترین بحث دینی شده است. چیزی که قبلاً شک و شبهه در آن نبود الآن این را آمدند مورد خدشه قرار دادند. این کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، یک بخش عمده‌اش همین بحث نبوت و تفسیر صحیح راجع به نبوت است که درواقع پاسخ به این شبهاتی است که حتی امروز هم مطرح میکنند ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 6 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» / تحلیل آیت الله احمد عابدی (قسمت سوم)❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅تفسیرها و برداشت‌های جدید از آیات معارف قرآن نکته‌ دیگر در این کتاب، بحث تفسیر بسیاری از آیات شریفه‌ی قرآن است. در این کتاب دقت بکنید خیلی موارد زیادی شما خواهید دید که حضرت آقا یک آیه‌ی شریفه‌ای را طور دیگری معنا میکند. فرض کنید «لا یُکلِّفُ اللهُ نَفساً إلّا وُسعَها» معمولاً شاید هر کسی این را این‌جوری معنا میکند که خداوند تکلیف به اندازه‌ی طاقت انسان می‌آورد. ولی مثلاً ببینید آقا این آیه را یک جور دیگر معنا کرده است. «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ» باز جور دیگر آقا معنا کرده‌اند. اینها تفسیر به رأی نیست. تفسیر به رأی مربوط به فقه و احکام شرعی است. این آیاتی که آقا در این کتاب بحث کرده آیات معارف قرآن است نه آیات فقهی. لذا این را تفکیک کنید. «امام خمینی میفرماید اینکه شنیده‌اید تفسیر به رأی قرآن حرام است، «من فَسَّر القرآنَ برأیه فلیَتَبوَّأ مقعدَه من النّار» حدیثش هم میگویند متواتر است، این تفسیر به رأی یعنی تفسیر به رأی قرآن در موضوعات فقهی. » 🔅پیشنهاد مطالعه برای تدریس عمیق‌تر کتاب طرح کلی این کتاب عقاید الإمامیه مظفر و کتاب آموزش دین علامه‌ طباطبایی جلو دستتان باشد. اینها برای اینکه آدم ببیند این کتاب دارد چه مطالبی را بیان میکند مهم است. اگر توانستید مثلاً کتابهای اقبال لاهوری را داشته باشید، خیلی برای اینکه آن فکر و فضایی که در آن شرایط مطالب این کتاب توسط آقا تدریس شده، مفید است تا اینکه بتوانید اشراف داشته باشید و اشاره‌های این کتاب به کجا میخورد. این خیلی لازم است. اینها چیزهایی است که در بیان این کتاب، در تدریس این کتاب، ضرورت دارد. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 7 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅اهمیت این کتاب در میان آثار معظم له از دو جنبه است: 1️⃣ جنبۀ اول اینکه، محتوای این جلسات از ابتدا تا انتها، همه با نظر معظّم له تنظیم یافته است. از انتخاب عنوان «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن » برای مجموعۀ جلسات و کتابچه ای که چاپ شده است، ترتیب بخش های ایمان، توحید، نبوت و ولایت، انتخاب عنوان برای هر جلسه، نحوۀ ورود و خروج به بحث، انتخاب آیات و غیره، همه با نظر ایشان بوده است. 2️⃣ جنبۀ دوم اینکه، می‌توان گفت مبحث ضروری و مهمی نیست که در این مجموعه به آن اشاره نشده باشد. از این مهم تر اینکه این طرح، درحقیقت بازگوکنندۀ نظام فکری معظّم له است. ایشان در طی این جلسات، پایه های نظام فکری خود را که برگرفته از آیات قرآن و سیرۀ ائمه است، تبیین کرد ه اند. درستی این ادعا زمانی بیشتر معلوم می شود که با نگاهی دقیق، بیانات معظّم له و جهت گیری های ایشان در این سال ها را بررسی کنیم. خطی کلی و اساسی دیده نمی شود، مگر اینکه ریشه در این نظامِ ترسیم شده داشته باشد. حتی آیات مطرح شده در این سلسله جلسات، جزو آیاتی هستند که ایشان به طور معمول در بیاناتشان به کار می برند. لذا مخاطب با مطالعۀ کتاب حاضر، گامی مهم در راستای آشنایی با نظام فکری معظّم له برداشته است. «من چند سال قبل به مشهد رفته بودم؛ یکی از رفقای قدیمی ما که پای بحث های خصوصی و عمومی ما خیلی بوده است و الآن هم او را زیاد م یبینم نواری به من داد و گفت خواهش می کنم شما این نوار را همین طور که در ماشین نشسته اید، گوش کنید. گفتم خیلی خب. نوار را گذاشتم، دیدم او در سخنرانی های دوره های طولانی من گشته است و از هر کدام تکّه ای را انتخاب کرده که در آن، تصویر آینده و وعدۀ به آینده و حکومت علوی وجود دارد و از من می خواهد بپرسد الآن هم همان تصویر را در ذهن دارید؟ البته اِشکال او وارد نبود. من، بعد خودش را دیدم و به او گفتم این اشکال وارد نیست. الآن هم اگر بخواهم در آن مقام حرف بزنم، همان حر فها را می زنم و حرفم عوض نشده است. (بیانات در دیدار اعضای هیئت مؤسس و هیئت امنای مؤسسۀ پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، 4/ 4/ 1381) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 8 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅رهبر قرآنی اگر کسی به طول زندگانی نورانی حضرت آیت الله خامنه ای، و خاصتا به دوران رهبری ایشان، نگاهی کلان و عمیق داشته باشد و به ریشه جهت گیری ها و عملکردها بیندیشد و در بیانات خود ایشان، به دنبال این ریشه ها بگردد؛ یکی از بارزترین و مؤثرترین ریشه ها را « آیات قرآن کریم» می یابد. ارتباط حضرت آقا با قرآن، گرچه به دوران کودکی و پای داستان های قرآنی مادر و آموزش عم جزء در مکتب خانه برمی گردد، اما خیلی زود به یک ارتباط محبتی، معرفتی و کاربردی مبدل می شود و روز به روز بر عمق و تأثیر آن افزوده می شود. «نهضت بازگشت به قرآن» ابتدا در درون خود حضرت استاد اتفاق می افتد و قرآن تبدیل می شود به مهمترین و کاربردی ترین نقشه راه و مطمئن ترین راهنما که ریز و درشت افکار و اعتقادها و ایمانها و جهت گیری ها و خلقيات و افعال و ارتباطات و... را در حوزه فردی و اجتماعی و حکومتی برای انسان روشن می کند. بررسی و شناخت این ارتباط در ابعاد ظاهر (توجه ویژه به قرائت قوی و زیبا و حفظ و کتابت و ...) و مفهوم آیات، امر بسیار شیرین و آموزنده ای است که مجالی جداگانه و وسیع می طلبد. «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» شاید مهمترین سنگ بنای فکری برای شناخت اندیشه این «رهبر قرآنی» و استفاده از معارف قرآنی ایشان است. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 9 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅فوری ترین ضرورت های تفکر مذهبی طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها، یکی از فوری ترین ضرورت های تفکر مذهبی است. مباحثات و تحقیقات اسلامی، پیش از این به طور غالب، فاقد این دو ویژگی بس مهم بوده و از این رو، در مقایسه اسلام با مکاتب و مسالک اجتماعی این روزگار، باحثان و جویندگان را چندان که شاید و باید، به نتیجه ثمربخش و قضاوت قاطع نرسانیده است؛ یعنی از اینکه بتواند مجموعة طرح و نقشه یک آیین متحدالاجزا و متماسک را ارائه دهد و نسبت آن را با مکتب ها و آیین های دیگر مشخص سازد، عاجز مانده است. به علاوه، چون عمومأ بحثها ذهنی و دور از حيطه تأثير عملی و عینی و مخصوصأ اجتماعی، انجام گرفته، بیش از معرفتی ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسان ها، على الخصوص نسبت به تعيين شكل و قواره جامعه، تعهد و تکلیف و حتی نظریه روشن و مشخصی را ارائه نداده است. سخن دیگر آنکه قرآن - سند قاطع و تردیدناپذیر اسلام - در بیشترین موارد، سهمی در روشنگری و راهگشایی نیافته و به جای آن، دقتها و تعمقات شبه عقلی یا روایات و منقولات ظنی - و گاه با اعتباری بیشتر - میدان دار و مسئول شناخته شده و بالنتيجه، تفکرات اعتقادی جدا از قرآن و بی اعتناء به آن، نشو و نما یافته و شکل گرفته است. شاید همین بی ارتباطی و بی اعتنایی با احساس بی نیازی یا نومیدی از امکان استفاده ای صحیح - که هر یک به نوبه خود، معلول عوامل خاص است به موجب آن گشته که تدبر در آیات قرآن، جای خود را به قرائت و تلاوتی سطحی و سرسری و فاقد نتیجه و ثواب دنیوی و یکسره برای پاداش و جزای اخروی داده و کتاب کریم الهی دستمایه عوامیها و عوام فریبی ها بشود. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 10 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅فوری ترین ضرورت های تفکر مذهبی (قسمت دوم) میتوان به طور خلاصه سه خصوصیت مهم را در بحثها و گزارش های فکری اسلامی، ضرورتی دانست که تخلف از آن، شایسته متفکران آگاه و مسئول این روزگار نیست: 1️⃣ نخست آنکه معارف و دستگاه فکری اسلامی از تجرد و ذهنیت محض خارج گشته و همچون هم مكاتب اجتماعی - ناظر به تکالیف عملی و به ویژه زندگی اجتماعی باشد و هر یک از مباحث نظری، از این دیدگاه | که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه میدهد، مورد بررسی و تأمل و تحقيق قرار گیرد. 2️⃣ دیگر آنکه مسائل فکری اسلام، به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد و هر یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعه دین و عنصری از این مرکب و استوانه ای در این بنای استوار است و با دیگر اجزا و عناصر هم آهنگ و مرتبط است . و نه جدا و بی ارتباط با | دیگر اجزا - بررسی شود تا مجموعه ای از شناخت این اصول، طرح کلی و همه جانبه ای از دین، به صورت یک ایدئولوژی کامل و بی ابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چند بعدی انسان، استنتاج شود. 3️⃣ دیگر آنکه در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقه ها و نظرهای شخصی یا اندوخته های ذهن و فکر این و آن... تا حاصل کاوش و تحقيق، به راستی و اسلامی باشد و نه هرچیز جز آن. برای برآمدن این منظور، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن متکی شد که: «باطل را از هیچ سوی بدان راه نیست» و «در آن، مایه روشنگری هرچیز هست» و البته در پرتو تدبری ژرف پیما که خود، ما را به آن فرمان داده است. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 11 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅ایمان 1 (قسمت اول) رهبانیون مسیحیت، برای اینکه دامانشان به گناه آلوده نشود، رهبانیت (گوشه‌گیری و ترک دنیا) پیشه کردند؛ به غارها و کوه‌ها و بیغوله‌ها پناهنده شدند (سوره حدید آیه 27). اما عالِم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشه‌گیری ندارد، فرار ندارد. عالم اسلامی همانی است که سعی می کند که بگیرد غریق را صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را اینکه با فرار جور در نمی آید خودش را متقی می کند، دارای تقواء يعني آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را در مقابل آسيب گناه، بر تن می پوشد و وارد منطقه گناه می شود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است وقتی که این معنای تقوا شد، آیا تقوا مقدمه و وسیله ای برای پیروزی هست یا نیست؟ می بینید که خیلی آسان، وسيله پیروزی ست. آن کسی که می خواهد بر این بیماری، در این منطقه پیروز بشود، اگر همواره بترسد که نبادا این میکروب در جسم او اثر بگذارد، این چطور می تواند میکروب زده ها و وَبازَده ها را نجات بدهد؟ باید خودش را خاطرجمع کرده باشد؛ باید از خودش خاطرش جمع باشد، بعد وارد منطقه وبازده بشود و دیگران را نجات بدهد؛ آن وقت است که به پیروزی هم خواهد رسید. آن وقت است که این کار را هم به راحتی انجام خواهد داد. وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران / 130) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 12 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت دوم) ❇️و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (آل عمران / 132) و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید❇️ خب اطاعت خدا با اطاعت از پیغمبر تفاوتی ندارد. به چه مناسبت می فرماید که اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامير؟ ذکر کردن هر دوتا باهم زائد نیست؟ نه. اگر چنانچه فقط بگويد «اطیعوا الله» اطاعت کنید از خدا، پیغمبر را به عنوان مصداق و نمونه ای ذکر نکند و اطاعت از پیغمبر را متذکر نگردد، آن کسانی هم که در نقطه مقابل پیغبر قرار دارنده ممکن است ادعا کنند ما داریم اطاعت از خدا می کنیم. دامته ادعا که وسیع است، همه کس می توانند داعيه دین و ایمان و تقوا را علنی کنند همه کس می توانند مدعی بشوند که بنده خدایند و مطيع او. در زمان پیغمبر، هم پیغمبر مدعی عبودیت و اطاعت خدا بود، هم آن کسانی که در جبهه مقابل او، با او می جنگیدند، اخلال می کردند، رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و احبار يهود، اینها هم ادعا می کردند. «وقالت اليهود والنصارى نحن أبناء الله » یک ذره هم بالاتر از پیغمبر؛ او می گفت من بنده خدا هستم، اینها می گفتند ما فرزندان و پسران خدا هستیم. آنها فکر می کردند که اطاعت خدا دربست در اختیار آنهاست. یا به تعبیر دیگر بگویم، خودشان فکر نمی کنند؛ بعضی از نافرمانان خدا این جور وانمود می کنند که مطيع خدایند، درست است یا نه؟ عده ای هستند که خودشان وقتی با خود خلوت می کنند، می یابند که چه نامه سیاهی دارند؛ می فهمند که آنچه می گویند سرا پا دروغ است، اما به مردم این جور وانمود می کنند که بندگان خوب خدا و مطیعان و عابدان پروردگارند، اینها در مقابل مردم حق پرست واقعی باید ممتاز بشوند، باید مشخص بشوند. این است که اینجا خدای متعال، در مقام بیان اطاعت و لزوم آن برای مؤمنان، این جور می گوید: (وأطيعوا الله و الرسول) اطاعت کنید خدا را و پیامبر را. اگر نمی گفت پیامبر را، دشمنان پیامبر هم می گفتند ما مطیع خداییم؛ لذا بایستی مشخص بشود که اطاعت خدا یعنی چه. آن کسانی که خود را بنده خدا می دانند، اما بنده فرمان قانون خدا نیستند، عمل به قانون نمی کنند، ملتزم به لوازم این بندگی نیستند، اینها چطور می توانند بگویند ما بنده خداییم؟ (اطیعوا الله والرسول)، اطاعت کنید خدا را و رسول را، «لعلکم ترحمون) شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 13 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت سوم) ❇️و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (آل عمران / 132) و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید❇️ اطاعت کنید خدا را و رسول را، «لعلکم ترحمون) شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید. رحم خدا یعنی چه؟ مورد رحم خدا قرار گرفتن یعنی چه؟ اینجا یک مقایسه ای بکنید بین بیان قرآن و پندار عاميانه ما. ما می گوییم که اگر گناهکاریم، اگر نافرمانی خدا کردیم، اگر به واجبات و تعهدات و تكاليف عمل نکردیم، اگر چنانچه از منطقه های ممنوعه پروردگار پا عقب نکشیدیم؛ فقط یک امیدواری داریم، آن چیست؟ آن رحم خداست. خدا با رحمتش با ما عمل کند، خدا ما را رحم کند، این داعية وحرف ماست؛ یعنی حرف معمول اجتماع ما و مردم ما این است. رحمت خدا را برای کجا میدانیم؟ برای آنجا که عمل نکردیم. درصورتی که نافرمانی کردیم، درصورتی که منطقه ممنوعه خدا را زیر پا لگدکوب کردیم، مسئولیت و تعهد الهی را ملاحظه نداشتیم؛ در یک چنین صورت هایی می گوییم: ما که عمل نداریم، مگر خدا رحممان کند. رحم را، رحم خدا را، رحمت پروردگار را، رقیب عمل کردن و جایگزین عمل کردن می دانیم. آیه قرآن به عکس است؛ می گوید عمل کنید، اطاعت کنید، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. رحمت خدا آن وقتی ست که یک ملتي به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم می کند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند. هفتصد میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد، آن وقت راهها را باز کنند تا دزدان ناموس و غارتگران دین بیایند همه چیزشان را ببرند؛ به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا! «و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» اطاعت کنید خدا را و رسول را، پیامبر را، شاید مورد رحمت قرار بگیرید. یعنی چه اطاعت کنید خدا را؟ اطاعت خدا به چیست؟ به اینکه تمام تکالیف و حجتهای الهی را بر دوشمان حمل کنیم؛ آنچه را که بر عهده ما نهاده شده است، انجام بدهیم. به قول آیه شریفه قرآن می فرماید: مؤمنین آن کسانی هستند که وقتی میان آنان مشاجره ای به وقوع می پیوندد، به تو ای پیامبر رجوع می کنند، مراجعه می کنند و چون تو حکمی صادر کردی، (ثم لا يجدوا في أنفسهم حرجا مما قضيت) ا دستوری که تو صادر کردی، کمترین غبار کدورتی هم بر روح به آنها و دل آنها بر جای نمی گذارد، «و یسلموا تسلیما» تسلیم فرمان تواند. مؤمن واقعی این جور است. اگر این جور بود یک ملتی، یک امتى، اگر یک عده جمعیت به این صورت تحت فرمان خدا قرار گرفتند، آن وقت است که و لطف بی نهایت او شامل حال آنان خواهد شد، آن وقت است که یک امت به آقایی می رسد، آن وقت است که یک ملت به رشد انسانی می رسد، آن وقت است که اسارتها و زنجیرها از دست و پای او باز می شود، آن وقت است که رحمت الهی شامل حال او می شود. و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 14 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت چهارم) ❇️وسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است (آیه 133 سوره آل عمران)❇️ «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ »، میدان مسابقه است اینجا، میدان پیشی گیری و مسارعه است. پیشی بجویید، سبقت بجوييد «إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ» به سوی مغفرتی «مِنْ رَبِّكُمْ» از سوی پروردگارتان 📍ای انسانی که برای یک وجب زمین و یک مقدار آب و گل در فلان منطقة عالم، حاضری سبقت بگیری، حاضری دیگران را عقب بگذاری، حاضری تمام قوا و نیروهایت را به کار بزنی، استخدام کنی، تا بتوانی در مزایده فلان زمین، در به دست آوردن فلان سرمایه، در تصرف کردن فلان مغازه، در گرفتن فلان گوشه فلان مملکت، در دائرکردن فلان کمپانی در فلان منطقه عالم، در تحصیل امتیازات مادي هرچه بیشتر؛ برای اینها حاضری مسابقه بدهی، سرعت بگیری، دیگران را عقب بگذاری، اگرچه شرافتها و فضیلت ها را هم زیر پا گذاشته باشی، ای انسان! به تو نمی گویند سرعت مگیر، به تو نمی گویند در خانه بخواب، نیروهایت را به کار مزن؛ آن کسی که به نام دین به تو این سخن را می گوید، دروغ می گوید و نمی داند. 📍 دین نمی گوید نیروهایت را متوقف بگذار، دین می گوید سرعت بگیر هرچه بیشتر، مسابقه بده هرچه زیادتر، اما به سوی چه؟ به سوی چیزی که شایسته توست، نه به سوی یک وجب آب و گل، نه به سوی فلان مبلغ ناچیز، نه به سوی زندگی مادی دنیا که هرچه باشد، برای تو کوچک و کم است. 📍ای انسان بزرگ! به سوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد -که انسان عالی ترین موجودات این جهان است، بزرگ ترین عظمتهای وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است - ای انسان بزرگ، سرعت بگیر، مسابقه بده، اما به سوی چه؟ إلى مغفرة من ربكم وجنة. سرعتت به سوی مغفرت پروردگار باشد، به سوی آن بهشت برین الهی باشد که همه آسمانها در مقابل آن کوچکند، همه زمین در برابر آن اندک است. یعنی چه؟ دقت کنید در تعبيرات قرآنی تا خوب بفهمید. قرآن می گوید، تو اگر می خواهی همت به چیزی بگماری، برای تو زمین و آسمان، اندک و ناچیز است، همت به چیزی بالاتر از اینها بگمار. ای انسان بزرگ! مغفرت برای تو مهم است؛ از همه چیز بالاتر مغفرت است 📍مغفرت یعنی چه؟ غفران يعني التيام دادن و پرکردن یک خلإ. بدن شما یک جراحتی برمی دارد؛ این ران، این بازو، یک جراحت عمیقی برمی دارد، این لای گوشت از هم باز می شود؛ اینجا مرهمی به شما می دهند، دارویی می گذارید، ویتامینی مصرف می کنید، آمپولی می زنید؛ تا این می جوشد، تا این می تراود و می زاید، تا بالاخره همجنس خود را، آن گوشت بدن، آن ماهیچه بدن، هم سنخ خود را کنار خود به وجود می آورد. تشکیلات بدن شما کار می کند، این زخم پر می شود، التيام پیدا می کند. این التيام پیدا کردن یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید، تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛ ببینید غفران چه جوری است روح شما اگر در مقام تمثيل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام می دهید، ضربتی بر روح وارد می کند و زخمی به وجود می آورد. چرا آقا؟ چرا می گوییم گناه ضربت بر روح است؟ برای خاطر اینکه روح باید تعالي پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می دارد. در مقام مثل و تشبيه، می شود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکره روح تو به وجود آوردن. این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت. شما مال مردم خوردید خدای نخواسته، آنی که شرب خمر کرد، آنی که ربا خورد، آنی که زنا کرد، آنی که دروغ گفت، آنی که افترا گفت، با هریک از این کارها، یک شکافی به روحش، به پیکره و روانش وارد آمد، این روج او زخمی شد، ناقص شد، از کمال که غاية الآمال است دور افتاد؛ این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند. غفران یعنی چه؟ غفران یعنی این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصه ای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، این را می گویند غفران. چه جوری برطرف می شود آن نقیصه ای که در روح تو از سوی گناه به وجود آمده؟ با جبران کردن. بنابراین مغفرت یعنی پرکردن آن خلأهایی که زخمهای روح انسانند، با پرکردن آنها انسان به کمال می رسد. این، شایسته است که انسان در راهش کوشش کند، مسابقه بدهد، سرعت بگیرد «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ » ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 15 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت پنجم) ❇️وسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است (آیه 133 سوره آل عمران)❇️ ◀️ أعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ما همه آرزومند بهشتیم، همه در دعاها بهشت را طلب می کنیم؛ اما خود خدا می گوید ما این بهشت را برای مردم باتقوا آماده کردیم، این سفره را برای یک عده مردم خاصی انداختیم، آنها باید بیایند سر این سفره بنشینند و وارد این منطقه بشوند. آنها کیا هستند؟ باتقوایان. ◀️ باتقوا کیست؟ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ (آل عمران / 134) همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند این یک شرط با تقوا بودن است, انفاق کردن. 📍فرق انفاق با خرج کردن؟ انفاق با خرج کردن فرق دارد. خرج کردن یعنی اینکه انسان یک پولی را خرج کند. انفاق خرج کردن است، اما نه هر خرج کردنی. انفاق آن خرج کردنی را می گویند که با آن، یک خلئی پر بشود، یک نیاز راستینی برآورده بشود. کجایند آن کسانی که میلیونها خرج می کنند، به ظاهر هم برای کارهای نیک خرج می کنند، تا از زبان قرآن به آنها بگوییم که بدبخت ترین مردمند، زیرا کارشان انفاق نیست. «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا - الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!» این پول هایی که خرج می شود، این زر و زیورهایی که بر پیکر گرسنه یک عده مردم آویحته می شود؛ این پیرایه های زیادی و دروغین؛ اینها انفاق نیست، چرا؟ چون خلئی را پر نمی کند گاهی پر کردن شکم گرسنه هم انفاق نیست، در یک شرایطی این جوری است. در آن شرایطی که فقر و گرسنگی مانند گیاه هرزه ای، بی حساب دارد بر روی زمین ها میروید، آنجا پر کردن شکم یک گرسنه مثل قیچی کردن پیکره بالای یک دانه علف هرزه است. در صحرا علف هرزه چقدر قیمت دارد؟ بالاخره از جلوی چشم، یک گیاه هرزه کم می شود، اما چقدر این کار اساسی است؟ چقدر جالب است این کار خیلی کم و ناچیز. بنابراین انفاق آن چیزی است که یک خلائی را پر می کند. یک نیازی را برآورده می کند. آن ملتی که امروز به یک چیزی احتیاج دارد، مانند آب وهوا، اگر در غیر آن چیز، به آن ملت کمک کردی، اینجا انفاق نکردی، پول حرام‌کردن انجام دادی. پس انفاق کار همه کس نیست، انفاق کار مردمان باهوش است. آنهایی که خلأها و نیازها را می فهمند و حاضر می شوند به‌جا آن خلاها و نیازها را پر کنند ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 16 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت ششم) ❇️.... أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ (آل عمران، آیه 133) الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ... (آل عمران، آیه 134) همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند؛ و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛...❇️ ◀️ أعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ »» و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای است ◀️ باتقوا کیست؟ 2️⃣ والْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ »» و خشم خود را فرو می‌برند فرو برندگان خشم یعنی چه؟ یعنی بر اساس احساسات کار نمی کنند، همه جا عقل. اما گاهی عقل هم با خشمهای درست همراه است، نمی بینید در قرآن می گوید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ؛ در برابر کفّار سرسخت و شدیدند» اینی که می گویند والكاظمين الغيظ، معنایش این نیست که شما خیال کنید می خواهیم بگوییم خشم یک ملت، خشم یک انسان، خشم یک جامعه، علیه آن کسانی که باید بر آنان خشم گرفت، نیست و نابود باد، نه. قرآن هم نمی گوید که این خشمها را فرو بخورید، می گوید بر اساس خشم، کاری انجام ندهید. «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ » كظم کنندگان، فروبرندگان. نه فراموش کنندگان؛ فرو برندگان غیظ و خشم. که وقتی خشم فرونشست، انسان می تواند با عقل، با درک، آنچه را که شایسته است انجام بدهد. 3️⃣ والْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ »» و از خطای مردم درمی‌گذرند عفو كنندگان از خطاهای مردم. از اشتباهات مردم، از خطاهای مردم، از گناهان مردم، از لغزش های مردم باید گذشت، باید صرف نظر کرد. از آن گناهی نباید صرف نظر کرد که لغزش نبوده است. خدا هم از یک چنین گناهی مشکل صرف نظر بکند. از آن عمل خلافی نباید صرف نظر کرد که از روی تعقد و عناد انجام گرفته است. اما لغزش ها، قصورها که در کار عامه مردم فراوان هست، قابل گذشتن و عفو کردن است. 3️⃣ والَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند در وادی غفلت، زیر سرپوش غفلت، دیر نپایند. یک آیه خیلی عجیبی هست در قرآن، در زمينه تذکر پیداکردن؛ «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا؛ پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند... (اعراف / 201) این هم برای باتقواهاست اتفاقأ، وقتی یک گروهی شیطان و شیطان صفت او را احاطه می کنند تا گمراه کنند، تا از راه به در ببرند، تا او را به فراموشی بیندازند،فورأ به یاد خدا بیفتد انسان. ياد خدا یک چنین چیزی است. یاد خدا حربه ای است در دست ما عليه شيطانها، یاد خدا ریسمانی است در اختیار ما، برای نجات از ورطه ای که دشمنان هوشیاری ما، در برابر ما به وجود آورده اند. یاد خدا خیلی چیز ارزشمند و قیمتی است. چون کار خلافی بکنند یا بر خویشتن ظلم بکنند، خدا را به یاد می آورند (ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ....) ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 17 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت اول) ❇️«یسئلونك عن الأنفال / سوره انفال آیه 1» از تو می پرسند . ای پیامبر - در مورد انفال، سؤال می کنند که انفال برای کیست و حق کیست. انفال را مختصرأ می توان به این صورت ترجمه کرد؛ انفال یعنی ثروت هایی که به عموم مسلمانان متعلق است. یک نمونه مثلا درآمدهایی است که در جنگ نصیب مسلمانان می شود، نه هر درآمدی، درآمدهای خاصی. یک نمونه از انفال، معادن است، این ثروت های زیرزمینی. یک نمونه از انفال این جنگل هاست. یک نمونه از انفال این دشتها و مرتع های عظیمی ست که در گوشه و کنار و بر سر کوه ها قرار دارد. انفال به طور خلاصه، آن ثروتهایی را می گویند که متعلق به یک فرد خاص یا به یک جمع خاص نیست، در اختیار همگان است، از آن تمامي ملت است. یک نمونه اش البته همانطوری که عرض شد، غنائم خاصی است که در جنگها نصيب سلحشوران لشکر مسلمان می شود. اول باری که این مسئله برای مسلمانان مطرح شد در جنگ بدر بود گویا، مسلمان ها با همدیگر بحث می کردند که این غنیمتها از آن کیست؟ میان آنها اختلاف به وجود آمد، به پیغمبر اکرم مراجعه کردند، از آن حضرت سؤال کردند، آیه قرآن پاسخ را به پیامبر خود الهام می دهد. قل الأنفال لله و الرسول انفال از آن خدا و از آن پیامبر است. ❓ از آن خدا یعنی چه؟ ❓ یعنی برای یک عده معینی از بندگان خدا نیست. آنچه مال خداست، آنچه که باید نام مال خدا به روی آن گذاشت، این درحقیقت آن چیزی است که باید صرف بشود در اهداف الهي، مال خدا، پیداست که برای مصالح خدا حرج نمی شود، خدای متعال مصالح آن چنانی ندارد، نیازی ندارد، حاجتي ندارد که مال او برای رفع آن نیاز مصرف بشود. آنچه مال خداست، درحقیقت مال بندگان خداست. باید در راه مصالحی که خدای متعال معین کرده است، صرف و خرج بشود. پس مال الله، انفال از آن خدا هست، به این معناست. ❓«والرسول»، يعني چه؟ از آن رسول است، یعنی چه؟ ❓ مگر رسول یک قطبی درمقابل خداست؟ نه، هرکسی ممکن است به خودش حق بدهد که در مال خدا تصرف کند. همه ممکن است بگویند این مال خداست، ما هم بنده خداییم، و به این نام ظاهریسند خوش ظاهر، با این نام عامیانه جاذب، که این مال، مال خداست، ما هم بنده خدا هستیم؛ این مال عمومی را در مصارف شخصی خودشان مصرف نمایند؛ یک چنین چیزی ممکن است. بنابراین مال خدا، اگرچه باید به مصالح عموم مسلمانان و بندگان واقعی خدا برسد، اما به مصلحت عموم رسیدن، به این معنا نیست که بلبَشو باشد، هرکه هرچه دلش خواست مصرف بکند. لازم است یک مرکزیتی باشد، یک دست قدرتمندی باشد که نماینده خدا و قيم امور مردم محسوب بشود؛ او کیست؟ او رسول است. 📍 رسول در اینجا به عنوان رسالت و نبوت مطرح نیست، به عنوان حکومت الهی مطرح است. یعنی وقتی که رسول از دنیا رفت، امام همه کاره انفال است. امام يعني حاکم الهي، در روزگاری که امام معصوم بر مردم حکومت نمی کند، آن کسی که از سوی خدا می تواند و می باید بر مردم حکومت بکند، او همه کاره انفال و ثروت های عمومی می شود. به هرصورت، اگرچه این ثروت ها عمومی است، یعنی معدنها از آن همگان است، جنگلها و نیزارها برای همه است، مرتع ها برای همه است، غنيمت هایی که از دشمن به دست می آید، برای همه است؛ از این قبیل موارد و مصادیقی که برای انفال ذکر شده، اگرچه برای همگان است، اما بالاخره باید در اختیار یک قدرتمندِ الهی که همان حاکم اسلامی است، قرار داشته باشد. آن کیست؟ در زمان وجود پیغمبر، رسول الله، پس از او امام معصوم، اگر امام معصوم نباشد، امام عادل الهی؛ آن کسی است که زمام حکومت اسلامی باید در دست او باشد، او مسلطِ به امر انفال است. ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ | تعهدات ایمانی 🎧 صدای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در جلسه ۴ تدریس طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن بشنوید ☝️ این جلسات در ماه رمضان ۱۳۵۳ شمسی در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد برگزار شده است ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 18 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت دوم) بعد از آنی که مصرف انفال را معین می کند، می فرماید: «(فاتقوا الله وأصلحوا ذات بينكم وأطيعوا الله ورسوله إن كنتم مؤمنين) . اگر مؤمن هستید، این سه کار را انجام بدهید: اولا: تقوای خدا پیشه کنید، (فاتقوا الله) پس از خدا پروا بدارید. ثانیا: وأصلحوا ذات بینکم) في مابین خود را اصلاح کنید. اختلافات را در میان خود از میان بردارید. به سود حقیقت، آن کسانی که سخنی غیر حقیقت می گویند، از سخن خود دست بکشند، اختلافات را از میان خود بردارید. وأصلحوا ذات بييكم میان خود را اصلاح کنید، بر سر چیزهای جزئی به جان هم نیفتید، بهانه برای به جان یکدیگر افتادن نجویید. خاصیت یک عده مردمی که جنگشان می آید با دوستان و با دشمنان، همین است که دنبال بهانه های کوچک برای جنگیدن و دعوا کردن و ایجاد اختلاف می گردند. نصیحت خدا و رسول به این گونه مردم این است که به جای آنکه برای جنگیدن با دوستان بهانه بجویید، برای جنگیدن با دشمنان بهانه ها را پنهان نکنید. و اگر اهل جنگی، با دشمن بجنگ، با برادر چرا؟ با دوست چرا؟ وأصلحوا ذات بينكم». این دوتا توصیه بزرگ، ثالثا: توصیه سوم یک مطلبی است که کلی است و شامل همه کارهای نیک و اجتناب از همه کارهای بد می شود، «واطيعوا الله ورسوله» و اطاعت کنید، فرمان ببرید خدا را و پیامبرش را، ان كنتم مؤمنین اگر شما مؤمنيد. مسئله ایمان، این روش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک مطلب، به یک شخص، به یک قطب و به یک مرکز، که نامش ایمان است، تنها به همین خلاصه نمی شود که در قلب، انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشد. آن وقتی ایمان به صورت راستین در کسی وجود دارد که برطبق آن ایمان عمل کند. آن وقتی کسی می تواند ادعا کند مؤمن واقعی ست، که به لوازم ایمان و تعهدات ایمان پایبند باشد. آن وقتی کسی می تواند بگوید من به خدا مؤمن و معتقدم، که زندگی او و متن واقعیت وجود او، با آن کسی که منکر خداست، تفاوتی داشته باشد. آن کسی که امروز منکر خداست، عملش با عمل آن کسانی که مدعی خدایند چه تفاوتی دارد؟ هر دو ظلم می کنند. هر دو در مادیات تا خرخره غرق شدند. هر دو برای این چند صباح زندگی، چند روز دیگر بیشتر نفس زدن و دو لقمه ای خوردن و فضا را متعفن کردن، برای دو صباح بیشتر راحت زیستن، حاضرند همه فضیلت ها را زیر پا بگذارند. منتها این یکی صاف می گوید من به خدا معتقد نیستم، آن دیگری مدعی است که به خدا معتقد است. این چه جور ایمانی است؟ ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 19 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت سوم) ✅ إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد (آیه 2 سوره انفال)✅ ترسیدن از خدا به چه معناست؟ آیا ترسیدن یک گنه کار در مقابل قاضی است، یا نوع دیگر و لطیف تر است؟ ممکن است کسی بگوید من گناهی نکردم، از خدا هم نمی ترسم. بله، ترسیدن گنه کار در مقابل قاضی و دادستان، آن کسی که باید آدم را مجازات کند، آن نوع ترس با نداشتن گناه، البته منتفی است؛ تا چه کسی باشد که بتواند مطمئن باشد که گناهی ندارد. اما یک نوع ترس دیگر هست که آن ناشی از معرفت است. انسان درمقابل اشیای بزرگ، ذوات عظيم، حقیقتهای باشکوه، قهرا احساس دهشت و حیرت می کند. خاصیت وجودي انسان این است، ترکیب روحی و جسمی انسان این را ایجاب می کند؛ درمقابل هر چیز باعظمتی، هر انسانی حالت به دهشتي را در خود احساس می کند. این حالت دهشت، نه از باب این است که از او می ترسد، ممکن است او هیچ ترسی نداشته باشد، به این معنا که تعرضی بکند، ترس ناشی از گناه نیست اینجا؛ بلکه این دهشت و بیمناکی، ناشی از احساس عظمت او و احساس حقارت خویشتن در مقابل اوست. این چنین ترسی از خدا جا دارد، مطلوب است، لازم است، مفید است. آن کسی که در مقابل پروردگار، خود را کوچک و ناقص و حقیر می بیند و خدا را به تمام شئون امور خویش مسلط و مهیمن و مسيطرا مشاهده می کند، این چنین انسانی سعی می کند جز از آن خط سیر مستقیمی که خدای عالم برای او معین کرده، از راه دیگری سیر نکند، حرکت نکند. این بزرگ ترین ضامن اجرایی عمل و حرکت و تلاش است در یک انسان مسلمان و در یک جامعه مسلم. اینی که می بینید امیرالمؤمنین در نیمه های شب، در شب های ماه رمضان، به خود می پیچد و اشک می ریزد؛ اینی که می بینید امام سجاد گاهی صیحه می زند؛ اینی که می بینید رسول الله، با همه جلالت و عظمتش، وقتی دهه سوم ماه رمضان می آید، می گوید رختخواب مرا جمع کنید، بستری برای خود نمی گستراند؛ یعنی شبها دیگر وقت خواب نیست، وقت عبادت است، وقت تضرع است، وقت خضوع است در مقابل پروردگار؛ اینها را گمان مکن کارهای تصنعی است که انجام می گیرد. چقدر ناقص و ناآگاه است آن کسی که بگوید امام در دعای ابوحمزه میخواهد به مردم چیز یاد بدهد و خودش را نمی گوید. چقدر ناوارد و بی اطلاع از روح دعا و از کیفیت مناجات بندگان صالح با خداست، آن کسی که خیال می کند آن گریه و ناله و اشک امام علیه السلام برای آموزش دادن است. یعنی تصنعی گریه کرده اند تا تو و من یاد بگیریم؟ اشتباه است این. واقعأ اشک ریخته اند، چرا اشک ریخته اند؟ برای خاطر اینکه معرفتشان نسبت به خدا بیشتر است. در وجود مقدس پروردگار، عظمتی می بیند امیرالمؤمنین، که چشم های نزدیک بین من و شما نمی تواند این عظمت را ببیند. تو بزرگی و در آيينه کوچک ننمایی. این آیینه کوچک روح ما نمی تواند آن عظمت عجیب را در خود منعکس کند، اما آیینه روح امیرالمؤمنین چطور؟ او می تواند، او این عظمت را می فهمد، می گیرد، درک می کند و به همین دلیل است که آن جور به خود می پیچد و اشک می ریزد. وقتی که یاد خدا به میان بیاید، آن حالت هیبت، آن حالت خشيت، آن احساس ترس و بیم، آن حالت رعبی که ناشی از احساس حقارت خود در مقابل عظمت خداست، بردل مؤمن مسلط می شود، (اذا كر الله وجلت قلوهم. خدا برای انسان از صورت بازیچه بیرون می آید، نام خدا از صورت یک ذکر اعتیادگونه خارج می شود. ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 20 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت چهارم) ✅ إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...... وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا مؤمنان، تنها کسانی هستند که ه....... و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می‌گردد؛ (آیه 2 سوره انفال)✅ نشانه دیگر مؤمن این است که وقتی آیات خدا بر آنان فروخوانده می شود، یا خودشان می خوانند یا کس دیگری برای آنها این آیات را فرو می خوانده ایمانشان افزون می گردد، (زَادَتْهُمْ إِيمَانًا)، این ایمان مانند بذری در دل او، در روح او رشد می کند، بزرگ می شود، مانند گیاهی بالا می آید، مانند درختي ساقه و ریشه اش ستبر می شود، آن چنانی که امکان ریشه کن کردن آن از میان می رود. ایمان به صورت یک آب راکد، در وجود یک مؤمن، معنی ندارد. آن کسانی که یک کلمه ای را در کودکی فراگرفته اند، بر اثر شک دوران بلوغ، آن یک کلمه از آن صلابت و از آن عظمت در روح اینها افتاد، کوچک شد، ناقص شد، ناچیز شد، یک نیمه ایمانی، یک نیمه حقیقتي در روحشان باقی ماند، آن هم بر اثر پیش آمدن جریانات و حوادث گوناگون، مدام کاسته شد و کاسته شد؛ یک چنین ایمانی یک روزی هم از انسان به آسانی گرفته می شود. ایمان مستودع، ایمان عاریت، مؤمن اینجوری نیست. مؤمن راستین، آن مؤمنی است که اگر یک کلمه از حقایق و معارف دینی و الهی در دل اوست، آن یک کلمه را با تدبر، با دقت نظر، با اندیشیدن، این ایمان را از زایل شدن نجات بدهد. مؤمن واقعی این است از این آیه و از این جمله استفاده می کنیم که با تلاوت قرآن، ایمان انسان مؤمن باید زیاد بشود. و از این جمله اتخاذ سند می کنیم، دقت کنید از این کلام خدا اتخاذ سند می کنیم و به آن کسانی که می گویند قرآن را ترجمه نکنید، معنا نکنید، تفسیر نکنید که عقل ما نمی رسد، به آنها می گوییم اگر ما قرآن را نمی توانستیم بفهمیم، چگونه ایمان ما با خواندن قرآن زیاد می شود؛ پس پیداست، قرآن کتاب رمز نیست. قرآن کتابی است که باید آن را خواند به قصد فهميدن، و فهمید به قصد افزون شدن و نیرومندترشدن ایمان، «وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا ». ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9