#باید_بدانیم
🔥 آنچه در سقیفه گذشت... ❷ | قسمت قبل
🔴 جلسهٔ سرّی انصار
... در اینجا اشکالی مطرح شد و عده ای گفتند: اگر مهاجرین قریش این را نپذیرفتند و بگویند که ما مهاجرین و اولین یاران پیامبر صلی الله علیه وآله و فامیل و دوستان او هستیم؛ پس چرا بعد از رحلت او درباره حکومت با ما مشاجره میکنید، چه باید کرد؟ عده ای گفتند:
" می گوییم یک خلیفهٔ و حاکم از ما و یک خلیفهٔ و حاکم از شما باشد، و به هیچ کار دیگری غیر از این رضایت نخواهیم داد. ما به آنها پناه دادیم و در حکومت حق داریم، آن چه برای مهاجرین در کتاب خدا آمده، برای ما هم آمده است.❗️آنان هر فضیلتی را که برای خودشان بشمارند ما هم برای خودمان می شماریم. چون عقیده نداریم که حکومت مخصوص ما است؛ پس میگوییم: امیری از ما و امیری هم از شما باشد."
👈🏻 این گفت و گو ها که پیش آمد، سعد بن عباده قافیه را باخت و گفت: ما میخواستیم خلیفه از بین خودمان انتخاب شود، ولی حالا شما این گونه میگویید که یکی از ما و یکی هم از آنان خلیفه شود، این حرف شما عقب نشینی است! (1)
🟢 موضع گیری قیس در برابر پدر
قیس فرزند سعد بن عباده فردی ولایت مدار بود. وقتی از سخنان پدرش با خبر شد به سراغ او رفت و با ناراحتی گفت:
" تو در روز غدیر حضور داشتی و سخنان رسول خدا در باره علی بن ابی طالب سلام الله علیهما را شنیدی و حال خلافت را طلب میکنی و اصحاب تو شعار «یک امیر از ما و یک امیر از شما» را مطرح میکنند❗️ به خدا قسم! دیگر حتی یک کلمه با تو حرف نمیزنم." (2)
قیس بن سعد تا آخر عمر در خط علی بن ابی طالب علیهما السلام ماند و به فرمودهٔ علمای شیعه هرگز با ابوبکر بیعت نکرد (3) و از منابع عامه نیز کسی بیعت او را ذکر نکرده است.
⚠️ تذکر
برخی از علمای شیعه به تمجید سعد بن عباده پرداختند و با توجه به اینکه مواضع سعد در سقیفه در کتاب های اهل تسنن نقل شده است، آنان این مواضع را یا قبول نکردند و یا به توجیه آن پرداختند.
آنچه مسلَّم است اینکه به اتفاق شیعه و عامّه سعد بن عباده تا آخر عمرش با ابوبکر بیعت نکرد و حتی زمان عُمَر نیز بیعت نکرد تا او را کُشتند. حال این بیعت نکردن طبق نظر مورخین اهل تسنن به خاطر خودش بوده که خلافت را برای خودش میخواست؛ یا بخاطر این بود که خلافت را به حضرت علی علیه السلام واگذار کند، همانطور که بعض علمای شیعه به آن معتقدند.
📚 منابع:
1. تاريخ الأمم و الملوك جلد ۳ صفحه ۲۱۸
2. شرح نهج البلاغه ابن ابالحديد جلد ۶ صفحه ۴۴
3. رجال الطوسي - ط جماعة المدرسين صفحه ۷۹
لعنت الله علی القوم الظالمین 👊
#باید_بدانیم
🔥 آنچه در سقیفه گذشت... ❸ | قسمت قبل
🟤 مشاجرهٔ مهاجرین و أنصار
در حالی که قریش مشغول آماده کردن برنامه های خود بودند، سعی انصار بر آن بود که قضایا افشا نشود و به همین دلیل، در پشت پرده مشغول برنامه ریزی بودند. آنان تلاش میکردند تا قبل از قریش کاندیدای خود را اعلام کنند.
ابوبکر، عُمَر و ابوعبیده در پشت پرده، تصمیمات خود را گرفته بودند که ناگهان از جلسه فوق سرّی انصار باخبر شدند. عُوَیم بن ساعدة و مَعْن بن عَدِیّ که از انصار بوده، جزو طرفداران ابوبکر و از دشمنان سرسخت سعد بن عباده عباده به شمار میرفتند، خبر را به ابوبکر رساندند و ابوبکر در حالی که از این خبر مبهوت بود، فورا به همراه عُمَر و سالم مولی ابوحُذَیفه و گروهی از مهاجرین خود را به سقیفه رساندند. (1)
👈🏽چون جلسه فوق سرّی بود و کسی انتظار ورود آنان را نداشت، در را برای آنان باز نکردند. ابوبکر و همراهانش هجوم بردند و در را شکسته و به زور وارد جلسه شدند❗️سعد بن عباده، از این که قریش با تمام دبیر هایش آمده بود، تعجب کرد.
مورخین اهل تسنن در باره ورود ابوبکر، عُمَر و مهاجرین به سقیفه، نوشتند:
"عُمَر از جلسه انصار با خبر شد. به طرف خانه پیامبر صلی الله علیه وآله آمد. حضرت علی علیه السلام مشغول غسل و کفن پیامبر بود و ابوبکر در خانه اش بود که عمر به دنبال ابوبکر فرستاد و او را از تصمیم انصار آگاه کرد. به سرعت به طرف سقیفه رفتند. در بین راه ابوعبیده جراح و عاصم بن عدي و عویم بن ساعده به آنان ملحق شدند و وارد سقیفه شدند (2)
🔻 عُمَر که میترسید ابوبکر از گفتن بعضی حرف ها کوتاهی کند، خواست صحبت را شروع کند و کار را برای ابوبکر آماده کند. از سمتی ابوبکر نیز میدانست که عمر تند و خشن حرف می زند و اگر حرفی بزند کار را خراب میکند، لذا به او اجازه صحبت نداد و گفت: آرام بگیر، به حرف های من گوش بده و بعد، آن چه به نظرت رسید، بگو.(3)
ابوبکر سخن را آغاز کرد و گفت:
ان شاء الله ادامه دارد...
📚 منابع:
1. النص والإجتهاد صفحه ۱۸
2. تاریخ الامم و الملوك جلد ۳ صفحه ۲۱۹
3. شرح نهج البلاغه ابن ابالحديد جلد ۶ صفحه۷
لعنت الله علی القوم الظالمین الی قیام یوم الدین 👊
📌راه تداوم نعمت ها
#نهج_البلاغه
📿إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلاَ تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ
🟤هنگامى که مقدمات نعمت ها به شما روى مى آورد دنباله آن را به واسطه کمى شکرگزارى از خود دور نسازید.
✍نعمت ها غالباً به صورت تدریجى بر انسان وارد مى شود و وظیفه انسان هوشیار این است که به استقبال نعمت برود و استقبال از آن راهى جز شکرگزارى ندارد. هرگاه با آغاز روى آوردن نعمت به شکر قلبى و زبانى و عملى بپردازد ادامه خواهد یافت و تا پایان آن نصیب انسان مى شود .همچنین بسیارى از نعمت ها به صورت تدریجى زوال مى پذیرند; هرگاه انسان در آغاز زوالش هوشیار باشد و به شکر قلبى و زبانى و عملى بپردازد مانع بازگشت و زوال تدریجى آن مى شود.اینجا پاسخ سؤال دیگرى نیز روشن مى شود که خدا چه نیازى به تشکر و سپاسگزارى ما دارد. ممکن است انسان ها با سپاسگزارى تشویق شوند و آرامش روحى پیدا کنند. خدا که نیازى به اینها ندارد.ولى از آنچه در بالا گفته شد فهمیدیم که سخن از نیاز خدا در میان نیست; سخن از نیاز من است که اگر نعمت ها و مواهب الهى را که براى اهداف خاصى است در غیر آن به کار گیرم طبیعى است که از آن محروم خواهم شد، زیرا خداوند حکیم است و حکیم این مواهب را به افراد لایق و وظیفه شناس مى دهد.اضافه بر این کسانى که نعمت هاى الهى را ضایع مى کنند و در غیر اهداف آن مصرف مى نمایند در واقع اهانتى به ساحت قدس پروردگار کرده اند و از این جهت درخور عقوبتى هستند.
📘#حکمت_13
امام علی(ع): «المَوتُ ألزَمُ لَكُم مِن ظِلِّكُم، و أملَكُ بِكُم مِن أنفُسِكُم؛ مرگ از سایهتان به شما چسبیدهتر است و بیشتر از خودتان اختیاردار شماست.»
غررالحکم: ج۲ ص۹۱ ح۱۹۶۱.
مندورِحیدرمیگردم|baba_heydar_1101_9827088338.mp3
زمان:
حجم:
5.42M
مندربهدر ُحیران ِنجف 💔:)
#آقایستوده
«في أيامنا الصعبة، يأسرنا من يلمس قلوبنا بحنيّة…!»
«کسی که در روزهای سختمان با مهربانی قلبمان را لمس کند، ما را گرفتارِ خود می کند…
#صَـحنِ_دِل
🔴 یا انیس النفوس
🔵 شیخ جعفر مجتهدی(ره) :
🔺 در هر کجای عالم که قلبا حضرت #امام_رضا علیه السلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعا نظر می کنند و این معناي حقیقی کلمه انیس النفوس است.
❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️
امام هادی علیه السلام:
حرام رشد نمیکند، اگر هم رشد کند؛ برکت ندارد. (الکافی ج⁵ ص¹²⁵
#روایت 🖤