eitaa logo
ندای تهذیب
8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
950 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸قرآن در سیره علما، شماره 11 🌻 @nedaye_tahzib
به رنگ خدا / نقطه‌گذاری! دقت کرده اید؟! گاهی یک نقطه می تواند معنای یک جمله را کاملاً عوض کند؛ مثلاً «جدا» اگر نقطه اش برود بالا، می شود «خدا». یا در «رجیم» که به شیطان می گوییم، اگر نقطه جیم را برداریم، می شود «رحیم» که به خدا می گوییم! یا اگر بر روی «ح» در کلمه «حُر»، یک نقطه بگذاریم، می شود همان حیوان دوگوشی که گاهاً بعضی ها مانندش در گِل گیر می کنند؛ «خر»! یعنی فاصله میان «حُر» و «خر» فقط یک «نقطه» است! خلاصه که این «.» کارهای زیادی می کند و همین دایره ریزی که اصلاً به حساب نمی آید، می تواند برای کسی آبادانی یا ویرانی داشته باشد. به نظر می رسد تمام مشکلات بشر از نبودِ همین «.» در وجود بعضی آدم ها به وجود آمده است! اگر همین یک نقطه در وجود آدم ها و فقط بین تنها دو حرف قرار می گرفت، دیگر شاهد این همه مشکلات آدمی نبودیم. همه مفاسد عالم، ظلم ها، تبعیض ها، جنگ ها و خونریزی ها که در دنیا اتفاق می افتد، همه اموری که زندگی را بر بشر تلخ می کند و آدمی را از سعادت خود دور می کند، به خاطر نبودن همین «.» بین دو حرف است و مشکل از آنجا شروع شد که بین آن دو حرف، «نقطه» قرار نگرفت؛ «میم» و «نون». اگر نقطه بین «میم» و «نون» قرار گرفته بود، شکستگی را به ارمغان می آورد و وقتی کسی شکسته شود و خودش را «من» به حساب نیاورد، دیگر در مقابل فرامین خدا نمی ایستد. جدای از کاربرد فراوان «نقطه» در دستور زبان نوشتاری، جایی که «نقطه» بیش از همه کاربرد دارد، «دستور زبان بندگی» است و اساساً شروع «دستور زبان بندگی»، از همین «.» است. بیایید همین ابتدا بین «میم» و «نون» روحمان یک «.» بگذاریم و کلمه «من» را از دستور زبان مان حذف کنیم؛ چراکه این کلمه در فرهنگ لغت بندگی وجود ندارد و یک کلمه بیگانه محسوب می شود. کسی که بنده است، اساساً این کلمه را نمی شناسد و برایش همچون لغتی بیگانه است. فکر می کنم حالا فرمول شروع بندگی مشخص شده باشد. این فرمول از این قرار است: «م» + «.» + «ن» = «م.ن» «م.ن»؟ بله! درستش همین است. «من» در بندگی معنا ندارد و انسان باید «م.ن» باشد. باید یک چیزی بیاید و نگذارد که فکر کنیم کسی هستیم. باید خود را در مقابل خدا کوچک، حقیر و ناچیز ببینیم. باید «میم» و «نون» در روحمان از یکدیگر جدا باشند. وصل شدن این دو حرف به یکدیگر فرزندانی می دهد به نام های «غرور»، «خودپسندی» و «خودبرتربینی». قالَ ما مَنَعَک أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُک قالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ. خداوند گفت: شیطان چه چیزی مانعت شد که وقتی فرمان دادم به آدم سجده کن، سجده نکردی؟ شیطان گفت: من از او بهترم، من را از آتش آفریده ای و او را از گل.( اعراف: 12) «هرکدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان «من» ماست. قدم اول در راه خدا، شکستن خویشتن و خود را فقیر و تهیدستِ مطلق دیدن است».(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم، 30/1/1369.) حالا کمی درباره شیطان فکر کنیم؛ اینکه که بود و عاقبتش چه شد؟ اینکه علل و عوامل این وضعیت در وی چه بوده است؟ اینکه چه چیزی در وجودش بود که باعث شد فرمان خداوند را زیر پای بگذارد؟ و اینکه به نظر شما اگر شیطان بین «میم» و «نون» وجودش یک «.» گذاشته بود و «م.ن» بود، شیوه و نتیجه زندگی اش چه می شد؟ 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: حجت الاسلام محسن قرائنی نگاه مثبت به مشکلات، توکل به خدا، شکر نعمات ما نبودیم، خدا ما را آفرید. می توانست ما را نیافریند. حالا هم که آفرید، انسان آفرید. می شد ما موجود دیگر باشیم. خدا در قرآن می گوید من می توانم همه چیز را زیر و رو کنم. بخواهم آب را تلخ می کنم. بخواهم درختان را خشک نگاه می دارم و سبز نمی کنم. خدا اگر بخواهد حافظه ما را از ما می گیرد به طوری که اسم خود را نیز فراموش می کنیم. خدا اراده کرد که ما باشیم. دز میان بودها نه جمادیم، نه نباتیم و نه حیوانیم. انسانیم و در انسان ها عاقلیم. اگر مشکلات را پیش مشکلات دیگر بگذارید، می بینید آسان می شود. همیشه و در همه حال خدا را شاکر باشید. در کنار تلخی ها، شیرینی ها هم هست. ضمنا شیرینی ها هم تلخی دارد. باید خدا را دوست داشته باشیم، چون خدا ما را دوست دارد. گاهی تلخی ها به خاطر این است که خدا ما را دوست دارد. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
آیت الله محمدتقی بهجت کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست ائمه ما (ع) در نماز جماعت آنان شرکت می کردند به جهت اتحاد مسلمانان همچنین حضرت آیت الله بهجت دررباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا فرمودند: چه بسا این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. شیوه آیت الله بروحردی رحمه الله نیز همین بوده است، یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل اتسنن و ترک طعن و لعن و سبب آشکار 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 44 موضوع: مراکز تخصصی 🌷مراکز تخصصی / قسمت اول🌷 آشنایی با مراکز تخصصی از جمله نیازهای مهمی است که در مقام تصمیم‌گیری باید بدان توجه داشت. دقت نظر تفصیلی در این گزاره‌ها بصیرت ما را در مقام تصمیم‌گیری و پس از آن افزایش می‌دهد: 1. غالب مراکز تخصصی برای دست‌یابی به غایت مطلوب خود دارای امکانات خوبی هستند. امکاناتی که می‌تواند ما را نیز در زودتر رسیدن و بهتر رسیدن به هدف کمک کند. مراد از امکانات تحصیلی علاوه بر امکانات ظاهری اموری نظیر استاد، برنامه درسی، کتابخانة تخصصی، هم‌درس و هم‌راه، فضای علمی و.. . است. این امکانات نوعا انگیزه و رغبت ما را افزایش می‌دهد و احتمال رسیدن به نتیجه را بالا می‌برد. به قوت می‌توان گفت بسیاری از مواد آموزشی با مطالعه و مباحثه شخصی قابل تحصیل است. اما نوع ما انسان‌های عادی تا در فضای علمی خاص قرار نگیریم، انگیزة لازم برای سرمایه‌گذاری زمان و توان خود در به‌دست آوردن آن دانش‌ها را نداریم. یکی از مهم‌ترین شاخص‌های موفقیت مراکز آموزشی همین انگیزه‌سازی و ایجاد شوق و طراوت تحصیلی در دانشجویان است. 2. برنامه‌های این مراکز متناسب با ظرفیت متوسط افراد تنظیم شده است. به دلایل کاملا منطقی در نظام‌های آموزشی نه ملاحظة استعدادهای ضعیف می‌شود و نه ملاحظة نوابغ. به همین جهت درصدی از افراد در مواجهه با برنامه‌ها احساس خستگی و سنگینی دارند و کسری از افراد نیز از سادگی و بی‌مایگی آن، دائم گلایه‌‌مند و شاکی‌اند. اما توده جمعیت با در نظر گرفتن متوسط استعداد ذهنی و نیز امکان اختصاص فرصت عادی می‌توانند با موفقیت از آن برنامه عبور کنند. اجرای قوانین حضور و غیاب و ایجاد محدودیت و کنترل در نظام‌های آموزشی ضامن اجرای بهینه برنامه‌ها و در راستای همان انگیزه‌سازی است. بر پایه این واقعیت نباید از برنامه‌های آموزشی انتظار داشت که بدون هیچ کم و زیاد به مطالب کاملا نو و مهم بپردازد. مقداری معطلی که به صورت طبیعی در این برنامه‌ها وجود دارد باید تحمل گردد. 3. انسان به صورت طبیعی از تکلیف و برنامه گریزان است و دوست دارد در آزادی کامل به سر برد؛ ساده‌ترین و عادی‌ترین فعالیت‌ها مانند تخمه خوردن نیز وقتی که به صورت برنامه و تکلیف در‌اید ملال‌انگیز می‌شود. اما تجربه قاطعِ هر کس بر او ثابت می‌کند که اگر این الزام و تکلیف و تحمیل ـ از خارج یا به صورت خودانگیخته ـ نباشد سستی و تنبلی و کاهلی رخ می‌دهد و اقدامی صورت نمی‌گیرد. به شهادت تجربه‌، نوع ما انسان‌ها در شرایط آزادی مطلق یعنی بدون نوعی اجبار بیرونی یا درونی نمی‌توانیم از همه توان و استعداد خود بهره گیریم. بسیاری از تصمیم‌ها و برنامه‌های مورد نظر ما به خاطر نداشتن قوه الزام بیرونی یا التزام درونی در معرض آسیب تسویف قرار گرفته و عملا اجرا نمی‌شود. جز صاحبان انگیزه‌های قوی و اراده‌های پولادین که انگشت‌شمار و نادرند نمی‌توانند از انرژی فراوان انسانی بهره گیرند و در دشواری‌ها پایدار بمانند. همه ما می‌دانیم که همواره توان ما، بیش از مقداری است که تصور می‌کنیم. درستی این مطلب را در شب‌های امتحان یا هنگامه خطر تجربه کرده‌ایم. در چنین شرایطی به صورت اعجازآمیزی احساس نیرو می‌کنیم و قدرت اراده انسانی را در وجود خود می‌یابیم. عشق به هدف نیز یک نیروی حرارت‌بخش و محرک فوق‌العاده است که جز در معدودی از افراد یافت نمی‌شود. با این وصف اگر بخواهیم برای توده طلاب ارشاد عامی داشته باشیم، باید وضع عموم را در نظر بگیریم و از شخصیت‌های انگشت‌شمار صرف نظر کنیم. برای توده طلاب با اراده و استعداد متوسط این گونه مراکز مفید و انگیزه‌ساز است یعنی همان منطقی که در انتخاب نظام آموزشی حوزه برای تحصیل معارف اسلامی وجود دارد، در استفاده از این مراکز تخصصی نیز حاکم است. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 مولای من ، حالم مانند کسی است که در قعر قبر مانده و تنها و غریب بر تنهایی طولانی اش گریه می کند 🌹 @nedaye_tahzib
✅سوره مبارکه ، صفحه275، آیات 73تا 79 🗓1399/08/11 💐 @nedaye_tahzib
275.mp3
438.7K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه275 🗓1399/08/11 🌹@nedaye_tahzib
201.pdf
116.3K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ اقسام نفس ✏️1. نفس اماره 🗓1399/08/11 💐 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸موضوع: ملاک پیروی از دیگران روایات اخلاقی، شماره ۱9 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
شماره 8 آیت ا... بروجردی / قسمت سوم / ویژگی‌های اخلاقی آیت الله بروجردی در تمام دوران زندگی، ساده زیستی را اختیار کرده بود هرچند ایشان از خانواده ای ثروتمند بود و اموال پدری بسیار داشت ولی در زمان جوانی و پیری و حتی زمانی که در بروجرد به سر می برد و نیز هنگامی که یگانه مرجع شیعیان جهان بود، هیچ گونه تغییری در برنامه زندگی و خوراک و پوشاک ایشان پیدا نشد. لباس های ایشان همه ساده بود. غذای ایشان نیز ساده بود و بیشتر به خوردن سبزیجات و لبنیات بسنده می کرد. به گفته یکی از پزشکان ایشان، راز طول عمر و سلامت مزاج او نیز در همین غذای ساده نهفته بود. یکی از علما در حضور فرزندان آیت الله می گفت: روزی به خدمت ایشان رسیدم، دیدم مشغول صرف ناهار هستند و نان و آب دوغ خیار میل می کنند. عرض کردم: شما در این سن و با این همه کار، چرا غذای بهتر میل نمی کنید؟ فرمود: هشتاد سال است من این طور سر کرده ام. حالا شما می خواهید مرا عوض کنید؟ فرزندان آیت الله فقید ضمن تأیید این مطلب فرمودند ایشان اصولاً چنین بودند و اصلاً توجهی به دنیا نداشتند و ما نمی توانستیم تغییری در وضع ایشان بدهیم ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 177) ☘️یک روز پیش از رحلت آیت الله بروجردی، یکی از خبرنگاران معروف خارجی به نام «تنیا» به قم می آید و به وسیله پزشک مخصوص آیت الله به منزل ایشان راه می یابد، ولی چون آقا از ملاقات ممنوع بوده اند، توفیق ملاقات پیدا نمی کند. خبرنگار وقتی می بیند نمی تواند آقا را ملاقات کند، به آقای علوی، داماد ایشان می گوید: «اگر ممکن است چند کتاب انگلیسی که راجع به اسلام نوشته شده است، به من معرفی کنید تا مطالعه کنم.» آقای علوی جواب مثبت می دهد. کیفیت و سادگی و بی تکلفی منزل آیت الله که هیچ گونه تشریفات نداشته، طوری او را تحت تأثیر قرار می دهد که بی اختیار به در و دیوار آن می نگرد و قیافه تعجب آمیزی به خود می گیرد و در آخر می گوید: «اسلام تبلیغات نمی خواهد. بزرگ ترین تبلیغات برای اسلام همین زندگی ساده رهبران آن است؛ مردی که خبر کسالت او دنیا را متوجه قم و خانه او کرد. خانه او قدیمی و بسیار ساده است. وقتی انسان این خانه ساده را با خانه مجلل و تشکیلات مفصل و تشریفات دربار پاپ مقایسه می نماید، تعجب می کند که چگونه مردی با این همه نفوذ و قدرت در چنین خانه ساده ای زندگی می کند.» آن خبرنگار خارجی و شاید بیشتر کسانی که به خانه آیت الله بروجردی آمده اند، شاید نمی دانستند که خانه ایشان در عرض شانزده سالی که بر دنیای شیعه رهبری می کرد، استیجاری بود ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 187) 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com