eitaa logo
نهضت مادری
1.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
538 ویدیو
38 فایل
خیر بدهیم و خیر بگیریم و نور توی شهرمان پخش کنیم که تا مومنین به هم مواسات نکنند، نوبت به ظهور نمیرسد ارتباط با ما: @Bandeye_khoda ✅️کانالهای دیگر ما 🇵🇸کانال امهات القدس @ommahatalqods 🌟 این شناسه شما رو به محله‌تون وصل می‌کنه 👇🏻 @mehr61bano
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» ... و در ادامه من که چند روزی بی‌اشتها بودم، حسابی به ذوق آمدم و غذا خیلی باب میلم بود، پلو و مرغ، دلمه سبزیجات، خورش بامیه، ماست و سبزی و ترشی.🥟🥗🍗 جان تازه ای گرفتیم وپیش خدا، به‌خاطر قضاوتم، شرمنده شدم.😅 دختر پیرزن خوشرو، که از ما پذیرایی می‌کرد ساکن بغداد و مهندس بود و نوه ایشان که برامون چای آورد، دانشجوی پزشکی بود.😉 پیرزن عراقی مهربون، به پسرهای کوچک اسکناس هزار دیناری داد و به پسر من دو اسکناس داد که یکی را در ضریح امام حسین (علیه السلام)بیندازد.💶💶 مادرم هم به آن‌ها زرشک و نبات امام رضا(علبه السلام)را داد. در آخر از ما خواست که با هم عکس یادگاری بگیریم و ما را تا سر کوچه همراهی کرد و همان جا نشست، تا زائر بعدی را دعوت کند.😍 ❤️💫حب الحسین یجمعنا 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
روایت مادری روز سوم سفرمان بود که سرماخوردگیم خیلی شدید شده بود و دیگر توان پیاده روی نداشتم... از طرفی دخترکم تب کرده بود. همین اتفاقات سبب شد که دیگر پیاده روی نکنیم و با وسیله نقلیه خود را به کربلا برسانیم. به محض رسیدن به کربلا آقای محترمی با دیدن همسرم و صحبت با همسرم ما را دعوت کردند به منزلشان و ما هم پذیرفتیم. صاحب خانه مارا راهنمایی کرد تا آقایان در اتاق آقایان و خانم‌ها در اتاقی که مخصوص خانم‌هاست استراحت کنند.. بعداز سلام و احوالپرسی و پذیرایی، متوجه شدند من و دخترم بیمار هستیم و برای ما دارو تهیه کردند. الحمدلله تب دخترم رفع شد، خانم خانه که بسیار مهربان و با عطوفت بود به من می‌گفت: بگذار بدنتان را ماساژ بدهم اما قبول نکردیم به زحمت بیفتند. بعد از شام مثل یک مادر مهربان به من رسیدگی می‌کرد و برایم چای آورد و گفت: بخور تا حالت بهتر شود، اصلا اجازه نداد در شستن ظروف کمک‌شان کنم و مدام می‌گفت: برو استراحت کن. موقع خواب هم دوتا پتو برایم آورد تا جایم حسابی گرم باشد و زودتر وضعیتم بهتر شود. صبح که از خواب بیدار شدیم باز حالم را پرسید گفتم الحمدلله بهترم. موقع سرو صبحانه جدا گانه برای من یک لیوان شیر داغ آورد و می‌گفت بخور تا گلویت نرم شود . ازاین همه توجه و لطف و محبت این خانم خجالت می‌کشیدم و بهشان گفتم ان‌شاءالله تشریف بیاورید ایران تا در خدمت شما باشیم. هر چقدر تشکر می‌کردیم می‌گفتند ما هرچه داریم از امام حسین داریم، شما زائر امام حسین هستید. خلاصه، بعد از استراحت و رسیدگی‌های خانواده ابو علی حالمان بهتر شد و گفتیم می‌خواهیم رفع زحمت کنیم، اما مدام اصرار می‌کردند که بیشتر بمانیم اما دیگر مجال ماندن نبود و به زیارت رفتیم. البته ازدحام جمعیت اجازه نزدیک شدن به ضریح را نمی‌داد، ما هم می‌دانستیم قطعا امام حسین علیه السلام راضی نیستند جمعیت فشرده محرم و نامحرم باهم حرکت کنند. در اولین خیابانی که گنبد حرم مطهر دیده می‌شد توقف کردیم و سلام و عرض ارادت کردیم به امام مظلوم‌مان باشد که مورد عنایت و قبول حضرت قرار بگیرد. واقعا هیچ وقت فراموش نمی‌کنم این همه لطفی را که این خانواده عراقی به ما داشتند و امیدوارم روزی برسد که ما هم بتوانیم به بهترین شکل از زائران عراقی که به زیارت امام رضا علیه السلام می‌آیند پذیرایی کنیم و گوشه‌ای از زحمات آن‌ها را جبران کنیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
⚠️ رهبرمعظم انقلاب: در این سخنرانی‌های ما هم گاهی حرف‌های خوبی در گوشه‌ و کنار هست، منتها غالباً دقت نمی‌شود و همین‌طور ناپدید می‌گردد. ۷ اردیبهشت ۱۳۷۷ ✴ 🔊این صدای ولیّ زمان است که می‌شنوید... 📣 سلسله جلسات بیانات‌خوانی رهبر معظم انقلاب ✅ جلسه پانزدهم: دوشنبه ۲۰ شهریور ساعت ۱۵ (۳بعد از ظهر) به نشانی زیر https://gharar.ir/r/690fcda6 💠 در این جلسه به تحلیل صحبت های مهم رهبری در دیدار اربعینی دانشجویان می پردازیم و با هم حول محور آن گفت و گو می کنیم ⚜ منتظر حضور گرم، به موقع و دغدغه‌مند شما خواهران عزیز هستیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعدادمان زیاد بود(۱۴نفر) سه خانواده به همراه فرزندان کوچک مان.... روز اول پیاده روی، با وجود سختی و گرما تا عمود ۱۶۰ را طی کردیم. بعد از نماز مغرب به دعوت یک برادر عراقی راهی خانه‌شان در یک روستا اطراف جاده مشایه شدیم. سوار بر کامیون، چند دقیقه ای در راه بودیم تا به مبیت رسیدیم. یک‌خانه روستایی کوچک با سقف‌های چوبی .... آقایان در قسمتی از حیاط نزدیک درختان و در خنکای شبانگاهی نشستند، زن‌ها و بچه‌ها هم در یک اتاق کوچک و مرتب که ظاهراً اتاق میهمان بود. از همان لحظه ورود با خودم می‌گفتم مهم نیست که خانه ات کوچک باشد و در روستا !زندگی ات ساده باشد و یا شاید هم سخت !!!مهم عشقی است که به حسین علیه السلام داری ،حرمت زائرانش را می‌دانی و اعتقادت این است که «حیاتنا الحسین» 🥹 بعد از خوردن شام، بچه‌ها را داخل حیاط بردیم تا به بچه.های میزبان هدیه بدهند و با آنها بازی کنند. خودم هم چند کلمه ای با خانم‌های خانه صحبت کردم (چند کلمه عربی و بقیه با اشاره) و می‌دانستم که آن‌ها هم مثل ما از ارتباط گرفتن و صحبت کردن لذت می برند. نام روستایشان (خان رباع)، تعداد فرزندان و نام‌هایشان را پرسیدم و دعوتشان کردم به ایران. در آخر هم از بچه ها عکس یادگاری گرفتیم😍 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
روایت مادری روز سوم سفرمان بود که سرماخوردگیم خیلی شدید شده بود و دیگر توان پیاده روی نداشتم... از طرفی دخترکم تب کرده بود. همین اتفاقات سبب شد که دیگر پیاده روی نکنیم و با وسیله نقلیه خود را به کربلا برسانیم. به محض رسیدن به کربلا آقای محترمی با دیدن همسرم و صحبت با همسرم ما را دعوت کردند به منزلشان و ما هم پذیرفتیم. صاحب خانه مارا راهنمایی کرد تا آقایان در اتاق آقایان و خانم‌ها در اتاقی که مخصوص خانم‌هاست استراحت کنند.. بعداز سلام و احوالپرسی و پذیرایی، متوجه شدند من و دخترم بیمار هستیم و برای ما دارو تهیه کردند. الحمدلله تب دخترم رفع شد، خانم خانه که بسیار مهربان و با عطوفت بود به من می‌گفت: بگذار بدنتان را ماساژ بدهم اما قبول نکردیم به زحمت بیفتند. بعد از شام مثل یک مادر مهربان به من رسیدگی می‌کرد و برایم چای آورد و گفت: بخور تا حالت بهتر شود، اصلا اجازه نداد در شستن ظروف کمک‌شان کنم و مدام می‌گفت: برو استراحت کن. موقع خواب هم دوتا پتو برایم آورد تا جایم حسابی گرم باشد و زودتر وضعیتم بهتر شود. صبح که از خواب بیدار شدیم باز حالم را پرسید گفتم الحمدلله بهترم. موقع سرو صبحانه جدا گانه برای من یک لیوان شیر داغ آورد و می‌گفت بخور تا گلویت نرم شود . ازاین همه توجه و لطف و محبت این خانم خجالت می‌کشیدم و بهشان گفتم ان‌شاءالله تشریف بیاورید ایران تا در خدمت شما باشیم. هر چقدر تشکر می‌کردیم می‌گفتند ما هرچه داریم از امام حسین داریم، شما زائر امام حسین هستید. خلاصه، بعد از استراحت و رسیدگی‌های خانواده ابو علی حالمان بهتر شد و گفتیم می‌خواهیم رفع زحمت کنیم، اما مدام اصرار می‌کردند که بیشتر بمانیم اما دیگر مجال ماندن نبود و به زیارت رفتیم. البته ازدحام جمعیت اجازه نزدیک شدن به ضریح را نمی‌داد، ما هم می‌دانستیم قطعا امام حسین علیه السلام راضی نیستند جمعیت فشرده محرم و نامحرم باهم حرکت کنند. در اولین خیابانی که گنبد حرم مطهر دیده می‌شد توقف کردیم و سلام و عرض ارادت کردیم به امام مظلوم‌مان باشد که مورد عنایت و قبول حضرت قرار بگیرد. واقعا هیچ وقت فراموش نمی‌کنم این همه لطفی را که این خانواده عراقی به ما داشتند و امیدوارم روزی برسد که ما هم بتوانیم به بهترین شکل از زائران عراقی که به زیارت امام رضا علیه السلام می‌آیند پذیرایی کنیم و گوشه‌ای از زحمات آن‌ها را جبران کنیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
وقتی دخترک عزیزم با عروسکش راهی اربعین می‌شود تا دنیای فانتزیش را با دنیای واقعی گره بزند... او را می‌بینم و آه...😢🏴 یاد رقیه ۳ ساله، بی‌امان اشک را بر گونه‌هایم روان می‌کند... 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
چند روز است از مشهد برگشته‌ایم و فردا روز اربعین است. دلم پر می‌کشد برای چند قدم پیاده روی در راه حسین علیه السلام. حتی اگر راهپیمایی جاماندگان باشد. همین که طریق الحسین علیه السلام هست کفایتم می‌کند. دخترم کمی بی حال و تب‌دار شده، دیشب تا صبح سرفه می‌کرد. به امید بهتر شدن، مقداری استامین‌فون دادم. خوابید تا ظهر، اما هنوز بی‌حال است، باز هم به امید بهبودی، دوباره دارو دادم. حدود چهار ساعت خوابید. حالا بیدار شده ولی بی‌حال‌تر از قبل دیگر نمی‌تواند چشم‌هایش را باز نگه دارد، اصلا از جایش بلند نمی‌شود. خدای من چه شده ؟ یک سرماخوردگی ساده که این‌قدر علامت ندارد. اذان مغرب شب اربعین شده، نمازم را خواندم و آماده شدم. حالا رسیدم به مرحله‌ای که پدرش را راضی کنم به بیمارستان رفتن. خیلی اعتقادی به دکتر رفتن ندارد اگر چه خودش کادر درمان است. می‌گوید صبر کنیم شاید بهتر شود و من با آب و تاب و نگرانی علائم عجیب کودک بیست و یک ماهه‌ام را شرح می‌دهم. بالاخره راضی می‌شود. نزدیک‌ترین بیمارستان بهرامیه است. علائم بی حالی شدید، تب و سرفه‌های مکرر خلطی است. دکتر اورژانس می‌گوید اجازه خروج ندارید و باید بستری شود. باز هم پدرش نمی‌پذیرد و می‌گوید برویم جایی دیگر. رفتیم مفید، آن‌ها هم گفتند بستری. حالا ساعت دوازده شب است و من کنار تخت اورژانس نشسته‌ام. دخترم بی‌حال روی تخت افتاده و منتظر رسیدگی پزشکان است. استیصال پزشکان برای جلوگیری از تشدید بیماری را احساس می‌کنم. اگر چه تمام تلاش شان را می کنند اما علمشان همین قدر، قد می‌دهد. تشخیص عفونت ریه است. ممنوعیت آب و شیر و غذا. برای طفلی که انس به سینه مادر دارد. تا همین چند ساعت قبل شوق پیاده‌روی روز اربعین را داشتم، اما الان مادری هستم که نمی‌داند طفل شیر خوارش طلوع فردا را می‌بیند یا نه... گه گداری با بی‌حالی چشم‌هایش را می‌گشاید طلب آب می‌کند من هم با صدای آمیخته با بغض می‌گویم چشم مادر می‌دهم و بعد از چند بار طلب آب نا امید می‌شود و می‌گوید شیر، شیر ... و من باز با اشک‌های روان می‌گویم چشم مادر می‌دهم و حالا طفل ناامیدم از خنکای آب و حلاوت شیر، کف دست‌اش را می‌مکید 😭 و تا اذان صبح همین روضه برایم چند بار تکرار می‌شود. گاهی با چند قطره آب، لبان عطشانش را آرام می‌کنم و وقتی طلب آب بیشتر می‌کند می‌گویم بخواب مادر بعداً می‌دهم. دعا و تمنایم از خدا این است که اگر خیری در این کودک هست نگهش دار و باز ‌احساس مادرانه‌ام تاب این دعا را نمی‌آورد و تمنا می‌کنم خدایا در این کودک خیر قرار بده و خودت حفظش کن. قربان قلب غمدیده‌ات رباب 😢🏴 تو آب و شیر نداشتی اما من هم شیر داشتم و هم آب اما نباید کودکم را سیراب می‌کردم. و تمام مدت برای قلب داغدار تو گریستم. و شب اربعین من شد روضه طفل رباب‌... روضه عطش... و روضه شرمندگی..‌ حالا صبح شده و خداوند دوباره دخترم را به من بخشیده و زبان من قاصر از سپاسگزاری پروردگارم است. اما پایان قصه ی رباب چیز دیگری بود... 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
دخترک زیبای عراقی، وسط جمعیت ایستاده بود و با نوای کودکانه به زوار خوش آمد می‌گفت. از عروسک‌های انگشتی که برای هدیه آورده بودیم، بهش دادم. دستش را به نشانه ادب و تشکر به سمتم بالا برد و من با لبخند ازش دور شدم. رسم ادب را کودکان عراقی، عجیب یاد گرفته‌اند... 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
سلام آقا... که الان روبه روتونم من اینجام و زیارت‌نامه می‌خونم... حسین جانم...🏴💫 بعد از سال‌ها دوری اباعبدالله علیه السلام اجازه دادند پای آلوده‌ی من به بهشت مبارک‌شون باز بشه...😢🏴 و رقیه، شب جمعه، مهمان ویژه‌ی اباعبدالله شد.❤️ آقا دوست ندارند بچه‌ها اذیت بشن، وقتی با کالسکه به سمت ایشون قدم برمی‌داری... نباید وارد قسمت تفتیش بشی، می‌تونی راحت مستقیم به راهت ادامه بدی، بچه، مادر و بقیه وابستگان به اون طفل... وقتی وارد حرم می‌شی نباید وارد دالان‌های مارپیچ منتهی به حرم بشی، مبادا بچه در فشار و ازدحام معطل بشه... درب مخصوص برات در نظر گرفتن تا اطفال راحت به حضور امام مشرف بشن... رقیه در حالی‌که شیر می.خورد، دستش به حرم رسید... اینقدر راحت... اینقدر لذیذ... بهشت همین‌جاست، کنار تو یا اباعبدالله علیه‌السلام🏴💫 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🏴 بحمدلله ششمین جلسه گروه مواسات مادری شهرک ویلاشهر در تاریخ ۹ شهریور برگزار شد. خانم هاشمی بانی ششمین روضه گروه مواسات بودند.☺️ چند نفر از خواهرای مواساتی هم در پذیرایی‌ها کمک کردند.😊 مراسم با قرائت سوره مومنون و زیارت عاشورا شروع شد و بعد روضه و سینه زنی🏴 ممنونیم از تک تک دوستانی که زحمت کشیدند تشریف آوردند و کمکی کردند تا این مجلس برگزار بشه.🙏 اجرتون با سیدالشهدا( علیه السلام ) 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
◾️🏴💫 رحلت گونه پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و شهادت سبط النبی حضرت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) و هم‌چنین ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) تسلیت باد. ◾️🏴💫 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein