eitaa logo
دعاهای ناب
2.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
11.7هزار ویدیو
300 فایل
negin486970
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از P.Nami
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | پویش سراسری حفظ سوره مبارکه اعلی 🔆 انس گرفتن با کتاب خدا ی سفر طولانی اما شیرینه که با همین قدم های کوچک آغاز میشه...
باولایت تاشهادت: ... ▫️زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم، ولی به دیوار دلم نه! ... ▫️زمانی که اتیکت خادم‌الشهداء و ... رو به سینه‌ام می‌چسبونم، اما "خادم پدر و مادر " خودم نیستم ! ... ▫️زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو‌های جهادی هست!، ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمی‌دهم ! ... ▫️زمانی که برای مادرای شهدا اشک می‌ریزم. اما " حرمت مادر " خودم رو حفظ نمی‌کنم ! ...↓ ▫️زمانی که فقط رفتن شهداء رو می‌بینم ، ولی " شهیدانه زیستنشون " رو نه !
✍🏻 دوستان ناراحت نباشید 🔹 فوتبال برد و باخت داره، من قول بهتون میدم آمریکا و ولز رو به بهترین وجه ممکن می‌بریم«دیگه از باخت ۷_۱ برزیل مقابل آلمان اونم تو زمین خودش بدتر نیست که» 🔹 قبول کنید که انگلیس خیلی خوب بود هر چند مقصر ترکیب تیم بود چون نیمه دوم ترکیب اصلی بود ۳_۲ باختیم‌. 🔹 ان شاء الله صعود تیممون 🙏🏻 🇮🇷
تبریک بردیم برد این بازی تفاضل گل به نفع ما نبود گلهای طارمی بود گلهایی که قرار بود به شهدای شاهچراغ تقدیم بشه گلهایی که دعای مادر مومنه اش پشتش بود اگر هفت تا گل هم می زدیم به اندازه گل زدن طارمی ارزش نداشت
🌹داستان آموزنده🌹. فرزند مهران می‌گفت : نزد امام حسن عليه السلام نشسته بودم كه مردی آمد و گفت: ای فرزند پيامبر (صلی الله عليه و آله) فلان شخص از من طلبی دارد ولی من پولی ندارم، برای همين او می‌خواهد مرا زندانی كند. امام فرمود: در حال حاضر مالی ندارم كه بدهی تو را بدهم؛ او عرض كرد: پس شما كاری كنيد كه او مرا زندانی نكند. امام كه در مسجد در اعتکاف و مشغول عبادت بود كفشهای خود را به پا كرد؛ من گفتم ای فرزند رسول خدا مگر فراموش كرديد كه در حال اعتكاف هستيد (و نبايد از مسجد خارج شد) ؟ فرمودند: فراموش نكرده ام اما از پدرم شنيده ام كه رسول الله می‌فرمود : كسی كه در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بكوشد، مانند كسی است كه نه هزار سال، روز را به روزه و شب را به عبادت مشغول بوده است. (روايتها و حكايتها ص۱۲۲-داستانهای پراكنده ۲/۱۵۲). 🌹 🌹
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ☘🌹داستان آموزنده🌹. بزرگی میگفت: چندین سال قبل در محله ما یک گاریچی بود، که نفت می‌آورد و به او عمو نفتی میگفتیم. یک روز مرا دید و گفت: سلام؛ ببخشید خانه‌یتان را گازکشی کرده اید؟! گفتم: بله! . گفت: فهمیدم؛ چون سلامهایت تغییر کرده است! من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه؟! گفت: قبل از اینکه خانه‌ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را می‌پرسیدی. همه اهل محل همین طور بودند؛ هرکس خانه اش گازکشی می‌شود، دیگر سلام علیک او تغییر می کند! . از آن لحظه فهمیدم سی سال است سلامم به جای این که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد بوی نفت میداده است! سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم؛ خیال می‌کردم اخلاقم خوب است! ولی حالا که خانه را گازکشی کرده‌ام ناخودآگاه نوع سلام کردنم عوض شده است! . خوب است تمام امورمان برای خدا باشد و سلام‌ها و برخوردهایمان در زندگی بوی نیاز ندهد! 🌹
🌹داستان آموزنده🌹. عالم بزرگ شیخ باقر کاظمی که مجاور نجف اشرف می‌زیست از شخص صادقی که دلاک بود نقل میکرد که: مرا پدر پیری بود که در خدمتگذاری او کوتاهی نمی‌کردم، حتی برای او آب در مستراح حاضر می‌کردم و می‌ایستادم تا بیرون بیاید؛ و همیشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه که به امید دیدن امام زمان علیه‌السلام به مسجد سهله می‌رفتم. شب چهارشنبه‌ای کارم طول کشید و مجبور شدم نزدیک غروب تنها راه بیفتم. ثلث راه باقی مانده بود و شب مهتابی بود، ناگاه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است و رو به من کرد. با خودم گفتم: این عرب مرا برهنه میکند. وقتی به من رسید به زبان عربی محلی با من سخن گفت و از مقصد من پرسید! گفتم: مسجد سهله می‌روم. فرمود: خوردنی همراه داری؟ گفتم: نه، فرمود: دست خود را داخل جیب کن! گفتم: چیزی نیست، باز فرمود: خوردنی داخل جیب تو است، دست در جیبم کردم مقداری کشمش یافتم که برای طفل خود خریده بودم و فراموش کردم به فرزندم بدهم. آنگاه سه مرتبه فرمود: وصیت می‌کنم پدر پیر خود را خدمت کنی، آنگاه از نظرم غائب شد. بعد فهمیدم که او امام زمان علیه السلام است و حضرت حتی راضی نیست که شب چهارشنبه برای رفتن به مسجد سهله، ترک خدمت پدر کنم. 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌سخنرانی بچه ۴ساله واقعا عالیه حتما گوش کنید قرآن آموزجامعه القران کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقت نماز در محضر خدا داری نماز میخونی  〰〰〰〰〰〰〰〰〰