eitaa logo
کانال خبری بهشهرنو
5.3هزار دنبال‌کننده
49.3هزار عکس
14.9هزار ویدیو
180 فایل
📌کانالی براساس سلیقه بهشهری ها 🔸️اخبار و اطلاعیه های ادارات، سازمان ها و هیات ها 🔸️آخرین اخبار شهر و روستاهای بهشهر 🔸️جاذبه ها و مناطق گردشگری بهشهر 🔸️آداب و رسوم بهشهری ها 🔸️صدای مردم بهشهر 🔻ارتباط با ادمین کانال @Mehdi_hoseyni63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌در ایتالیا مسلمانان ریختن بیرون برای نماز، بعضی از مسیحی ها هم برای دفع بلا به اونا پیوستن. 🔹... در ایران هم واسه اینکه ابزار سواستفاده لیس زنان و همچنین معاندین رو از دست دشمن بگیریم ناچار به تعطیلی تمام اماکن و مراسمات مذهبی شدیم، میدونید چرا؟ 👈چون اونقدر تو که حریف لجن پراکنی های دشمن بشیم. هنوزم که هنوزه عده ای نادان پیرو اراجیف رسانه های دشمن دارن میگن منشا کرونا در ایران قم بوده... هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
📢اذان_انتظار با صدای #روح_الله_کاظم_زاده 🕊 #نماز_اول_وقت🌹 هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹جدا شدن از نماز جماعت ⁉️آیا جایز است در نماز جماعت نمازگزار وسط نماز، نیت فرادا کند، تا نماز اولش را سریع تمام کند و نماز دومش را هم اقتدا کند؟ ✅ج: اشکال ندارد اما احتیاط مستحب این است که بدون ضرورت از نماز جماعت به فرادا عدول نکند. 📕منبع: leader.ir هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
🍃🌸🍃 🕗 😍 در سینه می تپد دل شیدای شیعیان هر دم که آرزوی امام رضا کنند در حسرت طواف تو ای آشیان قدس مرغان شکسته پر، چه پرها که وا کنند ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃 هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
4_6037507911071040926.mp3
3.05M
🎙کتاب صوتی 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم ✅قسمت یازدهم : چشمان بسته راوی : مریم صادقی _ زن عموی شهید 🔖هر شب راس ساعت 20 یک فایل از این کتاب را خواهید شنید. هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
20.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️توصیه سپهبد سلیمانی برای عبور از مشکلات 🔹️از صبر و همبستگی تا مدیریت جهادی 🔹باید رفت جلو و گفت "بیا"! 🔺️ ما اگر از طبقه ۱۴ بنویسیم "برو" تا برسد به طبقه اول، یک سال طول میکشد! ➕ بخش‌هایی منتشرنشده از حضور حاج قاسم در دفاع مقدس و سوریه ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🦋 انتقادى كه نسبت به رفتارهاى خانواده‌ی همسرتان انجام مي‌دهيد تخريب كننده رابطه است. 🌾 شريك زندگيتان نمي‌تواند پدر يا مادر، خواهر يا برادر خود را تغيير دهد. حتی اگر آدمهاى بدی هم باشند، آنها خانواده‌اش به حساب مى‌آيند و بايد به آنها احترام بگذاريد! 🍄 همچنان‌ که اگر او به بستگان شما بی‌احترامی کند حس خوبی به شما دست نخواهد داد! 🐬 پس طوری با خانواده همسرتان برخورد کنید که دوست دارید همسرتان با خانواده شما برخورد کند. هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_سی_و_نه دیدم فکر بدی نیست ! رفتم روی خط
@kheymegahevelayat به 3200 گفتم: «همون بیرون منتظر بمون تا بیاد. به هیچ عنوان نباید تورو ببینه. حواست باشه.» مشغول پردازش و تحلیل اطلاعات شدم و همزمان چندبار دیگه فیلم و هی عقب جلو کردم، هی به چهره زنه نگاه کردم. هی استپ میزدم خیره می شدم به صورتش وَ به اون لحظه ای که به دکتر افشین عزتی سیم کارت و گوشی ساده داد دقت میکردم. حالا این مابین عاصف برای بعضی کارها می اومد سمت میز من، وقتی میدید فیلم رو هی عقب جلو میکنم هی خیره میشم به چهره زنه، به شوخی میگت: « حاج آقا استغفرالله. اسلام به خطر نیفته. کم کم داری باعث میشی عذاب الهی نازل بشه روی سر 4412 اونوقت با آتیش عذابی که مخصوص خودته، این مکان امن تبدیل به جهنم بشه و ما هم به جرم تو بسوزیم.» منم هی بیشتر به عکس نگاه میکردم و سعی میکردم به حرف عاصف توجه نکنم. این زن، واقعا کی بود؟ چرا باعزتی دیدار کرد؟ خیلی روش حساس شدم. دیگه نزدیک اذان ظهر شده بود.. بیسیم و گذاشتم روی دستگاه شارژ، رفتم وضو گرفتم برگشتم اتاقم سجاده انداختم تا نمازم رو اول وقت بخونم. حدود 5 دقیقه مونده بود به اذان.. کمی مشغول صلوات و استغفارو توسل به اهلبیت شدم.. برای همسرم دعا کردم که حالش بهتر بشه. وقتی اذان شد نماز ظهر و عصر و خوندم. بعد از نماز مشغول خوندن تعقیبات نماز شدم. علیرغم اینکه نباید برای خوندن تعقیبات به سجده میرفتم اما من همش این عبارت استغفرالله الذی لا اله الا هو، الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال والاکرام و اسئله ان یتوب الیه، توبهَ عبد ذلیل خاضع فقیرٍ باعثٍ مسکینٍ مستکینٍ مستجیرٍ لایملک لنفسه نفعاً وَ لا ضراً و لا موتا و لاحیاط و لا نشورا و... الی آخر رو دوست داشتم در سجده بخونم، خیلی باهاش صفا میکردم. همینطور که در سجده مشغول تعقیبات عصر بودم یه هویی یه چیزی به ذهنم اومد. تعقیبات و نیمه کاره رها کردم از سجده سر بلند کردم.. بلافاصله بلند شدم کتونیم و پوشیدم، بیسیم و اسلحم و گرفتم رفتم پایین. بدون اینکه به کسی چیزی بگم، از پارکینگ خونه امن یه موتور گرفتم سوار شدم رفتم بیرون. شاید باورتون نشه کجا رفتم. رفتم سمت همون پاساژ که 3200 گفته بود. وقتی رسیدم موتورم و بردم داخل پارکینگ روبروی پاساژ گذاشتم.. خواستم بیسیم بزنم به 3200 اما یه هویی یادم اومد از شانس بدم اون گوشی ریزی که درون گوشم قرار میگرفت و مخصوص بیسیم بوده رو نیاوردم. از طرفی چون محیط شلوغ بود نمیشد بیسیم و در بیارم. برای همین با شماره موبایل خانوم 3200 تماس گرفتم. جواب که داد گفتم: +سلام..کجایی؟ _سلام آقای سلیمانی. _من نزدیک اون دری که روبروی پارکینگ پاساژ گل یاس میشه داخل ماشینم نشستم. از پارکینگ رفتم بیرون تا برم سمت ماشینش. یه مِگان نقره ای در اختیار 3200 بود.. رفتم سمت ماشین، با دستم زدم به شیشه ماشینش. وقتی من و دید تعجب کرد.. سوار ماشین شدم، سلام علیکی کردیم و خداقوت بهش گفتم.. ازش پرسیدم: +چخبر؟ _فعلا که نیومده بیرون. +از یه در دیگه نره بیرون؟ _ماشینش و داخل همین پارکینگ گذاشته. +ای وای.. اگر از اون سمت یکی اومده باشه دنبالش و این رفته باشه بیرون ؟؟!! _خب من یکنفر بودم.. فقط همینجارو میتونستم کنترل کنم.. +ای کاش همون بالا یه جایی می موندی. _ تا 5 دقیقه قبل بالا بودم، اون خانوم داخل فروشگاه بود. +اميدوارم هنوز بالا باشه!! میخوام یه کاری کنیم. _درخدمتم. +من و شما به عنوان زن و شوهر میریم داخل فروشگاه. _باشه.. بریم.. +چادر و نقاب داری؟ _بله چادر که همیشه همرامه.. البته الان صندوق عقب ماشین هست. احتیاطا داخل کیفم برای اینطور مواقع یه نقاب هم نگه میدارم. +خوبه.. پس پیاده شو برو چادرت و از صندوق عقب ماشین بگیر بیار ! 3200 برای اینکه کسی در رهگیری ها و ماموریت ها بهش شک نکنه با یک مانتوی تا زانو و یه شال رنگی و تیپ های مختلف حاضر میشد.. دلیلشم دستور اداره بود. 3200 از صندوق عقب ماشینی که دراختیارش بود چادرش و که غیر از زمان های کاری سرش می‌کرد از صندوق عقب ماشین گرفت و بعد فورا اومد داخل ماشین نشست پشت فرمون.. بهش گفتم: + چادرت و بزار سرت. نقابتم از کیفت بگیر بزن به صورتت تا شناسایی نشی. فقط جسارت من و ببخشید، برای اینکه به سوژه نزدیکتر بشیم و خیلی خودمون رو آپدِیت نشون بدیم یه خرده آرایش کنید! بخصوص روی چشمتون. چون باید بیشتر توجهش و جلب کنیم. باید شبیه خودش بشید. کیفش و از صندلی عقب گرفت، وسیله آرایشی رو از داخلش آورد بیرون. من حواسم به درب پاساژ بود که یه وقت نسترن بیرون نیاد. 3200 کمی روی چشمش چیز_میز کشید، بعد نقابش و زد به صورتش. نقابشم طوری بود که فقط دو تا چشماش مشخص بود. هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
28.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استندآپ کمدی فوق‌العاده «ما مردم عادی» در عصرجدید! 😂 🔻آپاندیس تو بدن مثل بعضی از مسئولین می‌مونه! به هیچ دردی نمی خوره! هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
1_3412620.mp3
7.43M
جلسه پنجاه و هشت 🔹 استاد پناهیان 🔺 تهران _ هیات شهدای گمنام هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا