بسم الله الرحمن الرحیم
💠#داستان
👈آثار کینه در دل
روزی لقمان به فرزندش گفت:
«از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده!»
روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت:
«هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن!»
فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت میکند.
لقمان پاسخ داد :
«این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری. این کینه، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد...!»
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
💢دنيا وسيله است، نه هدف!
💥مَا أَصِفُ مِنْ دَار أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ
🌎 «من چگونه توصيف کنم سرايى را که آغاز آن سختى و مشقّت است و پايانش نيستى و فناست
✍يک نگاهِ اجمالى، به سراسر زندگى انسان در اين جهان نشان مى دهد که همه آن آميخته با رنج و مشقّت است; سر آغاز آن که ولادت انسان است، نه تنها درد و رنج عظيمى براى مادر دارد، بلکه براى خود او رنج آورتر است; چرا که از محيط بسته اى به محيط بازى که بسيار با آن متفاوت است، وارد مى شود و همه چيز دگرگون مى گردد.دوران شيرخوارگى را، با تمام مشکلاتش پشت سر مى گذارد و با درد و رنج از شيرى که شيره جان او بود، جدا مى شود و کم کم به راه مى افتد در حالى که هيچ تجربه اى در زندگى ندارد و خطرات عظيمى از هر سو، زندگى او را تهديد مى کند; کم کم بر سر عقل مى آيد و هوش او کامل مى شود و تازه دردسرهاى او آغاز مى گردد، چرا که از حجم مشکلات زندگى و گرفتارى هاو محروميّت ها باخبر مى شود; با چه زحمتى در ميان جمعى که به همه چيز چسبيده اند، جاى پايى براى خود باز مى کند و خانه و لانه و همسرى - با هزاران مشکل - براى خود برمى گزيند: مشکلاتى که تا پايان عمر همراه اوست. دوران پيرى که نيروها از کف مى رود و انواع ضعف ها و بيمارى ها، در چشم و گوش و دست و پا و قلب و عروق و استخوانش ظاهر مى شود، مشکلات مضاعفى براى او مى آفريند. آرى سراى دنيا سرايى است که با درد و رنج آغاز مى شود و با انواع گرفتاريها ادامه مى يابد!
🔹️خطبه_نهج_البلا_غه_۸۲
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
#پندانه
📌سه چیز را به آسانی از دست نده؛
👈🏻"جوانی"، "وقت"، "دوست"
📌سه فرد را همیشه احترام داشته باش؛
👈🏻"مادر"، "پدر"، "استاد"
📌از سه چیز همیشه به نفع خودت استفاده کن؛
👈🏻"عقل"، "صبر"، "همت"
📌سه چیز را بیشتر از همیشه بشناس؛
👈🏻"خود"، "خداوند"، "حق دیگران"
📌سه چیز را همیشه با احتیاط بردار؛
👈🏻"قلم"، "قسم"، "قدم"
📌سه چیز را همیشه به یاد داشته باش؛
👈🏻"مرگ"، "احسان"، "قرض"
📌لذت سه چیز را از دست نده؛
👈🏻"مال"، "اولاد"، "آزادی"
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
💢 استانداری که بار شهروند را به خانه رساند
سلمان فارسی از صحابه ایرانی و مشهور پیامبر اکرم (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن خندق، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد.
روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل میکرد، به مدائن رسید، نگاه خستهاش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: های! این بار را بردار! سلمان دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد.
در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل میکند.کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ میدانی این فرد که بار تو را بر دوش میکشد سلمان است؟!
رنگ از روی مرد پرید، بیدرنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذر خواهی کرد و گفت: ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟
و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: تا بار را به خانهات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت.
چو نیکی نمایدت گیتی خدای
تو با هرکسی نیز نیکی نمای
📚با اقتباس و ویراست از قصص الاخلاق
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
ســرگذشـــت ارواح
ســــــرگردان بــــ😱ـــــرزخ
#قسمــــت〖پانزدهم〗
🔴گفتم:
«علیک و علیها السّلام منّی و من اللَّه و رحمة اللَّه و برکاته!؛
⇦ سلام من و خداوند و رحمت و برکات او بر تو و ایشان باد!».
پرسیدم: چرا از میان این جمع، آن دو آقازاده لباس جنگ پوشیدهاند و حال آنکه در اینجا جنگی نیست؟ دیدم رنگ حبیب رضی الله عنه تغییر یافت و چشمهایش پُر از اشک گردید و گفت: این دونفر درکربلا اراده داشتند که به تنهایی آن دریای لشکر را تار و مار و به دار البوار (سرای نیستی) رهسپار نمایند، ولی اسباب و تقادیر الهیه طوری پیشامد نمود که نشد آن اراده آهنین خود را به منصه ظهور برسانند، همان در سینههایشان گره شده و عقده کرده و تا بهحال ثابت مانده و انتظار زمان رجعت
را دارند که عقده دلشان گشوده شود و همان عقده است که به صورت لباس جنگ درآمده و محسوس تو شده است.
گله از بیمهری بازماندگان
دیدم که آنان رفتند و من و هادی تنها ماندیم و حجره مثل اوّل کوچک و بی دستگاه سلطنتی شد. به هادی گفتم:
من دوباره به نزد اولاد و اهل بیت خود نمیروم؛ زیرا از خیرخواهی آنان مأیوسم. اگرچه به اسم من کارهایی میکنند؛ ولی فقط همان اسم است، و روح عملیات شان (نیّت اعمالی که انجام میدهند) برای دنیای خودشان است و غیر از اینکه بر غصّه و اندوه من بیفزایند، حاصلی ندارد. به آنچه خود دارم، قناعت میکنم و پس از امیدواری به مراحم (مهربانی های) این بزرگواران، به هر خطری که برسم صبر میکنم و بر خود سهل و آسان است
⏮ادامه دارد...
#سیاحت_غرب
ســرگذشـــت ارواح
ســــــرگردان بـــــ😱ــــرزخ
#قسمــــت〖شانزدهم〗
🌸✨برخاستم و توبره پشتی را به پشت بستم و مجدّانه به راه افتادم. راه، صاف و بدون سنگلاخ بود و هوا چون هوای بهار و من هم با قوّت و تازهکار و با شوق بسیار به دیدار محبوب گل عُذار (گُل رو) هادی وفادار تا نصف روز به سرعت میرفتم. کمکم خسته و تشنه شدم، هوا گرم و راه باریک و پر خار و خاشاک گردید. از دامنه کوهی بالا میرفتم، از تنهایی نیز در وحشت بودم. به عقب سر نگاه کردم، دیدم کسی به طرف من میآید، خوشحال شدم که الحمدللَّه تنها نماندم. تا به من رسید، دیدم شخصی سیاه و دراز بالا، دارای لبهای کلفت و دندانهای بزرگ و نمایان و بینی پهن و مهیب و متعفّن است، سلامی به من داد. ولی حرف لام را اظهار نکرد و گفت:
⇦ «سام علیک!؛ مرگ بر تو».
من به شک افتادم که اظهار عداوت نمود - چنانکه قیافه نحسش نیز شهادت میدهد - و یا آنکه زبانش در ادا سستی نموده است. در جواب سلام محضِ احتیاط به همان علیک اکتفا نمودم. پرسیدم: کجا را قصد دارید؟ گفت: با تو هستم. من هیچ راضی نبودم که با من باشد، چون از او در خوف و وحشت بودم.
پرسیدم: اسمت چیست؟ گفت: همزاد تو، اسمم جهالت و لقبم کجرو و کنیهام ابو الهَوْل (پدر وحشت و هراس) و شغلم افساد و تفتین (فتنه انگیزی) [است]. هریک از این عناوین موحشه باعث شدّت وحشت من شد.
با خود گفتم: عجب رفیقی پیدا شد، صد رحمت به آن تنهایی!
پرسیدم: اگر به دو راهی رسیدیم راه منزل را میدانی؟ گفت: نمیدانم.
گفتم: من تشنهام! در این نزدیکیها آب هست؟ گفت: نمیدانم.
گفتم: منزل دور است یا نزدیک؟ گفت: نمیدانم.
گفتم: هستی با دانایی یکی است. پس چرا نمیدانی؟
گفت: همین قدر میدانم که همچون سایه تو، از اوّل عمر تو، ملازم (همراه) تو بودهام و از تو جدایی ندارم، مگر آنکه به توفیق خدا، تو از من جدا شوی.
با خود گفتم: گویا این همان شیطان است که به وسوسههای او در دنیا گاهی به خطا افتادهام. به عجب دشمنی گرفتار شدهام، خدایا رحمی! جلو افتادم و او به فاصله ده قدمی از دنبال من میآمد و راه، کتل (تپه) و سربالایی بود. رسیدم به سر کوه. جهت رفع خستگی نشستم. آقای جهالت به من رسید و گفت: معلوم میشود خسته شدهای. الساعة (الآن) پنج فرسخ راه را برای تو یک فرسخ میکنم تا زودتر به منزل برسی.
گفتم: معلوم میشود با این نادانی معجزه هم داری! گفت: بیا تماشا کن به سفیدی راه که چطور قوسی و کمانه شده است و به قدر پنج فرسخ طول دارد، وَتَر این قوس را که به منزله زهِ کمان است ملاحظه کن که چقدر مختصر و کوتاه است؛ زیرا در علم هندسه روشن است که قوس هرچه از نصف دایره بزرگتر باشد، وتر او کوتاهتر گردد و ما اگر بیراهه، از خطّ وتر این قوس برویم تا داخل شاهراه به قدر یک فرسخ بیش نیست، ولکن خود شاهراه قریب به پنج فرسخ است و عاقل، راه دراز را بر کوتاه اختیار نمیکند
#سیاحت_غرب
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام رضا (علیه السلام) :
🖋 ما بين طلوع سپيده صبح تا طلوع خورشيد ، ملائكه الهي ارزاق انسان ها را سهميه بندي مےنمايند. هر كس در اين زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد...
📓 وسائل الشّيعة ، ج۶ ، ص۴۹۷
🌸به نیت فرج آقاامام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم
دعای هنگام خوابیدن
«باسْمِکَ اللَّهُمَّ أَمُوتُ وَاَحْیَا»
بار الها!با نام تو میمیرم و زنده خواهم شد»
دعای بلندشدن ازخواب
«الْحَمْدُ للهِ الَّذِي أَحْيَانَا بَعْدَ مَا أَمَاتَنَا وَإِلَيْهِ النُّشُورُ»
سپاس پروردگاری را که پس از مرگ،ما را زنده گردانید و بازگشت همه به سوی اوست».
🌟شبتـون بخیرواهلبیتی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
💝 این پست هر شب تکرار می شود...
*یک فاتحه و آیت الکرسی ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس خاتون (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) می نماییم*
*ای مولای ما ، ای امام ما یابقیت الله فی ارضه*
*به رسم ادب ،درآخرشب برای پدر و مادر* *بزرگوارتان هدیه ای فرستادیم*
*شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ایکریم*همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد♥️
🥰
*کاش صبح فردافرج مهدی زهراباشد* 🙏
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
عزیزانم 🌹💜💚
وقت تلاوت ســـــوره واقعه مزمل و دعای فرج هستش 😌
جا نمونی از قافله رزق و روزے وبرکت و فراوانی ...🌱
اخه خیلیها تنبلی میکنن و از بقیه عقب میمونن...
میدونم خسته اے ولی گوش دادن این فایلها وقتی ازت نمیگیره ...👇🏼