eitaa logo
مدرسه نهضت
4.1هزار دنبال‌کننده
910 عکس
17 ویدیو
6 فایل
اینجا مدرسه نهضت است 🍃 جایی برای تبادل دانش ها و مهارت ها . 📬 ارتباط با ما @irani_ch
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📣 در این خطبه‌ حضرت درباره اندازه ها و مقیاس ها صحبت فرمود. 1⃣ وصف جامعه مسخ شده مسلمين ♦️بندگان خدا! شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانی هستيد که مدّتی معيّن برای شما قرار داده شده، بدهکارانی هستيد که مهلت کوتاهی در پرداخت آن داريد و اعمال شما همگی حفظ می شود. چه بسيارند تلاش گرانی که به جايی نرسيدند و زحمت کشانی که زيان ديدند. در روزگاری هستيد که خوبی به آن پُشت کرده و می گذرد و بدی بدان روی آورده، پيش می تازد و طمع شيطان در هلاکت مردم بيشتر می گردد. هم اکنون روزگاری است که ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانی و به دست آوردن شکار برای او آسان است. به هر سو می خواهی نگاه کن، آيا جز فقيری می بينی که با فقر دست و پنجه نرم می کند؟ يا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران کرده و با بُخل ورزيدن در اداءِ حقوق الهی، ثروت فراوانی گرد آورده است؟ يا سرکشی که گوش او از شنيدن پند و اندرزها کَر است؟ 2⃣ عبرت گرفتن از دنيا ♦️کجايند خوبان و صالحان شما؟ کجايند آزادمردان و سخاوتمندان شما؟ کجايند پرهيزگاران در کسب و کار؟ کجايند پاکيزگان در راه و رسم مسلمانی؟ آيا جز اين است که همگی رخت بستند و رفتند؟ و از اين جهان پَست و گذران و تيره کننده عيش و شادمانی گذشتند؟ مگر نه اين است که شما وارث آنها بر جای آنان تکيه زديد و در ميان چيزهای بی ارزش قرار داريد، که لب های انسان به نکوهش آن نمی جنبد؟ تا قدر آنها را کوچک شمرده و برای هميشه يادشان فراموش گردد. پس در اين نگرانی ها بايد گفت: ما از خداييم و به سوی او باز می گرديم. فساد آشکار شد، نه کسی باقی مانده که کار زشت را دگرگون کند و نه کسی که از نافرمانی و معصيت باز دارد. شما با چنين وضعی می خواهيد در خانه قدس الهی و جوار رحمت پروردگاری قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد؟ هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمی توان فريفت و جز با عبادت رضايت او را نمی توان به دست آورد. نفرين بر آنان که امر به معروف می کنند و خود ترک می نمايند و نهی از منکر دارند و خود مرتکب آن می شوند. 📜 ، ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄ 📣 (این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل، در شهر بصره در بیان حوادث سخت آینده ایراد شد.) 1⃣ پيشگويی امام (علیه السلام) نسبت به حوادث مهم شهر بصره ♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا و بدون حرکات لگام ها و شيهه اسبان به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد. وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام. 2⃣ وصف تركهای مغول ♦️ گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده که اسب های اصيل را يدک می کشند و آنچنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:) 3⃣ جايگاه علم غيب ♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«صلی الله علیه و آله») آموخته ام. همانا علم غيب علم قيامت است و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد و در کدام سرزمين خواهد مُرد.» پس خداوند سبحان از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اکتسابی) و او به من آموخته است، پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد. 📜 ، ┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄ 📣 (قبل‌ از جنگ نهروان‌ در سال ۳۷ هجری در رد اعتقادات‌ خوارج ایراد فرمود، خوارج عقيده داشتند: كسی كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد) 1⃣ افشاء گمراهی خوارج ♦️پس اگر چنين می پنداريد که من خطا کرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد(صلی الله علیه و آله) را به گمراهی من گمراه می دانيد؟ و خطای مرا به حساب آنان می گذاريد؟ و آنان را برای خطای من کافر می شماريد؟ شمشيرها را بر گردن نهاده، کورکورانه فرود می آوريد و گناهکار و بی گناه را به هم مخلوط کرده، همه را يکی می پنداريد؟ در حالیکه شما می دانيد همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زناکاری را که همسر داشت سنگسار کرد، سپس بر او نماز گزارد و ميراثش را به خانواده اش سپرد و قاتل را کشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناکاری را که همسر نداشت تازيانه زد و سهم آنان را از غنايم می داد تا با زنان مسلمان ازدواج کنند. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنها را برای گناهانشان کيفر می داد و حدود الهی را بر آنان جاری می ساخت، امّا سهم اسلامی آنها را از بين نمی برد و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمی ساخت. (پس با انجام گناهان کبيره کافر نشدند.) شما خوارج بدترين مردم و آلت دست شيطان و عامل گمراهی اين و آن می باشيد. 2⃣ پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امام علی (علیه السلام) ♦️به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می گردند: دوستی که افراط کند و به غيرِ حق کشانده شود و دشمنی که در کينه توزی با من زياده روی کرده به راه باطل در آيد. بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند. از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگ ترين جمعيّت ها باشيد که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهيزيد که انسانِ تنها بهره شيطان است آن گونه که گوسفندِ تنها طعمه گرگ خواهد بود. آگاه باشيد هر کس که مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايی» دعوت کند او را بکُشيد هر چند که زير عمامه من باشد. 3⃣ علل پذيرش (حكميت) ♦️اگر به آن دو نفر «ابوموسی و عمروعاص» رأی به داوری داده شد، تنها برای اين بود که آنچه را قرآن زنده کرد، زنده سازند و آنچه را قرآن مرده خواند بميرانند. زنده کردن قرآن به اين است که دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند و ميراندنِ آن از بين بردن پراکندگی و جدايی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پيروی می کنيم و اگر آنان را به سوی ما سوق داد بايد اطاعت کنند. پدر مباد شما را، من شرّی به راه نيانداخته و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته و چيزی را بر شما مشتبه نساخته ام. همانا رأی گروهی از شما بر اين قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پيمان گرفتيم که از قرآن تجاوز نکنند، امّا افسوس که آنها عقل خويش را از دست دادند، حق را ترک کردند در حالیکه آن را به خوبی می ديدند، چون ستمگری با هواپرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند. ما پيش از داوری ظالمانه شان با آنها شرط کرديم که به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمايند امّا به آن پای بند نماندند. 📜 ، ┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄ 📣 (به‌ امام علیه السلام گفتند: مردم به دنیا‌ دل بسته اند،‌ معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می کند شما هم از اموال عمومی به اشراف‌ عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند.) 🔹 عدالت اقتصادی امام (علیه السلام) ♦️آيا به من دستور می دهيد برای پيروزی خود از جور و ستم درباره امّت اسلامی که بر آنها ولايت دارم استفاده کنم؟ به خدا سوگند، تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنين کاری نخواهم کرد. اگر اين اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در ميان مردم تقسيم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست. آگاه باشيد! بخشيدن مال به آنها که استحقاق ندارند زياده روی و اسراف است، ممکن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا بَرَد، امّا در آخرت پَست خواهد کرد. در ميان مردم ممکن است گرامی اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. کسی مالش را در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن که خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود و دوستی آنها را متوجّه ديگری ساخت. پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد بدترين رفيق و سرزنش کننده ترين دوست خواهند بود. 📜 ، ┄┄┅┅✿•❀◦•🦋•◦❀•✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📣 (در پاسخ‌ خوارج که ماجرای حکمیت را نمی پذیرند، قبل از ورود به شهر در نزدیکی کوفه فرمود:) 1⃣ علل پذيرش حكميت در صفين ♦️ما افراد را داور قرار نداديم تنها قرآن را به حکميّت «داوری» انتخاب کرديم. (که آنها بر سر نيزه کرده و داوری آن را می خواستند.) اين قرآن خطّی است نوشته شده که ميان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن گويد و نيازمند به کسی است که آن را ترجمه کند و همانا انسان ها می توانند از آن سخن گويند و هنگامی که شاميان ما را دعوت کردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم، ما گروهی نبوديم که به کتاب خدای سبحان پُشت کنيم، در حالیکه خدای بزرگ فرمود: «اگر در چيزی خصومت کرديد، آن را به خدا و رسول بازگردانيد.» بازگرداندن آن به خدا اين است که کتاب او را به داوری بپذيريم و بازگرداندن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است که سنّت او را انتخاب کنيم، پس اگر از روی راستی به کتاب خدا داوری شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم و اگر در برابر سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) تسليم باشند ما بدان اولی و برتريم. امّا سخن شما که چرا ميان خود و آنان برای حکميّت «داوری» مدّت تعيين کردی، من اين کار را کردم تا نادان خطای خود را بشناسد و دانا بر عقيده خود استوار بماند و اينکه شايد در اين مدّت آشتی و صلح، خدا کار امّت را اصلاح کند و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد، تا در جستجوی حق شتاب نورزند و تسليم اوّلين فکر گمراه کننده نگردند. 2⃣ سرزنش كوفيان و خوارج گمراه ♦️همانا برترين مردم در پيشگاه خدا کسی است که عمل به حق در نزد او دوست داشتنی تر از باطل باشد، هر چند از قدر او بکاهد و به او زيان رساند و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد. مردم! چرا حيران و سرگردانيد؟ و از کجا به اينجا آورده شديد؟ آماده شويد برای حرکت به سوی شاميانی که از حق روی گرداندند و آن را نمی بينند و به ستمگری روی آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند، از کتاب خدا فاصله گرفتند و از راه راست منحرف گشتند. افسوس ای کوفيان! شما وسيله ای نيستيد که بشود به آن اعتماد کرد و نه ياوران عزيزی که بتوان به دامن آنها چنگ زد. شما بد نيروهايی در افروختن آتش جنگ هستيد، نفرين بر شما. چقدر از دست شما ناراحتی کشيدم. يک روز آشکارا با آواز بلند شما را به جنگ می خوانم و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم؛ نه آزاد مردان راستگويی هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّی برای رازداری هستيد. 📜 ، ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📣 (در‌سال‌۳۷ هجری در جنگ صفین، برای تشویق یاران به جهاد فرمود:) 1⃣ آموزش نظامی (تاكتيكهای رزم انفرادی) ♦️زِرِه پوشيده ها را در پيشاپيش لشکر قرار دهيد و آنها که کلاه خُود ندارند در پشت سر قرار گيرند؛ دندان ها را در نبرد روی هم بفشاريد، که تأثير ضربت شمشير را بر سر کمتر می کند؛ در برابر نيزه های دشمن پيچ و خم به خود دهيد که نيزه ها را می لغزاند و کمتر به هدف اصابت می کند؛ چشم ها را فرو خوابانيد که بر دليری شما می افزايد ودل را آرام می کند، صداها را آهسته و خاموش سازيد که سُستی را می زدايد. پرچم لشکر را بالا داريد و پيرامون آن را خالی مگذاريد و جز به دست دلاوران و مدافعان سرسخت خود نسپاريد، زيرا آنان که در حوادث سخت ايستادگی می کنند، از پرچم های خود بهتر پاسداری می نمايند و آن را در دل لشکر نگاه می دارند و از هر سو از پيش و پس و اطراف مراقب آن می باشند نه از آن عقب می مانند که تسليم دشمنش کنند و نه از آن پيشی می گيرند که تنها رهايش سازند. هر کس بايد در برابر حريف خود بايستد و کار او را بسازد و به ياری برادر خود نيز بشتابد و مبارزه با حريف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد که او در برابر دو حريف قرار گيرد؛ حريف خود و حريف برادرش. 2⃣ آموزش معنوی سربازان ♦️ به خدا سوگند، اگر از شمشير دنيا فرار کنيد از شمشير آخرت سالم نمی مانيد، شما بزرگانِ عرب و شرافت مندان برجسته ايد، در فرار از جنگ خشم و غضب الهی و ذّلت هميشگی و ننگ جاويدان قرار دارد، فرارکننده بر عمر خود نمی افزايد و بين خود و روز مرگش مانعی ايجاد نخواهد کرد. کيست که شتابان و با نشاط با جهاد خويش به سوی خدا حرکت کند؟ چونان تشنه کامی که به سوی آب می دود؟ بهشت در سايه نيزه های دلاوران است. امروز در هنگامه نبرد، آنچه در دل ها و سر زبان هاست آشکار می شود. به خدا سوگند که من به ديدار شاميان در ميدان نبرد شيفته ترم تا آنان بر بازگشت به خانه هاشان، که انتظار آن را می کشند. بار خدايا! اگر شاميان از حق روی گرداندند، جمعشان را پراکنده و در ميانشان اختلاف و تفرقه بيفکن و آنان را برای خطاکاريشان به هلاکت رسان. 3⃣ ضرورت جنگ بی امان برای شكست شاميان ♦️ "همانا شاميان بدون ضربت نيزه های پياپی هرگز از جای خود خارج نشوند. ضرباتی که بدن هايشان را سوراخ نمايد، چنانکه وزش باد از اين سو فرو شده بدان سو در آيد، ضربتی که کاسه سر را بپراکند و استخوان های بدن را خُرد و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش کند. آنان دست برنمی دارند تا آنگاه که دسته های لشکر پياپی بر آنان حمله کنند و آنها را تيرباران نمايند و سواران ما هجوم آورند و صف هايشان را در هم شکنند و لشکرهای عظيم پُشت سر لشکرهای انبوه، آنها را تا شهرهايشان عقب برانند و تا اسب ها سرزمينشان را که روی در روی يکديگر قرار دارد و اطراف چراگاهايشان و راه های آنان را زير سُم بکوبند. (می گويم: «الدعق» به معنی کوبيدن زمين ها با سُم اسب ها است و «نواحر» به معنی متقابل است. می گويند: منزل های فلان طايفه «تتناحر» يعنی مقابل هم هستند.") 📜 ، ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📣 هنگام نبرد در جنگ صفين به سربازان خویش‌فرمود: 1⃣ آموزش روانی در جنگ ♦️ هر کدام از شما در صحنه نبرد با دشمن در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد و برادرش را سُست و ترسُو يافت به شکرانه اين برتری بايد از او دفاع کند آنگونه که از خود دفاع می کند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند. همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست، آنها که در نبرد مقاومت دارند و آنها که فرار می کنند، هيچ کدام را از چنگال مرگ رهايی نيست و همانا گرامی ترين مرگ ها کشته شدن در راه خداست. سوگند به آن کس که جانِ پسرِ ابوطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من، آسان تر از مرگ در بستر استراحت در مخالفت با خداست. 2⃣ هشدار از كوتاهی در نبرد ♦️ گويی شما را در برخی از حمله ها در حال فرار، ناله کنان چون گلّه ای از سوسمار می نگرم که نه حقّی را باز پس می گيريد و نه ستمی را باز می داريد. اينک اين شما و اين راه گشوده، نجات برای کسی است که خود را به ميدان افکنده به مبارزه ادامه دهد و هلاکت از آن کسی است که سُستی ورزد. 📜 ، ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📣 پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود: آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضی بوديم و برخی حضور نداشتيم، فرمود: به دو گروه تقسيم شويد تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوی من توجه كنيد و هر كس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است) 1⃣ سياست استعماری قرآن بر سر نيزه كردن ♦️ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ و در لحظه های پيروزی ما با حيله و نيرنگ و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا، اگر از آن سر باز می زدم مسؤول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند، اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم. 2⃣ وصف ياران جهادگر پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️ ما با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوديم و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم و بيشتر در پيمودن راه حق و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان مصمّم می شديم. 3⃣ هدف مبارزه با شاميان ♦️ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم. 📜 ، ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📣 (پس از پذیرش «حكميت» در صفین، یکی از‌ یاران گفت: ما را از حکمیت نهی فرمودی، سپس پذیرفتی و داور تعیین کردی، ما نمی‌ دانیم کدام یک از این دو کار درست است؟ امام علیه السلام دست بر‌ روی‌ دست کوبید و با تأسف فرمود:) 1⃣ علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميت» ♦️"اين سزای کسی است که بيعت با امام خود را ترک گويد و پيمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ با معاويه فرا خواندم خوشايندتان نبود، ولی خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت می کرديد شما را راهنمايی می کردم و اگر به انحراف می رفتيد شما را به راه راست برمی گرداندم، اگر سرباز می زديد، دوباره شما را برای مبارزه آماده می کردم، در آن صورت وضعيّتی مطمئن داشتيم. امّا دريغ با کدام نيرو بجنگم؟ و به چه کسی اطمينان کنم؟ شگفتا! می خواهم به وسيله شما بيماری ها را درمان کنم، ولی شما درد بی درمان من شده ايد، کسی را می مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگری می خواهد آن را بيرون کشد، در حالیکه می داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جای ماند. خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده و آب رسان اين شوره زار، ناتوان شده است." 2⃣ وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند ♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی جهاد برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی شهيد و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت و از روزه داری فراوان شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی دعا خشک و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم. 3⃣ هشدار از فريبكاری شيطان ♦️ همانا شيطان راههای خود را به شما آسان جلوه می دهد تا گره های محکم دين شما را يکی پس از ديگری بگشايد و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بيفزايد و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند. از وسوسه و زمزمه و فريبکاری شيطان روی گردانيد و نصيحت آن کس را که خيرخواه شماست گوش کنيد و به جان و دل بپذيريد. 📜 ، ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه-476.mp3
3.96M
💠روزے یڪ صفحہ از قرآن ڪریم💠 🌹🍃سوره غافر 📖 صفحه 476 📖
┄┄┅┅✿❀◦•🦋•◦❀✿┅┅┄┄ 📣 یادآوری ویژگیهای اهل بیت (علیهم السلام) و اندرز یاران ♦️به خدا سوگند، تبليغ رسالت ها وفای به پيمان ها و تفسير اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنايی امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر است. آگاه باشيد که قوانين دين يکی و راههای آن آسان و راست است، کسی که از آن برود به قافله و سر منزل رسد و غنيمت برد و هر کس که از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! برای آن روز که زاد و توشه ذخيره می کنند و اسرار آدميان فاش می گردد عمل کنيد. کسی که از خرد خويش بهره مند نگردد، برای پند گرفتن از عقل و فکر ديگران عاجزتر است، چرا که آن غايب برای کمک کردن، از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشی بپرهيزيد که حرارتش شديد و عمق آن ناپيدا و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنی آن زردآب و چرک جوشان است. آگاه باشيد، نام نيکی که خدا برای کسی ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است که برای ديگران باقی می گذارد که او را ستايش نمی کنند. 📜 ، ┄┄┅┅✿❀◦•🦋•◦❀✿┅┅┄┄ 📣 (پس‌ از جنگ صفین و نهروان در سال ۳۸ هجری مردم را برای سرکوبی معاویه فراخواند سکوت‌ کردند. فرمود شما را چه شده آیا لال‌ هستید؟ گروهی گفتند: ای‌ امیرالمومنین! اگر تو حرکت کنی با تو حرکت می کنیم.) 1⃣ علل نكوهش كوفيان ♦️شما را چه می شود؟ هرگز راه رستگاری نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد! آيا در چنين شرايطی سزاوار است از شهر خارج شوم؟ هم اکنون بايد مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمينان داشته باشم به سوی دشمن کوچ کند. 2⃣ مسؤوليتهای رهبری ♦️ و برای من سزاوار نيست که لشکر و شهر و بيت المال و جمع آوری خراج و قضاوت بين مسلمانان و گرفتن حقوق درخواست کنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته ای بيرون روم و به دنبال دسته ای به راه افتم و چونان تير نتراشيده در جعبه ای خالی به اين سو و آن سو سرگردان شوم! من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جای خود استوار بمانم تا همه امور کشور پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد. اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند که اين پيشنهاد بدی است. به خدا سوگند اگر اميدواری به شهادت در راه خدا را نداشتم، پای در رکاب کرده از ميان شما می رفتم و شما را نمی طلبيدم، چندان که بادِ شمال و جنوب می وزد؛ زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق و پر مکر و حيله ايد. مادام که افکار شما پراکنده است فراوانی تعداد شما سودی ندارد. من شما را به راه روشنی بردم که جز هلاک خواهان هلاک نگردند؛ آن کس که استقامت کرد به سوی بهشت شتافت و آن کس که لغزيد در آتش سرنگون شد. 📜 ، ┄┄┅┅✿❀◦•🦋•◦❀✿┅┅┄┄ 📣 ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری در ستایش ياران خود فرمود.) 🔹ستودن ياران نيكوكار ♦️شما ياران حق و برادران دينی من می باشيد در روز جنگ چون سپرِ محافظ، دورکننده ضربت ها و در خلوت ها محرم اسرار من هستيد. با کمک شما پشت کنندگان به حق را می کوبم و به راه می آورم و فرمانبرداری استقبال کنندگان را اميدوارم. پس مرا با خيرخواهی خالصانه و سالم از هر گونه شکّ و ترديد ياری کنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم. 📜 ، ┄┄┅┅✿❀◦•🦋•◦❀✿┅┅┄┄ 📣 سرزنش انسانهای خودپرست ♦️ نه اموال خود را در راه خدايی که آن مالها را روزی شما کرد می بخشيد، نه جان ها را در راه خدایِ جان آفرين به خطر می افکنيد. دوست داريد مردم برای خدا شما را گرامی دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی داريد. از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گيريد و از جدايی با نزديک ترين برادران و دوستان پند پذيريد. 📜 ، ┄┄┅┅✿❀◦•🦋•◦❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه-477.mp3
4.11M
💠روزے یڪ صفحہ از قرآن ڪریم💠 🌹🍃سوره فصلت 📖 صفحه 477 📖
┄═❁✦❈🌿•🌺•🌿❈✦❁═┄ 📣 (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.) 1⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛) 2⃣ اندرز ياران ♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است. 3⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند ♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند. 4⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی. ♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد) 📜 ، ┄═❁✦❈🌿•🌺•🌿❈✦❁═┄
┄═❁✦❈🌿•🌺•🌿❈✦❁═┄ 🔹 دعا برای طلب باران ♦️"خداوندا! کوههای ما از بی آبی شکاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام های ما در آغُل های خود سرگردانند و چون زنِ بچّه مرده فرياد می کشند و از رفت و آمد بی حاصل به سوی چراگاه ها و آبشخورها خسته شده اند. بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران مادّه رحمت آور. خدايا! به سرگردانی آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاه ها رحمت آور. بار خدايا! هنگامی به سوی تو بيرون آمديم که خشکسالی پياپی هجوم آورده و ابرهای پُر باران از ما پشت کرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره ای باران گذشتند. خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده می باشی. خدايا! تو را می خوانيم در اين هنگام که همه نااميد شده اند و ابر رحمت بر ما نمی بارد و حيوانات ما نابود گرديدند. ما را به کردارمان عذاب نکنی و به گناهان ما کيفر ندهی. خدايا! رحمت خود را با ابر پُر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما؛ بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست که مُردِگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. خدايا! ما را با بارانی سيراب کن که زنده کننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاکيزه و با برکت، گوارا و پُر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه های آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانی بنده ناتوان را توان بخشی و شهرهای مرده ات را زنده سازی. خدايا! بارانی ده که بسيار ببارد تا زمين های بلند ما پر گياه شود و در زمين های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش يابد تا با آن ميوه های ما بسيار، گلّه های ما زنده و فراوان و سرزمين های دورتر از ما نيز بهره مند گردند و روستاهای ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از برکات گسترده و بخشش های فراوان تو باشد که بر سرزمين های فقرزده و حيوانات وحشی ما نازل می گردد. خداوندا! بارانی ده دانه درشت که پياپی برای سيراب شدن گياهان ما ببارد چنان که قطرات آن يکديگر را برانند و دانه های آن به شدّت بر هم کوبيده شوند؛ نه رعد و برقی بی باران و ابری بی ثمر و کوچک و پراکنده و نه دانه های ريز باران همراه با بادهای سرد. خدايا! بارانی پُر آب فرو فرست که قحطی زدگان به نعمت های فراوان رسند و آثار خشکسالی از ميان برود که همانا تويی خداوندی که پس از نااميد شدن مردم باران را فرو می فرستی و رحمت خود را همه جا گسترش می دهی و تويی سرپرست نظام آفرينش که به ستودن سزاواری. می گويم: «انصاحت جبالنا» يعنی کوه ها بر اثر خشکی از هم شکافته است و «انصاح الثّوب» وقتی گفته می شود که لباس از هم شکافته باشد «انصاح النّبت و صاح وصوح» به هنگامی که گياه خشک گردد می گويند و همه اين چند واژه به يک معنا است. و جمله «وهامت دوابّنا» از ماده «هيام» به معنی عطش است و «حدابير السّنين» جمع «حدبار» به معنای شتری است که بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام(علیه السلام) سال های قحطی را به چنين شتری تشبيه کرده است. «ذوالرمه» شاعر می گويد: حدابير ما تنفکّ الّا مناخة علی الخسف او نرمی بها بلدآ قفرآ شتران ناتوانی که هيچ گاه از هم جدا نمی گردند جز در خوابگاه ها يا اينکه آنها را در محيط های بی آب و علف قرار دهند. و جمله «ولاقزع ربابها» يعنی از قطعات کوچک و پراکنده اَبر نباشد و جمله «ولا شفان ذهابها» در تقدير «ولا ذات شفان ذهابها» است «شفان» به معنی باد سرد و «ذهاب» به معنی باران های نرم می باشد. و کلمه «ذات» حذف گرديد زيرا شنونده به آن آگاه بود." 📜 ، ┄═❁✦❈🌿•🌺•🌿❈✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📣 در اندرز به مردم 1⃣ ارزش ستايش و شهادت به يگانگی خدا ♦️ستايش خداوندی را سزاست که حمد و ستايش را به نعمت ها و نعمت ها را به شکرگزاری پيوند داد. خدای را بر نعمت هايش آن گونه ستايش می کنيم که بر بلاهايش. و برای به راه آوردن نفسِ سرکش که در برابر اوامر الهی سُستی می کند و در ارتکاب زشتی ها که نهی فرمود شتاب دارد، از خدا ياری می خواهيم و از گناهانی که علم خدا به آنها احاطه دارد و کتابش آنها را برشمرده و ثبت کرده طلب آمرزش می کنيم. علم خداوندی که کمترين نارسايی نداشته و کتابی که چيزی را وانگذاشته است. به خدا ايمان داريم، ايمان کسی که غيب ها را به چشم خود ديده و بر آنچه وعده داده اند آگاه است، ايمانی که اخلاص آن شرک را زدوده و يقين آن شک را نابود کرده است. و گواهی می دهيم که خدايی نيست جز خدای يکتا نه شريکی دارد و نه همتايی و گواهی می دهيم که محمد بنده و فرستاده اوست «که درود خدا بر او و خاندانش باد». اين دو گواهی (شهادتين) گفتار را بالا می برند و کردار و عمل را به پيشگاه خدا می رسانند، ترازويی که اين دو گواهی را در آن نهند سبک نباشد و اگر بردارند با چيز ديگری سنگين نخواهد شد. 2⃣ سفارش به تقوی ♦️ ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم که زاد و توشه سفر قيامت است. تقوا توشه ای است که به منزل رسانَد، پناهگاهی است که ايمن می گرداند. بهترين گوينده آن را به گوش مردم خوانده و بهترين شنونده آن را فرا گرفت، پيامبری که بهتر از هر کس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده دعوت خود را به خوبی شنواند و شنونده خود را رستگار گرداند. ای بندگان خدا! همانا تقوای الهی دوستان خدا را از انجام محرّمات باز می دارد و قلب هايشان را پر از ترس خدا می سازد، تا آنکه شب های آنان با بی خوابی و روزهايشان با تحمّل تشنگی و روزه داری سپری می گردد، که آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمّل تشنگی دنيا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزديک ديده و در اعمال نيکو شتاب کرده اند، آرزوهای دنيايی را دروغ خواندند و مرگ را به درستی نِگَريستند. 📜 ، ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 3⃣ شناخت دنيا ♦️ آری همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونی ها و عبرت گرفتن است و از نشانه نابودی آنکه روزگار کمان خود را به زِه کرده، تيرش به خطا نمی رود و زخمش بهبودی ندارد؛ زنده را با تير مرگ هدف قرار می دهد و تندرست را با بيماری از پا درمی آورد و نجات يافته را به هلاکت می کشاند. دنيا خورنده ايست که سيری ندارد و نوشنده ای است که سيراب نمی شود. و نشانه رنج دنيا آنکه آدمی جمع آوری می کند آنچه را که نمی خورد و می سازد بنايی که خود در آن مسکن نمی کند، پس به سوی پروردگار خود می رود، نه مالی برداشته و نه خانه ای به همراه برده است. و نشانه دگرگونی دنيا آنکه کسی که ديروز مردم به او ترحّم می کردند، امروز حسرت او را می خورند و آن کس را که حسرت او می خوردند امروز به او ترحّم می کنند و اين نيست مگر برای نعمت هايی که به سرعت دگرگون می شود و بلاهايی که ناگهان نازل می گردد و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا آنکه آدمی پس از تلاش و انتظار تا می رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده اميدش را قطع می کند، نه به آرزو رسيده و نه آنچه را آرزو داشته باقی می ماند. سبحان الله، شادی دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن چه تشنگی زاست. و سايه آن چه سوزان است، نه زمان آمده را می شود رد کرد و نه گذشته را می توان بازگرداند، پس منزّه و پاک است خداوند، چقدر زنده به مرده نزديک است برای پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده که از آنان جدا گشته. 4⃣ ارزيابی دنيا و آخرت ♦️چيزی بدتر از شرّ و بدی نيست جز کيفر و عذاب آن و چيزی نيکوتر از خير و نيکی وجود ندارد جز پاداش آن. همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس کفايت می کند شما را شنيدن از ديدن و خبر دادن از پنهانی های آخرت. آگاه باشيد، هرگاه از دنيای شما کاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است که از پاداش آخرت شما کاسته و بر دنيای شما افزوده شود. چه بسا کاهش يافته هايی که سودآور است و افزايش داشته هايی که زيان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شديد، گسترده تر از چيزی است که شما را از آن باز داشتند و آنچه بر شما حلال است بيش از چيزی است که بر شما حرام کرده اند. پس آنچه را که اندک است برای آنچه که بسيار است ترک کنيد و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه که شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد. خداوند روزیِ شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزیِ تضمين شده را بر آنچه که واجب شده مقدّم داريد، با اينکه به خدا سوگند آن چنان نادانی و شکّ و يقين به هم آميخته است که گويا روزیِ تضمين شده بر شما واجب است و آنچه را که واجب کرده اند برداشتند. پس در اعمال نيکو شتاب کنيد و از فرارسيدن مرگ ناگهانی بترسيد، زيرا آنچه از روزی که از دست رفته اميد بازگشت آن وجود دارد، امّا عمر گذشته را نمی شود بازگرداند. آنچه را امروز از بهره دنيا کم شده می توان فردا به دست آورد، امّا آنچه ديروز از عمر گذشته اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نااميد باشيد. (از خدا بترسيد چنان چه شايسته خداترس بودن است تا جز بر مسلمانی نميريد). 📜 ، ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه-479.mp3
4.48M
💠روزے یڪ صفحہ از قرآن ڪریم💠 🌹🍃سوره فصلت 📖 صفحه 479 📖
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 1⃣ پرهيز دادن از دنياپرستی ♦️شما را از دنياپرستی می ترسانم زيرا منزل گاهی است برای کوچ کردن نه منزلی برای هميشه ماندن. دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايی می فريبد. خانه ای است که نزد خداوند بی مقدار است؛ زيرا که حلال آن با حرام و خوبی آن با بدی و زندگی در آن با مرگ و شيرينی آن با تلخی ها در آميخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود. خير دنيا اندک و شرّ آن آماده و فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده و آبادانی آن رو به ويرانی نهاده است. چه ارزشی دارد خانه ای که پايه های آن در حال فروريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان می پذيرد؟ و چه لذّتی دارد زندگانی که چونان مدّت سفر به آخر می رسد؟ 2⃣ روش برخورد با دنيا ♦️مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواسته های خود بدانيد و در پرداختن حقوق الهی از او ياری طلبيد و پيش از آن که مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد. همانا زاهدان در دنيا اگر چه خندان باشند، قلبشان می گريد و اگر چه شادمان باشند، اندوه آنان شديد است و اگر چه برای نعمت های فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند، امّا با نفس خود در دشمنی بسياری قرار دارند. 3⃣ نكوهش از غفلت زدگان ♦️ ياد مرگ از دل های شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد و از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد. امّا با از دست دادن چيزی اندک از دنيا مضطرب شده که آثار پريشانی در چهره ها آشکار می گردد و بی تابی می کنيد، گويا اين دنيا محلّ زندگی جاودان شما و وسايل آن برای هميشه از آن شماست. چيزی شما را از عيب جويی برادر دينی باز نمی دارد، جز آنکه می ترسيد مانند آن عيب را در شما به رُخِتان کشند. در بی اعتنايی به آخرت و دوستی دنيا يکدل شده ايد و هر يک از شما دين را تنها بر سر زبان می آوريد و از اين کار خشنوديد همانند کارگری که کارش را به پايان رسانده و خشنودی مولای خود را فراهم کرده است. 📜 ، ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📣 ( در این خطبه درباره فرشته مرگ و کیفیت گرفتن ارواح سخن ایراد فرمود ) 🔹عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته‌ مرگ) ♦️آيا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درآمد از آمدن او آگاه می شوی؟ آيا هنگامی که يکی را قبض روح می کند او را می بينی؟ بچّه را چگونه در شکم مادر می ميراند؟ آيا از راه يکی از اندام های مادر وارد می شود؟ يا روح به اجازه خداوند به سوی او می آيد؟ يا همراهِ کودک در شکمِ مادر به سر می برد؟ آن کس که آفريده ای چون خود را نتواند وصف کند چگونه می تواند خدای خويش را وصف نمايد؟ 📜 ، ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه-480.mp3
4.05M
💠روزے یڪ صفحہ از قرآن ڪریم💠 🌹🍃سوره فصلت 📖 صفحه 480 📖
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📣 در نكوهش دنيا 1⃣ هشدار از دنياپرستی ♦️پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنيای حرام می ترسانم، زيرا در کام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش های نفسانی پوشيده شده و با نعمت های زودگذر دوستی می ورزد، با متاع اندک زيبا جلوه می کند و در لباس آرزوها خود را نشان می دهد و با زينت غرور خود را می آرايد، شادی آن دوام ندارد و کسی از اندوه آن ايمن نيست. 2⃣ شناخت ماهيت دنيا ♦️ دنيای حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار و کشنده ای تبهکار است و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد می نگرند که جز سرابی بيش نيست که خدای سبحان فرمود: «زندگی چون آبی است که از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان رويد، سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست». کسی از دنيا شادمانی نديد جز آنکه پس از آن با اشک و آه روبرو شد؛ هنوز با خوشی های دنيا روبرو نشده است که با ناراحتی ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد؛ شبنمی از رفاه و خوشی دنيا، بر کسی فرود نيامده جز آنکه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بُن می کَنند. هر گاه صبحگاهان به ياری کسی برخيزد شامگاهان خود را به ناشناسی می زند، اگر از يک طرف شيرين و گوارا باشد، از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمت های دنيا کام نگرفت جز آنکه مشکلات و سختی ها دامنگير او شد. شبی را در آغوش امن دنيا به سر نبرده، جز آنکه صبحگاهان بالهای ترس و وحشت بر سر او کوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگی دارد، فانی و زودگذر است و هر کس در آن زندگی می کند فنا می پذيرد. 3⃣ روش برخورد با دنيا ♦️در زاد و توشه آن جز تقوا خيری نيست. کسی که به قدر کفايت از آن بردارد، در آرامش به سر می بَرَد و آن کس که در پی به دست آوردن متاع بيشتری از دنيا باشد وسايل نابودی خود را فراهم کرده و به زودی از دست می رود. بسا افرادی که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانی که به خاک و خونش کشيد. چه انسان های با عظمتی را که خوار و کوچک ساخت و بسا فخرفروشانی را که به خاک ذلّت افکند. حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانی آن تيره و تار، گوارای آن شور و شيرينی آن تلخ، غذای آن زهر و اسباب و وسايل آن پوسيده است؛ زنده آن در معرض مردن و تندرست آن گرفتار بيماری است؛ حکومت آن بر باد رفته و عزيزان آن شکست خورده؛ متاع آن نکبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود. 📜 ، ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 4⃣ عبرت از گذشتگان ♦️آيا شما در جای گذشتگان خود به سر نمی بريد که عمرشان از شما طولانی تر و آثارشان بادوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشکريانشان انبوه تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند. بی توشه ای که آنان را برای رسيدن به منزلگاه کفايت کند و بی مرکبی که آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده ايد که دنيا خود را فدای آنان کرده باشد؟ يا به گونه ای ياری شان داده يا با آنان به نيکی به سر برده باشد؟ نه هرگز، بلکه سختی و مشکلات دنيا چنان به آنها رسيد که پوست و گوشتشان را دريد، با سختی ها آنان را سُست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان کرد و بينی آنان را به خاک ماليد و لگدمال کرد و گردش روزگار را بر ضدّ آنها برانگيخت. شما ديديد که دنيا آن کس را که برابر آن فروتنی کرد و آن را برگزيد و بر همه چيز مقدّم داشت که گويا جاودانه می ماند، نشناخت و روی خوش نشان نداد تا آن که از دنيا رفت. آيا جز گرسنگی توشه ای به آنها سپرد؟ آيا جز در سختی فرودشان نياورد؟ و آيا روشنی دنيا جز تاريکی و سرانجامش جز پشيمانی بود؟ 5⃣ پرهيز از دنيای حرام ♦️ آيا شما چنين دنيايی را بر همه چيز مقدّم می داريد و بدان اطمينان می کنيد؟ يا در آرزوی آن به سر می بريد؟ پس دنيا بد خانه ای است برای کسی که خوش بين باشد و يا از خطرات آن نترسد. پس بدانيد -و می دانيد- که آن را ترک می کنيد و از آن رخت بر می بنديد و پند گيريد از آنها که گفتند: «چه کسی از ما نيرومندتر است؟»، سپس آنان را به گورهايشان سپردند، بی آنکه سوارکاران شان خوانند و در قبرها فرود آوردند، بی آنکه همسايگانشان نامند. از سطح زمين قبرها و از خاک کفن ها و از استخوان های پوسيده، همسايگانی پديد آمدند که هيچ خواننده ای را پاسخ نمی دهند و هيچ ستمی را باز نمی دارند و نه به نوحه گری توجّهی دارند. نه از باران خوشحال و نه از قحط سالی نوميد می گردند. گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يکديگرند امّا از هم دورند، فاصله ای با هم ندارند، ولی هيچ گاه به ديدار يکديگر نمی روند. نزديکان از هم دورند بردبارانی هستند که کينه ها از دل آنان رفته، بی خبرانی که حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زيان آنها ترسی و نه به دفاع آنها اميدی وجود دارد. درون زمين را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانه های تنگ و تاريک را به جای خانه های وسيع برگزيدند. به جای زندگی با خويشاوندان غربت را و به جای نور ظلمت را برگزيدند، به زمين بازگشتند چونان که در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترک گفتند و با اعمال خود به سوی زندگی جاويدان و خانه هميشگی کوچ کردند، آنگونه که خدای سبحان فرمود: «چنان که آفرينش را آغاز کرديم آن را باز می گردانيم، وعده ای بر ماست و همانا اين کار را انجام خواهيم داد». 📜 ، ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📣 این خطبه قبل‌ از سید رضی در میان دانشمندان به خطبه‌ دیباج معروف بود. 1⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی ♦️همانا بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است و حجّ و عمره نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر و صدقه های پنهانی نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد و نيکوکاری از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست. 2⃣ ارزش قرآن ♦️و قرآن را بياموزيد که بهترين گفتار است و آن را نيک بفهميد که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است. 📜 ، ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄